بیوگرافی شیطان

هستی65

عضو جدید
شیطان، نخستین کسى بود که بعضى کارها را مرتکب شد و پیش از او کسى آنها را انجام نداده بود. و آنها از این قرارند

- اولین کسى که قیاس نمود و خود را از حضرت آدم علیه السلام برتر و بالاتر دانست و گفت : من از آتشم و او از خاک در حالى که آتش از خاک بالاتر است.

- اولین کسى که در پیشگاه با عظمت الهى تکبر نمود و به دستور خالق خود عمل نکرد.

- اولین کسى که که معصیت و نافرمانى خدا را کرد و آشکارا با او مخالفت نمود.

- اولین کسى که به دروغ گفت : خدا گفته از این درخت نخورید، چون درخت جاوید است و اگر کسى از آن بخورد تا ابد زنده مى ماند و با خدا شریک مى شود.

- اولین کسى که که قسم به دروغ خورد و گفت : من شما را نصیحت مى کنم.

- اولین کسى که نماز خواند و یک رکعت آن چهار هزار سال طول کشید.

- اولین کسى که که غنا و آواز خواند، همان زمانى که آدم علیه السلام از درخت نهى شده خورد.

- اولین کسى که نوحه خواند و گریست ؛ چون او را به زمین فرستادند، به یاد بهشت و نعمتهاى آن نوحه و گریه کرد.

- اولین کسى که لواط کرد آنگاه که به میان قوم لوط آمد.

- اولین کسى که دستور ساختن منجنیق را داد تا حضرت ابراهیم علیه السلام را با آن در آتش اندازند.

- اولین کسى که دستور ساختن نوره را در زمان حضرت سلیمان داد، براى این که موهاى اضافى پاى بلقیس پادشاه سبا را از بین ببرند.

- اولین کسى که دستور ساختن شیشه را داد تا حضرت سلیمان علیه السلام آن را روى خندق گذارد و بلقیس را آزمایش کند.

- اولین کسى که عبادت و بندگى او، فرشتگان را به تعجب در آورد!

- اولین کسى که به خداى خود اعتراض کرد.

- اولین کسى که شبیه شدن به دیگران را مطرح و مردم را به آن تشویق کرد.

- اولین کسى که که سحر و جادو کرد و آن دو را به مردم یاد داد.

- اولین کسى که براى زیبایى ، زلف گذاشت.

- اولین کسى که نقاشى کرد و چهره کشید.

- اولین کسى که آتش حسدش شعله ور شد.

- اولین کسى که به ناحق مخاصمه و جدال کرد.

- اولین کسى که خداى تعالى به او لعنت نمود( و از ناراحتى فریاد کشید).

- اولین کسى که به خدا کفر ورزید.

- اولین کسى که گریه دروغى نمود.

- اولین کسى که عبادت و خلقت خود را ستود.

- اولین کسى که صورتهاى مجسمه و بت را ساخت
 

*Essi*

اخراجی موقت
من در مورد این شیطان مورد باور شما یک سئوالی دارم:


اولین جرقه پشت کردن شیطان مورد باور شما به همه خوبی های گذشته اش کجا بود؟


جایی که تکبر کرد و گفت من به این آدم سجده نمیکنم، درسته؟


عکس العمل الله مورد باور شما در برابر این اقدام شیطان چی بود؟


خیلی دوست دارم بدونم سعی در صحبت با شیطان و مذاکره داشته یا مانند همه تمامیت خواهان که کسی کوچکترین اعتراضی به دستورشون میکنه، فرمان اخراج و .... داده؟


آزادی بیان در پیشگاه الله هم جایی دارد؟ یا آزادی بیان و عقیده فقط در جایی هست که به او خُرده ای گرفته نشه؟


اگر میشه به او خُرده گرفت و او ظرفیت این را ندارد و خشمگین میشود، پس به چه دلیلی این آزادی اعتراض حتی به خودش را هم داده؟


انگار بنده به کسی زبان بدم و بگم میتونی هر چیزیو نقد کنی اما منو نقد کنی، پدرت رو در میارم، این دقیقا منطبق بر دیکتاتوری هست. :redface:
 

s1m5j8

عضو جدید
کاربر ممتاز
من در مورد این شیطان مورد باور شما یک سئوالی دارم:


اولین جرقه پشت کردن شیطان مورد باور شما به همه خوبی های گذشته اش کجا بود؟


جایی که تکبر کرد و گفت من به این آدم سجده نمیکنم، درسته؟


عکس العمل الله مورد باور شما در برابر این اقدام شیطان چی بود؟


خیلی دوست دارم بدونم سعی در صحبت با شیطان و مذاکره داشته یا مانند همه تمامیت خواهان که کسی کوچکترین اعتراضی به دستورشون میکنه، فرمان اخراج و .... داده؟


آزادی بیان در پیشگاه الله هم جایی دارد؟ یا آزادی بیان و عقیده فقط در جایی هست که به او خُرده ای گرفته نشه؟


اگر میشه به او خُرده گرفت و او ظرفیت این را ندارد و خشمگین میشود، پس به چه دلیلی این آزادی اعتراض حتی به خودش را هم داده؟


انگار بنده به کسی زبان بدم و بگم میتونی هر چیزیو نقد کنی اما منو نقد کنی، پدرت رو در میارم، این دقیقا منطبق بر دیکتاتوری هست. :redface:

سلام

ببخشید ،چون اوشون جواب ندادن ما یه خورده توضیح بدیم.


"اولین جرقه پشت کردن شیطان مورد باور شما به همه خوبی های گذشته اش کجا بود؟"

تکبر ورزید و تمرد و طغیان نمود، (خود بزرگ بینی)


"جایی که تکبر کرد و گفت من به این آدم سجده نمیکنم، درسته؟"

و بخاطر اینکه خدا گفت اون اشرف مخلوقات و جانشین من در زمین هست.

بله درسته

اما یه نکته: شیطان بخاطر عبادت بسیار زیادش هم ردیف ملائکه قرار گرفت در صورتی که اون از طایفه جن بود و قدرت انتخاب داشت.

به همین دلیل هم نافرمانی کرد.

اگر خدا به جنیان میگفت به آدم سجده کنید و شیطان سجده نمی کرد خدا اینجوری معذبش نمی کرد.


پ.ن: وقتی آدم به یه جایی میرسه توقعات اطرافیانش هم میره بالا...


عکس العمل الله مورد باور شما در برابر این اقدام شیطان چی بود؟


«فرمود اى ابلیس! چه چیز مانع تو از سجده بر مخلوقى که با دو دست خود آفریدم گردید»

«آیا تکبر ورزیدى، یا بالاتر از آن بودى که فرمان سجود به تو داده شود»؟!




بخاطر اون عباداتش هم تا روز ظهور منجی یا به روایتی تا روز قیامت مهلت داده شد.

با این مفهوم که شیطان خدا رو می شناخت و باور داشت خدا رو.

اما دوست نداشت کسی هنوز از راه نرسیده بشه جانشین بلا منازع خدا.تکبر به این معنی است.



"خیلی دوست دارم بدونم سعی در صحبت با شیطان و مذاکره داشته یا مانند همه تمامیت خواهان که کسی کوچکترین اعتراضی به دستورشون میکنه، فرمان اخراج و .... داده؟"

او در واقع مى خواست، با سه مقدمه، فرمان پروردگار را نفى کند:

نخست این که: من از آتش آفریده شده ام و او از گل که این یک واقعیت بودهمان گونه که قرآن مجید به آن ناطق است: خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصال کَالْفَخّارِ * وَ خَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مارِج مِنْ نار
: «خداوند انسان را از گل خشکیده اى همچون آجر و سفال، آفرید * و «جنّ» را (که ابلیس نیز از آنها است) از شعله آتش».(1)

مقدمه دوم، این که: آنچه از آتش آفریده شده برتر است، از آنچه از خاک آفریده شده; چرا که آتش اشرف از خاک است.

مقدمه سوم، این که: هرگز نباید به موجود اشرف، دستور داد که در برابر غیر اشرف، سجده کند!!
و تمام اشتباه «ابلیس» در این دو مقدمه اخیر بود.

چواب مقدمه ها:

اولاً ـ آدم تنها از خاک نبود، بلکه عظمتش از آن روح الهى بود که در آن دمیده شد، و گرنه خاک کجا و این همه افتخار و استعداد و تکامل کجا؟!

ثانیاً ـ خاک نه تنها کمتر از آتش نیست، بلکه به مراتب برتر از آن است، تمام زندگى و حیات و منابع حیاتى از خاک برمى خیزد، گیاهان و گلها و تمام موجودات زنده از خاک مدد مى گیرند، تمام معادن گرانبها در دل خاک نهفته شده، و خلاصه خاک منبع انواع برکات است، در حالى که آتش با تمام اهمیتى که در زندگى دارد هرگز به پاى آن نمى رسد، و تنها ابزارى است براى استفاده کردن از منابع خاکى، آن هم ابزارى خطرناک و ویرانگر، تازه مواد آتش زا غالباً از برکت زمین به وجود آمده (هیزم، ذغال، نفت و مانند آنها).

ثالثاً ـ مسأله، مسأله اطاعت فرمان پروردگار، و انجام اوامر او است، همه مخلوق و بنده او هستند و باید سر به فرمان او باشند.



________________

به فرموده على(علیه السلام) در یکى از خطبه هاى «نهج البلاغه»: «او هزاران سال عبادت پروردگار کرده بود، اما یک ساعت تکبر، همه آنها را به آتش کشید و بر باد داد»!.
________________



"آزادی بیان در پیشگاه الله هم جایی دارد؟ یا آزادی بیان و عقیده فقط در جایی هست که به او خُرده ای گرفته نشه؟"

بازم میگم چون در صف ملائکه بود این مجازات بهش تعلق گرفت.

فرض کن شما رفتی سربازی
گفتن بعد از 18 ماه بیا اینجا سان رژه برو یا خبر دار وایسا...
حال اگه من که سربازی رفتم بیام اونجا و خرابکاری کنم و تمرد از دستور مافوقم بکنم باید چه برخوردی بهم بشه.
؟؟
اگه برخورد تنبیهی بکنن باید بگم پس آزادی چی میشه...!!!

در ثانی اگه همون رفتار رو از یه نفری که سربازی نرفته سر بزنه اون مافوقه میاد یه خنده ای میکنه و میگه برو بسلامت.

موفق باشیم...:gol:


___________
دلیل تشکر بنده از آقای اسی بخاطر سوالات مفهومیشون بود که باعث شدن بنده کمی به اطلاعاتم افزوده بشه...:D
 
آخرین ویرایش:

namavar1989

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام

ببخشید ،چون اوشون جواب ندادن ما یه خورده توضیح بدیم.


"اولین جرقه پشت کردن شیطان مورد باور شما به همه خوبی های گذشته اش کجا بود؟"

تکبر ورزید و تمرد و طغیان نمود، (خود بزرگ بینی)


"جایی که تکبر کرد و گفت من به این آدم سجده نمیکنم، درسته؟"

و بخاطر اینکه خدا گفت اون اشرف مخلوقات و جانشین من در زمین هست.

بله درسته

اما یه نکته: شیطان بخاطر عبادت بسیار زیادش هم ردیف ملائکه قرار گرفت در صورتی که اون از طایفه جن بود و قدرت انتخاب داشت.

به همین دلیل هم نافرمانی کرد.

اگر خدا به جنیان میگفت به آدم سجده کنید و شیطان سجده نمی کرد خدا اینجوری معذبش نمی کرد.


پ.ن: وقتی آدم به یه جایی میرسه توقعات اطرافیانش هم میره بالا...


عکس العمل الله مورد باور شما در برابر این اقدام شیطان چی بود؟


«فرمود اى ابلیس! چه چیز مانع تو از سجده بر مخلوقى که با دو دست خود آفریدم گردید»

«آیا تکبر ورزیدى، یا بالاتر از آن بودى که فرمان سجود به تو داده شود»؟!




بخاطر اون عباداتش هم تا روز ظهور منجی یا به روایتی تا روز قیامت مهلت داده شد.

با این مفهوم که شیطان خدا رو می شناخت و باور داشت خدا رو.

اما دوست نداشت کسی هنوز از راه نرسیده بشه جانشین بلا منازع خدا.تکبر به این معنی است.



"خیلی دوست دارم بدونم سعی در صحبت با شیطان و مذاکره داشته یا مانند همه تمامیت خواهان که کسی کوچکترین اعتراضی به دستورشون میکنه، فرمان اخراج و .... داده؟"

او در واقع مى خواست، با سه مقدمه، فرمان پروردگار را نفى کند:

نخست این که: من از آتش آفریده شده ام و او از گل که این یک واقعیت بودهمان گونه که قرآن مجید به آن ناطق است: خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصال کَالْفَخّارِ * وَ خَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مارِج مِنْ نار
: «خداوند انسان را از گل خشکیده اى همچون آجر و سفال، آفرید * و «جنّ» را (که ابلیس نیز از آنها است) از شعله آتش».(1)

مقدمه دوم، این که: آنچه از آتش آفریده شده برتر است، از آنچه از خاک آفریده شده; چرا که آتش اشرف از خاک است.

