روشي نوين براي اثبات پيام غدير !![ بحث ]

وضعیت
موضوع بسته شده است.

mezak

کاربر فعال
چجوری از پی دی اف کپی کردی ؟ :eek:
چجوری میشه فهمید ؟ با علم غیب؟


معلومه که مطالبتون باد کرده بوده رو دستتون که با دیدن عنوان تاپیک فرتی همه رو با فرغون ریختین تو تاپیک !!
این تاپیک جای بحث نبود و نیست
اول باید اینو فهمید و متوجه شد

شما که در فهم این مسئله کوچیک مشکل دارید قابلیت نقد مذهب هم ندارید !!

نیم ساعت ؟
من بهت 30 ساعت وقت میدم فقط این یه تیکه رو بخونی

قصد فضولی ندارم فقط محض اطلاع که یه جای دیگه همچین مشکلاتی پیش نیاد!: متن یک فایل پی دی اف رو براحتی میتوان کپی نمود مگر اینکه: محافظت شده باشد یا از قالب دیگری غیر از ورد به پی دی اف تبدیل شده باشه، مانند عکس، اف تک و ... ضمناً اینم موضوع بود که بهش گیر دادین؟:surprised: تازه آیاتشم که منبع داره یه قرآن پیدا کردی از روش نگا کن.

بنده هم تصدیق میکنم که یدفه نمیشه این همه مطلبو یه جا نوشت ولی همونطور که خودتون میگید اینجا جای بحث نیست و ایشون هم بدون هیچ بحثی مطالبشون رو بقول شما خالی کردن. ضمناً مخاطب این حرفتون همه کسانی هستند که در این تاپیک پست داده اند غیر از شما:confused: چون همه میگفتن بیاید بحث کنیم:biggrin:

مشخصه که اشکال از نبود فونت قرآنی هستش. نکنه فکر کردید که اینها خط میخی یا پهلوی چیزیه ؟!:surprised: راهکار اینه که همین متن رو در ورد که فونتهای قرآنی توش موجوده کپی پیست کنید.

والسلام
 
آخرین ویرایش:

mezak

کاربر فعال
وجدانا یه لحظه stop. نه میخوام راجبه شیعه حرف بزنم نه سنی. برداشتیم که از طرفین دارید و یه لحظه بذارید کنار.
یه چیزی ته دلمه هرکی دلش نخواست نخونه ولی انصافا اونیم که خوند برداشت ناجور نفرماید. هیچ میدونستید که در هندوستان خوردن مدفوع گاو یا در تایلند نوشیدن ادرار خود یک عمل مذهبی و مقدس بشمار میاد؟:surprised: اگه موارد بیشتری میخواید بگید تا براتون بذارم. شاید بگید اونها عقل ندارند و یا فکر نمیکنند، مگه اونها مثل ما انسان نیستند و قدرت تفکر ندارند؟ این نشون دهنده عمق نفوذ این مسائل در روح و جان انسانه. مخاطب من سنی و شیعه و نیست و هیچ ربطی به پستهای قبلی نداره. فقط میخوام بگم هر چیزی رو که بهتون گفتن باور نکنید تا وقتیکه از اون مطمئن بشید. هرچیزی که باشه فرق نمیکنه. اگه یه روز بشه که تو وطن ما تعداد افرادی که گیر میدن تا بفهمن چی به چیه زیاد بشه اونموقع میشه جامعمونو بسازیم. مگه از اون خارجیا چی کم داریم؟ از لحاظ تمدن، سابقه علم و فرهنگ، پشتکار و ایمان و ... ما از اونا خیلی جلوتریم فقط یه مشکلی داریم اونم اینکه آدمهایی که پیگیر سئوالاتشون هستند عده کمی هستند. یه چیز خیلی جالب اینه که اگه از این بعد این روش رو امتحان کنید میبینید که کیفیت زندگیتون خیلی بالا میره احساس آزاد منشی میکنید و اینکه حداقل بیشتر زندگیتون تحت کنترل خودتونه شاید این راهی باشه واسه ساختن یه جامعه بهتر شایدم واقعا کشورهای پیشرفته از اینجا شروع کرده اند. بسم ا... شروع کنید.
 

