برنــــد

ghazal1991

مدیر تالار مدیریت
مدیر تالار
سطوح مختلف آگاهی از برند در ذهن مشتری

سطوح مختلف آگاهی از برند در ذهن مشتری

علی فاضلی
مدیر توسعه بازار شرکت تام ایران‌خودرو
بخش سوم

خریداران کالاهای B2B عموما برای برطرف کردن نیازمندی‌هایشان بیش از یک منبع خارجی دارند. البته برخی از شرکت‌ها هم هستند که برای ایجاد یک مشارکت پایدار و به صورت هدفمند با شرکت‌ها تفاهم نامه همکاری بلندمدت امضا می‌کنند یا دو، سه پیمانکار کوچک را همواره در کنار خود دارند و کارهایشان را بین آنها تقسیم می‌کنند.


اما در یک فضای متعارف برای B2B‌ها محصولات بین شرکتی اعم از کالا یا خدمات با طیف گسترده‌ای از ویژگی‌های منسوب به هر یک از شرکت‌های ارائه‌دهنده و در یک فضای غیرمتعارف ارزیابی می‌شوند. وجود پارامترهای مختلف برای ارزیابی فرآیند انتخاب را پیچیده می‌کند و شرکتی می‌تواند در این زمینه موفق باشد که قدرت نفوذ زیادی داشته باشد. چنین شرکتی می‌تواند خود را به خواسته مشتری تبدیل کند. برای اینکه چنین اتفاقی رخ دهد و پارامترهای محصول یا خدمت یک شرکت معیار پذیرش مشتری قرار گیرد پیشنهاد می‌شود از رویکرد برندینگ استفاده شود. رویکرد برندینگ و برندسازی شرکتی مسیر جدیدی را در انتخاب ایجاد می‌کند و می‌تواند یک کالا را تبدیل به کالایی متمایز کند. برای حرکت در چنین مسیری لازم است تا برنامه «آگاهی از برند»1 طرح‌ریزی و اجرا شود. این برنامه رویکردی سه سطحی برای ایجاد آگاهی در ذهن مشتری دارد.

آگاهی از برند
موضوع «آگاهی از برند» تکیه بر ویژگی‌های ذهن انسان دارد. به اعتقاد روانشناسان اطلاعات حافظه انسان بسیار بادوام است و اگر اطلاعاتی یک بار وارد آن شود به کندی از بین می‌رود. در موضوع برندینگ به توان یک برند در حافظه «آگاهی از برند» می‌گویند. برنامه «آگاهی از برند» که در ذهن مشتری اتفاق می‌افتد سه سطح دارد:
1. آگاهی از (فقط) نام شرکت، در این مرحله درباره برند (یا نام شرکت) اطلاعاتی در ذهن خریدار نیست یا اینکه اطلاعات بسیار ناچیز است.
2. آگاهی از شرکت بر اساس داشتن اطلاعات مناسبی از آن.
3. آگاهی از شرکت براساس استفاده کردن از آن.
سطح یک: آگاهی از (فقط) نام شرکت: در بیشتر اوقات کسب‌وکارهای بین شرکتی برای صاحبان صنایع و کسب‌وکارهای بزرگ ناشناخته هستند و به همین دلیل نمی‌توانند به عنوان یک تامین‌کننده 2 مد نظر قرار گیرند. ایجاد یک سطح عمومی آگاهی اولین شرط برندسازی است. ایجاد آگاهی اولیه از نام شرکت به روش‌های مختلفی از جمله تبلیغات محیطی، تبلیغات نشریه‌ها و روزنامه، ساخت فیلم‌های تبلیغاتی و... امکان‌پذیر است. درست است که از این طریق نام شرکت شناخته می‌شود اما نباید فراموش کرد که هنوز علاقه‌ای برای خرید ایجاد نشده است و نباید انتظار آن را داشت.

سطح دو: آگاهی از شرکت بر اساس داشتن اطلاعات مناسبی از آن، در این مرحله افراد اطلاعاتی را درباره شرکت دریافت کرده‌اند. اما نباید فراموش کرد که نه‌تنها سطح اطلاعات دریافتی افراد متفاوت است بلکه حتی فهم عمیقی از آن چیزی که شرکت قرار است ارائه دهد، به‌وجود نیامده است. به احتمال بسیار زیاد تعصب زیادی نسبت به کیفیت، شرایط تحویل به مشتری و خدمات پس از فروش کالا یا خدمت در مشتری وجود دارد. در این مرحله ممکن است همه چیز در مسیر درستی اتفاق نیفتد و پیام‌های نادرست به دلایل متفاوتی منتقل شود. دلایلی مثل عدم مطالعه دقیق کاتالوگ‌ها، کامل ندیدن تبلیغات یا «انتخاب گزینشی» در فرآیند تبادل اطلاعات و ارتباطات. اطلاعات جزئی یا ناقص در این مرحله می‌تواند باعث ایجاد تصورات نادرست درباره توانمندی و جایگاه واقعی شرکت و مانع از شناسایی شرکت به‌عنوان یک تامین‌کننده شود.

سطح سه: آگاهی از شرکت براساس استفاده کردن از آن، کسانی که از شرکت و محصولات و خدمات آن استفاده کرده‌اند بالاترین سطح آگاهی را دارند. این افراد به واسطه تجربه خود به بهترین شکل می‌توانند در زمینه شرکت اظهارنظر کنند. یک اصل مهم این است که همواره افراد اطلاعات مورد علاقه خود را جذب می‌کنند و به همین دلیل درباره شرکت‌های مورد علاقه‌شان نیز این کار را انجام می‌دهند. به همین دلیل وقتی شرکتی در موقعیت تامین‌کنندگی برای شرکت دیگری قرار می‌گیرد قادر خواهد بود که از طریق پیام‌ها و تبلیغات خود نظرات موافق بیشتری را جلب کند. خریداران نیز تمایل بیشتری به دیدن نمایندگان آنها پیدا می‌کنند. این یک اشتباه بازاریابی است که تصور شود فقط مشتریان بالقوه را باید جذب کرد در حالی‌که در اغلب موارد مشتریان فعلی باید هدف‌گذاری شوند.

«فراخوان برند» 3 یا «شناسایی برند» 4
فراخوان برند توانایی فکر کردن به نام یک برند یا یک تامین کننده است. فکر کردن به نام همه برندهایی که می‌شناسیم چند دقیقه‌ای وقت خواهد گرفت و ممکن است ذهن انسان در خوشه‌هایی مثل مواد غذایی، لوازم خانگی، خودرو و موارد اینچنینی قفل شود. حتی در همه این خوشه‌ها نیز برخی برندها به خاطر می‌آیند و معمولا برندهای بزرگ در ذهن ماندگارند. اما اگر از یک خریدار کالا یا خدمات بین شرکتی (B2B) بخواهیم که لیستی از برندهایی که می‌شناسد نام ببرد به احتمال زیاد خواهد گفت «شرکت‌های زیادی وجود دارند.» و بعد از چند دقیقه فکر کردن لیستی ارائه خواهد کرد که به احتمال زیاد در این لیست اسم برخی شرکت‌ها نیز به درستی ذکر نشده است. شرکت‌های زیادی در ذهن خریدار وجود خواهند داشت که در دقایق اولیه به ذهن نخواهند آمد. گاهی اوقات برای در ذهن ماندن به یک جرقه نیاز است. شرکت‌هایی که در لیست اولیه وجود دارند آنهایی هستند که عاملی باعث به خاطر ماندنشان شود، عاملی مثل لوگو یا اطلاعاتی مرتبط با کالا یا خدمات آن شرکت. این نوع یادآوری را «شناسایی برند» می‌گویند. در حقیقت «شناسایی برند» مساله‌ای مهم‌تر و بزرگ‌تر از فراخوان برند است. برخی مطالعات نشان می‌دهند که فراخوان برند برای بازار B2B مایوس‌کننده هستند و بدون چنین رویکردی هم چیزی در حدود 30 تا 60 درصد شرکت‌ها یادآوری خواهند شد، این در حالی است که «شناسایی برند» باعث یادآوری در حدود 90 درصدی خواهد بود.
 

patent.institute

عضو جدید


انتخاب یک نام تجاری (لوگو، آرم،مارک، برند) متفاوت!


قبل از آغاز مقاله "چگونه طراحی یک نام تجاری متفاوت" طرح سوالاتی در خصوص انتخاب نام تجاری (برند، نشان تجاری، علامت تجاری و ....) برای کسب و کار شما ضروری به نظر می رسد
- به طور کلی نام تجاری چیست؟
- مزایای استفاده از نام تجاری
- یک نام تجاری دقیقا چه کار می کند؟
- نام تجاری چه تاثیری در کسب و کار شما می گذارد؟
- چه نام تجاری موفق است؟
- اشتباهات موجود در انتخاب نام تجاری
- ارزش نام تجاری چیست و چه تاثیری بر محصولات می گذارد؟
- و .....
مطمئنا برای اینکه یک نام تجاری متفاوت داشته باشید باید بدانید نام تجاری چیست و چه عواملی در طراحی آن می تواند برای مشتریان تاثیر گذارتر باشد.
نام های تجاری اسم ها،طرح ها، لوگوها و نمادهایی هستند که انسان ها در زندگی روزانه با آنها بسیار درگیر هستند نقش بسیار پر رنگی در زندگی انسان‌ها دارا هستند، بنابراین درانتخاب نام تجاری و طراحی آنها نباید کوتاهی کرد و از کنار آن سرسرانه گذشت.



نام تجاری چیست؟
نام و نشان تجاری عبارت است از نام، عبارت، اصطلاح، علامت، نشانه، نمادی، طرح، یا ترکیبی از این‏ها،که به منظور شناساندن‏ محصولات و خدمات فروشندگان یا گروهی از فروشندگان و متمایز ساختن آنها از محصولات شرکت‏های رقیب استفاده می‏شوند.نام‏ و نشان تجاری به مصرف کننده کمک می‏کند محصولاتی را که مفید می‏داند،شناسایی کند و همچنین می‏تواند اطلاعاتی درباره کیفیت‏ محصول به خریدار بدهد.در بازار،نام‏ها و نشان‏های تجاری،از نظر قدرت و ارزش با یکدیگر متفاوت‏اند.یک نام و نشان تجاری قدرتمند از ارزش زیادی برخوردار است. نام‏های تجاری موفق از دو کیفیت برخوردارند: «سرزندگی» و «قدر و قیمت» هر کدام از این کیفیت‏ها نیز خود از دو ویژگی بهره‏ مند هستند:
از نظر سرزندگی:
1) در چشم مشتری با دیگر نام‏های تجاری متفاوت باشد.
2) آن تفاوت با نیازهای مشتری مربوط و پیوند داشته باشد.
از نظر قدر و قیمت:
1) احترام برانگیزد .
2) به بازار هدف به خوبی آشنا باشد (کاتلر،1383،139-140)
وفاداری به مارک مستقیما متأثر از رضایت یا نارضایتی از مارک که در زول زمان جمع‏آوری شده و نیز متأثر از کیفیت محصول است.از آنجا که نگهدداشتن مشتریان قدیمی‏ چها تا شش برابر کم‏هزینه‏تر از ایجاد مشتریان جدید است،مدیران بهتر است اولویت نخست را به ایجاد راهبردهایی که وفاداری به مارک‏ را توسعه و حفظ می‏کند،بدهند.


یک نام تجاری خوب دقیقا چکار میکند؟
یک نام خوب‏ می‏تواند به مقدار زیادی موفقیت محصول را تضمین نماید بسیاری از شرکت‏های بزرگ بازاریابی برای تعیین نام تجاری فراگرد گزینش‏ رسمی به وجودآورده‏اند.یافتن بهترین نام تجاری کار چندان‏ ساده‏ای نیست و باید کار را با بررسی دقیق محصول و امتیازات آن، بازار مورد هدف و استراتژی‏ها بازاریابی شروع کرد. ویژگی‏های‏ مطلوب هر نام تجاری به شرح زیر است:
1) بیانگر مطلبی درباره کیفیت و امتیازات محصول باشد.
2) افراد آنها را به آسانی تلفظ کنند،بشناسند و به یاد آورند. نام‏های کوتاه‏تر مفیدتر است.مثلا:تاید.
3) نام متمایز و مشخص باشد مثلا:کداک،اکسان.
4) نام به آسانی به زبان بیگانه ترجمه کرد.بعنوان مثال شرکت‏ نفت استاندارد نیوجرسی پیش از اینکه 100 میلیون دلار خرج کند تا نام خود را به اکسان تغییر دهد.
5) باید بتوان آن را به ثبت رسانید و تحت حمایت قانونی قرار داد.
اگر نام تجاری چنان باشد که نام‏های تجاری موجود را تداعی‏ کند،نمی‏توان آن را به ثبت رسانید. همچنین نام تجاری که تنها چیزی‏ را شرح دهد،نمی‏توان تحت حمایت قانونی قرار داد. نام تجاری، پس از انتخاب باید تحت حمایت قانونی قرار گیرد.برخی از شرکت‏ها می‏کوشند نام تجاری خاص به وجودآورند که سرانجام‏ معرف محصول یا دسته‏ای از محصولات باشد.به هر حال،امکان‏ دارد موفقیت آنها،حقوقی را که شرکت از بابت این نام تجاری به‏ دست ‏آورده است، مورد تهدید قرار دهد. بسیاری از نام‏های تجاری‏ که مورد حمایت قانونی قرار گرفته‏اند،آسپرین، یویو و نام‏های دیگری که به عنوان تجاری به‏ کاربرده می‏شده‏اند،اینکه به صورتی درآمده‏اند که هر فروشنده‏ای می‏تواند از آنها استفاده‏ کند. (کاتلر و آرمستردانگ،1383،378-379)
در گزینش نام بایستی سیاست و روش‏ جا انداختن ارزش فرآورده را در نظر داشت.فرآورده‏ای که روش«بیشتر در برابر بیشتر»را برگزیده است،نام آن باید یادآور کیفیت برتر باشد.یا دست‏کم، چیزی با کیفیت پایین را به ذهن‏ شنونده نیاورد.نام‏ها به راستی مهم و متفاوتند شرکت‏ها در نامگذاری فرآورده خود به گونه‏های‏ گوناگونی روبرو هستند:می‏توان نام فردی،یا مکانی،یا کیفیتی،یا روشی در زندگی و یا نامی ساختگی مانند (اکسان،کداک) را برگزینند.
جنبه ‏های کیفی زیر در نام تجاری خوشایند هستند. (کاتلر، 1383،132-133)
1-باید چیزی در خصوص سودمندی فرآورده بیان کند.برای‏ مثال:زیباترین پتو،دقیق‏ترین ساعت.
2-کیفیت فرآورده را در قالب یک حرکت یا نظم،نشان دهد. مانند:خودرو مرغ آتشین.
3-تلفظ،شناخت و یادآوری نام آسان باشد.کوتاه بودن مؤثر است:تاید5،کرست‏6.
4-از واژه‏های دیگر متمایز باشد.برای مثال:موستانگ، کداک،اکسان.
5-نباید در دیگر زبان‏ها و فرهنگ‏ها معنای بد و ناجوری‏ داشته باشد.

روش های انتخاب یک نام تجاری
انتخاب بهترین نام تجاری برای کالا وظیفه دشواری است و برای انتخاب آن باید کالا و مزایای آن، بازار هدف و خط مشی های بازاریابی مربوط به کالا را دقیقاً مورد بررسی قرار داد. چندین روش برای تعیین نام تجاری وجود دارد که با توجه به شرایط مختلف و منافع شرکت مورد استفاده قرار می گیرد. در این جا به چهار خط مشی اصلی که در انتخاب نام تجاری معمولاً مورد استفاده قرار می گیرد، اشاره می شود:
۱- نام های تجاری منفرد: از این سیاست، شرکت پروکتر اند گمبل به خوبی استفاده کرده، به طوری که محصولات مختلف خود را با نام های تجاری گوناگون نظیر تاید، کرست و… به بازار عرضه کرده است. در نتیجه هر محصول با نام تجاری خاص خود، با محصولات مشابه موجود در بازار به رقابت می پردازد.
۲- یک نام گروهی برای کالاها: نظیر شرکت آی.بی.ام (IBM)که برای تمامی محصولات تولیدی خود از نام تجاری آی.بی.ام استفاده می کند.
۳- اسامی گروهی جداگانه برای کالاها: به طور مثال، شرکت سیرز از این خط مشی تبعیت کرده است. به این معنا که این شرکت برای وسایل و ادوات نام کنمور، برای ابزارآلات نام کرافتزمن و برای تاسیسات خانگی نام هومارت را برگزیده است.
۴- تلفیقی از نام تجاری شرکت و اسامی کالاهای منفرد: شرکت کلاگ از این خط مشی استفاده کرده است و کورن فلیکس کلاگ، رایس کریسپیز کلاگ و رایزن بران کلاگ از آن جمله اند.


تعریف لوگو یا آرم تجاری
به طور کلی چهار نوع لوگو تعریف شده است که عبارتند از:
لوگوی تصویری، لوگوی متنی، لوگوی متنی – تصویری و لوگوی شعاری.
بر این اساس لوگوی تصویری به لوگویی اطلاق می شود که تنها از یک تصویر گرافیکی تشکیل شده باشد. برجسته ترین مثال این نوع لوگو، نشان المپیک است که از پنج حلقه رنگی درهم آمیخته به وجود آمده است. لوگوی متنی، لوگویی است که تنها از چند حرف شکل گرفته و در طراحی آن از هیچ تصویری استفاده نشده است. مثال بارز این نوع لوگو را می توان در لوگوی مایکروسافت دید. لوگوی متنی – تصویری که شاید متداول ترین لوگو در نزد شرکت ها باشد از ترکیب یک تصویر با یک نام تجاری حاصل شده است.
معمولاً با گذشت زمان هر دو بخش این نوع لوگو یادآور نام تجاری خواهد بود. نمونه بارز لوگوهای متنی – تصویری را می توان در نایک دید که به یک لوگوی ماندگار تبدیل شده است.
لوگوی شعاری نوع دیگری از لوگو است که در کنار تصویر یا نام تجاری، شعار سازمانی را نیز یادآوری می کند. یکی از نمونه های برجسته این نوع لوگو را می توان در لوگوی نوکیا با شعار «ارتباط با همدیگر» مشاهده کرد. به عقیده بسیاری از بزرگان کسب و کار، لوگو همان برند سازمانی است. آنها معتقدند هر چه شرکت ها در طراحی لوگوی خود از تعابیر روشنی برای ارتباط با مشتری و ثبت نام تجاری خود در ذهن او استفاده کنند، شانس بیشتری برای توفیق در بازارهای رقابتی امروز خواهند داشت.
فراموش نکنید هیچ لوگویی در ابتدا دارای اعتبار نبوده است و گذشت زمان تنها بر میزان اعتبار آن افزوده است البته به شرط آنکه نام تجاری در راستای رسیدن به رضایت اکثریت مشتریان گام برداشته باشد. اگر بگوییم لوگوها به میزان ارزش تجاری شان به شخصیت افراد شکل می دهند، چندان گزاف نگفته ایم، چرا که به ندرت می توان فردی را دید که تمایل به استفاده از محصولی بی نام و نشان را داشته باشد لذا بیشتر افراد به دنبال استفاده از محصولاتی هستند که ارزش نام تجاری و لوگوی آنها برای همگان شناخته شده باشد.


12 اصل اساسی برای طراحی نام تجاری
نام تجاری چیزی است که شما باید برای طراحی آن از روز اول تمرکز کنید این کار بسیار آسان و مقرون به صرفه است هرچند این کار شاید در نگاه اول دشوار به نظر بیاید که شما چگونه آن را شروع کنید.

این ده راهنمایی را برای ماندن در مسیر درست طراحی در ذهن خود نگه دارید تا اطمینان حاصل شود که شرکت شما از روز نخست بهترین خود را ارائه می دهد:
1)کلاسیک بمانید
کلاسیک به معنای خسته کننده و کسل آور نیست قطعا به معنی قدیمی و کهنه هم نیست. بیشتر به معنی اصیل بودن است. برای این کار ازفونت های سنتی و رنگ های قدرتمند با ماندگاری بالا استفاده کنید و این امکان را به برند بدهید که برای چندین دهه قابلیت دیده شدن را داشته باشد. هدف نیز همین است درست است؟
2) نام تجاری با شرکت تطابق داشته باشد
این امکان وجود داشته باشد تا هر کس بتواند با دیدن لوگو به ماهیت کسب و کار پی ببرد اجازه بدهید که طرح ماموریت و بیانیه ی کسب و کار شما را در لوگو نشان بدهد به طور مثال اگر کسب و کار شما ترامپولین (از وسایل تمرینی ژیمناستیک) یا یک باشگاه ورزشی می باشد اطمینان حاصل کنید که این هیجان در لوگوی شما نشان داده می شود.
3)اطمینان حاصل کنید که با دیگر کسب و کار ها به اشتباه گرفته نشود
گاهی اوقات این اتفاق غیر عمدی است، و در واقع بعضی از شرکت ها با استفاده از لوگوی شرکت های دیگر سعی در طراحی لوگوی مخصوص به کسب وکار خود را می کنند با دریافت نظرات و پیشنهادات متعدد اطمینان حاصل کنید که نام تجاری شما با شرکت و یا کسب وکار دیگری اشتباه گرفته نشود.
4)اطمینان حاصل کنید که بر روی سیستم عامل های مختلف کار می کند
آیا می خواهید نام تجاری و لوگوی شما در گوشی های هوشمند، در تابلوهای تبلیغاتی و در روزنامه ها با کیفیت پایین چاپ شود و یا اجرا شود ؟ این مسئله نیاز به تجدید نظر در حجم لوگو دارد
5)از بیش از دو رنگ استفاده نکنید
رنگ های سیاه و سفید را به حساب نمی آوریم، اما فراتر از آن ها تنها برای یک یا دو رنگ طراحی را مد نظر قرار دهید.
6)هر چه کمتر بهتر (بیشتر منظور را می رساند)
برای انتخاب فونت، رنگ، تعداد واقعی خطوط و هر چیز دیگری این مسئله صدق می کند. نگاهی به نام تجاری برخی از بزرگترین شرکت ها مانند مترو، استارباکس بیندازید. در واقع آنها با حداقل ها به رسمیت شناخته شدند و متمایز گشته اند.
7)به یاد داشته باشید نام و اسمی برای زندگی بر گزینید
یکی از چیزهای هیجان انگیز و در عین حال کسالت آوردر طراحی برند انتخاب اسمی در مورد شروع یک کسب و کار است . سخت نگیرید و سعی کنید نامی را انتخاب کنید که آسان تلفظ شود و راحت در ذهن بماند.
8)شعار را تحت هفت کلمه عنوان کنید
اگر شما از شعار به طور منظم در معرفی نام تجاری خود استفاده می کنید باید به خاطر داشته باشید هر چه شعار کوچکتر و دارای کلمات کمتری باشد تاثیرش بیشتر خواهد بود مانند مک دونالد، “من آن را دوست دارم،” “I’m loving it,”
9) مقدار زیادی از فضا را سفید بگذارید
فضای سفید فضای آزادی است که به چاپ می رسد، و همچنین اجازه می دهد تا نام تجاری شما بهتر و موثر تر بیان شود .لکه سیاه و / یا رنگ غیرجذاب این قابلیت را ندارد.
10) از خطوط تیز کمتر استفاده کنید
خطوط که برای نام تجاری انتخاب می شود تقریبا همیشه باید کمی نرم تر و صاف تر باشد. اگر شما با خطوط تیز و لبه بخواهید کار کنید، مانند “W” در WENDY می بنیید، هم منسوخ شده، و هم ناخوشایند و بیش از حد رسمی است.
11) تناژ رنگ گرم یا سرد را با دقت انتخاب کنید
در هنگام انتخاب یک طرح برای رنگ، قبل از انتخاب بین رنگ ها در نظر داشته باشید چه نوع حسی را به مخاطب خود می خواهید القا کنید حس هیجان و یا احساس آرامش؟ برای گرمی و خنکی از تن های مختلفی در طراحی می توانید استفاده کنید اما در انتخاب بسیار دقت کنید تا هارمونی وجود داشته باشد. 1% حروف در EBAY در نور قهوه ای مایل به زرد، مشخص شدهاست . اگر از رنگ فیروزه ای می شد به نظر چگونه بود ؟ افتضاح! رنگ های اصلی در هر حرف، درخشان تر نشان داده می شود.
12) قسمتی از “شما” در آن قرار گیرد
اگر این شرکت شما است بنابراین، شما شایستگی این را دارید که کمی در آن باشید. شاید شما به رنگ و یا چیز خاصی علاقه دارید می توانید از هر چیزی که به آن علاقه دارید الهام بگیرید و از آن استفاده کنید تا در نهایت نام تجاری منحصر به فرد خود را داشته باشید
مهمتر از همه، این طراحی چهره ای از کسب و کار شما است و مطمئنم که نمی خواهید آن را به دست یک تازه وارد بدهید.



منبع: موسسه پلکان
 
بالا