حاجي فيروززززززززززززززززززززز ز!

mahboobeyeshab

عضو جدید
کاربر ممتاز
از حاجي فيروز چي ميدونيد.....؟!




اين مرد سيه چرده چه حوصله اي دارد.....!
 
آخرین ویرایش:

sami1984

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا حالا فكر كردين چرا اسمش حاجي فيروز است؟تركيب دو اسم ظاهرا بي ربط؟
 

rahil rachel

عضو جدید
من ازش چيزي نميدونم ولي دوسش دارم.همين كه با ديدنش شاد ميشم برام واسه دوست داشتنش كافيه
 

گل احساس

عضو جدید
کاربر ممتاز
در زمانهای قدیم یه آقایی بوده به نام فیروز که خیلی دوست داشت به سفر حج برود ولی امکان سفر کردن نداشت تا اینکه عید یکی از سالها قسمت شد ورفت ، وقتی برگش همه بهش حاجی فیروز می گفتند :D:D:D
 

mahboobeyeshab

عضو جدید
کاربر ممتاز
نمیدونم چرا سیاهش میکنن .....

اینجا سیاهی نماد سرما و شب‌های بلند و سرد زمستان است و می‌دانیم که در داستان‌های مردمی و حتی در شاهنامه فردوسی، بین سرما و زمستان، با سیاهی و گرگ سیاه ارتباط‌هایی وجود دارد و نمایش‌های پیوسته با سیاه‌بازی، در گذشته شیوه‌ای نمادین در مبارزه با سرما می‌بوده است و ارتباطی با نژاد سیاه ندارد...
همينطور ارتباطي با برداري نيز نداره...به خاطر شعر ارباب خودم....بلكه رابطه اش نوكر و ارباب هست ولاغير...
 

mahboobeyeshab

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا حالا فكر كردين چرا اسمش حاجي فيروز است؟تركيب دو اسم ظاهرا بي ربط؟

اين اسم دگرگون شده اسم ننه نوروز و بابا نوروز هست كه در ديگر مناطق به نامهاي مختلفي ناميده ميشه....
نام حاجي فيروز و ويژگي هاي خاص امروزينش سنتي كاملا جديد و خاص تهراني هاي معاصر است....
در نواحي مختلف او را بامهاي متفاوت ميشناسند در خراسان وبخشهائي از افغانستان "بي بي نوروزك"
در خمين و اراك "ننه نوروز"

در كرانه هاي خليج فارس"ماما نوروز"
در گيلان "پير بابا"
در آذربايجان"ننه مريم"
در تاجيكستان و بخارا"ماما مروسه"
و.....
همه در واقع پيام آور نوروز و بهار هستند...
 

foodtechnology

عضو جدید
کاربر ممتاز
نوروز جشنی مربوط به پيش از آمدن آريايی ها به اين سرزمين است لااقل از دو سه هزار قبل اين جشن در ايران برگزار می شده و به احتمال زياد با آيين ازدواج مقدس مرتبط است. تصور می شده که الهه بزرگ، يعنی الهه مادر، شاه را برای شاهی انتخاب و با او ازدواج می کند."
دکتر صنعتی زاده اين الهه را "ننه" يا "ننه خاتون" نام داده، معادل سومری آن "نانای" و معادل بابلی و ايرانی آن "ايشتر" و " آناهيتا" است. تا آنجا که می دانيم اين الهه خدای جنگ، آفرينندگی و باروری است. دکتر مزداپور داستان اين ازدواج نمادين و اسطوره ای را که بنيادی ترين نماد نوروز است چنين شرح داد:" اينانا يا ايشتر که در بين النهرين است عاشق 'دوموزی' يا 'تموز' می شود( نام دوموزی در کتاب مقدس تموز است) و او را برای ازدواج انتخاب می کند."
تموز يا دوموزی در اين داستان نماد شاه است. الهه يک روز هوس می کند که به زيرزمين برود. علت اين تصميم را نمی دانيم. شايد خودش الهه زيرزمين هم هست. خواهری دارد که شايد خود او باشد که در زيرزمين زندگی می کند.
اينانا تمام زيورآلاتش را به همراه می برد. او بايد از هفت دروازه رد شود تا به زيرزمين برسد. خواهری که فرمانروای زيرزمين است، بسيار حسود است و به نگهبان ها دستور می دهد در در هر دروازه مقداری از جواهرات الهه را بگيرند.
در آخرين طبقه نگهبان ها حتی گوشت تن الهه را هم می گيرند و فقط استخوان هايش باقی می ماند. از آن طرف روی تمام زمين باروری متوقف می شود. نه درختی سبز می شود، نه گياهی هست و نه زندگی. و هيچکس نيست که برای معبد خدايان فديه بدهد و آنها که به تنگ آمده اند جلسه می کنند و وزير الهه را برای چاره جويی دعوت می کنند.
الهه که پيش از سفر از اتفاق های ناگوار آن اطلاع داشته، قبلا به او وصيت کرده بود که چه بايد بکند.
به پيشنهاد وزير خدايان موافقت می کنند يک نفر به جای الهه به زيرزمين برود تا او بتواند به زمين بازگردد و باروری دوباره آغاز شود. در روی زمين فقط يک نفر برای نبود الهه عزاداری نمی کرد و از نبود او رنج نمی کشيد؛ و او دوموزی شوهر الهه بود. به همين دليل خدايان مقرر می کنند. نيمی از سال را او و نيمه ديگر را خواهرش که "گشتی نه نه" نام دارد، به زيرزمين بروند تا الهه به روی زمين بازگردد. دوموزی را با لباس قرمز در حالی که دايره، دنبک، ساز و نی لبک دستش می دهند، به زيرزمين می فرستند. شادمانی های نوروز و حاجی فيروز برای بازگشت دوموزی از زيرزمين و آغاز دوباره باروری در روی زمين است.
 

Miss Nini

عضو جدید
خیلی جالب بود ممنون اتفاقا الان شبکه گیلان داره نشون میده رسم قدیم گیلانیا رو در زمان عید
 

mahboobeyeshab

عضو جدید
کاربر ممتاز
نوروز جشنی مربوط به پيش از آمدن آريايی ها به اين سرزمين است لااقل از دو سه هزار قبل اين جشن در ايران برگزار می شده و به احتمال زياد با آيين ازدواج مقدس مرتبط است. تصور می شده که الهه بزرگ، يعنی الهه مادر، شاه را برای شاهی انتخاب و با او ازدواج می کند."
دکتر صنعتی زاده اين الهه را "ننه" يا "ننه خاتون" نام داده، معادل سومری آن "نانای" و معادل بابلی و ايرانی آن "ايشتر" و " آناهيتا" است. تا آنجا که می دانيم اين الهه خدای جنگ، آفرينندگی و باروری است. دکتر مزداپور داستان اين ازدواج نمادين و اسطوره ای را که بنيادی ترين نماد نوروز است چنين شرح داد:" اينانا يا ايشتر که در بين النهرين است عاشق 'دوموزی' يا 'تموز' می شود( نام دوموزی در کتاب مقدس تموز است) و او را برای ازدواج انتخاب می کند."
تموز يا دوموزی در اين داستان نماد شاه است. الهه يک روز هوس می کند که به زيرزمين برود. علت اين تصميم را نمی دانيم. شايد خودش الهه زيرزمين هم هست. خواهری دارد که شايد خود او باشد که در زيرزمين زندگی می کند.
اينانا تمام زيورآلاتش را به همراه می برد. او بايد از هفت دروازه رد شود تا به زيرزمين برسد. خواهری که فرمانروای زيرزمين است، بسيار حسود است و به نگهبان ها دستور می دهد در در هر دروازه مقداری از جواهرات الهه را بگيرند.
در آخرين طبقه نگهبان ها حتی گوشت تن الهه را هم می گيرند و فقط استخوان هايش باقی می ماند. از آن طرف روی تمام زمين باروری متوقف می شود. نه درختی سبز می شود، نه گياهی هست و نه زندگی. و هيچکس نيست که برای معبد خدايان فديه بدهد و آنها که به تنگ آمده اند جلسه می کنند و وزير الهه را برای چاره جويی دعوت می کنند.
الهه که پيش از سفر از اتفاق های ناگوار آن اطلاع داشته، قبلا به او وصيت کرده بود که چه بايد بکند.
به پيشنهاد وزير خدايان موافقت می کنند يک نفر به جای الهه به زيرزمين برود تا او بتواند به زمين بازگردد و باروری دوباره آغاز شود. در روی زمين فقط يک نفر برای نبود الهه عزاداری نمی کرد و از نبود او رنج نمی کشيد؛ و او دوموزی شوهر الهه بود. به همين دليل خدايان مقرر می کنند. نيمی از سال را او و نيمه ديگر را خواهرش که "گشتی نه نه" نام دارد، به زيرزمين بروند تا الهه به روی زمين بازگردد. دوموزی را با لباس قرمز در حالی که دايره، دنبک، ساز و نی لبک دستش می دهند، به زيرزمين می فرستند. شادمانی های نوروز و حاجی فيروز برای بازگشت دوموزی از زيرزمين و آغاز دوباره باروری در روی زمين است.

ممنون دوست خوبم...بله در اين باره اسطوره و افسانه هاي زيادي گفته شده...و هر ناحيه اي از ايران پاكمون داراي اعتقادات و آئين و رسومي زيبا هستند كه به واقع مشترك هستند و پيام اور يك چيز واحد....
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
Body Guard حاجي ، حاجي ؛ سيٌد گفتگوی آزاد 26

Similar threads

بالا