دلیلی محکم بر اعلمیت مولانا امیرالمونین بر ................

ITDeveloper

عضو جدید
کاربر ممتاز
ابن صبّاغ مالکی در «فصول‏المهّمة»(از منابع اهل سنت) می‏نویسد:
مردی را نزد عمر آوردند زیرا او در پاسخ گروهی که از وی پرسیده بودند چگونه صبح کردی گفته بود:
صبح کردم در حالی که فتنه را دوست دارم و حقّ را ناخوشایند دارم و یهود و نصاری را تصدیق می‏کنم و بدانچه ندیده‏ام ایمان آورده‏ام و بدانچه خلق نشده اقرار می‏کنم! عمر کسی را خدمت امام علی علیه‏السلام فرستاد و چون آن حضرت آمد عمر گفتار آن مرد را برای آن حضرت بازگو کرد.
.
.
.
(خوب است قبل از اینکه پاسخ مولا رو بخونید خود بیاندیشید ببینید ایا می توانید پاسخ فرد را بدهید)
.
.
.
.
.
.
.

حضرت علی علیه ‏السلام فرمود: راست گفته که فتنه را دوست دارد. خدای تعالی می‏فرماید: «انّما اموالکم و اولادکم فتنة) و منظور از حقّ که ناخوشایند اوست، مرگ است که خدای تعالی می‏فرماید: (و جآءت سکرة الموت بالحق) و اینکه سخن یهود و نصاری را تصدیق می‏کند در این مورد است که خدای تعالی می‏فرماید: (وقالت الیهود لیست النّصاری علی شیء و قالت النّصاری لیست الیهود علی شیء) و اما بدانچه ندیده ایمان آورده. مقصودش خداوند- عزّ و جلّ- است که به او ایمان آورده است و بدانچه خلق نشده اقرار می‏کند منظور او اقرار به قیامت است.

(اقرار ....)

عمر گفت: «اعوذ بالله من معضلة لا علیّ لها» پناه می‏برم به خدا از مشکلی که علی برای حلّ آن حضور نداشته باشد
(شاید متذکر شویم.......)
 
بالا