برجسته‌ترین مهارت‌های مدیریتی

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
[h=1]برجسته‌ترین مهارت‌های مدیریتی[/h]

امیررضا پوررضایی
ارزنده‌ترین و مهم‌ترین امتیاز یک مدیر را باید توان مدیریتی او در ارتباطات دانست، اما نکته اینجا است که آنچه خروجی و کارکرد مدیر محسوب می‌شود، گفتار یا نوشتار او است.
یک مدیر برجسته سال‌ها به صورت مرتبط یا غیرمرتبط با موضوع فعالیت تحت مدیریتش درس خوانده و دانش‌آموخته است. ممکن است یا درست‌تر اینکه لازم است، در موارد گوناگون نکته‌های بسیار در زندگی دیده باشد. از این مهم‌تر اینکه آموخته باشد که چگونه آنچه را که دیده است به تجربه تبدیل کند و در کجا و به موقع تجربه‌هایش را به کار ببندد. اینکه یک انسان در جریان فرآیند مدیریت، حتی مدیریت زندگیِ ساده شخصی، بداند که تجربه‌هایش را کجا نباید به کار بگیرد، از مفاهیم بسیار پر اهمیت و در موارد زیادی نادیده گرفته شده‌ای است که تبعات بسیار زیانباری در مدیریت دارد.
این مقدمه برای این بود که روشن باشد ارزش یک مدیر به داشتن اندیشه‌های روشن و روشنگر است. اما این اندیشه‌ها در حوزه مدیریت، زمانی ارزشمند است که بتواند در اختیار سازمان قرار گیرد و سازمان از آن بهره‌مند شود. این امکان ندارد، مگر با داشتن ادبیات مشترک بین مدیر و جامعه و افرادی که او با آنها در ارتباط است و زبان و بیانی که از نظر مخاطب شایسته و رسا باشد.
به سخن دیگر آنچه ما خروجی یک مدیر به عنوان عملکرد می‌دانیم، گفتار و نوشتار است. این گفت‌وگوها و نوشتن‌ها با گروه‌ها و افراد مختلفی صورت می‌گیرد و بخش مهمی از مدیریت موفق، داشتن زبان و بیان متناسب با هریک از گروه‌های مخاطب به فراخور سن، قدرت فهم، جایگاه اجتماعی، تجربه‌های گذشته، تحصیلات و...
است.
مدیریت با تصمیم گرفتن و مسوولیت پذیرفتن عجین و گره خورده است. از اولین مشخصات دستور یک مدیر، چه کتبی و چه شفاهی، این است که در دستورش تصمیمی را که گرفته بیان کند و به تبع آن مسوولیت تصمیمش را هم بپذیرد. گرچه ممکن است باورش ساده نباشد، اما بسیاری از دستوراتی که مدیران ما حتی در بخش خصوصی صادر می‌کنند به گونه‌ای جمله‌بندی می‌شود که برای مدیر امکان ایراد گرفتن از انجام همان دستور را در آینده فراهم کند. این‌گونه مدیران نادیده می‌گیرند که پرسنل آنها انسان‌هایی هستند که به اندازه خودشان دارای هوش و زیرکی‌اند و اولین عکس‌العمل آنها در برابر این‌گونه مدیران و این‌گونه دستورات، عدم انجام دستورات به بهانه‌های مختلف است.
تفات زیادی بین اینکه یک مدیر دانسته دستوراتش گنگ و مبهم باشد یا ندانسته وجود ندارد. نتیجه این خواهد بود که در سازمان تحت مدیریت چنین مدیرانی، کار جدی و اثرگذار انجام نمی‌شود و امور در یک روز مرگی فرساینده طی می‌شود. مواردی که یک مدیر به دلیل آنچه در ضمیر خود آگاه یا حتی ناخودآگاهش می‌گذرد و باعث دستورات مبهم و مسوولیت‌گریز می‌شود، موضوع بحث ما نیست، گرچه بسیار پراهمیت است.
آنچه که در این یادداشت می‌خواهیم مورد تاکید قرار گیرد فقط اهمیت گفتن و نوشتن در مدیریت است. ناگفته پیداست که بررسی همه موارد و مصادیق در یک مقاله امکان‌پذیر نیست و ساعت‌ها کلاس و چند کتاب می‌تواند این موضوع را روشن کند. البته با این شرط اولیه که مدیر بخواهد شفاف و مسوولیت‌پذیرانه دستور بدهد.
اما چند نمونه از ضعف در ارتباطات:
• مدیران اگر بر اساس شایسته‌سالاری برگزیده شده باشند از هوش خوبی بهره‌مند هستند. از آنجا که انسان دنیا را از پنجره چشم خود می‌بیند این افراد، هوش دیگران را هم ناخواسته به اندازه خود در نظر می‌گیرند و بر همان اساس رفتار می‌کنند که می‌تواند باعث شود گفته‌هایشان مفهوم نباشد.
• مدیران به همین دلیل داشتن هوش بالاتر، ممکن است که سریع‌تر و کوتاه‌تر از آنچه لازم است صحبت کنند و مخاطب نیز بنا به دلایل مختلف، نفهمیدن موضوع را ابراز نمی‌کند. بر عهده مدیر است که سرعت فهم مخاطب را بسنجد و با همان سرعت برایش توضیح دهد.
• مدیرانی هستند که پس از بارها برخورد با تجربه‌ای که در بالا آمد به این نتیجه می‌رسند که همه کُند ذهن و نادانند و نحوه برخورد و گفتارشان توهین‌آمیز شده و در شنونده مقاومت ایجاد می‌کند. باید این نکته را در نظر گرفت که شخصی که از گفته‌های ما احساس توهین کرده باشد تا چند دقیقه چیزی را نمی‌فهمد و در حال کنترل خشم و هیجان خود
است.
• مدیرانی که به این نتیجه می‌رسند که خیلی می‌دانند و مدیرانی که در كار خود مهارت لازم را ندارند، رفتار مشابهی دارند که باعث می‌شود سوال و راهنمایی گرفتن از آنها برای پرسنل سخت باشد و گفت‌وگو برقرار نشود.
• یک مدیر لازم است که همواره دایره واژگان مخاطبش را شناسایی کند و با همان واژه‌ها منظورش را توضیح دهد.
• عدم فهم آنچه بیان می‌شود برای مخاطب آن اصلا خوشایند نیست و باعث واکنش‌های پیچیده می‌شود. باید قبل از مطرح کردن هر موضوعی تمام اطلاعاتی را که لازم است برای چگونگی بیان موضوع از شخص مورد نظر داشته باشیم، به دست آوریم.
• لازم است که دریابیم گفته‌هایمان به چه دلیلی از طرف مخاطب درک نمی‌شود و همان مشکل را برطرف کنیم. در نظر نگرفتن هوش؟ دایره واژگان؟ سرعت در گفتن؟ خط ناخوانا؟ حرف زدن توهین‌آمیز؟...
•دستوراتی مثل «طبق مقررات عمل شود» نمونه بارز دستور مسوولیت‌گریزانه است. از این گونه دستورات جدا خودداری کنیم. باید بپذیریم انسان‌ها با گذشت زمان و کسب تجربه رشد می‌کنند و ارزش افزوده مهمی به دست می‌آورند که آن را کارآیی می‌دانیم، یکی از اصلی‌ترین عناصر تاثیرگذار در این راه، مدیران هستند.
مدیران، استادانی هستند که عده‌ای دانشجو را به منظور کار در فعالیت خود به شکل عمومی و ویژه تربیت می‌کنند. همان‌گونه که در قدیم نیز همواره هر صاحب کاری را استاد خطاب می‌کردند.
پس یک مدیر لازم است که همواره ‌شان استادی خود را به یاد داشته باشد و بداند هر رفتاری که انجام می‌دهد یا هر آنچه می‌گوید و می‌نویسد در حال درس دادن است.
 

pouya73

عضو جدید
[h=1]مهارت‌های مدیریت[/h]
مهارت‌های مدیریت اگر بـه‌تازگی ترفیع رتبه گرفته‌اید، مدیریت یک پروژه عظیم را به عهده دارید و یا اینکه به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در زمیـنـه مـدیـریت هستـیـد تا بعدها بتوانید به این منصب نائل شوید، ما در این قسمت ۳ مهارت ضروری برای مدیران موفق را برای شما بیان می‌کنیم:

۱ ) دید
ذهن خود را بر روی تصویرهای بزرگ‌تر متمرکز کنید باید مطمئن شوید که گروه شما از بالاترین بهره‌وری برخوردار است. اهداف خود را بر اساس استراتژی‌های بلندمدت پایه‌ریزی کنید و آنها را با مقامات ارشد و سایر پرسنل در میان بگذارید. اهداف فردی و گروهی تعیین کنید (البته سعی کنید که تمام آنها واقع‌بینانه باشند. ) تمام خواست‌ها و آرزوهای خود را در یک سیطره بزرگ‌تر قرار دهید و با یک دید وسیع‌تر به آنها نگاه کنید.
▪ بلند پرواز باشید
بلند‌پرواز بودن به معنای جاه‌طلبی و تجاوز به حقوق دیگران نیست. شما باید از حس بلند پروازی خود زیرکانه استفاده کنید. برای بالا رفتن از نردبان ترقی نباید پای خود را بر سر افراد دیگر بگذارید. بدانید که از شغل خود چه می‌خواهید و حرکت شما به کدام جهت است. توانایی‌های بالقوه خود را همواره در جلوی چشمتان قرار دهید. اگر به موقعیت فعلی خود قانع باشید، هیچگاه ترفیع رتبه از آن شما نخواهد شد.
۲ ) اطمینان
باید خود را به خوبی بشناسید :نقاط قوت و ضعف خود را پیدا کنید و بر روی ضعف‌هایتان بیشتر کار کنید. از سوال پرسیدن و یا گذراندن دوره‌های کمک آموزشی ترسی به دل راه ندهید. لازم نیست که همیشه همه چیز را بدانید و بهترین باشید. اگر به جزئیات کار اجحاف کامل ندارید کسانی را به تیم خود دعوت کنید که توانایی آنها در انجام موارد مورد نظر از شما بالاتر باشد. اطراف خود را با افراد کارآمد پرکنید نه با «بله قربان‌گو»‌هایی که تنها حرف‌هایی می‌زنند که با مزاج شما سازگاری داشته باشد.
▪ مصمم باشید
برای وقایع غیرمنتظره برنامه‌ریزی کنید تا اتفاقی روی ندهد که شما در مقابل آن خلع سلاح شوید. اگر تمام اتفاقاتی که ممکن است در طول انجام یک پروژه روی دهد را پیش‌بینی کنید، آنگاه می‌توانید با داشتن آگاهی کامل تصمیمات مناسب اتخاذ کنید و کار درست را انجام دهید.

▪ کنترل استرس
چنانکه از گذشته مرسوم بوده: «هیچگاه به دیگران اجازه ندهید که متوجه عرق‌کردن شما بشوند» اگر به خود مطمئن باشید این حس به دیگران نیز القا می‌شود و آنها هم نسبت به شما اعتماد پیدا می‌کنند.
▪ انتقادپذیر باشید
شما می‌توانید اعتماد به نفس خود را از طریق پذیرفتن نظرهای منفی دیگران در مورد خود اثبات کنید. زمانی که مورد انتقاد دیگران قرار می‌گیرید به لاک دفاعی فرو نروید و خود را فردی متکبر و سلطه‌جو نشان ندهید. در هر انتقاد به دنبال نکته‌های سودمند و سازنده بگردید و از فرد منتقد تشکر کنید. با این کار حرفه‌ای بودن و تکامل خود را آشکار می‌سازید.
۳ ) مهارت‌های سایرین
ـ گوش فرا دهید: به نظرات دیگران توجه کنید و نسبت به پذیرش عقاید مختلف از خود علاقه نشان دهید. از سیاست‌ها و مشکلاتی که باعث پس‌رفت تیمی می‌شوند و اجازه نمی‌دهند که افراد گروه کار خود را با کیفیت، دقت و علاقه انجام دهند به شدت پرهیز کنید. به گفته‌های سایرین با دقت گوش کنید که هم بتوانید کیفیت زندگی شغلی خود را بهتر درک کنید و هم بین کلیه امور تعادل برقرار کنید. در چنین حالتی می‌توانید کارمندان را به سمت مسیر مناسب هدایت کنید.
▪ انعطاف‌پذیر باشید
یک رهبر قدرتمند لازم نیست که همیشه درست عمل کند. شما باید نسبت به عقاید مخالف، سایر نظرات و ابتکارات نوین از خود روی باز نشان دهید. کلیه پرسنل باید برای پیشنهاد دادن از آزادی عمل برخوردار باشند و بتوانند آزادانه در توسعه و تکمیل طرح‌های پیشنهادی خود گام بردارند. در چنین شرایطی آنها همواره به دنبال فرصت‌های تازه‌ای هستند تا بتوانند وضعیت فعلی شرکت را ارتقا بخشند.
▪ حمایت کنید
در کارها، همدلی و شکیبایی خود را آشکار سازید و افرادی را که در انجام وظایف از خود علاقه نشان نمی‌دهند از امتیازات ویژه محروم سازید. با خدمه و کارکنان با نزاکت برخورد کنید و به آنها احترام بگذارید و نشان دهید که به کارهای فردی‌شان علاقمند هستید. همیشه به خاطر داشته باشید که چگونگی برخورد شما با افراد دیگر نشان‌دهنده توانایی‌های مدیریتی شماست.
 

Similar threads

بالا