خواهش میکنم کمکم کنید زندگیم در حال نابودیه.

وضعیت
موضوع بسته شده است.

m.abedi1986

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوستان
من مدت یک سال ونیم پیش ازدواج کردم
بامردی که عمیقا دوستش داشتم والانم دوستش دارم

همسرم مرد بسیار زحمت کش و با وفایی هستن و به شدت منو مورد لطف ومهربونی خودشون قرار میدن هرچی بخوام برام فراهم میکنن و بسیار بمن احترام میزارن

پدرشوهرم به شدت مرد مهربان ومظلومی هستن و بمن خیلی ارادت دارن
مادرشوهرم هم ادم خوبی هستن
تمام مشکل من همسر برادر شوهرم یعنی جاری بزرگ تر منه
من فقط یک جاری دارم وخواهرشوهر هم ندارم
جاری من ازمن 9سال بزرگتره .......خیاطی میکنه و به شدت بمن حسادت میکنه تاجایی که باعث بهم ریختن زندگی من میشه
راستش من اخرین فرزند خانواده وتک دختر هستم و برادرهام قبل از ازدواج خیلی روی من حساس بودن تا باادم خوبی ازدواج کنم
خداروشکرهم الان از زندگی وشوهرم خیلی راضی هستم
اما جاری من که ازهر لحاظی ازمن پاییین تره انقدر بمن حسادت میکنه که خدارو شاهد میگیرم هربار میبینمش همون شب منو شوهرم باهم دعوامون میشه
من از اون زیباترم....قد بلندتری دارم....وضعیت مالی خانواده ام خیلی بهتره....برادرهام منو همیشه ساپورت میکنن
من دانشجوهستم و اینده خوبی دارم
اما جاری من زیر دست نامادری بزرگ شده ..صورت زیبایی نداره و مادر وپدرش ازهم طلاق گرفتن
من خیلی سعی کردم که به اون نزدیک بشم ومثل خواهرنداشته ام دوستش داشته باشم اما اون دائما ابروی منو میبره

مثلا شله زرد نذری میبره دم خونه پدر ومادرم با کلی تزیین زیبا اما مادرم توش چندتا سوسک پیدا میکنن اما برای حفظ ابروی من نمیذارن پدرم بفهمه
چون پدرم خیلی روی من حساسن
ازمن پیش مادرشوهرم بدگویی میکنه.....حتی .دعا توی کیف شوهرم گذاشته بوده
حتی یکسری بامن نشست و انقدر ازشوهرم بد گفت که نزدیک بود من ازشوهرم طلاق بگیرم مثلا بمن گفته بود شوهرم قلیون میکشه و قبلا دوست دختر داشته
درحالی که بعد ازچند ماه من فهمیدم شوهرم پاکتر از این حرفاست و حتی نمیتونه به یک مورچه ازار برسونه
تو جمع منو مسخره میکنه وبلند بلند میخنده
امامن همیشه احترام شو نگه داشتم
انقد ادم پست و نظر تنگیه که حتی به لباس وشال و کفش من حسادت میکنه ومیره عین همونهارو میخره
من واقعا دیگه نمیتونم تحملش کنم
ازطرفی شوهرمو خیلی دوست دارم ازطرف دیگه زندگیم رو تموم شده فرض میکنم چون جاری من نمیزاره اب خوش ازگلوم پایین بره
نمیتونم رابطم رو باهاش قطع کنم چون پدرشوهر ومادرشوهم ناراحت میشن اما بااین وضع هم نمیتونم دیگه ادامه بدم

خواهش میکنم منو راهنمایی کنید وبگید چکارکنم....
من هربار که این موضوعات رو باشوهرم مطرح کردم فقط منو بوسیدن واظهار شرمندگی کردن وخواستن که تحمل کنم
اما من واقعا تحملم تموم شده تروخدا بگید با این ادم حسود چکارکنم.....ابرو و زندگیم درخطره
اگه همسرتون آدم خوبیه بایدخوبیشو باحمایت ازشماتکمیل کنه واین ماجراروبرای همیشه تموم کنه.
بایداین موضوع روازطریق همسرتون حل کنین.
 

nazi jooon

کاربر فعال مهندسی کشاورزی ,
کاربر ممتاز
مگه ادم با جاریش به خوشبختی وارامش میرسه؟

اگه جاریش اذیت نمیکرد که ایشون به خاطر آرامش زندگیش الان اینجا نبودن!
اگه منظورت اینه که قطع رابطه کنن که این خودش متعاقبا موجب دردسرای بیشتری میشه!
 

