ریشه ای ترین مشکلات فرهنگی

amirdolu

عضو جدید
شما یه چیزی ته دلتون هست که مدام سعی میکنید ما رو به اون سمت بکشونید. چرا خودتون نمیگید که چیه؟ ما از هر دری صحبت میکنیم باز هم شما راضی نمیشید. اگه حدس من درست هست , خودتون بگید چیه تا خیال همه راحت بشه. تشکر
سلام به همه
با سپاس از همه دوستان به خاطر شرکت در بحث و ابراز نظر
مقصود این قلم فقط جستجو و کنکاش برای یافتن ریشه ای ترین علت ضعف های ماست. موضوعی که خود علت العلل بسیاری از نامطلوب های ماست.اون چیزی که در تمام شئونات ما، در لایه لایه فرهنگ امروز ما وجود دارد. باورها و اعتقادات و انگیزه ها ما بر اساس اون شکل می گیره و ما بر اساس همون باورها عمل میکنیم و نتایج مناسبی نمی گیریم.(نگارنده معترف به غامض بودن و پیچیده بودن و عمیق بودن سوال است و کوشش برای پاسخ آن وظیفه که نه مسئولیت هر روشنفکر آگاه جامعه). به هیچ عنوان قصد جهت دهی به افکار و اندیشه ها رو ندارم. توضیحات ارائه شده فقط در راستای روشن شدن پرسش و سوال است.
از اینکه راجع به این مطلب نظر میدهید. بسیار خرسندم.
موید باشید.
 

amirdolu

عضو جدید
برای جمع بندی تا اینجا،دوستان در مورد سوال تاپیک ( ریشه ای ترین و بنیادی ترین ایراد فرهنگ جامعه امروز ما که علت عمده ضعف های بزرگ ماست).
1- فرهنگ برهنگی
2- دوگانگی مسلمان بودن و ایرانی بودن ما
3- الگوبرداری از فرهنگ های بیگانه
4-بی پولی
5-طرز تفکر غلط
6- کتاب نخواندن(سرانه مطالعه پایین)
7- نداشتن الگوی صحیح
8- بدون آگاهی وارد جامعه جهانی شدن(نداشتن در ک درستی از جهان امروز)
9- نداشتن روحیه یادگیری و(گرفتن نقش هایی که در عمل صلاحیت بر عهده گرفتن اونا رو نداریم )(puyan khan)
10- نداشتن اخلاق فکر و روحیه اجتماعی
11-
نبود خودباوری و اصرار به دیگرباوری
12-........​
 
  • Like
واکنش ها: ayja

mahdis.

عضو جدید
کاربر ممتاز
بانظرشمامخالفم سیاست گذاری دست باسوادهاست.این باسوادهاچه گلی به سرفرهنگ زدند.
مثال: چرامخاطب شبکه من وتو ازصداوسیمای بااین همه قدمت بیشتره؟
دوست عزيز دقت كني اون بالا نوشتم عدم آگاهي كافي.باسواد و بي سواد نداره.با سوادم آگاهي كافي نداشته باشه از زندگي و دنيا عقبه چه برسه به اينكه با فرهنگ باشه يا بي فرهنگ.
 

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نگارنده معترف به غامض بودن و پیچیده بودن و عمیق بودن سوال است و کوشش برای پاسخ آن وظیفه که نه مسئولیت هر روشنفکر آگاه جامعه). به هیچ عنوان قصد جهت دهی به افکار و اندیشه ها رو ندارم. توضیحات ارائه شده فقط در راستای روشن شدن پرسش و سوال است.
از اینکه راجع به این مطلب نظر میدهید. بسیار خرسندم.
موید باشید.
شما چرا لفظ قلم جواب میدید ؟ اینا جواب اون سئوال من نیست.
 

amirdolu

عضو جدید
سلام دوست عزیز
می تونید سوالتون رو واضح تر بپرسید؟
با تشکر
 
  • Like
واکنش ها: ayja

amirdolu

عضو جدید
شما یه چیزی ته دلتون هست که مدام سعی میکنید ما رو به اون سمت بکشونید.(چیزی ته دلم نیست. توضیحاتی که نوشتم فقط برای روشن شدن مقصودم از سوال بود و جلوگیری از رفتن بحث به سمت موضوعات متفرقه) چرا خودتون نمیگید که چیه؟(چون هنوز نمی دونم) ما از هر دری صحبت میکنیم باز هم شما راضی نمیشید.(بحث راضی شدن یا ناراضی شدن من یا کس دیگری نیست. من نظری در مورد نظرات دوستان نذاشتم) اگه حدس من درست هست, خودتون بگید چیه تا خیال همه راحت بشه.(اگر به پاسخی اغناکننده حداقل برای خودم رسیدم. دریغ نخواهم کرد) تشکر( خواهش می کنم.موید باشید)
 
