حتماً بايد ازدواج كنيم؟... چرا؟

مونا

عضو جدید
;)بله! واقعاً بايد اين كار بكنيد! خيلي زود! به قول آلماني‌ها: «ازدواج زود، عشق پايدار»! اما قبل

از اينكه به «چرا بايد ازدواج كنيم» بپردازيم، اول بايد به «چرا بايد ازدواج كنيم» بپردازيم!

بعضي «بايد»ها، صرفاً يك حكمِ بي‌چون و چراي تخطي‌ناپذير آمرانه‌اند؛ اما هستند «بايد»هاي

ديگري هم كه يك ضرورت را به ياد مي‌آورند. تو بايد غذا بخوري! تو بايد نفس بكشي! تو بايد

وقتي به يك ميهماني سرشناس دعوت شده‌اي، كفشهاي يك‌سال‌واكس‌نزده‌ات را بالاخره

واكس بزني! اين سه «بايد»، هيچ كدام، آمرانه نيستند؛ دقيقاً به يك ضرورت اشاره مي‌كنند؛ و

تو كاملاً اختيار داري علي‌رغم «بايد»ي كه نويسنده نوشته يا گوينده گفته، غذا نخوري و نفس

نكشي و كماكان به صرافتِ واكس زدنِ آن كفش پوسته‌پوسته‌شده‌ي يك‌سال‌واكس‌نخورده‌ات

نيفتي! اما... واقعاً بعدش چه مي‌شود؟ كي ضرر مي‌كند؟ گوينده يا نويسنده‌اي كه «بايد» را

گفته و نوشته، يا تو؟!

تو بايد ازدواج كني. اين «بايد»، يك بايد‌ آمرانه نيست!
ـ
ـ چرا بايد ازدواج كنيم؟
 تا دوستِ خدا بشوي! خدا تو را دوست خواهد داشت اگر براي خاطر او ازدواج كني يا براي خاطر او، ازدواج يكي را با يكي ديگر جور كني. تو مي‌تواني و كاملاً مختاري كه ازدواج نكني و غريزه‌ات را رها كني هر كار مي‌خواهد بكند؛ اما تو براي خاطر خدا ازدواج مي‌كني، چون او از تو خواسته و گفته تنها راه درست براي زن و مردهاي عالم، همين يك راه است.

 تا دوست‌داشتني‌ترين چيزي را بسازي كه تا حالا كسي ساخته! خدا ــ كه خداست و اين همه چيز خلق كرده و ساخته ــ‌ از ميان همه‌ي ساخته‌هاش، ازدواج را بيشتر از بقيه دوست دارد و پيش خودش عزيز مي‌دارد. اين، يعني كه به فكر ساختن چيز ديگري نباش! اگر چيز خوب ديگري وجود داشت، خدا حتماً آن را برايت خواسته بود و به زن و مردهاي عالم مي‌گفت كه من آن چيز را عزت داده‌ام!

 تا همين‌طور مجرد نباشي و ببيني كه خدا متأهل‌ها را بيشتر دوست دارد! اين، يك واقعيت است كه خدا متأهل‌ها را بيشتر دوست دارد و بيشتر تحويلشان مي‌گيرد؛ حالا مي‌خواهد توي كَتَت برود يا نرود! و باز چه بخواهي قبول كني چه نه، اين قانون عالم است كه آدم‌هاي عزب بيشتر در معرض بدي و شرّند تا آنها كه زن و شوهر هم‌اند. كار به آنجا كشيده كه حتي خدا آدم متأهلي را كه خوابيده، بيشتر دوست دارد تا مجردِ شب‌زنده‌داري كه همين حالا روزه هم هست! اينها همه به علتِ پرتگاه‌هاي عميقي است كه مجردها خودشان نمي‌دانند و دارند هر روز و هر ساعت و هر آن، بر لبه‌اش راه مي‌روند. خدا متأهل‌ها را بيشتر دوست دارد؛ چون تاب ديدنِ مجردها را كه در پرتگاه‌ها مي‌افتند، ندارد...