fateme_003

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگه جاریش اذیت نمیکرد که ایشون به خاطر آرامش زندگیش الان اینجا نبودن!
اگه منظورت اینه که قطع رابطه کنن که این خودش متعاقبا موجب دردسرای بیشتری میشه!
من نمیگم کامل قطع رابطه کنن من میگم لزومی نداره هر روز همو ببینن وبشینن گل بگن وگل بشنون....من میگم رابطشونو کمتر کنن اصلا هم روشون حساس نباشن اگه هم جاریشون حرفی زدن یه لبخند بزنه واز کنارش رد بشه لزومی نداره بشینه باهاش درد دل کنه خو
 

nazi jooon

کاربر فعال مهندسی کشاورزی ,
کاربر ممتاز
من نمیگم کامل قطع رابطه کنن من میگم لزومی نداره هر روز همو ببینن وبشینن گل بگن وگل بشنون....من میگم رابطشونو کمتر کنن اصلا هم روشون حساس نباشن اگه هم جاریشون حرفی زدن یه لبخند بزنه واز کنارش رد بشه لزومی نداره بشینه باهاش درد دل کنه خو
خب من نظرم اینه که اون قدم اول رو که گفتم ایشون امتحان کنن اگه نتیجه نگرفتن راههای بعدی رو امتحان کنن.ما که رفتیم.در پناه حق
 

queen72

عضو جدید
اخه گفتن من سعی میکردم خودمو بهشون نزدیک کنم ومثل خواهر نداشتم دوسشون داشتم...نمیدونم خودشون باید بیان تو این مورد نظر بدن

صحبت گاهی میکردیم.....اما درد ودل نه اصلا ادم قابل اعتمادی نبود چون میشنیدیم ازگوشه وکنار که از زندگی من همه جاحرف میزنه
فکرنمیکنم بتونم بهش نزدیک بشم و بهش بگم دوست دارم
دیگه حس تنفر بین ما خیلی وقته ریشه دوونده
 

مبینا جون

عضو جدید
کاربر ممتاز
فقط قطع رابطه کن..........گوربابای حرف بقیه.........زندگی خودتو نجات بده..........این ادمها درست بشو نیستن........کسی که یک سال ونیمه داره بهت حسادت میکنه یک شبه با یک دوست دارم درست نمیشه........
من فکرمیکنم اتفاقا بدتر هم میکنه.......
زندگی خودت وشوهرتو حفظ کن با جاریتم قطع رابطه کن هرجاهم مجبور شدی ببینیش اصلا بهش محل نده
 

etnn

عضو جدید
کاربر ممتاز
به نظر من رابطتتو باهاش کمتر کن ، اصن برات مهم نباشه ، اگه جلوش عکس العملی نشون بدی که بفهمه ناراحت شدی ، یا بفهمه به خونواده شوهرت گفتی بیشتر اذیتت میکنه به نظرم.....

رابطتتو کمتر کن ، اما همون مواقع کمی هم که باهاش برخورد داری ،کاملا معمولی باش --مهربون ، عکس العمل بدی داشته باشی باز اون بدتر میکنه!!

منم یه دوست(!) داشتم همین شکلی بود ، همه جا بدگویی منو میکرد ، عقده ای بود! چشم دیدن پیشرفته منو نداشت ، باهاش ارتباطمو خییلی کم کردم ، اگه ببینمش باهاش معمولی برخورد میکنم اما ارتباطمو باهاش خییلی کم کردم ، اصن راحت شدم :دی
البته ایشون که جاریتونن خوب مسلما مجبورید یه زمانهایی باهاش رابطه داشته باشین .... اون زمانهارو معمولی باشید باهاش ...
اینی هم که بچه ها میگن بهش بگی دوسش داری و اینا راهیه که جواب میده ولی صبر زیادی میخواد ، شاید اولاش خسته شی ولی بالاخره بعد یه مدت جواب میده ....... دیگه انسانه قلب و احساس داره ... سنگم باشه نرم میشه بعد یه مدت .... اگه صبرت زیاده این راهو برو به نظرم...
 