  • Like
واکنش ها: ayja

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوست عزيز دقت كني اون بالا نوشتم عدم آگاهي كافي.باسواد و بي سواد نداره.با سوادم آگاهي كافي نداشته باشه از زندگي و دنيا عقبه چه برسه به اينكه با فرهنگ باشه يا بي فرهنگ.
كسی را می توان «بافرهنگ » نامید كه با رفتار مؤدبانه اش برای خود شخصیت و موقعیتی احراز كند، پس هر دوی شما همین را میگید که خیلی هم بجاست.
 

rahino

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
فرهنگ از دید فیلسوف بزرگ شهید مطهری استاد برجسته ی حوزه ودانشگاه:
شهید مطهری بر این باور است که هویت فرد انسان از یک سو، و هویت جامعه – که ایشان آن را فرهنگ می­خواند- معلول و محصول درهم­کنش و تعامل سه عنصر است: فطرت الهی انسان که وجودی پیشااجتماعی دارد و تأثیری تعیین­کننده و بنیادی از خود به جا می­نهد؛ طبیعت پیرامون از نظر کیفیت اقلیم و جغرافیا؛ محیط اجتماعی­ای که فرد در آن غوطه­ور است: سه عامل در ساخته شدن شخصیت انسان دخالت دارند:[...] عامل درونی فطرت، عامل بیرونی طبیعت و عامل بیرونی جامعه. اینها همه در هم اثر می­گذارند و مجموع اینهاست که [علاوه بر شخصیت انسان،] فرهنگ و روح یک جامعه را می­سازد، و بالخصوص فطرت انسانی انسان [در این­باره اثرگذار است].


از میان عناصر سه ­گانه سازنده شخصیت و هویت انسان، این عنصر فطرت است که منشأ و خاستگاه انسانیت انسان است تا جایی که حتی می­ تواند به انسان در مقابل اقتضائات ضدانسانی جامعه، قدرت مقاومت و ایستادگی بدهد و او را بر اصالت الهی­اش، پایدار نگاه دارد. بنابراین، با وجود برخورداری انسان از فطرت لایتغیر و بادوام، مفهوم جبر اجتماعی بی معنا خواهد بود: شخصیت انسان از سه چیز ساخته می ­شود: فطرت خودش، آنچه از طبیعت اکتساب می­ کند و آنچه از جامعه اکتساب می­ کند و ملاک انسانیتش، در همان فطرت خودش نهاده شده و لهذا، فطرت انسان به انسان در مقابل [الزام­ها و تحمیل­های] جامعه، قدرت مقاومت می ­بخشد که [در نتیجه، انسان] می­تواند در مقابل [الزام­ ها و تحمیل ­های] جامعه بایستد و لهذا، جبر در کار نیست؛ یعنی کسی که قائل به فطرت است، دیگر قائل به جبر اجتماعی نیست
 

amirdolu

عضو جدید
سلام بر شما
سپاس از ابراز نظر و شرکت در بحث
لطفا در مورد موضوع اصلی تاپیک (ریشه ای ترین علت ضعف های ما
. موضوعی که خود علت العلل بسیاری از نامطلوب های ماست.) هم نظر بذارید.
تحلیل ها رو به سمت ویژگی های فرهنگ امروز ما(نقاط ضعف و قوت) و علی الخصوص ریشه ای ترین نقطه ضعف ببریم.
با سپاس
 

rahino

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
این قصه سر دراز دارد
برادر به نظر من اسلام دینی هست که از همه چیز برای انسان سخن گفته وبرای زندگی فردی واجتماعی حرف دارد
متاسفانه ما اصلا یا در حد بسیار نادر اسلام را چه در زندگی فردی وچه اجتماعی پیاده کرده ایم
مگر ما براین باور نیستیم که این جهان خالقی دارد
آیا این خالق بشر را بدون هیچ برنامه ای رها ساخته .خدایی که به ساختا ریاضی آب اهمیت داده مگر میشود برای خلیفه ی خود برنامه نداشته باشد
مثال: وقتی یک مخترع وسیله ای را میسازد برای اینکه دیگران از این وسیله بهره مند شوند حتما تعاریفی از آن دارد سازنده ی یک تلفن همراه در کنا ر ساختن آن برای 3 مرحله ی بعد آن برنامه دارد1-راه اندازی2-بهره برداری 3- تعمیر بعد از خرابی
ویک برشور همراه آن برای سهولت کار استفاده کننده قرار می دهد و بعد از خرابی حتما متخصصانی جهت درست کردن آن تربیت کرده است
این درباره ی انسان هم صدق میکند خداوند خالق انسان هست و برنامه برایش گذاشته که همین قران خودمان میباشد و متخصصانی هم داریم که پیامبران و اهل بیت میباشند
ما ضعف در عمل به دستورات انسان سازی واسلام داریم
مگر همین پیامبر اسلام نبودند که عرب وحشی جاهلی را بافرهنگ و متمدن کردند .مگر این فرهنگ را جز با وحی ودستورات اسلام آوردند.
از هنگامی که قضیه ی پیامبران به خاتمیت پیامبر اسلام رسید و بعد ایشان امامت شروع شد. و بزرگترین جنایت در حق انسانیت اتفاق افتاد که دست امام را بستند .انسان به انحطاط کشیده شد
شاید برخی بگویند تو از اسلام حرف میزنی در حالیکه غربی ها اسلام ندارند اما موفق هستند
نه در زمینه ی فرهنگی همه جا آسمان همین رنگ هست
 

amirdolu

عضو جدید
سلام بر شما
سپاس از ابراز نظر و شرکت در بحث
موضوع اصلی تاپیک و اصل سوال همان سر دراز قصه است.(نگارنده به پیچیده و غامض بودن آن معترف است.ولی نفس کوشش کردن برای یافتن پاسخ را تلاشی ارزنده بلکه مقدس می داند.)
لطفا در مورد ریشه ای ترین ایراد جامعه امروز ایران،(که قاعدتا فرهنگی است).موضوعی که خود علت العلل بسیاری از نامطلوب های ماست.اون چیزی که در تمام شئونات ما، در لایه لایه فرهنگ امروز ما وجود دارد. باورها و اعتقادات و انگیزه ها ما بر اساس اون شکل می گیره و ما بر اساس همون باورها عمل میکنیم و نتایج مناسبی نمی گیریم.تحلیل فرمایید.
 

amirdolu

عضو جدید
جمع بندی نظرات دوستان تا اینجا در مورد سوال تاپیک ( ریشه ای ترین و بنیادی ترین ایراد فرهنگ جامعه امروز ما که علت عمده ضعف های بزرگ ماست).
1- فرهنگ برهنگی
2- دوگانگی مسلمان بودن و ایرانی بودن ما
3- الگوبرداری از فرهنگ های بیگانه
4-بی پولی
5-طرز تفکر غلط
6- کتاب نخواندن(سرانه مطالعه پایین)
7- نداشتن الگوی صحیح
8- بدون آگاهی وارد جامعه جهانی شدن(نداشتن در ک درستی از جهان امروز)
9- نداشتن روحیه یادگیری و(گرفتن نقش هایی که در عمل صلاحیت بر عهده گرفتن اونا رو نداریم )(puyan khan)
10- نداشتن اخلاق فکر و روحیه اجتماعی
11-
نبود خودباوری و اصرار به دیگرباوری
12-ضعف ما در عمل به دستورات اسلام
13-.......
 
آخرین ویرایش:

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
فرهنگ از دید فیلسوف بزرگ شهید مطهری استاد برجسته ی حوزه ودانشگاه:
شهید مطهری بر این باور است که هویت فرد انسان از یک سو، و هویت جامعه – که ایشان آن را فرهنگ می­خواند- معلول و محصول درهم­کنش و تعامل سه عنصر است: فطرت الهی انسان که وجودی پیشااجتماعی دارد و تأثیری تعیین­کننده و بنیادی از خود به جا می­نهد؛ طبیعت پیرامون از نظر کیفیت اقلیم و جغرافیا؛ محیط اجتماعی­ای که فرد در آن غوطه­ور است: سه عامل در ساخته شدن شخصیت انسان دخالت دارند:[...] عامل درونی فطرت، عامل بیرونی طبیعت و عامل بیرونی جامعه. اینها همه در هم اثر می­گذارند و مجموع اینهاست که [علاوه بر شخصیت انسان،] فرهنگ و روح یک جامعه را می­سازد، و بالخصوص فطرت انسانی انسان [در این­باره اثرگذار است].


از میان عناصر سه ­گانه سازنده شخصیت و هویت انسان، این عنصر فطرت است که منشأ و خاستگاه انسانیت انسان است تا جایی که حتی می­ تواند به انسان در مقابل اقتضائات ضدانسانی جامعه، قدرت مقاومت و ایستادگی بدهد و او را بر اصالت الهی­اش، پایدار نگاه دارد. بنابراین، با وجود برخورداری انسان از فطرت لایتغیر و بادوام، مفهوم جبر اجتماعی بی معنا خواهد بود: شخصیت انسان از سه چیز ساخته می ­شود: فطرت خودش، آنچه از طبیعت اکتساب می­ کند و آنچه از جامعه اکتساب می­ کند و ملاک انسانیتش، در همان فطرت خودش نهاده شده و لهذا، فطرت انسان به انسان در مقابل [الزام­ها و تحمیل­های] جامعه، قدرت مقاومت می ­بخشد که [در نتیجه، انسان] می­تواند در مقابل [الزام­ ها و تحمیل ­های] جامعه بایستد و لهذا، جبر در کار نیست؛ یعنی کسی که قائل به فطرت است، دیگر قائل به جبر اجتماعی نیست
اینا بجای خودش درست. ربطش به آسیب شناسی فرهنگ و معضلات فرهنگی چیه؟
 

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این قصه سر دراز دارد
برادر به نظر من اسلام دینی هست که از همه چیز برای انسان سخن گفته وبرای زندگی فردی واجتماعی حرف دارد
متاسفانه ما اصلا یا در حد بسیار نادر اسلام را چه در زندگی فردی وچه اجتماعی پیاده کرده ایم
مگر ما براین باور نیستیم که این جهان خالقی دارد
آیا این خالق بشر را بدون هیچ برنامه ای رها ساخته .خدایی که به ساختا ریاضی آب اهمیت داده مگر میشود برای خلیفه ی خود برنامه نداشته باشد
مثال: وقتی یک مخترع وسیله ای را میسازد برای اینکه دیگران از این وسیله بهره مند شوند حتما تعاریفی از آن دارد سازنده ی یک تلفن همراه در کنا ر ساختن آن برای 3 مرحله ی بعد آن برنامه دارد1-راه اندازی2-بهره برداری 3- تعمیر بعد از خرابی
ویک برشور همراه آن برای سهولت کار استفاده کننده قرار می دهد و بعد از خرابی حتما متخصصانی جهت درست کردن آن تربیت کرده است
این درباره ی انسان هم صدق میکند خداوند خالق انسان هست و برنامه برایش گذاشته که همین قران خودمان میباشد و متخصصانی هم داریم که پیامبران و اهل بیت میباشند
ما ضعف در عمل به دستورات انسان سازی واسلام داریم
مگر همین پیامبر اسلام نبودند که عرب وحشی جاهلی را بافرهنگ و متمدن کردند .مگر این فرهنگ را جز با وحی ودستورات اسلام آوردند.
از هنگامی که قضیه ی پیامبران به خاتمیت پیامبر اسلام رسید و بعد ایشان امامت شروع شد. و بزرگترین جنایت در حق انسانیت اتفاق افتاد که دست امام را بستند .انسان به انحطاط کشیده شد
شاید برخی بگویند تو از اسلام حرف میزنی در حالیکه غربی ها اسلام ندارند اما موفق هستند
نه در زمینه ی فرهنگی همه جا آسمان همین رنگ هست
انشاء گفتی عزیز دل . ما نیومدیم تبلیغ دین بکنیم. بحث سر ریشه معضلات فرهنگیه.
 

rahino

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
انشاء گفتی عزیز دل . ما نیومدیم تبلیغ دین بکنیم. بحث سر ریشه معضلات فرهنگیه.[/QUOTE

اسلام یعنی فرهنگ جامع
و تمام قرآن در باره ی فرهنگ سخن گفته چه فردی و چه اجتماعی
اگر نگاهی به احادیث مستند ائمه (علیها )سلام بیندازین میبینید باز هم از فرهنگ سخن گفته شده چه در زمینه ی شخصی چه اجتماعی
چرا؟تمام بشر منتظر منجی هست ؟چون اوست که با تدابیرش به انسان می آموزد که حیوان نیست و فرهنگ انسانیت را به ارمغان خواهند آورد

به عنوان مثال این یک نمونه از فرهنگ امام علی (علیه السلام ) در ارتباط با اموال عمومی
[h=3]همه افراد در بیت المال به طور یکسان شریکند[/h]علی(ع) در تقسیم بیت المال به همه افراد به یک چشم نگاه می کردند و هیچ وقت به یک نفر ـ هر چند با داشتن سابقه خدمت بیشتر یا خویشاوندی با پیامبر و... ـ بیش از دیگری سهم نمی پرداختند.«ابی رافع» در این باره نقل کرده است که در اوایل حکومت علی(ع) طلحه و زبیر به نزد آن حضرت آمدند و گفتند: پیش از این، سهم ما از بیت المال بیشتر بود. علی بن ابیطالب فرمودند: رسول خدا(ص) چقدر به شما سهم می دادند؟ آن ها ساکت شدند، آن گاه امام(ع) فرمود: مگر شیوه پیامبر اکرم(ص) از دیگران درست تر نبوده است؟ گفتند: البته که شیوه پیامبر(ص) بهتر بود، ولی ما در اسلام سابقه بیشتر داریم و زحمت زیادی متحمل شده ایم. به علاوه، خویشاوند پیامبر(ص) هستیم. علی(ع) در جواب آنها فرمودند: آیا سابقه و خویشاوندی و تلاش ِ من بیشتر بوده است یا شما؟ گفتند: شما. در ادامه امام(ع) به اجیرشان ـ که در مجلس حاضر بود ـ اشاره کرده، فرمودند: به خدا سوگند بین من اجیرم امتیازی در بهره گیری از بیت المال نیست.

این هم یک نمونه از فرهنگ شخصی امیر المومنان درباره خودش و دیگران
روزی علی(ع) به همراه یک نفر یهودی به نزد قاضی مسلمانان می روند تا در مورد زرهی که در آن اختلاف داشتند دادخواهی کنند. با وجود حقّانیت دعویِ علی(ع)، بر اساس موازین قضا، علیه ایشان و به نفع یهودی حکم صادر می گردد. و او زره را تحویل گرفته، از محکمه خارج می شود. امّا چند لحظه بعد از آن برمی گردد و مسلمان می شود و علّت اسلام آوردن خود را چنین بیان می کند: شهادت می دهم که این قانون از احکام پیامبر خداست، چرا که خلیفه مسلمانان برای احقاق حقّ خود به نزد قاضی می رود و قاضی بدون هراس علیه او حکم صادر می کند. شاهد باشید که من مسلمان شدم. آن گاه می گوید: این زره از آنِ علی(ع) است، در جنگ صفین از مرکب او افتاد و من آن را برداشتم. پس از این، امام(ع) آن زره را به او می بخشد و وی که از آن هنگام یکی از پیروان خوب امیرمؤمنان(ع) محسوب می شود، در نهروان در کنار علی(ع) می جنگد.
علی بن ابیطالب(ع) همواره می کوشیدند تا نیازهای مردم را بر آورند. روزی یکی از دوستان آن حضرت به عنوان هدیه مقداری حلوا برای ایشان آورد. امام(ع) انگشت خود را به حلوا زد و به آن نگاه کرد، سپس فرمود: رنگ و بوی خوبی دارد ولی نمی دانم مزه و طعم آن چگونه است و بلا فاصله انگشت خود را پاک کردند و به اطرافیان خود دستور دادند تا آن را بردارند. کسانی که در آن جا حاضر بودند عرض کردند: ای امیر مؤمنان! مگر این حلوا حرام است که به آن لب نزدید. حضرت فرمودند: حرام نیست ولی سزاوار هم نیست که در اطراف من جمعی گرسنه باشند، آن گاه من شکم خود را از حلوا پر سازم.

آیا اینها به غیر از فرهنگ هست ؟
آیا اگر اسلام حقیقتا در جامعه پیاده شود به کسی تعدی میشود که فرهنگ از بین برود
ما از اسلام فقط نماز و روزه ی را فهمیده ایم که متاسفانه آن را هم نفهمیده ایم
به نظر من ریشه ی تمام معظلات فرهنگی فراموش کردن انسانیت و نبود دین عملی در زندگی های تک تک افراد بشر هست........
 

rahino

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
 

amirdolu

عضو جدید
rahino;800 [COLOR=#000000 گفت:
به نظر من ریشه ی تمام معظلات فرهنگی فراموش کردن انسانیت و نبود دین عملی در زندگی های تک تک افراد بشر هست........
[/COLOR]
سلام بر شما
سپاس از ابراز نظر و شرکت در بحث
البته مطلب مفید شما عمیق تر از موضوع اصلی تاپیک است.(بررسی ریشه ای ترین ایراد فرهنگی جامعه امروز ایران) و نه( بررسی ریشه ناهنجاری ها و مشکلات عمده بشریت)است .
 

amirdolu2

عضو
سلام.
به نظر من فرهنگ ما شده همانند همان زاغی که به شاگردی کبکی رفت.
هم شیوه خود را فراموش کرد.هم نتوانست خودش را همانند کبک کند.در آخر هم مستعصل و درمانده کار خود شد.
نگاه کنید جامعه ما (تشکیل دهنده فرهنگ ما)از افراد متفاوت،افکار مختلف،سطح فرهنگی مختلف،سطح سواد متفاوت و....تشکیل شده.
در واقع می خواهم بگویم فرهنگ ما یا هر فرهنگ دیگری از عامل های بالا(چه بسا بیشتر از عوامل بالا) تحت تاثیر قرار گرفته اند.
بدیهی است که بعضی از این عوامل با هم در ارتباط هستند.مثلا سطح سواد با فرهنگ در تعامل اند.
این عوامل (عواملی که در فرهنگ یک ملت تاثیر گذارند)قاعدتا یک برآیندی دارند که اسمش میشود فرهنگ.
یک عامل خیلی مهم این است (الناس علی دین ملوکهم )مردم به دین پادشاه های خود میروند(رفتار های پادشاهان خود را تقلید میکنند(چه بد چه خوب)).
من می خواهم یک راه حل بدم برای سوال اصلی.
شما باید تمام عوامل موثر در فرهنگ ما را در بیاورید بعدش این n متغیر را که جمع کردید بعدش روابطی که این nمتغیر با هم دارند را در بیاورید.
حاصل از دیدگاه ریاضی یک معادله است که شامل nمتغیر است که با حل این معادله جواب سوال واضح میشود.
 

amirdolu

عضو جدید
سلام بر شما

سپاس از ابراز نظر و شرکت در بحث
شاید روشی که برای یافتن پاسخ ارایه دادید. جالب باشه.شما میتونید پاسخ رو با این روش بیابید؟
البته من روابط متقابل رفتارهای فرهنگی رو رابطه علی و معلولی میدونم.(مثلا چون متاسفانه در فرهنگ امروز ما توهین به اقوام و شهر های مختلف کشور تحت لطیفه مشاهده میشه.(هرچند من این رو جزء ضعف بزرگ ما نمیدونم)ولی این که ما زشتی این کارو نمی بینیم. بالاخره یک علتی داره. و اون علت خود دارای علت دیگری) برای همین هم هست که این تاپیک در جستجوی علت العلل است.
 

puyan khan

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اینم یه مورد دیگر
http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/620635-تصادفات-و-فرهنگ-رانندگی
سلام بر شما

سپاس از ابراز نظر و شرکت در بحث
شاید روشی که برای یافتن پاسخ ارایه دادید. جالب باشه.شما میتونید پاسخ رو با این روش بیابید؟
البته من روابط متقابل رفتارهای فرهنگی رو رابطه علی و معلولی میدونم.(مثلا چون متاسفانه در فرهنگ امروز ما توهین به اقوام و شهر های مختلف کشور تحت لطیفه مشاهده میشه.(هرچند من این رو جزء ضعف بزرگ ما نمیدونم)ولی این که ما زشتی این کارو نمی بینیم. بالاخره یک علتی داره. و اون علت خود دارای علت دیگری) برای همین هم هست که این تاپیک در جستجوی علت العلل است.
 

amirdolu2

عضو
سلام بر شما

سپاس از ابراز نظر و شرکت در بحث
شاید روشی که برای یافتن پاسخ ارایه دادید. جالب باشه.شما میتونید پاسخ رو با این روش بیابید؟
البته من روابط متقابل رفتارهای فرهنگی رو رابطه علی و معلولی میدونم.(مثلا چون متاسفانه در فرهنگ امروز ما توهین به اقوام و شهر های مختلف کشور تحت لطیفه مشاهده میشه.(هرچند من این رو جزء ضعف بزرگ ما نمیدونم)ولی این که ما زشتی این کارو نمی بینیم. بالاخره یک علتی داره. و اون علت خود دارای علت دیگری) برای همین هم هست که این تاپیک در جستجوی علت العلل است.
با سلام
البته بله می شه چنین معادله ای را حل کرد.
بدیهی است که این روابط علت و معلولی است(همانند مثال رابطه سطح سواد با فرهنگ یک ملت که فرهنگ با سطح سواد و سطح سواد با....در تعامل اند)
ولیکن دلیل بر این نیست که معادله حل نشه.

در قسمتی از صحبت شما گفتید هر چیزی یک علتی داره و اون علت علت دیگری ،اگر همین روند را ادامه بدهیم میدونید به چه چیزی میرسیم؟

فرهنگ

در واقع طبق مثال خودتون مسخره کردن اقوام مختلف یک علتی داره و اون علت یک علتی دیگر و اگر ادامه بدهیم همان طور که گفتم میرسیم به فرهنگ.

حال اگر این فرهنگ درست بشه میرسیم به نتیجه مطلوب.

برای اینکه فرهنگ درست بشه (یا به قول شما ریشه ای ترین بد فرهنگی ما )در بیاد.ما ناچاریم تمامی عواملی که روی فرهنگ موثر است را دربیاوریم.
وقتی این عوامل در آمد مثلا 1-
2-
3-
4-
و...
حال نگاه میکنیم به این عوامل و طبق اصول و سایر معیارها و همچنین با یک داوری منصفانه به فرض می فهمیم مورد 3 مهمترین عامل و قاعدتا در بررسی اون عامل ریشه ای ترین یا شاید ریشه یا ریشه های اصلی در میاد.
وقتی درامد فقط کافی است اون را درست کنیم.
حالا از همه می خوام این عوامل را بیان کنند.تا لیست عوامل موثر در فرهنگ در بیاد.
 

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
انشاء گفتی عزیز دل . ما نیومدیم تبلیغ دین بکنیم. بحث سر ریشه معضلات فرهنگیه.[/QUOTE

اسلام یعنی فرهنگ جامع
و تمام قرآن در باره ی فرهنگ سخن گفته چه فردی و چه اجتماعی
اگر نگاهی به احادیث مستند ائمه (علیها )سلام بیندازین میبینید باز هم از فرهنگ سخن گفته شده چه در زمینه ی شخصی چه اجتماعی
چرا؟تمام بشر منتظر منجی هست ؟چون اوست که با تدابیرش به انسان می آموزد که حیوان نیست و فرهنگ انسانیت را به ارمغان خواهند آورد

به عنوان مثال این یک نمونه از فرهنگ امام علی (علیه السلام ) در ارتباط با اموال عمومی
همه افراد در بیت المال به طور یکسان شریکند

علی(ع) در تقسیم بیت المال به همه افراد به یک چشم نگاه می کردند و هیچ وقت به یک نفر ـ هر چند با داشتن سابقه خدمت بیشتر یا خویشاوندی با پیامبر و... ـ بیش از دیگری سهم نمی پرداختند.«ابی رافع» در این باره نقل کرده است که در اوایل حکومت علی(ع) طلحه و زبیر به نزد آن حضرت آمدند و گفتند: پیش از این، سهم ما از بیت المال بیشتر بود. علی بن ابیطالب فرمودند: رسول خدا(ص) چقدر به شما سهم می دادند؟ آن ها ساکت شدند، آن گاه امام(ع) فرمود: مگر شیوه پیامبر اکرم(ص) از دیگران درست تر نبوده است؟ گفتند: البته که شیوه پیامبر(ص) بهتر بود، ولی ما در اسلام سابقه بیشتر داریم و زحمت زیادی متحمل شده ایم. به علاوه، خویشاوند پیامبر(ص) هستیم. علی(ع) در جواب آنها فرمودند: آیا سابقه و خویشاوندی و تلاش ِ من بیشتر بوده است یا شما؟ گفتند: شما. در ادامه امام(ع) به اجیرشان ـ که در مجلس حاضر بود ـ اشاره کرده، فرمودند: به خدا سوگند بین من اجیرم امتیازی در بهره گیری از بیت المال نیست.

این هم یک نمونه از فرهنگ شخصی امیر المومنان درباره خودش و دیگران
روزی علی(ع) به همراه یک نفر یهودی به نزد قاضی مسلمانان می روند تا در مورد زرهی که در آن اختلاف داشتند دادخواهی کنند. با وجود حقّانیت دعویِ علی(ع)، بر اساس موازین قضا، علیه ایشان و به نفع یهودی حکم صادر می گردد. و او زره را تحویل گرفته، از محکمه خارج می شود. امّا چند لحظه بعد از آن برمی گردد و مسلمان می شود و علّت اسلام آوردن خود را چنین بیان می کند: شهادت می دهم که این قانون از احکام پیامبر خداست، چرا که خلیفه مسلمانان برای احقاق حقّ خود به نزد قاضی می رود و قاضی بدون هراس علیه او حکم صادر می کند. شاهد باشید که من مسلمان شدم. آن گاه می گوید: این زره از آنِ علی(ع) است، در جنگ صفین از مرکب او افتاد و من آن را برداشتم. پس از این، امام(ع) آن زره را به او می بخشد و وی که از آن هنگام یکی از پیروان خوب امیرمؤمنان(ع) محسوب می شود، در نهروان در کنار علی(ع) می جنگد.
علی بن ابیطالب(ع) همواره می کوشیدند تا نیازهای مردم را بر آورند. روزی یکی از دوستان آن حضرت به عنوان هدیه مقداری حلوا برای ایشان آورد. امام(ع) انگشت خود را به حلوا زد و به آن نگاه کرد، سپس فرمود: رنگ و بوی خوبی دارد ولی نمی دانم مزه و طعم آن چگونه است و بلا فاصله انگشت خود را پاک کردند و به اطرافیان خود دستور دادند تا آن را بردارند. کسانی که در آن جا حاضر بودند عرض کردند: ای امیر مؤمنان! مگر این حلوا حرام است که به آن لب نزدید. حضرت فرمودند: حرام نیست ولی سزاوار هم نیست که در اطراف من جمعی گرسنه باشند، آن گاه من شکم خود را از حلوا پر سازم.

آیا اینها به غیر از فرهنگ هست ؟
آیا اگر اسلام حقیقتا در جامعه پیاده شود به کسی تعدی میشود که فرهنگ از بین برود
ما از اسلام فقط نماز و روزه ی را فهمیده ایم که متاسفانه آن را هم نفهمیده ایم
به نظر من ریشه ی تمام معظلات فرهنگی فراموش کردن انسانیت و نبود دین عملی در زندگی های تک تک افراد بشر هست........
با این حساب باید مسلمان شویم تا همه چی گل و گلاب بشه؟ خوب اینم حرفیه.
 

m.abedi1986

عضو جدید
کاربر ممتاز

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
ریشه ای ترین مورد به نظر شما کدام است؟ (سوال از جنس نظر خواهی است) دوست عزیزم.
فرهنگ یه چیزیه که تمامی عوامل به هم مرتبط هستند ..........به نظرم سوالتان درست نیست .........و اگر بازم بخوام جواب بدم ........همون حرف قبلی رو تکرار میکنم

فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی
 

m.abedi1986

عضو جدید
کاربر ممتاز
فرهنگ یه چیزیه که تمامی عوامل به هم مرتبط هستند ..........به نظرم سوالتان درست نیست .........و اگر بازم بخوام جواب بدم ........همون حرف قبلی رو تکرار میکنم

فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی

مسئله روبازش کنید.
ببخشیدچون خودم دغدغه دارم سوال میکنم چه کارکنیم ازباتلاق بی فرهنگی خراج بشیم؟
به نظرشمابعداز35سال مادرجایگاه مناسبی قرارگرفتیم؟؟؟
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
مسئله روبازش کنید.
ببخشیدچون خودم دغدغه دارم سوال میکنم چه کارکنیم ازباتلاق بی فرهنگی خراج بشیم؟
به نظرشمابعداز35سال مادرجایگاه مناسبی قرارگرفتیم؟؟؟

سلام مهندس جان........باز کردنش آن چنان فایده ای از نظر بنده ندارد!........ولی در یک کلام بخوام توصیف کنم .........حرف قشنگ زدن و عمل نکردن به اون!.........خیلی ها میگن امر به معروف و نهی از منکر خوبه ........ولی چقدر حاضرن در عمل اونو انجام بدن؟......چقدر حاضرن به خاطرش هزینه بدن؟......به نظر شما وضعیت فرهنگی ما چه بعد 35 سال و چه قبل اون خوب بوده؟

به نظر شما ........این حرف رهبری که امروز در پیامی خطاب به مسئولین و در واقع در پاسخ به نامه معاون رئیس جمهور محترم ذکر شد .......حتما یادتان هست سال 80-81 فرمان مبارزه با فساد صادر شد ........وضعیت خوب رو نشون میده ؟

این سمینارها و امثال آنها چه معجزه ای می کند؟/ تصمیم‌ها را بدون هر گونه ملاحظه‌ای برای مبارزه با فساد انجام دهید
مگر وضعیت برای شما مسئولان سه قوه روشن نیست؟ با توجه به شرایط مناسب و امیدبخشی که از لحاظ همدلی و هماهنگی و همفکری بین مسئولان امر وجود دارد، چرا اقدام قاطع و اساسی انجام نمی‌گیرد که نتیجه را همه بطور ملموس مشاهده کنند. توقع من از آقایان محترم این است که چه با سمینار و چه بدون آن، تصمیمات قاطع و عملی بدون هرگونه ملاحظه‌ای بگیرند و اجرا کنند. »
 
آخرین ویرایش:

m.abedi1986

عضو جدید
کاربر ممتاز
اندیشه مال همه است , ربطی به دین نداره.

بعیدمیدونم اندیشه مال همه باشه.مگرنیستندکسانی که اعتقادبه فرمانبردای محض دارند؟
داعش وبوکوحرام نمونه بارزدین منهای تفکرهستند.
به نظرشماسلمان رشدی دراسلام هراسی موفق تربوده یاداعش؟خطرشاهین نجفی بیشتره یااون مداحی که به اسم امام حسین
جوونای این مملکتو منحرف میکنه؟
پس اندیشه مال همه نیست.
 

Similar threads

بالا