تا مطمئن شوي دينت تا نصف شارژ شده! كسي كه ازدواج مي‌كند، نصفِ دينش را كامل مي‌كند. گفته‌اند نصفِ عبادتي را هم كه بايد مي‌كرده، با ازدواجش كرده. حالا ‌مانده نصفه‌ي ديگر دينش و نيمه‌ي دوم عبادت و اطاعتي كه بايد بكند. او براي اين نصفه و نيمه‌ي اول، ازدواج پيشه كرده بود؛ حالا براي نصفه و نيمه‌ي ديگر بايد تقوا پيشه كند!

تا داد و فرياد و «واي! وايِ!» شيطان را درآوري!

تا برادر شيطان نباشي! البته مهم است كه مجردها شيطان را دوست نداشته باشند؛ اما از آن مهم‌تر اين است كه شيطان مجردها را خيلي دوست دارد! تا حدي كه با آنها در يك جا بخوابد و دست در گردنِ نفسشان بياندازد و بخواند: ما دوتّا داداشيم...! عزبي كه رختِ دامادي/عروسي تن مي‌كند، شيطان را از اينكه برادرش باشد، نااميد مي‌كند. (و به همين علت، چند خط بالاتر نوشتيم كه كارت‌دعوتِ عروسي/ دامادي‌شان، داد شيطان را درمي‌آورد!)

 تا اخلاقت درست شود! كسي كه در فشار باشد، خلقش كه تنگ است هيچ؛ اعصاب و روانش هم شديداً به هم ريخته است. البته كم و زياد دارد. بعضي‌ها چنان اعصابشان قاطي است، كه مدام بهانه مي‌گيرند و قال مي‌كنند و بي‌حوصله و تحمل‌اند؛ بعضي‌ها هم چنان اعصابشان قاطي است كه گوشه‌گيرند و بي‌قيد و اعتنا و از سنگ صدا درمي‌آيد، از اينها نه! ازدواج فشار را از آدم برمي‌دارد و براي گروه اول، مقوّم و براي گروه دوم، مليّن است!

 تا مهرباني ببيني و آرامش بيابي!

تا جسمت...! بله! بالاخره جسمت! خواست‌هاي منطقي جسمت را بايد جواب بدهي! به همين واضحي! منطقي هم بايد جواب بدهي؛ نه اينكه جوري جواب بدهي كه دست و پا و اندامت را بغلطاني توي فساد و كثيفي، و نه تنها نيازش را جواب نگويي كه پريشانش هم بكني! امام رضا به دختران جوان فرمود كه زود شوهر كنند و دنبال هيچ قرص و دوايي هم نيفتند براي به تأخير انداختن خواست‌هاي غريزي‌شان.

 تا روزي‌ات زياد شود! اين، تضميني است كه هم خدا و هم پيغمبرش داده! اين را آنها كه خيلي از خرج و برج زندگي مشترك مي‌ترسند، دوباره بخوانند!

تا گوشه‌گير و منزوي نشوي! خدا نمي‌خواهد تو از جامعه‌ات و آدم‌هاي ديگر دور باشي. بنابراين خيال نكن زاهدها و مرتاض‌هايي كه در ديرهاي قديمي و روي رختخواب‌هاي پر ميخ، روز را شب و شب را روز مي‌كنند و قيد زن و فرزند را كلاً زده‌اند، مقرّبان درگاه خدايند! بايد ميان مردم بود؛ همين مردمي كه زشت‌اند و زيبايند و زن‌اند و مردند. پس فرقي نمي‌كند! چه منزوي شده‌اي چون ازدواج نكرده‌اي؛ و چه منزوي شده‌اي چون نمي‌خواهي ازدواج كني و از دير تنهايي‌ات بيرون بزني، سخت در اشتباهي! آقاي راهب! برو خواستگاري! راهبه خانم! در را به روي خواستگارهات باز كن!
 

pardis shab

عضو جدید
اخ دلم مي خواست يه روز با جسارت جواب اين سوال را ميدادم؟

اخ دلم مي خواست يه روز با جسارت جواب اين سوال را ميدادم؟

آره .به نظر من در كشور ما تنها راه براي پاسخ به نيازهاي احساسي وجسميمون ازدواجه.چون هنوز اونقدر به خودمون به عنوان يك انسان اعتماد نداريم كه فراي يك تعهد دفتري به رابطمون و احساسمون پايبند باشيم .البته منظورم پسرها هستن بيشتر؟و حتمن براي ثبات ماندن بايد با ازدواج زنجير شن:mad:
 

pme

عضو جدید
کاربر ممتاز
;)بله! واقعاً بايد اين كار بكنيد! خيلي زود! به قول آلماني‌ها: «ازدواج زود، عشق پايدار»! اما قبل

از اينكه به «چرا بايد ازدواج كنيم» بپردازيم، اول بايد به «چرا بايد ازدواج كنيم» بپردازيم!

