بغض فرو خورده نقاش ميدان فردوسي ترکيد؛ مطمئنم محو کنندگان نقاشي شاهنامه، فردوسي را نمي شناسند

Rheoman

عضو جدید
کاربر ممتاز
پيگيري موضوع محو شبانه نقاشي ۲ هزار و ۲۰۰ متري شاهنامه در ميدان فردوسي که ۳ شب قبل رخ داد فقط يک دليل براي ما داشت و آن هم تماس ها و پيامک هاي مکرر شهروندان با روزنامه بود.آقاي مسئول محترم اداره حفاظت از املاک و اراضي آستان قدس به ما فقط به عنوان يک شهروند مشهدي اجازه بدهيد که دلايل شما را در از بين بردن اين نقاشي ها نپذيريم.آقاي مسئول محترم! خواهش مي کنيم کمي «حساب کتاب» کنيد و ببينيد اين کاري که کرديد يعني «تخريب يک نماي فرهنگي» ، آيا با عقل، قانون و عرف سازگاري دارد؟ آقاي مسئول محترم! حتما مي دانيد که مقام معظم رهبري سال ۱۳۷۵ با حضور در شهر توس و آرامگاه فردوسي در يادداشتي بر احياي مجموعه توس تاکيد کردند. آقاي مسئول محترم! مردم فقط يک خواسته دارند؛ اين که شاهنامه را به ميدان فردوسي برگردانيد.

ندا رئوفيان که بيش از يک سال عمرش را صرف کشيدن اين نقاشي کرده بود، همراه با همسرش «علي رضا رجعتي» ديروز مهمان تحريريه خراسان بودند. آن ها سفره دل شان را براي ما باز کردند. نگاه سردشان نشان از روحي خسته داشت. ندا رئوفيان مي گويد: در طول مدتي که در حال طراحي اين نقاشي ها بوديم بارها با تهديدهاي رئيس اداره حفاظت املاک و اراضي آستان قدس مواجه شديم.«ما بيش از يک سال داريم پاي اين ديوار کار مي کنيم، در سرما و گرما، فکر و ذهن ما فقط تمام کردن اين اثر بود؛ آن ها نبايد به همين راحتي اين اثر را از بين مي بردند.»اين ها قسمتي از صحبت هاي «ندا رئوفيان» هنرمند نقاش مشهدي است که با بغض فروخورده اش آن را بيان مي کند. او به مشکلات متعددش در طول انجام اين نقاشي ديواري اشاره مي کند و در اين باره مي گويد: در اواخر سال گذشته که مشغول فعاليت بر روي مرحله دوم اين نقاشي ها بوديم گروهي سوار بر ماشين و بي سيم به دست به سمت ما آمدند و ما را تهديد کردند که اگر کار را متوقف نکنيم آن را از بين خواهند برد، شريعتمداري، رئيس اداره حفاظت از املاک و اراضي آستان قدس در آن شب همراه با آن گروه شخصا به سمت من آمد و گفت که اين ملک متعلق به من است و شما حق نداريد روي آن نقاشي بکشيد، او با برخوردي بسيار تند ما را مجبور کرد که کار را متوقف کنيم.وي ادامه مي دهد: اين تهديدها بارها براي ما اتفاق افتاد، حتي يک بار وسايلمان را جمع کردند و ما را هم مجبور کردند که سوار ماشين آن ها شويم، اين افراد رفتارشان در محل زندگي ما به حدي بد بود که همسايه ها از ما فيلم مي گرفتند و فکر مي کردند که جرمي مرتکب شده ايم، آن ها به زور وسايلمان را وارد خانه مي کردند و مي گفتند تا وسايل شما بيرون باشد ما از اين جا نمي رويم، اين حرکت آن ها بسيار بد بود و باعث شد آبروي ما در محل زندگي مان برود!رئوفيان به رفتار دوگانه مسئولان اين اداره در اين زمينه اشاره و تاکيد مي کند: اداره حفاظت از املاک و اراضي آستان قدس چندين بار جلوي فعاليت ما را گرفت و بعد از مدتي آقاي شريعتمداري به من زنگ مي زد و مي گفت که به سرکار خود برگردم و فعاليتم را ادامه دهم. اين مورد چندبار براي من اتفاق افتاد و آن ها دليل اش را مشکلات با شهرداري عنوان مي کردند و مي گفتند تا اين مشکلات حل نشود اجازه فعاليت به شما نمي دهيم. حتي من بارها از آقاي شريعتمداري خواستم که مجوز کتبي به ما بدهد اما او عنوان مي کرد که نيازي به اين کار نيست و شما مي توانيد کار خود را انجام دهيد و نقاشي ها را بکشيد. رئوفيان در ادامه صحبت هايش از بي توجهي برخي به حکيم ابوالقاسم فردوسي سخن مي گويد و عنوان مي کند: من از نقطه نقطه اين ديوار خاطره دارم و آن را با سختي تمام کردم اما بعضي ها به هنر توجه نمي کنند و فردوسي را که همه دنيا او را مي شناسند مسخره مي کنند و مي گويند «چرا روي ديوارها شيطان، ديو و آتش کشيديد»؛ يک ايراني نبايد فردوسي را اين طور توصيف کند، اگر اين افراد به عنوان يک ايراني ذره اي از وقت خود را براي مطالعه کردن شاهنامه فردوسي صرف مي کردند به راحتي متوجه مي شدند که اين شيطان، ديو و آتش هرکدام در شاهنامه نمادين هستند.مطمئن هستم که محو کنندگان اين نقاشي فردوسي را نمي شناسند.
ماجراي آن نامه...

ندا رئوفيان سپس در پاسخ به اين ادعاي شريعتمداري که «پاک کردن نقاشي هاي ديوار اطراف ميدان فردوسي در راستاي نامه شهرداري بوده است» يادآور مي شود: آن نامه مربوط به ديوارهايي با آجر «گري» است نه اين ديوار که به قول شهردار پيشاني مشهد است و اين قدر هزينه براي آن صرف شده است من تعجب مي کنم که چطور اول از همه سراغ اين ديوار رفتند که همه مردم با آن ارتباط برقرار کرده بودند. وي مي افزايد: من تا به حال ۳۰ديوار را در مشهد نقاشي کردم ولي هيچ کدام به اندازه ديوار فردوسي براي من و مردم ارزش نداشت، اين نقاشي واقعا يک ميراث فرهنگي بود و در مورد شاهنامه سخن مي گفت، متاسفم که به خاطر يک اختلاف بين شهرداري و آستان قدس رضوي، چنين نقاشي ديواري که مردم دوستش داشتند تخريب مي شود.اين هنرمند مشهدي در ادامه به هدف اصلي خود براي کشيدن اين نقاشي اشاره مي کند و مي گويد: هدف ما زنده کردن ياد و نام فردوسي بود، تصويرسازي اين اثر براي من خيلي ارزش داشت و دوست داشتم مردم وقتي از کنار اين ديوار عبور مي کنند، لحظه اي با آثار و اشعار فردوسي آشنا شوند، من اين نقاشي ديواري را خيلي دوست داشتم و براي آن از جان مايه گذاشتم. با اين اتفاقي که براي نقاشي ديواري فردوسي رخ داد ديگر مثل سابق براي انجام فعاليت هاي هنري انرژي ندارم، اين کاري که آستان قدس انجام داد به راحتي قابل جبران نيست و مردم بايد بدانند که اين اثر هنري فقط به خاطر لج بازي از بين رفته است.

طرح ما هم اثر هنري است!

ما براي گفت وگوي حضوري با رئيس اداره حفاظت از املاک و اراضي آستان قدس تلاش کرديم اما حجت ا... شريعتمداري قرار ملاقات عصر دوشنبه را که قبلا هماهنگ شده بود لغو کرد. اما در گفت وگوي تلفني که ظهر دوشنبه با شريعتمداري انجام داديم او نکاتي را ذکر کرد که ارائه آنها براي اطلاع خوانندگان خالي از لطف نيست . او در پاسخ به اين سوال مبني بر اين که به چه دليلي اين اثر فرهنگي هنري را از بين برديد گفت: شهرداري يک طرح جديد را براي اجرا در تمام ديوارهاي موقوفات آستان قدس به ما ابلاغ کرد و ما نيز آن را اجرا کرديم، شهرداري بايد پاسخ دهد که چرا اين طرح را مصوب کرده است، ضمن اين که بايد توجه داشت هر چيزي را مي توان اثر هنري نام گذاشت، اين طرحي هم که ما مي خواهيم اجرا کنيم يک اثر هنري است! شريعتمداري در تشريح دليل اين که براي شروع ميدان فردوسي را انتخاب کردند، مي گويد: ديوارهاي اطراف ميدان فردوسي هم جزئي از ديوارهاي موقوفات آستان قدس است ما از اين نقطه شروع کرديم چون در ديد مردم است و بايد چشم اندازي براي مردم داشته باشد! او در رابطه با نمادي که در آينده بر روي ديوارهاي ميدان فردوسي درج خواهد شد سخن گفت و عنوان کرد: نمادي که در آينده بر روي اين ديوارها قرار مي گيرد، نمادي کاملا معنوي و متناسب با شهر مشهد، حرم مطهر امام رضا(ع) و همچنين متناسب با شان پايتخت معنوي ايران خواهد بود.

