آموزش plc

Unknown_S

متخصص سیستم های قدرت
کاربر ممتاز
خب یه توضیح جزئی هم درباره تابلو بدم و بریم مبحث بعدی...

تمام محیط های صنعتی تابلو برق دارن... تابلو برق محفظه ای هست که تمام کنترل کننده های مدار ، تجهیزات حفاظتی و ... داخل اون قرار میگیره تا از عوامل محیطی مثل نور، رطوبت، باران، گرد و خاک و ... حفاظت بشه... تمامی تابلو ها دارای یک عدد حفاظتی هستن که بهش IP میگن... که این عدد نشان دهنده میزان ایزوله بودن و حفاظت تابلو هست...
تابلو ها در انواع اندازه ها میتونن باشه و بستگی داره که مطرف کننده اونها چی باشه و اینکه چین مصرف کننده رو کنترل و تغذیه میکنن...
خب دقیقا چیا توی تابلو قرار میگیرن و کجای تابلو نصب میشن... این بستگی داره که چه تابلویی داشته باشیم... تابلو میتونه برق باشه، ابزار دقیق باشه، فشار قوی یا ضعیف باشه، JB باشه و ...
اگه بخوایم یه تابلو برق خیلی ساده رو مثال بزنم به این صورته که یک یا چند ردیف ترمینال در بالا یا مخصوصا پایین یا هردو قسمت قرار میگیره (کلیه سیم های ورودی و خروجی باید از طریق ترمینال وارد یا خارج بشن)... بعدش وسایل حفاظتی مثل فیوز ها قرار میگیرن... بعدش PLC، کنتاکتورها و رله ها و تایمرها(در صورت نبود PLC) قرار میگیرن... این ترتیبی که عرض شد از بالا به پایین هست...
کلیه تجهیزات روی ریل مخصوص نصب میشه...بین این ریل ها معمولا از داکت یا همون کانالهای پلاستیکی نصب میشه تا عمل سیم بندی داخلی با نظم انجام بشه
کلیه شستی ها و همچنین تجهیزات اندازه گیری و نشان دهنده ها مثل آمپر متر و ولتمتر ، HMI و ... بر روی درب تابلو نصب میشه


چندتا عکس میذارم از چند نوع تابلو تا عرایضم رو بهتر بتونید متوجه بشید...

http://www.elasoft.net/wp-content/uploads/tablo-barg.jpg
http://img.agahi24.com/2012/12/481497-375x500.jpg
http://www.mecomex.com/Uploads/7dbdc44f-acb7-4297-9cec-d12e5a23b916.jpg
http://oi10.tinypic.com/280uu6f.jpg
http://oi10.tinypic.com/286y15u.jpg
 

Unknown_S

متخصص سیستم های قدرت
کاربر ممتاز
خب تا اینجا فکر میکنم که با تابلو و تجهیزات داخلش آشنا شدیم و در پست اول هم درباره سیم کشی اون اعم از مدارات قدرت و فرمان صحبتایی شد تا دیدی کلی نسبت به برق صنعتی و در واقعا نسبت به محیط های صنعتی داشته باشیم... فعلا وارد بحث کنترل توسط PLC نشدیم تا ابتدا اطلاعات پایه ای مورد نیاز رو یاد بگیریم و بعد وارد اون فاز بشیم...
ممکنه یکی بگه که رشته من قدرت نیست و من مهندس کنترلم و نیازی نیست به دونستن اینها... ولی اگر کسی بخواد یه برنامه نویس خوب باشه و یک سیستم کنترلی رو برای یک کارخانه طراحی و اجرا کنه، بدون دونستن درباره سیستم های کنترلی قدیمی و بدون اطلاعات برق صنعتی نمیتونه موفق باشه هرچند در بحث نرم افزاری یه برنامه نویس قدرتمندی باشه...

پس برق اصلی از طریق کابل (کابلها، نوعشون و انتخاب بهینه اونها خودشون بحث مفصلی دارن که اگر سوال خاصی بود بپرسید) وارد تابلو میشه و بعد از عبور از مدارات داخلی اون از تابلو توسط کابل دیگری خارج میشه و به مصرف کننده متصل میشه... این مروری بود بر هر آنچه که تا اینجا صحبت شده...
خب حالا درباره مصرف کننده هامون میتونیم بحث کنیم... در محیط های صنعتی اکثر مصرف کننده ها موتوری هستن... درسته که مصرف کننده های دیگری هم میتونیم داشته باشیم مثل روشنایی، گرم کننده و ... ولی میتونم به صورت تجربی بگم که 90% مصرف کننده ها موتوری هستن... و 95% از این موتورها هم از نوع سه فاز القائی هستن (که توی مدار قدرتی که توی پست اولم قرار دادم مشخصه)...
پس چرا ما دنبال استفاده از PLC هستیم؟ PLC چه مزایایی داره؟ ما که با مدارات فرمان کنتاکتوری عمل کنترل رو انجام دادیم... پس چرا؟
اولین تفاوت در حذف مدار فرمانه...! یعنی تابلوهایی که PLC دارن دیگه خبری از اون سیم کشی های حجیم درشون نیست!(بیشترین حجم سیم کشی در تابلو ها مربوط به مدار فرمان هست)
چرا مدار فرمان حذف شد؟ چون PLC میخواد کنترل رو بر عهده بگیره... قدم بعدش حذف رله های زمانی (تایمرها) از مداره...چون PLC مجهز به انواع تایمر هاست...
پس از نظر اقتصادی دیگه نیاز به تابلو های بزرگ نیست! دیگه نیازی به فضاهای بزرگ برای اسقرار این تابلوها نیست...
دلیل بعدی استقبال از PLC عیب یابی آسان هست... قبلا با بروز یک عیب تکنسین ها عیب رو در سیم کشی داخل تابلو جستوجو میکردند ولی با وجود PLC سیم کشی کم ده و عیبها سریعا قابل تشخیص و رفع هستن...
دلیل بعدی سادگی در تغییر کارایی مداره... در نظر بگیرید یک موتور رو که قبلا به حالت چپگرد و راستگرد ازش استفاده میکردیم الان میخوایم به صورت ستاره و مثلث بهره برداری کنیم... اگر سیستم کنترلی مبتنی بر مدار فرمان بود بایستی کلیه سیم کشی تابلو باز میشد و از اول مدار فرمان ستاره مثلث سیم بندی میشد... که این امر نیازمند زمان و هزینه هست... ولی با PLC فقط کافیه منطق برنامه اونو عوض کرد... همین!
دلیل دیگر جایگزینی PLC با مدار فرمان دقت و سرعت بالا، افزایش راندمان و همچنین تمام اتوماتیک شدن خط تولید و حذف نیروی کاره... همچنین PLC مثل مدارات الکترونیکی نسبت به نویز حساس نیست و برای محیط های صنعتی طراحی شده... برنامه نویسی اون هم خیلی آسونه...
پس به خاطر این مسائل PLC وارد صنعت شد


