طب فشاری- آموزش رفلکسولوژی-بازتاب شناسی

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز


بازتاب شناسی چیست؟

بازتاب شناسی یا رفلکسولوژی یک هنر ظریف و شکلی از درمانهای شفابخش طب کل نگر است و نباید آنرا با ماساژ کف دست و پا اشتباه گرفت بلکه یک نوع فشار درمانی ویژه و معین می باشد. این رشته یک تکنیک قدیمی است و براین اساس پایه‌ریزی شده که نقاط بازتابی (رفلکس) در روی کف دستها و پاها وجود دارند که با هر قسمت بدن اعم از عضله، عصب، غده و استخوان مطابقت دارند و فشار روی این نقاط تورم یا احتقان را از بین می‌برد و به آرامش اعصاب کمک می‌کند و این آرامسازی اعصاب هم به نوبة خود انقباض عروقی را کاهش می دهد بطوریکه خون و جریان عصبی با آزادی (راحتی) بیشتری جریان می یابند و در نتیجة بهبود جریان خون، سموم نیز از بدن خارج می‌شوند.


فلسفه بازتاب شناسی چیست؟







عدم تعادل بدن در طول جریان زندگی روزانه می‌تواند سبب شود که پیامهای عصبی در هر جای بدن مسدود (بلوکه) گردند و این بدان معنی است که سرعت حرکت پیامهای عصبی به عضلات، اعضاء و غدد بدن تا حدودی کند می‌شود . دانش رفلکسولوژی در جهت رفع این انسداد مسیرها و بهبود ارتباطات عصبی عمل می‌کند. همچنین آزادسازی اندورفینها را در بدن افزایش می دهد و موجب افزایش سلامتی و نشاط و "احساس خوب بودن" در فرد می‌گردد.



غالباً رفلکسولوژی را روی کف پا انجام می دهند، لیکن روی کف دست هم کاربرد دارد. تقریباً در کف هر پا 7200 پایانة عصبی وجود دارد. همچنین هر پا شامل 26 استخوان کوچک، 114 لیگامان و 20 عضله می‌باشد که توسط بافت همبندی، عروق خونی و اعصاب به همدیگر متصل گشته و توسط پوست پوشیده شده‌اند. این اجزاء با دقت بسیار عالی با یکدیگر سازگار شده اند و این ساختمان پیچیده روی دو قوس اصلی تعادل یافته است. قوس اول از پاشنه پا تا قاعده انگشت کوچک و قوس دوم از پاشنه پا تا انگشت بزرگ (شست) امتداد می یابد.



پاشنه پا قسمتی است که فشار وزن بدن ما را تحمل می‌کند و توسط لایه‌های محافظت کنندة چربی برای جلوگیری از اصطکاک در بین استخوانها، در هر قدمی که بر می داریم، عایق‌کاری شده است. کف دست نیز که مرکب از 27 استخوان می‌باشد ممکن است در رفلکسولوژی مورد استفاده قرار گیرد (دستها و پاها نیمی از استخوانهای بدن را شامل می شوند).



در طب شرقی، نظیر طب فشاری (Acupressure) و طب سوزنی (Acupuncture) دریافته‌اند که انرژی حیاتی یا Chi از میان مریدینها یا مسیرهای انرژی (بخش طب سوزنی را برای توضیح بیشتر و تصاویر مربوطه، ملاحظه نمائید) جریان می یابد و از مجموع 12 مریدین اصلی ، 6 عدد آنها در کف پا یافت می‌شود.



در رفلکسولوژی ، اعتقاد بر این است که پاها "macrocosm" یا یک نقشه کوچک از کل بدن هستند .یعنی تمام اعضاء و قسمتهای مختلف بدن روی آنها منعکس شده‌ و نظم و ترتیب قرار‌گیری بخشهای بدن روی کف پاها دقیقاً مشابه نظم و ترتیب قرارگیری آنها در بدن است (تصویر) این بازتابها را می‌توان روی کف پا، انگشتان و در طول کناره داخلی و خارجی پا، پیدا کرد.



اگرچه اکثریت مردم با پاهای سالم به دنیا می‌آیند ولی تخمین زده می شود که تقریباً در 80% بزرگسالان ، مشکلات پاها پیش خواهد آمد. گرچه مشکلاتی نظیر میخچه، پینه و موارد مشابه را غالباً ناشی از کفشهای نامناسب می‌دانند و لیکن اینها تنها بخشی از اختلالات هستند و بازتاب شناسی بر این باور است که مشکلات پاها با اختلالات درونی بدن مرتبط هستند.



تاریخچه بازتاب شناسی چیست؟



تئوریهای گوناگونی در مورد منشأ رفلکسولوژی وجود دارد و مبدأ آن ممکن است:

· طب شرقی در 5000 سال پیش باشد که آن را با طب فشاری و سوزنی که مسیر مریدنیها را دنبال می‌کند، متصل سازد.

