سلام.
بله این مشکلاتی که میگید هست.
دوستای عزیزم واسه چی اینقدر هول و ولا دارید ارشد بگیرید؟
آیا کارشناسی که گرفتید واقعا فکر میکنید کارشناس هستید؟تونستید به خودتون ثابت کنید که به عنوان یه کارشناس میتونید وارد بازار کار بشید؟
دوستای عزیزم اینقدر عمر خودتون رو تو این دانشگاها تلف نکنید.
فقط یه توقع الکی تو خودتون از خودتون بوجود میارید در صورتی که شاید نتونید یه پلان طراحی کنید(خودم رو هم عرض میکنم)
حرفتون درسته ولی من که امدم عمر تلف کردم حالا شدم 25 سال بعدش چی به نظر شما تو جای که به ظاهرت اهمیت میدن شما باطن خوب نشون میدی ؟
دیگه مده دوست من
مدرک دانشگاهی گرفتن الان تو مملکت ما به نظرم شده مثل گرفتن دیپلم تو چند سال پیش
انگار باید حتما مدرکو داشته باشی
حالا چه جوری و چقدر بار علمی داشته باشی مهم نیست
تو تمام دوران دانشگاهم من فقط یه استاد می شناختم که واقعا استاد بود....تو طرح معماری....
من خودم خیلی دوست داشتم بی خیال از جو دانشگاه و نمره و مدرک ....معماری رو فقط برا دلم دنبال می کردم پی کشف باشم حالا ته اش بهم مهندس نگفتن هم نگفتن
ولی خوب ارشد مسیری است که باید رفت تا بتونی تو جامعه به چیزی که حد مقبولی برسی
با خیالات واقعا نمیشه زندگی کرد
ولی هر کسی قادره مسیر و روندشو تغییر بده...اگه من باور دارم که نمی تونم حتی خط بکشم پس بسم الله باید خودم شروع کنم نه اینکه تقصیر رو گردن وضع موجود بگزارم...حتی باید پا از دانشگاهم فراتر بگذارم....باید باور کنیم که ما می تونیم
البته سو تفاهم نشه ...منظور خود نوعی ام بود که بی خیال نشسته ام و از جامعه انتظار دارم.....و چشمم به دهن استاده که اون مسیرو نشونم بده و بگه چی می خواد....انگار هدفم فقط راضی نگه داشتن دل استادمه نه چیزه دیگه
باز هم سو تفاهم نشه .....منظورم به دوران دانشگاه خودم هست.....وگرنه من دانشگاه های دیگه رو ندیدم که ببینم جو چطوره
من هنوزم اعتقاد دارم روند برگزاری اسکیس اشتباهه
هرچند می دونم اعتراض من و امثال من به جایی نمی رسه
اینکه اینجا پست میگذارم محض درد و دله
جدای این حرفا خیلی از دانشگاه های جهان رو می شناسم که با رزومه دانشجو می پذیرند و حتی بورس می کنند
یکی از دوستای من که توی اصفهان درس میخوند رزومه طرح های دوران دانشگاه اش بعلاوه پایان نامه اش رو فرستاد به یه دانشگاه معتبر تو منچستر و چند دانشگاه دیگه فرستاد و اکسپت گرفت
حق اشم بود چون همه طرح های خودش بود و توی رزومه اش روند شکل گیری و ایده پردازی طرحش واضح بود...جای هیچ شکی نبود که کار برای خودش بود
مهمترین قسمت رزومه اش هم مربوط به پایان نامه اش می شد که حتی یکبار با استاد راهنماش کرکسیون نکرد....ولی خود به خدایی عالی بود
اینکه من نه ماه از عمرم رو بگذارم سر کنکور و اخرم قبول نشم یعنی یک سال از زندگی ام به باد
حالا اگه شرایط عوض می شد و ادم حداقل تکلیف زندگی اش زودتر دستش می اومد یکاری به حال زار خودش می کرد
حداقل خود من می رفتم دنبال یه هدف دیگه تو زندگی ام
روند خیلی طولانیه....این مشکل اصلیه منه
دقیقا... یه وقتایی باز ماها که معماری خوندیم می تونیم بگیم آره تهش اینه که اگه ارشد نگیریم می تونیم وارد بازار کار شیم و باقی ماجراها، اما واقعیت اینه که به دلیل نبود امنیت شغلی ( چه اینجا و چه هر جای دیگه که من عمیقا براین باورم هرجا بری آسمون همین رنگه) مجبوری یه آلترناتیو دیگه برای خودت داشته باشی تاهم دستاویزت باشه واسه مواقع مبادای احتمالی و هم بعدا خودتو سرزنش نکنی که چرا یه بعدی راهتو دنبال کردی...
اصلا یادتونه زمان کنکور کارشناسی همه می گفتن کنکور یه راه از هزار تا راه پیش روتونه؟ اون موقع من این جمله آرومم می کرد اما الان می فهمم کذب محض بود؛ هرچند میشد نرفت دانشگاه و مثلا برم یه دوره تخصصی معماریو بگذرونم اما حالا که درسشو خوندیم وضعمون اینه اونجوری مطمئنم خودم،همه، شرایط و... بهم می گفتن چرا دانشگاه نرفتی!؟؟!؟!؟ کما اینکه دور و برمون می بینیم کسایی رو که از دانشگاه زدن بیرون به عشق بازار کار حالا به این نتیجه رسیدن که بی مدرک فطیره و برگشتن دنبال همین کاغذ پاره که اگه ارشد باشه چه بهتر...
اینا رو گفتم برسم به اینکه اکثریت تهش به این باور می رسند که نمی شه ارشد نگرفت پس این وسط جونایی به سن ما که تازه نوجوونیشون با تابووی کنکور سراسری گذشته باید بهترین سالای زندگیشونو پشت درای کنکورای مقطعی سازمان سنجش بگذرونند...
اما ته همه این پرحرفیام؛ نمی شه تماما سازمان سنجش رو مقصر دونست چون تک تک ماها تو شکل گیری این جریان مقصریم...
هر چند سنجش هم بد نیست فقط به این یه سوال پاسخ بده و بگه چه اصراری توی برگزاری ارشد توی بهمن ماه و اعلام نتایج اولیه توی خرداد ماه و اعلام نهایی نتایج توی شهریور داره؟
با علم بر اینکه کل پروسه ی کنکور سراسری با اون حجم عظیم شرکت کننده هاش از تیر تا شهریور سر وتهش هم میاد...
خیلی فرق می کنه تو زن باشی یا مرد
من در جایگاه یک خانم میگم ارشد راهی بود که مجبور بودم تو زندگی ام انتخابش کنم
ولی مردایی از خانواده ام می شناسم پاشون به دانشگاه نخورد ولی الان دارند تو وضعیت مالی خیلی مناسب و مرفهی زندگی می کنند یه جوری که هر روز یه سیستم ماشین اخرین مدل زیر پاشه
مرد بود و تونست با خیلی از شرایط بد و خوب جامعه خودشو وقف بده ...سیلی بخوره...به زیر صفر برسه...ولی عاقبت بلند شه و با ریشه های قوی تر در برابر طوفان بایسته
ولی واقعیت اینه که برای خانم ها شرایط خیلی فرق می کنه و نمی تونن راحت به دل اجتماع بزنن...یه جورایی آینده سازی برامون خیلی مشکل تره....البته نظر منه
به هر حال هیچ چیز رو نمیشه قطعی نامید حتی خورشید رو...
الان من خودم گيرم
تو رشته خودمون كاري پيدا نميكنم
يه دوره ميگم برم نرم افزارمو قوي كنم بشينم خونه سه بعدي كنم
يه سر ميگم نه صبر ميكنم نتيجه يوني بياد بشه برم بخونم و تدريس كنم
يه سر ميگم حالا تو نقشه شهرداري بلدي بكشي؟برو اينو قوي كن. سر ميزنم به موسسات ميبينم خبر خاصي نيست
ميرم تو خيابون اگهي ميبينم كه به فوتوشاپ كار نياز داريم ميرم زنگ ميزنم ميگم نكنه بيكار بمونم هر چي جون كندم هدر شه
يه سر ميگم بابا اگه برم سر يه كاري كه تو تخصصم نيست ،خوب كاره كه دائم نيس،تو تخصصمم كه نيس دو تا چيز ياد بگيرم،پس برم چيكار
از اون ور ميبينم بيكارم
از يه ور ديگه ميبينم معماري كه انگليسيش خوب نيس بايد بميره پس ميرم كلاس زبان
از اون ور ميگن رزومه رزومه ميريم رزومه جمع كنيم شما ي كمكي ميكنين به ما؟شب جمعس نزديك عيده محض رضاي خدا رزومه بديد به ما
ميايم مقاله بنويسيم كو رفيق؟كو يار ؟كو استاد؟مقاله بلد نيستيم
شيون كنان و برسر زنان دنبال جمع اوري كمك هاي رزومه اي
شماره حساب بدم؟
هم اكنون نيازمند ياري رنگيتان هستيم
خلاصه اگه ديدين روزي من نيستم بدونين سكته كردم مردم
اقایان اصلا دنبال مدرک و نمیدونم چرا میریم واسه ارشد میخونیم که شاید تو بعضی دانشگاه ها اندازه لیسانسشم نیست نباشید
دوستانی که نقل قول کردم
عزیزان
والله به خدا
فعالیت که نداریم تو دوران دانشجوی نه مقاله ای مطلبی نه پژوهشی هیچی التبه باید شرایطش هم باشه کتاب خانه دانشگاه روزنامه هرروز مثلا داره تو این ضمینه عالی عمل میکنه یا اگهی های فوت تولد و.....
کجا دنبال علم هستیم
خدایش یه مطلب امروز میخونی فردا فراموش میکنی استاد هم همین طوره دانشجو اسمش دانشجو است
وگرنه دوستجو هست پارتیجو هست زیدجو هست نمرهجو هست مدجو هست غیبتجو هست و....... اگه بپرسیم اون استاد هم علمش زیاد میکنه وگرنه اون هم ترم به ترم بدتره
استاد داشتم به گریه افتاده بود میگفت چرا تنبل هستین اقایان یه سوالی بکنید والله همون چیزی که دو لیسانس میدونسم هم یادم رفته
حالا من شما میایم گیر میدیم
بعد من یه نظر دارم
به خدا بچه ها ما خیلی بهترا تا اون خارجی ها ولی ولی
سیستم اموزششون از اول درست حسابی بوده
از اول اموزش دچار سیاست زدگی نکردن خدایش چند سال پیش دختر دائیم میگفت پسر هاجدا دخترا جدا من نمیدونم این چه بار اموزشی تو مهد داره !!!!!!!!!
تا من بیام راه خودمو پیدا کنم 30 سال از زندگی میگذره بدون داشتن راه مشخص هنوز دنبال چه کنم چه کنم هستم
والا من الان خودم هر هفته ای مثل take off یه برنامه دارم واسه اندک زندگی
تو هر کشوری برعکس انچه ما عمل میکنیم انجام میدن
قضیه دیگ سرشه
ما لیاقتش داریم
اقایان یا باید به فکر نون شبت باشی یا به فکر ساختن این تو سیستم اموزشی ما خیلی خیلی تاثیر گذاشته
هرطور باخودم فکر میکنم خدایا چطور باید درست شه ولی عقلم به جای نمیرسه
از هر طرف نگاه میکنم بازیه خندق میبینم داخل این سیستم سنجش
این قدر بعضی زشتی ها تکرار شده برای ما که الان همشون زیبا هستن.
اقایان فقط به فکر مهاجرت باشید
با توجه به زبان فارسی فرق جهان سوم و جهان اول به همون شرق و غربشه
ولی زبان مثلا انگلیسی فرق دهستان اول و جهان اوله به رفتار های است که خیلی عادی هست اونها دنبال ایده ال هستن نه مثلا ما هنوز مطلوب هم نداریم برای اونها درست بود جزء ای از زندگی انهاست نه نیاز
شبتون بخیر حال ندارم زیاد بنویسم