خب تا اینجا اگر سوال یا ابهامی هست بپرسید و بفرمائید که در چه رابطه ای بحث رو ادامه بدم...;)
 

Unknown_S

متخصص سیستم های قدرت
کاربر ممتاز


درمورد آی پی یه جزوه بصورت پاورپوینت دارم./;)

باتوجه به اسم مصرف کننده ها اسم تابلوها تغییر نمیکنه؟

تصویری از تابلو برق، ابزار دقیق ، فشار قوی ، فشار ضعیف، JB میشه بذارید و غیره رو هم ممکنه بگید؟

نحوه انتخاب تک تک این (ترمینال ،فیوز ها ،PLC، کنتاکتورها و رله ها و تایمرها)تجهیزات چطور میتونه باشه؟



خیلی خیلی ممنون بابت عکسها ، و اینکه آخرین لینک تصویر ساده ترین پنل پی ال سی هست؟واینکه با این پنل چه پروژه های رو میشه راه اندازی کرد؟

انواع کابلها و کاربردهاشون هم مقوله تجربیه؟یعنی با توجه به جریانی که از خودش عبور میده انتخاب میشه درسته؟باید از کتاب خطوط انتقال مخابراتی درموردشون مطالعه کنیم؟


منظورتون از مصرف کننده های موتوری و بقیه مصرف کننده ها رو با یه نمونه پروژه صنعتی و پرکاربرد با برنامه نویسیش مثال میگید ؟

یه دنیا ممنون./

زنده باشید./
اگه منظورتون نوع تابلو هست که نخیر تغییر نمیکنه... ولی اگه منظورتون تگ هست (برچسبی که روی تابلو میزنن به عنوان اسم یا همون شماره) بله تغییر میکنه...
مثلا یه تابلو روشنایی و یک تابلو تغذیه کننده بار موتوری تفاوت چندانی ندارن . هردوشون تابلو برق هستن... ولی اگه پلاکی که روی تابلو زده شده رو ببینید ممکنه واسه روشنایی زده باشه LP-0143 ولی برای بار موتوری زده باشه MP-0014 که یکیش نشانگر لایتینگ پنل هست و دیگری موتور پنل (اینها رو مثال زدم ...)


اون 5 تا لینکی که گذاشتم سومی تابلو قدرت فشار ضعیفه... چهارمی یه تابلو برق صنعتی و PLC هست... پنجمی و دومی یه تابلو برق صنعتی هستن (تابلو های برق صنعتی همه از نوع فشار ضعیفن)... تابلوهای فشار قوی معمولا چیزی ندارن! یک کلید بزرگ و تجهیزات ایزولاسیون... اینم یه عکس ازش...
http://202.67.224.137/sgimage/78/221678_1578878_25072009312.jpg
واسه تابلو ابزار دقیق عکس مناسبی پیدا نکردم... JB هم مخفف junction box هست... که فقط ترمینال داره داخلش و جعبه های کوچکی هستن معمولا... اینم عکسش
http://img.directindustry.com/images_di/photo-g/leak-proof-junction-boxes-68858-2353569.jpg

انتخاب این تجهیزات ربطی به PLCman نداره ولی خب یه اشاره ای میکنم و خیلی ساده توضیح میدم...
ترمینال: بر اساس شماره سیم انتخاب میشه... یعنی اگر بر اساس جریان گذرنده از سیمها، سیم نمره 2.5 در نظر گرفته باشیم، ترمینال هم 2.5 خواهد بود...
فیوز: بر اساس جریان مصرف کننده انتخاب میشه...
کنتاکتور: بر اساس ولتاژ و جریان مصرف کننده انتخاب میشه...
تایمر: بر اساس ولتاژ مدار فرمان انتخاب میشه و عاملی حیاتی نیست...
و اما PLC :
انتخاب PLC به پروسه تحت کنترل، حساسیت اون و تعدادی ورودیها و خروجیهای سیستم و... بستگی داره


حالا فرض کنید که شما رو به عنوان یک مهندس برق کنترل دعوت کردن به یه کارخونه و بهتون میگن که اینجا رو میخوایم اتوماتیک کنیم... چیکار باید انجام داد؟
اولین کار اینه که باید امکان سنجی بشه و پیش بینی بشه که چه تغییراتی لازمه که در سیستم داده بشه تا تبدیل به اتوماتیک بشه... مثلا یه تابلو برای PLC لازمه...20 تا سنسور از نوع القائی نیازه... 30 تا میکروسوئیچ نیازه... جک پنوماتیکی نیازه...زیر ساخت فلان قسمت از خط تولید باید عوض بشه...
به موازات قسمت اول باید فلوچارت سیستمی که قرار کنترل بشه رو تهیه کرد... منظورم از فلوچارت همون الگوریتم و لاجیک کاری سیستم هست... (یادتونه توی درس برنامه نویسی کامپیوتر همچین الگوریتم هایی رو مینوستیم؟) این کار برای درک درست از نحوه کار و کنترل سیستم خیلی کمک میکنه و هرچه سیستم بزرگتر، لزوم الگوریتم نویسی برای برنامه نویس بیشتر... چون امکان اشتباه رو کم میکنه...
بعدش باید بر اساس موارد بالا PLC رو انتخاب کرد...چون الان دیگه تعداد ورودی ها و خروجی ها مشخص شده و میدونیم که قراره چیکار کنیم...
مرحله بعدی اجرای این سیستمه... که نیاز به کار داره...(که البته وظیفه مهندس کنترل نیست) جوشکاری،کابل کشی،سیم بندی،نصب تجهیزات و ...
در مرحله آخر PLCman باید برنامه رو بنویسه... و بعد از اون روی سیستم واقعی تست های سرد و گرم رو انجام بده و سیستم رو راه اندازی کنه...
 

Unknown_S

متخصص سیستم های قدرت
کاربر ممتاز
خیلی خیلی ممنون بابت عکسها ، و اینکه آخرین لینک تصویر ساده ترین پنل پی ال سی هست؟واینکه با این پنل چه پروژه های رو میشه راه اندازی کرد؟

انواع کابلها و کاربردهاشون هم مقوله تجربیه؟یعنی با توجه به جریانی که از خودش عبور میده انتخاب میشه درسته؟باید از کتاب خطوط انتقال مخابراتی درموردشون مطالعه کنیم؟


منظورتون از مصرف کننده های موتوری و بقیه مصرف کننده ها رو با یه نمونه پروژه صنعتی و پرکاربرد با برنامه نویسیش مثال میگید ؟

یه دنیا ممنون./

زنده باشید./
نه خیر همچینم ساده نیست... اگه یادم باشه عکس یه سیستم S7-300 بود...