http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=2&year=1390&month=3&day=18&id=767959
 

زيگفريد

عضو جدید
کاربر ممتاز
فردوسی کیه ؟! شاهنامه کدومه ؟؟ رستم و سهراب و گیو و گودرز و بهمن و کاوه و اسفندیار دیگه کجان و کی هستند !!!

مگه نمیبینید صدا وسیمای محترم این مملکت در فیلمها و سریالهاش اینجور اسامی اصیل ایرانی رو روی دزدها و قاچاقچیها و ... میزاره ! :mad:

امروزه دوره دوره قیس و زید و فضل و قاسم و اشعث و اینجور اسامی عربی هستش ! :surprised:

اون نقاشی هم بزرگترین اشکالش این بوده که مربوط به شاهنامه فردوسی بوده که مسلما به مذاق عرب زده ها خوش نمیاد ! معلومه که شبانه پاکش میکنند و صداشم درنمیارن .
 

masisabz

عضو جدید
کاربر ممتاز
;3682600 گفت:
اين ها قسمتي از صحبت هاي «ندا رئوفيان» هنرمند نقاش مشهدي است که با بغض فروخورده اش آن را بيان مي کند. او به مشکلات متعددش در طول انجام اين نقاشي ديواري اشاره مي کند و در اين باره مي گويد: در اواخر سال گذشته که مشغول فعاليت بر روي مرحله دوم اين نقاشي ها بوديم گروهي سوار بر ماشين و بي سيم به دست به سمت ما آمدند و ما را تهديد کردند که اگر کار را متوقف نکنيم آن را از بين خواهند برد


یعنی کیا بودن؟ نکنه بیگانگان به مملکت ما حمله کردن:surprised:

;3682600 گفت:
شريعتمداري، رئيس اداره حفاظت از املاک و اراضي آستان قدس در آن شب همراه با آن گروه شخصا به سمت من آمد و گفت که اين ملک متعلق به من است و شما حق نداريد روي آن نقاشي بکشيد، او با برخوردي بسيار تند ما را مجبور کرد که کار را متوقف کنيم.

آقای شریعتمداری، وارث جدید آستان قدس رضوی:confused:
 

anjam.vazife

عضو جدید








 

anjam.vazife

عضو جدید
واقعا چی باعث میشه خودمون با دست خودمون فرهنگ و هنر عظیممونو از ثفحه روزگار محو کنیم
دلیلش میتونه چیزی جز ترس باشه؟؟ ولی ترس از چه اینا که تصاویر برهنه انحرافی یا عریان یا ترسناک نبودن !!
 

Ice Dream

عضو جدید
کاربر ممتاز
وای خدا چقدر نقاشی های قشنگی بوده ... جدا ازینکه جنبه ی ملی و فرهنگی هم داشته واقعا فضای شهری رو جذاب می کرده...
چقدر بعضی ها "چیز" تشریف دارن....:mad:
وقتی یک عده آدم فلان که نمی دونن شهرسازی و طراحی فضای شهری چیه، می شن همه کاره آخرش همینه
زبون آدم می خاره یه چیزی بگه:razz::razz:
.
فکر کن اونقدر از واکنش مردم می ترسیدن که نصف شبی اینکارو کردن که کسی نفهمه کار کی بود... ترسوهای .....!
 

tatu_lover1366

عضو جدید
تشکر نداشتم که تشکر کنم اما بخاطر اطلاع رسانیش واقعا ممنونم
من کارم به شکلی بود که اکثرا روزها از اونجا رد میشدم , حتی تو برف هم واسش میدیدم دارن زحمت میکشن البته یک خانم نبود و چندتا خانم تلاش میکردند
علتش هم که مطمئنا همه دوستان خیلی بهتر ار بنده میدونید چون ماشالا مهندسین
 

Similar threads

بالا