[h=2]
مانگرو چيست؟[/h] مانگروبه نوعي اكوسيستم اطلاق مي شود كه عبارتست از زمينهاي مرطوب حد واسط مناطقجزر و مدي دريا همراه با مجوعه اي از گياهان بي نظير و جانوران خاص كهبصورت وافر در مناطق ساحلي و كنار تالابي اين اكوسيستم تكثير مي يابند.اين اكوسيستم در زمره غني ترين و حاصلخيزترين اكوسيستم هاي دنيا به حسابمي آيد و بيش از 80% ميزان صيد در كل دنيا وابسته به وجود اكوسيستم مانگروو ساير نواحي ساحلي دنيا مي باشد. گياهان موجود در اين اكوسيستم مجموعه اياز گياهان هالوفيل و مقاوم به نمك دريا مي باشند. جنگلهاي اين اكوسيستم،مجموعه اي از جنگلهاي جزر و مدي دريايي هستند كه از درختهاي مختلف، نخلها،اپي فيتها، بوته ها، علفها و سرخسهاي زميني كه در قالب علفزار و بيشه زاروجود دارند، تشكيل شده اند.
مناطق مختلف موجود در اكوسيستم مانگرو:
بعنوانيك قانون كلي مناطقي كه حاوي گونه هاي غالب گياهان مانگرو مي باشند بهموازات خطوط ساحلي، يكي بعد از ديگري امتداد مي يابند. معمولاً سمت رو بهدرياي اكوسيستم مانگرو را جامعه مانگرو خاكستري يا Avicennia marina تشكيلمي دهد چرا كه اين گونه به بهترين وجه ممكن و بهتر از ساير گونه ها با هرگونه شرايط خاكي و آب و هوايي، خود را وفق داده است و توان تحمل انواعشرايط را دارد. سيب مانگرو يا Sonneratia alba نيز در اين منطقه رشد ميكند ولي اين گونه بيشتر در قسمتهاي گرمسيري دنيا يافت مي شود.
Rhizophorastylosa يا مانگرو قرمز كه نام ديگرآن مانگرو عنكبوتي مي باشد در پشت وقسمتهاي انتهايي اين ناحيه رشد مي كند. زيرا ريشه هاي دراز اين گونه باظاهر مشخص خود كه از نوع ريشه هاي شمعي يا تيري (Prop roots) مي باشند سبباستحكام قابل ملاحظه اين گياه در خاك، در برابر امواج و باد مي شود.
منطقهبعدي كه در پشت اين منطقه قرار دارد منطقه اي است كه شايد فقط در زمان جزرو مد كامل و زمانيكه ماه كامل باشد از آب پوشانده مي شود. خاك اين منطقهمحكمتر بوده ولي ميزان نمك آن بدليل تبخير آب بين مدت زمان حد واسط دو جزرو مد كامل بيشتر مي باشد. بيشترين گونه هايي كه در اين منطقه يافت مي شودمانگرو زرد يا گونه هاي Ceriops مي باشد. البته ميزان نمك و شوري معمولاًبه اندازه اي مي باشد كه به سختي مي توان اين گونه را در اين منطقه يافت وبيشتر گونه هايي كه قابليت رشد در نمكزارها را داشته باشند، در اين منطقهيافت مي شوند.
منطقه بعدي، منطقه رو به خشكي اين اكوسيستم مي باشد.فاكتورهاي بسيار زيادي وجود دارند كه تعيين مي كند گونه غالب گياهي اينمنطقه چه باشد. بعنوان مثال در شرايطي كه باران سالانه بمقدار فراوان وجوددارد، بدليل ورود منظم حجم قابل ملاحظه آب تازه به تالابها معمولاً گونههايي كه مقاومت كمتري نسبت به شوري دارند در اين ناحيه رشد مي كنند مثلHibiscus tiliaceus, Berringtonia acutangula .
در پشت اين ناحيه امكان دارد يك سري زمينهاي مردابي يا مرطوب پوسته كاغذي (Paper bark) وجود داشته باشد.
دربعضي از نقاط دنيا كه نحوه بارش بيشتر بصورت فصلي مي باشد امكان دارديكسري تغييرات از لحاظ منطقه اي ايجاد شود. در اين نواحي بدليل تبخير بيشاز حد و كافي نبودن آب تازه ورودي به اين مناطق، ميزان شوري زمين بيشتراست و اين امر منجر به بروز منطقه اي نمكزاري يا پوشيده از نمك مي شود كهفقط گونه هايي نظيرCeriops tagal ، Aegialitis annulata و Avicenniamarina در آنجا بصورت تكه تكه در مرز حد واسط بين اين ناحيه و ناحيه رويشگياهان، رشد مي كنند.
بطور كلي در اكثر نقاط دنيا منطقه بندياكوسيستم مانگر بهمان گونه اي است كه ذكر شد. حال امكان دارد در بعضيمناطق با توجه به شرايط اقليمي، نحوه منطقه بندي و گونه هاي موجود،تغييراتي داشته باشد.
نحوه تحمل نمك:
از جملهخصوصيات منحصر به فرد گياهان مانگروه قابليت و توانايي تحمل غلظتهاي مختلفنمك در آب زمين مي باشد. حال ببينيم واقعاً اين گياه شگفت آور با چهمكانيسمي خودر ا با اين شرايط خاص سازگار ساخته است.
اولين خطدفاعي بسياري از گياهان مانگرو، ممانعت از ورود قابل ملاحظه نمك به داخلگياه بسيله عمل *****اسيون نمك به خارج از طريق ريشه گياه مي باشد. بعضياز گونه هاي مانگرو مي توانند حتي بيش از 90 درصد نمك آب دريا را از گياهخارج سازند. نظير گونه هاي
Rhizophora، Ceriops، Bruguiera و Osbornia.
روشديگر سازگاري، ترشح سريع نمكي است كه وارد سيستم گياه شده است. برگهايبسياري از گونه هاي مانگرو داراي غدد نمكي ويژه اي مي باشند. اين سيستميكي از سيستمهاي بسيار فعال ترشح كننده نمك مي باشد كه تاكنون شناخته شدهاست. تقريباً در تمامي گونه هايي كه حاوي چنين سيستمي هستند مي توان نمكرا بر روي برگ آنها به وضوح ديد يا مزه آنرا چشيد. از جمله گونه هايي كهداراي چنين سيستمي هستند مي توان به گونه هاي Avicennia، Sonneratia وAcanthus اشاره نمود.
سومين سيستمي كه گياهان مانگرو براي رهايي ازنمك بكار مي برند عبارتست از جمع آوري نمك و غليظ سازي آن در پوسته يابرگهاي پير گياه كه در حال ريزش هستند، مي باشد. گونه هايينظيرLumnitzera، Avicennia، Ceriops ، Sonneratia داراي چنين سيستمي ميباشند.
همچنان كه از مثالهاي مذكور نيز مشخص است بعضي از گونه هايمانگرو فقط يكي از اين سيستمها را بكار مي برند ولي اغلب آنها از چندسيستم براي رهايي از شوري استفاده مي كنند. علاوه بر مكانيسمهاي مذكور،يكسري عوامل ديگر نيز وجود دارند كه مانع از دفع آب از اين گياهان
ميشوند كه عبارتند از وجود كوتيكولهاي (پوسته موجود بر روي برگ درختان)واكسي بسيار ضخيم و يا وجود پرزها و زايده هاي مو مانند متراكم براي كاهشفراتراوش آب و تعرق. علاوه بر آن در گياهان عادي قسمت اعظم تعريق از طريقاستوماتاي موجود در برگها رخ مي دهد؛ در نتيجه در اين گياهان، اين ارگانلدر قسمت زيرين برگها تعبيه شده اند يعني جايي كه كمتر در معرض بادهاي خشككننده قرار دارد. بعلاوه برگها خود بسيار آبدارمي باشند و آب را دربافتهاي دروني و براق خود ذخيره مي كنند و بدين طريق اين گياهان سلاحهايلازم براي مقابله و مهار از دست دادن آب را يافته اند.
شرايط لازم و مورد نياز براي حيات گياهان مانگرو:
غنيترين جوامع گياهان مانگرو در مناطق گرمسيري و نيمه گرمسيري كه در آنجادرجه حرارت آب در گرمترين ماههاي سال بيش از 24 درجه سانتي گراد و ميزانبارش سالانه بيش از 1250 ميلي متر مي باشد و كوههايي با ارتفاع بيش از 700متر نزديك ساحل دريا يافت مي شود، وجود دارند.
علاوه بر آن اينگياهان بايد در برابر امواج بسيار پرانرژي دريا محافظت شوند. زيرا اينامواج منجر به فرسايش ساحل شده و از كاشته شدن و بدام افتادن دانه اينگياهان در خاك جلوگيري بعمل مي آورند. در قسمتهاي شمالي Queensland كهازمناطق غني دنيا ازلحاظ پوشش گياهي مانگرو بحساب مي آيد اين وظيفه بعهدهصخره هاي بزرگ موجود در نزديكي ساحل مي باشد كه همانند سدي عمل كرده ومانع از اثر اين امواج مي شود و در قسمتهاي جنوبي اين منطقه نيزجزيره هايشني اين وظيفه را بر عهده دارند.
گياهان مانگرو در يك شرايط محيطيمداوم در حال تغيير، زندگي مي كنند. بصورت پريوديك امكان دارد دريا يكجامعه را از آب شور غوطه ور سازد در حاليكه در هنگام جزر بخصوص زمانيكه درفصل باراني سال باشد، اين جامعه در معرض حجم قابل ملاحظه از آب شيرين قرارمي گيرد. مطمئناً با توجه به تغيير ميزان شوري آب، ميزان درجه حرارت آبنيز در راستاي اين نوسانات، تغيير خواهد كرد و گياه بايد توانايي لازمبراي سازگاري با هر شرايط جديد را داشته باشد كه معمولاً هم اين گياهانداراي اين توانايي مي باشند.
گونه هاي مختلف گياهان مانگرواحتياجات متفاوتي نيز دارند. بعضي از آنها در مقابل شوري آب نسبت بهسايرين تحمل بيشتري دارند. ساير فاكتورهايي كه مي تواند بر روي ميزانانتشار اين گياهان تأثير داشته باشد عبارتند از انرژي امواج، ميزان اكسيژنخاك، ميزان درناژآب و سطح مواد مغذي موجود در خاك. در هر مكاني كه يك گونهشرايط را متناسب با نيازهاي خود ببيند، آن محيط را انتخاب كرده و گونهغالب همانجا خواهد شد و همين امر منجر به بروز منطقه هاي مختلف در يكاكوسيستم مانگرو مي شود.
ريشه گياهان مانگرو:
ريشهاين گياهان داراي عملكردهاي زيادي براي اين گياه مي باشد. اين ارگان ازگياه حمايت كرده و براي گياه مواد مغذي ضروري و اكسيژن فراهم مي آورد. درزمينهاي ناپايدار و گاهاً نيمه مايع، وجود سيستم وسيعي ازريشه ها برايمستقيم نگهداشتن درخت در زمين لازم و ضروري است. در نتيجه بسياري از اينگياهان، در مقايسه با آنچه كه در روي زمين است، داراي سيستمهاي بيشتر وگسترده تري در زيرزمين مي باشند. البته لازم به ذكر است كه ريشه هاي اصلياين گياه را مي توان فقط تا عمق 2 متري يافت و معمولاً ريشه اين گياهان ازاين عمق پائينتر نمي روند. شايد يكي از دلايل بروز اين پديده كمبود اكسيژندر اعماق بيشتر زمين باشد.
ريشه هاي كابلي شكل منتشر كه بوسيلهريشه هاي لنگري شكل پائين رونده سوراخ مي شوند وظيفه نگهداري گياه رابعهده دارند. از اين شبكه تعداد زيادي ريشه هاي تغذيه اي كوچك جوانه ميزند كه وظيفه آنها تغذيه از خاك غني موجود در زير لايه سطحي زمين ميباشد.نوع سومي از ريشه ها نيزوجود دارند كه وظيفه آنها جمع آوري اكسيژن مي باشد.
معمولاًاكسيژن بسيار كمي در داخل گل و لاي پوشيده از آب در اكوسيستم مانگرو وجوددارد. يكي از راه حلهاي گياهان مانگرو براي رفع اين مشكل آن بوده است كهبخشي از ريشه هاي خود را از سطح گل و لاي و آب بيرون بياورند. اين ريشه هاتوسط سلولهاي تنفسي ويژه اي كه لنتيكول نام دارد، پوشيده شده اند. اينسلولها نيز به يك بافت اسفنجي كه در داخل ريشه ها وجود دارد متصل مي شوند.زمانيكه ريشه ها در آب فرو مي روند، فشار موجود در داخل اين بافتها پائينآمده و اكسيژن توسط گياه مورد مصرف قرار مي گيرد. وجود فشار منفي موجود درداخل اين بافتها به معناي آن است كه زمانيكه ريشه ها در معرض هوا قراربگيرند، هواي بيشتري وارد لنتيكولها مي شود.
برگها:
برگهاياين گياهان نيز داراي عملكردهاي خاص خود مي باشند. آنها داراي عملكردهايمعمولي ساير برگها نظير انجام فرآيندهاي مختلف بيوشيميايي و فرآيندهايفتوسنتزي مي باشند. علاوه بر اين وظايف معمولي آنها داراي ساختارهاي ويژهاي مي باشند كه بنا به ضرورت خاص فيزيولوژيكي و بيولوژيكي گياه طراحي شدهاست. بعنوان مثال در
گونه Avicennia marina ساختارهاي خاصي تعبيه شدهاست كه داراي فعاليت دفع كنندگي نمك مي باشند. يا همچنين در اين گونهرنگدانه هاي حاصل از فعاليت پراكسي زومهاي موجود در برگ اين گياه خودنشانگر نوعي استرس محيطي مثلاً مسموميت و آلودگي با فلزات سنگين مثل مس،سرب و روي مي باشد. (1)
نحوه رشد گياهان مانگرو:
ميوهو دانه گياهان مانگرو قابليت شناور ماندن بر روي آب را دارا مي باشند. اينمكانيسم يكي از بهترين مكانيسمهاي توليد مثلي و انتشار بيشتر گياهان درمناطق ساحلي مي باشد. اعضاي خانواده Rhizophoraceae كه شامل گونه هايRhizophora، Bruguiera و Ceriops مي باشد، داراي يك روش زنده زايي خاصيهستند كه بطور موفقيت آميزي موجب تكثير و توليد مثل آنها شده است. دانههاي بارور شده از همان ابتدا از گياه اصلي نمي افتد بلكه از قاعده ميوهشروع به جوانه زدن مي كند تا يكسري ريشه ها و ساقه هاي نيزه مانند توليدكنند كه اصطلاحاً Propagule نام دارد. اين مرحله امكان دارد در همانجا وقبل از جدا شدن از والدين رشد كرده و طي 1 تا 3 سال حدود يك متر ارتفاعپيدا كند و بعد از آن از والدين خود جدا شده و در داخل آب مي افتد. روشحركت اين ساختار در داخل آب نيز به گونه اي خاص مي باشد. در زمانيكه در آبدريا قرار دارند، آنها بصورت افقي بوده و به سرعت حركت مي كنند و بلافاصلهبعد از رسيدن به آبهاي تازه مثل تالابها، به حالت عمودي درمي آيند به گونهاي كه ريشه در پائين و جوانه هاي جلويي در بالا قرار مي گيرد. اين حالتسبب مي شود كه به خاك نشستن آنها در گل و لاي مردابها و تالابها امكانپذيرشود. بعضي از گونه ها مثل Rhizophora مي توانند حتي به مدت يكسال به همينحالت در آب دريا معلق بمانند و بعد از آنكه به گل نشستند شروع به توليدريشه هاي جديد كرده و فرآيند رشد را از نو سر بگيرند.
بعضي گونههاي ديگر نظير Avicennia، Aegialitis، egiceras، نهالها و جوانه هاي زندهاي توليد مي كنند ولي اين جوانه ها زمانيكه از گياه مي افتند هنوز در داخليك پوسته قرار دارند. دانه هاي Avicenina تا زمانيكه در داخل پوسته ميباشند بر روي آب شناور مي مانند. سرعت جدا شدن پوسته به عواملي نظير درجهحرارت و شوري آب بستگي دارد.
دانه هاي گونه Avicennia تنها قادرندبمدت 3 تا 4 روز بر روي آب زنده بمانند. در كل بنظر مي رسد روش اول يعنيروش جوانه زدن (seedling) روش بهتري براي تكثير گياهان مانگرو باشد.
انتشار گياهان مانگرو در دنيا:
ازآنجائيكه گياهان مانگرو براي ادامه حيات و زندگي خود به گرما نياز دارند،بيشتر در مناطق گرمسيري دنيا زندگي مي كنند. اين گياهان مجموعاً در 112كشور دنيا يافت مي شوند و اگر بخواهيم نحوه قرارگيري جغرافيايي آنها رانشان دهيم، اين گياهان بيشتر در حد فاصل مدار 30 درجه شمالي و30 درجهجنوبي عرض جغرافيايي قرار دارند. البته در اين مورد استثناهايي نيز وجوددارد. مثلاً در نيمكره شمالي، منطقه برمودا كه در 32 درجه و 20 دقيقهشمالي قرار دارد داراي اين اكوسيستم مي باشد يا گياهان موجود در ژاپن كهدر 31 درجه و 22 دقيقه شمالي قرار دارند. در نيمكره جنوبي نيز مواردي وجوددارند نظير استراليا در 38 درجه و 45 دقيقه جنوبي، زلاند نو در 38 درجه و3 دقيقه جنوبي و سواحل شرقي آفريقاي جنوبي در 32 درجه و 59 دقيقه جنوبي.
تخمينزده مي شود در كل دنيا، اكوسيستمهاي مانگرو بالغ بر 15 ميليون هكتار وسعتداشته باشد. (Lacerda & Diop, 1993) كه حدود 9/6 ميليون هكتار درناحيه اقيانوسيه و اقيانوس هند (Indo- Pacific)،5/3 ميليون هكتار درآفريقا و بيش از 1/4 ميليون هكتار در ناحيه آمريكا بخصوص حوزه كاراييبقرار دارد.
همانطور كه از آمار نيز برمي آيد، وسيعترين نواحيمانگروها مربوط به ناحيه اقيانوسيه و اقيانوس هند مي باشد زيرا در ايننواحي اين اكوسيستم در قالب سيستم دلتاي رودهاي بزرگي نظير گنگ وبراهماپوترا، ايراوادي، مكونگ و همچنين نواحي ساحلي محافظت شده با خشكيهايوسيع نظير ماداگاسكار، كاليمانتان، اندونزي و پاپوا و گينه نو، شكل گرفتهاست. در اين منطقه وسيعترين اكوسيستم مانگرو در بنگلادش قرار دارد كهمربوط به اكوسيستم Sundarbans مي باشد. اين اكوسيستم حدود 600 هزار هكتاروسعت داشته است و بر اساس تخميني كه در سال 1985 انجام شده است حدود401600هكتار وسعت اين اكوسيستم بوده است.(Chaffey. Miller & Sandom, 1985)
درناحيه آمريكاي جنوبي، جنگلهاي مانگرو از قسمتهاي شمالي سواحل رو بهاقيانوس آرام پرو به سمت ايالات جنوبي برزيل يعني Rio Grande do sul درسواحل اقيانوس اطلس كشيده شده است. علاوه بر آن در دلتاي Orinco درقسمتهاي شرقي ونزوئلا جنگلهاي مانگرو با وسعت 495200 هكتار و در سواحلاقيانوس آرام كشور كلمبيا نيز با وسعت 451300 هكتار وجود دارند.
انواع گياهان مانگرو:
بطوركلي گياهان مانگرو را مي توان در سه دسته بزرگ طبقه بندي نمود. دسته اولگياهان مانگرو حقيقي يا اصلي (true mangrove) مي باشد. اين گياهان شكلكلاسيك گياهان مانگرو بحساب مي آيند و رشد آنها محدود به مناطق بين جزر ومدي دريا مي باشد. گياهان مانگرو حقيقي از 20 خانواده مختلف مي باشند.تاكنون تقريباً حدود 80 گونه مانگرو حقيقي كه به شكل درختي يا بوته ايميباشند، شناسايي شده است كه ازبين آنها 60-50 گونه، گونه هاي غالبجنگلهاي مانگرو را تشكيل مي دهند.
دسته دوم، دسته گياهان مانگرومينور (minor mangrove) مي باشد. اين گياهان توانايي تشكيل همه اجزاي اصليمورد نياز براي يك زندگي گياهي را ندارند و بندرت جوامع خاصي را ايجاد ميكنند.
دسته سوم عبارتند از گياهان وابسته به گياهانمانگرو(mangrove associated). اين گياهان گونه هايي هستند كه تحمل شوري رادارند و علاوه بر آنكه در اكوسيستم مانگرو يافت ميشوند در ساير شرايط آب وهوايي و خاكي نيز امكان دارد يافت شوند. اين گياهان در اكوسيستم مانگرومعمولاً در ناحيه بينابيني يعني در حد فاصل بين پوشش دريازي و خشكي زيگياهان مانگرو يافت مي شوند. البته بطور كلي اين گياهان با گياهان مانگروحقيقي عملكرد متقابل قابل ملاحظه اي دارند.
بدين ترتيب مي بينيد كهممكن است انواع گياهان در يك اكوسيستم مانگرو وجود داشته باشند و گاهاًًتنوع گياهي در بعضي اكوسيستمها بسيار وسيع و زياد مي باشد.
-
http://www.bpums.com