اندیشه ای از ویکتور هوگو

آیتای_AYTAY

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=tahoma,Times New Roman,arial,verdana]بناي بزرگ گذشته بر سه ستون استوار بود : كشيش، پادشاه، جلاد.[/FONT]


[FONT=tahoma,Times New Roman,arial,verdana] زمان درازي است كه صدايي آوازه داده است: خدايان زندگيشان به سر آمده است!
[/FONT]

[FONT=tahoma,Times New Roman,arial,verdana]اين اواخر صداي ديگري بلند شده است؛ شاهان زندگي شان به سر آمده است!
[/FONT]

[FONT=tahoma,Times New Roman,arial,verdana]حال زماني است كه صداي سومي فرياد بردارد:[/FONT]

[FONT=tahoma,Times New Roman,arial,verdana]جلاد زندگيش به سر آمده است![/FONT]


[FONT=tahoma,Times New Roman,arial,verdana]بدين گونه، بناي جامعه كهن سنگ به سنگ فرو مي ريزد؛ بدين گونه، سرنوشت فروپاشي گذشته را تكميل خواهد كرد.[/FONT]

[FONT=tahoma,Times New Roman,arial,verdana]به آنهايي كه تاسف از دست رفتن خدايان را مي خورند، مي توان گفت: ‹‹ پروردگار توانا باقي است ››.
[/FONT]

[FONT=tahoma,Times New Roman,arial,verdana]به آنهايي كه تاسف از دست رفتن شاهان را مي خورند، مي توان گفت: ‹‹ميهن باقي است. ››
[/FONT]

[FONT=tahoma,Times New Roman,arial,verdana]به آنهايي كه تاسف از دست رفتن جلاد را خواهند خورد، هيچ حرفي براي گفتن وجود ندارد و نظم جامعه با از بين رفتن جلاد نابود نخواهد شد. چنين تصور نكنيد و مطمئن باشيد. گنبد جامعه آينده، به دليل فقدان اين ستون زشت و بدقواره فرو نخواهد ريخت.[/FONT]
[FONT=tahoma,Times New Roman,arial,verdana]ويكتور هوگو[/FONT]
[FONT=tahoma,Times New Roman,arial,verdana]آخرين روز يك محكوم به مرگ - مقدمه[/FONT]
 

Similar threads

بالا