زنگ تفریح پیام نوری ها

[m00nlight]

سلام به همه
من در کمال تعجب دیدم که توی این تالار همش و همش درباره مشکلات دانشگاه و درس و سیستم گلستان و ..... مشروطی و ...بحث میشه!
درسته که ما یه نقطه مشترک داریم واونم دانشجوی پیام نور بودنه اما مگه قراره همش به بد بودن احتمالی دانشگامون وامتحانای اخر ترم فک کنیم؟؟؟


پس بیاین یکم شاد باشیم !
با اجازه همه من این تایپیکو راه میندازم!
تو این تایپیک اگه کسی خاطره قشنگی داره یا اس ام اس یا جوک قشنگی شنیده بنویسه....اگرم مث من تو کار سوتی دادن تبحردارین که !!!! اونارو هم بذارین
اخر هر دوره (بعدا با نظر هم توافق میکنیم که دوره چند وقته باشه) بهترین نویسنده تایپیک انتخاب میشه

 

[hamidelahi]

خب من اومدم فقط اجازه بدین من برم شب بیام اونوقت قول میدم اینقد خاطره بگم تا همتون دل درد بگیرید البته از کارای خودمون تو یونی

 

[m00nlight]

!این الان رسید برام...از طرف دوستم سارا
ابوریحان بیرونی ، زکریای رازی ، انیشتین، سقراط ، سارا و دیگر دانشمندان بزرگ دنیا سال نورا به شمار تبریک میگویند!

 

[irani boy]

!این الان رسید برام...از طرف دوستم سارا
ابوریحان بیرونی ، زکریای رازی ، انیشتین، سقراط ، سارا و دیگر دانشمندان بزرگ دنیا سال نورا به شمار تبریک میگویند!

ضمن تبریک سال جدید باید خدمت شما عرض کنم که

بنده امسال قصد ازدواج ندارم ، لطفا سبزه ها را​

به نیت یکی دیگه گره بزنید !​

 

[100af]

ضمن تبریک سال جدید باید خدمت شما عرض کنم که

بنده امسال قصد ازدواج ندارم ، لطفا سبزه ها را
به نیت یکی دیگه گره بزنید !​

هر چند این اس ام را سیزده بدر پارسال فرستادیم اما کلا ضد حال خوبیه!

 

[m00nlight]

ضمن تبریک سال جدید باید خدمت شما عرض کنم که


بنده امسال قصد ازدواج ندارم ، لطفا سبزه ها را

به نیت یکی دیگه گره بزنید !​

قابل توجه دختران دم بخت
دستگاه جدید و پرمصرف سبزه گره زن رسید
قابلیت گره زدن 100 سبزه در دقیقه

 

[irani boy]

قابل توجه دختران دم بخت
دستگاه جدید و پرمصرف سبزه گره زن رسید
قابلیت گره زدن 100 سبزه در دقیقه

خوشبحال پسرا

 

[m00nlight]

استاد ++c مون دانشجوی دکترا بود.....خیلی خوش تیپ و خوشکل و البته مغرور و پرادعا....جلسه اول از در که اوومد تو گفت من دانشجوی دکترا هستمو ... خلاصه کلی کلاس گذاشت برا خودش بعدم گفت کسی سوالی نداره؟
یکی از بچه های ته کلاس پرسید ببخشید استاد کی مدرکتونو میگیرید؟
گفت خیلی زود عزیزم!
پسره پرسید خب اونوقت میشین اقا دکتر؟!
استاد با یه حالی گفت اره خب! بعدم ذوق زد
پسره گفت در چه حد دکتر میشین؟ !
استاد گفت یعنی چی؟
پسره گفت یعنی میخام بدونم در حدی که امپول بزنین دکتر میشین؟! و کل کلاس منفجر شد
و در اینجا بود که استاد قرمر سبز گلی بنفش البالویی و .... شد و پسره رو تهدید کرد!
پسره اون ترم با 75/9 افتاد!

 

[sabahat]

دو ساعت قبل از امتحان سیستم های اطلاعاتی من داشتم توبه می کردم که خدایا دیگه همیشه واسه امتحان منبع پیام نورو می خونم یه کاری کن این یکی پاس شه....

