آیا اسـلام بـه مـردان اجـازه داده كـه در مـورد زنـان متوسل به تنبیه بدنى شوند؟

وضعیت
موضوع بسته شده است.

كربلايي حسام

اخراجی موقت
الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَیْبِ بِمَا حَفِظَ اللّهُ وَاللاَّتِی تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْفَلاَ تَبْغُواْ عَلَیْهِنَّ سَبِیلاً إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِیًّا كَبِیرًا﴿النساء آیه 34﴾



ترجمه:مردان، كارگزاران وتدبیركنندگانِ [زندگى] زنانند، به خاطر آنكه خدا مردان را [از جهت توان جسمى، تحمل مشكلات وقدرت روحى وفكرى] بر زنان برترى داده، وبه خاطر آنكه [مردان] از اموالشان هزینه زندگى زنان را [به عنوان حقّى واجب] مى پردازند؛ پس زنان شایسته ودرست كار [با رعایت قوانین حق ]فرمانبردار [ومطیع شوهر]ند [و] در برابر حقوقى كه خدا [به نفع آنان برعهده شوهرانشان] نهاده است، در غیاب شوهر [حق وِ واسرار واموال او ر] حفظ مى كنند. وزنانى كه از سركشى ونافرمانى آنان بیم دارید [در مرحله اول] پندشان دهید، و[در مرحله بعد] در خوابگاهها از آنان دورى كنید، و[اگر اثر نبخشید ]آنان را [به گونه اى كه احساس آزار به دنبال نداشته باشد] تنبیه كنید؛ پس اگر از شما اطاعت نكردند براى آزار دادن آنان هیچ راهى مجویید؛ یقیناً خدا بلند مرتبه وبزرگ است.



تفسیر:سرپرستى در نظام خانواده
خـانـواده یـك واحـد كـوچـك اجـتماعى است و همانند یك اجتماع بزرگ باید رهبر و سرپرست واحدى داشته باشد، زیرا رهبرى و سرپرستى دسته جمعى كه زن و مرد مشتركا آن را به عـهـده بـگـیـرنـد مـفـهـومـى نـدارد و در نتیجه مرد یا زن ، یكى باید ((رئیس )) خانواده و دیـگـرى ((مـعـاون )) و تـحـت نـظـارت او بـاشد، قرآن در اینجا تصریح مى كند كه مقام سرپرستى باید به مرد داده شود. ((مردان سرپرست و نگهبان
زنان هستند)) (الرجال قوامون على النساء).
البته مقصود از این تعبیر استبداد و اجحاف و تعدى نیست بلكه منظور
رهبرى واحد منظم با توجه به مسؤ ولیتها و مشورتهاى لازم است .
ایـن مـسـاءله در دنـیـاى امـروز بیش از هر زمان روشن است كه اگر هیاءتى (حتى یك هیئت دو نـفرى ) ماءمور انجام كارى شود حتما باید یكى از آن دو ((رئیس )) و دیگرى ((معاون یا عضو)) باشد وگرنه هرج و مرج در كار آنها پیدا مى شود - سرپرستى مرد در خانواده نیز از همین قبیل است .
و ایـن مـوقـعـیـت بـه خاطر وجود خصوصیاتى در مرد است مانند ترجیح قدرت تفكر او بر نیروى عاطفه و احساسات (به عكس زن كه از نیروى سرشار عواطف بیشترى بهره مند است ) و دیـگرى داشتن بنیه و نیروى جسمى بیشتر كه با اولى بتواند بیندیشد و نقشه طرح كند و با دومى بتواند از حریم خانواده خود دفاع نماید.
بـه عـلاوه تـعـهـد او در بـرابر زن و فرزندان نسبت به پرداختن هزینه هاى زندگى ، و پـرداخـت مـهـر و تـاءمـیـن زنـدگى آبرومندانه همسر و فرزند، این حق را به او مى دهد كه وظیفه سرپرستى به عهده او باشد.
البـتـه مـمـكـن است زنانى در جهات فوق بر شوهران خود امتیاز داشته باشند ولى شاید كرارا گفته ایم كه قوانین به تك تك افراد و نفرات نظر ندارد بلكه نوع و كلى را در نظر مى گیرد، و شكى نیست كه از نظر كلى ، مردان نسبت به زنان براى این كار آمادگى بـیـشترى دارند، اگر چه زنان نیز وظایفى مى توانند به عهده بگیرند كه اهمیت آن مورد تردید نیست .
جـمـله بـعـد اشـاره بـه هـمـیـن حـقـیـقـت اسـت زیـرا در قـسـمـت اول مى فرماید: ((این سرپرستى به خاطر تفاوتهایى است كه خداوند از نظر آفرینش ، روى مـصـلحـت نـوع بـشـر مـیـان آنـهـا قـرار داده )) (بـمـا فضل الله بعضهم على بعض ).
در قسمت دیگر مى فرماید: ((و نیز این سرپرستى به خاطر تعهداتى است كه
مـردان در مـورد انفاق كردن و پرداختهاى مالى در برابر زنان و خانواده به عهده دارند)) (و بما انفقوا من اموالهم ).
 

