راز رشد همزمان اعتكاف و بدحجابی! دلبسته سنت، دلباخته مدرنیته، دلنگران مذهب!/ روزی جاهل

Alborz Rad

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وبلاگ روزی جاهل نوشت:

بیست سال پیش مراسم اعتكاف كاملا بی اقبال و غیرعمومی بود، شب لیله الرغائب عمومیت نداشت، برای حضرت زهرا سلام الله علیها دسته جات سینه زنی بیرون نمی آمدند و حتی می توان ادعا كرد كه مراسم تاسوعا و عاشورا كه در تاریخ شیعه همواره با عظمت برگزار شده، نیز هیچ گاه در ابعاد و گستردگی این سالها برپا نشده است؛ همه اینها می رساند كه به بركت انقلاب اسلامی مردم ما دین دار تر شده اند.

اما در مقابل منتقدین هم آمارهای جالبی دارند: 80 درصد دختران دبیرستانی دوست پسر دارند (+)؛ آمار اعتیاد سال به سال افزوده می شود(+)؛ رشد آمار طلاق از رشد آمار ازدواج پیشی گرفته (+) وضعیت حجاب هم كه نیاز به آمار ندارد؛ كوچه و خیابان شهرهایمان مشخص و عیان است

حال چگونه این دو دسته آمار متناقض را جمع كنیم؟ آیا آمارها دروغ می گویند؟

۱-فرایند تنوع ساز جدال قدیم و جدید

مواجهه سنت و تجدد در جامعه ای كه رو به تجدد دارد شدیدا تنوع ساز است و مردم جامعه میان طیف گونه گونی از گرایشات و از افراطی ترین شكل تا تفریطی ترین وجه تقسیم می شوند. و هر دو سوی طیف در باورهای خود جزمی می شوند. این روند مختص ایران هم نیست و جوامع غربی مهاجرپذیر هم دچار شده اند. مثلا در شهری همچون پاریس می توانید همزمان زنی را ببینید كه كاملا عریان بر چمن پارك آرمیده است و زنی كه بر پوشیدن روبنده-كه اساسا جز الزامات حجاب اسلامی نیست- علی رغم ممنوعیتهای قانونی تاكید دارد. در واقع نوع پوشش از صرف یك مساله اجتماعی خارج شده و بخشی از تعریف هویت انهاست.

فربه شدن هر دو سر طیف دینداری در ایران نیز قابل مشاهده است: همزمان رویكردهایی را شاهد هستیم كه بر لعن صحابه و تمایز جدی شیعه و سنی تاكید دارند و رویكردهایی كه همچون كتاب مكتب در فرایند تكامل شیعه كنونی را جز غلات قلمداد می كند. همزمان شاهد رویكردهایی هستیم كه بر حضور زن در خانه و پوشیدگی و مستوری او تاكید دارد و رویكردهایی كه بر كار زنان حتی در رانندگی اتوبوس تاكید دارد و می خواهد دوگانه زن/مرد را ساخت شكنی كند.

به باور نگارنده هر دوی امارها درست است با این تفاوت كه هر دسته آماری تنها به روایت یك سر طیف می پردازد. اما این تنها یك بخش ماجراست.... چه بلایی بر سر میانه این طیف آمده است؟

۲-رشد دین مراسمی در برابر دین مستمر

وقتی به گذشته نگاه می كنم و خاطرات كودكی خود از دینداران شهر را مرور می كنم، می بینم دینداران واجد نوعی دینداری مستمر بوده اند؛ مثلا هر شب نماز شب می خواندند، نماز جماعت حاضر می شدند، و حتی الامكان از معاصی دوری می كردند در واقع فرایند دین داری انها فرایندی مستمر و دائمی بود. در مقابل دین نداران نیز واجد نوعی دین نداری مستمر بودند بجز معمولا ایام تاسوعا و عاشورا كه دین داران و دین نداران به هم نزدیك می شدند.

امروزه با نوعی استمرار كاركرد عاشورا روبرو هستیم. بخصوص در نسل جدید كه واجد نوعی دین داری خاص است. نسلی كه دوست پسر یا دوست دختر دارد، از مزه مزه كردن شراب ابا ندارد؛ حجاب را جدی نمی پندارد، فیلم های نامشروع نگاه می كند؛ هر وقت حال نداشت نماز را به تاخیر می اندازد، روزهای گرم را برای روزه مناسب نمی داند اما مراسمات مذهبی را هم از دست نمی دهد؛ به اعتكاف می آید؛ در عزاداری امام حسین شركت می كند، نذری می پزد و نذری می دهد، لیله الرغائب را پاس می دارد و چه بسا شب زنده داری هم بكند؛ شبهای قدر را نیز حتما از دست نمی دهد. و اینها بخشی از جامعه هستند كه در میانه طیف دین داری جامعه ما در حال رشد هستند.

این گونه جدیدی از دین داری است كه بر فرآیند حضور دین در تمام ابعاد زندگی تمایلی ندارد اما مراسمات دینی را از دست نمی دهد. البته اصل دین داری گزینشی امر جدیدی نیست چنانچه قران كریم نیز به صراحت نكوهش می كند كه وَیَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَیُرِیدُونَ أَنْ یَتَّخِذُوا بَیْنَ ذَلِكَ سَبِیلا ... اما شكلِ این دین داری گزینشی جدید است.
 

esmikhani.m

عضو جدید
مرثی یکی از مقالهای جالبی بود که این چند وقته خونده بودم
نکته های جالبی رو اشاره کرده ولی خوب خیلی اجمالی بود
 

Similar threads

بالا