تو همون حال و هوا یه پیام از دوستم رسید توش نوشته بود.... ترا یعنی ده به توان چند...
منم زود نوشتم .... مرا یعنی ده به توان تو....

بعد امتحان رفتم پیش دوستم بهش گفتم این چه وقت پیام فرستادن بود؟ خندید و بچه ها رو نشون داد اونا هم گوشی دوستم دستشون بود و می خندیدن... رفتم پیششون اونوقت فهمیدم دوستم واسم چی نوشته بوده؟؟

 

[sabahat]

این پیامو واسه دوستم فرستادم باهام قهر کرد...

وقتی دلت گرفت و احساس کردی یه شونه لازم داری که سرتو روش بذاری.... رو شونه من حساب نکن چون شونه و مسواک یه چیزه شخصیه

 

[kaghaz rangi]

...ممنون از همه دوستان گل...کلی خندیدم....

چند شب پیش ساعت یک دو شب بود.. تو باشگاه بودم و در حال تاپیک گردی و پیام بازی و .... از اون طرف هم با باغبان 65 صحبت میکردم و هی سر به سرش میذاشتم....
یهو دیدم اون موقع شب یه اس ام اس امده (اس مس کم واسم میاد)
اونم از طرف کی؟ زهرا (باغبان 65)
دیدم نوشته ....
ببخشید این موقع شب مزاحمت شدم ( منو بگو که گفتم حتما یه جایی خراب کاری کردم زهرا اس مس داده که سریع برم ویرایش کنم ...ادامشو خوندم)میخواستم بدونم میدونی کمک فنر ماشین بیگلی بیگلی چی بود مه گوریل انگوریل روش مینشست؟ ....................

 

[irani boy]

دو ساعت قبل از امتحان سیستم های اطلاعاتی من داشتم توبه می کردم که خدایا دیگه همیشه واسه امتحان منبع پیام نورو می خونم یه کاری کن این یکی پاس شه....

تو همون حال و هوا یه پیام از دوستم رسید توش نوشته بود.... ترا یعنی ده به توان چند...
منم زود نوشتم .... مرا یعنی ده به توان تو....

بعد امتحان رفتم پیش دوستم بهش گفتم این چه وقت پیام فرستادن بود؟ خندید و بچه ها رو نشون داد اونا هم گوشی دوستم دستشون بود و می خندیدن... رفتم پیششون اونوقت فهمیدم دوستم واسم چی نوشته بوده؟؟

آخي،ببينين بچه ها آبجيه من حتي تقلب رسوندن ياد نداره
آبجي ميخواي واسه اينم كلاس بذارم؟

این پیامو واسه دوستم فرستادم باهام قهر کرد...

وقتی دلت گرفت و احساس کردی یه شونه لازم داری که سرتو روش بذاری.... رو شونه من حساب نکن چون شونه و مسواک یه چیزه شخصیه

حتي من؟

 

[hamidelahi]

امروز رفتم یونی اتاقه آموزش 2تا دختر جوابگویی میکردن بعد من یه نگاه به ساعتشون کردم دیدم نبردنش جلو بشون گفتم 2تاییشون زدن زیره خنده گفتن امروز یه ساعت بیشتر میخواستیم کار کنیم
اینم از سوتی های pnu

 

[sabahat]

حتي من؟ [/QUOTE]

نزدیک به 20 سال بهمون آموزش دادن..... تو هم اینو نمی دونی؟

 

[irani boy]

حتي من؟

نزدیک به 20 سال بهمون آموزش دادن..... تو هم اینو نمی دونی؟[/QUOTE]
آبجي بجون مجيد اصلاً منظورتو نفهميدم

 

[sabahat]

نزدیک به 20 سال بهمون آموزش دادن..... تو هم اینو نمی دونی؟

آبجي بجون مجيد اصلاً منظورتو نفهميدم[/QUOTE]


منظورم اینه که همیشه رو رعایت بهداشت تاکید شده تو خونه مهد کودک دبستان راهنمایی دبیرستان و پیش دانشگاهی و دانشگاه....

وسایل شخصی رو کسی نباید استفاده کنه....
آندرستند؟

 

[irani boy]

منظورم اینه که همیشه رو رعایت بهداشت تاکید شده تو خونه مهد کودک دبستان راهنمایی دبیرستان و پیش دانشگاهی و دانشگاه....

وسایل شخصی رو کسی نباید استفاده کنه....
آندرستند؟

ميبيني آبجي؟... هميشه يه جايي يه چيزي بايد سد راه من باشه ها

 

[sabahat]

ميبيني آبجي؟... هميشه يه جايي يه چيزي بايد سد راه من باشه ها

ای وای ای وای....

یادت باشه سدهای روبرو رو باید رد کنی ... فکر شکستنشون نباش چون اول خودتو از بین می بره

 

[irani boy]

ای وای ای وای....

یادت باشه سدهای روبرو رو باید رد کنی ... فکر شکستنشون نباش چون اول خودتو از بین می بره

بعدش ميتونم از شونت استفاده كنم؟!...

 

[sabahat]

بعدش ميتونم از شونت استفاده كنم؟!...

اینور سد که رسیدی ... بهش فکر میکنم

 

[parvaze parastu]

سلام
چه زنگ تفریح بی ثمری...بچه ها شماها دوران مدرسه تو زنگ تفریح چیکار میکردین؟؟؟
اینجا چرا اینقد بیحالین و کاری انجام نمیدین؟؟؟

 

[hamidelahi]

سلام
چه زنگ تفریح بی ثمری...بچه ها شماها دوران مدرسه تو زنگ تفریح چیکار میکردین؟؟؟
اینجا چرا اینقد بیحالین و کاری انجام نمیدین؟؟؟

سر شستنا

 

[sabahat]

سلام
چه زنگ تفریح بی ثمری...بچه ها شماها دوران مدرسه تو زنگ تفریح چیکار میکردین؟؟؟
اینجا چرا اینقد بیحالین و کاری انجام نمیدین؟؟؟

ما اب بازی می کردیم..... چه باحال بود...
روزایی که سرد بود تو سالن لی لی بازی می کردیم...ناظممون هیچی نمی گفت

 

[sabahat]

سر شستنا

می شه توضیح بدی؟

 

[irani boy]

می شه توضیح بدی؟

منظورش همون آب بازيه آبجي...به زور سر يكيو ميشستن
من از ديفال مدرسه ميرفتم بيرون...بعد صرف اغذيه از مغازه ي سر كوچه ي مدرسه از در ميومدم داخل

 

[sabahat]

منظورش همون آب بازيه آبجي...به زور سر يكيو ميشستن
من از ديفال مدرسه ميرفتم بيرون...بعد صرف اغذيه از مغازه ي سر كوچه ي مدرسه از در ميومدم داخل

وای چی خوش می گذشت...

 

[irani boy]

وای چی خوش می گذشت...

آره خيلي...جات خالي

 

[sabahat]

آره خيلي...جات خالي

مرسی...

به ما هم 10000000000000 خوش گذشت

 

[hale a.a]

منم يه روز پيام نوري اخي يادش بخير...اما اصلا روزاي خوبي نبود!اصلا خاطره ي خوبي ندارم جز بي نظمي و تاخير و بي برنامگي و هزار درد بي درمون ديگه هيچي واسم نداشت!وقتي مييرفتم با اعصاب داغون و سردرد وحشتناك بر ميگشتم!حتي الان هم كه بهش فكر مي كنم سرم درد مي گيره...تعجب مي كنم چطور بعضيا تحمل مي كنن لذت هم مي برن!

 

[hamidelahi]

می شه توضیح بدی؟

دو گروه میشن یه عده تو یه مکان مشخص هستند که اونجا نمیشه بگیریشون بعد یکیشون از اونجا میاد بیرون و فرار میکنه عده دوم میرن دنبالش تا بگیرنش بعده ابنکه گرفتنش تا شماره 10 دستشونو رو سرش میذارن و میشمرند.