كربلايي حسام

اخراجی موقت
ولى نـاگـفـتـه پـیـدا اسـت كـه سـپـردن ایـن وظـیـفـه بـه مـردان نـه دلیل بالاتر بودن شخصیت انسانى آنها است و نه سبب امتیاز آنها در جهان دیگر، زیرا آن صرفا بستگى به تقوى و پرهیزگارى دارد، همانطور كه شخصیت انسانى یك معاون از یك رئیس ممكن است در جنبه هاى مختلفى بیشتر باشد اما رئیس براى سرپرستى كارى كه به او محول شده از معاون خود شایسته تر است .
سـپـس اضـافـه مـى كند كه زنان در برابر وظایفى كه در خانواده بر عهده دارند به دو دسته اند:
دسـتـه اول : ((صـالحان و درستكاران ، و آنها كسانى هستند كه خاضع و متعهد در برابر نـظـام خـانـواده مـى بـاشـنـد و نـه تـنـها در حضور شوهر بلكه در غیاب او، حفظ الغیب مى كنند)) (فالصالحات قانتات حافظات للغیب بما حفظ الله ).
یعنى مرتكب خیانت چه از نظر مال و چه از نظر ناموس و چه از نظر حفظ شخصیت شوهر و اسـرار خـانـواده در غـیـاب او نـمـى شـونـد، و در بـرابـر حـقـوقـى كـه خداوند براى آنها قـایل شده و با جمله ((بما حفظ الله )) به آن اشاره گردیده وظایف و مسؤ ولیتهاى خود را به خوبى انجام مى دهند.
بـدیـهـى است مردان موظفند در برابر این گونه زنان نهایت احترام و حق شناسى را انجام دهند.
زنان متخلف
دسته دوم : زنانى هستند كه از وظایف خود سرپیچى مى كنند و نشانه هاى ناسازگارى در آنـهـا دیـده مـى شـود، مـردان در برابر این گونه زنان وظایف و مسؤ ولیتهایى دارند كه باید مرحله به مرحله انجام گردد. و در هر صورت مراقب
بـاشـنـد كه از حریم عدالت ، تجاوز نكنند، این وظایف به ترتیب زیر در آیه بیان شده است :
مرحله اول در مورد زنانى است كه نشانه هاى سركشى و عداوت و دشمنى در آنها آشكار مى گـردد كـه قـرآن در جـمـله فـوق از آنـهـا چـنـیـن تعبیر مى كند: ((زنانى را كه از طغیان و سـركـشـى آنها مى ترسید موعظه كنید و پند و اندرز دهید)) (و اللاتى تخافون نشوزهن <58> فعظوهن ).
و بـه ایـن تـرتـیـب آنـهـا كـه پـا از حـریـم نـظـام خـانـوادگـى فـراتـر مـى گـذارنـد قـبـل از هـر چـیـز بـاید به وسیله اندرزهاى دوستانه و بیان نتایج سوء این گونه كارها آنان را به راه آورد و متوجه مسؤ ولیت خود نمود.
سـپـس مـى فـرمـاید: ((در صورتى كه اندرزهاى شما سودى نداد، در بستر از آنها دورى كنید)) (و اهجروهن فى المضاجع ).
و بـا ایـن عـكـس العـمـل و بـى اعـتـنـایى و به اصطلاح قهر كردن ، عدم رضایت خود را از رفتار آنها آشكار سازید شاید همین ((واكنش خفیف )) در روح آنان مؤ ثر گردد.
در صـورتـى كـه سركشى و پشت پا زدن به وظایف و مسؤ ولیتها از حد بگذرد و همچنان در راه قـانون شكنى با لجاجت و سرسختى گام بردارند، نه اندرزها تاءثیر كند، و نه جـدا شـدن در بـسـتـر و كـم اعـتـنـایـى نـفـعـى بـبـخـشـد و راهـى جـز ((شـدت عمل )) باقى نماند ((آنها را تنبیه كنید)) (و اضربوهن ).
در اینجا اجازه داده شده كه از طریق ((تنبیه بدنى )) آنها را به انجام وظایف خویش وادار كنند.
اشكال :
مـمـكـن اسـت ایـراد كـنـنـد كـه چـگـونـه اسـلام بـه مـردان اجـازه داده كـه در مـورد زنـان متوسل به تنبیه بدنى شوند؟!
پاسخ :
جواب این ایراد با توجه به معنى آیه و روایاتى كه در بیان آن وارد شده و توضیح آن در كـتـب فـقـهـى آمـده اسـت و هـمـچـنین با توضیحاتى كه روانشناسان امروز مى دهند چندان پیچیده نیست زیرا:
اولا: آیه ، مساءله تنبیه بدنى را در مورد افراد وظیفه نشناسى مجاز شمرده كه هیچ وسیله دیـگـرى دربـاره آنـان مفید واقع نشود، و اتفاقا این موضوع تازه اى نیست كه منحصر به اسلام باشد، در تمام قوانین دنیا هنگامى كه طرق مسالمت آمیز براى وادار كردن افراد به انـجـام وظـیـفـه ، مؤ ثر واقع نشود، متوسل به خشونت مى شوند، نه تنها از طریق ضرب بـلكـه گـاهـى در مـوارد خـاصـى مـجـازاتـهـایـى شـدیـدتـر از آن نـیـز قایل مى شوند كه تا سرحد اعدام پیش مى رود.
ثـانیا: ((تنبیه بدنى )) در اینجا - همانطور كه در كتب فقهى نیز آمده است - باید ملایم و خـفـیـف بـاشـد بطورى كه نه موجب شكستگى و نه مجروح شدن گردد و نه باعث كبودى بدن .
ثالثا: روانكاوان امروز معتقدند كه جمعى از زنان داراى حالتى بنام تفسیر ((مازوشیسم )) (آزارطـلبـى ) هـسـتـنـد و گـاه كه این حالت در آنها تشدید مى شود تنها راه آرامش آنان تـنـبـیـه مـختصر بدنى است ، بنابر این ممكن است ناظر به چنین افرادى باشد كه تنبیه خفیف بدنى در موارد آنان جنبه آرام بخشى دارد و یك نوع درمان روانى است .
مـسلم است كه اگر یكى از این مراحل مؤ ثر واقع شود و زن به انجام وظیفه خود اقدام كند مـرد حـق نـدارد بـهـانـه گـیـرى كـرده ، در صـدد آزار زن بـرآیـد، لذا بـه دنبال
ایـن جـمـله مـى فـرمـایـد: ((اگـر آنـها اطاعت كنند به آنها تعدى نكنید)) (فان اطعنكم فلا تبغوا علیهن سبیلا).
و اگـر گـفـتـه شود كه نظیر این طغیان و سركشى و تجاوز در مردان نیز ممكن است پدید آید، آیا مردان نیز مشمول چنین مجازاتهایى خواهند شد؟
در پـاسـخ مى گوییم آرى مردان هم درست همانند زنان در صورت تخلف از وظایف مجازات مـى گـردنـد حـتـى مـجازات بدنى ، منتها چون این كار غالبا از عهده زنان خارج است حاكم شرع موظف است كه مردان متخلف را از طرق مختلف و حتى از طریق تعزیر (مجازات بدنى ) به وظایف خود آشنا سازد.
داسـتـان مـردى كـه بـه هـمـسر خود اجحاف كرده بود و به هیچ قیمت حاضر به تسلیم در بـرابـر حـق نـبـود و عـلى (عـلیـه السـلام ) او را بـا شـدت عمل و حتى با تهدید به شمشیر وادار به تسلیم كرد معروف است .
و در پـایـان مـجـددا بـه مـردان هـشـدار مـى دهـد كـه از مـوقـعیت سرپرستى خود در خانواده سـوءاسـتـفـاده نـكـنـنـد و بـه قدرت خدا كه بالاتر از همه قدرتها است بیندیشند ((زیرا خداوند بلند مرتبه و بزرگ است )) (ان الله كان علیا كبیرا).
 

