زنگ تفریح ... گپ و گفت های خودمونی!

narges_F

narges_F

عضو جدید
کاربر ممتاز
مارجين گفت:
خدا عمرش بده افشين خان رو...خوبه حالا فشرده بود و اينطوري بود....


معلومه كه ميشه عيزدلم...از حالا عضو اصلي گروهان دزدان دريايي هستي...




بزن بزن كه داري خوب ميزني....




اما حالاكه فكرشو ميكنم احساس ميكنم يه كمي بهش رحم كنيم...هان؟؟؟

زنده نگهش داريم عرشه كشتي رو برامون بشوره...چطوره؟؟؟
کلیک کنید تا باز شود...

پس چس فشرده کردن...:D

باشه:Ph34r:وووووووووووووییییییییییییییییییی...

دارم خوب میزنم نه؟؟؟حالا این آرومش ها...میخوای محکم بزنم؟؟؟

هان عرشه رو بشوره نه باوووو پیرمرد گنا داره؟؟:)
 
افشین باتمانی

افشین باتمانی

متخصص کشاورزی
کاربر ممتاز
در چهار فصل عشق اولین دیدار در خاطره چون بهار می ماند،تابستان گرمی تمناهاست،پاییز به انتظار می ماند،آن سوز که سردی زمستان راست مارا به فراق یار میخواند،از ما چو زمان عاشقی بگذشت،افسانه به روزگار می ماند...

1457643_538390679590682_107530628_n.jpg
​
 
sey

sey

عضو جدید
هـرگز تـو هـم مــانـنــد مـــن آزار دیــدی؟
یــار خــودت را از خــودت بــیــزار دیــدی؟


آیــا تـو هـم هر پــرده ای را تا گشودی
از چــار چــوب پـنـجـــره دیـــــوار دیــدی؟


اصـلا بـبـیـنـم تـا بـه حـالا صـخــره بودی؟
از زیـــر امــــواج آســـمـان را تــار دیدی؟



نـام کـسی را در قـنـوتت گـــریـه کـردی؟
از «آتـنـا» گـفـتن «عــذابَ النـّار» دیدی؟

در پـشـت دیـوار ِحیاطی شعـر خوانـدی؟
دل کـنـدن از یــک خــانه را دشـوار دیدی؟


آیا تو هم با چشم ِ بـاز و خیس ِ از اشک
خواب کسی را روز و شب بـیـدار دیدی؟


رفتی مطب بی نسخه برگردی به خانه؟
بیـمار بـودی مثل ِمن ؟ بیمار دیــدی؟؟
 
آخرین ویرایش:
armx

armx

عضو جدید
سرخ پوست پيري از حقايق زندگي براي كودكش چنين گفت:
در وجود هر انساني هميشه مبارزه اي جريان دارد مانند مبارزه دو گرگ كه يكي از گرگها سمبل بديها مثل: حسد، غرور، دروغ، تكبر و خود خواهي است و ديگري سمبل مهرباني عشق، اميد و حقيقت سخنان پدر كودك را به فكر فرو برد، تا اينكه پرسيد: پدر كدام گرگ پيروز ميشود؟
پدر لبخندي زد و گفت: گرگي كه تو به آن غذا مي دهي..
 
samira20*

samira20*

عضو جدید
کاربر ممتاز
زکاوت

پيرمردي تنها در سرزمین سوتا زندگي مي کرد .

او مي خواست مزرعه سيب زميني اش را شخم بزند

اما اين کار خيلي سختي بود .

تنها پسرش که مي توانست به او کمک کند در زندان بود .

پيرمرد نامه اي براي پسرش نوشت و وضعيت را براي او توضيح داد :

پسر عزيزم

من حال خوشي ندارم

چون امسال نخواهم توانست سيب زميني بکارم .

من نمي خواهم اين مزرعه را از دست بدهم

چون مادرت هميشه زمان کاشت محصول را دوست داشت.

من براي کار مزرعه خيلي پير شده ام.

اگر تو اينجا بودي تمام مشکلات من حل مي شد.

من مي دانم که اگر تو اينجا بودي مزرعه را براي من شخم مي زدي .

دوستدار تو پدر

پيرمرد اين تلگراف را دريافت کرد :

"پدر, به خاطر خدا مزرعه را شخم نزن , من آنجا اسلحه پنهان کرده ام . "

4 صبح فردا 12 نفر از مأموران FBI و افسران پليس محلي ديده شدند

و تمام مزرعه را شخم زدند بدون اينکه اسلحه اي پيدا کنند .

پيرمرد بهت زده نامه ديگري به پسرش نوشت و به او گفت که چه اتفاقي افتاده و مي خواهد چه کند ؟

پسرش پاسخ داد : پدر برو و سيب زميني هايت را بکار

اين بهترين کاري بود که از اينجا مي توانستم برايت انجام بدهم .

نتيجه اخلاقي :

هيچ مانعي در دنيا وجود ندارد

اگر شما از اعماق قلبتان تصميم به انجام کاري بگيريد مي توانيد آن را انجام بدهيد .
 
افشین باتمانی

افشین باتمانی

متخصص کشاورزی
کاربر ممتاز
بازی فکری برای تقویت سبد غذایی خانواده!

بازی فکری برای تقویت سبد غذایی خانواده!

خب دوستان عزیز فکر کنم وقت اون شده که یه بازی فکری جدید رو بهتون معرفی کنم;)

1- با خط موبایلتون این رمز رو شماره گیری کنید....#799* (یه قول بعضی ها ستاره 799 و بعد مریع!):eek:

2- کد ملی سرپرست خانوارتون که یارانه هر ماه به حساب ایشون واریز میشه رو بهش بدید

3- حالا سیستم به شما میگه که سبد خانوار بهتون تعلق میگیره یا نه :eek:

4- اگه سبد کالا تعلق نمیگیره با همین سیستم و راهنماییهاش میتونید اعتراض کنید:cry:


امیدوارم از این بازی فکری لذت برده باشین:D
 
fati.sh8775

fati.sh8775

کاربر بیش فعال
http://www.www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=191450&d=1390744898

fati.sh8775 گفت:
همیشه تا بوده بوده همه مقصرن بجز فرد خطا کار.نیست؟
کلیک کنید تا باز شود...

یافتم جواب مساله را...

بببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببه نظرتون
این کودک گرام با این خانواده نسبتی نداره؟؟حرفی برای گفتن ندارم...



 
برای ارسال پاسخ شما باید وارد سیستم شوید.
بالا