اشعار سنگ مزار شهیدان

خيبر

عضو جدید
کاربر ممتاز
سنگر ای کعبه پرواز وجود
سنگر ای معبد روزانه یمن
خاک تو مهد شهیدان من است
نام زیبای تو ایران منست

-----

ای خالق یگانه، ای قادر توانا

در کعبه وصالت بستیم عهدو پیمان
ما عاشقیم و جز عشق راه دگر نداریم
چون لاله سر برآریم از دشت لاله زاران

-----


ما خط طرخ خونیم چون میثم و ابوذر
پوئیم راه حیدر تاجان رسد به جانان
لرزاند کاخ بیداد الله اکبر ما
پیوسته یاد رحمان ما را بود نگهبان

-----


مرا مرده مپندارید گشتم زنده جاوید
لقاء الله گشتم نیست بیمی در کنار من
ایا ای مادر پاکم شدم من افتخار تو
مدال حق بزن بر سینه و شو افتخار من

-----


به زخم تن پاسداران دین
به رزم دلیران شور آفرین
به عشق شهادت کمر بسته ام
من از ماندن بی ثمر خسته ام

-----


الا ای جام پر جوش شهادت افتخار من
بدادم امتحان خود حسین آموزگار من
تو را نوشیدم و گشتم رها از این جهان دون
تولد یافتم اکنون که بینی اقتدار من

-----


آنانکه ره دوست گزدیند همه
در کوی شهادت آرمیدند همه
در معرکه دو کون فتح از عشق است
با آنکه سپاه او شهیدند همه

-----


آنانکه ندای حق شنیدند همه
با شوق بسوی حق دویدند همه
بر تن کفنی ز اطلس خون کردند
در سنگر سرخ آرمیدند همه

-----


یا رب دل پاک وجان آگاهم ده
آه شب و گریه سحرگاهم ده
در راه خود اول ز خودم بیخود کن
بیخود چو شدم ز خود، بخود راهم ده

-----


هر کس که بود از فیض شهادت آگاه
از هستی خود بگذر او در این راه
این فوق کمال است که در وصف شهید
گویند(ینظروالی وجه الله)



منبع:
کتاب آواز پر ملائک
 

خيبر

عضو جدید
کاربر ممتاز
پاسدارم و هرگز نکنم پشت به میدان

پاسدارم و هرگز نکنم پشت به میدان

از خوان خون گذشتند صبح ظفر سواران
پیغام فتح دادندآن سوی جبهه یاران
گلگونه شهیدان ، با خون گل بشویند
تا سرخ تر نماید رخسار روزگاران

----




شهیدم من که با نیروی ایمان

به حکم رهبر و فرمان یزدان
دفاع از کشور اسلام نمودم
در این ره جان خود قربان نمودم


----




جان را نثار معشوق پروانه سان نمودند

تا شمع محفل عشق گردد بسی فروزان
بشنو از آن شهیدان (فزت و رب الکعبه)
چون از ازل ببستند بالایزال پیمان

----




شهات، راهشان شد، ره دلخواهشان شد

منای سرخ سنگر، چو قربانگاهشان شد


----




ای جوان ای کشته اسلام و دین

خون پاکت ریخته شد در راه قرآن مبین
نام نیکویت علی است و امیر
تو شهید سنگری ای پاسدار دلیر

----




پاسدارم و هرگز نکنم پشت به میدان

گر سر برود من نروم از سر پیمان


----




یا رب دلم از غم حسین محزون کن

در سینه ما محبتش افزون کن
جز مهر حسین هر آنچه باشد به دلم
خون ساز و زدیده ام بیرون کن

----



آنانکه غمت بجان خریدند حسین

یکباره دل از جهان بریدند حسین
افسوس که گلگون کفنان ایران
جان داده و کربلا ندیدند حسین


----



از بهر وطن ما ز سرو جان گذشتیم

مادر تو مکن گریه کن مرغ چمنم من
ای ملت ایران شهید وطنم من
آراسته جوانم که خونین کفنم من

----



مادر هیچ مکن گریه تو درباره ی من

پیروی از ره حق است ره چاره ی من
حمد ولله که شده رخت شهادت به تنم
نور محض است کنون منزل همواره من


منبع:کتاب آواز پر ملائک
 

fateme_en

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]شعری که روی سنگ مزار داییه عزیزم نوشته شده


[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]بوسم دستت ای مادر که پروردی مرا آزاد [/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] بیا بابا تماشا کن که فرزندت شده داماد [/FONT]

[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]به حجله می روم شادان ولی زخمی به تن دارم [/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] به جای رخت دامادی لباس خون به تن دارم[/FONT]
 

.:ارمیا:.

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز

چون کار به جان رسید... جان باید باخت!






پ.ن: فکر کنم کار خوبی باشه که هروقت یه نوشته ای، شعری، وصیت نامه ای... رو سنگ مزار شهیدی توجهمون رو جلب کرد، ازش عکس بگیریم، یا نوشته شو به خاطر بسپاریم،

بذاریم تو این تاپیک.

بعضیاشون خیلی به دل میشینن...

بعضیاشون خیلی حرف دارن...



 

Esmaeilpoor

عضو جدید


مرقد مطهر عارف مجاهد ذاکر اهل بیت (ع)
افسر جنگ نرم دانشجوی بسیجی
شهید حجت الله رحیمی
فرزند صفدر
ولادت ۲۴/۱۲/۱۳۶۸
شهادت ۱۸/۱۲/۱۳۹۰
که حین انجام ماموریت در ستاد راهیان نور کشور
در خرمشهر به درجه رفیع شهادت نائل گردید .

برمن لباس نوکری ام را کفن کنید

نوکر بهشت هم برود باز نوکر است


یازهرا
 
خانم ارمیا شما کی این عکسو گرفتید عایا؟!

چون کار به جان رسید... جان باید باخت!






پ.ن: فکر کنم کار خوبی باشه که هروقت یه نوشته ای، شعری، وصیت نامه ای... رو سنگ مزار شهیدی توجهمون رو جلب کرد، ازش عکس بگیریم، یا نوشته شو به خاطر بسپاریم،

بذاریم تو این تاپیک.

بعضیاشون خیلی به دل میشینن...

بعضیاشون خیلی حرف دارن...



 

.:ارمیا:.

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز

زمانه خواست تو را ماضی بعید کند

که ردّ پای تو را نیز ناپدید کند


خدا نخواست فقط از تو سر بگیرد... خواست

... که ذره ذره تمام تو را شهید کند!






ایشون جانباز شیمیایی بودن... ذره ذره شهید شدن... همین چند وقت پیش.​
 

مرتضی ساعی

کاربر فعال دفاع مقدس
کاربر ممتاز

زمانه خواست تو را ماضی بعید کند

که ردّ پای تو را نیز ناپدید کند


خدا نخواست فقط از تو سر بگیرد... خواست

... که ذره ذره تمام تو را شهید کند!






ایشون جانباز شیمیایی بودن... ذره ذره شهید شدن... همین چند وقت پیش.​
سردار بی نشان ؛ حاج احمد پاریاب ؛ دوستت دارم
 

Similar threads

بالا