سوگلییی

عضو جدید
روانكاوان امروز معتقدند كه جمعى از زنان داراى حالتى بنام تفسیر ((مازوشیسم )) (آزارطـلبـى ) هـسـتـنـد و گـاه كه این حالت در آنها تشدید مى شود تنها راه آرامش آنان تـنـبـیـه مـختصر بدنى است ، بنابر این ممكن است ناظر به چنین افرادى باشد كه تنبیه خفیف بدنى در موارد آنان جنبه آرام بخشى دارد و یك نوع درمان روانى است
0(این روانکاو خودش روانیه یه دست کتک حسابی میخواد تا راه درمون پیدا نکنه)
 

esmaeili60

عضو جدید
کاربر ممتاز
يه جا توي سوره نسا ديدم كه نوشته بود


اگر زني كار اشتباه كنه(منظور خلاف شرع واقعي اسلام-و خانواده)

1 اول با نصيحت كردن

2 با ترك بستر و همخوابي نكردن و اعتنا نكردن

3 با فشار( كه ممكنه تنبيه هم باشه)


4 جدايي

ولي هر جا توبه كرد و برگشت بايد خدارا در نظر گرفت و از سر تقصيرش گذشت
 

متال85

عضو جدید
من یکی دو سال قبل توی روزنامه خوندم که میییکارم شیرازی گفته بود زدن اکشال نداره
توی تفسیر یه ایه گفته بود
البته اون روزنامه که اگه اشتب نگم روزنامه خراسان بود تا یه هفته نظرای برعکش رو چاپ کرد
 

abdollahi_d_m

عضو جدید
كربلايي جون، شما واقعا يه نابغه اين.
خدا براي همه ما ، شمارو حفظ كنه
خدا به همه ما توفيق درك بيشتر معارف اسلامي و انساني رو بده.:smile:
 
آخرین ویرایش:

سوگلییی

عضو جدید
یعنی خودمون عقل نداریم که این آقایون به ما بگن چه کار باید بکنیم؟ تا کی باید چشم و گوش بسته باشیم؟
 

venous_20

عضو جدید
کاربر ممتاز
ولى نـاگـفـتـه پـیـدا اسـت كـه سـپـردن ایـن وظـیـفـه بـه مـردان نـه دلیل بالاتر بودن شخصیت انسانى آنها است و نه سبب امتیاز آنها در جهان دیگر، زیرا آن صرفا بستگى به تقوى و پرهیزگارى دارد، همانطور كه شخصیت انسانى یك معاون از یك رئیس ممكن است در جنبه هاى مختلفى بیشتر باشد اما رئیس براى سرپرستى كارى كه به او محول شده از معاون خود شایسته تر است .
سـپـس اضـافـه مـى كند كه زنان در برابر وظایفى كه در خانواده بر عهده دارند به دو دسته اند:
دسـتـه اول : ((صـالحان و درستكاران ، و آنها كسانى هستند كه خاضع و متعهد در برابر نـظـام خـانـواده مـى بـاشـنـد و نـه تـنـها در حضور شوهر بلكه در غیاب او، حفظ الغیب مى كنند)) (فالصالحات قانتات حافظات للغیب بما حفظ الله ).
یعنى مرتكب خیانت چه از نظر مال و چه از نظر ناموس و چه از نظر حفظ شخصیت شوهر و اسـرار خـانـواده در غـیـاب او نـمـى شـونـد، و در بـرابـر حـقـوقـى كـه خداوند براى آنها قـایل شده و با جمله ((بما حفظ الله )) به آن اشاره گردیده وظایف و مسؤ ولیتهاى خود را به خوبى انجام مى دهند.
بـدیـهـى است مردان موظفند در برابر این گونه زنان نهایت احترام و حق شناسى را انجام دهند.
زنان متخلف
دسته دوم : زنانى هستند كه از وظایف خود سرپیچى مى كنند و نشانه هاى ناسازگارى در آنـهـا دیـده مـى شـود، مـردان در برابر این گونه زنان وظایف و مسؤ ولیتهایى دارند كه باید مرحله به مرحله انجام گردد. و در هر صورت مراقب
بـاشـنـد كه از حریم عدالت ، تجاوز نكنند، این وظایف به ترتیب زیر در آیه بیان شده است :
مرحله اول در مورد زنانى است كه نشانه هاى سركشى و عداوت و دشمنى در آنها آشكار مى گـردد كـه قـرآن در جـمـله فـوق از آنـهـا چـنـیـن تعبیر مى كند: ((زنانى را كه از طغیان و سـركـشـى آنها مى ترسید موعظه كنید و پند و اندرز دهید)) (و اللاتى تخافون نشوزهن <58> فعظوهن ).
و بـه ایـن تـرتـیـب آنـهـا كـه پـا از حـریـم نـظـام خـانـوادگـى فـراتـر مـى گـذارنـد قـبـل از هـر چـیـز بـاید به وسیله اندرزهاى دوستانه و بیان نتایج سوء این گونه كارها آنان را به راه آورد و متوجه مسؤ ولیت خود نمود.
سـپـس مـى فـرمـاید: ((در صورتى كه اندرزهاى شما سودى نداد، در بستر از آنها دورى كنید)) (و اهجروهن فى المضاجع ).
و بـا ایـن عـكـس العـمـل و بـى اعـتـنـایى و به اصطلاح قهر كردن ، عدم رضایت خود را از رفتار آنها آشكار سازید شاید همین ((واكنش خفیف )) در روح آنان مؤ ثر گردد.
در صـورتـى كـه سركشى و پشت پا زدن به وظایف و مسؤ ولیتها از حد بگذرد و همچنان در راه قـانون شكنى با لجاجت و سرسختى گام بردارند، نه اندرزها تاءثیر كند، و نه جـدا شـدن در بـسـتـر و كـم اعـتـنـایـى نـفـعـى بـبـخـشـد و راهـى جـز ((شـدت عمل )) باقى نماند ((آنها را تنبیه كنید)) (و اضربوهن ).
در اینجا اجازه داده شده كه از طریق ((تنبیه بدنى )) آنها را به انجام وظایف خویش وادار كنند.
اشكال :
مـمـكـن اسـت ایـراد كـنـنـد كـه چـگـونـه اسـلام بـه مـردان اجـازه داده كـه در مـورد زنـان متوسل به تنبیه بدنى شوند؟!
پاسخ :
جواب این ایراد با توجه به معنى آیه و روایاتى كه در بیان آن وارد شده و توضیح آن در كـتـب فـقـهـى آمـده اسـت و هـمـچـنین با توضیحاتى كه روانشناسان امروز مى دهند چندان پیچیده نیست زیرا:
اولا: آیه ، مساءله تنبیه بدنى را در مورد افراد وظیفه نشناسى مجاز شمرده كه هیچ وسیله دیـگـرى دربـاره آنـان مفید واقع نشود، و اتفاقا این موضوع تازه اى نیست كه منحصر به اسلام باشد، در تمام قوانین دنیا هنگامى كه طرق مسالمت آمیز براى وادار كردن افراد به انـجـام وظـیـفـه ، مؤ ثر واقع نشود، متوسل به خشونت مى شوند، نه تنها از طریق ضرب بـلكـه گـاهـى در مـوارد خـاصـى مـجـازاتـهـایـى شـدیـدتـر از آن نـیـز قایل مى شوند كه تا سرحد اعدام پیش مى رود.
ثـانیا: ((تنبیه بدنى )) در اینجا - همانطور كه در كتب فقهى نیز آمده است - باید ملایم و خـفـیـف بـاشـد بطورى كه نه موجب شكستگى و نه مجروح شدن گردد و نه باعث كبودى بدن .
ثالثا: روانكاوان امروز معتقدند كه جمعى از زنان داراى حالتى بنام تفسیر ((مازوشیسم )) (آزارطـلبـى ) هـسـتـنـد و گـاه كه این حالت در آنها تشدید مى شود تنها راه آرامش آنان تـنـبـیـه مـختصر بدنى است ، بنابر این ممكن است ناظر به چنین افرادى باشد كه تنبیه خفیف بدنى در موارد آنان جنبه آرام بخشى دارد و یك نوع درمان روانى است .
مـسلم است كه اگر یكى از این مراحل مؤ ثر واقع شود و زن به انجام وظیفه خود اقدام كند مـرد حـق نـدارد بـهـانـه گـیـرى كـرده ، در صـدد آزار زن بـرآیـد، لذا بـه دنبال
ایـن جـمـله مـى فـرمـایـد: ((اگـر آنـها اطاعت كنند به آنها تعدى نكنید)) (فان اطعنكم فلا تبغوا علیهن سبیلا).
و اگـر گـفـتـه شود كه نظیر این طغیان و سركشى و تجاوز در مردان نیز ممكن است پدید آید، آیا مردان نیز مشمول چنین مجازاتهایى خواهند شد؟
در پـاسـخ مى گوییم آرى مردان هم درست همانند زنان در صورت تخلف از وظایف مجازات مـى گـردنـد حـتـى مـجازات بدنى ، منتها چون این كار غالبا از عهده زنان خارج است حاكم شرع موظف است كه مردان متخلف را از طرق مختلف و حتى از طریق تعزیر (مجازات بدنى ) به وظایف خود آشنا سازد.
داسـتـان مـردى كـه بـه هـمـسر خود اجحاف كرده بود و به هیچ قیمت حاضر به تسلیم در بـرابـر حـق نـبـود و عـلى (عـلیـه السـلام ) او را بـا شـدت عمل و حتى با تهدید به شمشیر وادار به تسلیم كرد معروف است .
و در پـایـان مـجـددا بـه مـردان هـشـدار مـى دهـد كـه از مـوقـعیت سرپرستى خود در خانواده سـوءاسـتـفـاده نـكـنـنـد و بـه قدرت خدا كه بالاتر از همه قدرتها است بیندیشند ((زیرا خداوند بلند مرتبه و بزرگ است )) (ان الله كان علیا كبیرا).
اقاحسامدر مورد کل مطالبت حرف دارم ولی اول ممکنه بفرمایید قسمت صورتی شده ازجه منبعی برداشته شده
البته درموردضربوهن صحبتی دارم که بعدخواهم گفت
ولی متوجه باشید هیچ انسانی حق کتک زدن دیگری راندارد مخصوصا اگرآن شخص همسرانسان که هم شان و همتای شوهراست نه زیردست وبرده او
 