مقدمه سوم، این که: هرگز نباید به موجود اشرف، دستور داد که در برابر غیر اشرف، سجده کند!!
و تمام اشتباه «ابلیس» در این دو مقدمه اخیر بود.

چواب مقدمه ها:

اولاً ـ آدم تنها از خاک نبود، بلکه عظمتش از آن روح الهى بود که در آن دمیده شد، و گرنه خاک کجا و این همه افتخار و استعداد و تکامل کجا؟!

ثانیاً ـ خاک نه تنها کمتر از آتش نیست، بلکه به مراتب برتر از آن است، تمام زندگى و حیات و منابع حیاتى از خاک برمى خیزد، گیاهان و گلها و تمام موجودات زنده از خاک مدد مى گیرند، تمام معادن گرانبها در دل خاک نهفته شده، و خلاصه خاک منبع انواع برکات است، در حالى که آتش با تمام اهمیتى که در زندگى دارد هرگز به پاى آن نمى رسد، و تنها ابزارى است براى استفاده کردن از منابع خاکى، آن هم ابزارى خطرناک و ویرانگر، تازه مواد آتش زا غالباً از برکت زمین به وجود آمده (هیزم، ذغال، نفت و مانند آنها).

ثالثاً ـ مسأله، مسأله اطاعت فرمان پروردگار، و انجام اوامر او است، همه مخلوق و بنده او هستند و باید سر به فرمان او باشند.



________________

به فرموده على(علیه السلام) در یکى از خطبه هاى «نهج البلاغه»: «او هزاران سال عبادت پروردگار کرده بود، اما یک ساعت تکبر، همه آنها را به آتش کشید و بر باد داد»!.
________________



"آزادی بیان در پیشگاه الله هم جایی دارد؟ یا آزادی بیان و عقیده فقط در جایی هست که به او خُرده ای گرفته نشه؟"

بازم میگم چون در صف ملائکه بود این مجازات بهش تعلق گرفت.

فرض کن شما رفتی سربازی
گفتن بعد از 18 ماه بیا اینجا سان رژه برو یا خبر دار وایسا...
حال اگه من که سربازی رفتم بیام اونجا و خرابکاری کنم و تمرد از دستور مافوقم بکنم باید چه برخوردی بهم بشه.
؟؟
اگه برخورد تنبیهی بکنن باید بگم پس آزادی چی میشه...!!!

در ثانی اگه همون رفتار رو از یه نفری که سربازی نرفته سر بزنه اون مافوقه میاد یه خنده ای میکنه و میگه برو بسلامت.

موفق باشیم...:gol:


___________
دلیل تشکر بنده از آقای اسی بخاطر سوالات مفهومیشون بود که باعث شدن بنده کمی به اطلاعاتم افزوده بشه...:D

واقعا ممنون.
عالي بود كه بودن جبهه گيري و انقدر منطقي صحبت كرديد.
خيلي استفاده كردم.
 

*Essi*

اخراجی موقت
واقعا ممنون.
عالي بود كه بودن جبهه گيري و انقدر منطقي صحبت كرديد.
خيلي استفاده كردم.

نیازی به جبهه گیری نیست.
من شاید از اساس باور دوستان رو قبول نداشته باشم، اما دلیلی هم نمیبینم توی بحث ها بهشون توهین کنم.
اگر جوابی از روی احترام دادن و حس کردم که یک باوری هست که در اون تمامیت خواهی دیده نمیشه، دلیلی نمیبینم سئوال پیچشون کنم.

چون اعتقادی هست.
وگرنه مطمئن باشین جایی که قرار باشه چیزی تحمیل بشه، بحث هم به این راحتی ها تمام نمیشود.

در پناه حق.
 

namavar1989

عضو جدید
کاربر ممتاز
نیازی به جبهه گیری نیست.
من شاید از اساس باور دوستان رو قبول نداشته باشم، اما دلیلی هم نمیبینم توی بحث ها بهشون توهین کنم.
اگر جوابی از روی احترام دادن و حس کردم که یک باوری هست که در اون تمامیت خواهی دیده نمیشه، دلیلی نمیبینم سئوال پیچشون کنم.

چون اعتقادی هست.
وگرنه مطمئن باشین جایی که قرار باشه چیزی تحمیل بشه، بحث هم به این راحتی ها تمام نمیشود.

در پناه حق.
بله شما كاملا درست ميفرماييد
من منظور صحبتم با شما نبود
كلا وقتي ميبينم تو مسائل اعتقادي بدون تعصب و غرض ورزي بحث ميشه واقعا لذت ميبرم.
در پناه خدا
 

Similar threads

بالا