sara85
عضو جدید
گران بها ترین چیز در زندگی انسان های خلاق و با شخصیت هستندکه هنگام جهل و بی حسی اجتماع مظهر بزرگترین تغییرات و منبع پر برکت ترین الهامات می شوند. (اینشتین)
متن زیر بخشی از خاطرات نزدیکان مهندس مهدی بازرگان می باشد که از کتاب مهندس بازرگان در آینه خاطرات جمع آوری گردیده است.
مهندس عبدالعلی بازرگان(پسر مهندس بازرگان):
بعد از فوت پدر ، یکی از هم کلاسی های قدیم که هم سفر محصلین اعزامی به فرانسه بوده است ، نقل می کرد که در آن ایام، مسافرت به فرنگ، از طریق قفقاز بود، و عبور از خاک روسیه، این امکان را برای مسافران فراهم می کرد که با تبدیل ارز و استفاده از اختلاف قیمت رسمی " روبل " با قیمت بازار ، در حکومت کمونیستی شوروی ، منافع سرشاری به دست آورند . ایشان تعریف می کرد که یک هفته قبل از سفر ، بازرگان را دیدم و پرسیدم : آقا مهدی تو چه قدر ارز تبدیل کرده ای ؟ با خونسردی گفت:هیچ! پرسیدم مگر از اختلاف قیمت آن خبر نداری ؟ گفت: چرا، می دانم، ولی روس ها فقط اجازه عبور از خاک شان را به ما داده اند، و از این کار مسلما راضی نیستند!! واین هنگامی بود که مهندس 19 ساله بود.
این دوست قدیمی آن قدر تحت تاثیر این اصول گرایی و صداقت قرار گرفته بود ، که پس از هفتاد سال هنوز در خاطرش مانده بود.
اکثر ما در این گونه موارد مساله را توجیه می کنیم ، فکر می کنیم همین که مسلمان و شیعه هستیم ، و آن ها کافر و مشرک هستند ، مانعی ندارد اگر منافعی از آن ها نصیب ما شود . اما مرحوم پدر به " نفس ارزش های اخلاقی " اهمیت می داد، و از کلاه شرعی و توجیه کاری ها بیزار بود.
در دورانی که ما درس می خواندیم، طبق مقرراتی که وزارت فرهنگ تصویب کرده بود، خانواده های فرهنگیان از پرداخت شهریه معاف بودند. اما همه ساله هنگام اسم نویسی، پدرم به مدرسه ما می آمد و با اصرار شهریه را پرداخت می کرد . هر چه مدیر و مسئول مدرسه می گفتند : شما قانونا نباید چیزی بپردازید ، می گفت : من با این قانون که استثنایی برای فرهنگیان قایل شده ،مخالف هستم، و نمی خواهم عملا آن را تایید نمایم. اگر شما این استثنا را حق بدانید ، ارتشیان هم حق خواهند داشت ، که فرزندان خود را به سربازی نفرستند ، کارمندان وزارت دارایی هم حق خواهند داشت مالیات ندهند و... وقتی از مردم شهریه می گیرید، به چه دلیل عده ای را معاف می کنید؟ این ماجرای بحث و جدال با اولیای مدرسه هر سال تکرار می شد!
وقتی اولین فرزندم چشم به دنیا گشود ، همان روز عموی بزرگ ام چشم از دنیا فرو بست . شرکت در تشییع جنازه و تسلیت به عموزاده ها ، مرا از عیادت همسرم در بیمارستان بازداشت. روز بعد وقتی به او سر زدم، و دلیل غیبت دیروز را گفتم، تعجب کرد که پدرم ، چگونه بدون آن که سخنی بگویید ، یا از رخسارش مرگ برادر هویدا باشد، ساعتی پس از تشیع جنازه ، با چهره ای باز و خندان به عیادت او رفته و تبریک و تهنیت گفته است. انگار اصلا اتفاقی نیفتاده و هیچ وظیفه ای نباید وظایف دیگر را تحت الشعاع قرار دهد. مرگ و تولد ، دو روی یک واقعیت هستند که ، به راحتی باید آنها را پذیرفت.
متن زیر بخشی از خاطرات نزدیکان مهندس مهدی بازرگان می باشد که از کتاب مهندس بازرگان در آینه خاطرات جمع آوری گردیده است.
مهندس عبدالعلی بازرگان(پسر مهندس بازرگان):
بعد از فوت پدر ، یکی از هم کلاسی های قدیم که هم سفر محصلین اعزامی به فرانسه بوده است ، نقل می کرد که در آن ایام، مسافرت به فرنگ، از طریق قفقاز بود، و عبور از خاک روسیه، این امکان را برای مسافران فراهم می کرد که با تبدیل ارز و استفاده از اختلاف قیمت رسمی " روبل " با قیمت بازار ، در حکومت کمونیستی شوروی ، منافع سرشاری به دست آورند . ایشان تعریف می کرد که یک هفته قبل از سفر ، بازرگان را دیدم و پرسیدم : آقا مهدی تو چه قدر ارز تبدیل کرده ای ؟ با خونسردی گفت:هیچ! پرسیدم مگر از اختلاف قیمت آن خبر نداری ؟ گفت: چرا، می دانم، ولی روس ها فقط اجازه عبور از خاک شان را به ما داده اند، و از این کار مسلما راضی نیستند!! واین هنگامی بود که مهندس 19 ساله بود.
این دوست قدیمی آن قدر تحت تاثیر این اصول گرایی و صداقت قرار گرفته بود ، که پس از هفتاد سال هنوز در خاطرش مانده بود.
اکثر ما در این گونه موارد مساله را توجیه می کنیم ، فکر می کنیم همین که مسلمان و شیعه هستیم ، و آن ها کافر و مشرک هستند ، مانعی ندارد اگر منافعی از آن ها نصیب ما شود . اما مرحوم پدر به " نفس ارزش های اخلاقی " اهمیت می داد، و از کلاه شرعی و توجیه کاری ها بیزار بود.
در دورانی که ما درس می خواندیم، طبق مقرراتی که وزارت فرهنگ تصویب کرده بود، خانواده های فرهنگیان از پرداخت شهریه معاف بودند. اما همه ساله هنگام اسم نویسی، پدرم به مدرسه ما می آمد و با اصرار شهریه را پرداخت می کرد . هر چه مدیر و مسئول مدرسه می گفتند : شما قانونا نباید چیزی بپردازید ، می گفت : من با این قانون که استثنایی برای فرهنگیان قایل شده ،مخالف هستم، و نمی خواهم عملا آن را تایید نمایم. اگر شما این استثنا را حق بدانید ، ارتشیان هم حق خواهند داشت ، که فرزندان خود را به سربازی نفرستند ، کارمندان وزارت دارایی هم حق خواهند داشت مالیات ندهند و... وقتی از مردم شهریه می گیرید، به چه دلیل عده ای را معاف می کنید؟ این ماجرای بحث و جدال با اولیای مدرسه هر سال تکرار می شد!
وقتی اولین فرزندم چشم به دنیا گشود ، همان روز عموی بزرگ ام چشم از دنیا فرو بست . شرکت در تشییع جنازه و تسلیت به عموزاده ها ، مرا از عیادت همسرم در بیمارستان بازداشت. روز بعد وقتی به او سر زدم، و دلیل غیبت دیروز را گفتم، تعجب کرد که پدرم ، چگونه بدون آن که سخنی بگویید ، یا از رخسارش مرگ برادر هویدا باشد، ساعتی پس از تشیع جنازه ، با چهره ای باز و خندان به عیادت او رفته و تبریک و تهنیت گفته است. انگار اصلا اتفاقی نیفتاده و هیچ وظیفه ای نباید وظایف دیگر را تحت الشعاع قرار دهد. مرگ و تولد ، دو روی یک واقعیت هستند که ، به راحتی باید آنها را پذیرفت.
آخرین ویرایش: