سخنان عاشقانه:کوتاه مختصر مفید

daryanian

عضو جدید
کاربر ممتاز
عشق گلي است كه اگر آن را به قصد تجزيه و تحليل پرپر كنيد، هرگز قادر نخواهيد بود كه آن را دوباره جمع كنيد

اي کاش مي توانستيم ادراکمان را از نگاهها بالا ببربم زيرا در هر نگاهي هزاران جمله نهفته است که ما از آنها بي خبريم

روزگاری بر درختی تکیه کرده بودم ، ناگهان کبوتری زیبا آمد و گفت چرا اینجا نشسته ای ؟ گفتم میخواهم نامه ای برای یارم بنویسم . گفت بنویس!!! گفتم قلم ندارم گفت از پرم در بیار ، گفتم کاغذ ندارم گفت بر روی پر سفیدم بنویس گفتم مرکب هم ندارم ، گفت مرا بکش و با خونم بنویس

من در این کلبه خوشم ، تو در آن اوج که هستی خوش باش . من به عشق تو خوشم تو به عشق هر که هستی خوش باش

عشق شعله ایست که هرگز نمی میرد ، گلیست که هرگز پژمرده نمیشود، بی ترس و بیم در غم و شادیها آنرا در دل نگهدار

نجواهم گل که گل بی اعتبار است ، تمام عطر آن فصل بهار است ، تو را خواهم من از گلهای عالم ، که عطر تو همیشه ماندگار است.



وقتی نیاز به عشق داری عاشق مشو بلکه زمانی عاشق شو که تمام وجودت سرشار از عشق هست و می خوای آنرا با کسی تقسیم کنی

شمع اگر سوخت و به پروانه وفادار نبود من برآنم که بسوزم به کنارت ، ای دوست

یه روز دل تصمیم میگیره سنگ بشه تا دیگه عاشق نشه ، میره و سنگ میشه و میره قاطی سنگها ، اما اونجا هم عاشق سنگ میشه
 

Similar threads

بالا