خلاصه ای از مباحث مختلف مدیریت پروژه (مقدماتی)

ahmad-mas

عضو جدید
با سلام خدمت همه دوستان
در این تاپیک قصد دارم خلاصه ای از مباحث مختلف مدیریت پروژه به صورت آیتم وار در سطح مقدماتی ارسال نمایم. لازم به توضیح است این مطالب حاصل یادداشت های بنده در دوره مدیریت پروژه مقدماتی مربوط به شرکت Primlearn که در داخل کشور توسط مگفا ارائه می شود است.
-----------------------------------------
مدیریت پروژه – بخش اول
پروژه چیست؟
1- هدف در این قسمت این است که بتوانیم ویژگی‏های یک پروژه را تشخیص دهیم.
2- سه دلیل افزایش میزان فعالیت‏های پروژه محوری در محیط کار عبارتند از :
· کارگروهی
· سرعت تغییر و تحول
· استقلال بیشتر
در حقیقت این سه مورد باعث شده اند که بسیاری از کارمندان یک شرکت نیاز داشته باشند تا در زمینه مدیریت پروژه به کسب مهارت بپردازند چیزی که در قدیم به شخص مدیر پروژه اختصاص پیدا می‏کرد.
3- پروژه ها از لحاظ حجم و نوع با یکدیگر تفاوت‏های فراوانی دارند ولی همه آنها در داشتن ویژگی‏های یک پروژه مشترک هستند.
4- تعریف پروژه : پروژه مجموعه ای از فعالیت‏های منحصر به فرد و غیرتکراری است که منجر به تولید محصول و یا خدمات محسوس و قابل رویت می‏شود.
5- بنابراین ویژگی‏های یک پروژه را می‏توان در دو مورد زیر خلاصه کرد:
· الف ) منحصر به فرد بودن (Unique) و غیرتکراری بودن
· ب ) نتایج محسوس و قابل رویت
6- اولین ویژگی یک پروژه این است که پروژه مجموعه ای از فعالیت‏های منحصر به فرد و غیرتکراری است. ویژگی منحصر به فرد بودن یک پروژه به این معنی است که هر پروژه دارای اهداف و نتایج منحصر به فرد می‏باشد و شامل فعالیت هایی است که قبلا انجام نشده اند. غیرتکراری بودن نیز به این معنی است که هر پروژه چهارچوب زمانی مشخصی دارد.
7- برخلاف فعالیت‏های جاری که شامل مجموعه ای از فعالیت‏های تکراری و غیرتکراری هستند پروژه ها دایمی و همیشگی نیستند.
8- نمونه یک فعالیت جاری : تهیه گزارش مالی در پایان هر سال توسط بخش مالی شرکت
9- نمونه یک پروژه : ساخت یک نیروگاه گازی در یک منطقه مشخص
10- ویژگی دوم یک پروژه این است که پروژه محصول و یا خدمات محسوس و قابل رویت ارائه می‏کند که به آن نتیجه می‏گوییم. در واقع نتایج محسوس و قابل رویت، نشانگر اتمام موفقیت آمیز یک پروژه می‏باشند.
11- این ویژگی پروژه به ما کمک می‏کند که بتوانیم ارزیابی درستی از حصول یا عدم حصول به اهداف پروژه داشته باشیم.
12- نتایج پروژه معمولا محصولات تولید شده یا موارد قابل تحویل پروژه می‏باشند.
13- فاز : پروژه‏های به نسبت حجم و نوع فعالیت ها می‏توانند به فازهای مجزا با نتایج خاص هر فاز تقسیم شوند. مثلا ساخت یک نیروگاه تولید برق می‏تواند شامل فازهای امکان سنجی، مهندسی، تامین تجهیزات، اجرا و تحویل باشد. به نحوی که هر کدام از این فازها محصولات خاص خود را ارائه دهند.
14- چرخه حیات پروژه : چرخه حیات به طور کلی مشخص می‏کند که در هر فاز پروژه، باید چه کارهایی توسط چه کسانی انجام شوند.
15- برنامه پروژه : اصطلاحی است که در مدیریت پروژه برای تشریح وضعیت پروژه مورد استفاده قرار می‏گیرد.
 