M.AYDIN

عضو جدید
وجدانا یه لحظه stop. نه میخوام راجبه شیعه حرف بزنم نه سنی. برداشتیم که از طرفین دارید و یه لحظه بذارید کنار.
یه چیزی ته دلمه هرکی دلش نخواست نخونه ولی انصافا اونیم که خوند برداشت ناجور نفرماید. هیچ میدونستید که در هندوستان خوردن مدفوع گاو یا در تایلند نوشیدن ادرار خود یک عمل مذهبی و مقدس بشمار میاد؟:surprised: اگه موارد بیشتری میخواید بگید تا براتون بذارم. شاید بگید اونها عقل ندارند و یا فکر نمیکنند، مگه اونها مثل ما انسان نیستند و قدرت تفکر ندارند؟ این نشون دهنده عمق نفوذ این مسائل در روح و جان انسانه. مخاطب من سنی و شیعه و نیست و هیچ ربطی به پستهای قبلی نداره. فقط میخوام بگم هر چیزی رو که بهتون گفتن باور نکنید تا وقتیکه از اون مطمئن بشید. هرچیزی که باشه فرق نمیکنه. اگه یه روز بشه که تو وطن ما تعداد افرادی که گیر میدن تا بفهمن چی به چیه زیاد بشه اونموقع میشه جامعمونو بسازیم. مگه از اون خارجیا چی کم داریم؟ از لحاظ تمدن، سابقه علم و فرهنگ، پشتکار و ایمان و ... ما از اونا خیلی جلوتریم فقط یه مشکلی داریم اونم اینکه آدمهایی که پیگیر سئوالاتشون هستند عده کمی هستند. یه چیز خیلی جالب اینه که اگه از این بعد این روش رو امتحان کنید میبینید که کیفیت زندگیتون خیلی بالا میره احساس آزاد منشی میکنید و اینکه حداقل بیشتر زندگیتون تحت کنترل خودتونه شاید این راهی باشه واسه ساختن یه جامعه بهتر شایدم واقعا کشورهای پیشرفته از اینجا شروع کرده اند. بسم ا... شروع کنید.

ممنون مهندس
 

JavadMessi

مدیر بازنشسته
با فرض اینکه حرف شما درست باشه یعنی به این خاطر از منابع سنی استفاده میشه که سنی ها قبولش دارند، توجه شما رو به این موضوع جلب میکنم :
نکات بسیار جالبی در مورد حدیثهایی که از اهل سنت نقل میشه اینه که اکثر این استنادها گفته میشه که از بزرگان و امامان اهل سنت هستش درحالیکه اکثرا از کسانی نقل کرده اند که اهل سنت اونهارو و حدیثهاشون رو قبول ندارند یا حداقل در حدی معتبر نیستن که بشه مورد استناد قرار بگیرن و با کمال تعجب میبینیم که لقب امام هم به بعضی از این افراد داده میشه که خودش علامت سئوال بزرگی در ذهن تداعی میکنه. حالا اینا کی بودن؟ اکثر این افراد در بین شیعه و سنی شدنشون نوسان میکردند یعنی یه روز شیعه بودن یه روز سنی بنابراین نه سنی بوده اند و نه شیعه، خلاص. (در ضمن این شیوه استناد کردن مخصوصا در بین سخنان بزرگان معاصر شیعه بسیار بسیار مشهود می باشد.)
همونطور که بیشتر ایرانیان شیعه شدند افراد دیگر هم ممکنه بهش گرایش پیدا کنند ( توصیه میکنم در مورد چگونگی رسمی شدن شیعه در ایران تحقیق کنید چون این موضوع بسیار لاپوشانی شده است، کتابهای تاریخی و نه صرفا دینی رو پیشنهاد میکنم). کمااینکه هیچ وقت نبوده که بزرگان اهل تسنن به تشیع گرایش پیدا کنند و این حرفتون رو رد میکنم.
اگر پستم را به دقت میخواندید متوجه میشدید که بنده بین علی الهی و شیعه فرق گذاشتم و نمیدانم چرا باید یه حرفو دو بار بزنم.
داور بر حق پشت و پناهتان.
لطفا کلی گویی نکنید ومصداقی بفرمایید اماماتون کیا هستند؟؟؟
در مورد حقیقت شیعه رو هم ممنون میشم تحقیقاتتون رو بذارید!
 

mezak

کاربر فعال
لطفا کلی گویی نکنید ومصداقی بفرمایید اماماتون کیا هستند؟؟؟
در مورد حقیقت شیعه رو هم ممنون میشم تحقیقاتتون رو بذارید!

این هم جزئی خدمت شما!

مالک- ابوحنیفه- شافعی- احمد بن حنبل

حتما میدونید که به جز مسلک اخباری که تمام احادیث و اخبار را بدون اجتهاد قبول می‌کنند و معتقد به صحیح بودن همه آنها هستند (که البته در اشتباهند چون احادیث فراوانی از پیامبر (ص) و امامان می‌باشند که در آنها آمده: هر حدیثی که از ما به شما رسید و با قرآن مخالف بود آن حدیث را به دیوار بزنید و قبول نکنید، پس طبق این احادیث ما حدیث جعلی نیز داریم و چنانچه این احادیث را نپذیریم و همچون اخباریون قبول نکنیم پس خود این احادیث اشتباه هستند و در هر دو صورت ادعای اخباریون رد می‌شود) در مقابل مکتب اصولی قرار دارد که به اجتهاد و بررسی احادیث مختلف می‌پردازند، و شیعیان نیز دارای مکتبی اصولی هستند و در حوزه‌ها مشغول تدریس و بررسی اخبار هستند و به عالمان خود درجه اجتهاد می‌دهند (توسط مجتهدی دیگر) و تمامی اخبار کتب خود را نیز قبول ندارند، از آن طرف، اهل سنت نیز دارای اجتهاد هستند و در فروع دین نیز دارای چهار امام هستند که قبلا اسمشان را نوشتم. پس موضوع اجتهاد منحصر به هر دو طرف ماجراست. و اصلاً معنای اجتهاد یعنی اینکه از میان احادیث صحیح و ضعیف، احادیث صحیح را بیرون بکشید، که اینکار را با بررسی سند حدیث (علم الرجال) و متن حدیث و موارد دیگر تشخیص احادیث انجام می دهند، چونکه شما هر حدیثی که بخوانید مطمئن باشید که به احتمال قوی حدیث ضد آن نیز موجود است، همینطور احادیث جعلی فراوانی که توسط یهودیان یا مسیحیان یا افراد غالی و دشمنان اسلام وارد کتب شیعه یا سنی شده اند، پس می‌ بایست احادیث مختلف را بررسی نمود.

اینکه دائم عنوان میشه که در کتابهای اهل سنت فلان مطلب و فلان حدیث وجود دارد، پس اجتهاد چه معنی ای دارد؟! اگر قرار باشد هر حدیثی را پذیرفت پس اجتهاد را باید کنار گذاشت، و آیا شیعه هر حدیثی که در کتب خودشان دارند قبول مبکند؟ (حتی در کتب اربعه شیعه، که مثلاً در الاصول جلد اول ص 237 حدیثی می باشد مبنی بر اینکه الاغی به نام عفیر که از نسل الاغ کشتی حضرت نوح بوده است با پیامبر (ص) به گفتگو پرداخته و گفته: پدر و مادرم فدایت شود و ...، پس آیا این حدیث قابل قبول است؟!!) یا اینکه توسط مجتهدان خود احادیث مورد نظر را بررسی می کند؟ پس اجتهاد یعنی همین که ما هر حدیثی را قبول نمیکنیم و این منحصر به خود شیعه نیز هست.

مطلب دیگر اینکه محققین غربی مخالف با اسلام، برای توجیه عقاید خود مطالب و احادیثی را از کتب مسلمین بیرون می‌ کشند، که حتی ممکن است از آن مطالب بر ضد شخصیت پیامبر (ص) استفاده کنند، آنوقت عکس العمل شما اینگونه است: ای آقا، مگر هر چه در کتب ما ثبت شده صحیح است؟ پس ما نمی دانیم چرا وقتی نوبت به مجادله با اهل سنت می‌رسد دائماً از کتب ایشان مطالب می آورید؟ جوابی که شیعیان به غربیان می دهند اهل سنت نیز می‌توانند به اهل تشیع بدهند.

مورد بعدی پیرامون کتب حدیث خود شیعیان است، خب آیا در کتب شیعه هیچ مطلبی بر ضرر شیعه نیست؟ به طور حتم هیچ کس چنین سخنی را نمی‌گوید، اگر کسی مثلاً احادیث بحارالانوار را بررسی کند، متوجه احادیث عجیبی خواهد شد و یا حتی در کتب اصلی شیعه نیز مطالبی می‌باشد، مثل کتاب من لایحضره الفقیه نوشته شیخ صدوق که در روایت محمد بن سنان از حذیفه بن منصور از امام ابوعبدالله صادق (ع) آمده که گفت: ماه رمضان 30 روز است، و هیچگاه کمتر از آن نمی شود!(من لا یحضره الفقیه جلد 2 ص169.) و ... پس اگر شما به هر دلیلی بخواهید آنها را رد کنید علمای اهل سنت نیز همان دلیل را می آورند، مثلاً اگر بگوئید این احادیث ما جزو احادیث ضعیف هستند، اهل سنت نیز خواهند گفت: احادیث مورد نظر شما ضعیف هستند.

مطلب مهم دیگر این است که وجود احادیثی در کتب اهل سنت که بیانگر صفات خوب حضرت علی می باشند، نمی‌تواند مرتب مورد استناد شیعیان قرار بگیرد، چونکه اهل سنت با حضرت علی دشمنی ندارند و بر عکس بسیار ایشان را دوست دارند و وجود چنین احادیثی در کتب اهل سنت امری عادی است در ضمن باید از خودتان سوال کنید که چرا فلان عالم اهل سنت با وجود این احادیث در کتب خویش، باز سنی مانده و چرا شیعه نشده است؟ آیا تمامی آنها متعصب بوده اند؟! دلیل این است که آن عالمان احادیث دیگری نیز دارند، و همینطور مطالبی بر ضد این احادیث استناد شده. از طرفی وقتی به کتب اهل سنت اشاره می کنند، مطلبی را به صورت گزینشی انتخاب می‌کنند و جملات قبل و بعد از آن مطلب را نمی‌آورند و سپس آن سخن را به فلان عالم از اهل سنت نسبت می‌دهند، در صورتیکه آن عالم در صفحه بعدی کتابش (یا در جمله بعدی)، نظر و اعتقاد خود را بیان داشته است، و یا حتی آن جمله مورد نظر را از شخصی دیگر بصورت نقل قول آورده است، و نظر خودش نبوده است.

بعدشم شما این دلیل خود را مبنی بر وجود احادیث در کتب اهل سنت فقط و تنها می‌توانید در مقابل خود اهل سنت بیان کنید (تازه آن هم طبق مطالبی که بیان شد آن هم درست نیست) و چنانچه شخصی مسیحی یا بی‌ طرف در مقابل شما باشد نمی‌توانید چنین دلایلی را بیان کنید، چون آن مسیحی خواهد گفت که من نه کتب شیعه را قبول دارم و نه کتب اهل سنت را.

کلام آخر اینکه در جهان آخرت از شما نمی‌ پرسند که در کتب اهل سنت چه چیزی نوشته شده بود؟! یا حتی در کتب خود شیعه، بلکه اول از همه در مورد قرآن و عمل نمودن به آن از شما سوال می‌ شود، و احادیث نیز چنانچه با قرآن، سنت متواتر و عقل صریح (و دیگر موارد صحیح بودن حدیث) مخالفت نداشته باشند مورد پرسش یا قبول قرار می‌ گیرند و صرف اینکه حدیثی در فلان کتاب از فلان عالم ثبت شده دلیل بر درست بودنش نیست، چونکه به طور حتم آن علما معصوم و مجهز به وحی الهی نبوده اند و حتماً دارای خطاهایی بوده اند و نمی‌ توان تمامی احادیث ثبت شده توسط ایشان را قبول کرد و می‌بایست آن احادیث را بررسی نمود و مهمترین راه بررسی، تطبیق دادن متن احادیث با قرآن است، و سپس سنت متواتر پیامبر (ص) و همچنین عقل و مراحل دیگری چون بررسی سند حدیث و قرینه‌های ثبت شده آن و تاریخ.

در ضمن علمایی هم بوده اند که به درستی و بدون هیچ تعصبی احادیث گوناگون را بررسی کرده اند، مثل علامه برقعی و علامه آلبانی.

انصافا خیلی وقت گذاشتم واسه این مطلب با اینکه نه میخواستم بحثو ادامه بدم نه وقتشو دارم ولی اگه جواب نمیدادم شاید یه برداشتهایی می شد.
در مورد سئوال دومتون شاید یه وقت دیگه بهتون پیام دادم.
 
آخرین ویرایش:
وضعیت
موضوع بسته شده است.
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
s1m5j8 سند اثبات ولایت امام علی(علیه السلام) امام علی (ع) 1

Similar threads

بالا