آخرین ویرایش:

nazliii

مدیر مهندسی برق مخابرات - متخصص نیمه هادی
فعلا زیاد بهش رو نده
اصلا محلش نزار
کم کم همه میفهمن اخلاقشو
ما هم یه مشکلی مثل همین داشتیم
اما بعد دو سال دستش برا همه رو شد
 

emperatoretanhai

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوست عزیز سلام تو سعی کن زندگینو به خوبی نگه داری چون خانواده تو از اونا جداست اگه دیدی خیلی داره اذیتت میکنه روابط خونوادگیتونو باهاشون ضعیف کن اگه دیدی جواب داد بازم کمترش کن
حسادتش بخاطر خوبیا و امتیازاتیه که تو داری
 

tala1988

عضو جدید
به نظر من بهترین کار اینه که باهاشون خوب برخورد کنین و جواب توهین هاشو ندین چون نباید شخصیت خودتون و پایین بکشین و در مقابل نسبت به کارش کاملا بی اعتنا باشین(یعنی بهش بفهمونین که براتون در حده در و دیوار و .... می مونه نه بیشتر) و مطمئن باشین با این روش دچار سوختگی درجه 3 می شه شک نکن;)
 

melodi88

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
جسارت نباشه ولی بنظرم خدتونا خیلی بالا می گیرید که مگید پولدارتری و خوشگل ترید و....بنظرم اول خودتون
 

havij139

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوست گلم تو زندگیتو بخاطر یه ادم بی ارزش از دست نده مطمئن باش اون اینکارو میکنه که تو زندگیت خراب بشه پس با کوچیکترین مشکلت با همسرت یاخانوادش اون خوشال میشه همیشه سعی کن خودتو خوشبخترین ادم جلوش جلوه بدی
من یه دوست داشتم که اونم همین مشکلو داشت با شوهرش حرف زد و وقتی شوهرش دید حق با اونه به مادر وپدرش قضیه رو گفت و بعدشم ارتباطشو با پدر مادرش کمتر کرد و مواقعی میرفتن خونه مادر شوهرش که مطمئن بودن جاریش اونجا نیست و حتی تو جمع هم اگه بود سعی میکرد کم محلی کنه بهش
شما هم مواظب رفتارت باش ممکنه از روی نجابتت سکوت کنی ولی گاهی سکوت بهترین عکس العمل نیست
توکل به خدا باشه

فقط قطع رابطه کن..........گوربابای حرف بقیه.........زندگی خودتو نجات بده..........این ادمها درست بشو نیستن........کسی که یک سال ونیمه داره بهت حسادت میکنه یک شبه با یک دوست دارم درست نمیشه........
من فکرمیکنم اتفاقا بدتر هم میکنه.......
زندگی خودت وشوهرتو حفظ کن با جاریتم قطع رابطه کن هرجاهم مجبور شدی ببینیش اصلا بهش محل نده


دقیاق همینه

---------------------------------------------------------------------------------------------------------


مطمئن باش بهترین راه همینه.. این جور آدما عمرا اگه عوض بشن.. حتی اگه یه روزی هم باهات خوب بشن مطمئن باش یه نقشه ای دارن و دیر یا زود زهرشونو میریزن

ادم دیوونه نیست که با این جور آدما رفت و آمد کنه... جاری که فامیل نمیشه:دی... اکثر جاری ها معمولا حس حسادت زیادی دارن و چارش اینه که هیچوقت باهاشون گرم نگیرید ولی اینطور که شما میگی باید قطع رابطه کنید.. و چون همسرتون درک میکنه هیچ اشکالی نداره.. بابا من جای شما بودم و پشت سر همسرم دروغ میگفت به خدا چاغو رو برمیداشتم و میکشتمش.. قطع رابطه که کمترین کاره... مگه سرتون الکی درد میکنه که می خواید با یه ادم بی عقل رفت و آمد کنید:دی( البته ببخشیدا جسارته پشت سر جاریتون اینطوری حرف میزنم:دی)

و اینکه من اگه یه روزی بفهمم زن خودم از این ورد و جادو ها استفاده می کنه یا طلاق میدمش یا کلا باهاش سرد برخورد میکنم.. دیگه جارییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی که دیگه جای خود داره

فقط این مهمه که همسرتون آدم خوبیه و درک می کنه
با جاریتون کلا قطع رابطه کنین...
سعی کنید خونه ی پدر و مادر شوهرتون زمانی برید که اون جاریتون نیست
ولی اگه سالی یک بار این اتفاق افتاد یه گوشه بشینید و کم صحبت کنید و گرم نگیرید..

