برداشت شما چیه؟

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]این یک نوشته استعاری است .که منظور نویسنده چیز دیگری بوده.
میشه برداشتتان را بنویسید .
بنظرتان معنای این داستان چی بوده؟

چون سفر کردم با برادر خود عاصم
از دیار ماوراء النهر
سوی بلاد مغرب
تا صید کنیم گروهی از مرغان دریای سبز را
[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]پس بیافتادیم ناگهان در دهی که اهل او ظالم اند
یعنی مدینه قیروان
[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]پس چون از قدوم ما آگاه شدند
و بدانستند که ما پسران شیخ هادی ابن الخیر الیمانی ایم
[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]بگرفتند ما را و بستند به سلسله ها و اغلال ،
و بزندان کردند ما را
در چاهی که قعر آن را نهایت نیست .
[SUP]۱[/SUP][/FONT]


 

aphrodait

عضو جدید
معنی داستان به این شکله که عده ای قصد پیوستن به گروهي از مومنان را داشتند پس تصمیم به سفر گرفتند اما در مسیر به افراد ظالمي برخورد کرده
و گرفتار شدند.
میشه چنین برداشتی کرد که در هر مسیری که قدم بر می داری سختی هايی وجود دارد و ممکن است به مشکل برخورد کنی
در چنین مواقعی انسان باید توکل کند و با سعي از ان سربلند بیرون بیاد.
اما این نمی تونه یک برداشت کامل باشه، چونداستانش کامل نیست.
 

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز
راستش این متن رو یک وبلاگ نویس برای تولد پسرش نوشته بود و معنای داستان هم این میشه:

ابتدای قصة الغربة الغربیة شیخ اشراق . که معنایش این است :

آدمی با تولد ،از عالم عِلوی و عالم انوار جدا می گردد
و برای کسب کمال و ترقی به عالم مادی کوچ می کند
و در این عالم گرفتار غل و زنجیر بدن و ماده و… می گردد
و باید برای رهایی از این زندان بکوشد و خود را به وطن اصلی خود برساند و……. .

این داستان رمزی را در مجموعه مصنفات شیخ اشراق جلد دوم صفحات ۲۷۳ -۲۹۷ ببینید .
 

JavadMessi

مدیر بازنشسته
راستش این متن رو یک وبلاگ نویس برای تولد پسرش نوشته بود و معنای داستان هم این میشه:

ابتدای قصة الغربة الغربیة شیخ اشراق . که معنایش این است :

آدمی با تولد ،از عالم عِلوی و عالم انوار جدا می گردد
و برای کسب کمال و ترقی به عالم مادی کوچ می کند
و در این عالم گرفتار غل و زنجیر بدن و ماده و… می گردد
و باید برای رهایی از این زندان بکوشد و خود را به وطن اصلی خود برساند و……. .

این داستان رمزی را در مجموعه مصنفات شیخ اشراق جلد دوم صفحات ۲۷۳ -۲۹۷ ببینید .
عالی بود
 

Similar threads

بالا