ahmad-mas

عضو جدید
مدیریت پروژه – بخش دوم
پنج فرآیند اصلی مدیریت پروژه:
1- هر پروژه ساده یا پیچیده پنج فرآیند اصلی زیر را دارد:
· آغاز
· برنامه ریزی
· اجرا
· کنترل
· اتمام
2- فرآیند آغاز یک پروژه مشخص می‏کند که چه کاری قرار است انجام شود. این فرآیند بسته به سادگی یا پیچیدگی پروژه ممکن است از رسمیت کمتر یا بیشتری برخوردار باشد ولی به هر حال بهتر است آغاز پروژه همواره به صورت مکتوب باشد.
3-
در فرآیند برنامه ریزی، مدیر پروژه باید دو امر مهم را مشخص کند:
· الف) نتیجه ای که باید به آن دست یافت
· ب) نحوه دستیابی به نتیجه به طور دقیق
4- برنامه ریزی شامل مشخص نمودن یک هدف خاص، تعیین اهداف و منابع مورد نیاز برای انجام فعالیت‏های مربوطه و نحوه رسیدن به هدف ، قبل از شروع پروژه است.
5- در هنگام برنامه ریزی یک پروژه باید به چهار مورد زیر توجه کرد:
· هدف
· فعالیت ها
· نیروی انسانی
· منابع
6- در صورت عدم وجود برنامه ریزی قبل از شروع پروژه احتمال بروز مشکلاتی در مدیریت آن زیاد است مثلا ممکن است در وسط پروژه متوجه شوید که مدت زمان لازم برای اجرای آن دو برابر مدت زمان پیش بینی شده است یا دقیقا در زمانی که به یک کارشناس کلیدی نیاز دارید متوجه می‏شوید او مشغول کار در پروژه دیگری است.
7- اجرا، فرآیندی است که در حین انجام فعالیت ها طبق طرح پروژه اجرا می‏شود.
8- با شروع فرآیند اجرا، فرآیند برنامه ریزی به صورت کامل متوقف نخواهد شد چون براساس اطلاعات جدید باید برنامه مجددا تنظیم شوند.
9- برای اجرای یک پروژه به صورت موفقیت آمیز لازم است که اطلاعات در زمان لازم و به صورت صحیح به افراد مناسب ارائه شوند.
10- فرآیند کنترل، مستلزم کنترل پیشرفت پروژه، مقایسه آن با طرح پروژه و در صورت لزوم، اصلاح آن است.
11- ضرورت فرآیند کنترل از آنجا ناشی می‏شود که ممکن است تیم پروژه آن قدر در انجام فعالیت ها مشغول شوند که متوجه نشوند هزینه‏های پروژه از هزینه‏های برنامه ریزی شده فراتر رفته یا پروژه از برنامه ریزی اولیه عقب مانده است یا حتی از خصوصیات اولیه محصول فاصله گرفته اند.
12- فرآیند اتمام پروژه، مستلزم پایان پروژه و کسب تایید نهایی نتیجه آن است.
13- در فرآیند اتمام پروژه باید چهار مورد زیر انجام شوند:
· نهایی کردن هزینه‏های پروژه
· مستند سازی تجربیات و آموخته ها
· ثبت کردن پایان رسمی پروژه
· ارائه ارزیابی عملکردها
14- معمولا فرآیند اتمام پروژه به کندی پیش می‏رود و یا بدون رسیدن به پایان رسمی رها می‏شود دلایلی برای این موضوع وجود دارند مثلا:
· کارکنان پروژه خسته شده و می‏خواهند دنبال کار جدید دیگری بروند
· کارکنان بیشتر به کارهای غیرپروژه ای مشغول شده و نسبت به پروژه بی توجه هستند.
· برای اتمام رسمی پروژه در شرکت روال خاصی وجود ندارد.
15- نکاتی در مورد فرآیندهای مدیریت پروژه و هم پوشانی آنها:
· برای صرفه جویی در وقت می‏توان همزمان با فرآیند آغاز، فرآیند برنامه ریزی پروژه را نیز شروع کرد.
· در حین انجام یک فاز از پروژه می‏توان فاز بعدی را برنامه ریزی نمود.
· فرآیند کنترل می‏تواند نیاز به برنامه ریزی بیشتر را نشان دهد.
· در حین اتمام یک فاز از پروژه می‏توان فاز دیگری از پروژه را اجرا نمود.
 

