در مدیریت پروژه، اسکوپ یا حدود (scope) دارای دو کاربرد متفاوت است: اسکوپ پروژه (project scope) و اسکوپ محصول (product scope).
اسکوپ به معنی اطلاعاتی است که برای شروع پروژه مورد نیاز است و نیز ویژگیهایی که محصول باید داشته باشد تا ملزومات مالکان تامین شود.
اسکوپ پروژه
حدود یا اسکوپ پروژه (project scope) به معنی میزان کاری است که باید برای تحویل یک محصول، خدمات یا نتیجه دارای مشخصات و کارکرد معین به انجام برسند.
اسکوپ محصول
اسکوپ محصول (product scope) شامل ویژگیها و عملکردهایی است که مشخصکننده محصول، خدمات و یا نتیجه میشود.
باید توجه کرد که اسکوپ پروژه بیشتر کار محور است (چگونگیها) در حالی که اسکوپ محصول بیشتر با محوریت ملزومات عملکردی (functional requirements) است (چه چیزهایی).
در صورتی که ملزومات به صورت کامل مشخص و تعریف نشوند و اگر یک کنترل تغییر (change control) موثر در پروژه وجود نداشته باشد، خزش اسکوپ (scope creep) یا خزش ملزومات (requirement creep) رخ میدهد.
خزش حدود (scope creep)
مدیریت خزش حدود (scope creep management) برای مدیریت موثر پروژه بسیار مهم است. انتظار این است که پروژهها موعدهای (deadlines) مشخص را برآورده کنند و تغییر غیر توافقی در حدود میتواند باعث تاثیر بر موفقیت پروژه شود. خزش حدود گاهی باعث تجاوز هزینهها (cost overrun) میشود.
خزش حدود مربوط به انبساط تدریجی اسکوپ پروژه میشود و شامل اضافه شدن ملزومات بیشتری است که ممکن است بخشی از برنامه اولیه پروژه نبوده باشد و امکان تطابق برنامه و بودجه با آن وجود نداشته باشد. دو روش مشخص برای مدیریت خزش حدود وجود دارد. اولی خزش حدود کسب و کار (business scope creep) و دومی خزش حدود ویژگیها (features scope creep) یا خزش حدود تکنولوژی (technology scope creep) هستند. نوع مدیریت خزش حدود همیشه وابسته به افرادی است که تغییرات را ایجاد کردهاند.
مدیریت خزش حدود کسب و کار زمانی رخ میدهد که در پروژه تصمیماتی برای حل کردن یا برآورده کردن ملزومات و نیازهای کسب و کار گرفته میشوند. تغییرات ناشی از خزش اسکوپ کسب و کار، نتیجه تعریف ضعیف ملزومات در شروع کار و یا شکست در دخیل کردن کاربران پروژه تا قبل از مرحله چرخه عمر توسعه سیستمها (systems development life cycle) بودهاند. آیتمهایی که باید به اسکوپ وارد شوند، به صورت اتوماتیک وارد آیتمهای کاری پروژه نمیشوند بلکه وارد فرآیند کنترل تغییر (change control process) میشوند. پلان مدیریت اسکوپ پروژه به عنوان یکی از بخشهای پلان مدیریت کلی پروژه کاربرد پیدا میکند و میتواند بر حسب ارتباطات مورد نیاز برای پروژه، دارای جزییات زیاد و یا دارای چارچوب باز و غیر رسمی باشد.
خزش حدود ویژگیها یا خزش حدود تکنولوژی زمانی رخ میدهد که خزش حدود به وسیله دارندگان تکنولوژی انجام میشود و ویژگیهایی اضافه میشود که قبلا در نظر گرفته نشده بودند. خزش حدود راضیکننده کارفرما (customer-pleasing scope creep) زمانی رخ میدهد که هدف ما راضی کردن کارفرما از راه افزایش ویژگیهای محصول و افزودن به کار انجام شده در پروژه به جای دادن پروپوزال برای پروژه جدید باشد. خزش حدود صفحه طلایی (gold-plating scope creep) زمانی رخ میدهد که دارندگان تکنولوژی به علت تمایل به کمالگرایی فنی، ملزومات اولیهای را افزایش میدهند که به اندازه کافی روشن و دارای جزییات نیستند.
خزش حدود میتواند در اثر یکی از عوامل زیر باشد:
اسکوپ به معنی اطلاعاتی است که برای شروع پروژه مورد نیاز است و نیز ویژگیهایی که محصول باید داشته باشد تا ملزومات مالکان تامین شود.
اسکوپ پروژه
حدود یا اسکوپ پروژه (project scope) به معنی میزان کاری است که باید برای تحویل یک محصول، خدمات یا نتیجه دارای مشخصات و کارکرد معین به انجام برسند.
اسکوپ محصول
اسکوپ محصول (product scope) شامل ویژگیها و عملکردهایی است که مشخصکننده محصول، خدمات و یا نتیجه میشود.
باید توجه کرد که اسکوپ پروژه بیشتر کار محور است (چگونگیها) در حالی که اسکوپ محصول بیشتر با محوریت ملزومات عملکردی (functional requirements) است (چه چیزهایی).
در صورتی که ملزومات به صورت کامل مشخص و تعریف نشوند و اگر یک کنترل تغییر (change control) موثر در پروژه وجود نداشته باشد، خزش اسکوپ (scope creep) یا خزش ملزومات (requirement creep) رخ میدهد.
خزش حدود (scope creep)
مدیریت خزش حدود (scope creep management) برای مدیریت موثر پروژه بسیار مهم است. انتظار این است که پروژهها موعدهای (deadlines) مشخص را برآورده کنند و تغییر غیر توافقی در حدود میتواند باعث تاثیر بر موفقیت پروژه شود. خزش حدود گاهی باعث تجاوز هزینهها (cost overrun) میشود.
خزش حدود مربوط به انبساط تدریجی اسکوپ پروژه میشود و شامل اضافه شدن ملزومات بیشتری است که ممکن است بخشی از برنامه اولیه پروژه نبوده باشد و امکان تطابق برنامه و بودجه با آن وجود نداشته باشد. دو روش مشخص برای مدیریت خزش حدود وجود دارد. اولی خزش حدود کسب و کار (business scope creep) و دومی خزش حدود ویژگیها (features scope creep) یا خزش حدود تکنولوژی (technology scope creep) هستند. نوع مدیریت خزش حدود همیشه وابسته به افرادی است که تغییرات را ایجاد کردهاند.
مدیریت خزش حدود کسب و کار زمانی رخ میدهد که در پروژه تصمیماتی برای حل کردن یا برآورده کردن ملزومات و نیازهای کسب و کار گرفته میشوند. تغییرات ناشی از خزش اسکوپ کسب و کار، نتیجه تعریف ضعیف ملزومات در شروع کار و یا شکست در دخیل کردن کاربران پروژه تا قبل از مرحله چرخه عمر توسعه سیستمها (systems development life cycle) بودهاند. آیتمهایی که باید به اسکوپ وارد شوند، به صورت اتوماتیک وارد آیتمهای کاری پروژه نمیشوند بلکه وارد فرآیند کنترل تغییر (change control process) میشوند. پلان مدیریت اسکوپ پروژه به عنوان یکی از بخشهای پلان مدیریت کلی پروژه کاربرد پیدا میکند و میتواند بر حسب ارتباطات مورد نیاز برای پروژه، دارای جزییات زیاد و یا دارای چارچوب باز و غیر رسمی باشد.
خزش حدود ویژگیها یا خزش حدود تکنولوژی زمانی رخ میدهد که خزش حدود به وسیله دارندگان تکنولوژی انجام میشود و ویژگیهایی اضافه میشود که قبلا در نظر گرفته نشده بودند. خزش حدود راضیکننده کارفرما (customer-pleasing scope creep) زمانی رخ میدهد که هدف ما راضی کردن کارفرما از راه افزایش ویژگیهای محصول و افزودن به کار انجام شده در پروژه به جای دادن پروپوزال برای پروژه جدید باشد. خزش حدود صفحه طلایی (gold-plating scope creep) زمانی رخ میدهد که دارندگان تکنولوژی به علت تمایل به کمالگرایی فنی، ملزومات اولیهای را افزایش میدهند که به اندازه کافی روشن و دارای جزییات نیستند.
خزش حدود میتواند در اثر یکی از عوامل زیر باشد:
- کارفرمای بدون صداقت و دارای سیاست مشخص " ارزش آفرینی رایگان"
- کنترل تغییر ضعیف
- فقدان تشخیص اولیه ضعیف برای چیزی که مورد نیاز است و یا اهداف پروژه
- مدیر پروژه یا حامی اجرایی ضعیف
- ارتباط ضعیف بین طرفهای درگیر