از حضرت حافظ و مسجد و میخانه گفتید پس بشنوید از او....

الهه ی ناز

عضو جدید
بشنوید از خواجه ی شیراز :

الهه ی ناز:

حضرت حافظ چرا به میخانه شدی به عوض مسجد؟


حضرت:


میخانه ی من عین مسجد و مسجدم عین میخانه ست چرا که می و میخانه چیزی نیست جزطریق وصال با او


عرض کردم:درباشگاه مهندسان گفته اند شما به می و میخوارگی پرداخته اید!!


حضرت حافظ:


آنچه او ریخت به پیمانه ما نوشیدیم //اگر از خمر بهشت است و گر باده ی مست


اویی که مرا متهم کرده بداند که ما خمر بهشت نوشیدیم و بگوی تو همانا باده ی مست طلب کن!


(البته اینجا حضرت در واقع میخواهد بگوید به رضای خداوند راضی ست)


عرض کردم:ای خواجه ی شیراز خانمی در باشگاه که همشهری شماست گفته اند که دمای اپتیمم شیراز در نه ماه سال 10 درجه و دمای ریلکسیشن ست و این مستی بدین جهت ست!!

حضرت حافظ:

به او بگویید که ایجاد تن آرامی یا ریلکسیشن برای تفکر معقول ست نه امیال گذرا


و اینکه ایشان به اینجا
http://fa.wikipedia.org/wiki/شیراز#.D8.A2.D8.A8_.D9.88_.D9.87.D9.88.D8.A7

بروند و نظاره کنند که اپتیمم دمای شیراز فارغ بر 18 درجه سانتیگراد ست که چیزی حدود دو برابر عدد اعلامی از سوی ایشان ست ضمنااین شعر مرا نیز که مصداق سخن ست تقدیمش کنید باشد که دیگر شبهه

ای نباشد:


نگویمت که همه سال می پرستی کن//سه ماه می خور و نه ماه پارسا باش


بله خواجه فرمود به دخترم بگویید جای اعداد را جا به جا نوشته اند .


و ختم کلام اینکه :


من از بيگانگان هرگز ننالم كه با من هرچه كرد آن آشنا كرد


گوته ادیب بزرگ آلمانی بسیار متاثر از حافظ بوده در وصف خواجه ی شیراز اینچنین گفته:

باشد اگر این دنیا در هم شکند

حافظ، از شور به‌هم‌چشمی تو می‌بالم

در بد و خوب شریکیم و وفادار و سهیم

توأمانیم و ز یک گوهر و همزاد همیم

چون تو خواهم ره دل پویم و نوشم می ناب

هم کنم فخر بر این زندگی شعر و شراب

شو کنون با شرر آتش خود نغمه‌سرا!

گر چه پیری، دل پرشور و جوانیست ترا


خواجه ی شیراز افتخار بزرگی ست برای کل جوامع بشری پس او را اجر نهیم و از اشعارش بهره ی مناسب را بگیریم.
 

Similar threads

بالا