دانلود کتاب جنگجوی عشق نوشته ی گلنن دویل ملتن

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
1000004673.jpg

معرفی کتاب جنگجوی عشق​

گلنن دویل ملتن در کتاب جنگجوی عشق که از پرفروش‌ترین کتاب‌های ایالات متحده به شمار می‌رود، به صادقانه‌ترین شکل ممکن واقعیت‌های دردناک زندگی‌اش را به تصویر می‌کشد و نشان می‌دهد که چگونه به کمک همسرش به زندگی بازمی‌گردد.

کتاب جنگجوی عشق (Love warrior) یک داستان و یا یک خاطره را روایت نمی‌کند بلکه زندگی‌نامه فردی است که از سرخوردگی، خستگی، جامعه، فرار از واقعیت، روابط نوجوانی‌، ترک اعتیاد، مادر شدن، بخشیدن و عشق در زندگی‌اش برای سایر افراد سخن می‌گوید. او یقیناً برای دستیابی به خودشناسی بهای بسیاری پرداخت کرده است.

جسارت بزرگی است که دست روی حفره‌های عمیق زندگی‌ات بگذاری و بی‌هیچ واهمه‌ای بگویی که بوده‌ای و چه کرده‌ای. گلنن دویل ملتن (Glennon Doyle Melton) در این کتاب با شجاعتی وصف‌ناپذیر، داستان زندگی‌اش را به رشته تحریر درآورده است که خواننده‌ی سرگذشتش، ناخواسته در حفره‌های عمیق زندگی او گیر می‌کند و از جایی به بعد این حس را دارد که شاید این حفره‌ی عمیق، حفره‌ی زندگی خودش هم بوده و یا است.

با خواندن کتاب جنگجوی عشق با واقعیت‌های انکار‌ناپذیری مواجه می‌شوید که همه می‌کوشند تا انکارشان کنند. آیا تاکنون از خود پرسیده‌اید که چقدر در زندگی، واقعی بوده‌ام؟ چه مقدار از من، خودِ من است و چه مقدار سایه‌ام؟

گلنن دویل ملتن با روایتی کم نظیر از سرگذشتش، شما را با درون‌تان پیوند می‌دهد و به شما قدرت می‌بخشد تا در مواجهه با مشکلات نترسید و سفر جنگجویی‌تان را شروع کنید. او این فرصت را به شما می‌دهد که گذشته‌تان را واکاوی کنید و به کمک آن مسیری هموارتر و روشن‌تری برای آینده‌ی خود فراهم کنید؛ مسیری مشخص و بدون مانع و ‌چاله.

ملتن با زبانی زیبا و دلنشین، برایتان از عشق و خاصیت بی‌مانندش سخن می‌گوید. او به شما می‌آموزد که اگر بلند شوید، نترسید و تلاش کنید تا خود واقعی‌تان را بشناسید، در آن هنگام، سفر جنگجوی عشق را آغاز نموده‌اید. ماجرای گلنن دویل ملتن نکته‌های بسیاری را برای شما یادآور می‌شود و یاد می‌دهد که چگونه از خشم‌های سرکوب شده‌ای که در وجودتان گیر کرده، عقده‌های درمان نشده، دشمنی با جهان و دشمنی با خودتان رهایی یابید.

به روز بودن این کتاب از ویژگی مثبت آن محسوب می‌شود. زندگی‌ای در همین نسلی که شما زندگی می‌کنید اتفاق افتاده و اتفاقاتش در همین زمانی که شما در مسیر زندگی ماشینی سیر می‌کنید، رقم خورده است. به همین دلیل احساسات و نوع زندگی نویسنده، کاملاً برای شما قابل لمس خواهد بود.

برخی نظرات درباره کتاب جنگجوی عشق:

- داستانی قدرتمند و تحسین برانگیز درباره‌ی خود‌شناسی؛ بی‌تزویر، شجاعانه و بخشنده. (بوستون گلوب)

- «جنگجوی عشق» با واقعیات دردناکی که در دلش نهفته، کتابی‌ست که همه بی‌چون‌ و‌ چرا باید آن را بخوانند. (روزنامه‌ی شیکاگو‌ تریبون)

- داستانی نفس‌گیر که به زیبایی هر‌ چه تمام‌تر روایت شده. «جنگجوی عشق» روایت پر‌کشش و جذابی‌ست که به چیزی بزرگ‌تر و خیال‌انگیزتر رمز و رازِ رهایی دست می‌یابد. (بوک پِیج)

- گلنن دویل ملتن استادِ در‌ میان گذاشتنِ زندگیِ عاطفی‌اش با دنیاست. او خود را در «جنگجوی عشق» به تمامی نشان می‌دهد و شرح حال تقلا و کشمکش‌ها و عمق انعطاف‌پذیری‌اش را در تاریک‌ترین زمان‌ها بازگو می‌کند. (نشریه‌ی فَمیلی سیرکل)

- این شرح‌ حال واقعاً درباره‌ی این نیست که چطور ملتن رابطه‌اش را با همسرش از نو می‌سازد؛ این کتاب درباره‌ی این است که چطور ملتن رابطه‌اش را با خود از نو بنا می‌کند. در مورد زنی‌ست که می‌گذارد پیام‌های جنسی‌ای که تمام زندگی‌اش را احاطه کرده‌اند، رهایش کنند تا بتواند با کامل‌ترین و قابل اعتمادترین بخشِ خودش درد‌ و‌ دل کند. به شدت نیروبخش… به شدت گیرا. (بِسِل دات‌کام)

در بخشی از کتاب جنگجوی عشق می‌خوانیم:

اگر می‌توانستم به صبح روز ترخیص‌ام برگردم، به پدر و مادرم می‌گفتم "می‌دونم که باید از این‌جا برم، اما نمی‌خوام! نمی‌خوام برگردم ‌جاهایی که قبلاً بوده‌م. نمی‌خوام برگردم دبیرستان. اون‌جا بیش ‌از‌ حد سَمیه! من اون‌جا نمی‌تونم نفس بکشم." اما چیزی نمی‌گویم. به همه اطمینان می‌دهم که حالم خوب است.

در مدرسه هفته‌ی بازگشت به خانه است. من کاندیدِ بازگشت به خانه شده‌ام و به "رهبر پیشرو" کلاس‌ام لقب گرفته‌ام. بلافاصله بعد از ترخیص‌ام از آسایشگاه روانی، در‌ حالی که یک دگر‌گون شده به نظر می‌رسم و لباس آبی زیبایی به تن دارم، برای جمعیتی که پیاده‌رو را برای استقبال از ما پر کرده‌اند، دست تکان می‌دهم. مادر و مادربزرگم مرا با ماشین از میان جمعیت رد می‌کنند. می‌توانم امید آن‌ها را احساس کنم. ما مشکلات زیادی را پشت سر گذاشته‌ایم و حالا من این‌جا هستم، در حال تحسین شدن. این برای آن‌ها عین پیروزی‌ست.

اما من حقیقت را می‌دانم. باید شناخته شوی تا دوست داشته شوی، و هیچ کدام از این آدم‌هایی که برایم دست تکان می‌دهند، مرا نمی‌شناسند. آن‌ها فقط نماینده‌ی مرا می‌شناسند. این رژه‌ برای پیروزی من نیست، اما برای نماینده‌ام چرا. او کسی‌ست که دست تکان می‌دهد. من کسی هستم که دوباره نفس‌اش را درونش حبس کرده. او ستاره است ... و من، یک بیمار روانی.

همان‌طور که دست تکان می‌دهم، به عنوانِ ویژه‌ام فکر می‌کنم: رهبر پیشرو! معقولانه است. من رهبر خوبی هستم، چون از قوانین به خوبی پیروی می‌کنم.
 

پیوست ها

  • جنگجوی عشق.pdf
    32.3 مگایابت · بازدیدها: 0

Similar threads

بالا