ahmad-mas

عضو جدید
مدیریت پروژه – بخش سوم
پنج مرحله آغاز پروژه:
1- پنج مرحله مربوط به فرآیند آغاز پروژه عبارتند از :
شناخت یک نیاز کسب و کاری
تعیین راهکارها
تعیین معیارهای انتخاب
انتخاب یک راهکار
تهیه منشور پروژه

2- مرحله اول، تعیین یک نیاز کسب و کاری است. در صورتی که یک نیاز کسب و کاری وجود ندارد پروژه ای هم وجود ندارد. و اگر نحوه یاری رساندن یک پروژه به شرکت برای دستیابی به اهداف کسب و کاری موردنظر، مشخص نیست بهتر است آن پروژه هرگز شروع نشود.

3- در تعیین یک نیاز کسب و کاری، لازم است به این نکته توجه شود که یک شکاف آشکار بین جایگاه موجود در کسب و کار و جایی که قصد رسیدن به آن هست وجود دارد.

4- مرحله دوم، تعیین راهکارها برای پاسخ گویی به نیاز کسب و کاری تعیین شده است. مثال: تصمیم گرفته اید که نیاز افزایش رضایت مشتریان را تا پایان سال از 85% به 95% برسانید. راهکار‏های ممکن برای اینکار می‏تواند نظرسنجی، استخدام نیروی انسانی، تلفیق کاتالوگ‏ها یا طراحی مجدد باشد.

5- با اولین راهکاری که به ذهن رسید نباید کار را شروع کرد بلکه باید قبل از شروع، ایده‏های متعددی را بررسی نمود.

6- مرحله سوم، تعیین معیارهای انتخاب است. در این رابطه می‏توان معیارها را به اصلی و فرعی نیز تقسیم کرده و در زمان تصمیم گیری و انتخاب یک راهکار به آنها توجه کرد. بدیهی است معیار اصلی باید معیاری باشد که بیشترین رابطه را با نیاز کسب و کاری که تعریف شده است داشته باشد.

7- مرحله چهارم، تعیین بهترین راهکار با توجه به معیارهای انتخاب تعیین شده می‏باشد..

8- برای تعیین بهترین راهکار باید توجه کرد که ماتریسی در دست داریم که یک بعد آن راهکارهای مدنظر و بعد دیگر آن معیارهای تعیین شده است. بنابراین لازم است تا تاثیر هر کدام از راهکارها براساس هر یک از معیارهای سنجیده شده و مشخص گردد. سپس با جمع بندی نتایج حاصل و مقایسه آنها، تصمیم لازم در مورد بهترین راهکار اخذ گردد.

9- مرحله پنجم از فرآیند آغاز، تهیه منشور پروژه است. منشور پروژه سندی است که آغاز رسمی پروژه را به صورت شفاف و روشن اعلام می‏کند. ذینفع پروژه، یعنی کسی که در همه موارد پروژه، اختیارات نهایی را دارد باید منشور پروژه را تایید و امضا نماید.
 

ahmad-mas

عضو جدید
مدیریت پروژه – بخش چهارم

ذینفعان پروژه:

1- در هر پروژه، افراد بسیاری هستند که می‏توانند در نتیجه یا خروجی پروژه، موثر باشند و همچنین نتیجه پروژه بر آنها تاثیر گذارد.

2- مسئله مهم در این مبحث، تشخیص افراد موثر در پروژه که به آنها ذینفعان پروژه می‏گویند است.

3- با توجه به بند 2 می‏توان ذینفع را چنین تعریف کرد: ذینفع پروژه کسی است که در پروژه منافعی دارد و یا تحت تاثیر نتیجه پروژه قرار خواهد گرفت.

4- با تعریف فوق حتی افرادی که در پروژه مشغول هستند نیز جزء ذینفعان پروژه هستند زیرا آنها هم منافعی در پروژه داشته و تحت تاثیر نتایج آن هستند.

5- یکی از وظایف مهم مدیر پروژه، شناسایی ذینفعان پروژه و نیازها و انتظارات آنهاست. البته مدیریت بر این نیازها و انتظارات نیز باید به گونه ای باشد که موفقیت پروژه را تضمین کند.

