شوی سالانه کشتار ارامنه!!!!

ali hoseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اولش یک سوال از شما هموطنانی که این روزا این اخباری که شاید برای اکثرتون اخبار درجه چندم هم نیست بپرسم.
کشتار ارامنه!!
خبری که رفته رفته و در شانتاژ خبری رسانه های غربی داره مهم میشه.
خوب. اول اون سوالمو جواب بدین:
جریان رو میدونید؟؟
خوب اگه نمیدونید من اینجا بهتون میگم.
امااااااا اولش یک گلایه، نه یک اعتراض، نه یک فریاد بلند به بلندای خون اونهمه اجداد شهید مسلمان شیعه ام در خاک این کشور که مورد هجوم ارامنه قرار گرفتن مینم بر سر رسانه ملی، دولت و هر کسی که در این شانتاژ فقط برای اینکه جلوی رژیم کنونی ترکیه دربیاد با این صدا همراهی کرد.
خیلیییییییی زیاد. بخدا اگه امروز خون گریه کنه هر مسلمانی جا داره. کشور مسلمان شیعه من کشته شدن هموطن خودش رو در خاک خودش توسط نیروهای خارجی مورد حمایت امریکا و اسراییل و روسیه رو فراموش میکنه و بدتر از همه با قاتل همصدا میشه.
نقل قول از رهبر انقلاب در این مورد (نه متن کامل و فقط رساندن مفهمون اون سخنرای منظورمه):
 

ali hoseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در روز 25 اسفند 1296 "جلوها" بیش از ده هزار نفر از مردم ترک ارومیه و سلماس و روستاهای اطراف را کشتند، اموالشان را به غارت بردند و شخصی به نام "پطروس" را به ریاست شهربانی ارومیه گماردند.
عصر ایران ؛ سعید افشار - 24 آوریل هر سال را به عنوان روز کشتار ارامنه توسط ترکان عثمانی یاد می دارند. اگرچه تلاش بر این است که این مقوله به عنوان نسل کشی شناخته شود اما آیا واقعا این نگرش درستی است که گذشته هایی هرچند تلخ را هر لحظه مقابل چشم بیاوریم که تنها نتیجه اش می تواند زنده نگهداشتن و پروراندن انگیزه نفرت و انتقام از دیگران باشد؟

امسال روز 24 آوریل موسوم به روز نسل کشی ارامنه با موضع گیری "پاپ فرانسیس" رهبر کاتولیک های جهان شکل جدیدی گرفت، اگرچه دولت ترکیه سال گذشته از این واقعه ابراز تاسف کرده بود اما ظاهرا منفعت برخی محافل در جهان، داغ نگهداشتن "تنور نفرت" است.

خشونت و کشتار اقوام و گروه های مختلف مردم در دوران مختلف تاریخ متاسفانه به یک رویه زشت و ماندگار تبدیل شده است؛ از همین دیروز که به تاریخ نگاه کنیم موارد زیادی قابل مشاهده است، مانند کشتار مردم سوریه، یمن، لیبی، افغانستان، عراق، پاکستان، مسلمانان برمه و چین، از آن طرف صرب ها، کرووات ها، بوسنیایی ها، آن طرف تر نیجریه، کمی عقب تر ویت کنگ ها وخمرهای سرخ در کامبوج که بنام ایدئولوژی، مسلک، مذهب، دین و حتی آزادی چه کشتارهایی راه انداختند!

اگر قرار بر ذکر مصیبت باشد روس ها در دویست سال اخیر و به ویژه در سال 1320 (74 سال قبل) وقیح ترین و قبیح ترین جنایت ها را در حق مردم ایران، از کرانه های ارس گرفته تا قلب تهران مرتکب شدند؛ قحطی نان در 1320 در تهران نتیجه مصادره سهمیه آرد و گندم نانوایی ها و مردم توسط "سالدات های روس" بوده است.

یا بین سال 1290 تا 1298 خورشیدی بیشترین کشتار مردم مسلمان غرب آذربایجان به ویژه مردم شهرهای ارومیه، سلماس توسط جلوها (دسته های وابسته به داشناکسیون مسیحی) انجام گرفت، مثلا تنها در روز 25 اسفند 1296 که "مارشیمون" رهبر روحانی مسیحیان ارومیه که به دست "اسماعیل آقا سمیتقو"، از سران کُرد ایل شکاک کشته شد، سران وقت مسیحیان به مدت 12ساعت فرمان قتل عام صادر کردند و "جلوها" بیش از ده هزار نفر از مردم ترک ارومیه و سلماس و روستاهای اطراف را کشتند و اموالشان را به غارت بردند و شخصی به نام "پطروس" را به ریاست شهربانی ارومیه گماردند.
قابل توجه این که در سال های نسل کشی ترک ها توسط "جلوها، روس ها بیشترین حمایت را از ارمنی ها و آسوری ها بعمل آوردند.






یگان های مسلح ارمنی با حمایت روس ها ، مردم آذربایجان را قتل عام کردند


این را برای یادآوری برخی محافل نوشتیم وگرنه سخت نافی نفرت، خشونت و بویژه نسل کشی هستیم.

قرار نیست که تاریخ را آنگونه که دوست داریم بنویسند، قرار نیست که آنچه که ما دوست داریم حقیقت داشته باشد، بر این باوریم که همین الان هم همگی از جمله رهبران سیاسی ایران و جهان، روزنامه نگاران، نخبگان و روشنفکران و همه آحاد تلاش کنند که نفرت و خشونت را در خود و جامعه خود و جهان کم کنند. این موضوع با وعظ و خطابه خواندن و صدور بیانیه عملی نیست.

نفرت و خشونت محصول به حاشیه رانده شدن، به حساب نیامدن، آموزش ندیدن و حتی فاصله تکنولوژیک و فقر اطلاعاتی جوامع از همدیگر است.
باور داریم که عدم رعایت عدالت اجتماعی و رفاهی و سهیم نکردن همه نخبگان در دستاوردهای علمی و موفقیت، موجب خشم، ناشکیبایی و بروز پتانسیل خشونت و حتی قومیت گرایی و در نتیجه کشتارهایی مانند عراق و سوریه و بوسنی و ... خواهد شد.

با تاکید دوباره به محکومیت هر نوع نسل کشی و کشتار جمعی مردم و حتی حیوانات و از بین بردن گیاهان، توصیه دوستانه به ارمنی های مسیحی دنیا این است که زیاد به نبش قبر تاریخ و گذشته ها نپردازند چرا که تاریخ، صفحات تاریکی از جنایات پدران آنها را در خود ثبت کرده است که یادآوری اش، چیزی جز شرمساری برایشان نخواهد داشت و نسل کشی ترک های آذربایجان، یکی از این موارد است.

قطعاً هم کشتن ارامنه و هم قتل ترک ها در آن سال ها (حتی یک نفر) ، اقداماتی غیر انسانی و محکوم هستند که نباید اجازه تکرارشان را داد ولی اگر بخواهیم به نبش قبر بپردازیم و با ماندن در گذشته، بذر نفرت را در حال و آینده بپراکنیم، نتیجه ای جز احیاء خشونت بین آحاد مردم به دست نخواهد آمد و دیگر نه از "تاک" نشان ماند و نه از "تاک نشان".
امروز، ترک ها و ارمنی های ایران در صلح و مهربانی با یکدیگر زندگی می کنند و جای توقف در گذشته ، چشم به آینده دارند ولی گویا برخی این همزیستی خردمندانه را بر نمی تابند و می کوشند با اصرار بر گذشته ، آن هم "با کتمان برخی واقعیت ها و بزرگ نمایی برخی اتفاقات"، همچنان نفرت پراکنی کنند.

http://www.asriran.com/fa/news/392883/شوی-سالانه-نسل-کشی-ارامنه-تحریف-تاریخ-و-هیزم-بر-تنور-نفرت
 

ali hoseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

قتل عام ارامنه،واقعيت يا دروغ
خبرگزاري فارس:در اين مقاله سعي شده به بررسي كشتار ارامنه توسط تركان عثماني در بحبوحه جنگ جهاني اول پرداخته شود.متاسفانه دراين زمينه شبهات فراواني در تاريخ وجود دارد ،كه نياز دارد محققين وتاريخنگاران پژوهشهاي بيشتري نمايند.




مقدمه قتل عام ، جنايت در حق اقليت،نسل كشي و ... همگي لغات و مفاهيمي هستند كه در چند سده اخير وارد تاريخ ملل و اقوام شده است ؛در اين مقاله سعي شده به بررسي كشتار ارامنه توسط تركان عثماني در بحبوحه جنگ جهاني اول پرداخته شود.متاسفانه دراين زمينه شبهات فراواني در تاريخ وجود دارد ،كه نياز دارد محققين وتاريخنگاران پژوهشهاي بيشتري نمايند. باكمال تاسف زماني كه اين موضوع را انتخاب كردم پي بردم كه تا چه حد امكانات بنده در اين زمينه ضعيف است؛ منابعي كه به آن دسترسي داشتم بسيار اندك بود و در اين تعداد منابع اندك هم فقط از يك گروه حمايت شده و گروه ديگر را به صورت كاملاًَيك طرفه محكوم و جنايتكار اعلام كرده بودند.در منابع نوشته هاي ارو پائيان و روسها كه همواره نظر مساعد به عثمانيها ندارند بدون هيچ دليل و مدركي يكطرفه به بد گوئي از تركها پرداخته اند؛به عنوان مثال در كتاب ارمنستان 1915ژان ماري كارزو؛انتشارات جاويدان؛فرمانروايان شاخ زرين نوئل باربر،انتشارات گفتار؛افسانه پان تورانيسم :توران متحد و مستقل ،زاره واند؛انتشارات بينش .از سوي ديگر در اكثر سايتهاي اينترنتي فارسي وانگليسي زبان نيز اين مورد به صورت كاملاَمشهود به چشم مي خورد.در اكثر مقالات نويسندگان ايراني نيز نوعي جانب داري از ارامنه به چشم ميخورد.در پائين نام چند سايت اينترنتي كه از آنها استفاده كرده ام ،راذكر ميكنم. www.ourararat.com در اين سايت كه توسط تعدادي از ارامنه ايجاد شده است ،مطالبي در زمينه قتل عام ارامنه آمده است؛بدون آنكه به دلايل اين نسل كشي بپردازد ،يكسره به توصيف جنايات تركان پرداخته است و عكسهائي نيز از قتل عام ارامنه در آن گنجانده شده است. www.24april1915.com اين سايت متعلق به كليساي خليفه گري تهران ميباشد؛در اين سايت نيز در زمينه نژاد كشي ارامنه اطلاعات فراواني آمده است. www.sharghian.com در اين هفته نامه الكترونيكي مقاله اي از آقاي ايرج افشار آمده بود ،ودر اين مقاله هم به كشتار وسيع ارامنه اذعان شده است. البته بنده در اين جا نمي خواهم ،اعمال تركان را توجيه كنم؛جنايت حتي در مقطع كوچكش قبيح است،چنانكه هنگامي كه در شهر انبار ،زيور از پاي يك زن يهودي برداشته شد،حضرت امام علي (ع)فرمودند:اگر يك مسلمان از قصه دق كند ؛تعجبي نيست. در اينكه در ميان سالهاي 1894-1896 ودرطول سال 1915 قتلهائي صورت گرفت شكي نيست؛ولي نبايد اين نكته را از نظر دور نگه داريم كه هر حادثه تاريخي را نبايد بدون تحقيق بپذيريم،چرا كه همواره تاريخ در معرض تحريف بوده است. نژاد كشي چيست؟ قتل عام يا نژاد كشي :كشتار گروهي، ‌ قتل عام يا نژاد كشي (genocide) واژه اي امروزي براي جنايتي قديمي است . معني آن نابودي گروههاي ملي ، ‌نژادي، ديني يا قومي است. كلمه genocide از واژه هاي لاتين genos به معني " گروه" و cide به معني " كشتن" مشتق شده است. تاريخ مدتها شاهد اندوهگين چنين اعمالي بوده اما قرن بيستم انجام اين جنايت را در وسيعترين و غير انساني ترين مقياس شناخته شده آن مشاهده نمود. براساس ماده دوم كنوانسيون پيشگيري و مجازات جنايت كشتار گروهي : (Convention on the Prevention and Punishment of the Crime of Genocide) مصوب مجمع عمومي سازمان ملل متحد در تاريخ نهم دسامبر 1948، كشتار گروهي يا نژاد كشي به معني هريك از اقدامات زير است كه به قصد نابودي تمام يا بخشي از يك گروه ملي، قومي، نژادي يا مذهبي به شرح زير انجام شود : 1ـ كشتن اعضاء گروه. 2ـ وارد آوردن آسيب جدي جسمي يا روحي به اعضاء گروه. 3ـ تحميل عمدي شرايطي به گروه به منظور نابودي فيزيكي تمام يا بخشي از آن. 4ـ تحميل مقرراتي بمنظور پيشگيري از زاد و ولد در داخل گروه. 5ـ انتقال اجباري كودكان گروه به گروهي ديگر. همچنين طبق اين كنوانسيون اشخاصي كه مرتكب كشتار گروهي، توطئه براي انجام آن، تحريك مستقيم و عمومي براي ارتكاب به آن، يا همدستي در كشتار گروهي شوند، اعم از اين كه مسئولان قانوني كشورها، مقامات رسمي يا افراد عادي باشند بايد مجازات شوند. ( ماده چهار). براساس كنوانسيون عدم شمول قانون مرور زمان در مورد جنايات جنگي و جنايات عليه بشريت مجمع عمومي سازمان ملل متحد در تاريخ يازدهم نوامبر 1970 ، جنايت كشتار گروهي تحت هيچ شرايطي شامل مرور زمان نمي شود. در سراسر جهان افراد بسياري براي پيشگيري از تكرار كشتار گروهي و مجازت عادلانه عاملان كشتارهاي قبلي تلاش مي كنند. اين تلاشها فراتر از مرزهاي عقايد مذهبي و خطوط سياسي است . ( www.24april1914.com ) محققين، قرن 20و?? را قرن نسل كشى ناميده اند. چرا كه ?? ميليون نفر در اثر وقايعى كه امروز آن را نسل كشى مى ناميم به قتل رسيده اند. شايد به همين جهت است كه موارد نسل كشى به افغانستان (كشتار شيعيان هزاره توسط امير عبدالرحمان خان1880-1901)،هرزگوين، رواندا، كامبوج، روسيه، تركيه و آلمان ختم نمى شود. حوادث منتهى به كشتار كردها در عراق توسط رژيم بعثى عراق طى سال هاى ????-???? از نظر بسيارى از صاحب نظران حقوق بشر به عنوان يك نسل كشى به شمار مى رود. همين طور كشتار 2 ميليون بنگالى در پاكستان در سال ????. مى توان موارد ديگرى از كشتار مردم را به اين ليست اضافه كرد كه اگرچه در تعريف نسل كشى نمى گنجد اما از سبعيت جدى اى حكايت مى كند. از جمله مى توان به زندانى كردن (منجر به قتل)، غارت و اعدام هزاران نفر در چين در دوره مائو تسه تونگ ياد كرد. مطابق با برخى منابع بين سال هاى ???? بعد از پايان جنگ جهانى دوم تا ???? نزديك به ?? ميليون نفر در چين توسط دولت كمونيستى به قتل رسيده اند. در كامبوج نيز بين سال هاى ???? تا ???? خمرهاى سرخ بين 7/1تا دو ميليون نفر از مردم را به قتل رساندند كه تقريباً ?? درصد جمعيت اين كشور را به خود اختصاص مى داد. در تمور شرقى نيز طى سال هاى ???? تا ???? تحت رهبرى ديكتاتور پرتغالى مارچلو كاتانو نزديك به ??? هزار نفر به قتل رسانده شدند. در هفتم دسامبر ???? ارتش اندونزى به تمور شرقى حمله كرد و تقريباً كنترل جزيره را به دست گرفت و در اولين سال اشغال تقريباً ??? هزار نفر از جمعيت ??? هزار نفرى آن كشته شدند.. جنايت رواندا نيز در نوع خود بى نظير است. پيش از سال ???? يعنى تنها 12 سال قبل ?? درصد جمعيت كشور رواندا را قوم توتسى به خود اختصاص مى دادند. بعد از آنكه در ششم آوريل ???? رئيس جمهور وقت در يك سانحه هوايى كشته مى شود شبه نظاميان هوتويى در مدت كمتر از ??? روز ??? هزار نفر را به قتل مى رسانند كه بيشتر آنها از قوم توتسى بودند. به گونه اى كه ?? درصد جمعيت توتسى ها در اين نسل كشى بى رحمانه از بين رفتند. واقعه نسل كشى ديگرى كه مى توان از آن نام برد مربوط مى شود به كشتار مسلمانان بوسنى و هرزگوين بين سال هاى ???? تا ???? توسط صرب هاى مسيحى ارتدوكس كه در جريان آن ??? هزار مسلمان كشته شدند. در كوزوو نيز طى سال هاى ????-???? نزديك به ??? هزار مسلمان يا ناپديد شدند يا به قتل رسيدند يا به تبعيد اجبارى تن دادند. جمهورى دموكراتيك كنگو نيز در آفريقا شاهد فجايعى از اين دست بعد از سال ???? بوده است. در واقع پس از آنكه كابيلا قدرت را به صورت خونينى به دست گرفت كشور صحنه انتفام جويى و خشونت بلاحصرى شد كه تجاوز و غارت و كشتار نزديك به 7/1ميليون نفر را به همراه داشت. همه اين اتفاقات جايى در نزديكى ما رخ داده است بنابر برخى مدارك و شواهد نزديك به ??? ميليون نفر از مردم جهان توسط دولت ها در قرن بيستم در جنگ هاى داخلى و بين المللى به قتل رسيده اند. سه كشتار جمعى و نسل كشى نيز در سال هاى اخير رخ داده است كه بيشترين آن به سه دليل زير رخ داده است: - كشتار جمعى اقليت مذهبى توسط افراد متعلق به دين اكثريت. - كشتار جمعى هم كيشان. - كشتار جمعى و نسل كشى گروه مشخصى از مردم به دلايل مشخص. نسل كشى هاى يكصد سال گذشته. افغانستان 1900-1881: (شرح اين فجايع به خوبي و به صورت روشن در كتاب سراج التواريخ ملا كاتب هزاره كه مورخ دربار امير حبيب اله خان(جانشين وي) فرزند عبد الرحمان خان بوده موجود بوده كه متاسفانه فقط جلدهاي 5و6 اين مجمو عه از چنگال رژيم سالم باقي مانده است.اخيرا قسمت ديگر كتاب مرحوم غبار(افغانستان در مسير تاريخ ) كه ممنوع الچاپ بود ؛ توسط فرزندش در آمريكا چاپ گرديده كه در آن از جنايات اين خاندان پرده برداشته است،اين كتاب توسط انتشارات جمهوري در ايران نيز چاپ گرديده است.) هرزگوين ???? - ????: ??? هزار كشته رواندا ???? طى ???روز: ??? هزار كشته پل پوت در كامبوج : ???? _ ????: دو ميليون كشته آدم سوزى نازى ها در آلمان ????-????: شش ميليون كشته(بر اساس ادعاي يهوديان) قحطى اجبارى استالين ????-????: هفت ميليون كشته قتل عام ارمنى ها در تركيه ???? _ ????: يك ميليون و ??? ميليون كشته(بر اساس ادعاي ارامنه) اما چيزي كه در اين ميان جالب به نظر مي رسد اين است كه در اكثر موارد،جناح پيروز و مسلح بعدها به هر نحوي در صدد كتمان اين وقايع بر آمده اند و حتي خواسته اند با تاريخ سازي آن را كتمان كنند .اگر چه در صحت برخي از اين نسل كشي هاي شكها و ترديدهاي انكار ناپذيري وجود دارد ،كه حتي روي دادن آنها را غير ممكن مي كند. يكي از مواردي كه دو طرف ؛در صدد اثبات گفته هايشان هستند ،قتل عام ارامنه توسط تركان عثماني(در زمان سلطان عبد الحميد دوم(1894-1896)و محمد پنجم كه در واقع بازيچه دست تر كان جوان بود ميباشد.(1915) اما اگر واقعه ?? آوريل سال ????(كشتار 300نفر از ارمنيان مشهور،استانبول كه سر آغاز كشتارها گرديد.) را به نوعى به زمان هاى دور نسبت دهيم و انتظار داشته باشيم با توجه به مكانيسم هاى مختلف بين المللى مناقشات در سطح گسترده به سرعت كنترل شود، گمان اشتباهى را پرورده ايم. اما هم اكنون هزاران نفر از مردم دارفور سودان يا در حال جان باختن هستند و يا جان خود را از دست داده اند. تنها 18 ماه پيش اولين نسل كشى سده حاضر رقم خورد. كشتار مردم توسط شبه نظاميان عرب تبار طرفدار دولت در غرب سودان نيز به اعتقاد بسيارى از صاحب نظران يك نوع نسل كشى تمام عيار به شمار مى آيد. اگرچه سازمان ملل ويژگى هاى يك نسل كشى را براى آن به شمار نمى آورد. بحران دارفور بيش از ?? هزار كشته و دو ميليون آواره به جا گذاشته است. يك گزارش سازمان ملل كه پيشتر در سال جارى منتشر شد نتيجه گرفت، در حالى كه كشتارهاى دارفور معادل نسل كشى نيست، اما قتل، شكنجه، ناپديد شدن افراد و خشونت هاى جنسى به شكلى منظم و حساب شده و در سطحى گسترده روى داده است و مى تواند حكمى معادل جنايت عليه بشريت داشته باشد. اما كار به اينجا ختم نمى شود چرا كه تبعات آوارگى مردم و مشكلاتى كه براى آنان به وجود آورده ابعاد اين فاجعه انسانى را چندين برابر كرده است. مطالبي درباره ارمنستان ارمنستان درسرزمين اورارتو Urartooاست.پايتخت اورارتو شهر توشپا بود كه بعدها به وان تغيير نام داد،آركيشتي اول پادشاه اورارتو در سال 782ق.م شهر اربوني Ereboonyvhساخت ،كه بعدها به ايروان معروف شد. آرمنها (ارامنه)از نژاد هند و اروپائي بوده و ورودشان به سرزمين اورارتو در قرن هفتم يا ششم پيش از ميلاد صورت گرفته است.آرمنها اورارتو را فتح كرده و زبان خود را بر آن تحميل نمودند.(1) اولين بار نام ارمنستان در كتيبه داريوش در بيستون ديده ميشود (521ق.م)،در تاريخ قبل از اسلام،ارمنستان يا تحت تسلط ايران بود ويا تحت سيطره روم قرار داشت. پس از ظهور اسلام و قدرت گرفتن اعراب ،اين كشور به تصرف نيروهاي اعراب درآمد و حدود دو قرن تحت استيلاي خلفاي عباسي بود.ازآن پس در حدود دو قرن ارمنه طولاني ترين سابقه استقلال خود را تجربه كردندتا اينكه با هجوم تركان سلجوقي استقلال خويش را ازدست دادند.در اين دوران قشر عظيمي از ارامنه كه حاظر نبودند تن به سلطه سلجوقيان نهند بامهاجرتي عظيم به سمت سيليسيه رفته و در انجاحكومت تازه اي راتحت عنوان ارمنستان جديد پايه گذاري كردند كه استقلال خود را به مدت سه قرن حفظ نمود با قدرت گرفتن امپراطوري عثماني در اسياي صغير از يك سو و حاكم شدن صفويه بر فلات ايران از سوي ديگر و تقسيم ارمنستان به دو قسمت در سال 1639م. فصل جديدي در تاريخ ارمنه اغاز ميشود كه تاثيرات بسياري در روند جمعيت ارامنه داشته است. عمده ترين تحول جمعيتي كه براي ارامنه ساكن در ارمنستان در اين دوران قابل ذكر است ،مهاجرت گروه عظيمي از ارامنه ساكن در اين منطقه به سرزمين هاي مركزي فلات ايران بود.اين مهاجرت گسترده كه به دليل جنگهاي ايران و عثماني در اين دوران وترغيب هاي شاه عباس صفوي صورت گرفت ،باعث گرديد كه تعداد قابل توجهي از ارامنه به نقاط مختلف ايران كوچ كرده و در مناطق شهري وروستايي استانهي غربي و مركزي كشور سكونت گزينند. يكي ازاصلي ترين مشاغلي كه ارامنه طي دوران صفويه به ان اشتغال داشتند تجارت كالا و ادويه بين ايران و هند و ساير كشورهاي آسيايي بود.اين افراد به تدريج براي خود پايگاه هايي در شبه قاره هند و كشور هاي شرق اسيا ايجاد كرده و به آن كشورها مهجرت كردند و شواهد موجود حاكي از اين ميباشد كه امني تبارهايي كه امروزه در كشورهاي هندوستان،چين،سنگاپوروسايركشورهاي شرق وجنوب شرق اسيا ساكن هستند،عمدتاًاز نوادگان اين ايرانيان ارمني مهاجر ميباشند.ساير ارامنه بخشهاي شرقي ارمنستان كه به ايران مهاجرت نكردند ،از نظر جمعيتي تحولات چندان در خور توجهي را تجربه نكردند.تنها نكته قابل ذكر جنگهاي ايران وروس وعثماني بود كه به دليل قرار گرفتن ارمنستان در خط مقدم نبرد،ويراني ها وكشتارهاي فراواني را از مردم به دنبال داشته وتاثيرات قابل توجهي بر ساختار جمعيت در اين منطقه داشت.از ديگر تحولات جمعيت قابل ذكر در استانهاي شرقي ارمنستان،رواج شهرنشيني در سالهاي پاياني قرن نوزدهم است كه به دليل صنعتي شدن كشور در اين دوران صورت گرفت.اما ارامنه ساكن در اسياي صغير،تحت حاكميت سلاطين عثماني دوران فاجعه اميزي را آغاز كردند .طي قرون هفدهم و هجدهم اينان اقدام به تلاش هايي در جهت رهايي از يو غ امپراطوري عثماني كردند ،ولي به علت عدم سازمان دهي و ضعف ارامنه در برابر قدرت امپراطوري،نتيجه اين تلاش ها چيزي جز شكست و كشتار هاي دسته جمعي نبود.رفتار سركوب گرانه امپراطوري عثماني با قوميت هاي ساكن در ان امپراطوري و همچنين ميل شديد ارامنه به استقلال باعث قيامهاي مردمي ارامنه عليه امپراطوري عثماني در سال هاي پاياني قرن نوزدهم ودهه اول قرن بيستم گرديد.با آغاز جنگ جهاني اول و ورود عثماني به جنگ در كنار المان امپراطوري اطريش-هنگري در 17اكتبر1914ارامنه در وضع بسيار اسفباري قرار گرفتند.از يك طرف ارمنستان جبهه اصلي جنگ بين روسيه و عثماني بود و از طرف ديگر ارامنه مجبور بودند در هر دو جبهه تحت فرمان روسها و عثماني ها عليه جبهه مقابل بجنگند. بدون شك ارامنه در اين جنگ،تمايل بيشتري به پيروزي متفقين داشتند و آگاهي عثماني ها از اين امر از يك سو وسوسه پايان دادن به قيام هاي مردم در بخش غربي ارمنستان كه خواهان استقلال بودند،از سوي ديگر باعث شد كه رهبران اين امپراطوري در خصوص خاتمه دادن به مسئله ارامنه مصمم تر شوند. بااستفاده ازوضعيت جنگي و تحت عنوان تخليه مناطق جنگي از افرادغيرنظامي،كوچ دسته جمعي ارامنه از محل سكونتشان اغاز شد.اجراي اين امر با توجه به اينكه مردان 18تا 50 ساله نيز براي شركت در جبهه و جنگ از خانه ها دور شده بودند،مشكل عمده اي ايجاد نكرد.در واقع وضعيت جنگلي امكان اقامت ارامنه را در منطقه غير ممكن ساخته و خانواده هاي ارمني بالاجبار محل سكونتشان را ترك كرده و به نقاط ديگري كوچ كردند.شرايط جنگلي و اقليمي غير قابل تحمل،بيماري هاي واگير،سرما زدگي،گرما زدگي،گرسنگي وخستگي،كشت وكشتار و مجموعه اي از عوامل موثر در اين فرآيند موجب مرگ عده كثيري از ارامنه شد.تنها عده قليلي از ارامنه توانستند پس از عبور از كوهستان ها خود را به بيابان هاي سوريه،عراق وايران برسانند.بدين ترتيب تعداد ارامنه ساكن در عثماني به شدت كاهش يافت واكثريت ارامنه اي كه امروزه درسوريه،لبنان،فرانسه،امريكاي شمالي وساير ممالك غربي هستند،فرزندان ونوادگان افرادي هستند كه در دهه دوم قرن بيستم از عثماني مهاجرت كرده و سر از كشور هاي ديگر دراوردند. نگاهي به سياست عثماني درقبال ارامنه فاصله سالهاي1890تا1914 هراند پاسدر ماجيان مينويسد:«در 1863م دولت عثماني فرماني صادر كرده بود،كه به موجب آن به ارامنه آزاديهائي در چهار چوب خط همايون ميداد.خط همايون فرماني بود كه در 1856 براي اعطاي آزاديهائي به اقليتها از طرف سلطان صادر شد،ولي فقط روي كاغذ بود و اجرا نشد.» از سال 1878 به بعد تمام سياست عثماني در اطراف اين نقشه دور مي زد كه پايه هاي خود مختاري آتي ملت ارمني را خراب كند؛و اين كار با تقليل عمدي نفوس ارمنيان و تبديل ارامنه به يك اقليت نژادي بسيار ناچيز انجام دهد،يكي از نخستين كارهاي دولت عثماني در اجراي آن نقشه،دستكاري ارضي در شهرستانهاي ارمني نشين بود.(1) به گفته پاسدرماجيان ارامنه توده فشردهاي را در اطراف درياچه وان تشكيل داده بودند وسياست عثماني اين هدف را دنبال ميكرد،كه اين توده فشرده را از هم جدا كند واز نيروي عددي عنصر ارمني در مناطق همجوار آن خطه بكاهد.دولت عثماني به دنبال اين هدف عشاير كرد را تحريك كرد تا به مناطق موش و وان و ارزروم بيايند؛تا ازاين طريق سبب مهاجرت ارامنه به مناطق ديگر گردد.ودر جاي ديگر مي نويسد :«تا وقتي مسئله ارامنستان مطرح نشده بود ،تخمينهاي نفوس و آمارهاي رسمي عثماني درباره جمعيت امپراتري عثماني ؛نفوس زيادي براي ارمنيان قائل بود،بر همين مبنا كتاب رسمي تركي صلاح الدين بيگ ساكنان ارمني امپراتوري عثماني را در 1867م(2400000)نفر تخمين ميزد،ليكن همينكه مسئله ارمنستان بر اثر جنگ 1878-1877م مطرح گرديد،دولت عثماني در آمارهاي ساختگي خود به كم كردن نفوس ارمنيان عتاقه عجيبي نشان داد.»(2) اما شاو در كتاب خود اين امر را به نحو ديگر بيان مي كند:«اگر چه بعضي از مسافران و مبلغان اروپائي مدعي شدند كه در قلمروهاي سلطان بيش از دو ميليون نفر ارمني وجود دارد،اداره سرشماري عثماني كه از طريق ثبت احوال و صدور شناسنامه همواره اطلاعاتي از وضع جمعيتي كشور در اختيار داشت؛شمار جمعيت ارامنه ملت گريگوري اعم از مرد و زن را حدود(988887)نفر ذكر مي كند.اگر بپذيريم كه حدود دو سوم از 160166نفر كاتوليك و 36339نفر پروتستاني كه در امپراتوري سكونت داشتند ،ارمني تباربودند؛مي توان نتيجه گرفت كه حدود 1125500ارمني در امپراتوري زندگي ميكردند؛با توجه به اين كه جمعيت كل امپراتوري (به استثناي بخشهائي از امپراتوري كه هنوز در آنها سر شماري انجام نشده بود :شامل يمن،حجاز،طرابلس،مصر و تونس)حدود 20475225نفر ميشد،جمعيت ارامنه كشور تنها 5درصد كل جمعيت را در بر ميگرفت ؛حتي در استانبول كه جامعه شهري ارمني ساكن در آن به مراتب بزرگتر از ساير نواحي امپراتوري بود،تنها 97782نفر گريگوري،407نفر كاتوليك و 430نفر پروتستان وجود داشت و اين ارقام بنا بر سرشماري سال 1878م،18 درصد از جمعيت شهر را كه بالغ بر 542437 نفر را مي شد ؛را تشكيل مي داد.بنابر اين در هيچ يك از ولايات امپراتوري جمعيت ارامنه اكثريت نمي يافت.»(3) روسها پس از آنكه روياهاشان در تسلط يافتن بر اروپاي جنوب شرقي از طريق بلغارستان ناكام ماند،براي رخنه در امپراتوري عثماني در پي جايگزين ديگري بر آمدند؛آنان به يكي از اقليتها يعني ارامنه،متوسل شدند كه تا آنزمان عليه سلطان نشوريده بودند.پيش از آن هيچ مشكلي درباره ارمنيان بروز نكرده بود،چرا كه آنان به طور كامل در جامعه سنتي عثماني جذب و جزئي لاينفك ازآن جامعه شده بودند و ملت گريگوري آنان تحت نظارت بطريق استانبول استقلال مذهبي و فرهنگي خود را حفظ كرده بودند .سو مديريتهاي كه در اين ملت وجود داشت از سلطه سلسله مراتب مذهبي ناشي مي شد ،چنان كه در برخي ملتهاي غير مسلمان ديگر نيز چنين مسئله اي وجود داشت ؛يعني به مذهب كاتوليك يا پروتستان گرويدند.جامعه ارامنه از دير باز تحت سلطه كارگزاران و بانكداران ثروتمند ارمني و رهبران مذهبي قرار داشت،اما رقابتهاي جديد همراه با فشار تنظيمات،جامعه ارمني را وا داشت كه به همان روند دموكراسي كه در ساير ملتها آغاز شده بود،تن دردهد(4) طي نخستين سالهاي قرن نوزدهم بويژه در ميان جوامع جديد كاتوليك و پروتستان امپراتوري،يك نوع جنبش جديد تجديد حيات فرهنگي شكل گرفت كه فعاليتهاي تبليغي غربيان تا اندازه اي در ايجاد آن سهم داشت.افراد اين جوامع مراكز فرهنگي خود را گسترش دادند و به مطالعه كلاسيك ارمني روي آوردند،آنان كتابهاي مقدس خود را به زبان كلاسيك كليسائي منتشر كردند،به زبان بومي خود طبع كردندو گونه اي زبان ادبي را در ميان توده هاي مردم رواج دادندكه همگان قادر به فهم آن بودند.بسياري از ارمنيان ثروتمند فرزندان خود را براي كسب تحصيلات به فرانسه اعزام داشتند و بدين ترتيب آنان تحت تاثير فرهنگ فرانسه قرار گرفتند.در طي 1860م برخي از ملي گرايان ارمني به تركهاي جوان ملحق شدند و توانستند كه فكر حكومت مبتني بر انتخابات را گسترش ببخشند.كسب استقلال صربستان و بلغارستان ،بسياري از ارمنيان را بر انگيخت كه در راه استقلال اميد خود را از دست ندهند.حمله روسها به آناطولي شرقي در سال1877م به تحريك كارگزاران و مديران ارمني صورت گرفته بود.متقابل با تشويق روسها بيشتر ملي گرايان ارمني بر مقاصد سياسي ملي گرايان تاكيد كردند.زماني كه قدرتهاي اروپائي به تقاضاهاي ملي گرايان مبني بركسب خود مختاري يا حتي استقلال توجهي نكردند،آنان براي تحقق مقاصد خود به خشونت متوسل شدند.خشن ترين انجمن ملي گراي ارمني ،انجمن تشكيل شده در تفليس بود كه از راه باطوم به ريزه؛به قلمرو عثماني اسلحه و مهمات مي فرستاد.(5) ارامنه هر چه بيشتر به قهر و خشونت متوسل مي شدند ،تا با ايجاد فضائي رعب انگيز ارمنيان ثروتمند را به پشتيباني از آرمانهاي خود وا دارند و همچنين مسلمانان را به انتقامجوئيهائي بكشانند كه سرانجام حكومتهاي بريتانيا و روسيه را مجبور به مداخله كنند.آنان به ماموران جمع آوري مالياتها،پستچيها و قضات حمله مي كردند و روستائيان را از كوچك و بزرگ قتل عام ميكردندومسلمانان از انجام هر گونه مقابله به مثل منع مي شدند.(6) اما اسماعيل رائين در قتل عام ارمنيان ،پاسدرماجيان در تاريخ ارمنستان ،نو ئل باربر در فرمانروايان شاخ زرين هر يك بدون ذكر اين مطلب ،آنچنان در ذكر مطالب شان به ارامنه قيافه حق به جانب داده اند ،كه گوئي ارامنه هيچ كاري مخالف با نظم جامعه انجام نداده اند و تركها بدون دليل به كشتار ارامنه كه در اين امر هم شك فرواني است ؛پرداخته اند. با شكست انقلابيون ارمني در داخل امپراتوري عثماني تنها گروههاي خارج از كشور به فعاليت خود ادامه دادند.دو گروه در راس جنبش قرار گرفت؛يكي از اين گروهها سازمان دانشجويان ارمني بل (هونچاك)در فرانسه و سوئيس بود ،كه به سال 1305ه.ق (1887م)تاسيس شد وگروه ديگر اتحاديه انقلابي ارمني يا داشناكها بود كه در سال 1308ه.ق(1890م)در روسيه بنيان نهاده شد ؛تا همه ملي گرايان ارمني را متحد كند،اين گروهها پس از سركوب ارامنه به دست تزار كه در ادامه سياست اصلي وي مبني بر ريشه كن كردن راديكاليسم در امپراتوري انجام شده بود ،تشكيل شد.برنامه هاي آن عبارت از تشكيل گروههاي عملياتي به منظور ورود به داخل قلمرو عثماني و حمله به ماموران حكومتي و ارمنيان و به راه انداختن كشتارهاي دسته جمعي؛از سوي ديگر هونچاكها در داخل و خارج از امپراتوري كاملاً موفق بودند ودر شهرهاي ارز روم ،خارپوت،ازمير مراكزي تشكيل دادند؛در اماكن عمومي بمبهائي منفجر شد،ماموران حكومتي در پشت ميزهايشان و پستچي ها در راهها و جاده ها به قتل مي رسيدند.در قبال اين اوضاع عبد الحميد دوم مقامهاي ارمني را به خيانت متهم كرد و به حكومت فرمان داد كه با اعمال تنبيهات انضباطي در مورد بازرگانان استانبول از اقتدار مهم اقتصادي آنان در كشور بكاهد،عبدالحميد همچنين با سازماندهي ژاندارمهاي بومي كه از عشاير بودند و حميديه ناميده مي شدند در سركوب تروريست در شرق به نيروهاي بومي كمك كردند.اما اين اقدامهاي عبدالحميد به نفع ارمنيان تمام شد.اقدامهاي تروريستي و ضد تروريستي به مدت سه سال ادامه يافت.(1890-1893م)و حكومت براي حفظ نظم با قاطعيت عمل كرد ،اگر چه اين قاطعيت گاه با خشونت نيز همراه بود.هونچاكها در ساسون واقع در جنوب موش كه قويترين منطقه ارمني نشين تلقي مي شد،كو دتائي مهم صورت دادند.زماني كه حكمران محلي كوشيد كه مالياتهاي عقب مانده را تحصيل كند،هونچاكها ،كشاورزان را بر انگيختند كه از ماموران مالياتي با تفنگ و شمشير استقبال كنند.براي برقراري نظم لشكري به منطقه اعزام شد ؛شورشيان به كوهها گريخته و در حين فرار روستاهاي مسلمان نشين چپاول و روستائيان ارمني باقيمانده در منطقه را گرفتار عواقب كارهاي خود كردند.اين روستائييان گرفتار آتش انتقام سربازان و هنگهاي حميديه شدند كه پس از مشاهده فجايع شورشيان ارمني در حوالي روستاههاي مسلمان نشين ،يعني نواحي كه جمعيت آنها به كلي قتل عام شده بودند،ساسون را موردتاخت و تاز قرار دادند.حكومت عثماني متهم شد كه دستور تخريب 25 روستا را در منطقه صادر كرده و 20000تن از روستائيان را به قتل رسانده است.با بررسيهاي دقيقتري كه از سوي كميسيوني مركب از نمايندگان خارجي و عثماني صورت گرفت،مشخص شد كه در ادعاهاي ياد شده مبالغه صورت گرفته است.اما افكار عمومي اروپا ودر پي آن افكار عمومي سياستمدارانش براي باور بدترين چيزها درباره مسلمانان بسيار آماده شده بود.در 30سپتامبر سال 1895م به منظور اعتراض به گزارش كميسيون تظاهراتي سازماندهي شد و طي آن گروههاي شورشي نخست به سوي سفارتخانه هاي كشورهاي مهم خارجي و سپس به سوي باب عالي راهپيمائي كردند.سراسر استانبول آشوب شد.عبد الحميد مهيا شد كه براي باز گرداندن نظم نيروهاي پليس را اعزام دارد ؛اما سفيران زبان به اعتراض گشودند كه اين تصميم سلطان تنها به منظور سركوب ارامنه اتخاذ شده بود.بنابراين هيچ اقدامي انجام نشد،تا اين كه خطر گسترش دامنه اغتشاشات در نواحي اروپائي نشين پايتخت احساس شد.دوباره فريادهائي در اروپا به اعتراض بلند شد كه مسلمانان با همدستي ضمني حكومت،مسيحيان را قتل عام مي كنند.اما با توجه به اين كه هيئت دولت بريتانيا به دليل اختلافات زياد از انجام هر گونه واكنشي عاجز بود و نيز از آنجا كه روسيه با اتخاذ هر گونه تصميمي كه بريتانيا را بر تنگه هاي عثماني حاكم كند مخالف بود،هيچ مداخله اي صورت نگرفت و تروريستهاي ضد دولتي يكبار ديگر نااميد شدند.در استانبول تروريستهاي ارمني كه هنوزاميدوار بودند خارجيان را به مداخله در امور عثماني بكشانند،يكبار ديگر حملات خود را آغاز كردند.در 20اوت 1896م گروهي از ارامنه بانك اصلي عثماني در بي اوغلو را در اختيار گرفتند؛تروريستها بانك را بمب گذاري كردند و كارمندان آن را گروگان گرفتند و تمهيدات انجام محاصره اي طولاني فراهم آمد ،بدين اميد كه شايد توجه اروپائيان را به خود جلب كند.اندكي پس از اين رويداد دومين گروه از اين افراد به باب عالي حمله كردند و پس از مجروح كردن چندين تن از مقامهاي رسمي ،وزير اعظم را با تپانچه تهديد به قتل كردند.واحدهاي انقلابي در محله قديمي استانبول به راه افتادند و با پرتاب بمب و تير اندازي شماري از افراد بي گناه را مقتول و مجروح كردند.بمب ديگري نيز به سوي سلطان كه براي شركت در نماز جمعه عازم مسجد ايا صوفيه بود،پرتاب شد و بيش از 20تن از محافظان وي به قتل رسيدند؛آنان ضمن تقديم درخواستهايشان به سفارتهاي اروپائي از آنان خواستند كه كميسيون تحقيقاتي جديدي به ولايات شرقي اعزام دارند وبه جاي ماموران مسلمان و ترك ؛ماموران مسيحي براي اداره ولايات شرقي منصوب شوند.عبد الحميد نمي توانست با اين در خواستها موافقت كند،چرا كه با قبول اين درخواستها اقتدار خود را در ساسر امپراتوري از دست ميداد؛از اين روي ،سلطان همه تقاضاهاي آنها را رد كرد.پس از يك روز محاصره،اشغال كنندگان بانك دستگير شدند و ساير تظاهر كنندگان عقب رانده شدند.به منظور كاهش تنش و جلوگيري از برخوردهاي بيشتر سلطان اندكي بعد عفو عمومي اعلام كرد و انتصاب مديران مسيحي را در اداره امور ولايات شرق (اگر چه در بيشتر اين نواحي مسيحيان در اقليت بودند)آغازكرد.پس از مدتي روابط ميان ارامنه و مسلمانان بار ديگر بصورت سابق باز گشت ودر سال 1897م مسئله ارامنه بر طرف شد و تا جنگ جهاني اول اين مسئله به فراموشي سپرده شد.(8) پس از به قدرت رسيدن تركان جوان در راس حكومت عثماني (كميته اتحاد و ترقي)،ارامنه به انور پاشا اظهار داشتند كه آنها تنها خواستار بي طرفي هستند،اما همدلي آنان با روسها كاملاًمشهود بود ،اگر جه در اكثر منابع ارمني در اين باره سكوت كرده اند؛ارامنه به قشون تزاري ملحق شدند و تزار مطمئن از اينكه سرانجام زمان دستيابي به استانبول فرا رسيده است،به سن پطرزبورگ بازگشت .رهبران ارامنه روسيه در اين زمان حمايت خود را از روسيه (دشمن عثماني)علني كردند.حكومت عثماني زير تسلط تركهاي جوان در 2 اوت 1914مقرارداد سري باآلمان را امضا كرد.براي اجراي اين قرارداد؛اين كشور منتظر پايان گرفتن تهيه مقدمات نطامي مي شود .در اول نوامبر 1914م اين كشور وارد جنگ جهاني اول ميشود و اقوام مسلمان را به جهادي فرا مي خواند كه هدفش ايجاد خطر براي قلمروهاي ماوراي اروپائي فرانسه و بريتانياي كبير است،اما در حقيقت تنها قادر به برانگيختن چندين اغتشاش مي شود .(9) در اين مشخص كردن اينكه چه افرادي از ارامنه وفادار خواهند ماند و كدام افراد به درخواستهاي رهبران ارامنه پاسخ مثبت خواهند داد،غير ممكن مينمود.بنابراين در 15 مي سال 1915م فرمانهائي صادر شد كه همه جمعيت ارمني ساكن در ولايات وان،بتليس و ارزروم از سرزمينهايشان خارج و به سرزمينهاي دور از نواحي جنگي منتقل شوند؛ تا نتوانند اسباب تضعيف نيروهاي عثماني را در روياروئي با روسيه و نيروهاي بريتانيا در مصر فراهم آورند؛بدين ترتيب تدتيباتي داده شد كه جمعيت مذكور در شهرها و اردوگاههاي ناحيه موصل در شمال عراق اسكان داده شوند.علاوه بر اين قرار شد كه ارامنه ساكن روستاهاي كليكيه و نيز روستاهاي شمال سوريه نيز به همين منظوربه سوريه مركزي كوچ داده شوند.براي ارتش دستور العملهاي ويژه اي صادر شد كه از ارامنه در برابر عشاير حفاظت كنند.و به محض خاتمه يافتن بحران ،مقدمات مراجعت آنها فراهم شود.(10) ارامنه ونيز اكثر نويسندگاني كه كشورشان درگير با آلمان و همپيمانانش بودند؛ اين كوجها را يك نقشه از قبل طراحي شده ،دانسته كه در جهت از بين بردن ارامنه و تصاحب سرزمينهاي انان صورت گرفته است.چنانكه پاسدرماجيان در سراسر كتابيش به اين مورد اشاره دارد. بر اساس ادعاي ارامنه ؛دو ميليون ارمني در اين جنگ به قتل رسيدند،اما در واقع از كشته شدگان اين جنگ امار دقيقي در دست نيست،ادعاي ارامنه بر اين فرض استوار است كه جمعيت ارامنه امپراتوري پيش از جنگ 5/2ميليون نفر بوده ،اما سرشماري عثماني در سال 1914م جمعيت ارامنه را 3/1 ميليون نفر نشان ميدهد.نيمي از اين جمعيت در مناطقي سكونت داشتند؛كه در آنها مهاجرتهائي صورت گرفته بود؛اما با توجه به اين كه ساكنان شهرها در اين مناطق مجاز بودند كه در محل زندگي خود باقي بمانند،به نظر مي رسد كه در سال 1915-1916م؛در واقع حدود 400000نفر مهاجرت كرده اند.علاوه بر اين حدود 700000نفر به قفقاز،اروپاي غربي و آمريكا گريختند.از آنجا كه پس از جنگ 100000تن در تركيه باقي ماندند،ميتوان نتيجه گرفت كه با توجه به گزارشهاي عثماني حدود 300000تن ودر صورت صحت آمار ارامنه حدود 3/1 ميليون نفر جان خود را از دست داده اند نتيجه:. اصولاًبا كمي دقت به اوضاع جهاني و نگاهي به وضعيت جمعيتي كشورهاي همسايه عثماني ميتوان به يك نتيجه بسيار جالب رسيد؛(با مقايسه جمعيت ارامنه حداقل با جمعيت ايران آنزمان(قاجار)،كه بر اساس تخمينهاي كه زده شد ،پس از قحطيهاي بزرگ كه در دوره قاجار رخ داد و جمعيت زيادي از ايران تف شدند.) جمعيت كشور ايران در آنزمان 8ميليون و شايد كمي بيشتر و يا كمتر بوده ؛پس چطور مي توان باور كرد كه جمعيت اقليت ارامنه در آن برهه زماني بيش از 5/2 ميليون نفر بوده باشد. از سوي ديگر با كمي دقت مي توان فهميد كه اكثر نويسندگاني كه هم از نژاد كسي ارامنه داد سخن داده اند،از مليتهاي هستند ؛كه در جنگ جهاني با كشور عثماني درگير بوده اند،و به اين نحو خواسته اند مظلوميت خود را نيز در جنگ ابراز كنند؛آنان و همچنين نويسندگان ارمني آنچنان از قساوت عثمانيها سخن ميگويند ،كه گوئي در فقط آنان به اين سلسله جنايات دست زده اند و خود آنان به مانند انسانهاي كاملاً با اخلاق همواره به دنبال صلح و آرامش بوده اند.آنان در نوشته هايشان از هينچاكها به عنوان قهرمانان خود ياد ميكنند؛بدون آنكه ذكر كنند آنان به دنبال اعمال تروريستي خود بسياري از افراد بيگناه را هم به خاك و خون ميكشيدند... آنچنان به تبليغات عليه تركها پرداخته اند ،كه همه ساله وقتي 24 آوريل فرا مي رسد ،همه فكر مي كنند ،تركها در همين يك روز آنهمه قتل عام كرده اند. هيچ كس مدعي نيست كه ارامنه طي سالهاي پاياني امپراتوري عثماني متحمل مصايب بسيار وحشتناكي شدند و كسي نيز در پي انكار فجايع نيست ،آنچه كه ممكن است در اين احوال نا ديده گرفته شود اين است كه تجربه ارامنه هر چند سخت و دشوار بود،اما تنها منحصر به آنان نبود؛اين تجربه بخشي از يك تراژدي سراسري بود كه همه مردم امپراتوري را فرا گرفت.اين تراژدي نتيجه وحشت بار فرو پاشي نهائي جامعه اي چند مليتي در اثر رشته حملات ويرانگر و وحشيانه خارجي ،اقدامهاي تروريستي،قيامهاي ملي،قتل عامها و كشتارهاي متقابل،قحطي و بيماري بود كه طي آن همه مردم اعم از مسلمان و غير مسلمان قربانياني دادند و عاملان اصلي اين جنايات نيز از همين مردم بودند منبع: پي نوشتها: (1) تاريخ ارمنستان،پاسدر ماجيان،محمد قاضي ،انتشارات زرين،1369،صفحه394 (2)همتن،ص 395تا399 (3)تاريخ عثماني و تركيه جديد،شاو،ترجمه رمضان زاده،آستان قدس،1370،ص6-345 (4) همان،345 (5)همان،ص9-347 (6)همان،ص349 (7)همان،ص349-351 (8)همان،ص4-351 (9)جنگ جهاني اول،پير رنوون،ترجمه عباس آگاهي،آستان قدس،1369،ص21 (10)تاريخ عثماني و تركيه جديد،ص530تا534 ......................................................................................................... انتهاي پيام/

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8711301798
 

ali hoseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[h=3]کشتار ارامنه؛ ادعا یا واقعیت؟[/h]
مساله ارامنه بی شک نسل کشی نبوده و استفاده از واژه نسل کشی تنها یک مانور تبیلغاتی و مظلوم نمایی است.
چند روزی است که تب همدردی با ارامنه و البته محکومیت دولت ترکیه برای این مساله از سوی جریان ملی گرای داخل کشور بالا گرفته است.
چندین بیانیه و امضا و یادداشت و خلاصه سر و صدا که این ترکان وحشی چه ها که نکردند!
در مورد مساله ارامنه و عثمانی سه مساله وجود دارد:
۱) این حادثه دقیقا چه بود؟ چرا اتفاق افتاد؟ (یعنی حقیقت تاریخی این مساله چیست؟
۲) کارکرد این مساله در سیاست روز جهان و منطقه چیست؟
۳) رابطه این مساله با ما دقیقا چیست؟

‌ ‌
طبیعتا من در این چند سطر قصد بررسی آنچه بوده، آنچه هست و حتی رابطه آن با ما را ندارم. تنها به خاطر دلسوزی ای که به جریان ملی گرا در داخل کشور دارم سعی می کنم نکته ای را خاطرنشان کنم. (راستش من هیچگاه با اندیشه ملی گرایی ای که در کشور ما وجود دارد موافق نبوده ام، اما بالاخره چون حب وطن دارند قابل تحمل اند!)
‌ ‌

‌ ‌
اجمالا مساله ارامنه بی شک سل کشی نبوده و استفاده از واژه نسل کشی تنها یک مانور تبیلغاتی و مظلوم نمایی است. ارامنه همواره (در دو سده اخیر) به عنوان ستون پنجم جهان صلیبی فعالیت کرده اند (چه در حوزه قفقاز و آناطولی و چه در حوزه شامات) و پس از جنگ های ایران و روس تبدیل به آلت فعل روس ها در منطقه شدند و با تشکیل گروه های چریکی و پارتیزانی در بلبشوی ضعف رو به مرگ ایران و عثمانی صحنه پرداز حوادث شدند. درگیری هایی بین عثمانی و ارامنه رخ داد و البته تعدادی از ارامنه کشته و تعدادی تبعید (که در ادبیات مساله ارمنی از آن به تهجیر یاد میشود) شدند و قطعا هزاران مسلمان اعم از آذری و تات و کرد و … نیز در درگیری های متقابل کشته شدند. این مساله تقریبا جزء مسلمات است اگر چشمی برای دیدن باشد! (خلاصه کلام: جنگ بوده و طرفین کشته شده اند نه این که یک طرف به تنهایی بیاید و مردمی را که سر جایشان نشسته اند از دم تیغ بگذراند!) (در آن دوره بین اقوام مسلمان هم درگیری ها و کشتارهای بی حد و حصری وجود داشته.)
‌ ‌
اما این مساله اکنون ماهیتی هولوکاستی برای خود گرفته است و تبدیل شده است به ملزمه ای برای مظلوم نمایی و عوام فربی از سوی ارامنه. تلرانس بالا در آمار کشته شدگان و عدم توجه به مسلمانان کشته شده و نیز عدم نگاه کلیت محور به فعالیت های ارامنه و دیدن یک بازه چند ماهه از تاریخی چند صد ساله نشان دهنده عدم صداقت علمی در این بحث و بوی تعفن سیاسی کاری از آن است.
‌ ‌
این مسائل مسائلی است که هر محققی می تواند در این موضوعات تامل کند و نظرات خود را ارائه دهد.
‌ ‌
اما در این میان فعالیتی که طیف ملی گرای ما (یعنی ایران) در این موضوع دارد و ماهی ای که این جریان سعی در گرفتن آن از این آب گل آلود دارند برای من عجیب است!
‌ ‌
این دوستان در حال رواج و به کار بردن موضعی در این مساله هستند که اگر این نوع استدلال در مملکت رواج یابد سنگ روی سنگ بند نخواهد آمد!
‌ ‌
دوستان ملی گرا با استفاده تبلیغی و البته وقیحانه! از این مساله سر ریز درگیری های قومی، دینی و تاریخی منطقه را به سمت داخل مرزهای کشور روانه می کنند و یک بازی را که هیچ پیروزی نخواهد داشت را رواج می دهند.
‌ ‌
ما در قرنی زندگی می کنیم که برادران کافر اروپاییمان مفهومی به نام «شهروندی» را تولید کرده اند که اگرچه با مبادی دینی و ایدئولوژیک ما جور در نیاید ولی به هر حال در وضعیت فعلی بهترین نسخه برای رفع و دفع معضلات است. حال در چنین فضایی نادیده گرفتن این مفهوم از سوی گروهی که مدعی آن هستند و سقوط آنها به مباحث قومیتی ریختن بنزین به آتشی است که اگر شعله ور شود نخستین دامنی که مشتعل خواهد شد دامان ایران است!
‌ ‌
دوستان ملی گرا با ورود به یک مساله مشکوک قومیتیِ صِرف آن هم با نیتی بچه گانه مانند محکومیت یک دولت دیگر تا به زعم خودشان اعصاب کسانی که در داخل کشور متاثر از آن دولتند را خورد کنند شاخه ای که خود روی آن نشسته اند را می برند و آن را هیزمی برای یک آتش جهنمی می کنند. این دوستان با احساسی کردن فضا و تقلیل سطح مباحث خود را – و اگر تداوم یابد وطن را – در برابر معضلاتی که از حلش عاجز خواهند بود قرار میدهند.
‌ ‌
دوستان ملی گرا خوب میدانند که تاریخ منطقه ما کثیفتر و خونین تر از آن چیزی که دستمان برای یافتن یک قتل عام و جنگ و کشتار بسته بماند و هر کدام از اقوام ایرانی برای کشته شدن هم قومانشان در هر کجای دنیا نتوانند که شروع به جمع آوری امضا و راه انداختن کمپین و حتی تجمع و راهپیمایی بکنند.
‌ ‌

‌ ‌
نکته قابل توجه در این مساله این است که حتی اگر مساله ارامنه را یک نسل کشی هم بدانیم و حتی اگر ارامنه مظلومترین اقوام تاریخ بشری باشند! باز هم جریان ملی گرا حق سوء استفاده بچه گانه و وقیحانه از آن را ندارد. چرا که خیانتی غیرمستقیم به ایرانیت است!
‌ ‌
(این مساله –یعنی واکنش جریان ملی گرایی به مساله ارامنه- و تبعات آن موضوعی است که نیاز به تامل و بررسی علمی بسیار دارد که در این جا از آن چشم پوشی میکنیم.)
‌ ‌
یک نکته: من تا حدودی بغض جریان ملی گرا را از ترکیه، حتی عثمانی و نیز دولت باکو میتوانم درک کنم (اگرچه به هیچ وجه قبول ندارم) اما این حب آنها نسبت به ارامنه همیشه برای من سوالی لاینحل بوده است!
‌ ‌
ای کاش کسی پیدا شود و این مساله را تبیین کند.
‌ ‌

‌ ‌
خیلی طول دادم. ببخشید. اما این روزها کتاب سفرنامه قفقاز الکساندر دوما (نویسنده مشهور فرانسوی) را در حال مطالعه هستم. او این کتاب را در سال ۱۸۵۸ نوشته است. جمله ای از این کتاب را که نویسنده اش احساسات مسیحی مشهودی دارد تقدیم دوستان ملی گرای محب الارامنه می کنم (راستش هدفم از جملات پایین در آوردن حرص این دوستان است! بگذار بدانند وقتی سطح را پایین آوردند چه چیزهایی میتوان گفت!)
‌ ‌
“در قفقاز هر قومی کار و حرفه مخصوص به خود دارد… جز ارامنه که هیچ کاری از دستشان بر نمی آید و تنها با دلالی مشغول به کا رهستند. عموما در اینجا (قفقاز) ارامنه شهرت خوبی ندارند. من هم در این مورد نظر خود را بگویم: اگر یک تاتار (منظور آذری ها هستند) با حرکت سرش به شما موافقتش با کاری را تفهیم کند به حرف او اعتبار کنید. اگر یک فارس با شما دست داد به او پشت گرم باشید. اگر هر کدام از کوه نشینان به شما قولی داد به تحقق آن هیچ شکی نکنید. اما اگر با یک ارمنی معامله میکنید، حتما بر روی یک کاغذ از او امضا بگیرید و حتما دو نفر را برای این امضا شاهد بگیرید تا او بعدا امضای خود را انکا رنکند…”
‌ ‌

‌ ‌
توجه: بر اساس قاعده شهروندی، ارامنه داخل ایران شهروند ایران اند و ما به عنوان یک هم وطن با آنها در کمال احترام رفتار میکنیم.
‌ ‌
عکس هم مربوط به گروه های پارتیزانی ارمنی است که مظلومانه توسط ترکان وحشی عثمانی نسل کشی شدند، شما سلاح ها را میتوانید به عنوان چوب چوپانی ببینید.
‌ ‌


http://www.anaj.ir/p/News.aspx?id=6660&title=کشتار-ارامنه؛-ادعا-یا-واقعیت؟
 

ali hoseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
میدونی احساس من چیه الان؟؟
من نه تایپیک زدم با تو بحث کنم، نه تایپیک زدم در این مورد بحث کنم.
من تایپیک زدم اینجا فریاد بزنم که چطور جرات کردی خون آبا و اجداد منو (بماند شرف مسلمانی و شیعه بودن و ایرانی بودن تو اینجا رنگ باخته) پایمال کنی؟؟
چطور دانسته و ندانسته اون فجایع رو که تو اون سالها ارامنه برای اشغال این مناطق نادیده گرفتی و پدران من رو که بدون سلاح جلوشون ایستادن (جلوی ارامنه ای که با تسلیحات انگلیس و روسیه همزمان مسلح میشدند!!!) و شهید شدند رو پایمال میکنی؟؟
با توام رسانهف هر رسانه ای، هر مسئولی و هر شخصی.
ارامنه الان هموطن ما هست و در کنار هم مسالمت آمیز زندگی میکنیم. اما اگه قراره در این مورد نبش قبرها بشه که اتفاقا باید بشه باید درست بشه.
این ماییم که طلبکاریم. ما با اونهمه کشته. با اونهمه قبور دسته جمعی، با اونهمه سند و مدرک از اون موقع و شاهدانی که هنوز زنده اند!!! هنوز دردمند اون موقعند.
ماییم که باید بگیم به چه گناهی کشته شدیم؟؟ میدونید به چه گناهی؟؟ فقط به گناه مسلمان بودن!
هنوز صد سال نگذشته؟؟ چطور به این راحتی تاریخ رو عوض میکنید.

اخبار بالا مال سایتهای دولتی و یا داخلی هست که باید خیلی تصفیه بشن اخبارشون ههست.
شما رو دعوت میکنم اخبار رو از منابع معتبر اخبار رو پیگیری کنید تا ببینید چه اتفاقی افتاده.
 

petromech

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ارامنه افراطی این شو رو راه انداختند و مستقیم از طرف کشور فرانسه یه دلایلی حمایت می شوند.
فقط می تونم بگم همه دیگه باسوادند و تاریخ رو خوب میفهمند
نسل کشی و جنایت هایی که اونموقع ارامنه با حمایت کشورهای خارجی در منطقه آذربایجان ایران انجام دادند هیچ وقت از یاد نمی رود و لکه ننگی بر تاریخ ارامنه می باشد.
 

vidaaaa

عضو جدید
بهتره بحث های گذشته نبش قبر نشه
بیشتر کشورهام تو جنگ 8سالمونم بودن
مگه الان ما باهاشون قطع رابطه ایم
 

ali hoseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بهتره بحث های گذشته نبش قبر نشه
بیشتر کشورهام تو جنگ 8سالمونم بودن
مگه الان ما باهاشون قطع رابطه ایم

سلام خانوم
من اهل خویم. یعنی یکی از سه شهری که توسط ارامنه اون موقع غارت شد. اونم بدلیل مسلمان بودن.
فقط پیشنهاد میکنم برید بخونید و عکسهاشو ببینید ارامنه چه بر سر این سه شهر (خوی و ارومیه و سلماس) اوردن.
حالا کسانی که بقول شما نبش قبر کردن اتفاقا همون گروه مهاجم هستند . البته نه این کشتار رو . بلکه این کشتار رو درر سکوت و بی خبری نگه داشتند.
صدا و سیمای میلی!! ما و جمهورس اسلامی ما!! هم اصلااااااااا انگار نه انگار. همصدا شده با این عده.
بلکه اون قسمتی رو که عثمانی ها در بی تفاوتی حکومت مرکزی ایران به یاری همزبانانششون اومدند و اونها رو از دست ارامنه نجات دادند.
حالا این شده نسل کشی ارامنه!
اینجور موقع ها شما اگه ای من و امثال من باشین چه میکنید؟؟ احساس خفگی میکنم. من که اینم.
 

ali hoseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مطالب جامع شما
بیشتر از روی خشم بود تا سیاستمدارانه ...

معلومه که از روی خشم بود.
همون اولش هم گفتم میخام خشم خودم رو خالی کنم رو سر کسانی که دارن سو استفاده میکنن.
من بازمانده اون قتل و غارت الان باید بشینم و سیاستمدارانه!!(کثیف) و یا حتی تحلیلگرانه! با بقیه بحث کنم؟
نه. من باید پاسدار خون اجدادم باشم.
 

ali hoseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

رومانتیکش اینجاست که هزاران نفر تو شهرای خوی و سلماس و اورمیه کشته شدند و هیچ کسسسسسسسس از ایران به کمک ایرانی هموطنش! نیومد!
رومانتیکش اینجاست که الان ارامنه فرصتی یافتند برای داد و بیداد بر سر این موضوع و مسلمانان ایرانی نه به ایرانی بودن ما ردان رحم میکنن و نه به مسلمان بودن ما. حتی شرف آزادمردی رو هم ندارند از مظلوم دفاع کنن و همصدای انگلیس و امریکا شدند.
رومانتیکش اینجاست که ما فقط بخاطر اینکه ترکیم حتی این جمله تو رو تحمل کنیم که چرا عثمانی اومده به کمکمون؟؟ یعنی سر این موضوع حتی میخایید ما رو دار هم بزنید.
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام علیکم.......در قبال این واقعه در تاریخ روایات مختلفی است و بایستی تحقیق کاملی صورت بگیره.......ولی خب من متوجه نمیشم چرا این مسئله رو به قومیت ترک گمان میبرید نسبت داده میشود......در شرایطی که صرفا مربوط به دولت عثمانی و آن دولت سکولار است و خب واکنش اردوغان هم در این باره حتما دیده اید و سایت های اصلاح طلبی مثل فرارو و انتخاب چه مطالبی رو نشر داده اند
(تصاویر) تراژدی کشتار و آوارگی ارامنه - فرارو



رییس جمهوری ترکیه رهبران کشورهایی که کشتار ارامنه به دست ترک‌های عثمانی را در صدمین سالگرد این کشتار، به عنوان نسل‌کشی به رسمیت شناختند به باد انتقاد گرفت.

به گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری آسوشیتدپرس، رجب طیب اردوغان، رییس جمهورترکیه، امروز (شنبه)، فرانسه، آلمان، روسیه و اتریش را که رهبران یا پارلمان‌های آنها اخیرا کشتار ارامنه به دست ترک‌های عثمانی در صد سال پیش را به عنوان نسل‌کشی به رسمیت شناختند، متهم به "پشتیبانی از ادعاهای ساخته شده بر مبنای دروغ‌های ارمنی‌ها" کرد.

اردوغان در عین حال آمریکا را به رغم آنکه باراک اوباما، رییس جمهوری این کشور در پیام سالانه خود به مناسبت کشتار ارامنه از لفظ نسل‌کشی استفاده نکرد، متهم به جانبداری از ارمنی‌ها کرد.
واکنش اردوغان به موضوع نسل‌کشی ارامنه


و خب در کشور ما هم ارامنه به راحتی راهپیکایی خود رو کردند































به نظر بنده از آتاتورک این نسل کشی بعید نیست .......هرچند بایستی تحقیق جامعی صورت گیرد و ارامنه در دولت عثمانی اخراج شدند به شیوه ای زشت.......و اینکه شما معترضین..... چرا عده ای که احساساتشون جریحه دار شده به هر حال برای این مسئله مراسم یاد بود میگیرن به نظر بنده پذیرفتنی نیست.....اونها نوادگان همین نسل ها شاید باشند ....و مقصر اون مردم نیستند .......بایستی مراسم یاد بود گرفت تا خشم مردم نسبت به نسل کشی ها علنی گردد و چه خوب که ما هم با اونها همدردی کنیم......نسل کشی با کشتار عادی یکی نیست .......نسل کشی یعنی همین کاری که رژیم سعودی در یمن دارد انجام می دهد ......آیا بایستی ساکت بود؟....آیا بایستی نسبت به حوادث قره باغ ساکت بود؟......پیشنهاد میکنم مقاله خبرگزاری فارس را بخوانید

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8711301798
 
آخرین ویرایش:

ali hoseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آقا شما مطالعه بفرما بعد خون پدران شهید منو مضحکه بازیای سیاسی کنید.
اومدین اینجا چهار تا عکس از همون جنبه های تبلیغی که رسانها قشنگ بلدن سیاه رو سفید نشون بدن پر میکنید اینجا و یه چیزی میگین اصلا آدم میمونه؟
من نمیدونم ادعای مسلمانی دارین یا نه؟؟ خوب من میگم شما مسلمان و نعوذبلله پدارن من که توسط ارتش روس و ارامنه کشته شدن نامسلمان.
شیعه هم بکنار
الحدالله ایرانی بودنمون هم انگار هرچقدر هم ما خودمون رو بچسبونیم به ایران خیلیا خوششون میاد ما رو بیگانه نشون بدن. اینو حتی میشه تو اظهارات خیلی از ملی گراهای باستانگرای پان فارس هم دید. خوب اینم میزاریم کنار و میگیم باشه.
من به خود شما میگم محمد آقا و به هرکسی که جرعه ای فکر میکنه آزادگی رو داره و یا شعارش رو داره میده:

آیا باید انتقام اردوغان رو از پدارن شهید من دربیارین که چرا اون موقع که توسط ارامنه قتل عام شد و ایرانی!! نیومد کمکش (منظور از ایرانی رضاخان و اواخر قاجار) و توسط ارتش عثمانی نجات داده شدند.
جدا این جواب رو بدین؟؟ گناه من الان اینه که ترک بودم ؟؟


شما که در این جریانات اطلاع کافی نداری دعوت میکنم یه سرچی بزن و یه مطالعه ای بفرما.
من پستهایی رو هم که تو صفحه اول گذاشتم از فارس و آناج و بقیه سایتهای ایرانیه. سایتهایی که یقینا مشترکات سیاسی خیلی قوی ایارن با ارمنستان و دشمنی با ترکیه رو هم تو اخبارشون لحاظ کردن!!!

بخدا دقیقا این یعنی انگار صد سال دیگه تو ایران باکری ها و تجلایی ها و غیره که شهید شدند تو رسانه هامون محکوم بشن و ازشون بد بگن که ای وای اینا عراقیای مظلوم!! رو کشتن. البته قابل توجه اینجاست که بدبخت آزرابیجانیها نتونستن ارتش ارامنه تا دندان مسلح ارامنه رو نابود کنن و جلوشون شکست خوردن و قتل عام شدند و بعد عثمانی اومد کمکشون.

با اینکه واقعا از عثمانی ها در این قضیه باید حمایت کنم و مردانگی این رو میگه (البته نه در بعضی مواردش کما اینکه آتاترک بعدها اشتباهاتی کرد در این قضیه) منتهی نمیکنم چون اطلاع کافی ندارم از کاراشون.
من خونخواه اجدادی هستم که فقط بدلیل مسلمان بودن مورد هجوم بیگانه قرار گرفتن و کشته شدند و الان کسی از اونا چیزی نمیگه و اخبار شده کشتار ارامنه!!!!!!
پست اولم رو درباره اظهار نظر رهبر انقلاب در این قضیه رو یه بار دیگه بخونید. جدا بعد از هفتاد سال تاریخ به این شدت میتونه عوض بشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
آقا شما مطالعه بفرما بعد خون پدران شهید منو مضحکه بازیای سیاسی کنید.
اومدین اینجا چهار تا عکس از همون جنبه های تبلیغی که رسانها قشنگ بلدن سیاه رو سفید نشون بدن پر میکنید اینجا و یه چیزی میگین اصلا آدم میمونه؟
من نمیدونم ادعای مسلمانی دارین یا نه؟؟ خوب من میگم شما مسلمان و نعوذبلله پدارن من که توسط ارتش روس و ارامنه کشته شدن نامسلمان.
شیعه هم بکنار
الحدالله ایرانی بودنمون هم انگار هرچقدر هم ما خودمون رو بچسبونیم به ایران خیلیا خوششون میاد ما رو بیگانه نشون بدن. اینو حتی میشه تو اظهارات خیلی از ملی گراهای باستانگرای پان فارس هم دید. خوب اینم میزاریم کنار و میگیم باشه.
من به خود شما میگم محمد آقا و به هرکسی که جرعه ای فکر میکنه آزادگی رو داره و یا شعارش رو داره میده:

آیا باید انتقام اردوغان رو از پدارن شهید من دربیارین که چرا اون موقع که توسط ارامنه قتل عام شد و ایرانی!! نیومد کمکش (منظور از ایرانی رضاخان و اواخر قاجار) و توسط ارتش عثمانی نجات داده شدند.
جدا این جواب رو بدین؟؟ گناه من الان اینه که ترک بودم ؟؟


شما که در این جریانات اطلاع کافی نداری دعوت میکنم یه سرچی بزن و یه مطالعه ای بفرما.
من پستهایی رو هم که تو صفحه اول گذاشتم از فارس و آناج و بقیه سایتهای ایرانیه. سایتهایی که یقینا مشترکات سیاسی خیلی قوی ایارن با ارمنستان و دشمنی با ترکیه رو هم تو اخبارشون لحاظ کردن!!!

بخدا دقیقا این یعنی انگار صد سال دیگه تو ایران باکری ها و تجلایی ها و غیره که شهید شدند تو رسانه هامون محکوم بشن و ازشون بد بگن که ای وای اینا عراقیای مظلوم!! رو کشتن. البته قابل توجه اینجاست که بدبخت آزرابیجانیها نتونستن ارتش ارامنه تا دندان مسلح ارامنه رو نابود کنن و جلوشون شکست خوردن و قتل عام شدند و بعد عثمانی اومد کمکشون.

با اینکه واقعا از عثمانی ها در این قضیه باید حمایت کنم و مردانگی این رو میگه (البته نه در بعضی مواردش کما اینکه آتاترک بعدها اشتباهاتی کرد در این قضیه) منتهی نمیکنم چون اطلاع کافی ندارم از کاراشون.
من خونخواه اجدادی هستم که فقط بدلیل مسلمان بودن مورد هجوم بیگانه قرار گرفتن و کشته شدند و الان کسی از اونا چیزی نمیگه و اخبار شده کشتار ارامنه!!!!!!
پست اولم رو درباره اظهار نظر رهبر انقلاب در این قضیه رو یه بار دیگه بخونید. جدا بعد از هفتاد سال تاریخ به این شدت میتونه عوض بشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سلام علیکم.......اگر مخاطب این پست بنده هستم......دوست عزیز.......مطلب بنده رو دقیق بخوان........نه صرفا عکس ها رو ببین.........من گفتم دلیلی ندارد جنایت دولت عثمانی به کل ترک ها نسبت داده شود

در قبال فرمایش رهبری ........اصل فرمایش ایشان به جنایت دولت ارمنستان در قبال شیعیان آذربایجان برمیگرده ....که بنده هم اشاره کردم

شما جوانان - بخصوص - بايد روى اين نكته توجّه كنيد و در نوشته‏هاى مورّخين و گزارشگران مسائل ايران، بايد اين نكته بيايد؛ كه متأسفانه خيلى كمرنگ است يا نيست. آن نكته اين است كه در جنگ بين‏الملل اوّل ، نمايندگان دو، سه كشور از كشورهاى مسيحىِ دنيا، در اين حول و حوش حضورِ ضعيفى داشتند. نمايندگان روسها، انگليسيها و آمريكاييها هم در اين استان حضور داشتند. به چه اسمى؟ به اسم معلّم، به اسم پزشك و از اين قبيل. درست توجّه كنيد! با اين كه اين كشورها در سياستهاى مختلف، به شدّت با يكديگر معارضه و دشمنى داشتند، امّا در اين نقطه از دنيا، ناگهان به فكر افتادند كه به كمك يكديگر، يك پايگاه استعمارى به مركزيّت همين منطقه اروميه و خوى و ماكو و به وجود آورند. يعنى شبيه آن چيزى كه بعدها در فلسطين اشغالى به وجود آمد. منتها آن‏جا به اسم يهودى‏گرى، اين‏جا به اسم مسيحيّت!
مردم اين استان سالهاى متمادى، در كنار جمعى از هم ميهنان مسيحى ما زندگى مى‏كردند؛ امروز هم زندگى مى‏كنند؛ در آينده هم زندگى خواهند كرد - مثل برادر و خويشاوند - با هم هيچ مشكلى هم، نه آن روز داشتند، نه امروز دارند و نه در آينده خواهند داشت. يعنى در اين استان، تعدادى از هم ميهنان ايرانى ما، از آشورى و ارمنى و مسيحيان كاتوليك و پروتستان، حضور دارند؛ آن روز هم بودند. مسلمانان هم با آنها دوستانه، آنها هم با مسلمانان برادرانه و دوستانه رفتار مى‏كردند. بين آنها هيچ مشكلى وجود نداشت. امّا نكته عبرت آموز اين است كه نمايندگان كشورهاى خارجى و استعمارگر، چون ديدند تعدادى مسيحى در اين استان وجود دارد، به طمع افتادند كه شايد بتوانند با تحريكات مذهبى و فرقه‏اى و دينى، پايگاهى از مسيحيت در اين بخشِ از ايران به وجود آورند و اين بخش را از ايران جدا كنند.
بیانات رهبری در جمع مردم ارومیه.....

http://www.rwgn.net/index.aspx?siteid=1&pageid=320

.....و خدمت شما عرض کردم......مطلب خبرگزاری فارس را حتما بخوانید .....نظر بنده همین است
 
آخرین ویرایش:

ali hoseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام علیکم.......اگر مخاطب این پست بنده هستم......دوست عزیز.......مطلب بنده رو دقیق بخوان........نه صرفا عکس ها رو ببین.........من گفتم دلیلی ندارد جنایت دولت عثمانی به کل ترک ها نسبت داده شود .....و خدمت شما عرض کردم......مطلب خبرگزاری فارس را حتما بخوانید .....نظر بنده همین است

سلام علیکم
منم عرض کردم یه مطالعه در مورد این وقایع داشته باشید.
ببینید چی بوده قضیه؟ کجا بوده جریان؟؟
تو این پست اخیر هم خلاصشو گفتم.
حادثه جیلولوق
حادثه چاناق قلعه
هجوم ارامئنه و حزب داشناکسیون ارامنه
قضایای جیلولوق
چاناق قلعه
کشتار اورمیه و سلماس و خوی (شهر من)

منم مطلب حقیقت و دروغ کشتار ارامنه رو در صفحه اول از همون خبرگزاری فارس گذاشتم.
عکسهار و گداشتید که من یا بقیه ببینن یا نبینن بالاخره؟؟
تلافی رژیم کنونی ترکیه یا حتی آتاترک لاییک رو از کی میخایین دربیارین؟؟
جواب باکری ها و ستارخانها هم همین خواهد بود یقینا صد سال دیگه.
اینم بگم به تمام کسانی که برای ارامنه کساه داغتر از آش شدند و این برام خیلی خنده داره.
ارامنه هموطنان ما و از اهالی اصلی آزربایجان هستند که بعدها بواسطه همین درگیری های قویم و مذهبی و تلاشهای کثیف روسیه و انگلیس کشور مستقل تشکیل دادند و هم خودشون و هم کشورشون محترم هست. خیلیاشون هم الان تو شهرای آزربایجان از جمله اورمیه و تبریز زندگی میکنن خودشون رو ترک و آزربایجانی میدونن و خدا رو شکر جوگیر این بازیهای سیاسی نشدند. خیلییییییی مردم محترم و خیلی خیلی محترمی هستند.
منتهی این وسط یک اون تلاش و شانتاژ خبری رسانه ها و دولتهای استعماری عذاب آوره و هم تحریف واقعیات در ای جریانات.
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام علیکم
منم عرض کردم یه مطالعه در مورد این وقایع داشته باشید.
ببینید چی بوده قضیه؟ کجا بوده جریان؟؟
تو این پست اخیر هم خلاصشو گفتم.
حادثه جیلولوق
حادثه چاناق قلعه
هجوم ارامئنه و حزب داشناکسیون ارامنه
قضایای جیلولوق
چاناق قلعه
کشتار اورمیه و سلماس و خوی (شهر من)

منم مطلب حقیقت و دروغ کشتار ارامنه رو در صفحه اول از همون خبرگزاری فارس گذاشتم.
عکسهار و گداشتید که من یا بقیه ببینن یا نبینن بالاخره؟؟
تلافی رژیم کنونی ترکیه یا حتی آتاترک لاییک رو از کی میخایین دربیارین؟؟
جواب باکری ها و ستارخانها هم همین خواهد بود یقینا صد سال دیگه.
اینم بگم به تمام کسانی که برای ارامنه کساه داغتر از آش شدند و این برام خیلی خنده داره.
ارامنه هموطنان ما و از اهالی اصلی آزربایجان هستند که بعدها بواسطه همین درگیری های قویم و مذهبی و تلاشهای کثیف روسیه و انگلیس کشور مستقل تشکیل دادند و هم خودشون و هم کشورشون محترم هست. خیلیاشون هم الان تو شهرای آزربایجان از جمله اورمیه و تبریز زندگی میکنن خودشون رو ترک و آزربایجانی میدونن و خدا رو شکر جوگیر این بازیهای سیاسی نشدند. خیلییییییی مردم محترم و خیلی خیلی محترمی هستند.
منتهی این وسط یک اون تلاش و شانتاژ خبری رسانه ها و دولتهای استعماری عذاب آوره و هم تحریف واقعیات در ای جریانات.
مطالعه دقیقی نداشتم.......چون اطلاعات قابل قبولی نیست......گفتم اجازه تحقیق داده شود .........مگر عکس ها چه چیز بدی دارند؟........این اعتراض جلوی سفارت ترکیه بوده و محکومیت دولت اردوغان.......و خب همه رسانه ها هم گذاشتند .......شما گفتید شو.....طوری که این اعتراض هماهنگ شده است........من با این بخش اظهار نظر شما موافق نیستم......و گرنه در سایر موارد تا حد زیادی هم نظریم.....و اصلا نظرم مشابه سایتی مثل فرارو نیست
 

ali hoseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مطالعه دقیقی نداشتم.......چون اطلاعات قابل قبولی نیست......گفتم اجازه تحقیق داده شود .........مگر عکس ها چه چیز بدی دارند؟........این اعتراض جلوی سفارت ترکیه بوده و محکومیت دولت اردوغان.......و خب همه رسانه ها هم گذاشتند .......شما گفتید شو.....طوری که این اعتراض هماهنگ شده است........من با این بخش اظهار نظر شما موافق نیستم......و گرنه در سایر موارد تا حد زیادی هم نظریم.....و اصلا نظرم مشابه سایتی مثل فرارو نیست

اصلا من نه فرارو رو میشناسم و نه فارس رو قبول دارم.
من حتی عکسهای شما رو ندیدم.
من حرفام رو براساس شاهدای زنده ی شهرم میزنم. براساس چیزایی که پیرمردها و پیرزنای ساده پنجاه سال پیش به بچه هاشون گفتند و اصلا نمیدونند چی تو کتابا نوشته و چی تو اینترنت نوشته و سیاستمدارا چی میگن. مردمی که یکبار توسط کردها مورد هجوم قرار گرفتن (اینجاش داخل پرانتزه ) و یکبار توسط ارامنه. نقل قولهایی که هنوز سینه به سینه هست.

معلومه که هماهنگ شده هست. مگه غیر از اینه که همراهی کشور اسلامی ما!!در این قضیه بخاطر مخالفت با اردغان هست؟؟ الان من تو هر پستی هزار بار به اردوغان و آتاترک فحش بدم تا به شما ثابت بشه من طرفدارشون که نیستم بیشتر از شما هم ازشون بدم میاد. اونم اتفاقا بخاطر اینکه ایرانیم و اردغان دشمن ایران!

شما که ادعای ولایتمداری دارین چطور نمیتونید صحبت مقام معظم رهبری رو در این مورد بخونید و یا قبول کنید.
هر نسل کشی اگه واقع شده (که من از اون بی اطلاعم) یقنا محکوم هست. نسل کشی دشمن من هم محکومه.
اما تاریخ چطور به این سرعت تحریف میشه؟؟ شما اگه منبع درست ندارین یا نمیخایین داشته باشین من حرفای بزرگانم رو دارم. البته اگه عکسها رو به عنوان مدرک درست قبول دارین عکس جنایات ارامنه در این سه شهر در اینترنت هست. جنایاتشون در قره باغ رو که اصلا قاطی این مسئله نمیکنم.
این شوی تبلیغاتی نیست که من بیام بیفتم به جون یه عده بی سلاح و به جرم مسلمانی بکشم و بعد این در بایکوت خبری قرار بگیره و تلافی عثمانی ها بشه سل کشی. با این اوضاع یقینا چند سال دیگه ما رو محکوم میکنن که چرا در هجوم ارامنه به این منطقه مقاومت کردین و ارمنی نشدین!! همونی کهع گفتم. صدسال دیگه ستارخان و باکری و غیره و غیره هم همینه اوضاعشون احتمالا...
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
اصلا من نه فرارو رو میشناسم و نه فارس رو قبول دارم.
من حتی عکسهای شما رو ندیدم.
من حرفام رو براساس شاهدای زنده ی شهرم میزنم. براساس چیزایی که پیرمردها و پیرزنای ساده پنجاه سال پیش به بچه هاشون گفتند و اصلا نمیدونند چی تو کتابا نوشته و چی تو اینترنت نوشته و سیاستمدارا چی میگن. مردمی که یکبار توسط کردها مورد هجوم قرار گرفتن (اینجاش داخل پرانتزه ) و یکبار توسط ارامنه. نقل قولهایی که هنوز سینه به سینه هست.

معلومه که هماهنگ شده هست. مگه غیر از اینه که همراهی کشور اسلامی ما!!در این قضیه بخاطر مخالفت با اردغان هست؟؟ الان من تو هر پستی هزار بار به اردوغان و آتاترک فحش بدم تا به شما ثابت بشه من طرفدارشون که نیستم بیشتر از شما هم ازشون بدم میاد. اونم اتفاقا بخاطر اینکه ایرانیم و اردغان دشمن ایران!

شما که ادعای ولایتمداری دارین چطور نمیتونید صحبت مقام معظم رهبری رو در این مورد بخونید و یا قبول کنید.
هر نسل کشی اگه واقع شده (که من از اون بی اطلاعم) یقنا محکوم هست. نسل کشی دشمن من هم محکومه.
اما تاریخ چطور به این سرعت تحریف میشه؟؟ شما اگه منبع درست ندارین یا نمیخایین داشته باشین من حرفای بزرگانم رو دارم. البته اگه عکسها رو به عنوان مدرک درست قبول دارین عکس جنایات ارامنه در این سه شهر در اینترنت هست. جنایاتشون در قره باغ رو که اصلا قاطی این مسئله نمیکنم.
این شوی تبلیغاتی نیست که من بیام بیفتم به جون یه عده بی سلاح و به جرم مسلمانی بکشم و بعد این در بایکوت خبری قرار بگیره و تلافی عثمانی ها بشه سل کشی. با این اوضاع یقینا چند سال دیگه ما رو محکوم میکنن که چرا در هجوم ارامنه به این منطقه مقاومت کردین و ارمنی نشدین!! همونی کهع گفتم. صدسال دیگه ستارخان و باکری و غیره و غیره هم همینه اوضاعشون احتمالا...
خب هرچند سخت ولی قبول می کنم نمیشناسید......ولی من خوب میشناسم:smile:
و چرا فکر نمیکنید ارامنه هم از شاهدای زنده پرسیده باشند؟.........منظور پدر بزرگ و مادر بزرگ های محترم خودشون.....شما آیا رفتین از ارامنه بپرسید؟........یعنی این راهپیمایی هماهنگ شده و سیاسی بوده؟.......یا یک راهپیمایی کاملا آزاد که صرفا ارامنه حضور داشتند و خب یادبودی در این باره گرفتند و همچنان براشون سواله چرا دولت ترکیه این قضیه رو محکوم نمیکنه .....
خب این که قضیه فرق کرد برادر جان ........بله رسانه های غربی خبرهای این چنین مثل قره باغ رو سانسور میکنن و عوضش طبق همان چیزی که گفتید بها میدن به یک چیز دیگر......کار این ها همینه.....دولت جمهوری اسلامی تقریبا همه دولت ها تا جایی که بنده یادم هست نگرانی ها در قبال کشتار شیعیان آذربایجان رو بارها بیان کردند و البته تا حدودی پیگیری......رهبر انقلاب هم که موضعشون در این باره شفاف است
من میگم نیایم یک جنایات رو قاطی کنیم.......چون هر جنایتی واقعا محکومه و از طرفی بهانه کردن اون برای انجام جنایت......از یک طرف هم میگم دو.....مراقب باشیم به این واسطه دوستی و همدردی ما با ارامنه خدایی نکرده صرفا زبانی نباشه.....به هر حال اون ها داغدارن.....حالا 50 سال یا صد سال .....و در مقابل دولتی قرار داره که محکوم که نمیکنه هیچ.......غرامت هم نمیده ......آیا بایستی با این اوضاع تجمع اعتراضی اونها رو سیاسی دانست؟......شاید اگر گفته بودید احساسی هم نظر هم میشدیم....ولی شو این تجمع ها نیست......شو حرکت رسانه هاست به ویژه رسانه های ضد انقلاب که درباره برخی چیزها نگران میشن و برخی جنایات مهر سکوت.......
یک جا گفتین رضا خان ........و این قزاق رو ایرانی خطاب کردید.......عزیزم من واقعا انتظار داشتید این فرد جلوی خشونت علیه مردم رو بگیرد؟........کم کشتار انجام داد برای حاکمیت مرکزی؟.....نام دریاچه اورمیه رو هم گذاشت رضائیه و نام ارومیه هم شد رضا شهر ..........از اون حرف ها زدی .......
 

Ice Dream

عضو جدید
کاربر ممتاز
رومانتیکش اینجاست که هزاران نفر تو شهرای خوی و سلماس و اورمیه کشته شدند و هیچ کسسسسسسسس از ایران به کمک ایرانی هموطنش! نیومد!
رومانتیکش اینجاست که الان ارامنه فرصتی یافتند برای داد و بیداد بر سر این موضوع و مسلمانان ایرانی نه به ایرانی بودن ما ردان رحم میکنن و نه به مسلمان بودن ما. حتی شرف آزادمردی رو هم ندارند از مظلوم دفاع کنن و همصدای انگلیس و امریکا شدند.
رومانتیکش اینجاست که ما فقط بخاطر اینکه ترکیم حتی این جمله تو رو تحمل کنیم که چرا عثمانی اومده به کمکمون؟؟ یعنی سر این موضوع حتی میخایید ما رو دار هم بزنید.
طی جنگ جهانی اول غرب ایران دست عثمانی بوده. از بقیه هم که دست روس و انگلیس بوده بگذریم.کل ایران تحت اشغال و جنگ و قحطی سراسری بود. کی باید میومده کمک؟ کی به بقیه کمک کرده؟ اصولا دولت فخیمه قـــاجـــــــــــــــار فقط تهرانو هنر کرد نگه داشت!
خب طبیعتا هر اتفاقی تو بخش اشغالی میفتاده اشغالگرها واکنش باید نشون می دادن. به کمک همزبانانشون اومدن ؟ بیخیـــــــــال! تا چندسال قبلش خون شیعه واسه عثمانی حلال بود؟!
 

ali hoseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خب هرچند سخت ولی قبول می کنم نمیشناسید......ولی من خوب میشناسم:smile:
و چرا فکر نمیکنید ارامنه هم از شاهدای زنده پرسیده باشند؟.........منظور پدر بزرگ و مادر بزرگ های محترم خودشون.....شما آیا رفتین از ارامنه بپرسید؟........یعنی این راهپیمایی هماهنگ شده و سیاسی بوده؟.......یا یک راهپیمایی کاملا آزاد که صرفا ارامنه حضور داشتند و خب یادبودی در این باره گرفتند و همچنان براشون سواله چرا دولت ترکیه این قضیه رو محکوم نمیکنه .....
خب این که قضیه فرق کرد برادر جان ........بله رسانه های غربی خبرهای این چنین مثل قره باغ رو سانسور میکنن و عوضش طبق همان چیزی که گفتید بها میدن به یک چیز دیگر......کار این ها همینه.....دولت جمهوری اسلامی تقریبا همه دولت ها تا جایی که بنده یادم هست نگرانی ها در قبال کشتار شیعیان آذربایجان رو بارها بیان کردند و البته تا حدودی پیگیری......رهبر انقلاب هم که موضعشون در این باره شفاف است
من میگم نیایم یک جنایات رو قاطی کنیم.......چون هر جنایتی واقعا محکومه و از طرفی بهانه کردن اون برای انجام جنایت......از یک طرف هم میگم دو.....مراقب باشیم به این واسطه دوستی و همدردی ما با ارامنه خدایی نکرده صرفا زبانی نباشه.....به هر حال اون ها داغدارن.....حالا 50 سال یا صد سال .....و در مقابل دولتی قرار داره که محکوم که نمیکنه هیچ.......غرامت هم نمیده ......آیا بایستی با این اوضاع تجمع اعتراضی اونها رو سیاسی دانست؟......شاید اگر گفته بودید احساسی هم نظر هم میشدیم....ولی شو این تجمع ها نیست......شو حرکت رسانه هاست به ویژه رسانه های ضد انقلاب که درباره برخی چیزها نگران میشن و برخی جنایات مهر سکوت.......
یک جا گفتین رضا خان ........و این قزاق رو ایرانی خطاب کردید.......عزیزم من واقعا انتظار داشتید این فرد جلوی خشونت علیه مردم رو بگیرد؟........کم کشتار انجام داد برای حاکمیت مرکزی؟.....نام دریاچه اورمیه رو هم گذاشت رضائیه و نام ارومیه هم شد رضا شهر ..........از اون حرف ها زدی .......

کلا تمام حرفها رو روی هم یخایید پاسخ بدین.
من یه سوال میپرسم. کشتار مردم آزربایجان توسط ارامنه چرا همیشه بایکوت خبری بوده؟؟ چرا کسی این رو محکوم نکرده؟؟ اصلا چقدر از مردم خود آزربایجان (منظورم غیر از اون چند شهری که گفتم) از این قاضایا اطلاع دارن همین الان؟؟ کی این رو نسل کشی مینامیم و محکومش میکنیم؟؟ این ارامنه عزیز جوابشون در مقابل این چیه؟؟ در مقابل این جنایتی که انجام دادن!
بدتر از همه برای من اینه که باید برای دفاع از خونهای به ناحق ریخته مردم مسلمان شیعه ایرانی کشته شده توسط ارامنه تجهیز و تهییج شده توسط انگلیس و روسیه دلیل و منطق بیارم و خودم رو به آب و آتیش بزنم.
پس والسلام
 

ali hoseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
طی جنگ جهانی اول غرب ایران دست عثمانی بوده. از بقیه هم که دست روس و انگلیس بوده بگذریم.کل ایران تحت اشغال و جنگ و قحطی سراسری بود. کی باید میومده کمک؟ کی به بقیه کمک کرده؟ اصولا دولت فخیمه قـــاجـــــــــــــــار فقط تهرانو هنر کرد نگه داشت!
خب طبیعتا هر اتفاقی تو بخش اشغالی میفتاده اشغالگرها واکنش باید نشون می دادن. به کمک همزبانانشون اومدن ؟ بیخیـــــــــال! تا چندسال قبلش خون شیعه واسه عثمانی حلال بود؟!

جقدررررررررررررررر از پستای شما وتمام دوستان ملی گرایی که برای ماها چنگ و دندان نشون میدن میشه فهمید عقده هایی که الان تو این جریانات و هر جریان دیگه ای نثار تورکها میشه ریشه در چی داره؟؟
الان مثلا شما اون قاجار رو اونقده بزرگ نمیکردی من دیگه نمیفهمیدم منظورت چی بوده؟ نمیفهمیدم تمام این تحقیرهایی که از زمان پهلوی از روشنفکران پارسی گوی باید بکشم ریشه در چی داشته؟؟هه
نه بابا. انقدراهم آی کیوم پایین نیست. میفهمم. نمیگفتی هم میفهمیدم. داریم شب و روز میبنیم و خدا رو شکر و باز خدا رو شکر ملت آزربایجان همیشه پرچمدار بودند و یه پله بالاتر. بهتره بگم نه بازی تجزیه طلبا که بازی شما دوستان ضدترک رو هم نمیخورن و فداکارانه پای این مملکت وایمیستن.
در مورد این قضایا هم اگه اون بغض و کینه ای که مدااااااام تو پستات نثار عثمانی بدبخت میکنی و هییییییییییییییچ اهمیتی هم برام نداره ، اگه واقعا اجازه داد اون کینه ها یه بار پستای منو بخون و ببین اصلا دعوا سر چیه. من خونخواه مردم خودمم.
واسه شما هم والسلام
اجازه هیچ توهینی رو در مورد پدارنی که کشته شدند و نه خاک دادند رو نمیدم.
 

oneunited

عضو جدید
کاربر ممتاز
همین که یک فاحشه مثه کاردشیان بیاد از کشتار آرامنه بگه خودش گویای همه چیزه!
 

petromech

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کلا تمام حرفها رو روی هم یخایید پاسخ بدین.
من یه سوال میپرسم. کشتار مردم آزربایجان توسط ارامنه چرا همیشه بایکوت خبری بوده؟؟ چرا کسی این رو محکوم نکرده؟؟ اصلا چقدر از مردم خود آزربایجان (منظورم غیر از اون چند شهری که گفتم) از این قاضایا اطلاع دارن همین الان؟؟ کی این رو نسل کشی مینامیم و محکومش میکنیم؟؟ این ارامنه عزیز جوابشون در مقابل این چیه؟؟ در مقابل این جنایتی که انجام دادن!
بدتر از همه برای من اینه که باید برای دفاع از خونهای به ناحق ریخته مردم مسلمان شیعه ایرانی کشته شده توسط ارامنه تجهیز و تهییج شده توسط انگلیس و روسیه دلیل و منطق بیارم و خودم رو به آب و آتیش بزنم.
پس والسلام

میدونی چرا در ایران بایکوت خبری شده الان عرض می کنم:
چون پشت ارمنستان و شوی سیاسی آنها کشور دوست روسیه هستند همون خاطر ما هم طبق وظیفه دیرینه خود باید از کشورهای دوست و مسلمان حمایت کنیم....
خدا رو 1000 مرتبه شکر الان در ارتش ارمنستان کار بجایی رسیده که از گشنگی به کشور آذربایجان پناه می برن..چون اونا هم فهمیدن که از روسیه هیچی جز بدبختی به اونا نرسیده و نخاهد رسید
اول هم گفتم: تاریخ رو همه میدونند با جمع شدن چند تا ارمنی ناسیونالیسم در ایران که اونهم فقط می تونه در اصفهان یا تهران باشه چون درجای دیگه جراتشو ندارند یه شویی راه بندازند تاریخ عوض نخواهد شد.چون الان با گشنگی و فلاکت دارند تاوان کارهاشون رو پس میدن.
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
کلا تمام حرفها رو روی هم یخایید پاسخ بدین.
من یه سوال میپرسم. کشتار مردم آزربایجان توسط ارامنه چرا همیشه بایکوت خبری بوده؟؟ چرا کسی این رو محکوم نکرده؟؟ اصلا چقدر از مردم خود آزربایجان (منظورم غیر از اون چند شهری که گفتم) از این قاضایا اطلاع دارن همین الان؟؟ کی این رو نسل کشی مینامیم و محکومش میکنیم؟؟ این ارامنه عزیز جوابشون در مقابل این چیه؟؟ در مقابل این جنایتی که انجام دادن!
بدتر از همه برای من اینه که باید برای دفاع از خونهای به ناحق ریخته مردم مسلمان شیعه ایرانی کشته شده توسط ارامنه تجهیز و تهییج شده توسط انگلیس و روسیه دلیل و منطق بیارم و خودم رو به آب و آتیش بزنم.
پس والسلام
حرف شما صحیح نیست.......اگر منظور شما صدا و سیماست که صدا و سیما هیچ گاه نمیتواند سخنان صریح رهبر فرزانه انقلاب را سانسور کند.........به عنوان مثال در قبال مسئله قره باغ.......بارها رهبر انقلاب و شخص دکتر احمدی نژاد واکنش نشان دادند و صدا و سیما هم پخش کرد.....رسانه ها نیز منتشر


معاون احمدی نژاد: در مناقشه قره‌باغ از آذربايجان حمايت می کنیم


. سخنرانی رهبر انقلاب در اجتماع عظیم مردم تبریز۱۳۷۲/۰۵/۰۵

مقام‌ معظم‌ رهبری‌ در بخش‌ دیگری‌ از بیاناتشان‌ با اشاره‌ به‌ ظلم‌ و ستم‌ تحمیل‌ شده‌ بر مسلمانان‌ در بوسنی‌ و هرزگوین‌، تاجیکستان‌ و قره‌ باغ‌ فرمودند: دولت‌ ارمنستان‌ و ارامنه‌ قره‌باغ‌ به‌ مسلمانان‌ این‌ منطقه‌ ستم‌ می‌کنند و ما اقدامات‌ اخیر ارامنه‌ قره‌ باغ‌ را به‌ پشتیبانی‌ دولت‌ ارمنستان‌ صورت‌ گرفته‌ است‌ محکوم‌ می‌کنیم‌ و انتظار داریم‌ ارامنه‌ داخل‌ کشور ما نیز رفتار ارامنه‌ آن‌ منطقه‌ را محکوم‌ کنند.
پیام به کنگره عظیم حج ۱۳۷۱/۰۳/۱۳

در حوادث جاری عالم نیز شواهد متعددی را براین مدعا می‌توان مشاهده کرد که از جمله‌ی تلخترین و غم‌انگیزترین آنها، حوادث جاری در بوسنی و هرزگوین و نیز جنگهای خانگی در قره‌باغ و منطقه‌ی عمومی قفقاز است. سرکوب خونین و قساوت‌آمیز مسلمانان در سارایوو که در قلب اروپای باصطلاح متمدن جریان دارد به قدری خشن و وحشیانه است که آدمی را به یاد قتل عام‌های معروف اروپا در قرون وسطی و در جنگهای مذهبی و نژادی این قاره‌ی جنگ‌طلب می‌اندازد، با این تفاوت که امروز صربهای یوگسلاوی سابق، برای کشتار دستجمعی مسلمانان از ابزارهای جنگی مدرن استفاده می‌کنند! با این حال این دولتها که به بهانه‌ی حقوق بشر در کار کشورهای دور دست هم دخالت و اعمال نظر می‌کنند در برابر این فجایع دست روی دست گذارده‌اند. امریکا و کشورهای اروپایی در همین منطقه و نسبت به جمهوریهای دیگر همان کشور سابق، آن‌جا که پای مسلمانان در میان نبود به طور قاطع از پیش آمدن چنین کشتارهایی جلوگیری کردند. در منطقه‌ی قفقاز نیز دولتهایی که می‌توانستند با اعمال فشارهای معمول، مانع از کشتار مسلمانان قره‌باغ شوند، نه تنها اقدامی جدی نکردند و بلکه تلاش میانجی‌گرانه‌ی جمهوری اسلامی را هم آماج توطئه و مخالفت خود ساختند و بی‌علاقگی خود را به سرنوشت ملت تازه استقلال یافته‌ی قفقاز، ثابت کردند. پیام به کنگره عظیم حج۱۳۷۳/۰۲/۲۵

اگر جلاّدی پس از ساعتها و روزها، شکنجه‌ی شخصی را موقوف کند می‌تواند مدعی انساندوستی خود شود و ادامه ندادن شکنجه را دلیل بیاورد؟؟! همین موضع ظاهراً بیطرف ولی عملاً خصمانه نسبت به مسلمین، در همه‌ی قضایایی که در آن مسلمانان مظلوم، یک طرف قضیه و مورد ستم و فشار دشمنان خود هستند، نیز از امریکا و همدستان اروپایی‌اش مانند انگلیس دیده می‌شود. که نمونه‌ی آن، قضایای گریه‌آور کشمیر و محنت شدید مسلمانان قره‌باغ و تاجیکستان است. دیدار رئیس جمهوری گرجستان با رهبر انقلاب ۱۳۷۱/۱۰/۳۰

رئیس جمهور گرجستان نسبت به فاجعه جنایات صربها علیه مردم مسلمان بوسنی و هرزگوین ابراز تأسف کرد و شورای امنیت سازمان ملل را در این زمینه مسئول دانست. وی همچنین مواضع و سیاستهای جمهوری اسلامی ایران را در قبال مسائل بین‌المللی بویژه در منطقه‌ی آسیای میانه از جمله مسأله قره‌باغ بسیار سنجیده توصیف کرد و در پایان سخنانش،‌ تأثیر فرهنگ و عقاید ملت ایران را در گرجستان بسیار مؤثر و مهم خواند. دیدار کارگزاران حج با رهبر انقلاب ۱۳۷۳/۰۱/۳۱

رهبر انقلاب‌ اسلامی‌ از کشتار مسلمانان‌ در قره‌ باغ‌، تاجیکستان‌ و کشمیر به‌ عنوان‌ موارد دیگری‌ از مصائب‌ جهان‌ اسلام‌ یاد کردند و فرمودند: دولت‌ و ملت‌ ایران‌ بدون‌ هیچگونه‌ ترس‌ و هراسی‌ در راه‌ انجام‌ وظایف‌ اسلامی‌ پیشگام‌ است‌ و برای‌ انجام‌ تکلیف‌ خود منتظر اقدام‌ دیگران‌ باقی‌ نمی‌ماند. ملت‌ ایران‌ با بریدن‌ رشته‌های‌ ترس‌ از قدرتها با قامتی‌ راست‌ ایستاده‌ است‌ و به‌ رغم‌ تصور واهی‌ دشمنان‌ اسلام‌، امروز با گذشت‌ 15سال‌ از پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی‌، جوانان‌ در دنیا به‌ نام‌ ایران‌ شعار می‌دهند و شور و شوق‌ ملت‌های‌ مسلمان‌ نیز نسبت‌ به‌ ایران‌ و انقلاب‌ اسلامی‌ پیوسته‌ در حال‌ افزایش‌ است‌. بیانات در آغاز هشتمین اجلاس سران کشورهای اسلامی ۱۳۷۶/۰۹/۱۸

امروز برخی از کشورهای ما از امکانات طبیعی و تولیدی و تواناییهای علمی و صنعتی و فرهنگی با ارزشی برخوردارند، که برخی دیگر نهایت نیاز را به آن دارند. این سازمان میتواند در تبادل منطقی و عادلانه این امکانات، دخالتی جدّی داشته باشد. امروز و همیشه، جمعهای بزرگی از مسلمین، دچار دردهای جانگزایی هستند که حلِ‌ عاجل میطلبد. مثلاً هم اکنون بعضی از ایالتهای افغانستان - مانند بامیان - در معرض آسیب گرسنگی عمومی و سرمای سخت زمستانِ آن مناطق قرار دارند. ملت عراق در یکی از سختترین محنتهای تاریخ خود - از لحاظ نایابی مواد غذایی و دارو - به‌سر میبرد و جان میلیونها انسان، به‌ویژه کودکان، در خطر است. در الجزایر، فجیعترین جنایات از سوی دستهای پنهان ارتکاب میشود تا اسلام گرایان بدان متّهم و چهره اسلام از آن زشت شود! در بوسنی، در کشمیر، در سومالی، در قره‌باغ و در برخی نقاط دیگر، مسلمانان دچار مشکلاتند. سازمان کنفرانس اسلامی میتواند با استفاده از کمیته‌های مخصوص، به این کارها همّت گمارد و با کار مؤثّری که همه اعضا در آن سهیمند، معضل را حل کند. ما برای فعال کردن این سازمان در مسائل فیمابین کشورهای خود، به جز اراده همگانی و کمک مالی از سوی کشورهای اسلامىِ ثروتمند، به هیچ کس و هیچ چیز دیگر نیاز نداریم. مخالفت احتمالی دولتهایی که از اتّحاد مسلمین متضرّر میشوند، نمیتواند هیچ مانعی بر سر این راه ایجاد کند؛ مگر آن‌که در اراده ما تزلزل ایجاد شود. دیدار رئیس‌جمهور پاکستان با رهبر انقلاب ۱۳۷۳/۰۶/۲۰

حضرت‌ آیت‌الله‌ خامنه‌ای‌ غربیها بویژه‌ آمریکا و مجامع‌ مدعی‌ طرفداری‌ از حقوق‌ بشر را به‌ سبب‌ چشم‌‌پوشی‌ در برابر تضییع‌ حقوق‌ مردم‌ مسلمان‌ کشمیر، فلسطین‌، بوسنی‌ و قره‌باغ‌ محکوم‌ کردند و کشورهای‌ اسلامی‌ و بیش‌ از همه‌ ایران‌ و پاکستان‌ را به‌ افشای‌ فجایعی‌ که‌ بر مردم‌ مظلوم‌ کشمیر تحمیل‌ شده‌ است‌، موظف‌ دانستند.
گویا این دیپلمات فراموش کرده است که در مراحل اولیه جنگ قره‌باغ که پیامدهای انسانی تکان‌دهنده‌ای برای مسلمانان ساکن قره‌باغ و شهرهای حاشیة آن (که هم‌اکنون در اشغال ارامنه است و این شهرها خارج از قره‌باغ قرار دارند) در پی داشت، عموم مردم مسلمان ایران، بخصوص صدها هزار رزمنده‌ای که در جنگ علیه صدام شرکت کرده بودند، به کمک مردم مسلمان و ستمدیده قره باغ شتافتند، به گونه‌ای که صدها تن از رزمندگان ایرانی و مجاهدین افغانی ساکن ایران وارد جمهوری آذربایجان شدند تا تجربیات جنگی خود را از طریق آموزش فنون نبرد در اختیار جوانان شیعة آذری بگذارند. این همدردی، علاوه بر اینکه جنبه دینی و ایدئولوژیک داشت، ناشی از تعلق خاطری بود که ایرانی‌ها نسبت به مسلمانان ساکن در سرزمین‌های قفقاز (که با انعقاد عهدنامه‌های ننگین گلستان و ترکمانچای از ایران جدا شدند) دارند. بی‌کفایتی دولت شوونیستی ابوالفضل ایلچی‌بیگ که احمقانه رؤیای تشکیل «توران بزرگ» را در سر می‌پروراند و حتی آشکارا از تجزیة ایران سخن می‌گفت، از سویی، و حمایت نظامی و تسلیحاتی روسیه از ارمنستان و ارامنة مسلح قره‌باغ، باعث می‌شد که هر روز بخشی از خاک جمهوری آذربایجان به اشغال ارمنستان درآید، در چنین وضعیتی، نیروهای مردمی ایران و از جمله برخی فرماندهان مردمی دفاع مقدس وارد خاک آذربایجان شدند و اردوگاههای نظامی را برای تعلیم جوانان پاکباخته آذری سامان دادند. در سایه فعالیت‌های انجام شده، کمکهای نظامی مؤثری از سوی ایرانی‌ها برای مقابله با تجاوزات ارامنه انجام شد. دولت ایران نیز از سویی برای کاهش پیامدهای فاجعه‌بار جنگ، کمکهای اقتصادی گسترده‌ای را در اختیار آوارگان جنگی آذری قرار داد و اردوگاههای متعددی را برای آوارگان تشکیل داده، میلیونها دلار در راستای فعالیت‌های بشر دوستانه هزینه کرد.

.
.
همه این ها از سایت رهبری است......به منابع رجوع شود
.
البته در کنار همه این ها سید محمد خاتمی در دوران ریاست جمهوری خود ........ در سپتامبر 2004 از مجتمع و بنای يادبود قتل عام ارامنه 1915- زيزرناکابرت - واقع در ايروان پايتخت ارمنستان ديدن کرد و با نثار گل به قربانيان اين فاجعه ادای احترام کرد......راز حمایت اصلاح طلبان رفتار رئیس اصلاحات است مهندس عزیز

.
.

.
اما در قبال تجمع اعتراضی که برگزار شد.........سایت خبرآنلاین از منابع مقبول خودتون نوشته........http://www.khabaronline.ir/detail/412045

مواضع حزب وطن
از مخالفان سرسخت سیاست های اردوغان در منطقه به شمار می رود و بارها حمایت خود را از بشار اسد اعلام کرده؛پرینچک دبیر کل این حزب از ملی گرایان افراطی این کشور به شمار می رود و خط مشی چپگرایانه مائوئیستی و مواضع تند ملی گرایانه دارد و چندین بار به اتهام تلاش برای براندازی دستگیر شده است.دوغو آخرین بار سال 2008 به همراه 39 نفر از سوی پلیس ترکیه به اتهام تلاش برای ترورهای گسترده در این کشور دستگیر شد؛پلیس ترکیه گفته بود از این افراد مواد منفجره و سلاح کشف کرده است و همگی دارای سابقه مشاغل نظامی، حقوقی و مطبوعاتی در رده های بالا بوده اند.در اطلاعیه پلیس آمده بود:"این گروه مظنون به دست داشتن در ترور هراند دینک، روزنامه نگار ارمنی، آندرئا سانتورو، کشیش ایتالیایی و یکی از قضات بلندپایه دیوان عدالت اداری ترکیه اند و نقشه هایی نیز برای ترور افرادی همچون، اورهان پاموک، برنده ترکیه ای جایزه ادبیات نوبل، فهمی قورو، روزنامه نگار طرفدار دولت و سه فعال عمده کرد: لیلا زانا، عثمان بای دمیر و احمد ترک داشته اند."
سفر حزب پرینچک به تهران و دیدار با احمدی نژاد در حالی صورت می‌گیرد که آخرین جلسه‌ی دادگاه پرینچیک در لوزان سوئیس که او را به "نژادپرستی و در پیش گرفتن رفتارهای تبعیض آمیز” و "انکار نسل کشی ارامنه" و "حمایت از فعالیت های طلعت پاشا یکی از بانیان اصلی نسل کشی ارمنیان" مجرم شناخته بود، همین ماه پیش خاتمه یافت...
دیدار نمایندگان این حزب با احمدی نژاد در تهران در حالی صورت گرفت که چند روز قبل، ایران برای اولين بار به ارامنه اجازه داد تا در اعتراض به كشتار ارمنه در تهران تظاهرات باشکوه و پرتعدادی برگزار كنند.
اين هيات قرار است در روزهاي آينده با نمايندگاني از مجلس ديدار و گفت‌وگو كنند.
 
آخرین ویرایش:

Ice Dream

عضو جدید
کاربر ممتاز
جقدررررررررررررررر از پستای شما وتمام دوستان ملی گرایی که برای ماها چنگ و دندان نشون میدن میشه فهمید عقده هایی که الان تو این جریانات و هر جریان دیگه ای نثار تورکها میشه ریشه در چی داره؟؟
الان مثلا شما اون قاجار رو اونقده بزرگ نمیکردی من دیگه نمیفهمیدم منظورت چی بوده؟ نمیفهمیدم تمام این تحقیرهایی که از زمان پهلوی از روشنفکران پارسی گوی باید بکشم ریشه در چی داشته؟؟هه
نه بابا. انقدراهم آی کیوم پایین نیست. میفهمم. نمیگفتی هم میفهمیدم. داریم شب و روز میبنیم و خدا رو شکر و باز خدا رو شکر ملت آزربایجان همیشه پرچمدار بودند و یه پله بالاتر. بهتره بگم نه بازی تجزیه طلبا که بازی شما دوستان ضدترک رو هم نمیخورن و فداکارانه پای این مملکت وایمیستن.
در مورد این قضایا هم اگه اون بغض و کینه ای که مدااااااام تو پستات نثار عثمانی بدبخت میکنی و هییییییییییییییچ اهمیتی هم برام نداره ، اگه واقعا اجازه داد اون کینه ها یه بار پستای منو بخون و ببین اصلا دعوا سر چیه. من خونخواه مردم خودمم.
واسه شما هم والسلام
اجازه هیچ توهینی رو در مورد پدارنی که کشته شدند و نه خاک دادند رو نمیدم.
تو بگو عقده! ولی با تحریف تو واقعیتها عوض نمی شه. حکومت مرکزی ترک بوده. حالا چی شده باید جواب فلاکت ترکها رو بقیه بدن؟ والا به قرآن انصافم خوب چیزیه. کل مملکت داشتن از جنگ و قحطی می مردن کی اومده کمکشون که کمک آذربایجان نیومده؟ کجای مملکت ایران مردم سرپا و خوشحالی داشته که پا انداختن رو پا و گفتن بذار آذربایجانی ها بمیرن؟ عقده حرف تو نیست که از مردمی که خودشون درحال مرگ بودن نفرت داری چون نیومدن به تو کمک کنن؟ نه برادر من مشکل اینه که شما فکر می کنی مردم پرچمدار و یه پله بالاترآذربایجان، لابد تو انسان بودن هم یه پله بالاتر از بقیه ن و هرکی ازین مملکت از گرسنگی جون داد اهمیتی نداره مگر اینکه آذربایجانی باشه! اونقدر تعصب نژادی که انکارش می کنی چشمتو بسته که با دوستای چندساله ت جوری حرف می زنی که لایق کثافتای خائن وطن فروشه. همچین می گی انگار کل تاریخ کل ملت تو خونه قایم شدن گفتن بذار آذربایجانی ها برن خاکو نگه دارن. همینجا دهات هست با 30-40 خانوار که بالای 20تا شهید جنگ 8ساله داره. بله عزیزم ملت ایران کشته شدن و وطن ندادن. آذربایجانی ها کشته شدن و وطن ندادن...اونوقت عثمانی می شه عثمانی بدبخت! برو از تاریخ آذربایجان بپرس عثمانی چقدر بدبخت بوده. و البته چقدر رومانتیک!
والسلام!
 

مسعود.م

متخصص والیبال باشگاه ورزشی
کاربر ممتاز
جقدررررررررررررررر از پستای شما وتمام دوستان ملی گرایی که برای ماها چنگ و دندان نشون میدن میشه فهمید عقده هایی که الان تو این جریانات و هر جریان دیگه ای نثار تورکها میشه ریشه در چی داره؟؟
الان مثلا شما اون قاجار رو اونقده بزرگ نمیکردی من دیگه نمیفهمیدم منظورت چی بوده؟ نمیفهمیدم تمام این تحقیرهایی که از زمان پهلوی از روشنفکران پارسی گوی باید بکشم ریشه در چی داشته؟؟هه
نه بابا. انقدراهم آی کیوم پایین نیست. میفهمم. نمیگفتی هم میفهمیدم. داریم شب و روز میبنیم و خدا رو شکر و باز خدا رو شکر ملت آزربایجان همیشه پرچمدار بودند و یه پله بالاتر. بهتره بگم نه بازی تجزیه طلبا که بازی شما دوستان ضدترک رو هم نمیخورن و فداکارانه پای این مملکت وایمیستن.
در مورد این قضایا هم اگه اون بغض و کینه ای که مدااااااام تو پستات نثار عثمانی بدبخت میکنی و هییییییییییییییچ اهمیتی هم برام نداره ، اگه واقعا اجازه داد اون کینه ها یه بار پستای منو بخون و ببین اصلا دعوا سر چیه. من خونخواه مردم خودمم.
واسه شما هم والسلام
اجازه هیچ توهینی رو در مورد پدارنی که کشته شدند و نه خاک دادند رو نمیدم.
علی جان یک زمانی همین عثمانی بدبخت‏!‏‎!‎!با توهمات کشورگشایی سلطان سلیم تو چالدران ارتش ایران رو شکست دادند و تبریز رو غارت کرد که با مقاومت مردم اذربایجان عقب نشینی کردند و ترک های شیعه قزلباش که قویترین یگان ارتش ایران بودند تحت فرماندهی شاه عباس عثمانی های متجاوز رو به طور کامل بیرون کردند

زمانی هم که شما اشاره دارید اصلا ایران دولت مرکزی قوی نداشت و تقسیم شده بود و میلیون ها نفر بر اثر قحطی تو سرتاسر کشور جونشون رو از دست دادند
اون بخش کشور هم عملا تحت نفوذ خود عثمانی بود و اگر کوتاهی بوده از جانب خود عثمانی بوده

فرزندان همون عثمانی ببین الان چه بر سر شیعیان سوریه اوردند
همین اردوغان که سودای احیای عثمانی رو داره هزاران شیعه رو در چهار شهرک شیعه نشین تو حلب و ادلب تو محاصره قرار داده و گروه های سلفی رو با انواع تسلیحات از جمله موشک پیشرفته تاو امریکایی مجهز کرده
 

Similar threads

بالا