آخرین ویرایش:

venous_20

عضو جدید
کاربر ممتاز
روانكاوان امروز معتقدند كه جمعى از زنان داراى حالتى بنام تفسیر ((مازوشیسم )) (آزارطـلبـى ) هـسـتـنـد و گـاه كه این حالت در آنها تشدید مى شود تنها راه آرامش آنان تـنـبـیـه مـختصر بدنى است ، بنابر این ممكن است ناظر به چنین افرادى باشد كه تنبیه خفیف بدنى در موارد آنان جنبه آرام بخشى دارد و یك نوع درمان روانى است
0(این روانکاو خودش روانیه یه دست کتک حسابی میخواد تا راه درمون پیدا نکنه)
واقعا متاسفم برای طرزفکرت
هرجی هرجایی خوندی بدون تحقیق قیول میکنی
یعنی اگرکتک بخوری مشکلی نیست؟
 

ooraman

عضو جدید
کاربر ممتاز
عجب دینه باحالی:w15:
کربلایی جون این پستارو ندی عروس خانم بخونه ها یه وقت ممکنه پشیمون شه همسرت شده!!
 

ooraman

عضو جدید
کاربر ممتاز
کاملا موافقم...با این تفکرات هیچ دختری زن آقا حسام نمیشه;)
اشتباه میکنی....یه دختر خانمی پیدا شده که همسر ایشون شده ...مبارکشونم باشه
این نوع طرز فکر واسه من وشما ناراحت کنندست شاید برای خیلیا توجیه اسلامی داشته باشه...به هر حال نظرات و تفکرات متفاوتن
 

كربلايي حسام

اخراجی موقت
يه جا توي سوره نسا ديدم كه نوشته بود


اگر زني كار اشتباه كنه(منظور خلاف شرع واقعي اسلام-و خانواده)

1 اول با نصيحت كردن

2 با ترك بستر و همخوابي نكردن و اعتنا نكردن

3 با فشار( كه ممكنه تنبيه هم باشه)


4 جدايي

ولي هر جا توبه كرد و برگشت بايد خدارا در نظر گرفت و از سر تقصيرش گذشت

فوق العاده بود
دقیقا همینه

راستش یه مطلبی قبلنا که جوون بودم نوشته بودم
دقیقا این 4مورد رو توش اورده بودم

اما کو گوش شنوا
فقط شبهه در میارن
 

اقیانوس

عضو جدید
کاربر ممتاز
چه ترجمه ی آرامش بخشی. من خودم با این آیات مشکل داشتم. البته پذیرفته بودمشون ولی به حکم تسلیم بودن و سر به تعظیم فرود آوردن در مقابل آفریدگار.

اما ببینید ترجمه چه قدر مهمه. این صاحبان بعضی از ادیان در قرون گذشته اجازه ی ترجمه ی کتاب مقدسشون رو نمی دادند امروزه مورد انتقاد شدید ما هستن اما به نظر من همچین کار بدی هم نمی کردن :w05:
 

اقیانوس

عضو جدید
کاربر ممتاز
اشتباه میکنی....یه دختر خانمی پیدا شده که همسر ایشون شده ...مبارکشونم باشه
این نوع طرز فکر واسه من وشما ناراحت کنندست شاید برای خیلیا توجیه اسلامی داشته باشه...به هر حال نظرات و تفکرات متفاوتن


دیگه لو نده دیگه. ولی حالا که لو دادی منم دوباره لو بدم
بله. ایشون بله رو قبلا گرفتن! :D مبارکشون هم باشه. انشاءالله همدیگه رو خوشبخت کنن. بحث ناموسی شد الان میاد ما رو خفه می کنه!!!

دقیقا همین طوره. مسلمان یعنی تسلیم. مسلمانی که تسلیم امر خدا نباشه دیگه مسلمان نیست! :w01:
 

اقیانوس

عضو جدید
کاربر ممتاز
ولى نـاگـفـتـه پـیـدا اسـت كـه سـپـردن ایـن وظـیـفـه بـه مـردان نـه دلیل بالاتر بودن شخصیت انسانى آنها است و نه سبب امتیاز آنها در جهان دیگر، زیرا آن صرفا بستگى به تقوى و پرهیزگارى دارد، همانطور كه شخصیت انسانى یك معاون از یك رئیس ممكن است در جنبه هاى مختلفى بیشتر باشد اما رئیس براى سرپرستى كارى كه به او محول شده از معاون خود شایسته تر است .