6- سه ذینفع کلیدی در پروژه وجود دارد که باید در ابتدای کار توسط مدیر پروژه شناسایی شوند: کارفرما(ذینفع تام الاختیار) – ذینفع اصلی – مدیر پروژه

7- ذینفع تام الاختیار یا کارفرما کسی است که تصمیم گیرنده نهایی است و حرف آخر را می‏زند. ذینفع تام الاختیار، اختیارات را به مدیر پروژه تفویض کرده و در عوض مدیر پروژه در مراحل مختلف کار می‏تواند برای برخی تصمیم گیری ها کمک بگیرد.

8- ذینفع اصلی کسی است که مستقیما (به صورت تاثیر مستقیم و فوری) تحت تاثیر نتیجه پروژه قرار می‏گیرد.
 

ahmad-mas

عضو جدید
مدیریت پروژه – بخش پنجم

منشور پروژه:

1- منشور پروژه، سند مکتوب و روشنی است که برای شروع رسمی پروژه مورد استفاده قرار می‏گیرد.

2- مولفه‏های منشور پروژه عبارتند از : نیاز کسب و کاری – شرح محصول – توجیه محصول – ذینفعان کلیدی – موانع و محدودیت ها – مفروضات

3- مولفه اول (نیاز کسب و کاری) : نیاز کسب و کاری، خلایی است که باید پر شود، مشکلی است که باید حل شود، خطری که باید از آن اجتناب شود، هدفی که باید به آن دست یافت یا به عبارت دیگر فاصله بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب در کسب وکار است. مثلا از دست دادن مشتریان به دلایل مختلف، یک نیاز کسب و کاری است. یعنی مشکلی است که باید حل شود. یا واقعیتی است که نشان می‏دهد وضعیت موجود نسبت به وضعیت مطلوب چگونه است. مثلا در مورد از دست دادن مشتریان، نیاز این است "به دلیل رسیدگی نادرست به شکایات، مشتریان از دست می‏روند"

4- برای پاسخ به هر نیاز کسب و کاری نیازی به تعریف یک پروژه نیست ولی هر پروژه باید برای پاسخ به یک نیاز کسب و کار تعریف شود.

5- مولفه دوم (شرح محصول) : شرح محصول بیانگر انتظار ما از محصول پروژه است. شرح محصول می‏تواند در ابتدای کار به صورت کلی تعریف شود و در مراحل بعدی، تشریح دقیق تری از آن ارائه شود.

6- مثال هایی از شرح محصول : نتیجه پروژه، ایجاد یک نیروگاه گازی با مشخصات مورد نظر می‏باشد – پروژه برای ایجاد یک تصفیه خانه آب در نیروگاه سیکل ترکیبی A با ظرفیت تولید روزانه 20 متر مکعب آب دمین با مشخصات مورد نظر تعریف شده است.- برای تقویت ارتباط با فروشندگان خود چند راهکار جدید معرفی خواهیم کرد.

7- مولفه سوم (توجیه محصول) : توجیه محصول بیانگر این است که در صورت تولید محصول شرح داده شده، چگونه به نیاز کسب و کاری پاسخ داده خواهد شد. به عبارت دیگر توجیه محصول بیانگر علت اهمیت پروژه است.

8- توجیه محصول رابطه بین نیاز کسب و کار و شرح محصول است.

9 – یک مثال کامل از سه مولفه اول منشور پروژه:
· نیاز کسب و کاری : برآورد فعلی از کارکنان، نشان دهنده آن است که نمی توانیم تعداد نیروی موردنظر را جذب کنیم.
· شرح محصول : برای جذب فارغ التحصیلان دوره‏های مربوط به IT طرح نوینی ارائه خواهد شد.
· توجیه محصول : برای جذف فارغ التحصیلان، طرح نوین با تاکید بر IT به ما کمک خواهد کرد.

10- مولفه چهارم(تعیین ذینفعان کلیدی): معرفی این ذینفعان در ابتدای پروژه، موضوع مهمی است چون با اینکار مسئول تصمیم گیری‏های مهم در پروژه مشخص می‏شود. در ابتدای پروژه سه ذینفع اصلی وجود دارد : کارفرما(ذینفع تام الاختیار) – ذینفع اصلی – مدیر پروژه

11- مولفه پنجم (موانع و محدودیت‏ها): این موانع و محدودیت‏ها، مرزها یا موانع درونی از پیش تعیین شده‏ای هستند که در یک پروژه باید مورد توجه قرار گیرند.

12- موانع و محدودیت‏ها ممکن است درون سازمانی یا برون سازمانی باشند. موانع درون سازمانی شامل: بودجه موجود، زمان بندی تعیین شده، محدودیت در میزان ساعات کاری کارکنان، منطقه جغرافیایی و عدم استفاده از روش‏های برون سپاری است. مثال هایی در مورد محدودیت‏های برون سازمانی نیز می‏تواند قوانین، مقررات و استانداردهای صنایع در ارتباط با رعایت اصول بهداشت و ایمنی باشد.

13- مولفه ششم (مفروضات): مفروضات، حدس و گمان‏هایی هستند که در مرحله برنامه‏ریزی به دلیل نداشتن آگاهی به تمام واقعیات، مطرح می‏شوند.
 

ahmad-mas

عضو جدید
مدیریت پروژه – بخش ششم

برنامه ریزی شرح محدوده پروژه:

1- تعریف محدوده پروژه : محدوده پروژه، مجموع خدمات و محصولاتی است که پروژه ارائه خواهد داد.

2- مزایای تعریف محدوده پروژه:
داشتن یک تعریف واضح و روشن از محدوده پروژه باعث می‏شود که همه افراد پروژه نسبت به موارد قابل تحویل یا غیرقابل تحویل پروژه به طور دقیق آگاهی داشته باشند.
تعریف مشخصی از محدوده پروژه، چالش‏های آینده را از بین نمی برد ولی باعث سهولت در پیش بینی و بحث در مورد آنها قبل از وقوع می‏شود.

3- شرح محدوده پروژه بعد از تعیین باید به صورت یک سند مکتوب تهیه و نگهداری شود.

4- تعریف سند شرح محدوده پروژه : سندی است که منشور پروژه را با توضیحات بیشتری شرح داده و محدوده پروژه را با جزییات قابل درک بیان می‏کند.

5- مولفه‏های شرح محدوده پروژه : محصول پروژه – موارد قابل تحویل پروژه – اهداف پروژه

6- مولفه اول، محصول پروژه : این مولفه تمام خصوصیات محصول یا خدماتی که تیم پروژه تولید و یا ارائه خواهند کرد را شرح می‏دهد.

7- مولفه دوم، موارد قابل تحویل پروژه : این موارد، خروجی‏های تعیین شده ای (محصولات و خدمات) هستند که پروژه باید ارائه دهد.

8- مولفه سوم، تعیین اهداف پروژه : اهداف پروژه به طور بسیار صریح و محکم، نحوه ارزیابی میزان موفقیت پروژه را توضیح می‏دهد. اهداف پروژه باید حداقل مواردی مثل زمان بندی، هزینه و کیفیت را تعیین و تعریف کند.

9- نکته هم در تعیین اهداف پروژه: برای همه اهداف پروژه باید موارد زمان بندی، هزینه و کیفیت تعیین شود. این سه مورد کاملا با هم در ارتباط هستند و تاثیر مستقیم روی هم می‏گذارند.
 

mohammad_fm1367

عضو جدید
سلام
مطالبت قشنگه ولی باید یه خورده کاربردی تر باشه که از این حالت خشکی در بیاد مثلا شما مراحل AHPرو با یک مثال خوب و کاربردی توضیح بده البته اگه زحمتی نیستش با تشکر
 

ahmad-mas

عضو جدید
سلام
مطالبت قشنگه ولی باید یه خورده کاربردی تر باشه که از این حالت خشکی در بیاد مثلا شما مراحل AHPرو با یک مثال خوب و کاربردی توضیح بده البته اگه زحمتی نیستش با تشکر

سلام، متشکر از لطف شما دوست عزیز
راستش هدف بنده مطرح کردن این بحث به صورت کاربردی نیست. هدف این است که خلاصه ای از مفاهیم مدیریت پروژه را جمع آوری نمایم. البته اینها خلاصه هایی است که بنده از دو دوره مدیریت پروژه مقدماتی و پیشرفته شرکت Primelearn که توسط شرکت مگفا در ایران به صورت اینترنتی ارائه می شود، مرتب کرده ام و امیدوارم دوستانی که قصد تحقیق در باب مدیریت پروژه را دارند بتوانند از آن استفاده ای ببرند.

موفق باشید.
 

ahmad-mas

عضو جدید
مدیریت پروژه – بخش هفتم

ساختار تقسیم کار:

1- تعریف ساختار تقسیم کار: یک ساختار تقسیم کار، سازماندهی گروهی از مولفه‏های پروژه است به طوری که تمام محدوده‏های کلی پروژه را دربر گیرد. ساختار تقسیم کار با توجه به شرح محدوده پروژه، هر یک از مولفه‏های پروژه را با جزییات بیشتری تعریف می‏کند.

2- فرآیند تجزیه: فرآیند تجزیه، فرآیند تقسیم موارد قابل تحویل پروژه به مولفه‏های کوچک و کوچکتر است تا جایی که آن اجزاء به حدی مشخص شوند که به نحو موثری قابل مدیریت باشند.

3- مراحل فرآیند تجزیه: تعیین و شماره گذاری موارد قابل تحویل اصلی – تقسیم به اجزای کوچکتر و شماره گذاری موارد قابل تحویل اصلی آنها – ادامه روند تقسیم به اجزای کوچکتر و شماره گذاری مولفه ها – بررسی صحت و درستی فرآیند تجزیه


4- اولین مرحله فرآیند تجزیه: اولین مرحله فرآیند تجزیه، تعیین و شماره گذاری موارد قابل تحویل اصلی است.

5- موارد قابل تحویل اصلی: محصولات و خدماتی هستند که باید برای تکمیل پروژه و کامل کردن قسمتی از پروژه، ایجاد یا تولید شوند.

6- مرحله دوم فرآیند تجزیه: دومین مرحله فرآیند تجزیه، تقسیم موارد قابل تقسیم اصلی به قسمت‏های کوچکتر و شماره گذاری آنهاست.

7- مرحله سوم فرآیند تجزیه: مرحله سوم فرآیند تجزیه، ادامه تقسیم به اجزای کوچکتر و شماره گذاری آنهاست.

8- نکته مهم در مورد مرحله سوم فرآیند تجزیه: قبل از شروع مرحله سوم، در مورد اینکه آیا می‏توان برای هر یک از مولفه ها تا این سطح جزئی، هزینه ها و زمان بندی مناسبی را وارد کرد یا خیر تصمیم گیری کنید. اگر جزییات کافی وجود نداشته باشد باید مرحله سوم شروع شود. اما اگر پوژه به سطح مناسبی از جزییات تعریف شده باشد باید به مرحله چهارم رفت.

9- نهایت تقسیم به اجزای کوچکتر در مرحله سوم: در مرحله سوم، تقسیم فرعی و شماره گذاری مولفه را تا جایی ادامه می‏دهیم که بتوان بسته‏های کاری قابل کنترلی را تشکیل داد.

10- بسته کاری: یک مورد قابل تحویل در پایین ترین سطح WBS است.

11- مرحله چهارم فرآیند تجزیه: چهارمین مرحله فرآیند تجزیه، بررسی صحت فرآیند تجزیه است. یعنی برای اینکه اطمینان حاصل شود که فرآیند تجزیه به طور صحیح محدوده پروژه را در بر می‏گیرد باید آن را مورد بررسی قرار داد.

12- دو سوال مهم در بررسی صحت فرآیند تجزیه: سوال اول؛ در صورتی که تمام موارد قابل تحویل پروژه آماده باشند، آیا می‏توان گفت که پروژه به اتمام رسیده یا هنوز موردی باقی مانده است؟ سوال دوم؛ آیا هیچ یک از موارد قابل تحویل، خارج از محدوده پروژه هستند؟
 

Sokhandan

عضو جدید
سلام رفیق ای کاش این متن رو تو word مینوشتی که خوندن و نگهداری ازشون راحت تر بود ;)
 

ahmad-mas

عضو جدید
مدیریت پروژه – بخش هشتم

تعیین فعالیت‏های پروژه:

1- مراحل تعیین فعالیت‏های پروژه:
· تنظیم WBS به صورت فهرست
· تعیین مولفه‏های هر فعالیت
· تنعیی جزییات هر فعالیت
· مستندسازی اطلاعات پشتیبانی
· به روز آوری WBS

2- مرحله اول تعیین فعالیت‏های پروژه: تنظیم WBS به صورت یک فهرست. در این فهرست شماره گذاری مولفه‏های هر سطح باید مطابق شماره گذاری WBS انجام شود.

3- مرحله دوم تعیین فعالیت پروژه: تعیین مولفه‏های هر فعالیت. اینکار معمولا با افزودن یک فعل مناسب به هر کدام از مولفه ها انجام می‏شود.

4- مرحله سوم تعیین فعالیت‏های پروژه: تعیین جزییات هر فعالیت. در صورتی که وجود یک تعریف کلی، نیاز را برطرف می‏کند لزومی به این مرحله نیست ولی در صورتی که نیاز باشد باید جزییات به صورت سطوحی دیگر به فهرست اضافه شوند.

5- مرحله چهارم تعیین فعالیت‏های پروژه: مستند سازی اطلاعات پشتیبانی. این موضوع به اعضای تیم برای درک هر یک از فعالیت ها کمک می‏کند. حداقل باید مفروضات و محدودیت‏های هر فعالیت در این قسمت شرح داده شود.

6- مرحله پنجم تعیین فعالیت‏های پروژه: به روز آوری WBS . به روز آوری WBS باید به نحوی باشد که موارد حذف شده و اضافه شده را در برگیرد.
 

ahmad-mas

عضو جدید
مدیریت پروژه – بخش نهم

نمودار شبکه ای پروژه:

1- نمودار شبکه ای: نموداری است که فعالیت ها و روابط منطقی بین آنها را نمایش می‏دهد.

2- ارزش نمودار شبکه ای: باعث می‏شود که تا دیدی منطقی نسبت به فعالیت‏های پروژه ایجاد شده و بین فعالیت ها یک رابطه منطقی تجسم گردد.

3- ضرورت ایجاد یک نمودار شبکه ای : کمک به فرآیند برنامه ریزی – پیش بینی مشکلات

4- مراحل ترسیم نمودار شبکه ای پروژه: تهیه فهرست فعالیت‏های پروژه – تعیین فعالیت نهایی – تعیین فعالیت ماقبل فعالیت نهایی – تعیین فعالیت‏های ماقبل به ترتیب تا رسیدن به اولین فعالیت
 

bahar_89

عضو جدید
سوال

سوال

:que:سلام میشه به 4 سوال من پاسخ بدین
1-تعیین فعالیت های سر گروه
2-معرفی و ایجاد برنامه مبنا
3-نحوه ثبت وزن فیزیکی یک فعالیت
محاسبه وذرصد پیشرفت فیزیکی مورد انتظار پروزه
ممنون
 

amin3275

عضو جدید
با سلام اگه ممکنه نمونه سوالات مدیریت پروژه را هم بزارین تا استفاده کنیم ممنون
 

Boruziniyat

عضو جدید
با سلام اگه ممکنه نمونه سوالات مدیریت پروژه را هم بزارین تا استفاده کنیم ممنون

رشته کارشناسی ارشد مدیریت پروژه هم یکی از گرایشهای رشته هنر (معماری) است و هم با نام مدیریت ساخت، از گرایشهای رشته عمران. البته مدیریتهای دیگری مثل MBA هم وجود دارند که تفاوت زیادی دارند.

سوالات آزمون کارشناسی ارشد مدیریت پروژه منشعب از معماری شامل ایستایی، مدیریت و تشکیلات کارگاهی، زبان، مصالح ساختمان و چند درس تخصصی معماری است.

با توجه به رقابت سنگین در خصوص این گرایش (معمولاً بیش از 10000 داوطلب) و ظرفیت محدود (تا آنجا که اطلاع دارم مجموع شبانه و روزانه کمتر از 50 نفر) آنرا زیاد قابل توصیه برای داوطلبین سایر رشته های مهندسی نمی دانم.
 

ahmad-mas

عضو جدید
مدیریت پروژه – بخش دهم
گانت چارت:
  1. گانت چارت: یک نمایش گرافیکی از اطلاعات مربوط به برنامه ریزی پروژه است.
  2. مراحل تهیه گانت چارت: سازماندهی طرح کلی نمودار – تنظیم فعالیتها به ترتیب تاریخ شروع آنها- تنظیم کارها به ترتیب تاریخ شروع آنها – پیش بینی زمان اتمام فعالیت ها/کارها – کشیدن نوارها برای نشان دادن مدت زمان – ایجاد تطبیقات لازم و ضروری
  3. تفاوت کار و فعالیت: زمانی که یک فعالیت بزرگتر به اجزای کوچکتر تقسیم شود، فعالیت‏های کوچکتر به عنوان کارهای مربوط به آن فعالیت در نظر گرفته می‏شوند.
  4. مزایای استفاده از گانت چارت: گانت چارت، ارائه دیداری فعالیت ها و کارهای موجود در پروژه است. به این ترتیب با یک نگاه، اولویت فعالیت ها و کارهای مربوط به یک پروژه را می‏توان دریافت و نسبت به مدت زمان لازم برای انجام هر یک از آنها آگاهی پیدا کرد.
 

ahmad-mas

عضو جدید
مدیریت پروژه – بخش یازدهم

ماتریس منابع انسانی:


1-
ماتریس منابع انسانی (PRM) : روش تفکر منطقی برای تعیین افراد موردنیاز برای پیشبرد فعالیت‏های مختلف یک پروژه است.

2-
مراحل ایجاد یک ماتریس منابع انسانی:


  • فهرست کردن فعالیت‏های پروژه به صورت عمودی در سمت راست
  • فهرست کردن تخصص ها و افراد مورد نیاز به صورت افقی در بال
  • ثبت نفر ساعت یا نفر روز مورد نیاز از هر تخصص(یا نفر) برای هر فعالیت
  • بررسی ماتریس با کسانی که کارها به آنها واگذار می‏شود
 
آخرین ویرایش:

ahmad-mas

عضو جدید
مدیریت پروژه – بخش دوازدهم
برآورد هزینه‏های پروژه:
  1. سه استراتژی برآورد هزینه:
  • روش کل به جزء
  • روش جزء به کل
  • روش پارامتریک
  1. نکته مهم در استفاده از استراتژی برآورد هزینه:
  • تصمیم گیری در مورد انتخاب یک استراتژی به نوع پروژه بستگی دارد.
  • در صورت امکان بهتر است بیش از یک روش مورد استفاده قرار گیرد.
  • استفاده از روش‏های مختلف برآورد هزینه، به مشخص کردن ارقام نهایی کمک می‏کند.
  1. روش کل به جزء: در روش کل به جزء، هزینه ها به صورت یک رقم کلی واحد، برآورد شده و سپس به هزینه‏های جزئی‏تر شکسته می‏شوند. این روش، برآورد قیاسی هم نامیده می‏شود.
  1. روش جزء به کل: در این روش ابتدا به تنهایی هزینه‏های هر جزء پروژه محاسبه شده و سپس از جمع آنها هزینه کل مشخص می‏شود.
  1. روش پارامتریک: در این روش از یک فرمول استاندارد برای شناختن مولفه‏های پروژه و تعیین هزینه‏های مربوطه استفاده می‏شود.
  1. اهمیت مستندسازی مفروضات برآورد هزینه: اگر مفروضات برآورد، ثبت شده باشند توضیح آن برای سایرین آسان‏تر خواهد بود و در صورتی که برخی از مفروضات تغییر یابند در مراحل بعدی به راحتی می‏توان برآوردها را تنظیم کرد.
  1. ویژگی‏های روش کل به جزء : این روش سریع، آسان و ارزان است. در عوض تفاوت پروژه ها (پروژه حاضر با پروژه ای که مبنای برآورد قرار گرفته است) تاثیر اساسی در برآورد می‏گذارد. پروژه‏های به نظر مشابه ممکن است تفاوت‏های چشمگیر داشته باشند.
  1. ویژگی‏های روش جزء به کل: این روش آسان است و برآوردها نسبت به روش کل به جزء دقیق‏تر خواهد بود. با این حال دقت رقم نهایی بستگی به کیفیت تک تک برآوردها داشته و زمان بر نیز می‏باشد.
  1. ویژگی‏های روش پارامتریک: این روش هم سریع و آسان است علاوه بر آن متکی بر تجربیات ثابت شده است و در صورتی که شرایط موجود دقیقا شبیه به پروژه‏های قبلی باشد، بسیار دقیق است. این مدل تنها زمانی معتبر است که شرایط تاثیرگذار بر پروژه مشابه پروژه یا پروژه‏های قبلی باشد.
  1. مثالی از روش پارامتریک ناموفق: استفاده از میانگین هزینه‏های پروژه‏های اجرا شده در آمریکا جهت برآورد هزینه در پروژه ای در اروپا.
 
آخرین ویرایش:
بالا