بعضي «بايد»ها، صرفاً يك حكمِ بي‌چون و چراي تخطي‌ناپذير آمرانه‌اند؛ اما هستند «بايد»هاي

ديگري هم كه يك ضرورت را به ياد مي‌آورند. تو بايد غذا بخوري! تو بايد نفس بكشي! تو بايد

وقتي به يك ميهماني سرشناس دعوت شده‌اي، كفشهاي يك‌سال‌واكس‌نزده‌ات را بالاخره

واكس بزني! اين سه «بايد»، هيچ كدام، آمرانه نيستند؛ دقيقاً به يك ضرورت اشاره مي‌كنند؛ و

تو كاملاً اختيار داري علي‌رغم «بايد»ي كه نويسنده نوشته يا گوينده گفته، غذا نخوري و نفس

نكشي و كماكان به صرافتِ واكس زدنِ آن كفش پوسته‌پوسته‌شده‌ي يك‌سال‌واكس‌نخورده‌ات

نيفتي! اما... واقعاً بعدش چه مي‌شود؟ كي ضرر مي‌كند؟ گوينده يا نويسنده‌اي كه «بايد» را

گفته و نوشته، يا تو؟!

تو بايد ازدواج كني. اين «بايد»، يك بايد‌ آمرانه نيست!
ـ
ـ چرا بايد ازدواج كنيم؟
 تا دوستِ خدا بشوي! خدا تو را دوست خواهد داشت اگر براي خاطر او ازدواج كني يا براي خاطر او، ازدواج يكي را با يكي ديگر جور كني. تو مي‌تواني و كاملاً مختاري كه ازدواج نكني و غريزه‌ات را رها كني هر كار مي‌خواهد بكند؛ اما تو براي خاطر خدا ازدواج مي‌كني، چون او از تو خواسته و گفته تنها راه درست براي زن و مردهاي عالم، همين يك راه است.

 تا دوست‌داشتني‌ترين چيزي را بسازي كه تا حالا كسي ساخته! خدا ــ كه خداست و اين همه چيز خلق كرده و ساخته ــ‌ از ميان همه‌ي ساخته‌هاش، ازدواج را بيشتر از بقيه دوست دارد و پيش خودش عزيز مي‌دارد. اين، يعني كه به فكر ساختن چيز ديگري نباش! اگر چيز خوب ديگري وجود داشت، خدا حتماً آن را برايت خواسته بود و به زن و مردهاي عالم مي‌گفت كه من آن چيز را عزت داده‌ام!

 تا همين‌طور مجرد نباشي و ببيني كه خدا متأهل‌ها را بيشتر دوست دارد! اين، يك واقعيت است كه خدا متأهل‌ها را بيشتر دوست دارد و بيشتر تحويلشان مي‌گيرد؛ حالا مي‌خواهد توي كَتَت برود يا نرود! و باز چه بخواهي قبول كني چه نه، اين قانون عالم است كه آدم‌هاي عزب بيشتر در معرض بدي و شرّند تا آنها كه زن و شوهر هم‌اند. كار به آنجا كشيده كه حتي خدا آدم متأهلي را كه خوابيده، بيشتر دوست دارد تا مجردِ شب‌زنده‌داري كه همين حالا روزه هم هست! اينها همه به علتِ پرتگاه‌هاي عميقي است كه مجردها خودشان نمي‌دانند و دارند هر روز و هر ساعت و هر آن، بر لبه‌اش راه مي‌روند. خدا متأهل‌ها را بيشتر دوست دارد؛ چون تاب ديدنِ مجردها را كه در پرتگاه‌ها مي‌افتند، ندارد...

تا مطمئن شوي دينت تا نصف شارژ شده! كسي كه ازدواج مي‌كند، نصفِ دينش را كامل مي‌كند. گفته‌اند نصفِ عبادتي را هم كه بايد مي‌كرده، با ازدواجش كرده. حالا ‌مانده نصفه‌ي ديگر دينش و نيمه‌ي دوم عبادت و اطاعتي كه بايد بكند. او براي اين نصفه و نيمه‌ي اول، ازدواج پيشه كرده بود؛ حالا براي نصفه و نيمه‌ي ديگر بايد تقوا پيشه كند!

تا داد و فرياد و «واي! وايِ!» شيطان را درآوري!

تا برادر شيطان نباشي! البته مهم است كه مجردها شيطان را دوست نداشته باشند؛ اما از آن مهم‌تر اين است كه شيطان مجردها را خيلي دوست دارد! تا حدي كه با آنها در يك جا بخوابد و دست در گردنِ نفسشان بياندازد و بخواند: ما دوتّا داداشيم...! عزبي كه رختِ دامادي/عروسي تن مي‌كند، شيطان را از اينكه برادرش باشد، نااميد مي‌كند. (و به همين علت، چند خط بالاتر نوشتيم كه كارت‌دعوتِ عروسي/ دامادي‌شان، داد شيطان را درمي‌آورد!)

 تا اخلاقت درست شود! كسي كه در فشار باشد، خلقش كه تنگ است هيچ؛ اعصاب و روانش هم شديداً به هم ريخته است. البته كم و زياد دارد. بعضي‌ها چنان اعصابشان قاطي است، كه مدام بهانه مي‌گيرند و قال مي‌كنند و بي‌حوصله و تحمل‌اند؛ بعضي‌ها هم چنان اعصابشان قاطي است كه گوشه‌گيرند و بي‌قيد و اعتنا و از سنگ صدا درمي‌آيد، از اينها نه! ازدواج فشار را از آدم برمي‌دارد و براي گروه اول، مقوّم و براي گروه دوم، مليّن است!

 تا مهرباني ببيني و آرامش بيابي!

تا جسمت...! بله! بالاخره جسمت! خواست‌هاي منطقي جسمت را بايد جواب بدهي! به همين واضحي! منطقي هم بايد جواب بدهي؛ نه اينكه جوري جواب بدهي كه دست و پا و اندامت را بغلطاني توي فساد و كثيفي، و نه تنها نيازش را جواب نگويي كه پريشانش هم بكني! امام رضا به دختران جوان فرمود كه زود شوهر كنند و دنبال هيچ قرص و دوايي هم نيفتند براي به تأخير انداختن خواست‌هاي غريزي‌شان.

 تا روزي‌ات زياد شود! اين، تضميني است كه هم خدا و هم پيغمبرش داده! اين را آنها كه خيلي از خرج و برج زندگي مشترك مي‌ترسند، دوباره بخوانند!

تا گوشه‌گير و منزوي نشوي! خدا نمي‌خواهد تو از جامعه‌ات و آدم‌هاي ديگر دور باشي. بنابراين خيال نكن زاهدها و مرتاض‌هايي كه در ديرهاي قديمي و روي رختخواب‌هاي پر ميخ، روز را شب و شب را روز مي‌كنند و قيد زن و فرزند را كلاً زده‌اند، مقرّبان درگاه خدايند! بايد ميان مردم بود؛ همين مردمي كه زشت‌اند و زيبايند و زن‌اند و مردند. پس فرقي نمي‌كند! چه منزوي شده‌اي چون ازدواج نكرده‌اي؛ و چه منزوي شده‌اي چون نمي‌خواهي ازدواج كني و از دير تنهايي‌ات بيرون بزني، سخت در اشتباهي! آقاي راهب! برو خواستگاري! راهبه خانم! در را به روي خواستگارهات باز كن!
به نظر من بايد ازدواج كرد ولي به موقع! نه خيلي زود نه خيلي دير! اون موقعي كه واقعا دوست داشته باشي ازدواج كني!:w14:
 

solar flare

مدیر بازنشسته
ازدواج بحث پيچيده اي داره كه خيلي هم مفصله
اما اينكه چرا سن ازدواج در كشور ما بالاتر ميره دليلش خيلي چيزاست
يكي انتظارات خانمها از آقايونه
ديگري رواج برنامه هاي نادرست تو دنياست كه باعث شده روند كار عوض بشه
ازدواج به موقع بهترين و شايسته ترين كاره
 

حمید...HaMiD

عضو جدید
کاربر ممتاز
;)بله! واقعاً بايد اين كار بكنيد! خيلي زود! به قول آلماني‌ها: «ازدواج زود، عشق پايدار»! اما قبل

از اينكه به «چرا بايد ازدواج كنيم» بپردازيم، اول بايد به «چرا بايد ازدواج كنيم» بپردازيم!

بعضي «بايد»ها، صرفاً يك حكمِ بي‌چون و چراي تخطي‌ناپذير آمرانه‌اند؛ اما هستند «بايد»هاي

ديگري هم كه يك ضرورت را به ياد مي‌آورند. تو بايد غذا بخوري! تو بايد نفس بكشي! تو بايد

وقتي به يك ميهماني سرشناس دعوت شده‌اي، كفشهاي يك‌سال‌واكس‌نزده‌ات را بالاخره

واكس بزني! اين سه «بايد»، هيچ كدام، آمرانه نيستند؛ دقيقاً به يك ضرورت اشاره مي‌كنند؛ و

تو كاملاً اختيار داري علي‌رغم «بايد»ي كه نويسنده نوشته يا گوينده گفته، غذا نخوري و نفس

نكشي و كماكان به صرافتِ واكس زدنِ آن كفش پوسته‌پوسته‌شده‌ي يك‌سال‌واكس‌نخورده‌ات

نيفتي! اما... واقعاً بعدش چه مي‌شود؟ كي ضرر مي‌كند؟ گوينده يا نويسنده‌اي كه «بايد» را

گفته و نوشته، يا تو؟!

تو بايد ازدواج كني. اين «بايد»، يك بايد‌ آمرانه نيست!
ـ
ـ چرا بايد ازدواج كنيم؟
 تا دوستِ خدا بشوي! خدا تو را دوست خواهد داشت اگر براي خاطر او ازدواج كني يا براي خاطر او، ازدواج يكي را با يكي ديگر جور كني. تو مي‌تواني و كاملاً مختاري كه ازدواج نكني و غريزه‌ات را رها كني هر كار مي‌خواهد بكند؛ اما تو براي خاطر خدا ازدواج مي‌كني، چون او از تو خواسته و گفته تنها راه درست براي زن و مردهاي عالم، همين يك راه است.

 تا دوست‌داشتني‌ترين چيزي را بسازي كه تا حالا كسي ساخته! خدا ــ كه خداست و اين همه چيز خلق كرده و ساخته ــ‌ از ميان همه‌ي ساخته‌هاش، ازدواج را بيشتر از بقيه دوست دارد و پيش خودش عزيز مي‌دارد. اين، يعني كه به فكر ساختن چيز ديگري نباش! اگر چيز خوب ديگري وجود داشت، خدا حتماً آن را برايت خواسته بود و به زن و مردهاي عالم مي‌گفت كه من آن چيز را عزت داده‌ام!

 تا همين‌طور مجرد نباشي و ببيني كه خدا متأهل‌ها را بيشتر دوست دارد! اين، يك واقعيت است كه خدا متأهل‌ها را بيشتر دوست دارد و بيشتر تحويلشان مي‌گيرد؛ حالا مي‌خواهد توي كَتَت برود يا نرود! و باز چه بخواهي قبول كني چه نه، اين قانون عالم است كه آدم‌هاي عزب بيشتر در معرض بدي و شرّند تا آنها كه زن و شوهر هم‌اند. كار به آنجا كشيده كه حتي خدا آدم متأهلي را كه خوابيده، بيشتر دوست دارد تا مجردِ شب‌زنده‌داري كه همين حالا روزه هم هست! اينها همه به علتِ پرتگاه‌هاي عميقي است كه مجردها خودشان نمي‌دانند و دارند هر روز و هر ساعت و هر آن، بر لبه‌اش راه مي‌روند. خدا متأهل‌ها را بيشتر دوست دارد؛ چون تاب ديدنِ مجردها را كه در پرتگاه‌ها مي‌افتند، ندارد...

تا مطمئن شوي دينت تا نصف شارژ شده! كسي كه ازدواج مي‌كند، نصفِ دينش را كامل مي‌كند. گفته‌اند نصفِ عبادتي را هم كه بايد مي‌كرده، با ازدواجش كرده. حالا ‌مانده نصفه‌ي ديگر دينش و نيمه‌ي دوم عبادت و اطاعتي كه بايد بكند. او براي اين نصفه و نيمه‌ي اول، ازدواج پيشه كرده بود؛ حالا براي نصفه و نيمه‌ي ديگر بايد تقوا پيشه كند!

تا داد و فرياد و «واي! وايِ!» شيطان را درآوري!

تا برادر شيطان نباشي! البته مهم است كه مجردها شيطان را دوست نداشته باشند؛ اما از آن مهم‌تر اين است كه شيطان مجردها را خيلي دوست دارد! تا حدي كه با آنها در يك جا بخوابد و دست در گردنِ نفسشان بياندازد و بخواند: ما دوتّا داداشيم...! عزبي كه رختِ دامادي/عروسي تن مي‌كند، شيطان را از اينكه برادرش باشد، نااميد مي‌كند. (و به همين علت، چند خط بالاتر نوشتيم كه كارت‌دعوتِ عروسي/ دامادي‌شان، داد شيطان را درمي‌آورد!)

 تا اخلاقت درست شود! كسي كه در فشار باشد، خلقش كه تنگ است هيچ؛ اعصاب و روانش هم شديداً به هم ريخته است. البته كم و زياد دارد. بعضي‌ها چنان اعصابشان قاطي است، كه مدام بهانه مي‌گيرند و قال مي‌كنند و بي‌حوصله و تحمل‌اند؛ بعضي‌ها هم چنان اعصابشان قاطي است كه گوشه‌گيرند و بي‌قيد و اعتنا و از سنگ صدا درمي‌آيد، از اينها نه! ازدواج فشار را از آدم برمي‌دارد و براي گروه اول، مقوّم و براي گروه دوم، مليّن است!

 تا مهرباني ببيني و آرامش بيابي!

تا جسمت...! بله! بالاخره جسمت! خواست‌هاي منطقي جسمت را بايد جواب بدهي! به همين واضحي! منطقي هم بايد جواب بدهي؛ نه اينكه جوري جواب بدهي كه دست و پا و اندامت را بغلطاني توي فساد و كثيفي، و نه تنها نيازش را جواب نگويي كه پريشانش هم بكني! امام رضا به دختران جوان فرمود كه زود شوهر كنند و دنبال هيچ قرص و دوايي هم نيفتند براي به تأخير انداختن خواست‌هاي غريزي‌شان.

 تا روزي‌ات زياد شود! اين، تضميني است كه هم خدا و هم پيغمبرش داده! اين را آنها كه خيلي از خرج و برج زندگي مشترك مي‌ترسند، دوباره بخوانند!

تا گوشه‌گير و منزوي نشوي! خدا نمي‌خواهد تو از جامعه‌ات و آدم‌هاي ديگر دور باشي. بنابراين خيال نكن زاهدها و مرتاض‌هايي كه در ديرهاي قديمي و روي رختخواب‌هاي پر ميخ، روز را شب و شب را روز مي‌كنند و قيد زن و فرزند را كلاً زده‌اند، مقرّبان درگاه خدايند! بايد ميان مردم بود؛ همين مردمي كه زشت‌اند و زيبايند و زن‌اند و مردند. پس فرقي نمي‌كند! چه منزوي شده‌اي چون ازدواج نكرده‌اي؛ و چه منزوي شده‌اي چون نمي‌خواهي ازدواج كني و از دير تنهايي‌ات بيرون بزني، سخت در اشتباهي! آقاي راهب! برو خواستگاري! راهبه خانم! در را به روي خواستگارهات باز كن!
امیدوارم یه روزی خودتون عاشق بشید تا به جواب همه سوال هاتون برسید.
 

taravat_tree

عضو جدید
ازدواج ؟ باید ؟ کی گفته ؟ :razz:
چراشو نمیدونم . ولی هیچ تمایلی ندارم ! :w05:
یعنی احساس می کنم تنهایی راحتترم . یا اینکه فکر می کنم به اون درجه از بزرگی و کمال نرسیدم که بتونم یکی دیگه رو کامل و یا خوشبخت کنم ...
:cool:
 

zalzalak_amir

عضو جدید
ای بابا یه نگاه بندازین به خیابونها بعد این حرف ها رو بزنین
اخه وقتی تو سن کم به بلوغ میرسیم چه انتظاری داری!
کی میتونه توسن 14یا 15 سالگی ازدواج کنه :w00:
راهش فقط دوست ... است درسته وسطا یاتاقان میچسبونی
ولی فکر کنم همتون درک کنین در ضمن من میخوام زنم هکر باشه کسی سراغ
داره معرفی کنه من خودم هم دانشجو ام هم کار میکنم کی میاد زن من
بشه مگه عقلشون پاره سنگ داره.....:w47:
 

hakhamaneshian

عضو جدید
با درود

با درود

آره .به نظر من در كشور ما تنها راه براي پاسخ به نيازهاي احساسي وجسميمون ازدواجه.چون هنوز اونقدر به خودمون به عنوان يك انسان اعتماد نداريم كه فراي يك تعهد دفتري به رابطمون و احساسمون پايبند باشيم .البته منظورم پسرها هستن بيشتر؟و حتمن براي ثبات ماندن بايد با ازدواج زنجير شن:mad:

خیلی بی راه نمیگین ولی کاملا هم با شما موافق نیستم.

اگر منظور شما روابط دوستی در کشورهای اروپایی و آمریکایی و... است، باید بگم که آن چیزهایی ما در فیلمهای سینمایی و سریال ها و اخبار آنان میبینیم، تمام واقعیت نیست و در آنجا یک دختر و پسر برای رسیدن به مرحله زندگی بدون ازدواج، چندین و چند تجربه دوستی بی ثبات و به نظر من ناپاک را پشت سر میگذارند.
این در حالی است که در منش بیش از 7هزار ساله ما ایرانیان (جدای از مسائل دینی)، چنین روابط ناپاکی، نکوهیده و آلوده است که میتواند تاثیرات منفی بسیاری در ادامه زندگی فرد(چه دختر و چه پسر) داشته باشد.
درضمن اینکه کسی(چه دختر و چه پسر) در روابط دوستی پایبند نباشد به نظر من به انتخاب و تا حدودی رفتار نادرست طرف مقابل برمیگردد.
به نظر من این روابط دوستی بدون ازدواج هنگامی باارزش و پاک است که انتخاب از سوی دو طرف کاملا از روی عقل و دل انجام شود و این چیزی نیست به جز مرحله نامزدی که کاملا شفاف است و در آن هدفی جز ازدواج نیست. به نظر من مرحله نامزدی میتونه بسیار با ارزش تر و زیباتر از مرحله دوستی باشد.

در جواب سوال اصلی تاپیک هم باید بگم :
ازدواج یک باید ضروری است که نیازمند زمان و شرایط خاص خودش است. گذر و نگاه سرسری به هر کدام از گزینه های زمان و شرایط میتونه باعث ناموفق شدن یک ازدواج شود.
ازدواج یک نیاز غریزی است که پرودگار ّآن را در موجودات قرار داده و سرکوبی هر نیاز غریزی باعث زیان روح و جسم میشود.
 

mohandeseit

دستیار مدیر مهندسی فناوری اطلاعات
کاربر ممتاز
خوب ازدواج كردن يعني حفظ نصف دين(اگه مهمه براتون) و براي حفظ نصف ديگه بايد از خدا پروا داشته باشيد.(نقل به مضمون حديث)
 

~Bahar~

عضو جدید
چرا بایدازدواج کنیم؟
هیچ بایدی وجود نداره...تنهایی...استقلال فردی...خوبه تا زمانی که جوونی...اما لحظاتی هم وجود داره که دوست داری با یکی حرف بزنی...کسی رو دوست داشته باشی ودوست داشته بشی...هر چه سن بالاتر بره این احساس خلا بیشتر میشه...شاید تو زندگی اجتماعیت موفق باشی...اما این به تنهایی برای ارضا روح کافی نیست...ازدواج یک تعهده میتونه فقط رو کاغذ باشه یا قلبی باشه که در این صورت نیاز به هیچ مهر و امضایی نیست...
 

Fo.Roo.GH

عضو جدید
کاربر ممتاز
به نظر من هم ازدواج به موقع ضروریه و کسی که مخالفت میکنه فقط خودشو گول می زنه اما از عشق قبل از ازدواج متنفرم و معتقدم برای این تصمیم بزرگ عقل و منطق حرف اول رو می زنه.
 

simi

عضو جدید
از نظر من ازدواج یه چیزیه که خیلی مذخرفه
البته من خیلی سنم برای ازدواج کمتره.
ولی خب نصیحت هام رو گوش کنین


خب شما چون به قول خودت خیلی کم سنی داری این حرفا رو می زنی موقع اش که برسه نظرت تغییر می کنه ...
 

pmehdiq

عضو جدید
کاربر ممتاز
خوب اگه یه نگاهی به نظرات افرادی که ازدواج رو ضروری نمیدونن بکنیم میبینیم که افرادی هستند که تنها به خودشون فکر می کنند و به یه عبارتی خود خواه هستند. خوب یه آدم خو دخواه مسلما برای ارزای تمایلاتش به دوستی و در صورت ممکن استفاده از طرف مقابل برای لذت بردن می کنه. و چه عجیب که انسان این خودخواهی را با نام راهی برای فرار از ازدواج می گذاره . در حالی کهاین خودخواهی در تمام زیرو رو ی زندگی وجود داره و مربوط به سخصیت فرده ..
امیدوارم همه خودشونو اصلاح کنن و کسی از دست من ناراحت نشه
 

laleh_a

عضو جدید
کاربر ممتاز
ازدواج به هر قیمتی و با هر کسی نه...
ولی ازدواج خوب واقعا خوبه... از هر لحاظ که فکرشو بکنید...
 

امیر Amir

عضو جدید
ازدواج

ازدواج

آخ راست گفتی...باید زود تر زن گرفت...رفت سر خونه زندگی و ابقای نسل ایرانی ها...


من هم که دیر ازدواج کردم و متاسفانه سر 85 سالگی حتما قراره بچه اولم به دنیا بیاد
 

shabe sarab

عضو جدید
هميشه وقتي از جاهاي مختلف مي شنيدم عشق قبل از ازدواج قشنگتر و پايدارتره مي گفتم مزخرف مي گن مگه ميشه با يكي كه اشنايي معرفي كرده و يك بار ديدي ازدواج كني وبعد عاشقانه دوسش داشته باشي چون خودم عاشق بودم عاشق كسي كه با نامردي تمام رهام كرد هنوز گرماي نفسش يادمه كه كنار چراغ ايستاده بوديمو داشتيم گرم ميشديم تو هواي سرد ييلاق با اون صداش كه هنوزم نوازشگر گوشامه بهم گفت دوست دارم اون لحظه قشنگترين لحظه ي زندگيم بود وهنوزم باورم نمي شه بهم دروغ گفته باشه ومن فكر ميكنم لذت داشتن زندگي با عشق رو از دست دادم چون نميشه دوباره عاشق شد.الانم اصلا به ازدواج يانه اصلا به پسرها فكر نمي كنم يعني نمي تونم فكر كنم اهاي پسرهاازتون خواهش مي كنم هيچ وقت با احساسات كسي بازي نكنيد چون اينطوري زندگي رو براي طرف مقابلتون تلخ وناممكن ميكنين ونخواين براي هيچ كي نخواين كه لذت زندگي كردن رو از دست بده ولذت عاشق بودن رو:gol::gol::gol::gol:
 
آخرین ویرایش:

179

عضو جدید
کاربر ممتاز
به نظر من ازدواج آدم را محدود میکنه
خیلی خیلی
یعنی به خاطر مسئولیتی که باید بپذیری مجبور میشی به زندگیت نظم بدی
البته اگر بتونی با شخصی ازدواج کنی که خودش قدرت تصمیم گیری را داشته باشه و اجازه نده مامانش اینا دخالت کنن خیلی خوبه و الا دخلتون اومده
ولی نباید عجله کرد
 

!...

عضو جدید
کاربر ممتاز
ازدواج چیه؟
واسه چی آدم ازدواج کنه؟
مسخرس!
شاید یه روز خر شم و ازدواج کنم!(اونم به خاطر جبر زمونه!!!!)
ولی در حالت کلی, کار مسخره ای هستش!
ای کاش که کسی مجبور نشه که...!
 

sahark

عضو جدید
به نظر من گاهی اوقات ازدواج نکردن بهتر از بد ازدواج کردن است ولی اگر شرایط خوب باشه چرا که نه!!!
 
بالا