و بیشتر اینجا وظیفه ی همسرتونه که باید یه کاری بکنه و به مادر و پدرش بگه و ازشون غذر بخواد که نمی تونه بره خونه ی برادرش و اینکه موقعی که جاریشون بودن شما ممکنه سرد برخورد کنین
همسرتون به نظرم باید همه چی رو از اول تا آخر بگه.... من که بودم میگفتم.. پدرو مادرم هستن... غریبه که نیستن.. خیلی ریلکس:دی
ولی خو شما هم میتونید بعضیی وقتا جلوی همسرتون یا حتی تنهاید شروع کنید به صحبت کردن و بهشون بگید که چرا رابطتون کمرنگ شده... بگید خووو

و کلا آدم تا آخر عمر می خواد با همسرش زندگی کنه
حتی اگه همه دوسمون داشته باشن ولی هیشکی مث هسمر نیست که باید تا آخر با اون باشی و خوشبختیتون وابسطه به همسره.. پس هیچ کس جز همسرتون واسطون مهم نباشه... و سعی کنید راهی رو انتخاب کنید که هر دو تاتون توش احساس امنیت و آرامش کنید

-------------------------------------------------------------------------------------------------------
و اینکه خیلی خوبه که آدم خودشو بالا بگیره.. :دی.
بعضی ها هیچ نقطه ی مثبتی ندارن ولی اتگار از دماغ فیل افتادن.. آدم میبینه 4 تا شاخ درمیاره
ولی چه اشکالی داره آدمی که نکات مثبتی داره از خودش تعریف کنه... البته نه اینکه این اعتماد به نفس تبدیل به کاذبش بشه
ولی خو وقتی واقعا بعضی خصوصیاتتون بهتره از دیگرون این یه امتیازه که باید به نحو احسن ازش درست استفاده کنین...
هرچند که کاملا واضح و مشخصه و از شخصیت شما معلومه که هییییییییییییییچ وقت جلوی جاریتون از خودتون تعریف نکردین و فقط اینجا اومدید و برای شفاف سازی ودرک بهتر اینهارو گفتید....
 

toraj_reza63

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این واقعا یکی از مشکلات بزرگ جامعه ماس
تمایل ب حس ترحم برای جلب نظر محبت دیگران
ظاهرا هم باب شده ک ی نام کاربری جدید ساخته بشه و داستان هم باش بارگذاری بشه
قبلی ک شوهر می خواس هم از همین شیوه استفاده کرد
شاید نظرم رو بدبینانه برداشت کنن دوستان اما صادقانه بگم نویسنده خود این پیام کلی ایراد تو حرفاش هست
از اینگه خودشو مثل کوزت معرفی می کنه خودشو ادم پاکی معرفی می کنه و با استفاده از ادبیاتی مثل ایشون برای همسرش می خواهد بگه مودبه
اما ایا ادمی با این خصوصیات می تونه بگه ک من از دیگری برترم با اون مشخصات خنده داری ک برای برتریش اعلام کرد.
یا داستان سوسک رو اگه اون دیده ک سوسکی اون خانم انداخته چرا همون موقعه جلوشو نگرفته اگرم ندیده ک از کجا می دونه
این خطاب ب بقیه دوستا می گم ن نویسنده این پیام
من فکر می کنم اکثر شما باید دهه های 70 باشید و کم تجربه
احازه ندید یکی دو تا پیامی ک نویسنده اون مشخص نیست ب بازیتون بگیره
جامعه هم مثل همینه
من شخصا یکبار خام این حرفا شدم تو 21 سالگی و اون بابا هم همین حرفا رو می زد پدر ندارم بعدم ی مدتم مادرش مرد مواوری کیف طلا هاشو برد برادراش کتکش می زدن...بعد ها فهمیدم ب اعتراف خودش همه این قبل حرفاش دروغ بود.
احساس خوبه اما نگذارید باش بازی کنند این ادم ها
 

negin jo0on

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگه امکانش هست برید یه شهر دیگه...
یا ارتباطتون رو خیلی کم کنید..
 

havij139

عضو جدید
کاربر ممتاز
این واقعا یکی از مشکلات بزرگ جامعه ماس
تمایل ب حس ترحم برای جلب نظر محبت دیگران
ظاهرا هم باب شده ک ی نام کاربری جدید ساخته بشه و داستان هم باش بارگذاری بشه
قبلی ک شوهر می خواس هم از همین شیوه استفاده کرد
شاید نظرم رو بدبینانه برداشت کنن دوستان اما صادقانه بگم نویسنده خود این پیام کلی ایراد تو حرفاش هست
از اینگه خودشو مثل کوزت معرفی می کنه خودشو ادم پاکی معرفی می کنه و با استفاده از ادبیاتی مثل ایشون برای همسرش می خواهد بگه مودبه
اما ایا ادمی با این خصوصیات می تونه بگه ک من از دیگری برترم با اون مشخصات خنده داری ک برای برتریش اعلام کرد.
یا داستان سوسک رو اگه اون دیده ک سوسکی اون خانم انداخته چرا همون موقعه جلوشو نگرفته اگرم ندیده ک از کجا می دونه
این خطاب ب بقیه دوستا می گم ن نویسنده این پیام
من فکر می کنم اکثر شما باید دهه های 70 باشید و کم تجربه
احازه ندید یکی دو تا پیامی ک نویسنده اون مشخص نیست ب بازیتون بگیره
جامعه هم مثل همینه
من شخصا یکبار خام این حرفا شدم تو 21 سالگی و اون بابا هم همین حرفا رو می زد پدر ندارم بعدم ی مدتم مادرش مرد مواوری کیف طلا هاشو برد برادراش کتکش می زدن...بعد ها فهمیدم ب اعتراف خودش همه این قبل حرفاش دروغ بود.
احساس خوبه اما نگذارید باش بازی کنند این ادم ها

دوسته عزیز راستش اصلا برای من مهم نیست که نویسنده یا استارتر این نوع تاپیک ها درست میگه را دروغ
هیمچوقت هم درگیری احساسی پیدا نمی کنم با این جور تاپیک ها و مشاوره ها

و بیشتر به این خاطر در تالار مشاوره یا گفتگوی آزاد متن میذارم که مطمئنم و احتمال میدم این داستان یک روی ممکنه واسه یکی پیش بیاد مثلا 5 سال دیگه... بعد اون فرد توی 5 سال دیگه میاد تو این سایت و این تاپیک رو می خونه و میبینه که داستانش شبیه داستان خودشه
همون طور که اگه من سوالی و یا مشکلی داشته باشم تو نت سرچ می کنم و میبینم یه همچین مطلبی رو که ممکنه به دردم بخوره و بعد میبینیم تاریخ ارسال این تاپیک مال 4 سال پیشه ولی مهم نیست.. مهم اینه که اونموقع به درد من می خوره

پس اصلا براتون مهم نباشه که این اتفاق واسه ستارتر افتاده یا نه
واینکه صحبتاش ضد و نقیض داره یا نه.. و دنبال سوتی نباشید.. اصل مطلب رو بفهمید و فک کنید شاید این اتفاق واسه یکی بیوفته و شما می تونید یه مشورتی بدید... همین
و یا اینکه ممکنه یکی الان هنوز ازدواج نکرده باشه ولی این داستان هارو می خونه و با نظرات و نجربیات و خصوصیات اخلاقی بچه ها آشنا میشه و اگه در آینده همچین مشکلی واسش پیش اومد میدونه که باید چیکار کنه

صرفا این مشاوره ها برای صاحبت تاپیک نیست.. من که 30 درصد واسه استارتر متن تایپ میکنم


و در ضمن هرکی بگه همچین اتفاقی هیچ وقت واسه یکی پیش نمیاد یک دروغه
من خودم 2 تا پسرخاله هم که تو شهر خودمون زندگی میکنن و 4 ساله با دوست دختر هاشون ازدواج کردن همین مشکل رو دارن
الان هم با هم ارتباطشون نزدیک به صفره جر وقتی که روز پدر و یا مادر ویا عید و غیره میشه که میرن خونه ی پدر و مادرشون

باور کن سر چهره.. قد.... خوش هیکلی.. سر لباس....سر طلاهایی که طرف داره. ..سر مهریه !!.. سر تحویل گرفتن همسرشون جلوی جمع و یا تعریف کردن مادر شوهر از یکی.... اصن یه وضعی.... م باور کن... حالا ایشالله واسه هیشکی پیش نیاد
خالم میاد واسه مادرم تعریف میکنه منم ناخواسته گوش میدم صحبتاشونو:دی... و مشکلاتی که با خالم هم دارن دیگه به کنار
اولش ادم بخاطر حرمت فامیلی هیچی نمیگه.. حتی به همسرش هم هیچی نمیگه و سعی می کنه مشکل خودشو خودش رفع کنه.. ولی دیگه وقتی طرف خیلی عقده ایه دیگه نمیشه کتمان کرد...
 
آخرین ویرایش:

toraj_reza63

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نظرت محترم اما ایراد دقیقا همین چیزیه ک من روش تاکید دارم
همین ک کسی مشکل داره و میاد مگرده برا زندگیش بخواهد توی نت حرف 4 تا ادم مثل من و شما رو بخونه ک مشخص نیس ک کی هستیم و چی میگیم
این اون سادگیه ک من میگم نباید اجازه داد دستخوش بشه.
دوس من نباید گذاشت انقدر بیکار بود ک کار ب اینجا کشیده بشه ک هر کسی ب خودش اجازه بده تو هر زمینه ای دخالت کنه و نظر هر کسی روش تاثثیر داشته باشه.
من اگر نظرمم هم میگم از اون دید می گم ک درگیر مسایل پوچ ادم نشه
شما درس میگی گم نیسن اما باید ادم خودشو درگیر کنه اگر بیکاره
بیکاری بد دردیه
دو تا ادم بیکار رو مقایسه ک یکی روزنامه ورزشی می خونه یکی فقط صفحه حوادث
اینا دونیا رو دو جور تعریف می کنند.
ادمیم ک برای مشکلاتش تو نت دنبال راه کار می گرده هیچ وقت نمی تونه ازش خلاص شه. تو این حالت بدون منبع
موفق باشی
 

havij139

عضو جدید
کاربر ممتاز
نظرت محترم اما ایراد دقیقا همین چیزیه ک من روش تاکید دارم
همین ک کسی مشکل داره و میاد مگرده برا زندگیش بخواهد توی نت حرف 4 تا ادم مثل من و شما رو بخونه ک مشخص نیس ک کی هستیم و چی میگیم
این اون سادگیه ک من میگم نباید اجازه داد دستخوش بشه.
دوس من نباید گذاشت انقدر بیکار بود ک کار ب اینجا کشیده بشه ک هر کسی ب خودش اجازه بده تو هر زمینه ای دخالت کنه و نظر هر کسی روش تاثثیر داشته باشه.
من اگر نظرمم هم میگم از اون دید می گم ک درگیر مسایل پوچ ادم نشه
شما درس میگی گم نیسن اما باید ادم خودشو درگیر کنه اگر بیکاره
بیکاری بد دردیه
دو تا ادم بیکار رو مقایسه ک یکی روزنامه ورزشی می خونه یکی فقط صفحه حوادث
اینا دونیا رو دو جور تعریف می کنند.
ادمیم ک برای مشکلاتش تو نت دنبال راه کار می گرده هیچ وقت نمی تونه ازش خلاص شه. تو این حالت بدون منبع
موفق باشی

آدم عاقل اونیه که نظرات همه رو میشنوه...( تو همین تاپیک خیلی ها گفتن که بیشتر سازش کن و خیلی ها گفتن قطع رابطه کن) و بعد خودش با توجه به موقعیت خودش و فکر خودش تصمیم میگیره چیکار کنه.. ممکنه نظریباشه که اون استارتربهش حتی فکر هم نکرده باشه ولی با خوندن نظرات دیگرون بهش برسه....

وگرنه تالاری به اسم تالار مشاوره وجود نداشت و فقط تاپیک های کپی پیست ی وجود داشت
و اینکه آدم نظرات دیگرون رو می خونه و با روحیات و تفکرات دوستاش آشنا میشه و بهتر می تونه دوستاشو بشناسه



واسه چی میگن حرف پدرو مادرت رو گوش کن
چون اونها تجربیاتشون بیشتره.. اونها تحصیلات عالیه ندارن و دفتر مشاوره هم ندارن
ولی از دیده ها وشنیده ها وتجربیات دیگرون درس عبرت گرفتن و بعد این تجربیات رو به ما منتقل می کنن
تجربه های هر کس هم متفاوته ولی ما هم می تونیم تا حدودی این تجربیات رو در اختیار دیگرون بذاریم
ما هیچ وقت در موقعیت دیگران نیستیم و فقط خود استارتره که باید با توجه به موقعیتی که داره انتخواب کنه.. از ما میپرسه.. از پدورمادرش می پرسه.. از همسرش میپرسه.. بعد یه جواب مطلوب پیدا میکنه.. اگه قضیه خیلی بد بود پیش مشاور هم میره

و اینکه بیشتر بچه های تالار مشاوره نظرات دیگرون رو پوچ نمیدونن .. چون همچین اتفاقاتی یا واسه اطافیانشون افتاده یا واسه یکی دیگه ممکنه بیوفته... بعد چون خودشون یکمی ممکنه تجربه داشته باشن میان و 2 تا جمله هم می گن.. بهتره از اینکه برن تو تالار زنگ تفریح و به نفر قبلیشون تیکه بندازن:دی.. البته اون هم خوبه... هرچیزی حسن خودشو داره.. نگران احساس بچه ها نباش اونا بچه نیستن و از این جور چیزا ناراحت نمیشن و اگه هم بشن باز یه درس عبرتی میگیرن و جامعشونو بهتر میشناسن... شاید استارتر دروغ بگه ولی مگه همچین چیزهایی وجود نداره تو ایران؟ واقعا نداره؟

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

بعد شما گفتی نباید به دیگران و داستان هاشون اعتماد کرد و گول حرفاشون رو خورد.. و نذاریم که مارو بازی بدن... بحث شما این بود.... و نگران گول خوردن ما بودید و سعی در حقیقت نداشتن ماجرا و مسخره کردن داستان رو داشتید و من گفتم همچین داستانی پیش میاد حالاواسه استارتر نباشه بلکه واسه یکی دیگه..................... نه اینکه نباید استارتر مشاورش رو بیاره تو دنیای مجازی و به نظرات بچه ها اکتفا کنه.. شما کلا حرفاتون رو تغییر دادید ها:)
 

گلبرگ نقره ای

کاربر فعال تالار زبان انگلیسی ,
کاربر ممتاز
سلام دوستان
من مدت یک سال ونیم پیش ازدواج کردم
بامردی که عمیقا دوستش داشتم والانم دوستش دارم

همسرم مرد بسیار زحمت کش و با وفایی هستن و به شدت منو مورد لطف ومهربونی خودشون قرار میدن هرچی بخوام برام فراهم میکنن و بسیار بمن احترام میزارن

پدرشوهرم به شدت مرد مهربان ومظلومی هستن و بمن خیلی ارادت دارن
مادرشوهرم هم ادم خوبی هستن
تمام مشکل من همسر برادر شوهرم یعنی جاری بزرگ تر منه
من فقط یک جاری دارم وخواهرشوهر هم ندارم
جاری من ازمن 9سال بزرگتره .......خیاطی میکنه و به شدت بمن حسادت میکنه تاجایی که باعث بهم ریختن زندگی من میشه
راستش من اخرین فرزند خانواده وتک دختر هستم و برادرهام قبل از ازدواج خیلی روی من حساس بودن تا باادم خوبی ازدواج کنم
خداروشکرهم الان از زندگی وشوهرم خیلی راضی هستم
اما جاری من که ازهر لحاظی ازمن پاییین تره انقدر بمن حسادت میکنه که خدارو شاهد میگیرم هربار میبینمش همون شب منو شوهرم باهم دعوامون میشه
من از اون زیباترم....قد بلندتری دارم....وضعیت مالی خانواده ام خیلی بهتره....برادرهام منو همیشه ساپورت میکنن
من دانشجوهستم و اینده خوبی دارم
اما جاری من زیر دست نامادری بزرگ شده ..صورت زیبایی نداره و مادر وپدرش ازهم طلاق گرفتن
من خیلی سعی کردم که به اون نزدیک بشم ومثل خواهرنداشته ام دوستش داشته باشم اما اون دائما ابروی منو میبره

مثلا شله زرد نذری میبره دم خونه پدر ومادرم با کلی تزیین زیبا اما مادرم توش چندتا سوسک پیدا میکنن اما برای حفظ ابروی من نمیذارن پدرم بفهمه
چون پدرم خیلی روی من حساسن
ازمن پیش مادرشوهرم بدگویی میکنه.....حتی .دعا توی کیف شوهرم گذاشته بوده
حتی یکسری بامن نشست و انقدر ازشوهرم بد گفت که نزدیک بود من ازشوهرم طلاق بگیرم مثلا بمن گفته بود شوهرم قلیون میکشه و قبلا دوست دختر داشته
درحالی که بعد ازچند ماه من فهمیدم شوهرم پاکتر از این حرفاست و حتی نمیتونه به یک مورچه ازار برسونه
تو جمع منو مسخره میکنه وبلند بلند میخنده
امامن همیشه احترام شو نگه داشتم
انقد ادم پست و نظر تنگیه که حتی به لباس وشال و کفش من حسادت میکنه ومیره عین همونهارو میخره
من واقعا دیگه نمیتونم تحملش کنم
ازطرفی شوهرمو خیلی دوست دارم ازطرف دیگه زندگیم رو تموم شده فرض میکنم چون جاری من نمیزاره اب خوش ازگلوم پایین بره
نمیتونم رابطم رو باهاش قطع کنم چون پدرشوهر ومادرشوهم ناراحت میشن اما بااین وضع هم نمیتونم دیگه ادامه بدم

خواهش میکنم منو راهنمایی کنید وبگید چکارکنم....
من هربار که این موضوعات رو باشوهرم مطرح کردم فقط منو بوسیدن واظهار شرمندگی کردن وخواستن که تحمل کنم
اما من واقعا تحملم تموم شده تروخدا بگید با این ادم حسود چکارکنم.....ابرو و زندگیم درخطره

دعای علقمه رو بخونید و بسپریدش به خدا . همین و بس ...
آدمای زیادی روحشونو با این چیزا خراب می کنن که گاهی خیلی به ما نزدیک می شن .. اونقدر که احساس نفس تنگی می کنیم .. اما یه خدا هست که از همه بالاتره ... توکل کنید... و اینکه سعی کنید تا اونجا که ممکنه از این آدم دوری کنید .. پیش چشمش نباشید ...
 

آداک70

عضو جدید
وای خدا این دیگه چجور آدمیه.
خب نمیشه که شما فقط تحمل کنی وتماشاش کنی که.باید از خودت دفاع کنی دیگه.
این جور آدما اگه بخوان قصد زندگی کسی رو بکنن میکنن.
من جات بودم زودتر دست وپاشو از زندگیم جمع وجور میکردم تا زندگیم آروم بگیره
مگه زندگیتو از سر راه پیدا کردی؟ اصلا جابجا بشین مسافتتون رو دور کنید.رفتامد رو هم کم کنید قطع نکنید...
توجمع بلند بلند بهش بگو اشتباهشو بذار بفهمه.انقد ساکت موندی سواستفاده کرده.
سکوت ومدارا مال ادمیه که بفهمه وپی به اشتباهش ببره.نه کسیکه ذاتا پلیده...یادت نره ذات بد نیکو نگردد....
 

toraj_reza63

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از اخر میگم
گول خوردن از نظر من یعنی اگر من این داستان رو بگم بعد اخرش بگم ک دروغ بود همه اونایی ک جز شما ک 70 درصد برای ادم های 5 سال دیگه می نویسی، اکر چیزی ننوشتن؛ گول خوردن
گول خوردن یعنی برداشت اشتباه
یعنی من خودمو جای ادمی قرار میدهم ک اصلا براش این اتفاق نیفتاده و بعد یه چیزی می نویسم
من فکر کنم اگر کسی وجدان داشته باشه با کمی احساس، وقتی خودشو توی این وضع قرار بده ناراحت میشه
چرا باید نارحت شد وقتی مطمئن نیستیم ک حقیقت داره
دوم
درخصوص تحربه میگی
نصیحت کننده دو مشخصه باید داشته باشه
یا علم اون موضوع رو داشته باشه یا تجربه
اون پدر مادری ک گفتی تجربه رو دارن و اون روانپزش علمش
من وشما هر چی بگیم پوچه..ن بار علمی داری ن من مجرد می تونم خودمو متاهل جلوه بدم ک بعد بخواهم بگم اگه جای شما بودم.
مپه اینگه بخواهیم تجربه دیگران رو منقل کنیم ک این از نظر من خیلی اشتباه چون اول کاربری بنام هویج برای من هویتش مشخص نیس و تازه داره میگه کسی دیگه اینطور بوده ک هویت اونم مشخص نیس.
من قبول دارم انقدر ادم ساده هست م همین حرف ها رو قبول می کنه و از روی سادگی و صداقت نصیحت می کنه و همینطور ادم ساده هست ک نشناخاه حرف های ادم های ساده ای ک اینجا نوشته شده رو قبول می کنه
ینی ی داستانی ک از پایه ایراد داره دو دسته ادم رو تخت تاثیر قرار میده یکی اونایی ک می نویسن یکی اونایی ک 5 سال دیگه می خونن.
ادم عاقل هم نظری رو میشنوه ک منبع نظر دهندش مشخص باشه، اونیکه شما گفتی ادم ساده اس ن عاقل

اصولا من شخصا اعتقاد دارم تالار مشاوره باید حای تخصصی باشه برای نظر دادن بقول شما مثل تالار تقریح نباشه یعنی کسی بنام مدیر تالار باید بگه دوس عزیز این داستان شما جواب داره قلان روانشناس در قلان کتاب میگه ...
ن من و شمایی ک ...
 

آداک70

عضو جدید
من تازه عقد کردم.اما اینو صادقانه میگم اگه ببینم کسی داره زندگیمو تهدید میکنه پست تر از پستم اگه اونو به آتیش نکشم.من کسیوکه به زندگی وشوهرم نزدیک شه به اتیش میکشم.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا