راستش منه تنها خودمو میگما به کسی بر نخوره...آره من خسته شدم از یکنواختی زندگیم... صبح ساعت 7 بیدار شم برم یه عده آدم دیگروببینم وبه خاطر یه کاغذ چاپی که اسمش پوله و معمولا کثیف ولی گذشتگان گفتن خیلی با ارزشه ،وقت گرانبهامو بزارم برا در اوردنش ....اخرشم اگه خیلی موفق باشم...یه خونه چند میلیاردی و یه ماشین آنچنانی ودارایی های لوکس بعد که چی؟ مگه من زندگی میکنم که اینها را داشته باشم؟ نه واقعا زندگی میکنیم که بیشتر در بیاوریم؟..مگه یه ادم فقط با 500 کالری انرژی روزانه زنده نمیمونه؟ .بعدم اگه یه موقع پولدار شدم ندونم با پولام چه کار کنم؟...من میخوام انسان باشم و از بند ها ازاد از القاب که تو جمع انسانهای دیگه میدن ازاد باشم اقای دکتر اقای مهندس جناب رییس...وای که مخم سوت کشید...فقط انسان خالی بدون کمترین قید و بند مادی.(البته میدونم باید شیکمم سیر باشه تا بتونم فکرکنم)..فکر کنم خدا هم که آدم وحوا را افرید همینطوری بودن کمترین قید وبند را داشتن...این قید وبندها باعث میشن بعضی وقتها دروغ بگم...کارهای بدی کنم که بعدا از خودم متنفر بشم خدا خودت منو ببخش که به بخشندگیت خیلی حساب میکنم...
همیشه فکر میکردم این تفکر خیلی سوسیالیستی و چپه شاید هم باشه...ولی این فقط یه نقطه اشتراکه....اگه تو یه کشوری مثل کشورهای اسکاندیناوی اونقدر تامین اجتماعی پیشرفته باشه که مردم دقدقه(دغدغه)؟ نان شب و روزهای بیماری و سختی زندگی را نداشته باشن...میتونیم انسانهای نیکتر و انسانتری اصطلاحاپرورش بدیم که دیگه فقط صبح تا شب به فکر پول در اوردن نباشند... نه مثل نظام های سرمایداری...ونه محتاج نان شب و شکم خالی مثل کشورهای جهان سومی....
برای رسیدن به چنین جامعه ای علاوه بر سیاست های کلان دولت خود ادم های جامعه هم باید شروع کنن به فعالیت ngoها بیشتر از هر روز فعالیت کنند
یکی از این فعالیت ها تشویق همنوعانمان به کارهای خوب است....اگه دقت کرده باشین صداسیما چند وقته تیزرهای تبلیغاتی در باره کارهای خوب و نیکو میزاره ...مثلا اگه به ماشین یکی زدی و آینشو شکستی خیلی متمدانه کاغذی بزار و بنویس با عرض معذرت از اتفاق افتاده خسارت شمارا پرداخت میکنم....یا اگه دیدی شیشه وسط خیابون ریخته نگو به من چه اگه خاک انداز تو ماشینت داری برو جمعش کنه....
دوست داشتم بچه ها تو این تاپیک ار تجربیات خودشون از کارها وفعالیت های نیک اجتماعی که انجام دادن ویا اگه نمیخوان ریا بشه از فعالیت های دیگران که اطلاع دارن بگن هم خواننده های تاپیک احساس خوبی پیدا کنند و هم تشویق بشیم به نوعی....
همیشه فکر میکردم این تفکر خیلی سوسیالیستی و چپه شاید هم باشه...ولی این فقط یه نقطه اشتراکه....اگه تو یه کشوری مثل کشورهای اسکاندیناوی اونقدر تامین اجتماعی پیشرفته باشه که مردم دقدقه(دغدغه)؟ نان شب و روزهای بیماری و سختی زندگی را نداشته باشن...میتونیم انسانهای نیکتر و انسانتری اصطلاحاپرورش بدیم که دیگه فقط صبح تا شب به فکر پول در اوردن نباشند... نه مثل نظام های سرمایداری...ونه محتاج نان شب و شکم خالی مثل کشورهای جهان سومی....
برای رسیدن به چنین جامعه ای علاوه بر سیاست های کلان دولت خود ادم های جامعه هم باید شروع کنن به فعالیت ngoها بیشتر از هر روز فعالیت کنند
یکی از این فعالیت ها تشویق همنوعانمان به کارهای خوب است....اگه دقت کرده باشین صداسیما چند وقته تیزرهای تبلیغاتی در باره کارهای خوب و نیکو میزاره ...مثلا اگه به ماشین یکی زدی و آینشو شکستی خیلی متمدانه کاغذی بزار و بنویس با عرض معذرت از اتفاق افتاده خسارت شمارا پرداخت میکنم....یا اگه دیدی شیشه وسط خیابون ریخته نگو به من چه اگه خاک انداز تو ماشینت داری برو جمعش کنه....
دوست داشتم بچه ها تو این تاپیک ار تجربیات خودشون از کارها وفعالیت های نیک اجتماعی که انجام دادن ویا اگه نمیخوان ریا بشه از فعالیت های دیگران که اطلاع دارن بگن هم خواننده های تاپیک احساس خوبی پیدا کنند و هم تشویق بشیم به نوعی....
آخرین ویرایش: