عجب دعوایی..........دل یا عقل؟؟؟؟؟؟؟

jolie

عضو جدید
کاربر ممتاز
می خواهم عشقت در دل بمیرد
می خواهم تا دیگر، در سر، یادت پایان گیرد
چه دعوایی بود...





عقل داد می کشید و دل آروم آروم اشک می ریخت.هیچی نظر عقل رو عوض نمی کرد حتی شفافی اشک های دل،چون تصمیمش رو گرفته بود !!! یه پاک کن بزرگ برداشته بود و می خواست اون اسم رو از توی دفتر خاطرات حافظه پاک کنه.
عقل می گفت: دیدی؟؟!! دیدی خیلی زود ما رو فراموش کرد؟

دل اشک ریختنش شدت گرفت

عقل می گفت: دیدی؟؟!! دیدی چه بی رحمانه تو رو شکست؟

دل می گفت: اشکالی نداره، می بخشمش!

عقل عصبانی تر داد زد و گفت: چند بار؟ بخشش حدی داره!!

ولی دل دست عقل رو گرفته بود و نمی گذاشت که عقل به طرف اون دفتر خاطرات بره.

عقل گفت: به خاطر خودت اجازه بده اون اسم رو از توی اون دفتر خاطرات حافظه پاک کنم و دل رو به گوشه ای هُل داد.

بالاخره اون اسم رو توی اون دفتر پیدا کرد ولی هر چی با پاک کن روش کشید حتی کم رنگ هم نشد...! این چه جوهری بود که باهاش اون اسم رو نوشته بودند؟؟!!!

کم کم اون اسم داشت کم رنگ می شد. عقل فکر کرد داره معجزه می شه، آره شاید معجزه بود چون اون اسم خود به خود داشت کم رنگ تر و کم رنگ تر می شد تا بالاخره اون اسم از توی دفتر خاطرات حافظه محو شد...

عقل از اینکه موفق شده و به خواستش رسیده خوشحال به طرف دل رفت اما هرچی صداش زد دل جواب نداد... آره دل مرده بود اما به چه قیمتی؟؟ به قیمت اینکه عقل به خواستش رسیده؟؟؟!!!!

اینجوریه که عقل به یه غول بی رحم تبدیل شده و دل به یه مظلوم که هیچ کس حرفش رو گوش نمی کنه....

نظر یادتون نره...
 

jafar mehrkhani

عضو جدید
سلام

سلام

سلام دوستان خوب
به نظر من اینکه دل یا عقل درسته ،بستگی به میزان تجربیاتمون داره که بتونیم براحتی بعد از فهمیدن مفهوم زندگی ، حد فاصل این دو رو تشخیص بدیم و این دو رو به موازات هم و در جهت بهبود شرایطمان استفاده کنیم
 

fischer

عضو جدید
در کل زندگیم فقط یک بار در دوراهی دل و عقل گیر کردم هرچه کردم جلوی دلم را بگیرم نتوانستم به حرف دلم گوش دادم
که نتیجه اش پشیمانی برایم بود
 

تک ستاره*

عضو جدید
کاربر ممتاز
من همیشه دنباله رو عقلم بودم.
الان فکر میکنم اگه یه جاهایی با دل و احساساتم پیش میرفتم وانقدر سنگ دل نبودم الان اوضام بهتر بود.
 

sweetest

عضو جدید
کاربر ممتاز
آدما همیشه با احساسشون تصمیم میگیرن و با عقلشون اون تصمیم رو توجیه میکنن
هیچ وقت نمیشه کاملا منطقی و از روی عقل تصمیم گرفت
همیشه تصمیم نهایی با دله
 

ansarweb

عضو جدید
می خواهم عشقت در دل بمیرد
می خواهم تا دیگر، در سر، یادت پایان گیرد
چه دعوایی بود...





عقل داد می کشید و دل آروم آروم اشک می ریخت.هیچی نظر عقل رو عوض نمی کرد حتی شفافی اشک های دل،چون تصمیمش رو گرفته بود !!! یه پاک کن بزرگ برداشته بود و می خواست اون اسم رو از توی دفتر خاطرات حافظه پاک کنه.
عقل می گفت: دیدی؟؟!! دیدی خیلی زود ما رو فراموش کرد؟

دل اشک ریختنش شدت گرفت

عقل می گفت: دیدی؟؟!! دیدی چه بی رحمانه تو رو شکست؟

دل می گفت: اشکالی نداره، می بخشمش!

عقل عصبانی تر داد زد و گفت: چند بار؟ بخشش حدی داره!!

ولی دل دست عقل رو گرفته بود و نمی گذاشت که عقل به طرف اون دفتر خاطرات بره.

عقل گفت: به خاطر خودت اجازه بده اون اسم رو از توی اون دفتر خاطرات حافظه پاک کنم و دل رو به گوشه ای هُل داد.

بالاخره اون اسم رو توی اون دفتر پیدا کرد ولی هر چی با پاک کن روش کشید حتی کم رنگ هم نشد...! این چه جوهری بود که باهاش اون اسم رو نوشته بودند؟؟!!!

کم کم اون اسم داشت کم رنگ می شد. عقل فکر کرد داره معجزه می شه، آره شاید معجزه بود چون اون اسم خود به خود داشت کم رنگ تر و کم رنگ تر می شد تا بالاخره اون اسم از توی دفتر خاطرات حافظه محو شد...

عقل از اینکه موفق شده و به خواستش رسیده خوشحال به طرف دل رفت اما هرچی صداش زد دل جواب نداد... آره دل مرده بود اما به چه قیمتی؟؟ به قیمت اینکه عقل به خواستش رسیده؟؟؟!!!!

اینجوریه که عقل به یه غول بی رحم تبدیل شده و دل به یه مظلوم که هیچ کس حرفش رو گوش نمی کنه....

نظر یادتون نره...
این دو تا اگه کنترل شده کنار هم قرار بگیرند چی میشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 

*Chakavak*

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ولی من به راحتی روی دلم پا میزارم
عقل ، نمی دونم شایدم غرور ، شایدم لجبازی ، شایدم ....، نمی دونم اسمش چیه
ولی همیشه اینا از دل می برن
نمی خوام به دلم کمک کنم، خودش باید بتونه قوی باشه و از عقل ببره .
 

گل احساس

عضو جدید
کاربر ممتاز
عشق با عقل جور در نمیاد تحت هیچ شرایطی

عشقی که از روی عقل باشه عشق نیست مصلحته
 

ansarweb

عضو جدید
اما به نظر من عشقی که نتیجه یک تصمیم گیری عاقلانه و بر اساس منطق باشه خیلی پایدارتر از یه عشقی هست که لحظه ای بوجود میاد
 

jolie

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوستان خوب
به نظر من اینکه دل یا عقل درسته ،بستگی به میزان تجربیاتمون داره که بتونیم براحتی بعد از فهمیدن مفهوم زندگی ، حد فاصل این دو رو تشخیص بدیم و این دو رو به موازات هم و در جهت بهبود شرایطمان استفاده کنیم

در کل زندگیم فقط یک بار در دوراهی دل و عقل گیر کردم هرچه کردم جلوی دلم را بگیرم نتوانستم به حرف دلم گوش دادم
که نتیجه اش پشیمانی برایم بود

من همیشه دنباله رو عقلم بودم.
الان فکر میکنم اگه یه جاهایی با دل و احساساتم پیش میرفتم وانقدر سنگ دل نبودم الان اوضام بهتر بود.

سلام
هر دو رو باید با هم و خوب در کنار هم بکار برد

آدما همیشه با احساسشون تصمیم میگیرن و با عقلشون اون تصمیم رو توجیه میکنن
هیچ وقت نمیشه کاملا منطقی و از روی عقل تصمیم گرفت
همیشه تصمیم نهایی با دله

این دو تا اگه کنترل شده کنار هم قرار بگیرند چی میشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

:cry::cry::cry::cry::surprised::surprised::surprised::surprised::surprised::cry::cry::confused::confused:

به نظرم دل آدمی هیچوقت اشتباه نمیکنه هر چی بگه درسته(اینو یه بار هم از یکی شنیدم و بهش اعتقاد دارم)

ولی من به راحتی روی دلم پا میزارم
عقل ، نمی دونم شایدم غرور ، شایدم لجبازی ، شایدم ....، نمی دونم اسمش چیه
ولی همیشه اینا از دل می برن
نمی خوام به دلم کمک کنم، خودش باید بتونه قوی باشه و از عقل ببره .

عشق با عقل جور در نمیاد تحت هیچ شرایطی

عشقی که از روی عقل باشه عشق نیست مصلحته

اما به نظر من عشقی که نتیجه یک تصمیم گیری عاقلانه و بر اساس منطق باشه خیلی پایدارتر از یه عشقی هست که لحظه ای بوجود میاد

ممنون از نظراتتون.:gol::gol::gol:
هر کس عشق رو یه جور معنی میکنه.
فک کنم منظور از عقل اینجا همون من (اگو) درونی انسان باشه چون ما آدما درونمون دو تا من داریم یکیش من پاکی هس که همیشه دنبال زیباییهاس به تعبیری تو این داستان همون دل و دیگری اگو که همیشه در حال منفی بافیه.
(اگو) از عوامل بیرونی(محیط.اجتماع.خانواده.فرهنگ.مذهب...) تاثیر میگیره.یعنی به کمک این عوامل رشد میکنه مثلا به خاطر قوانین خانواده.اجتماع.فرهنگ.مذهب و... از اعمالی منع میشه شاید تو دلش دوس داره اون کارو انجام بده.
به نظر من دعوای عقل و دل از اینجا شروع میشه:فرض کنیم دو نفر عاشق هم میشن ولی مذهبشون با هم یکی نیس.اگه فقط دل باشه اونا مشکلی ندارن ولی وقتی عقل وارد میشه همه مخالفن خونواده.مذهب.فرهنگ...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

سعيد؟

عضو جدید
ممنون از نظراتتون.:gol::gol::gol:
هر کس عشق رو یه جور معنی میکنه.
فک کنم منظور از عقل اینجا همون من (اگو) درونی انسان باشه چون ما آدما درونمون دو تا من داریم یکیش من پاکی هس که همیشه دنبال زیباییهاس به تعبیری تو این داستان همون دل و دیگری اگو که همیشه در حال منفی بافیه.
(اگو) از عوامل بیرونی(محیط.اجتماع.خانواده.فرهنگ.مذهب...) تاثیر میگیره.یعنی به کمک این عوامل رشد میکنه مثلا به خاطر قوانین خانواده.اجتماع.فرهنگ.مذهب و... از اعمالی منع میشه شاید تو دلش دوس داره اون کارو انجام بده.
به نظر من دعوای عقل و دل از اینجا شروع میشه:فرض کنیم دو نفر عاشق هم میشن ولی مذهبشون با هم یکی نیس.اگه فقط دل باشه اونا مشکلی ندارن ولی وقتی عقل وارد میشه همه مخالفن خونواده.مذهب.فرهنگ...
:cry::cry::(
 

Similar threads

بالا