طنز و لطيفه هاي ازدواج

**mobarak**

عضو جدید
:heart:ازدواج تنها جبهه ایست که می توان شبها با دشمن در یک سنگر خوابید

:heart:زن مثل کراوات هست ،هم گلوی مرد را میفشارد و هم به وی زیبایی می بخشد


:heart:اگر از تنهایی لذت نمی بری، زن بگیر تا از تنهایی لذت ببری

:heart:ازدواج عبارت است از سه هفته آشنايي، سه ماه عاشقي، سه سال جنگ وسي سال تحمل!(تن)


ازدواج بيشتر از رفتن به جنگ((شجاعت)) ميخواهد.(كريستين)

:heart:قبل از ازدواج درباره تربيت اطفال شش نظريه داشتم، اما حالا شش فرزند دارم ولي داراي هيچ نظريه اي نيستم .(لرد لوچستر)

:heart:با ازدواج ،مرد روي گذشته اش خط مي كشد و زن روي آينده اش.(سينكالويس)

:heart:من تنها با مردي ازدواج مي كنم كه عتيقه شناس باشد تا هر چه پيرتر شدم، براي او عزيزتر باشم.(آگاتا كريستي)


:heart:خداوند زمین را آفرید سپس استراحت کرد
مرد را آفرید سپس استراحت کرد
اما زن را که آفرید ، نه خدا استراحت کرد نه زمین و نه مرد


شعر زیبای مرگ بر فقدان همسر و گریه مردها


مردها کاین گریه در فقدان همسـر می کنند
بعد مرگ همسـر خود، خاک بر سر می کنند!
خاک گورش را به کیسه، سوی منزل می برند!
دشت داغ سینه ی خود، لاله پرور می کنند
چون مجانین! خیره بر دیوار و بر در می شوند
خاک زیر پای خود، از گریه، هی! تر می کنند
روز و شب با عکس او، پیوسته صحبت می کنند
دیده را از خون دل، دریای احمر می کنند!
در میان گریه هاشان، یک نظر! با قصد خیر!!
بر رخ ناهید و مهسا و منور می کنند!
بعدٍ چندی کز وفات جانگداز! او گذشت
بابت تسلیّت خود! آن فکر دیگر می کنند
دلبری چون قرص ماه و خوشگل و کم سن و سال
جانشین بی بدیل یار و همسـر می کنند
کج نیندیشید! فکر همسر دیگر نی اند!
از برای بچه هاشان، فکر مادر می کنند!
 

**mobarak**

عضو جدید
خدایا پس چرا من زن ندارم؟
زنی زیبا و سیمین تن ندارم؟

دوتا زن دارد این همسایه ما
همان یک دانه را هم من ندارم

آزانس ملکی امشب گفت به من:
مجرد, بهر تو مسکن ندارم

چه خاکی بر سرم باید بریزم؟
من بیچاره آخر زن ندارم

خداوندا تو ستارالعیوبی
وبر این نکته سوءظن ندارم

شدم خسته دگر از حرف مردم
تو میدانی دل از آهن ندارم

تجرد ظاهرا”عیب بزرگی است
من عیب دیگری اصلا”ندارم

خودم میدانم این”اصلا” غلط بود
در اینجا قافیه لیکن ندارم

تو عیبم را بپوش و هدیه ای ده
خبر داری نیکول کیدمن ندارم؟

اگر او را فرستی دیگر از تو
گلایه قد یک ارزن ندارم
 

**mobarak**

عضو جدید
:heart:تحقیقات نشان داده که فقط 20% مردها عقل دارند
…….
80% بقیه زن دارند !!!!!!! ؟؟؟؟؟؟؟


:heart:مردها بر اثر کمبود عاطفه ازدواج می کنند
بر اثر کمبود حوصله طلاق می دن
ولی نکته جالب اینه که بر اثر کمبود حافظه دوباره ازدواج می کنند !!!! ؟؟؟؟؟؟؟


:heart:مردها سه تا آرزو دارن :
- اونقدر که مامانشون می گن خوش تیپ باشن !
- اونقدر که بچه شون می گن پولدار باشن !
و مهمتر از همه اینکه :
- اونقدر که زنشون شک داره زن داشته باشن !!!!!! ؟؟؟؟؟؟؟


-:heart: بیشتر مردان موفقیت شون رو مدیون زن اولشون هستند و
زن دومشون رو مدیون موفقیت شون !!!!!!!!! ؟؟؟؟؟؟؟؟


:heart:مرد اولی : امان از دست این زنها !؟ زنم تمام دارائیمو برداشت و رفت !
دومی : خوش به حالت ! زن من تمام دارائی مو برداشت و نرفت !!!! ؟؟؟؟؟


-:heart: زن به شوهر : من احمق بودم که باهات ازدواج کردم !
مرد : عزیزم چرا عصبانی می شی ! خب من هم عاشقت بودم اینو نفهمیدم !!!! ؟؟؟؟؟


:heart:فرق پیر دختر با پیر پسر:
- اولی موفق نشده ازدواج کنه
ولی دومی موفق شده ازدواج نکنه !!! ؟؟؟


:heart:- یه ضرب المثل آموزنده هست که می گه :
مردن برای زنی که عاشقشی از زندگی باهاش آسون تره !!!!! ؟؟؟؟؟؟


:heart:مرد به زن : عزیزم ممنونم ازت ! تو اعتقاد به دین رو به زندگیم آوردی!
چون من قبل از ازدواج معتقد بودم جهنم اصلا’ وجود نداره !!!!! ؟؟؟؟؟؟؟
 

sara-afshar777

عضو جدید
خدایا پس چرا من زن ندارم؟
زنی زیبا و سیمین تن ندارم؟

دوتا زن دارد این همسایه ما
همان یک دانه را هم من ندارم

آزانس ملکی امشب گفت به من:
مجرد, بهر تو مسکن ندارم

چه خاکی بر سرم باید بریزم؟
من بیچاره آخر زن ندارم

خداوندا تو ستارالعیوبی
وبر این نکته سوءظن ندارم

شدم خسته دگر از حرف مردم
تو میدانی دل از آهن ندارم

تجرد ظاهرا”عیب بزرگی است
من عیب دیگری اصلا”ندارم

خودم میدانم این”اصلا” غلط بود
در اینجا قافیه لیکن ندارم

تو عیبم را بپوش و هدیه ای ده
خبر داری نیکول کیدمن ندارم؟

اگر او را فرستی دیگر از تو
گلایه قد یک ارزن ندارم

غصه نخور داداش مبارک ایشا اله نوبت تو هم میشه.... فعلا برو تو صف که نظم رو بهم نزنی
 

mrsadegh

عضو جدید
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]زن گرفتم شدم اي دوست به دام زن اسير من گرفتم تو نگير

چه اسيري كه ز دنيا شده ام يكسره سير من گرفتم تو نگير

بود يك وقت مرا با رفقا گردش و سير
ياد آن روز بخير

زن مرا كرده ميان قفس خانه اسير من گرفتم تو نگير

ياد آن روز كه آزاد ز غمها بودم
تك و تنها بودم

زن و فرزند ببستند مرا با زنجير من گرفتم تو نگير

بودم آن روز من از طايفه دّرد كشان
بودم از جمع خوشان

خوشي از دست برون رفت و شدم لات و فقير من گرفتم تو نگير

اي مجرد كه بود خوابگهت بستر گرم
بستر راحت و نرم

زن مگير ؛ ار نه شود خوابگهت لاي حصير من گرفتم تو نگير

بنده زن دارم و محكوم به حبس ابدم
مستحق لگدم

چون در اين مسئله بود از خود مخلص تقصير من گرفتم تو نگير

من از آن روز كه شوهر شده ام خر شده ام
خر همسر شده ام

مي دهد يونجه به من جاي پنير من گرفتم تو نگير[/FONT]
 

mrsadegh

عضو جدید
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]بشنو از من چون حکایت می کنم
از جدایی ها شکایت می کنم
کز تجرد تا مرا ببریده اند
از شعورم بارها پرسیده اند
چند سال پیش استادان فن
در خلال گفتگوهایی به من
منعکس کردند این اخبار ر
این خبرهای مسرت بار را
ازدواج از روزگاران الست
از فنون انتحاری بود وهست
جمعی از نام آوران عهد دور
کاین زمان هستند از اهل قبور
دل به کار ازدواج انداختند
[/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]پرچم این کار را افراختند
ازدواج از اول این جوری نبود
زن ذلیلی نیز مجبوری نبود
ازدواج این قدرها مشکل نبود
در جوانان این قدر دل دل نبود
بله های دختران هنگام عقد
مرتبط با خط ایرانسل نبود
مهریه این قدرها سنگین ن=D 8ود
چهره ی دامادها غمگین نبود
قیمت کل جهاز دختران
بود تنها در حدود صد قران
بین زن یا مرد سالاری نبود
از کتک کاری، نه!آثاری نبود
هیچ کس پایش چنین لنگان نبود
زیر چشمش جای بادمجان نبود
مرد بودن هیچ رسوایی نداشت
کله ها ربطی به دمپایی نداشت
گفته اند این حرف ها را دیگران
در خصوص ویژگی های زنان
این که پر مهرند در کل فصول
سخت بیزارند از ماشین وپول
سخت محتاطند در رانن دگی
عینهو ابرند در بارندگی
مرتبط هستند با کفش ولباس
دوست می دارن مرد با کلاس
مدتی در پخت وپز نام آورند
بعدها در کونگ فو جام آورند
مدتی شمشیرباز ماهرند
چند وقت بعد آرایشگرند
گرچه بیزارند از مرد ببو
سخت می ترسند از اسم هوو
اغلب آنان رفیق همسرند
عاشق چشمان مادرشوهرند
صد هنر می بارد از انگشتشان
جان مردان هست اندر مشتشان
کار نیکو کردن از پر کردن است
کار زن ها خ8ب غرغر کردن است
وقتی از بی پولی ات غر می زنند
گوییا بر فرقت آجر می زنند
زن بلا با شد به هر کاشانه ای))
بی بلا هرگز نگردد خانه ای
آن چه شیران را کند روبه مزاج
((ازدواج است ازدواج است
[/FONT][FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]گرچه بیزارند از مرد ببو
سخت می ترسند از اسم هوو
اغلب آنان رفیق همسرند
عاشق چشمان مادرشوهرند
صد هنر می بارد از انگشتشان
جان مردان هست اندر مشتشان
کار نیکو کردن از پر کردن است
کار زن ها خ8ب غرغر کردن است
وقتی از بی پولی ات غر می زنند
گوییا بر فرقت آجر می زنند
زن بلا با شد به هر کاشانه ای))
بی بلا هرگز نگردد خانه ای
آن چه شیران را کند روبه مزاج
[/FONT][FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif] ازدواج است ازدواج است ازدواج
طبل ما را زد چنین دستان زن
گر تو بهتر می زنی بستان بزن
[/FONT]
 

mrsadegh

عضو جدید
در دل دختر با مادر ...

دختـری با مادرش در رختخواب
درد ودل می کرد با چشمی پر ز آب

گفت مادر حالم اصلا ً خوب نیست
زندگی از بهر من مطلوب نیست

گو چه خاکی را بریزم بر سرم
روی دستت باد کردم مادرم

سن من از 26 افزون شده
دل میان سینه غرق خون شده

هیچکس مجنون این لیلی نشد
شوهری از بهر من پیدا نشد

غم میان سینه شد انباشته
بوی ترشی خانه را برداشته

مادرش چون حرف دختر را شنفت
خنده بر لب آمدش آهسته گفت

دخترم بخت تو هم وا می شود
غنچه ی عشقت شکوفا می شود

غصه ها را از وجودت دور کن
این همه شوهر یکی را تور کن

گفت دختر: مادر محبوب من
ای رفیق مهربان و خوب من

گفته ام با دوستانم بارها
من بدم می آید از این کارها

در خیابان یا میان کوچه ها
سر به زیر و با وقارم هر کجا

کی نگاهی می کنم بر یک پسر
مغز یابو خورده ام یا مغز خر؟

غیر از آن روزی که گشتم همسفر
با سعید و یاسر و ایضا ً صفر

با سه تا شان رفته بودیم سینما
بگذریم از ما بقیه ماجرا

یک سری، هم صحبت یاسر شدم
او خرم کرد، آخرش عاشق شدم

یک دو ماهی یار من بود و پرید
قلب من از عشق او خیری ندید

مصطفای حاج قلی اصغر شله
یک زمانی عاشق من شد بله

بعد هوتن یار من فرهاد بود
البته وسواسی و حساس بود

بعد از این وسواسی پر ادعا
شد رفیقم خان داداش المیرا

بعد او هم عاشق مانی شدم
بعد مانی عاشق هانی شدم

بعد هانی عاشق نادر شدم
بعد نادر عاشق ناصر شدم

مادرش آمد میان حرف او گفت:
ساکت شو دگر ای فتنه جو

گرچه من هم در زمان دختری
روز و شب بودم به فکر شوهری

لیک جز آنکه تو را باشد یک پدر
دل نمی دادم به هر کس این قدر

خاک عالم بر سرت، خیلی بدی
واقعا ً که پــوز مـــادر را زدی!
 

mrsadegh

عضو جدید
قبل از ازدواج:
مرد:دیگه نمی تونم منتظر بمونم.....
زن:می خوای از پیشت برم........
مرد:فکرشو نکن.....................
زن:منو دوست داری؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مرد:البته........................
زن:تا حالا به من دروغ گفتی؟؟؟
مرد:نه چرا این سوالو می پرسی؟؟
زن:منو مسافرت می بری؟؟؟؟؟؟
مرد: مرتب........
زن:منو کتک میزنی؟؟؟؟؟
مرد:به هیچ وجه.............
زن:می تونم بهت اعتماد کنم.؟؟؟؟؟
بعد از ازدواج:
همین متنو از پایین به بالا بخونید....
 

Similar threads

بالا