قسمت پایانی
قسمت پایانی
آسیبهای حاصل از تجاوز
«تجاوز» جنایت خشونتباری است که گاه به مرگ قربانی میانجامد، گاه باعث خودکشی وی میگردد، و در صورت ادامه زندگی، مشکلات جنسی، جسمی و روانی فراوانی را برای وی به همراه دارد. برشمردن همه آسیبهای حاصل از تجاوز بحثی طولانی و تخصصی را میطلبد که در این نوشتار نمیگنجد. از این رو، در اینجا اشارهای کوتاه به برخی از این آسیبها میشود.
•
آسیبهای جسمانی
تجاوز گاه با چنان خشونتی انجام میگیرد که نه تنها عضو جنسی، بلکه دیگر اعضای بدن قربانی نیز آسیب میبیند. کودکانی که هنوز به سن بلوغ نرسیدهاند، براثر پارگی در واژن یا مقعد درچار خونریزی میشوند. بیشترین شدت آسیبهای جسمانی در تجاوز به کودکان و یا تجاوزهای گروهی به بزرگسالان مشاهده میشود.
•
آسیبهای روانی
آسیبهای روحی و ضربههای روانی ناشی از تجاوز گاه به قدری شدید است که با شدیدترین ضربههای روحی برابری میکند. بیماری روحی قربانیان تجاوز به عنوان «سیندروم ضربه روحی پس از تجاوز» Rape Trauma Syndrome مشخص میشود. این بیماران گاه برای مدتهای بسیار طولانی از عوارضی همچون افسردگی، بیاعتمادی، بدبینی، زودرنجی، احساس شرم و گناه، درونگرایی، ترس، اضطراب و ناامنی رنج میبرند. آسیبهای احساسی و روانی صدمههایی وارد میسازد که روند التیام آنها بس درازمدتتر از زخمهای جسمی است.
•
آسیبهای جنسی
تجربه دردآور تعرض جنسی دربسیاری موارد باعث ميگردد که قربانی لذتی در تجربه جنسی نیابد و آن را گونهای از شکنجه بداند. بدین ترتیب، زندگی جنسی قربانی کاملا مختل شده و گاه هرگز به حالت عادی بازنمیگردد.
•
بیماریهای آمیزشی
هنگامی که تعرض جنسی بدون استفاده از کاندوم صورت میگیرد، خطر آلودگی به بیماریهای آمیزشی و از جمله ایدز وجود دارد. «شرم» ناشی از تجاوز مانع از انجام آزمایش و درمان میگردد.
•
بارداری
زنی که قربانی تجاوز میشود، ممکن است که باردار شود. در اینصورت، زن صاحب جنینی در شکم خود میشود که نه تنها حاصل یک تجربه دردآور شکنجه جنسی است، بلکه هرکز امکان تشکیل خانوادهای مرکب از پدر و مادر برای آینده آن جنین متصور نیست. در عین حال، زن امکان دسترسی به امکانات پزشکی برای سقط جنین را ندارد. بیاد آوریم که سالانه صدهزار زن براثر سقط جنین غیربهداشتی(5) در کشور ما جان میسپارند!
چه باید کرد؟
اولین وظیفهای که پیش روی ماست، این است که باید با انکار و سانسور و تاریکخانه فرهنگی مبارزه کرد. سنتهای غلط فرهنگی در «خصوصی» شمردن مسائل جنسی نه تنها بطور مستقیم مانع از پیشگیری و کاهش جرم و جنایت میگردد، بلکه عامل اصلی عقبماندگی قوانین حقوقی و مقررات اجتماعی بوده و قربانیان تعرض جنسی را از هرگونه حمایت حقوقی محروم میدارد. بطور مشخص میتوان دید که نتیجه چنین فرهنگی از جمله مشکلات و آسیبهای زیر است:
• گفتگوی موثر درمیان اعضای جامعه درباره مفهوم «آزار جنسی» و «تجاوز» وجود ندارد، و از این رو امکان پیشگیری از « آزار و تعرض و تجاوز جنسی» به شیوه آگاهسازی عمومی و بویژه آموزش نوجوانان وجود ندارد.
• تابوهای اجتماعی از جمله «احترام به بزرگتر» و «احترام به فامیل» قویتر از عامل «دفاع از خود در مقابل تجاوز جنسی» عمل میکند.
• قربانیان از تعریف جرم و جنایت آگاه نیستند، و به سختی میتوانند تشخیص دهند که قربانی جرم شده اند.
• رابطه جنسی سالم تعریف نگشته و هرگونه رابطه خشونتآمیزی در چارچوب شرع روا شمرده میشود. خشونت در رابطه جنسی تقبیح نمیشود، و تلاشی در جهت جدا کردن خشونت و تحقیر و توهین از رابطه جنسی انجام نمیگیرد. از آنجاییکه اکثر قربانیان فرهنگ خشونت جنسی زنان هستند، چنین فرهنگی در ترویج خشونت بشدت «زن ستیز» است.
• افکار عمومی تعریف جرم و مجرم را ندانسته و غالبا قربانی را شریک جرم تصور میکند. قربانی تجاوز و تعرض جنسی غالبا تحت تاثیر فرهنگ اجتماعی خود را مقصر دانسته و دچار شرم و گناه میشود و آسیبهای روحی وی افزایش مییابد.
• حقوق قربانیان تعریف نشده و نیز قربانیان از همان اندک حقوق خویش درباره شکایت و درخواست غرامت از تجاوزگر ناآگاه هستند.
• زنان قربانی تجاوز جنسی قادر به پیشگیری از بارداری ناخواسته نیستند(6)، و درصورت وقوع بارداری، امکان انجام سقط جنین را ندارند(5).
• تابوی پاره شدن پرده بکارت در جامعه سنتی شانس زنان را برای ازدواج بشدت کاهش داده و زندگی زن از نظر اجتماعی و اقتصادی نیز بشدت لطمه میبیند.
• قربانیان تجاوز جنسی قادر به حفاظت از خویش در مقابل بیماریهای واگیردار نیستند(6).
• قربانیان تجاوز از راهنمایی و مشاوره روانی، خدمات پزشکی، و حمایت قانونی محروم هستند.
به دلیل شدت سانسور در فرهنگ ما، گفتمانهای جنسی وقتی که در سطح اجتماعی بطور روشن مطرح نمیشود، زیرزمینی شده و در حوزه فرهنگ خشونت و توهین به زن رشد میکند. این امر به تبلیغ و رواج هرچه بیشتر خشونت جنسی علیه زنان و کودکان و دیگر افراد آسیبپذیر در جامعه میانجامد. یکی از وظایف حکومتگران و روشنفکران جامعه در مبارزه با خشونت علیه زنان، پاکسازی فرهنگ جنسی جامعه از خشونت بویژه در میان جوانان است. با تبدیل مساله به یک گفتمان عمومی است که میتوانیم آن را به عنوان یک معضل اجتماعی تعریف کنیم، و سپس راه چاره موثر اجتماعی برای آن بیاندیشیم.
(1) خبر ایسنا در تاریخ 30 آبان 1384 تحت عنوان « قاضي ياورزاده درگفتوگو باايسنا»
(2) تارنمای سازمان بهداشت جهانی
http://www.who.int/reproductive-health/gender/***ual_health.html
(3) گذشته از «تماس جنسی ناخواسته» که جرم شناخته میشود، دستهدیگری از رفتارهای جنسی آزاردهنده که حتی عاری از هرگونه «تماس» است، نیز در قوانین امریکا جرم شناخته میشود و قابل پیگرد قانونی و مجازات بوده و شاکی میتواند ادعای غرامت نماید. ایندسته از رفتارهای جنسی ناخوشایند که «آزار جنسی» ***ual harassment نامیده میشود، شامل رفتارهایی است که براساس «جنس» انجام میشود و در دستهبندی جرائم «تبعیض جنسی» قرار میگبرد. بطور نمونه، رفتار یا کلمات ناشایست مردی که در مقابل زنی انجام شده و محیط کار یا تحصیل را برای آن زن ناخوشایند میسازد، یا پیشنهاد جنسی رئیس اداره به زنی شاغل در محیط کار که با وعده ارتقای موقعیت کاری آن زن همراه است، جزو «آزارهای جنسی» محسوب میگردد.
(4) در تهیه این مقاله از آمار و ارقام موجود برروی اینترنت درباره این پدیده در جامعه امریکا و از جمله منابع زیر استفاده شده است.
http://www.ibiblio.org/rcip/vb.html
http://***ualviolence.uchicago.edu/mythsandfacts.shtml
http://www2.ucsc.edu/rape-prevention/statistics.html
http://www.rainn.org/statistics/index.html
http://helpandhealing.org/MythsFacts.htm
http://www.feminist.com/antiviolence/facts.html
http://www.answers.com/topic/rape
http://www.rapevictimadvocates.org/trauma.html
(5) "مرگ صدهزار مادر ایرانی بخاطر ممنوعیت سقط جنین" کانون زنان ایرانی/ حمید عسگری نژاد
http://zanan.iran-emrooz.net/index.php?/zanan/more/4222/
(6)در صورت مراجعه به مراکز پزشکی ظرف 72 ساعت پس از تجاوز، میتوان از بارداری ناخواسته جلوگیری کرد و خطر آلودگی به ویروس ایدز را کاهش داد.
نقل از سايت
ايران امروز
لينك مطلب