سـپـس اضـافـه مـى كند كه....


مردانی که همسرانی دارند که از او آرامش می گیرند و به او آرامش می دهند.
مردانی که از همسرانشان آرامشی دریافت نمی کنند.

گروه دوم در تهران دو دسته می شوند. شهرستان را خبر ندارم.

گروه الف مردانی که در مقابل آزار های همسرشان مو می کشند و دم بر نمی آورند.
گروه ب مردانی که دست روی آنها بلند می کنند.

هر دوی این گروه اشتباه می کنند.

خداوند خالق ماست و بهتر می داند که برای حل مشکلمان چه راهی را باید برویم.

گروه الف مردانی هستند که اولین راه برای حل مشکلشان را اجرایی نمی کنند.
گروه ب مردانی هستند که ییهو! می روند سراغ راه حل آخر ان هم به طرز اشتباه!

خوب اینجاست که زنان ما احساس بد بختی می کنند. از شوهرانشان راضی نخواهند بود.
و در اضای این حس! از اونجایی که دل به دل لوله کشی هست، مردان هم حس بدبختی بهشون دست می ده و ...

اما اگر همون 4 مرحله رو مردانی که گرفتار همسران که با آنها مشکل دارند شده اند به دقت
انجام دهند، هیچ مشکلی پیش نمیاد. اخرش اینه که از هم جدا میشن دیگه!


البته اسلام تدابیری هم برای بانوانی که گرفتار مردانی شده اند که با اونها مشکل دارند، داده

که از استاتر تقاضا می کنم تاپیکی هم برای اون بزنه والبته بهتر اینه که این کار در همین تاپیک انجام بشه. :gol:
 

اقیانوس

عضو جدید
کاربر ممتاز
مطلب بعدی اینه که رسم خدا و بندگی چیه؟

خداکیست؟ بنده کیست؟
خدا کسی است که از برخی جهات در اوج باشد و در از برخی جهات در نقطه ی صفر.
خداوند عالمترین، قادر ترین، حاکم ترین، مهربان ترین، عادل ترین و ... هست و صفاتی چون جهالت، ضعف، ظالمی و ... را در سطح صفر دارد.

بنده کیست؟ انسان و جن بنده هستند. خصوصیات این قشر این است که صفات خداوندی را در سطح بسیار بسیار پایین تر( مثلا ده هزار میلیارد سطح پایین تر!) دارد. اما آن دسته از صفاتی که خداوند ندارد را هم اکثرا دارد.

یکی از صفات خداوند حاکمیت است. یک حاکم اقتدار دارد و گاهی می خواد بداند زیردستش آیا حاضر است به خاطر او کاری کند که از آن عمل بیزار است یا وحشت دارد یا ...!

زیر دست را می آزماید و خوشا به سعادت کسی که سرسپردگی خود را به حاکم ثابت کند. حال اگر ان حاکم قادر مطلق و مهربان مطلق و ... باشد دیگر نانش در روغن است.


گاهی ما علی رغم تفکر در احکام خدا دلیل آنها را نمی فهمیم و ان احکام را در تضاد با تمایلات خود می بینیم. این همان فرصت ویژه برای اثبات بندگی به خالق و جهانیان است. :redface:



:w14::w14::w14:
 
آخرین ویرایش:

كربلايي حسام

اخراجی موقت
کتک زدن زنان
سوره النساء (زنان) آیه ۳۴
... وَ اللاَّتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِيالْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّسَبِيلاً إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا.
... و آن زنان را که از نافرمانیشان بیم دارید، اندرز دهید و از خوابگاهشان دوری کنید و بزنیدشان. اگر فرمانبرداری کردند، از آن پس دیگر راه بیداد پیش مگیرید. و خدا بلند پایه و بزرگ است.
شبهه: (1) مرداندرصورتی که "بیم" نافرمانی (و نه حتی در حالتی که این نافرمانی واقعاً رخ دهد) بایدزنان را با سه روشی که آمده است تنبیه کنند، یکی از این تنبیهات این است که بایدآنها را کتک بزنند. (2) بعد از آن نباید به آنها ظلم کنند، یعنی در صورتی که بیمنافرمانی دارند، مردها باید به آنها ظلم کنند.
پاسخ:
شبهه افکن مرتکب سفسطۀ تفسیر ناصحیح شده است.
۱) آیا اسلام به مرد حق کتک زدن زنش را داده است؟

محل نزول

این آیه در مدینه نازل شد.(۱) پیشتر و در مکه، زنان کتک می خوردند وشکایتی نداشتند و آن را توهین به خود و خارج از عرف و فرهنگ مردمان نمیدانستند. چگونه توهین شمرده می شد، در صورتی که دختران را زنده به گور میکردند؟! نیز نذر میکردند پسران را قربانی خدایان کنند!(۲)

سه سال پیش از نزول آیه بنابر اسناد تاریخی، زنان مدینه شهرنشین بودند و از آزادی افزونتری نسبت به زنان مکه برخوردار بودند. پیامبر مایل بود فرهنگ زنان مکه را همچونفرهنگ بانوان مدینه کند و تنبیه بدنی توسط شوهران را از میان بردارد، ازاین رو مردان را از کتک زدن زنان منع می کرد (۳) و می فرمود: «اینان راکتک نزنید».(۴)نیز درباره مردانی که همسران خود را می زدند، می فرمود: «این مردان، نیکان نیستند».(۵)حتی پیامبر فرمان قصاص برای مردانی صادر می کرد که زنان خود را کتک می زدند.
آیا به راستی در قرآن حکم به تنبیه شده است؟
قرآن رابطه دو زوج را از آیات الهی و نشان رحمت ومودت می داند و عفو و گذشت را سرمایه بزرگ انسان دانسته و فرمان می دهد کهحتی بدی را به نیکی پاسخ دهید: «ادفع بالحسنة السیئة» نیز به مردان فرمانمی دهد که با زنان خود به نیکی رفتار نمائید: «و عاشروهن بالمعروف.» روایات بسیار از پیامبر اسلام در مورد مهربانی و عطوفت به زنان وارد شده ومردان را از زدن زنان باز داشته ، مانند این روایت که پیامبر فرمود: «ایضرب‌ احدکم‌ المرأة‌ ثم‌ یظل‌ معانقها(۶) آیا زن‌ را کتک‌ می‌زنید،سپس‌ می‌خواهید با او همآغوش‌ باشید؟!»حتی در احکام فقهی برای زدن زنان که منجر به آسیب مانند کبودی بدن شود، دیه تعیین شده است و گویابرتری در میان نیست.(۷)

نزول آیه به هنگام جنگ اُحد
گفتیم فرهنگ زنان مدینه متفاوت از زنان مکه بود، از این رو زنان بر ضدشوهران می شوریدند و نافرمانی می‌کردند. این وضع جامعۀ مسلمانان را دچارنابسامانی کرده بود. دگرگونی حکم در شب اُحد پیش آمد. اینانگرفتار ترس و بحران بودند. بیم آن میرفتاسلام توسط مشرکان از بین برود. درچنین وضعی، کنار گذاشتن اختلافات داخلی میان مسلمانان و اتحاد زن و مردبسیار لازم بود. خداوند به منظور وحدت و سلامت امت، آیه ۳۴ و ۳۵ نساء رافرود فرستاد. پسخداوند بدین مصلحت بسیار مهم (واقعیت و شرایط زمانه) حکم را عوض کرد و ازگسست امت (با توجه به تهدیدات) جلوگیری کرد اما تغییر حکم بدان معنا نبود که بر زنان ، ستم و جفایی شود، بلکهزن فقط در برابر تعهدی که با ازدواج ، آن را پذیرفته، بازخواست می شود،یعنی اعمال زناشویی ، نه خانه و بچه داری.



احکام فقهی
به رغم آن که فقیهان ( با توجه به فهم و فرهنگ مردم و جامعه) حکم به تنبیهبدنی همسر کردند اما آن را مقید ساختند که «خون آلود» نباشد و «عضوی رانشکند و اثری به جا نگذارد».(۸) از نظر برخیاسلام شناسان کتک زدن می باید با پارچه بهم تنیده و یا با دست باشد، نه باتازیانه و عصا.(۹)در آیه ۴۴ سوره ص آمده است: «و خذ بیدک ضغثاً و لا تَحنَث؛ به ایوب گفتیم: بسته ای از ساقه های گندم ( یا مانند آن مثل شاخۀ نازک خرما) را برگیر وبا آن (همسرت را) بزن و سوگند خود را مشکن.»زدن همسر توسط حضرت ایوب ، خطا و جرمی بر ضد زن شمرده نمی شد چون اذیت وآزاری ندید و تحقیر نشد، گرچه همسرش کارناپسندی انجام داده بود، از این رواگر در جامعه ای ، زدن اهانت و آزار به شمار آید و فرهنگ مردمان آن رانپذیرد، نباید صورت گیرد.
نپذیرفتن تنبیه بدنی

 

كربلايي حسام

اخراجی موقت

برخی اسلام پژوهان تنبیه راروا نمی دانند و آن را انکار کرده اند.(۱۰) این گروه از اسلام پژوهان ضرب مورد اشاره در آیه را به معنای زدن نمیدانند، بلکه می گویند: به معنای جدایی شوهر و ترک خانه است، چنان که وقتی میان پیامبر و همسرانش اختلاف پیش آمد و اینانبه نصیحت رسول خدا عمل نکردند، پیامبر برای یک ماه از آنان جدا شد و پیامبر هیچ گونه آزارجسمانی به آنان نرسانده، کتکشان نزد. اگر زدن وآزار جسمی و روحی خواستۀ خدا و راه حلی ثمربخش بود، پیامبر نخستین کسی بودکه به دستور خدا عمل می کرد اما کسی را نزد و بدان اجازه یا دستور نداد. هرگاه قرآن خواست «زدن» را تجویز کند، تعبیر به «ضرب» نکرده ، بلکه «جَلد» آورده ، مانند : «الزانیة و الزانی فاجلدوا کلَّواحد...»(۱۱)

تنها مورد تنبیه، نشوز است.

نشوز آن است که زن در مقابل تکلیف اختصاصى‏اش نسبت به شوهر بدون هیچ عذر موجهى سرپیچى نماید.
جالب این است که اگر زنى از انجام کارهاى خانه، بچه‏دارى و... سرباز زندشارع مقدس هیچ حقى براى مرد در برابر آن قرار نداده است.
برای حل مسأله نشوز خداوند از ملایمترین راه‏ها شروع نموده و در صورت تأثیرگذارىآن مراتب بالاتر را اجازه نداده است. از این رو در مرتبه اول سفارش به اندرز نموده لیکن اگر زنى در برابر نصایح شوهر سر تسلیم فرود نیاورد راه دوم از حد برخورد منفىعاطفى بالاتر نمى‏رود و آن خوددارى از همبستر شدن با وى مى‏باشداگر زن در چنین وضعیتى نیز حاضر به تأمین حقوق طرفمقابل نگردید فرمان قرآن با بکار بردن فعل "ضرب" آمده است. البته این فرمان فرمانی موقتی است و اگر زن پشیمان شد طبق بخش آخر آیه دیگر نباید تنبیه شود و اگر باز هم نافرمانی کرد طبق آیۀ بعد باید داورانی از خانواده مرد و زن انتخاب شوند که مشکل را حل کنند.


خلاصه در این حکم شرایط زیر دیده مى‏شود:
۱.اختصاص به مورد سرپیچى زن از تکلیف خود و حقوق مسلّم مرد دارد؛ حقوقىکه با پیمان ازدواج، زن وفادارى خود نسبت به آن را متعهد شده است؛

۲.در راستاى حل مشکل در داخل خانه و خوددارى از بروز آن در خارج از منزل وضع شده؛

۳. سومین مرحله حل اختلاف در خانه است و بدون گذر از مراحل پیشین روا نیست.

۴.حد آن نازل‌ترین مرتبه ضرب است و نباید موجب کمترین آسیبى بر بدن زن شود؛

۵.موقتى است و چه داراى نتیجه مثبت و چه منفى باشد باید به زودى از آن دست کشید.
۲)آیا اینکه قرآن میگوید بعد از آن نباید به آنها ظلم کنند، یعنی اینکه در صورتی که بیمنافرمانی دارند، مردها باید به آنها ظلم کنند؟
این هم ادعا نیز یک تفسیر ناصحیح از آیه است. آیه میفرماید اگر زن وظایف خود را درست انجام داد آنها را تنبیه نکنید زیرا ظلم است نه اینکه بگوید اگر وظایفش را انجام نداد حق ظلم دارید! اینگونه تفسیرها را معلوم نیست این افراد از کجا میاورند!!

پی نوشت ها :

۱.تاریخ یعقوبی ، ج۱، ص ۲۵۰

۲.ابوالأعلی مودودی، روح المعانی، ج۵، ص ۲۵

۳.المنار، ج۵، ص 76؛ روح المعانی، ج۵، ص ۲۵

۴.تفسیر ابن کثیر، ج۱، ص ۵۰۴

۵.همان؛ المنار، ج۵، ص ۷۶

۶.وسائل الشیعه ، ج۱۴، ص۱۱۹

۷.فخررازی، التفسیر الکبیر، ج۱۰، ص ۸۲
۸.تفسیر ابن کثیر، ج۱، ص ۵۰۴

۹.تفسیر الکبیر، ج۱۰، ص ۸۷

۱۰.التحریر و التنویر، ج۵، ص ۴۳. اینان می گویند ضرب به معنای دوری و ترک زن برای مدتی محدود است
.
۱۱.نور آیه
 