· مصر 2500 تا 2330 سال قبل از میلاد باشد . یک تصویر نقاشی شده که در آرامگاه پزشکی مصری بنام Ankahar یافت شده بود نشان دهندة آن است که رفلکسولوژی در این تاریخ نیز وجود داشته است.

· سرخپوستان آمریکا، بویژه سرخپوستان چروکی معتقدند که این روش توسط اینکاها به ارث گذاشته شده. چروکی‌ها بر این باورند که "پاها روی زمین راه می‌روند و از این طریق، روح شما را به جهان متصل می‌گردانند"



بهر حال آغاز و مبدأ آن هر جا که بوده ، رفلکسولوژی ادامه پیدا کرد تا اینکه در اروپا و آمریکا رشد نمود و تکامل یافت. آقای Harry Bond در کتاب خود بنام "منطقة درمانی" در 1582 نحوة عمل رفلکسولوژی را بویژه در روی طبقه پادشاهی و مرفه جامعه مورد بحث قرار داد. آقای H. Head نیز در 1890 مناطقی را روی پوست کشف کرد. وی متوجه شد چنانچه عضوی که توسط اعصاب به این ناحیه از پوست مرتبط می‌شود دچار بیماری ‌گردد، این بخش پوست ، حساسیت بیشتری به فشار پیدا می‌کند.



دکتر Ivan Pavlou (سالهای 1936- 1849) از رفلکسولوژی به عنوان پایه‌ای برای تحقیق مشهورش بر روی بازتابهای وضعی استفاده نمود. دکتر A. Cornelius آلمانی در سال 1902 متوجه شد که درد خود وی که ناشی از یک عفونت بود بعد از فشار دادن کف پا تخفیف یافت. وی در کار پزشکی خود به تحقیق بر روی فشار کف پا ادامه داد. در ایالات متحده، دکتر ویلیام فیتزجرالد، در اوایل سال 1900 نشان داد که می‌تواند جراحیهای کوچک را، بدون ناراحتی برای بیمارانش، با اعمال فشار بر روی کف دستهایشان انجام دهد. دکتر J. Riley، در سال 1919 کتاب "منطقه درمانی آسان شده" را منتشر کرد و در آن نمودارهایی با جزئیات کامل چاپ نمود. وی محل نقاط رفلکس در کف پاها را ترسیم کرده بود. خانم اونیس اینگهام (1974-1869) که مادر بازتاب شناسی مدرن نامیده شده است از کارهایی که در باب «منطقه درمانی» در گذشته انتشار یافته بود در درمانهای خود استفاده کرد و نقشه کل بدن را بر روی کف پاها تکمیل نمود. میراثی که وی درخصوص رفلکسولوژی برجا گذاشته بود توسط Dwigt Byers برادرزاده وی تداوم یافت. وی انستیتوی بین‌المللی رفلکسولوژی را در شهر «سن پترزبورگ» در روسیه راه‌اندازی کرده است.


چه تحقیقاتی در این زمینه وجود دارد؟



با وجود آنکه مقالات داستان گونه‌ای در زمینة رفلکسولوژی وجود دارد ولی تعداد اندکی گزارش مبتنی بر تحقیقات و مطالعات علمی نیز در این زمینه وجود دارد، که در مجلات مستقل به چاپ رسیده‌اند تا متخصصین علوم سلامتی را قادر سازند که در زمینة تأثیر رفلکسولوژی تصمیم آگاهانه‌ای بگیرند. مطالعات قلیلی در کشورهای غیر انگلیسی زبان انجام گرفته است و ترجمة انگلیسی کاملی از این تحقیقات در دست نیست تا تجزیه و تحلیل مطمئنی را از متدولوژی (روش شناسی) کار تحقیقی انجام شده ارائه کند. بعلاوه گزارشاتی که در کتاب "Grey Literature" آمده است نشان میدهد که رفلکسولوژی می‌تواند درمان موثری باشد. اما این مطالعات هم کوچک هستند و در آنها به میزان کافی از جزئیات متدولوژی کار انجام شده، گزارشی ذکر نشده است.



مسئله انتخاب روش تحقیق مناسب برای تصمیم‌گیری در مورد اثر بخشی رفلکسولوژی باید مورد نظر قرار گیرد. همکاری بین رفلکسولوژیست ها و محققین با تجربه مسئله‌ای است ضروری تا بتوان مطالعات پر کیفیت مورد نیاز برای تصمیم‌گیری در مورد میزان تأثیر بازتاب شناسی را انجام داد. مجمع تحقیقاتی طب مکمل که در سال 1983 بنیان گذاشته شده ،کمکهای مالی، علمی و پشتیبانی را از متخصصین طب مکمل که در این زمینه تحقیقاتی را انجام می‌دهند بعمل می‌آورد. مطالعاتی که در زمینة رفلکسولوژی انجام می شود می‌بایست بخوبی توسط مجلاتی که در دسترس اکثر متخصصین قرار دارند چاپ شوند. البته به عقیدة لین (1996) مطالعه و تحقیق بصورت "دوسوکور" در زمینة رفلکسولوژی کار بسیار مشکلی است چون عنصر روان‌تنی در هر فردی خاص خود اوست.



نظرات موافق (Pro):



· Falcco و Oleson در 1993 یک آزمون "کنترل با دارونما" که برای تحقیق در مورد توانایی رفلکسولوژی برای کاهش "آشفتگی قبل از قاعدگی" انجام داده‌ بودند گزارش نمودند که در نتیجة این مطالعه، 35 نفر از افراد به میزان معنی داری نسبت به گروه کنترل، کاهش علائم پیش از قاعدگی را نشان دادند و این نتایج در بررسی 2 ماه بعد نیز باقیمانده بود. این مطالعه بعدها توسط Vickers و همکاران در سال 1996 به دلیل کیفیت تحقیق، مورد انتقاد قرار گرفت.



· Kovaks و همکاران در 1993 "یک آزمون دوسوکور" با استفاده از رفلکسولوژی برای درمان کمردرد انجام دادند. آنان بهبود قابل ملاحظه‌ای در درد، انقباضات عضلانی و سهولت حرکت در گروه تحت درمان را گزارش کردند و اکثریت بیماران توانستند مصرف داروهای مسکن تجویز شده توسط پزشک را قطع کنند و در طی دورة تحقیق نیز بدون علامت باقی ماندند.



· Dobbs در سال 1985 استفاده از رفلکسولوژی در مراقبت از 7 بیمار مبتلا به سرطان که در فاز انتهایی بیماری قرار داشتند را توصیف نمود. گزارشات فردی وی براین موضوع اشاره داشت که تمامی بیماران احساس کرده بودند که کیفیت زندگیشان با رفلکسولوژی بهتر شده بود و این بهبودی صرفاً نتیجة رفلکسولوژی نبود بلکه به دلیل افزایش ارتباط و تماس بیماران با متخصصین رفلکسولوژی بود.



· McGrath , Motha در سال 1994 مطالعه‌ای را بر روی 64 خانم باردار برای تعیین اثر رفلکسولوژی بر روی زایمان انجام دادند. نتایج نشان دهندة آن بود که درمان رفلکسولوژی منجر به کاهش زمان زایمان و نشانه‌های جسمی تجربه شده توسط مادران باردار، گشته بود. این مطالعه، اگر چه با نتایج مثبتی همراه بود ولی در آن از گروه کنترل استفاده نشده بود.



نظرات مخالف (CON):



· Ibsen , Sorenson (در 1993) نگرانی خود را در مورد بیماران دیابتیکی که برای زخم و عفونت پا درمان شده بودند، اظهار کردند. آنان یک گزارش موردی (Case report)، در مورد یک بانوی دیابتیک درمان شده با بازتاب درمانی را که بعداً مجبور شدند پایش را قطع کند، منتشر نمودند. انجام این کار توانست زندگی راحت‌تری را برای این خانم فراهم آورد. در این تحقیق تمایل نادرست به استفاده از بازتاب درمانی به عنوان تنها درمان برای این بیمار مبتلا به بیماری مزمن، مطرح شد.



موارد استفاده از رفلکسولوژی برای درمان یا بهبودی چیست؟




رفلکسولوژی تمامی گروههای سنی از نوزادان تا افراد مسن را می‌تواند درمان کند. بازتاب درمانی می‌تواند بیشتر برای متعادل سازی کل بدن استفاده شود تا برای بهبود و شفای اختلالات خاص، لیکن با کاربرد مناسب، بازتاب درمانی می‌تواند قدرت شفابخشی خود بدن را افزایش دهد. افرادی که بازتاب درمانی را انجام میدهند پیشنهاد می‌کنند که درمان هفتگی رفلکسولوژی می‌تواند اکثریت مشکلات را در ابتدا متوقف کند و احتمال یک بهبودی سریع را زیاد کند. بازتاب درمانی گردش خون به نواحی‌ای از بدن را افزایش می دهد که جذب مواد مغذی و حذف مواد زائد را زیادتر می‌کنند.



همچنین رفلکسولوژی دارای اثرات زیر می‌باشد:

1- متعادل‌سازی تمام سیستمهای یازده‌گانه بدن، بطوریکه بدن بتواند خود را شفا دهد.

2- موجب تحریک آن نواحی از بدن و ذهن که عملکرد صحیح ندارند و آرام سازی نواحی پرفعالیت‌ می‌شود.

3- دیدگاه ذهنی مثبت را تقویت می کند (تندرستی عبارتست از هماهنگی فعل و انفعال انرژی‌ها در داخل بدن، افکار منفی و احساسات منفی جریان آزادانه این انرژیها را محدود کرده و سبب تورم و احتقان آنها در بدن می‌گردد که اگر تصحیح نشوند سرانجام بصورت بیماری تظاهر می‌کنند).

4- بیرون کردن و رفع احساسات سرکوب شده ناشی از فشارها و استرس، آرام سازی بدن و تغییر وضع زندگی (متخصصین این رشته بر این باورند که 85% تمام بیماریهای امروزی بشر به نوعی مرتبط با استرس است).

5- آرامش بدن (آرا مسازی بدن).

6- با افزایش آزادسازی اندورفین‌ها به کنترل درد کمک می‌کند.

7- عملکرد سیستم ایمنی را افزایش داده و جریان لنفاتیک را بهتر می‌کند.

8- تندرستی بدن را در حالت متعادل نگه می دارد.

9- سطوح تمرکز را افزایش می دهد.

10- گردش خون و جریان عصبی را بهبود می‌بخشد.

11- در نواحی احتقان که معمولاً بصورت درد احساس می‌شوند، موجب احساس رهایی می‌گردد.



واکنشهای احتمالی که ممکن است پس از درمان رفلکسولوژی اتفاق بیافتد کدام است؟



1- افزایش ادرار. از آنجا که کلیه‌ها تحریک می‌شوند، ادرار بیشتری تولید می‌شود و این ادرار به دلیل سموم بیشتری که دارد، ممکن است تیره‌تر بوده و بوی تندتری داشته باشد.

2- تعداد دفعات حرکات روده‌ای بیشتر می‌شود.

3- تشدید وضعیت پوستی، بویژه در مواردی که سرکوب شده باشند و تعریق شدید همراه با خارج شدن سمومی که از طریق منافذ پوستی کف پاها، آزاد می شوند.

4- بهبود قوام پوست و ترکیب نسجی آن همراه با بهتر شدن جریان گردش خون که موجب بهبود قوام و ترکیب نسجی پوست می‌شود.

5- ترشحات غشاءهای مخاطی در بینی، دهان و برونشها افزایش می یابد.

6- تغییرات الگوی خواب، مثلاً خواب بیشتر یا عمیقتر یا خواب آشفته.

7- سرگیجه یا حالت تهوع.

8- بروز موقت بیماری که قبلاً سرکوب شده بوده، بدلیل اینکه بدن فرآیند طبیعی شفای خود را آغاز می‌کند.

9- افزایش ترشحات تناسلی بانوان.

10- احساس تب.

11- خستگی یا افزایش انرژی.

12- سر دردها.

13- افسردگی و تمایل شدید به گریه‌کردن.

این واکنشها به عنوان بخشی از درمان ارزیابی می‌گردند و اغلب بیانگر این است که سموم از بدن پاک و ترمیم و شفا حاصل می‌شود.



در طی یک جلسه رفلکسولوژی چه اتفاقی می‌افتد؟



اصولاً متخصصین بازتاب درمانی اجازه طبابت یا تشخیص بیماری را ندارند.

ویزیت شامل مراحل زیر است:

1- تهیه تاریخچه فردی دقیق با در نظر گرفتن جزئیات انجام می‌شود که شامل سوال از مشکل اصلی بیمار، داروهایی که دریافت می‌کند (شامل ویتامینها و داروهای گیاهی)، طول مدت مشکل بیمار، تاریخچه سلامتی و اینکه آیا بیمار تحت درمان پزشکی هست یا خیر.

2- بیمار در وضعیتی راحت روی صندلی می‌نشیند یا تکیه میدهد و کف پا را در مقابل درمان‌ کننده قرار می دهد.

3- تمامی لباسهایی که روی اندام تحتانی فشار وارد می‌کنند، شل می‌شوند ولی بیرون آورده نمی‌شوند (بیمار برهنه نمی‌شود).

4- کفش، جوراب و یا جوراب‌های ساق بلند خارج می‌شوند.

5- ابتدا کف پاها با یک پارچه ضدعفونی کننده، خشک و با پنبة هیدروفیل که در یک مادة گندزدا خیس شده، حمام داده می‌شود و یا از یک حمام پا (Foot Spa) همراه با یک مادة گندزدای ملایم استفاده می‌شود و در آخر هم پا کاملاً خشک می‌گردد.

6- سپس کف پاها از نظر درجه حرارت، رنگ، لکه یا خال، قوام عضلانی، وضعیت پوست و دیگر آسیبهای احتمالی معاینه می‌شوند
 
بالا