يكي از عواملي كه در نحوة عملكرد يك پالايشگاه، ميزان ارزش افزوده فراوردههاي پالايشي و ميزان سوددهي آن تاثير دارد، درجه پيچيدگي يا قابليت توليد فراوردههاي سبك و با ارزش افزودة بالاتر توسط آن پالايشگاه است.
ميزان سوددهي يك پالايشگاه، به عوامل زير بستگي دارد:
قيمت نفتخام و در دسترسبودن آن ، خصوصيات بازار منطقهاي ، ظرفيت فرايندهاي پالايشگاه ، درجه پيچيدگي و كارآيي پالايشگاه . انتخاب درجه پيچيدگي مناسب براي يك پالايشگاه، با توجه به اين عوامل تعيين ميگردد. پالايشگاهها از نظر پيچيدگي به چهار نوع زير تقسيم ميشوند:
1. ساده (Topping)
در اين پالايشگاه نفتخام توسط تقطير اتمسفري، تنها به اجزاي تشكيلدهندهاش تبديل ميشود. محصول آن نفتا است و بنزين توليد نميكند.
2. Hydroskimming
اين نوع پالايشگاه به واحد تقطير اتمسفري و واحد تغيير شكل نفتا (Reforming) مجهز است. از نوع ساده پيچيدهتر است و بنزين توليد ميكند. اما مقدار زيادي سوخت كمارزش كه تقاضا براي آن كم است، نيز توليد ميكند.
3. Cracking
علاوه بر واحدهاي ذكر شده در انوع 1 و 2 ، شامل واحد تقطير خلأ و واحد شكست كاتاليستي (FCC) نيز ميباشد. نسبت به نوع 2، يك درجه پيچيدگي بيشتري دارد. توليد نفت كوره در آن كاهش يافته و تبديل آن به فرآوردههاي تقطير سبك و ميانتقطير انجام ميشود.
4. Coking
اين پالايشگاه مجهز به فرايندDelayed Coking است كه قبل از فرايند شكست كاتاليستي انجام ميشود. درجه بالاي تبديل نفت كوره به فراوردههاي تقطير و كك نفت باعث ميشود نسبت به انواع قبلي بالاترين پيچيدگي را داشته باشد.براي نشان دادن ميزان پيچيدگي يك پالايشگاه، از ضريب پيچيدگي نلسون استفاده ميكنند كه اين ضريب براي پالايشگاه Hydroskimming، در حدود 2، براي پالايشگاه Cracking تا 5 و براي نوع Coking بالاتر از 9 تعيين شدهاست. ضريب پيچيدگي پالايشگاه، اطلاعاتي راجع به پيچيدگي پالايشگاه، هزينههاي جايگزيني و توانايي ارزشافزوده يك پالايشگاه در اختيار قرار ميدهد؛ ضمن اينكه ميتوان براساس آن پالايشگاههاي مختلف را طبقهبندي كرد.