تحصیل در اروپا....!!!!!!!!تفاوت رو داشته باش

hasti.v

عضو جدید
یك زوج جوان برای ادامه تحصیل و گرفتن دکترا عازم کشوری اروپایی شدند. در آنجا پسر كوچکشان را در یک مدرسه ثبت نام کردند تا او هم ادامه تحصیلش را در سیستم آموزش این کشور تجربه کند. روز اوّل كه پسر از مدرسه برگشت، پدر از او پرسید: پسرم تعریف كن ببینم امروز در مدرسه چی یاد گرفتی؟
پسر جواب داد: امروز درباره خطرات سیگار كشیدن به ما گفتند، خانم معلّم برایمان یك كتاب قصّه خواند و یك كاردستی هم درست كردیم...


پدر پرسید: ریاضی و علوم نخواندید؟
پسر گفت: نه
روز دوّم دوباره وقتی پسر از مدرسه برگشت پدر سؤال خودش را تكرار كرد.
پسر جواب داد: امروز نصف روز را ورزش كردیم، یاد گرفتیم كه چطور اعتماد به نفسمان را از دست ندهیم، و زنگ آخر هم به كتابخانه رفتیم و به ما یاد دادند كه از كتاب های آنجا چطور استفاده كنیم.
بعد از چندین روز كه پسر می رفت و می آمد و تعریف می كرد، پدر كم كم نگران شد چرا كه می دید در مدرسه پسرش وقت كمی در هفته صرف ریاضی، فیزیك، علوم، و چیزهایی كه از نظر او درس درست و حسابی بودند می شود.
از آنجایی كه پدر نگران بود كه پسرش در این دروس ضعیف رشد كند به پسرش گفت: پسرم از این به بعد دوشنبه ها مدرسه نرو تا در خانه خودم با تو ریاضی و فیزیك كار كنم.
بنابراین پسر دوشنبه ها مدرسه نمی رفت.
دوشنبه اوّل از مدرسه زنگ زدند كه چرا پسرتان نیامده.
گفتند مریض است !!!
دوشنبه دوّم هم زنگ زدند باز یك بهانه ای آوردند !
بعد از مدّتی مدیر مدرسه مشكوك شد و پدر را به مدرسه فراخواند تا با او صحبت كند.
وقتی پدر به مدرسه رفت باز سعی كرد بهانه بیاورد امّا مدیر زیر بار نمی رفت. بالاخره به ناچار حقیقت ماجرا را تعریف كرد. گفت كه نگران پیشرفت تحصیلی پسرش بوده و از این تعجّب می كند كه چرا در مدارس اروپایی این قدر كم درس درست و حسابی می خوانند...؟!
مدیر پس از شنیدن حرف های پدر كمی سكوت كرد و سپس جواب داد:
ما هم 70 سال پیش مثل شما فكر می كردیم !!!
 

LEGEND.MM

کاربر فعال تالار موبایل
کاربر ممتاز
خدایا چی میشد سیستم آموزشی ما هم مثل اونا بود ؟!!؟! به خدا از این سیستم آموزشی مزخرف دیگه حالم داره به هم میخوره ! هرروز مثل الاغ ( منظورم با خودمه نه به دوستان دیگه ) یه مشت کتاب میندازیم روی شونمون و میریم توی اون خراب شده ! آخرش هم ...
 

bpcom

عضو جدید
کاربر ممتاز
آره اونجا اول شخصیتتو میسازند بعدش مغزتو
ما اینجا حتی مغز را هم نمیسازیم
 

bpcom

عضو جدید
کاربر ممتاز
ایران الان سال 1389 است و اروپا 2010.

هرجوری حساب کنید ما 621 سال عقبیم.

البته قراره سال 1404 آدم بفرستیم فضا برای اولین بار و این یعنی یک پیشرفت بزرگ!!!

همین الان بیش از 70% مردم ایران فضانوردند حالا یا با دارو یا بی دارو
همشون تو توهم سیر میکنند.

اگه از رو تاریخ 2500 ساله بخوای حساب کنی چه نتیجه ای میگیری اسی خان ؟
شرمنده تشکر ندارم
باشه طلبت
 

*Essi*

اخراجی موقت
اگه از رو تاریخ 2500 ساله بخوای حساب کنی چه نتیجه ای میگیری اسی خان ؟

به قول عمو محمود ، تاریخ 2500 ساله را لولو خورد.

شروع تاریخ ما باید مصادف با هجرت از شهری به شهر دیگر در کشوری دیگر باشد !!!!

از اساس این خانه ما ویران است.
 

software_eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
...

...

حق دارن به ما بگن جهان سومی. هیچ چیزمون درست و حسابی و روی منطق و علم نیست.

حالا تو این کشورا جای خالی پیدا میشه ما هم بریم اونجا مزدوج بزنیم :love: بعد بچمون رو بفرستیم اونجا مدرسه؟!!!
 

somayeh_63

عضو جدید
کاربر ممتاز
یك زوج جوان برای ادامه تحصیل و گرفتن دکترا عازم کشوری اروپایی شدند. در آنجا پسر كوچکشان را در یک مدرسه ثبت نام کردند تا او هم ادامه تحصیلش را در سیستم آموزش این کشور تجربه کند. روز اوّل كه پسر از مدرسه برگشت، پدر از او پرسید: پسرم تعریف كن ببینم امروز در مدرسه چی یاد گرفتی؟
پسر جواب داد: امروز درباره خطرات سیگار كشیدن به ما گفتند، خانم معلّم برایمان یك كتاب قصّه خواند و یك كاردستی هم درست كردیم...


پدر پرسید: ریاضی و علوم نخواندید؟
پسر گفت: نه
روز دوّم دوباره وقتی پسر از مدرسه برگشت پدر سؤال خودش را تكرار كرد.
پسر جواب داد: امروز نصف روز را ورزش كردیم، یاد گرفتیم كه چطور اعتماد به نفسمان را از دست ندهیم، و زنگ آخر هم به كتابخانه رفتیم و به ما یاد دادند كه از كتاب های آنجا چطور استفاده كنیم.
بعد از چندین روز كه پسر می رفت و می آمد و تعریف می كرد، پدر كم كم نگران شد چرا كه می دید در مدرسه پسرش وقت كمی در هفته صرف ریاضی، فیزیك، علوم، و چیزهایی كه از نظر او درس درست و حسابی بودند می شود.
از آنجایی كه پدر نگران بود كه پسرش در این دروس ضعیف رشد كند به پسرش گفت: پسرم از این به بعد دوشنبه ها مدرسه نرو تا در خانه خودم با تو ریاضی و فیزیك كار كنم.
بنابراین پسر دوشنبه ها مدرسه نمی رفت.
دوشنبه اوّل از مدرسه زنگ زدند كه چرا پسرتان نیامده.
گفتند مریض است !!!
دوشنبه دوّم هم زنگ زدند باز یك بهانه ای آوردند !
بعد از مدّتی مدیر مدرسه مشكوك شد و پدر را به مدرسه فراخواند تا با او صحبت كند.
وقتی پدر به مدرسه رفت باز سعی كرد بهانه بیاورد امّا مدیر زیر بار نمی رفت. بالاخره به ناچار حقیقت ماجرا را تعریف كرد. گفت كه نگران پیشرفت تحصیلی پسرش بوده و از این تعجّب می كند كه چرا در مدارس اروپایی این قدر كم درس درست و حسابی می خوانند...؟!
مدیر پس از شنیدن حرف های پدر كمی سكوت كرد و سپس جواب داد:

ما هم 70 سال پیش مثل شما فكر می كردیم !!!
:cry::cry:
باخوندن این مطلب یاد اون دختراروپایی افتادم که در سونامی شرق آسیا جون یه عالمه آدم رو که توی هتل بودن با اخطار به موقعش نجات داد......یادمه گفت از حبابهایی که روی آب دیده یاد حرفای معلم جغرافیشون افتاده و فهمیده داره سونامی میشه!!!!
به همین راحتی!!!
 

hamed-Gibson

عضو جدید
کاربر ممتاز
زیاد به خودتون فشار نیارین
عوضش ما مسلمونیم و به همه کمک میکنیم حتی اگه گرسنه باشیم
ما اون دنیا قراره بریم بهشت. اما اونا کافرن،گوشت خوک و شراب میخورن
زنهاشون همه بدکاره هستن و مردهاشون همجنس بازن
ایران عرب رو بچسب.اروپا کیلویی چند؟
 

LEGEND.MM

کاربر فعال تالار موبایل
کاربر ممتاز
زیاد به خودتون فشار نیارین
عوضش ما مسلمونیم و به همه کمک میکنیم حتی اگه گرسنه باشیم
ما اون دنیا قراره بریم بهشت. اما اونا کافرن،گوشت خوک و شراب میخورن
زنهاشون همه بدکاره هستن و مردهاشون همجنس بازن
ایران عرب رو بچسب.اروپا کیلویی چند؟
دوست عزیز لطفا از این بحث ها نکنید ! الان باز میان تاپیکو حذف میکنن ! مگه ندیدی مدیران عزیز چه دست به حذفشون خوب شده ؟!
 

vleila

عضو جدید
هیچ چیزمون سر جاش نیست آموزش و پرورش که جای خود داره
وقتی داریم مطابق قوانین 1000 سال پیش زندگی میکنیم و همش درگیر یه مشت خرافاتیم نتیجش همین میشه دیگه.
 

nirgiya

عضو جدید
پير شديم انقدر حسرت خورديم
جالبه كه اون فيزيكه و رياضي هم از يادمون ميره و در نهايت هيچي بلد نيستيم
 

mjvm

کاربر فعال گروه کیفیت مهندسی صنایع
یك زوج جوان برای ادامه تحصیل و گرفتن دکترا عازم کشوری اروپایی شدند. در آنجا پسر كوچکشان را در یک مدرسه ثبت نام کردند تا او هم ادامه تحصیلش را در سیستم آموزش این کشور تجربه کند. روز اوّل كه پسر از مدرسه برگشت، پدر از او پرسید: پسرم تعریف كن ببینم امروز در مدرسه چی یاد گرفتی؟
پسر جواب داد: امروز درباره خطرات سیگار كشیدن به ما گفتند، خانم معلّم برایمان یك كتاب قصّه خواند و یك كاردستی هم درست كردیم...


پدر پرسید: ریاضی و علوم نخواندید؟
پسر گفت: نه
روز دوّم دوباره وقتی پسر از مدرسه برگشت پدر سؤال خودش را تكرار كرد.
پسر جواب داد: امروز نصف روز را ورزش كردیم، یاد گرفتیم كه چطور اعتماد به نفسمان را از دست ندهیم، و زنگ آخر هم به كتابخانه رفتیم و به ما یاد دادند كه از كتاب های آنجا چطور استفاده كنیم.
بعد از چندین روز كه پسر می رفت و می آمد و تعریف می كرد، پدر كم كم نگران شد چرا كه می دید در مدرسه پسرش وقت كمی در هفته صرف ریاضی، فیزیك، علوم، و چیزهایی كه از نظر او درس درست و حسابی بودند می شود.
از آنجایی كه پدر نگران بود كه پسرش در این دروس ضعیف رشد كند به پسرش گفت: پسرم از این به بعد دوشنبه ها مدرسه نرو تا در خانه خودم با تو ریاضی و فیزیك كار كنم.
بنابراین پسر دوشنبه ها مدرسه نمی رفت.
دوشنبه اوّل از مدرسه زنگ زدند كه چرا پسرتان نیامده.
گفتند مریض است !!!
دوشنبه دوّم هم زنگ زدند باز یك بهانه ای آوردند !
بعد از مدّتی مدیر مدرسه مشكوك شد و پدر را به مدرسه فراخواند تا با او صحبت كند.
وقتی پدر به مدرسه رفت باز سعی كرد بهانه بیاورد امّا مدیر زیر بار نمی رفت. بالاخره به ناچار حقیقت ماجرا را تعریف كرد. گفت كه نگران پیشرفت تحصیلی پسرش بوده و از این تعجّب می كند كه چرا در مدارس اروپایی این قدر كم درس درست و حسابی می خوانند...؟!
مدیر پس از شنیدن حرف های پدر كمی سكوت كرد و سپس جواب داد:

ما هم 70 سال پیش مثل شما فكر می كردیم !!!

جالبه
اما منبع؟:warn:
 

شیر فرهاد

عضو جدید
خوش به حالتان که اقلا شما تحصیل میکنید.
ما اینجا مکتبخانه داریم و پیروان بز در برره اجازه ساخت مدرسه نمیدهند.
 

Similar threads

بالا