كربلايي حسام

اخراجی موقت
آیا قرآن تنبیه بدنی زن را اجازه می دهد؟

تکمیل بحثی در پستهای قبلی

عده ای بااستنادبه آیه 34 نساء میگویند قرآن می گوید اگر زنانتان از شما پیروی نکنند آنها را بزنید!
برای پاسخ ابتدا آیه را به صورت کامل بخوانیم:
الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَيبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ وَاللَّاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَيهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيا كَبِيرًا(النساء/34)
مردان سرپرست زنان(همسران)هستندبخاطربرتریهایی که خداوند برای بعضی نسبت
به بعضی دیگر قرارداده است و به خاطر انفاقهایی که از اموالشان به زنانشان میدهند
و زنان صالح آنها هستند که متواضعند و در غیاب همسر خود اسرار و حقوق او را در
مقابل حقوقی که خداوند برای آنها قرار داده حفظ میکنند.اما آن دسته از زنان را که
از طغیان و مخالفتشان بیم دارید پند و اندرز دهیدو اگرموثر واقع نشددربستر از آنها
دوری کنید و اگر موثر نبود آنها را تنبیه کنید و اگرازشماپیروی کردندبه آنها تعدی نکنید
و بدانید خداوندبلندمرتبه و بزرگ است
اول که هیچ کسی اعم ازانسان عادی یاپزشک و متخصص روانشناسی ومتخصص آناتومی و فیزیولوژی وجود نداردکه منکر تفاوتهای جسمی وعاطفی مردان و زنان باشد! (هر دو دارای شخصیت و روح انسانی یکسان هستند) بنابراین وظیفه ی سرپرستی زن برعهده ی شوهر است! تنبیه شرایطی دارد!اول نصیحت اگر نشددوری در بستراگرموثر نبود آنگاه تنبیه!اما تنبیه هم شرایطی داردو نبایدموجب ضرب وجرح شودوسبب شکستگی وکبودی نگردد.اگراینگونه شودبایددیه بپردازدیاقصاص شود!همچنین این به معنی دیکتاتوری نیست!یعنی اینکه به هر دلیلی که زن از مردپیروی نکرد اجازه دارد تنبیه کند!به علاوه شدت عمل برای تمام کسانی که از قانون پیروی نکنند وجود دارد!چه زن و چه مرد!نکته ی دیگری که وجود دارد و از نظر علم روانشناسی هم ثابت شده این است که بسیاری زنان علاقه دارندگاهی با خشونت خفیف ازجانب شوهرشان روبرو شوند!گاهی اوقات رفتاری را بروز می دهند تا این
خشونت را ببیند! اصولا زنان به مردانی که خشونت جزئی نداشته باشند رغبتی نشان نمیدهند!
طبق احکام اسلام مرد حق ندارد زن (همسرش) را مجبور کند تا کارهای منزل را انجام دهد مثلا ظرف و لباس بشوید یا بچه داری کند یا به نوزادش شیر بدهد! حتی میتواند برای انجام این کارها از مرد حقوق طلب کند!درست است که اسلام حق طلاق را به مرد داده است!اما زنان می توانند با استفاده از شرط ضمن عقد این حق را طلب کنند!
داستانی در قرآن که به این شبهه پاسخ کامل می دهد:
وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِي الشَّيطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ(ص/41)
و به خاطر بياور بنده ما ايوب را، هنگامي که پروردگارش را خواند (و گفت: پروردگارا!) شيطان مرا به رنج و عذاب افکنده است.
ارْكُضْ بِرِجْلِكَ هَذَا مُغْتَسَلٌ بَارِدٌ وَشَرَابٌ(ص/42)
(به او گفتيم:) پاي خود را بر زمين بکوب! اين چشمه آبي خنک براي شستشو و نوشيدن است!
وَوَهَبْنَا لَهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنَّا وَذِكْرَى لِأُولِي الْأَلْبَابِ(ص/43)
و خانواده‌اش را به او بخشيديم، و همانند آنها را بر آنان افزوديم، تا رحمتي از سوي ما باشد و تذکري براي انديشمندان.
وَخُذْ بِيدِكَ ضِغْثًا فَاضْرِبْ بِهِ وَلَا تَحْنَثْ إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِرًا نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ(ص/44)
(و به او گفتيم:) بسته‌اي از ساقه‌هاي گندم (يا مانند آن) را برگير و با آن (همسرت را) بزن و سوگند خود را مشکن! ما او را شکيبا يافتيم؛ چه بنده خوبي که بسيار بازگشت‌کننده (به سوي خدا) بود!
ایوب نبی به امتحان سخت الهی گرفتار شده و خداوند مال و اموال و فرزندانش را جهت امتحان از او گرفت و او را مبتلا به بیماری و اسیر بستر نمود.در حین این بیماری و ضعف شدید و طولانی از همسر او خطایی سر می زند و ایوب به نام خدا سوگند یاد می کند که پس از برخاستن از بستر بیماری او را به سختی تنبیه کند.... پس از آن درهای رحمت خدا بر ایوب گشوده می شود و شفا می یابد. اما خدا به او می گوید به جای تنبیه شدید همسرش با دسته ای از ساقه های گندم یا چیزی شبیه به آن به او بزند تا هم سوگندی که به نام خدا یاد کرده است پایمال نشود و هم آن زن وفادار اذیت نشود.
ضغث در فرهنگ لغت نوین به معنی دسته ی کوچک و خوشه گندم آمده است.
منبع :تفسیر نمونه/ تفسیر صوره ص
 

كربلايي حسام

اخراجی موقت
اقاحسامدر مورد کل مطالبت حرف دارم ولی اول ممکنه بفرمایید قسمت صورتی شده ازجه منبعی برداشته شده
البته درموردضربوهن صحبتی دارم که بعدخواهم گفت
ولی متوجه باشید هیچ انسانی حق کتک زدن دیگری راندارد مخصوصا اگرآن شخص همسرانسان که هم شان و همتای شوهراست نه زیردست وبرده او


تفسير نمونه ج : 3 ص : 370
تفسير نمونه ج : 3 ص : 371
تفسير نمونه ج : 3 ص : 372
تفسير نمونه ج : 3 ص : 373
تفسير نمونه ج : 3 ص : 374

از تو جیبم که در نیاوردم این رو.
از سایت پرسجو دراوردم اینم تفسیرش از نمونه ایت الله مکارم شیرازی هست

قرار نیست کسی رو بزنیم
اگه خانوما مارو نزنن
 

كربلايي حسام

اخراجی موقت
اخ اخ اخ انقدر گیر دادید رفتم ارشیو وبلاگم رو گشتم و مطلبی که قدیم نوشته بودم رو دراوردم
این رو خودم نوشتم.
نظرتون چیه؟
ابجی ونوس امیدوارم دست از کشتن ما بردارید

خدا زن و مرد رو مساوی افریده
زن قوه احساساتش بیشتر هست و در تصمیم گیریها بیشتر از روی احساساتش عمل میکنه
فطرتش اینطور هست
خدا هم مرد رو برای کار در بیرون افریده و به همین دلیل است که مرد رو سرپرست خانواده قرار داده

اینکه میگه الرجال قوامون علی النساء منظور برتری مرد در خلقت یا چیز دیگری نیست
منظور سرپرستی است. چون از نظر اسلام مرد سرپرست خانواده است. و وظیفه خرج و مخارج خونه رو به عهده داره
میدونید که زن حقوقی دارد که مرد باید به او بدهد. چه در موقع فرزند داری چه قبلش و چه بعدش

خب به همه این دلایل مرد سرپرست است.یه جمله از حضرت علی دیدم امیدوارم اشتباه نکنم اما اینطور میگن که خدا مرد رو برای کار در بیرون از خانه و تامین خرج خانواده افریده.
اما نه به این معنی که در خونه کار نکنه چون حضرت علی هم در خونه کار کرد

حالا میرسیم به بحث و اضربوهن
بزنید
قبلا هم گفتیم خدا میگه اول نصیحت، بعد کناره گیری از بستر و بعد هم .......
اما و اضربوهن باید دید چطوریه؟
تا حالا کسی شنیده که ائمه و پیامبر همسرش رو زده باشه
نه خیر
این واضربوهن رو تفسیر المیزان علامه اینطور بیان کردند

و در مجمع البيان در تفسير جمله : فعظوهن و اهجروهن في المضاجع و اضربوهن ... ، ازامام ابي جعفر (عليه‏السلام‏) روايت كرده كه فرمود : هجر در مضاجع به اين است كه در

ترجمة الميزان ج : 4ص :553

رختخواب زن برود ، ولي پشت خود را به او كند ، و نيز در معناي ( زدن ) از آن جناب روايت كرده كه بايد با مسواك او را زد .
 

كربلايي حسام

اخراجی موقت
کاملا موافقم...با این تفکرات هیچ دختری زن آقا حسام نمیشه;)

چرا اتفاقا دخترم میدن
ماکه اهنگ دختر یک روحانی کردیم.
نه یک دختر روحانی ها
اشتباه نشه

دختر یک روحانی

از این جهات توجیه هست:biggrin:

وضربوهن هر روز نوش جانش
اما چه وضربوهن ای؟ با دسته گل رز;)
خاک بر سر زن ذلیلم کنن:biggrin:
 

اقیانوس

عضو جدید
کاربر ممتاز
پیامبر مایل بود فرهنگ زنان مکه را همچونفرهنگ بانوان مدینه کند و تنبیه بدنی توسط شوهران را از میان بردارد، ازاین رو مردان را از کتک زدن زنان منع می کرد (۳) و می فرمود: «اینان راکتک نزنید».(۴)نیز درباره مردانی که همسران خود را می زدند، می فرمود: «این مردان، نیکان نیستند».(۵)حتی پیامبر فرمان قصاص برای مردانی صادر می کرد که زنان خود را کتک می زدند.




آها این شد یه حرف زن پسند و مرد نا پسند. :w01:



قرآن رابطه دو زوج را از آیات الهی و نشان رحمت ومودت می داند و عفو و گذشت را سرمایه بزرگ انسان دانسته و فرمان می دهد که حتی بدی را به نیکی پاسخ دهید: «ادفع بالحسنة السیئة»


این یک


نیز به مردان فرمان می دهد که با زنان خود به نیکی رفتار نمائید: «و عاشروهن بالمعروف.»


این دو .نمی دونم چرا کسی این آیه رو نمی بینه!! :surprised:


روایات بسیار از پیامبر اسلام در مورد مهربانی و عطوفت به زنان وارد شده ومردان را از زدن زنان باز داشته ، مانند این روایت که پیامبر فرمود: «ایضرب‌ احدکم‌ المرأة‌ ثم‌ یظل‌ معانقها(۶) آیا زن‌ را کتک‌ می‌زنید،سپس‌ می‌خواهید با او هم آغوش‌ باشید؟!»
این سه! تمسخر کشیدن مردان جاهل رو داشته باشید :w12:


حتی در احکام فقهی برای زدن زنان که منجر به آسیب مانند کبودی بدن شود، دیه تعیین شده است و گویابرتری در میان نیست.(۷)


اینم 4 اما چرا کسی این قانون رو نمی دونه؟ خوب شد گفتی. :w17:



زن فقط در برابر تعهدی که با ازدواج ، آن را پذیرفته، بازخواست می شود،یعنی اعمال زناشویی ، نه خانه و بچه داری.


اینم 5 کسی تا حالا این رو می دونست؟




به رغم آن که فقیهان ( با توجه به فهم و فرهنگ مردم و جامعه) حکم به تنبیه بدنی همسر کردند اما آن را مقید ساختند که «خون آلود» نباشد و «عضوی رانشکند و اثری به جا نگذارد».

تکراریه اما کیه که این رو بفهمه. متاسفانه برخی از عزیزان، رفتار مردان بیمار روانی رو = حکم اسلام می دونن :w12:


(۸) از نظر برخی اسلام شناسان کتک زدن می باید با پارچه بهم تنیده و یا با دست باشد، نه باتازیانه و عصا.(۹)در آیه ۴۴ سوره ص آمده است: «و خذ بیدک ضغثاً و لا تَحنَث؛ به ایوب گفتیم: بسته ای از ساقه های گندم ( یا مانند آن مثل شاخۀ نازک خرما) را برگیر وبا آن (همسرت را) بزن و سوگند خود را مشکن.»زدن همسر توسط حضرت ایوب ، خطا و جرمی بر ضد زن شمرده نمی شد چون اذیت وآزاری ندید و تحقیر نشد، گرچه همسرش کارناپسندی انجام داده بود، از این رواگر در جامعه ای ، زدن اهانت و آزار به شمار آید و فرهنگ مردمان آن رانپذیرد، نباید صورت گیرد.


اینم 6. البته من دیگه چشام داره گشاد می شه. واقعا؟ :eek:
 

kajal4

عضو جدید
کاربر ممتاز
البته در اینکه اسلام یک دین کاملا مرد سالاره شکی نیست!!!!:mad:
 

kiana1362

عضو جدید
این همه پیغمبرها گفته اند که روح باقی می ماند و چنین و چنان می شود. اما هیچکس توجه نکرده که آیا روح ما قابل بقا هست یا نه ؟؟؟
شما را بخدا روح ما با این افکار پست و اندیشه هایی که از حدود معده و شهوت تجاوز نمی نماید آیا اگر از بین برود بهتر نیست ؟!؟ . موریس مترلینگ

 

kiana1362

عضو جدید
چیزی را که ما نمی توانیم بفهمیم ضد و نقیض زندگی انسان است.
زیرا از یک طرف طبیعت یا خدا انسان را آفریده که حتما مرتکب گناه می شود و از طرف دیگر به ما می گویند که هر کسی که مرتکب گناه گردید در جهان مجازات خواهد دید !!!
بهتر این بود که از روز نخست ما را طوری می آفریدند که قدرت ارتکاب گناه را نداشته باشیم . نه آنکه ما را بیافرینند و بعد کیفر بدهند !!! . موریس مترلینگ

 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا