دانشگاه علم و صنعت ایران

وضعیت
موضوع بسته شده است.

(sara_h)

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من فکر میکنم اگه بیرون دانشگاه تو یه پارک یا کافی شاپ باشه بهتره
من پنج شنبه 13 اسفند رو پیشنهاد میکنم
خوبه ؟
همه دوستانی که میخوان بیان نظر بدن لطفاً
اگه تلفنی کسی خواست هماهنگ کنه ، شماره محل کار من اینه
88336492
88336494
بگین با خیرخواه کار دارین وصل میکنن
chao
خوب من نظر نميدم ..............
اما يه نظر كوچولو ميدم ...............تو دانشگاه خودمون باشه بهتر نيست؟؟؟؟؟؟؟؟
بعد پنجشنبه يه ذره بده ........
 

مریم راد

عضو جدید
کاربر ممتاز
من که نفهمیدم دعوا سره چیه... فقط هر موقع به بزن بزن رسید بگین منم بیام... :w43:

سلام

به به!نیومده دنبال بزن بزنی ها!!!دعوایی نبود مجتبی خان.یه چیزایی رو باید آقایون متوجه می شدند که شدند.دیگه کتک کاری نمی خواد.
 

مریم راد

عضو جدید
کاربر ممتاز
اینم یه زنگ تفریح مردونه


حدود چند ماه قبل CIA شروع به گزينش فرد مناسبي براي انجام كارهاي تروريستي كرد. اين كار بسيار محرمانه و در عين حال مشكل بود؛ به طوريكه تستهاي بيشماري از افراد گرفته شد و سوابق تمام افراد حتي قبل از آنكه تصميم به شركت كردن در دوره ها بگيرند، چك شد.
پس از برسي موقعيت خانوادگي و آموزش ها و تستهاي لازم، دو مرد و يك زن ازميان تمام شركت كنندگان مناسب اين كار تشخيص داده شدند. در روز تست نهايي تنها يك نفر از ميان آنها براي اين پست انتخاب مي گرديد. در روز مقرر، مامور CIA يكي از شركت كنندگان را به دري بزرگ نزديك كرد و در حاليكه اسلحه اي را به او مي داد گفت :
"- ما بايد بدانيم كه تو همه دستورات ما را تحت هرگونه شرايطي اطاعت مي كني، وارد اين اتاق شو و همسرت را كه بر روي صندلي نشسته است بكش!"
مرد نگاهي وحشت زده به او كرد و گفت :
" – حتما شوخي مي كنيد، من هرگز نمي توانم به همسرم شليك كنم."
مامور CIA نگاهي كرد و گفت : " مسلما شما فرد مناسبي براي اين كار نيستيد."
بنا براين آنها مرد دوم را مقابل همان در بردند و در حاليكه اسحه اي را به او مي دادند گفتند:
"- ما بايد بدانيم كه تو همه دستورات ما را تحت هر شرايطي اطاعت مي كني. همسرت درون اتاق نشسته است اين اسلحه را بگير و او بكش "
مرد دوم كمي بهت زده به آنها نگاه كرد اما اسلحه را گرفت و داخل اتاق شد. براي مدتي همه جا سكوت برقرار شد و پس از 5 دقيقه او با چشماني اشك آلود از اتاق خارج شد و گفت:
" – من سعي كردم به او شليك كنم، اما نتوانستم ماشه را بكشم و به همسرم شليك كنم. حدس مي زنم كه من فرد مناسبي براي اين كار نباشم،"
كارمند CIA پاسخ داد:
"- نه! همسرت را بردار و به خانه برو."
حالا نها خانم شركت كننده باقي مانده بود. آنها او را به سمت همان در و همان اتاق بردند و همان اسلحه را به او دادند:
" – ما بايد مطمئن باشيم كه تو تمام دستورات ما را تحت هر شرايطي اطاعت مي كني. اين تست نهايي است. داخل اتاق همسرت بر روي صندلي نشسته است . اين اسلحه را بگير و او را بكش."
او اسلحه را گرفت و وارد اتاق شد. حتي قبل از آنگه در اتاق بسته شود آنها صداي شليك 12 گلوله را يكي پس از ديگري شنيدند. بعد از آن سر و صداي وحشتناكي در اتاق راه افتاد، آنها صداي جيغ، كوبيده شدن به در و ديوار و ... را شنيدند. اين سرو صداها براي چند دقيقه اي ادامه داشت. سپس همه جا ساكت شد و در اتاق خيلي آهسته باز شد و خانم مورد نظر را كه كنار در ايستاده بود ديدند. او در حاليكه عرق را از پشاني اش پاك مي كرد گفت:
"- شما بايد مي گفتيد كه گلوله ها مشقی است است. من مجبور شدم مرتيكه را آنقدر با صندلي بزنم تا بميرد
[FONT=&quot] [/FONT]
 

farzad.valve

عضو جدید
خوب من نظر نميدم ..............
اما يه نظر كوچولو ميدم ...............تو دانشگاه خودمون باشه بهتر نيست؟؟؟؟؟؟؟؟
بعد پنجشنبه يه ذره بده ........
خوب فقط نگید بده
پیشنهاد بدید ، کجا ، کی
من به خاطر این گفتم دانشگاه نه چون ممکنه همه نتونن بیان تو دانشگاه
 

(sara_h)

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خوب فقط نگید بده
پیشنهاد بدید ، کجا ، کی
من به خاطر این گفتم دانشگاه نه چون ممکنه همه نتونن بیان تو دانشگاه
اول جواب خط دوم :
چرا ميشه بيايد .............
هنوز هم بعضي ها رو مي شناسم با اينكه چند ساله فارغ التحصيل شدن ميان تو دانشگاه ..........
جواب خط اول حرفتون :
قرار شد من نظر ندم ;)
 

farzad.valve

عضو جدید
اول جواب خط دوم :
چرا ميشه بيايد .............
هنوز هم بعضي ها رو مي شناسم با اينكه چند ساله فارغ التحصيل شدن ميان تو دانشگاه ..........
جواب خط اول حرفتون :
قرار شد من نظر ندم ;)
خیلی زرنگی سارا
درمورد هر دوتا نظر دادی ولی وانمود می کنی که اصلانظر ندادی
:redface:
 

farzad.valve

عضو جدید
[FONT=tahoma, new york, times, serif]مدیریت بحران [/FONT]​
[FONT=tahoma, new york, times, serif]روزي دو نفر در جنگل قدم مي زدند . [/FONT]​
[FONT=tahoma, new york, times, serif]ناگهان شيري در مقابل آنها ظاهر شد[/FONT][FONT=tahoma, new york, times, serif].
[/FONT]
[FONT=tahoma, new york, times, serif]يكي از آنها سريع كفش ورزشي اش را از كوله پشتي بيرون آورد و پوشيد [/FONT][FONT=tahoma, new york, times, serif].
[/FONT]
[FONT=tahoma, new york, times, serif]ديگري گفت بي جهت آماده نشو هيچ انساني نمي تواند از شير سريعتر بدود. [/FONT]​
[FONT=tahoma, new york, times, serif]مرد اول به دومي گفت : [/FONT]​
[FONT=tahoma, new york, times, serif] قرار نيست از شير سريعتر بدوم. كافيست از تو سريعتر بدوم [/FONT]​
 

(sara_h)

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
والا ما شنیده بودیم بچه به داییش میره به بابا ننه میره ولی بابابزرگ رو نشنیده بودیم
خوب دايي و ننه ؛بچه يكي از بابابزرگها هستن و بابا بچه بابابزرگ ديگه ...........
از اونجايي كه بابا و ننه و دايي به بابا و ننه خودشون ميرن پس نتيجه ميگيريم نوه در طي گذر از فرايند وراثت به بابابزرگ هم ميره .......
خوب خداروشكر گوشهاتون شنيدن .........
 

farzad.valve

عضو جدید
خوب دايي و ننه ؛بچه يكي از بابابزرگها هستن و بابا بچه بابابزرگ ديگه ...........
از اونجايي كه بابا و ننه و دايي به بابا و ننه خودشون ميرن پس نتيجه ميگيريم نوه در طي گذر از فرايند وراثت به بابابزرگ هم ميره .......
خوب خداروشكر گوشهاتون شنيدن .........
کم نیاری یه وقت !!
رابطه تعدی که برای همه جیز قابل تعمیم نیست خانم مهندس ؟؟؟:surprised:
 

(sara_h)

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کم نیاری یه وقت !!
رابطه تعدی که برای همه جیز قابل تعمیم نیست خانم مهندس ؟؟؟:surprised:
چرا قابل تعميمه ............... مساله وراثت مساله اي قابل تعميم هست ........
كم نميارم چون خواهرم ژنتيك خونده بابابزرگ ;)
تازه به بابابزرگم رفتم كم نميارم;)
 

(sara_h)

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
فقط یه کلمه میگم ....
میکشمت !
ااااااااااااااااااااااااا
بابايي نگي كم اوردي يه وقت كه از دستت ناراحت ميشم ..........
مهندسها جز اقشار با فرهنگ جامعه هستن ............وقتي ميشه با صحبت مساله حل كرد چرا خين و خين ريزي ؟؟؟؟؟؟؟؟؟:biggrin:
 

farzad.valve

عضو جدید
ااااااااااااااااااااااااا
بابايي نگي كم اوردي يه وقت كه از دستت ناراحت ميشم ..........
مهندسها جز اقشار با فرهنگ جامعه هستن ............وقتي ميشه با صحبت مساله حل كرد چرا خين و خين ريزي ؟؟؟؟؟؟؟؟؟:biggrin:
ما قراره همدیگر رو خلاصه ببینیم دیگه .... (طنز)
 

t.salehi

عضو جدید
کاربر ممتاز
منم بدم نمیاد بریم دانشگاه:redface:
هرچند اولش مطمین نبودم، برای راه دادن اذیت کنند!!

ولی میتونیم یک روز وسط هفته حدود ساعت 4 و 5 قرار بذاریم!!
نظرتون چیه؟
اگه هنوز بذارند میتونیم بریم بوفه پسران بالای دانشگاه
نزدیک عید یک ذره اخر هفته سخته!!!
فقط لطفا روزهای زوج بذارید;)


ولی بازم اگه تصمیم همه به بیرون باشه من مساله ای ندارم.
فقط احتمال 13 ام برام کمه
:smile:
 

t.salehi

عضو جدید
کاربر ممتاز

Clemenza

عضو جدید
بیاید اینم یه زنگ تفریح!ببینید چه هواتونو دارم!!!


لطفا چند لحظه صبر كنيد تا تصوير زير شروع به چرخيدن كند.سپس به مدت يك دقيقه به وسط تصوير خيره شويد بدون اينكه چشمان خود را حركت دهيد.آنگاه ناگهان نگاه خودرابه پشت دستتان بدوزيد.آيا زير پوستتان چيزيست؟
http://www.www.iran-eng.ir/mhtml:file://I:%5Cshare%5C%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%D9%8A%D8%B1%20%D9%81%D8%B1%D9%8A%D8%A8%D9%86%D8%AF%D9%87.mht%21http://www.tarisha.com/Links/see/1-42.gif
آيا ممكن است

ما که چیزی ندیدیم. ضمناً پنجشنبه بعد یعنی 13 اسفند من تهران نیستم

دانشگاه هم مطمئن باشید راه نمیدن
 

mojtaba_81

عضو جدید
چه سرعتی گرفته این تاپیک...
تو یه روز 10 صفحه میره...

به نظر من دانشگاه خوبه... مشکلی نداره... راه میدن... همینجوری سرتونو بندازین پایین بیاین تو... از در مکانیک... :smile:
 

mojtaba_81

عضو جدید
ما که چیزی ندیدیم. ضمناً پنجشنبه بعد یعنی 13 اسفند من تهران نیستم

دانشگاه هم مطمئن باشید راه نمیدن

چرا بابا مهندس راه میدن... یعنی من که مشکلی ندارم...
فوق فوقشم یه کارتی چیزی میگیرن راه میدن...
 

ELAHE.R

عضو جدید
چه سرعتی گرفته این تاپیک...
تو یه روز 10 صفحه میره...

به نظر من دانشگاه خوبه... مشکلی نداره... راه میدن... همینجوری سرتونو بندازین پایین بیاین تو... از در مکانیک... :smile:
ببخشيد ميون بحثتون پابرهنه ميپرم وسط ولي در مكانيك كه خيلي بيشتر گير ميدن ..البته خانمارو ميگم از نگهباني آقايون اطلاعي ندارم:razz:
 

mojtaba_81

عضو جدید
ببخشيد ميون بحثتون پابرهنه ميپرم وسط ولي در مكانيك كه خيلي بيشتر گير ميدن ..البته خانمارو ميگم از نگهباني آقايون اطلاعي ندارم:razz:

سلام...
خوش اومدی به این تاپیک مهندس...
من که راحت میرم تو از اونجا... در بانک هم خوبه... ولی در اصلی کارت میخوان حتما...
خلاصه میشه اومد تو دانشگاه...
 

مریم راد

عضو جدید
کاربر ممتاز
اون با من

اون با من

سلام
بابا این همه رفتیم دانشگاه کسی کاری بهمون نداشت.حراست به این خوبی و ماهی!!!منم اون روز نیستم اما درب اصلی مشکلی نداره.بگید خودم ببرمتون تو.بالاخره بند پ اینجا ها به درد می خوره.منم که برای دوست هر کاری می کنم اما کار بد نه ها.اگه می خواید برید خرابکاری بگید تا من تکلیفمو بدونم.:)
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا