بازخوانی پرونده پارس جنوبی؛ از ابتدا تا سالی که گذشت! چند هیچ به نفع قطر !!؟؟؟!؟؟

hex6789

عضو جدید
سلام ... امروز داشتم روزنامه بهار رو می خوندم که به یه مطلب خیلی قشنگ در مورد پارس جنوبی رسیدم :eek: باید این نکته رو ذکر کنم این مقاله فقط یک گزارش هستش و اصلا جنبه سیاسی نداره ... من واقعا ناراحت شدم بعد از خوندن این وقایع تلخی که به سر این منبع ملی میاد ... قضاوت با شما :warn:

بازخوانی پرونده پارس جنوبی؛ از ابتدا تا سالی که گذشت
چند هیچ به نفع قطر

رضا غیبی


این فقط یک گزارش است؛ گزارشی در مورد پارس جنوبی. البته حتماً شما تا به حال این نام را شنیده اید یا اگر واژه پارس جنوبی برای شما بیگانه باشد بدون شک در سال 88 بارها مدیران دولتی را دیده اید که در مقابل دوربین رسانه ها گلو صاف می کنند و با آرامشی کاملاً محکم می گویند: «ما در پارس جنوبی پیروز شده ایم.» اما آیا واقعاً می توان پرچم پیروزی را برداشت و با خیالی آسوده دور زمین گازی ایران چرخید؟ پاسخ این پرسش اما خیلی سخت نیست. برای رسیدن به آن بهتر است این مطلب را بخوانید؛ مطلبی که فقط یک گزارش است در مورد پارس جنوبی؛ جایی که اینجا نیست.
نخستین زمزمه ها در رابطه با زیان و عدم النفع ایران متاثر از شش سال برداشت زودهنگام قطر از ذخایر مشترک گازی پارس جنوبی در آخرین روزهای کابینه دوم هاشمی رفسنجانی بود و از آن پس مساله حق و سهم ایران از بزرگ ترین میدان گازی جهان به یکی از پر تنش ترین مباحث اقتصادی ایران بدل شد.
در روزها و سال هایی که برخی جریان های فکری به دنبال یافتن مقصر و محکوم کردن یکدیگر بودند قطر توانست با سرعت بخشیدن به سرمایه گذاری های خود در پارس جنوبی (گنبد شمالی)، در برداشت از این میدان مشترک از دیگر شریک خود 11 سال پیشی بگیرد.
اینطور به نظر می رسد تا زمانی که تغییراتی اساسی در نگرش مدیران و نوع قراردادهای پیشنهادی ایران (بیع متقابل) ایجاد نشود قطر خواهد توانست بیش از پیش منابع ملی ایرانیان را به نفع خود ضبط کند.
قرارداد بیع متقابل بازگشت سرمایه، اکتشاف، حفاری و توسعه را با درآمدهای حاصل از همان میدان و بدون ایجاد حق مالکیت برای سرمایه گذار تضمین می کند. اینگونه قراردادها در مقایسه با قراردادهای مشارکتی جذابیت چندانی ندارند و به همین دلیل زمانی که ایران در دهه 70 مطالعات اولیه توسعه پارس جنوبی را شروع کرد، شرکت های بزرگ نفت و گاز جهان تمایل چندانی برای حضور در این بخش از میدان عظیم گازی از خود نشان ندادند.
یکی دیگر از عواملی که بی میلی این شرکت ها برای حضور در پارس جنوبی را در پی داشت، استفاده رقیب قطری از روش پر سود مشارکت در تولید بود که باعث جذب سرمایه گذاران خارجی شده بود.
مسلماً اتخاذ چنین روشی از طرف رقیب قطری به خاطر توسعه سریع تر و برداشت هرچه بیشتر از ذخایر گازی این میدان مشترک بوده که توانست موفقیت های چشمگیری را نیز به دست آورد.
قطر به واسطه حضور شرکت های بزرگ موفق به جذب انبوهی از سرمایه های خارجی (400 میلیارد دلار) و یکه تازی در برداشت و صادرات گاز شد.
اما در این طرف آب های نیلگون خلیج فارس، پس از سال ها تلاش، در اردیبهشت ماه سال 84 فازهای یک تا پنج در مدار تولید قرار گرفته، فازهای 6 تا 10 پیشرفت های قابل توجهی داشتند، سایر فازها نیز یا با پیمانکارانی همچون شل، توتال و رپسول عقد قرارداد شده یا در مرحله برگزاری مناقصه قرار داشتند. ثمره هشت سال تلاش دولت اصلاحات برابری میزان برداشت گاز ایران با قطر بود. از طرفی به موازات توسعه این فازها طرح های پتروشیمی نیز در حال اجرا بود تا علاوه بر جبران تاخیر در برداشت از این حوزه گازی مشترک، با راه اندازی طرح های عظیم پتروشیمی بتوان ارزش افزوده بیشتری را نیز ایجاد کرد. روند توسعه فازهای 2و 3 پارس جنوبی نیز همچون فاز 1 با سرعتی استاندارد و برنامه ریزی دقیق شرکت توتال پیش رفت و امروز جزء کم دردسر ترین و پر بازده ترین فازهای پارس جنوبی به شمار می رود.
فازهای 4 و 5 نیز تحت مدیریت شرکت های بزرگ و باتجربه به نتیجه رسید و برخی شرکت های ایرانی با حضور در کنار این شرکت ها به تجارب خود افزودند.
پارس جنوبی در حالی به دولت نهم رسید که کافی بود تنها برنامه های در دست اجرا را دنبال کرده و برنامه های جدید را بر پایه هدف گذاری های صورت گرفته استوار کند تا با توسعه بهتر و سریع تر این میدان مشترک، بخشی از عقب افتادگی در برداشت را جبران کند.
اما طی سال های گذشته عملکرد دولت به گونه ای بود که اقتصاد ایران در زمره پر ریسک ترین اقتصادهای خاورمیانه قرار گرفت و تشدید دیوان سالاری و بوروکراسی اداری، حجیم تر شدن اقتصاد دولتی، عدم شفافیت در ساختارهای کلان اقتصادی و سیاسی، عدم وجود امنیت برای سرمایه گذاران خارجی و وجود نهادهای متعدد تصمیم گیری و موازی با دولت موجب عدم تمایل اندک شرکت های آماده سرمایه گذاری، خروج و کاهش سهم سایر شرکت های فعال در این میدان شد.
امروز پس از گذشت چهار سال و اندی از روی کار آمدن دولت بعد از اصلاحات، تمام تلاش های به ثمر نشسته فعالان اقتصادی
بی اثر مانده و منطقه عسلویه که روزگاری نماد پیشرفت صنعت نفت ایران به حساب می آمد، گویی به خوابی بس عمیق فرو رفته است.
منطقه ای که روزگاری نه چندان دور بیش از 60 هزار نیروی کار داخلی و خارجی را در خود جای داده بود. آن روزها تنها پنج فاز از فازهای تعریف شده به بهره برداری رسیده بود و سایر فازها در دست اجرا، واگذاری و مکان یابی بود. امروز اما پس از گذشت چهار سال و اندی، تنها پنج فاز در حال تولید بوده و قراردادهای عقد شده با شرکت های بزرگ معلق شده، فازهای در حال مناقصه بدون حضور شرکت های خارجی به پیمانکاران نه چندان توانای ایرانی واگذار شده و نیروی کار شاغل با کاهش 92 درصدی حداکثر به پنج هزار نفر رسیده است.
آن روزها در منطقه ای که شاهرگ اقتصادی ایران نام گرفته بود، شرکت های خارجی در حال رقابت برای افزایش سهم و حضور پررنگ تر در این منطقه بودند.
امروز پروژه های پارس جنوبی به خواب رفته و دیگر خبری از مهندسان چشم آبی کراواتی و سرمایه گذاران خارجی نیست و دولت نیز باوجود کسب یک چهارم درآمد نفت یکصد سال گذشته در چهار سال اخیر، قادر به تامین منابع مالی آن نیست و برای تامین آن مجبور به انتشار اوراق مشارکت شده است.
آن روزها اگر به عسلویه سفر می کردید با حجم عظیم فعالیت ها و حضور افراد از اقوام گوناگون ایرانی از کارگر تا مدیر و مهندس و از بخش خصوصی تا دولتی و از ایرانی تا خارجی مواجه می شدید.
امروز اما، اگر سفری به عسلویه داشته باشید خواهید دید بر خلاف تمام ادعاهای مطرح شده، جنب وجوش برای توسعه این منطقه مهم کشور به سکون تبدیل شده و اگر به سایت های اطراف نیز سری بزنید، جز معدود کارهای ساختمانی پالایشگاهی با سرعت بسیار پایین و نفرات اندک در حال تردد، چیزی نخواهید دید. روزگاری نه چندان دور سفر به عسلویه و بازدید از شکوه و عظمت منطقه به گردشگران توصیه می شد حال اینکه اگر شما عاشق تجربه سفرهای متفاوت هستید به هیچ عنوان سفر به این منطقه را به شما پیشنهاد نمی کنم. امروزه با سفر به این منطقه خواهید دید چه آمده بر سر منطقه ای مملو از خاطرات شیرین سال های نه چندان دور که روزگاری قرار بود شاهرگ اقتصادی ایران باشد و به سختی خواهید توانست بر احساس غبن حزن آور غلبه کنید.


 

vahid321

عضو جدید
کاربر ممتاز
ممنون. واقعا ناراحت کننده بود:cry:
یه زمانی اینجا نقطه پیشرو کشور در صنعت بود
 

morta

عضو جدید
کاربر ممتاز
بسیار غم انگیز بود
من قبلا هم یه چیزایی میدونستم در مرد عسلویه
قطر با استفاده از تکنولوژی های بسیار بالا یه کاری رده که حوضچه های نفتی به سمت اونا داره متمایل میشه و همین طور از سهم ما کاسته میشه
واقعا گریه اور
 
سلام ... امروز داشتم روزنامه بهار رو می خوندم که به یه مطلب خیلی قشنگ در مورد پارس جنوبی رسیدم :eek: باید این نکته رو ذکر کنم این مقاله فقط یک گزارش هستش و اصلا جنبه سیاسی نداره ... من واقعا ناراحت شدم بعد از خوندن این وقایع تلخی که به سر این منبع ملی میاد ... قضاوت با شما :warn:

بازخوانی پرونده پارس جنوبی؛ از ابتدا تا سالی که گذشت
چند هیچ به نفع قطر





واقعا جای تاسف داره...
من دورا دور یه چیزایی شنیده بودم
ولی نمی دونستم وخامت اوضاع یه این حده!!!!!!!!!!!!
 

tatu_lover1366

عضو جدید
یادمه زمانی که درس فرایند گاز 1 داشتم
بحث سره پروسه تولید بنزین از گاز بود
استادمون یک حرف خیلی زیبا زد
نسبت برداشت ما از گاز منبع مشترک به شیخ نشین ها مثل نسبت برداشتن خاک از یکجا با یک قاشق چای خوری میمونه به کسی که داره با بیل مکانیکی خاک برمیداره
هنوز بعد دوسال داره این حرف سنگینی میکنه
علتش هم یک چیزه تحریم
 
بالا