[h=2]1- مقدمه[/h]ظـهور سـازمانهاي اجـتماعي و گسترش روز افزون آنها از ويژگيهاي بارز تـمدن بشري است. به طوري كه با توجه به عوامـل گوناگـون مكاني و زماني و ويژگيها و نيازهاي خاص جوامع مختلف همه روزه انـواع سـازمانهاي اجتماعی، ظـهور و گسترش مييـابد و بر تعدادشـان افزوده مـيشود [1]. اما واقعـیت این است که بسـیاری از سازمانها در سالیان اخیر، حرکت خود در جهت کیفیت را معطوف به استقرار نظام مدیریت کیفیت بر اساس سری ««ISO 9000»» و مدلهای مشابه کردهاند. انتظار اولیه این سازمانها جلـب اعتماد مشتریان و کـارفرمایان به عـنوان ارایهدهنده خدمـات و محصولات تعهدشده بوده ولـی به درستی انتـظارات دیگری در ذهـن آنان مطرح شـده و آن ارتقای سـطح کیفی سازمان و محصول، همـگام با پیشـرفت جهانی بوده اسـت. اما در عمـل مشاهده میشود نه تنها در کشور ما بلکه در سـایر نقاط جهان، سازمانها در دستیابی به انتظارات ثانویه خود به تجربیاتی در یک دامنه وسیع دست یافتهاند و آن این است که يك مـلت به واسطه شهروندانش و يك سـازمان به وسيله كاركـنانش شناخته ميشود و پيشرفت و پویایی يك سـازمـان به وسيله سـلامتي و تندرستي كـاركنان مشخص ميشود [2].
بنا بر آمار سازمان بينالمللي كار، سالانه 250 ميليون حادثه در جهان اتفـاق ميافتد كه در آنها 335000 نفر جان خود را از دست ميدهند (حـوادث راننـدگي و خـانـگي در اين آمار لحاظ نشده است). همچنين سالانه 160 ميليون بيماري شغلي در جهان ديده ميشود كه منجر به فوت 1100000 نفر ميگردد. همچنين 4 درصد توليد ناخالص ملي در جهان به لـحاظ اين حـوادث و بيماريها هـدر مـيرود [3]. ناديده گـرفتن ايـمني و بهداشـت كـار مـوجب زيان اقتصادي قابـل توجـهي مـيشود كه تاثيرات جدي بر بهرهوري دارد. ميزان بروز حوادث شغلي منجر به مرگ در كشورهاي در حال توسعه 3 تا 4 برابر كشورهاي توسعهيافته است و اين حوادث معمولاً به صورت غير عمدي هستند. در كشـور ما ساليانه حدود 14 هزار حادثه شغلي رخ مـيدهد [4].
در طـول جنگ جهانی دوم تأکید اصـلی دانشمندان علوم رفتاری بر استفاده از آزمونهایی برای انتخاب افراد مناسب برای هر کار و ابداع راهـکارهای تربیتی بهتر بود. کـانون توجه، انطباق دادن شخـص با کار بود. حرفـه عوامـل انسانی در دوران پـس از جنـگ در سـال 1949 زاده شـد. انجـمن پژوهشی ارگـونومی که اکنون «انجمن ارگـونومی» نامیده میشود در انگلستان تاسیس شد و اولین کتـاب در باب عوامل انسانی، به نام روانشناسی تجربی کار و بسته عوامل انسانی در طراحی مهندسی در سال 1959 انتـشار یافـت. موسسه بیـنالمللی ارگـونومی با هـدف برقـراری ارتبـاط بیـن چنـدین انجـمن عوامـل انسـانی و ارگونومی، در کشورهای مختلف جهان تاسیس شد. دوران 20 ساله بین 1960 تا 1980 شاهد رشد و بسط سریع عوامل انسانی بود [5].
از ایـن رو علـم ارگونومی از رابطه بین انسان، محیط و ابزار سخن میگوید و سعی دارد تا با شناخت تعامل بین این سه عامل، بیشترین بـهرهوری را بـرای اهـداف تکـاملی مقـوله کـار در سیـستم پـیچیده تکنولوژی امروزی آشکار سازد. وظیفه مهم این علم تعیین کردن این است که كدام قسمت از فشارهای کاری انسان که در وضعیت جدید ناشی از تغییر شرایط تکنیکی شده است، حذف یا تابع آن وضعیت شود و چگونه میتوان از تواناییهای خاص انسان در این زمینه به بهترین نحو استفاده کرد [5]. در مـقابـل سـازمـانهایـی که استقـرار استـانـداردهای سـری ««ISO 9000»» و اخذ گواهی مربوطه را گامی موثر بر پیشبرد اهداف نظام مدیریت کیفیت جامع دیدهاند، بسیاری از سازمانها پویایی لازم را در این حرکت خود احساس ننمودهاند.
با توجـه به این که در جامعه ما بیش از هـزاران سـازمان در جهت استقرار ««ISO 9000»» حرکت کـرده و تجربههای جهانی نشـان میدهد که این تعداد روز به روز افزایش خواهد یافت، موضوع عدم پویایی لازم دارای اهمیتی فـراتـر از یک موضـوع صرفاً نـظری و دارای ابعاد بسـیار وسیعی در اقتصاد، فرهنگ و صنعت میباشد. اگر این موضـوع به درستی تحلیل نگـردد خیـل عظیمی از صنایع و ارایـهدهندگان خدمـت در پیشرفـت خود دچـار مشکل خواهند شد و منافع لازم از استقرار مدل «ISO 9000» یا مدلهای مشابه را برای نظام کیفیت خود کسب نخواهند نمود. در مقـابل در صورت درک صحیح از عوامل تاثیرگذار ارگونومی بر این تجربیات و عمل به آن، میتوان انتظار داشت که درصد قابل توجهی از کـاربران مدیریت کیفیت جامع مبتنی بـر مـدل «ISO 9000» در مسیر صحـیح و بـا سـرعـت مـناسـب گـام بـر میدارند.
بنا بر آمار سازمان بينالمللي كار، سالانه 250 ميليون حادثه در جهان اتفـاق ميافتد كه در آنها 335000 نفر جان خود را از دست ميدهند (حـوادث راننـدگي و خـانـگي در اين آمار لحاظ نشده است). همچنين سالانه 160 ميليون بيماري شغلي در جهان ديده ميشود كه منجر به فوت 1100000 نفر ميگردد. همچنين 4 درصد توليد ناخالص ملي در جهان به لـحاظ اين حـوادث و بيماريها هـدر مـيرود [3]. ناديده گـرفتن ايـمني و بهداشـت كـار مـوجب زيان اقتصادي قابـل توجـهي مـيشود كه تاثيرات جدي بر بهرهوري دارد. ميزان بروز حوادث شغلي منجر به مرگ در كشورهاي در حال توسعه 3 تا 4 برابر كشورهاي توسعهيافته است و اين حوادث معمولاً به صورت غير عمدي هستند. در كشـور ما ساليانه حدود 14 هزار حادثه شغلي رخ مـيدهد [4].
در طـول جنگ جهانی دوم تأکید اصـلی دانشمندان علوم رفتاری بر استفاده از آزمونهایی برای انتخاب افراد مناسب برای هر کار و ابداع راهـکارهای تربیتی بهتر بود. کـانون توجه، انطباق دادن شخـص با کار بود. حرفـه عوامـل انسانی در دوران پـس از جنـگ در سـال 1949 زاده شـد. انجـمن پژوهشی ارگـونومی که اکنون «انجمن ارگـونومی» نامیده میشود در انگلستان تاسیس شد و اولین کتـاب در باب عوامل انسانی، به نام روانشناسی تجربی کار و بسته عوامل انسانی در طراحی مهندسی در سال 1959 انتـشار یافـت. موسسه بیـنالمللی ارگـونومی با هـدف برقـراری ارتبـاط بیـن چنـدین انجـمن عوامـل انسـانی و ارگونومی، در کشورهای مختلف جهان تاسیس شد. دوران 20 ساله بین 1960 تا 1980 شاهد رشد و بسط سریع عوامل انسانی بود [5].
از ایـن رو علـم ارگونومی از رابطه بین انسان، محیط و ابزار سخن میگوید و سعی دارد تا با شناخت تعامل بین این سه عامل، بیشترین بـهرهوری را بـرای اهـداف تکـاملی مقـوله کـار در سیـستم پـیچیده تکنولوژی امروزی آشکار سازد. وظیفه مهم این علم تعیین کردن این است که كدام قسمت از فشارهای کاری انسان که در وضعیت جدید ناشی از تغییر شرایط تکنیکی شده است، حذف یا تابع آن وضعیت شود و چگونه میتوان از تواناییهای خاص انسان در این زمینه به بهترین نحو استفاده کرد [5]. در مـقابـل سـازمـانهایـی که استقـرار استـانـداردهای سـری ««ISO 9000»» و اخذ گواهی مربوطه را گامی موثر بر پیشبرد اهداف نظام مدیریت کیفیت جامع دیدهاند، بسیاری از سازمانها پویایی لازم را در این حرکت خود احساس ننمودهاند.
با توجـه به این که در جامعه ما بیش از هـزاران سـازمان در جهت استقرار ««ISO 9000»» حرکت کـرده و تجربههای جهانی نشـان میدهد که این تعداد روز به روز افزایش خواهد یافت، موضوع عدم پویایی لازم دارای اهمیتی فـراتـر از یک موضـوع صرفاً نـظری و دارای ابعاد بسـیار وسیعی در اقتصاد، فرهنگ و صنعت میباشد. اگر این موضـوع به درستی تحلیل نگـردد خیـل عظیمی از صنایع و ارایـهدهندگان خدمـت در پیشرفـت خود دچـار مشکل خواهند شد و منافع لازم از استقرار مدل «ISO 9000» یا مدلهای مشابه را برای نظام کیفیت خود کسب نخواهند نمود. در مقـابل در صورت درک صحیح از عوامل تاثیرگذار ارگونومی بر این تجربیات و عمل به آن، میتوان انتظار داشت که درصد قابل توجهی از کـاربران مدیریت کیفیت جامع مبتنی بـر مـدل «ISO 9000» در مسیر صحـیح و بـا سـرعـت مـناسـب گـام بـر میدارند.