اگر بخوایم PLC ها رو دسته بندی کنیم بنده PLC های زیمنس رو به این صورت دسته بندی میکنم...
S5 یکی از اولین سیستم های کنترلی هست که به بازار عرضه شد... کاربرد اون متوسط بود و برای سیستم های بزرگ کارایی داشت... زبان برنامه نویسی اون LAD بود و محیط برنامه نویسی جالبی نداست... برنامه ای که شاید بعضی ها اسمش رو شنیدن یا باهاش کار کرده باشن به اسم S5 for window پروژه کارشناسی ارشد یک دانشجو بوده که محیط برنامه رو به اصطلاح user friend کرده... این نرم افزار قابل اتصال به PLC نیست و فقط از طریق نرم افزار اصلی میشه PLC پروگرم کرد...
ولی S5 جای خودش رو از دست داده... الان توی صنایع دیگه ازش استفاده نمیشه چون هم سیستمهای بهتری وجود داره... میشه گفت که منقرض شده...
Mini PLC یا LOGO از سیستم های کنترلی دیگر زیمنس هست که کاربرد محدودی داره (اینکه میگم کاربرد محدود به این معنی نیست که کم استفاده میشه...منظورم اینه که برای کنترل سیستمهای کوچک قابل استفاده هست) این کنترلر در کارخانجات بسیار زیاد به چشم میخوره... به دو زبان LAD و CSF یا همون FBD قابل برنامه نویسی هست... به طور ماکسیمم 24 ورودی دیجیتال، 16 خروجی دیجیتال، 8 ورودی آنالوگ و 2 خروجی آنالوگ رو ساپورت میکنه...
سیستم های S7 که با سری های S7-200, S7-300,S7-400 و سیستم های دیگری مثل 1200 هم مال زیمنس هست که عرض میکنم کاربردشون رو...
200 یک کنترلر با ورودی و خروجی بیشتر از لوگو و فرکانس کاری بالاتر و در نتیجه سرعت و دقت بیشتر...
300 سیستمی در سطح S5 هست ولی با سرعت پردازش بالاتر... تعداد ورودی و خروجی بالا... از مشخصات این PLC هست
400 هم که یکی از بروزترین تکنولوژی ها رو داره... سرعت بالا... ورودی و خروجی بسیار زیاد و ...


حالا چرا PLC های زیمنس رو صحبت کردیم؟ خب خودمونیم شرکتهای زیادی دارن PLC میزنن... omron, siemens, schneider,allen bradley,delta,lg,fatek,... و حتی شرکت های ایرانی مثل کنترونیک
ولی به اعتقاد من هیچی زیمنس نمیشه... گرچه از نظر قیمت بالاست ...

بحث کابلها زیاد تجربی نیست و خودش مقوله تخصصی هست که اینجا جاش نیست... ولی بر اساس جریان مجاز، افت ولتاژ، مسافت، محیطی که توش بهره برداری میشه و ... انتخاب میشه...
نخیر کابلهای مخابراتی ربطی به کابلهای برق نداره...


چشم حتما ... کم کم داریم وارد بحث برنامه نویسی و PLC میشیم... در این باره هم صحبت خواهیم کرد (الان یکم زوده)...;)

خب اگه دوست دارید من از ساده ترین PLC یعنی همون LOGO شروع کنم و وارد جزئیات و برنامه نویسیش بشم... اگر نه که خودتون بفرمائید که چی میخواید تا در همون مورد بحث کنم...

موفق باشید:gol:
 

Pro.Eng

متخصص plc
کاربر ممتاز
سلام.
ببخشید بابت تأخیر چند روزه.
با توجه به مصرف کننده ها اسم تابلو ها هم تغییر میکنه یعنی تابلوی فشار ضعیف داریم فشار قوی داریم تابلو فرمان وسایل موتوری داریم و ....
انتخاب تک تک این تجهیزات و وسایل روش های متفاوتی داره.
به عنوان مثال برای انتخاب کنتاکتور باید حداکثر جریان مدار از جریان نامی و مجاز کنتاکتور کمتر باشه. و برای بی متال هم باید جریان نامی در نظر گرفته بشه.
فیوز ها هم با توجه به نوع و کاربردشون و حداکثر جریان مجاز عبوری و افت ولتاژ انتخاب می شوند.
PLC ها هم با توجه به کارکرد و پایه های ورودی و خروجی و جریان و ولتاژ کاری و ... انتخاب می شوند.
ترمینال ها هم رده بندی دارند و در یک طراحی مناسب و ناب هر ترمینال با هر اندازه ای به هر ولتاژی متصل نمیشود.
رله ها هم به گونه ای مشابه باید جریان مجاز ورودی و جریان کنتاکت های خروجی در نظر گرفته بشه.
تایمر ها هم جریان ورودی باید لحاظ بشه.
البته در مورد هر کدوم از اینها میتونید یک کتاب در بازار پیدا کنید.

و امّا در مورد کابل ها مقالات و کتاب های زیادی در مورد انواع کابل ها با کاربردهاشون هست ولی چیزی در تأسیسات قدرتی مهم هستش بیشتر سطح مقطع کابل هستش که باعث افت ولتاژ و کاهش جریان و کاهش راندمان میشه.چونکه در قدرت با ولتاژ بالا سر و کار داریم و وسایل قدرت زیادی لازم دارند از این رو افت ولتاژ و تلفات مطلب بسیار مهمی هستش. و استفاده از کابل نابجا هم میتونه خطراتی رو به دنبال داشته باشه و هم میتونه تلفات رو زیاد بکنه.
برای محاسبه سطح مقطع کابل های مسی با عایق PVC از دو روش حداکثر افت ولتاژ مجاز و جریان مجاز استفاده می کنند و در نهایت سطح مقطع رو از هر دو روش محاسبه میکنند و هر کدوم که سطح مقطع بزرگتری رو داد اون رو انتخاب و از روی جداول استاندارد برای انتخاب کابل مناسب و نزدیک به این عدد استفاده می کنند.
برای سیستم های تکفاز و سه فاز پیوسته و جدا از هم ، همگی از این روش ها استفاده می کنند.
مصرف کننده های موتوری و غیره موتوری بیشتر در ضریب قدرت یا همون " کسینوس فی " تفاوت دارند. یعنی در وسایل موتوری ضریب قدرت کم و در وسایل غیر موتوری ضریب قدرت بالا هستش. پس تلفات در وسایل موتوری بالا و در وسایل غیر موتوری پایین هستش. تلفات شامل ایجاد حرارت و گرما ، افت ولتاژ ، جریان نشتی و .... هستش.
برای نمونه یک کارخانه که پر از موتور های تکفاز و سه فاز هستش (موتوری ) رو با یک ساختمان مسکونی (غیر موتوری ) مقایسه کنید.
 

Pro.Eng

متخصص plc
کاربر ممتاز
خوب میخایم راجع به مفاهیم منطقی صحبت کنیم که مبحث مهمی در برنامه نویسی PLC هستش.
البته سعی میکنیم مباحث رو به صورت موازی پیش ببریم که از مطالبی که Unknown_S میگن هم استفاده کنیم و نرم افزاری-سخت افزاری پیش بریم و با این سؤال هایی که Natanael میپرسن بتونیم بحث رو خوب اداره کنیم.
مفاهیم منطقی :

در مدارات منطقی دیجیتال از المان های الکترونیکی نظیر دیود و ترانزیستور استفاده می شود. در این مدارات دو اصطلاح 0 و 1 وجود دارد که بدین شرح است :
در یک سیستم تنها چیزی که برای المان های الکتریکی قابل فهم است بود یا نبود ولتاژ است چون منطق دیجیتال از این خاصیت تبعیت می کند پس باید دو سطح از ولتاژ را برای درک سیستم تعریف نمود. به عنوان مثال 0 ولت و 24 ولت. در این سیستم سطح ولتاژ 24 ولت ، یک و سطح ولتاژ 0 ولت ، صفر تلقی می شود.

گیت منطقی AND :
در این گیت خروجی فقط زمانی که تمام ورودی ها یک باشند ، یک می شود. مثل تیغه های باز سری با هم.

گیت منطقی NOT :
این تابع یک ورودی دارد و همیشه وضعیت خروجی عکس وضعیت ورودی است. این حالت معادل کنتاکت بسته در مدار فرمان است.

گیت منطقی NAND :
خروجی این تابع فقط زمانی که همه ورودی ها یک باشند در وضعیت صفر قرار دارد.

گیت منطقی OR :
خروجی این تابع فقط زمانی که همه ورودی ها صفر باشند در وضعیت صفر قرار می گیرد. این تابع معادل تیغه های باز موازی می باشد.

گیت منطقی NOR :
خروجی این تابع فقط زمانی که همه ورودی ها صفر باشند در وضعیت یک قرار می گیرد.در حقیقت این تابع عکس تابع منطقی OR عمل می کند.

گیت منطقی XOR :
خروجی این تابع فقط زمانی که تنها یکی از ورودی ها یک باشد در وضعیت یک قرار می گیرد.این تابع همانند مدار کلید تبدیل عمل می کند. به این تابع ، گیت فرد می گویند.

گیت منطقی XNOR :
خروجی این تابع فقط زمانی که دو ورودی در یک وضعیت باشند در وضعیت یک قرار می گیرد.این تابع عکس XOR عمل می کند و به این تابع گیت زوج می گویند.


کوچکترین عنصر حافظه در یک مدار ترتیبی را فیلیپ فلاپ می گویند که قابلیت حفظ یک مقدار را در خروجی دارد.فلیپ فلاپ نوع D، نوع JK،نوع RS،نوع T از انواع فلیپ فلاپ ها می باشند. در PLC نوع RS بسیار کاربردی تر از بقیه می باشد.
فلیپ فلاپ RS :
این گیت دارای 4 پایه : 2 ورودی و 2 خروجی می باشد. ورودی ها S و R و خروجی ها Q و متمم Q می باشند.
اگر S یک و R صفر باشد Q یک و متمم Q صفر می شود.
اگر S صفر و R یک باشد Q صفر و متمم Q یک می شود.
اگر S صفر و R صفر باشد Q بدون تغییر باقی می ماند و متمم Q نیز همینطور.
اگر S صفر و R صفر باشد Q غیر قابل پیش بینی است و به مدارات متصل به خروجی بستگی دارد.

بیت :
به کوچکترین سلول حافظه یک بیت گفته می شود.
کد BCD :
در BCD هر رقم در مبنای دهدهی بطور جداگانه به شکل دودویی کد می شود.هر رقم در چهار بیت کد می شود.
اعداد صحیح Integer :
INT عدد صحیح شانزده بیتی می باشد ، بیت پانزدهم نشان دهنده علامت عدد هستش. اگر صفر باشد عدد مثبت و اگر یک باشد عدد منفی می باشد.بازه این اعداد بین منفی 32768 و مثبت 32768 می باشد.
مکمل یک :
به این صورت هستش که تمام بیت های عدد دودویی مورد نظر را NOT میکنیم.
مکمل یک عدد 1001101 برابر است با 0110010
مکمل دو :
به این صورت هستش که تمام بیت های بعد از اوّلین بیت یک از سمت راست عدد دودویی را NOT میکنیم.
مکمل دو عدد 1010010 برابر است با 0101110
 

Unknown_S

متخصص سیستم های قدرت
کاربر ممتاز
درود بر شما و زنده باد:gol:
منظورتون ازینکه میگید نوع تابلو نه ولی اسموشماره ای که رووش میخوره رو نمیتونم درک کنم./
مگه نه اینکه اسم تابلو با توجه به عملکردشه/منظورتون به کلیات تجهیزاتشه؟
درمورد اسمها حتی اگه اسم رو نبینیم ظاهر تابلو از عملکردش خبر نمیده؟منظورم بدون باز کردن در تابلوئه؟


پنجمیه(یعنی آخریه) تابلوئه پی ال سی نیست؟همون که گوشه تابلو سمت چپ تصویر پی ال سی رووشه!
شاید تست شاگرده که هواسش سرکلاسه یا نه :)

برای عکسا ممنون./خیلی خیلی ممنون./

هر وقت نمونه تابلو ابزار دقیق رو برخورد داشتید ممنون میشم برامون بذارید "لطفا"

JB که فقط ترمینال داره داخلش و جعبه های کوچکی هستن معمولا برای کجاها کاربرد داره؟
ممنون بخاطر توضیحتون با عکس خیلی ممنون


همه اینا که گفتید درست اما منظور من اینه که ترمینال،فیوز، کنتاکتور،تایمر ؛ اینا ممکنه چند مدل باشن که یه وظیفه رو انجام بدن اما یکی مقرون به صرفه تره یکی فضای کمتری اشغال میکنه یکی مانگاریش بیشتره،اینا رو چطور باید سرچ کرد؟
بله درمورد انواع s7 تو کتاب مهندس ماهر خوندم./عکساشونم بود

اولین کار اینه که باید امکان سنجی بشه و پیش بینی بشه که چه تغییراتی لازمه که در سیستم داده بشه تا تبدیل به اتوماتیک بشه... مثلا یه تابلو برای PLC لازمه...20 تا سنسور از نوع القائی نیازه... 30 تا میکروسوئیچ نیازه... جک پنوماتیکی نیازه...زیر ساخت فلان قسمت از خط تولید باید عوض بشه...

:smile:میشه این قسمتو واضحتر بگید نه با کلیات؟

دونستن اینا برای PLCman یک امتیازه ویژه ست تا کمکاری دیگران رو بتونه توضیح بده;)



S5 هم ممنون از اطلاعاتتون یه قدیمی البته خابشو تو آز الکترونیک ذوب آهن دیدم

راستی ذوب آهن هنوز ازش استفاده میکنه (اینجوری گفتن خدا داند)

Mini PLC یا LOGO مثلا آسانسور هم؟

modicon هم از برندهاش هست؟تو ایران زیمنس،فتک،امرون زیادتره؟

"بحث کابلها زیاد تجربی نیست و خودش مقوله تخصصی هست" کتابی ازش سراغ دارید؟

به این سوالامم جواب میدین لطفا؟
زنده باشید:gol:
بله اسم تابلو رو با توجه به عمکرد اون انتخاب میکنن...
خیر اکثرا از ظاهر تابلو نمیشه فهمید که این مال چه نوع تجهیزی هست... فقط در برخی مواقع از روی تجهیزات اندازه گیری و رله های حفاظتی میشه حدس زد که تابلو چه نوع مصرف کننده ای رو تغذیه میکنه...

بله پنجمین عکس مربوط به PLC S7-300 هست
حتما اگه تابلو ابزار دقیق دیدم جایی براتون سیو میکنم و میذارم...
JB ها معمولا در سایت های صنعتی بزرگ کاربرد بیشتری دارن... یه نمونه از کاربرد JB اینه که کابل از substation (پست برق) از فیدر منشعب میشه و میاد توی JB و از اون پخش میشه به سر تجهیز... یا مثلا 20 تا سنسور ابزار دقیق میان توی JB و همشون با استفاده از یک کابل 40 سیمه به اتاق کنترل منتقل میشه...
اون دیگه بحث تجربه هست که باید بدونید مثلا کنتاکتور تله مکانیک یا اشنایدر از شوان گرونتره ولی عمرش بیشتره...
خب واضح تر هم میشه... بذارید اینجوری بگم... شما میرید تو یه کارخونه که تا امروز دستی اداره شده... آیا توی تابلو فقط یه PLC بذاریم میشه اتوماتیک؟ اگر کافی نیست پس چی لازمه به نظر شما؟شما اینو جواب بدید تا من عرض کنم...
بله هرچه اطلاعات PLCman درباره برق و صنعت بیشتر باشه بهتره... متاسفانه همونطور که تا امروز هم دیدید هر وقت صحبت از برنامه نویسی و PLC باشه میان یکم راجع به بحثای تئوری و برنامه نویسی حرف میزنن و تموم...!!! در حالی که این کافی نیست... این PLC بلد بودنا فقط به درد پوز دادن پیش دوستان میخوره نه کار توی صنایع!!
منظورتونو از آسانسورو هم متوجه نشدم ولی اگه منظورتون اینه که آسانسور رو هم میتونه کنترل کنه جواب مثبته...
اسم modicon رو نشنیدم... بله زیمنس بیشتر توی صنایع بزرگ و حساس کاربرد داره و فتک که به دلیل ارزونی توی صنایع کوچک...
متاسفانه کتابی که صرفا درباره کابل ها باشه و تمام انواع اون رو معرفی کنه من نمیشناسم... بروبچه های کاردانی یه درسی دارن به نام تئوری کابل... میتونید از اونا بپرسید که استادشون چه کتابی معرفی کرده...
سلام.
ببخشید بابت تأخیر چند روزه.
با توجه به مصرف کننده ها اسم تابلو ها هم تغییر میکنه یعنی تابلوی فشار ضعیف داریم فشار قوی داریم تابلو فرمان وسایل موتوری داریم و ....
انتخاب تک تک این تجهیزات و وسایل روش های متفاوتی داره.
به عنوان مثال برای انتخاب کنتاکتور باید حداکثر جریان مدار از جریان نامی و مجاز کنتاکتور کمتر باشه. و برای بی متال هم باید جریان نامی در نظر گرفته بشه.
1- فیوز ها هم با توجه به نوع و کاربردشون و حداکثر جریان مجاز عبوری و افت ولتاژ انتخاب می شوند.
2- PLC ها هم با توجه به کارکرد و پایه های ورودی و خروجی و جریان و ولتاژ کاری و ... انتخاب می شوند.
ترمینال ها هم رده بندی دارند و در یک طراحی مناسب و ناب هر ترمینال با هر اندازه ای به هر ولتاژی متصل نمیشود.
رله ها هم به گونه ای مشابه باید جریان مجاز ورودی و جریان کنتاکت های خروجی در نظر گرفته بشه.
3- تایمر ها هم جریان ورودی باید لحاظ بشه.
البته در مورد هر کدوم از اینها میتونید یک کتاب در بازار پیدا کنید.

و امّا در مورد کابل ها مقالات و کتاب های زیادی در مورد انواع کابل ها با کاربردهاشون هست ولی چیزی در تأسیسات قدرتی مهم هستش بیشتر سطح مقطع کابل هستش که باعث افت ولتاژ و کاهش جریان و کاهش راندمان میشه.چونکه در قدرت با ولتاژ بالا سر و کار داریم و وسایل قدرت زیادی لازم دارند از این رو افت ولتاژ و تلفات مطلب بسیار مهمی هستش. و استفاده از کابل نابجا هم میتونه خطراتی رو به دنبال داشته باشه و هم میتونه تلفات رو زیاد بکنه.
برای محاسبه سطح مقطع کابل های مسی با عایق PVC از دو روش حداکثر افت ولتاژ مجاز و جریان مجاز استفاده می کنند و در نهایت سطح مقطع رو از هر دو روش محاسبه میکنند و هر کدوم که سطح مقطع بزرگتری رو داد اون رو انتخاب و از روی جداول استاندارد برای انتخاب کابل مناسب و نزدیک به این عدد استفاده می کنند.
برای سیستم های تکفاز و سه فاز پیوسته و جدا از هم ، همگی از این روش ها استفاده می کنند.
مصرف کننده های موتوری و غیره موتوری بیشتر در ضریب قدرت یا همون " کسینوس فی " تفاوت دارند. یعنی در وسایل موتوری ضریب قدرت کم و در وسایل غیر موتوری ضریب قدرت بالا هستش. پس تلفات در وسایل موتوری بالا و در وسایل غیر موتوری پایین هستش. تلفات شامل ایجاد حرارت و گرما ، افت ولتاژ ، جریان نشتی و .... هستش.
برای نمونه یک کارخانه که پر از موتور های تکفاز و سه فاز هستش (موتوری ) رو با یک ساختمان مسکونی (غیر موتوری ) مقایسه کنید.
با سلام و تشکر
من چندتا سوال برام پیش اومد که میخوام بپرسم... این بحثا خوبیش اینه که منم بتونم از شما و ناتانائیل یاد بگیرم...;)

1-میشه بحث افت ولتاژ در فیوز و انتخاب اون بر اساس افت ولتاژ رو توضیح بدید؟
2-اگر ممکنه درباره جریان کاری در PLC هم توضیح بدید که این موردی که گفتید یعنی چی...؟
3- جریان ورودی تایمر رو میشه تعریف کنید که منظورتون چی هست؟
درباره پاور فکتور چطور؟ منظور از وسایل غیر موتوری چیه؟ پاور فکتور تجهیزات موتوری و غیر موتوری به نظرتون چنده؟
ممنون:gol:
خوب میخایم راجع به مفاهیم منطقی صحبت کنیم که مبحث مهمی در برنامه نویسی PLC هستش.
البته سعی میکنیم مباحث رو به صورت موازی پیش ببریم که از مطالبی که Unknown_S میگن هم استفاده کنیم و نرم افزاری-سخت افزاری پیش بریم و با این سؤال هایی که Natanael میپرسن بتونیم بحث رو خوب اداره کنیم.
مفاهیم منطقی :

در مدارات منطقی دیجیتال از المان های الکترونیکی نظیر دیود و ترانزیستور استفاده می شود. در این مدارات دو اصطلاح 0 و 1 وجود دارد که بدین شرح است :
در یک سیستم تنها چیزی که برای المان های الکتریکی قابل فهم است بود یا نبود ولتاژ است چون منطق دیجیتال از این خاصیت تبعیت می کند پس باید دو سطح از ولتاژ را برای درک سیستم تعریف نمود. به عنوان مثال 0 ولت و 24 ولت. در این سیستم سطح ولتاژ 24 ولت ، یک و سطح ولتاژ 0 ولت ، صفر تلقی می شود.

گیت منطقی AND :
در این گیت خروجی فقط زمانی که تمام ورودی ها یک باشند ، یک می شود. مثل تیغه های باز سری با هم.

گیت منطقی NOT :
این تابع یک ورودی دارد و همیشه وضعیت خروجی عکس وضعیت ورودی است. این حالت معادل کنتاکت بسته در مدار فرمان است.

گیت منطقی NAND :
خروجی این تابع فقط زمانی که همه ورودی ها یک باشند در وضعیت صفر قرار دارد.

گیت منطقی OR :
خروجی این تابع فقط زمانی که همه ورودی ها صفر باشند در وضعیت صفر قرار می گیرد. این تابع معادل تیغه های باز موازی می باشد.

گیت منطقی NOR :
خروجی این تابع فقط زمانی که همه ورودی ها صفر باشند در وضعیت یک قرار می گیرد.در حقیقت این تابع عکس تابع منطقی OR عمل می کند.

گیت منطقی XOR :
خروجی این تابع فقط زمانی که تنها یکی از ورودی ها یک باشد در وضعیت یک قرار می گیرد.این تابع همانند مدار کلید تبدیل عمل می کند. به این تابع ، گیت فرد می گویند.

گیت منطقی XNOR :
خروجی این تابع فقط زمانی که دو ورودی در یک وضعیت باشند در وضعیت یک قرار می گیرد.این تابع عکس XOR عمل می کند و به این تابع گیت زوج می گویند.


کوچکترین عنصر حافظه در یک مدار ترتیبی را فیلیپ فلاپ می گویند که قابلیت حفظ یک مقدار را در خروجی دارد.فلیپ فلاپ نوع D، نوع JK،نوع RS،نوع T از انواع فلیپ فلاپ ها می باشند. در PLC نوع RS بسیار کاربردی تر از بقیه می باشد.
فلیپ فلاپ RS :
این گیت دارای 4 پایه : 2 ورودی و 2 خروجی می باشد. ورودی ها S و R و خروجی ها Q و متمم Q می باشند.
اگر S یک و R صفر باشد Q یک و متمم Q صفر می شود.
اگر S صفر و R یک باشد Q صفر و متمم Q یک می شود.
اگر S صفر و R صفر باشد Q بدون تغییر باقی می ماند و متمم Q نیز همینطور.
اگر S صفر و R صفر باشد Q غیر قابل پیش بینی است و به مدارات متصل به خروجی بستگی دارد.

بیت :
به کوچکترین سلول حافظه یک بیت گفته می شود.
کد BCD :
در BCD هر رقم در مبنای دهدهی بطور جداگانه به شکل دودویی کد می شود.هر رقم در چهار بیت کد می شود.
اعداد صحیح Integer :
INT عدد صحیح شانزده بیتی می باشد ، بیت پانزدهم نشان دهنده علامت عدد هستش. اگر صفر باشد عدد مثبت و اگر یک باشد عدد منفی می باشد.بازه این اعداد بین منفی 32768 و مثبت 32768 می باشد.
مکمل یک :
به این صورت هستش که تمام بیت های عدد دودویی مورد نظر را NOT میکنیم.
مکمل یک عدد 1001101 برابر است با 0110010
مکمل دو :
به این صورت هستش که تمام بیت های بعد از اوّلین بیت یک از سمت راست عدد دودویی را NOT میکنیم.
مکمل دو عدد 1010010 برابر است با 0101110
یعنی مستقیم رفتید سراغ S7 و برنامه نویسی اون؟
 

Pro.Eng

متخصص plc
کاربر ممتاز
سلام.خواهش میکنم.
توضیح میدم ولی قبلش 2 تا حدیث از پیامبر اکرم بگم که بتونه بیشتر کمکمون کنه.
پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند :
من أفتى بغیر علم کان إثمه على من أفتاه و من أشار على أخیه بأمر یعلم أنّ الرّشد فی غیره فقد خانه؛
هرکه بدون علم فتوی دهد گناه حاصل از آن را به گردن دارد و هرکه به برادر خویش کاری سفارش کند و داند که مصلحت در غیر آن است به وی خیانت کرده است.
پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند :
من طلب العلم لیجاری به العلماء أو لیماری به السّفهاء أو یصرف به وجوه النّاس إلیه أدخله اللَّه النّار؛
هرکه علم جوید که به وسیله آن با دانشوران هم چشمی کند یا با سفیهان مجادله کند یا توجه عامه را به سوی خود جلب کند ، خدایش به جهنم برد.

اولاً که
بسیار ممنونم که این سؤال ها رو میپرسید که من هم مطمئن بشم که مطلبی رو غلط نمیگم و دوماً که خدا میدونه که قصد من فقط فعالیت و افزایش علم خودم و در صورت بلد بودن چیزی یاد دادن به دیگران هستش.
-------------------------------
و امّا در مورد سؤالات شما باید بگم که :
خوب فیوز ها باید دارای مشخصات فنی به صورت زیر باشند :
افت ولتاژ نامیجریان اتصال کوتاهسطح عایقیجریان اسمیفرکانس اسمی مشخصه های زمان جریاننوع فیوزقابلیت محدود کنندگی جریان اتصال کوتاه
بخوام یک مثال بزنم میتونم به فیوز های تیغه ای اشاره کنم که در مدارات متناوب تا افت ولتاژ مؤثر 500 ولت و محدوده جریان 1600 آمپر و در ولتاژ های مستقیم 400 ولت کاربرد دارند.
خوب در PLC ورودی ها و خروجی ها میتونن آنالوگ و دیجیتال باشند. خروجی ها شامل انواع مدارات ترانزیستوری و رله ای هستند که کنترل میشوند و اینها هم میتونن در مرحله و مدار بعدی موتور ها و Valve ها و لامپ ها و غیره رو روشن و خاموش بکنن. در لوگو با خروجی ترانزیستوری ، خروجی ها از لحاظ اتصال کوتاه و بار اضافی حفاظت شده هستند و ماکزیموم جریان در کلید زنی در خروجی 300 میلی آمپر هستش و در لوگو با خروجی رله ای برای بار های مقاومتی 20 آمپر و برای بار های سلفی 3 آمپر هستش.
خوب تایمر ها در قسمت مدار کنترلشون تا ماکزیموم جریان ورودی 4 میلی آمپر رو تحمل میکنند. البته این مقدار نوعی هستش و ممکنه برای همه تایمر ها یکسان نباشه. و در قسمت مدار خروجیشون در حالت سوئیچینگ ، مینیموم جریان سوئیچشون 100 میلی آمپر هستش و جریان خروجی عملیاتیشون برای بار مقاومتی در حالت برق مستقیم 24 ولتی 6 آمپر هستش.و برای بار سلفی 2 آمپر.
خوب منظور از وسایل غیر موتوری مدارات روشنایی خانگی ، مدارات روشنایی مراکز صنعتی مرکب از مکان های مجاور بزرگ ، مدارات روشنایی مراکز صنعتی مرکب از مکان های بزرگ غیر مجاور ، مدارات روشنایی انبار ها ، مدارات روشنایی مراکز تجاری ، مدارات مخلوط روشنایی وسایل خانگی ، مدارات مخلوط روشنایی و وسایل صنعتی و ... هستش.
ضریب قدرت مدارات روشنایی معمولاً نزدیک 1 هستش. به عنوان مثال در مورد مدارات روشنایی خانگی این عدد 1 هستش.
البته استثنایی هم وجود داره و اون هم مدار روشنایی انبار ها هستش که 0.35 هستش. و در مورد مراکز تجاری 0.95.
ولی ضریب قدرت در موتور ها کمتر هستش. به عنوان مثال در موتور3 فاز روتور قفسی 20 کیلووات 4 قطبی 15xx دور در دقیقه ضریب قدرت 0.83 هستش. یا برای موتور 10 کیلو وات 0.78 هستش.
در واقع میزان نزدیکی ضریب قدرت موتور ها به عدد 1 از میزان نزدیکی ضریب قدرت غیر موتوری ها به عدد 1 کمتر هستش.

نخیر عرض کردم یک سری پیش زمینه رو میگم بعد میریم سراغ آشنایی با PLC که این ها پیش زمینه ای بود که من خودم هم خوندم.






 

natanaeal

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آیا توی تابلو فقط یه PLC بذاریم میشه اتوماتیک؟ مسلما اینطور نیست./

همونطور که خودتون گفتید باید دید حجم کار پی ال سی تا چه محدوده با چه وظایفی رو شامل میشه./
ولی من دارم میگم من شناختم از یه کارخونه بیشتر در حد یه بازدیده واقعا نمیدونم یه کارخونه اتوماتیک یا هوشمند دقیقا چیه؟
سیستم های اعلام خطر مثل اطفاء حریق، نشت گاز یا آب،روشنایی،تهویه،درب،سیستم حمل ونقل،استفاده از ربات تو خط تولید و خیلی چیزا که من یادم نمیاد الان یا نمیدونم...
بعد تجهیزات مورد نیازش مث همون کلیاتی که گفتید رو تعریف میکنیم./

حالا شما بگید...


بله درمورد آسانسور سوالم کنترلش با پی ال سی بود ./ بعدا سوالاتمو از این مورد میپرسم./

کاربردهای PLC در صنعت
1-صنایع اتومبیل سازی

تست قطعات و تجهیزات ، سیستم های رنگ پاش ، شکل دادن بدنه بوسیله پرس های اتوماتیک ، سوراخ کاری ، اتصال قطعات




2-صنایع پلاستیک سازی

ماشین های ذوب و قالب گیری تزریقی ، دمش هوا ، سیستم های تولید و آنالیز پلاستیک



3-صنایع سنگین

کوره های صنعتی ، سیستم های کنترل دمای اتوماتیک ، وسایل و تجهیزات مورد استفاده در ذوب فلزات



4-صنایع شیمیایی

سیستم های مخلوط کننده ، دستگاه های ترکیب کننده مواد با نسبت های مختلف



5-صنایع غذایی

سیستم های عصاره گیری و بسته بندی



6-صنایع ماشینی

صنایع بسته بندی ، صنایع چوب ، سیستم های سوراخ کاری ، سیستم های اعلام خطر و هشدار دهنده ، سیستم های استفاده شده درجوش فلزات



7-صنایع حمل و نقل

جرثقیل ها ، سیستم های نوار نقاله ، تجهیزات حمل ونقل



8-صنایع تبدیل انرژی

ایستگاه های تقویت فشار گاز ، ایستگاه های تولید نیرو، کنترل پمپ های آب ، سیستم های تصفیه آب و هوای صنعتی ، سیستم های تصفیه و باز یافت تصفیه و بازیافت گاز



9-خدمات ساختمانی

تکنولوژی بالابری ، کنترل هوا و تهویه مطبوع ،سیستم های روشنایی خودکار

برگرفته شده از barghiye.blog.ir

من سوالاتمو متوقف میکنم و بعد از اینکه درمورد پروژه ها صحبتها شروع شد سوالاتمو مطرح میکنم./

اما تقاضای من اینه از هر 9موردی که گفتم نمونه پروژه ساده متوسط و پیچیده رو مطرح کنید و همینطو نقشه خوانی هم تمرین بشه./
 

Pro.Eng

متخصص plc
کاربر ممتاز
سلام بر مهندسین عزیز.
بدون پرداختن به حاشیه بریم سراغ اصل مطلب. سخت افزار LOGO
LOGO یک ماژول همه منظوره دیجیتال از تولیدات شرکت زیمنس آلمان هستش که در سال 1996 به بازار جهانی عرضه شده. ( میدونم تکراریه ولی تحمّل بفرمایید که بحث ناقص نشه ) - مثل هر سیستم دیجیتال دیگر این سیستم هم مبتنی بر پردازنده هستش. این پردازنده از واحد های کوچک پیوسته و گسسته از هم که در ارتباط تنگاتنگی با هم هستند تشکیل شده.
از مهم ترین واحد های تشکیل دهنده LOGO میشه به موارد زیر اشاره کرد :
منبع تغذیه که از طریق دو ترمینال ورودی به نام های N و L1 برق دار میشه.
ورودی ها که با حرف انگلیسی I و یک شماره در کنار این حرف در بالای LOGO قرار دارند.
خروجی ها که میتونن به صورت رله ای یا ترانزیستوری باشند.
دریچه اتصال LOGO به کامپیوتر
صفحه کنترل که در بعضی مدل ها وجود نداره
صفحه نمایش که این هم در بعضی مدل ها وجود نداره
نمایش وضعیت حالات Stop و Run
میله های قفل کننده مکانیکی
حفره های قفل کننده مکانیکی
واحد پردازش مرکزی

برای تشخیص مدل LOGO از روی دستگاه باید با مشخصات و علائم زیر آشنا باشیم :
عدد 12 : که نشان دهنده نوع 12VDC هستش.
عدد 24 : که نشان دهنده نوع 24VDC هستش.
عدد 230 : که نشان دهنده نوع 230VAC هستش.
حرف R : که نشان دهنده خروجی های رله ای هستش. در صورت عدم وجود این حرف خروجی ها به صورت ترانزیستوری خواهند بود.
حرف C : که نشان دهنده دارا بودن سوئیچ تایمر و زمان بندی هفتگی هستش.
حرف O : که نشان دهنده مدل بدون نمایشگر هستش.
در LOGO با خروجی ترانزیستوری همون طور که قبلاً گفتم خروجی ها از لحاظ اضافه بار حفاظت شده هستند و ولتاژ کمکی و راه انداز برای خروجی ها مورد نیاز نیست و LOGO قادر به راه اندازی و تأمین جریان خروجی می باشد.ماژول یا واحد خروجی ترانزیستوری فقط در DC به کار برده میشه و هیچ حالت متحرکی نداره و نیز عمل کنتاکت و جرقه زنی هم وجود نداره.و سرعت سوئیچش هم بسیار بالا هستش.
در LOGO با خروجی رله ای ، خروجی ها باید از منبع تغذیه و ورودی ها ایزوله باشند. این خروجی ها بیشتر برای حالات AC مناسب هستند ولی در DC هم کاربرد دارند.
ماکزیموم جریان کلید زنی در خروجی ها 10 آمپر هستش.
برای ارتباط بین LOGO و کامپیوتر کابل های Interface موجود هستند که به رد و بدل اطلاعات می پردازند.
برای نصب و سیم بندی LOGO بر روی تابلوی مورد نظر :
باید سیم بندی به صورتی انجام بشه که در محل برخورد سیم ها بی نظمی ایجاد نشه.
نباید رشته سیم ها بیش از حد ممکن تاب بخورند.
باید سیم بندی را برای مسافت کوتاه تا حد ممکن محافظت کرد. باید برای مسافت های طولانی استفاده از کابل های با پوشش مناسب برای حفاظت بیشتر مد نظر قرار بگیره.
باید در هنگام سیم بندی مدار های متناوب AC ، مدار های جریان مستقیم DC با ولتاژ زیاد و با سیکل های سوئیچینگ سریع و سیم بندی های با ولتاژ کم به طور جداگانه نگهداری بشوند.
باید سیم بندی در مقابل اضافه ولتاژ های ناگهانی حفاظت بشه.
برای نصب LOGO روی ریل تابلو :
ابتدا LOGO را روی ریل قرار داده.
سپس آنرا به سمت پایین فشار داده تا در جای خود قرار گرفته و زائده پشت آن بر روی ریل جای گیرد.
برای اتصال ماژول دیجیتال پوشش قسمت اتصال را برداشته و ماژول را طرف راست LOGO روی ریل قرار می دهیم.
سپس ماژول و LOGO را به یکدیگر چسبانده و توسط پیچ گوشتی زائده ماژول دیجیتال را به طرف محل اتصال LOGO فشار داده تا اتصال به طور کامل برقرار شود.
برای نصب و اتصال ماژول های دیگر به LOGO باید مراحل گفته شده را تکرار کنیم.
( در آخر کار پس از نصب ماژول های مختلف به LOGO باید محل اتصال با استفاده از کاور مخصوص پوشانده شود. )

خوب یه سری توضیحات دیگه بدم که بد نیست دونستنشون. هرجا احساس میکنید اشتباه گفته شده یا میخاید مطلبی اضافه بکنید ، حتماً این کار رو انجام بدید چون من کلی نقص دارم تو مطالبم.
ماژول های ورودی در واقع 4 تا کار انجام میدهند : 1 - تشخیص حضور و عدم حضور سیگنال در ورودی 2- تبدیل سیگنال موجود در ورودی PLC به سیگنال قابل استفاده توسط واحد I/O و 3- جداسازی خروجی واحد I/O از ورودی 4- ایجاد سیگنال قابل تشخیص توسط CPU
ماژول های خروجی عکس عمل ماژول های ورودی رو انجام میدهند یعنی سیگنال DC خروجی از CPU رو دریافت و سپس به سیگنال الکتریکی مناسب با سطح ولتاژ مناسب به صورت AC یا DC تبدیل میکنند.
در منبع تغذیه تبدیل ولتاژ های مورد نظر برای کار PLC انجام میشه. البته بعضی PLC ها با یک ولتاژ خاص کار میکنند و نمیشه هر ولتاژی رو به منبع تغذیه اونها اعمال کرد و از این رو و از رو های دیگه :) PLC ها در دو غالب کلی : PLC ها با کاربرد محلی و PLC ها با کاربرد وسیع تقسیم می شوند.
زمان مرور برنامه یا Scan Time : در یک PLC ، بمدت زمانی که طول می کشد تا ورودی خوانده شده ، عمل پردازش روی آن صورت بگیرد و نتیجه به خروجی منتقل شود ، زمان مرور برنامه گفته می شود و کمتر بودن این زمان به معنای سرعت بیشتر PLC میباشد.
عواملی نظیر تأخیر زمان واحد ورودی - زمان اجرای برنامه - تأخیر زمان واحد خروجی از جمله عوامل تأثیر گذار بر زمان مرور برنامه می باشند.
جهت حفاظت مدارات داخلی PLC از نویز های موجود در محیط های صنعتی ، ارتباط ورودی ها با مدارات داخلی PLC توسط Opto Coupler انجام میشه.
خوب توضیحات بعدی من نرم افزاری هستش و در مورد نرم افزار LOGO! Soft Comfort خواهد بود به خاطر همین دوستان احساس میکنید چیزی باید گفته بشه من منتظر هستم و یک مقدار میدون رو خالی میکنم ولی هستم جایی نرفتم.
 

Unknown_S

متخصص سیستم های قدرت
کاربر ممتاز
خب ممنون از دوستان برای پیگیری هایی که انجام میدن برای ادامه مطالب... و ممنون از Pro.Eng که مطالب رو خیلی مختصر و مفید بیان میکنن

تا الان مطالبی برای آشنایی با مدارات برق صنعتی و همچنین دادن دید فنی عرض شده خدمتتون... حالا وقتشه که کم کم وارد بحث سخت افزار و بعدش برنامه نویسی بشیم تا بشه پروژه تعریف کرد...

در باره سخت افزار LOGO اگه بخوایم بیشتر بدونیم این مطالب قابل بیان هست...
Power suply : منبع تغذیه LOGO هست... ترمینال های ورودی L , N برای ورودی برق شهر 220 ولت داره و ترمینالهای +و+و-و- برای تغذیه PLC با ولتاژ DC هست... معمولا پتانسیومتری روی منبع تغذیه قرار داده میشه تا بتوان ولتاژ خروجی رو کمی تغییر داد...
منابع تغذیه رو از روی توان یا جریان خروجی دسته بندی کرده و سفارش میدن... (یعنی به یه فروشنده تجهیزات PLC بگیم منبع تعذیه 12 ولتی میخوام واسه لوگو .... حرف خنده داری زدیم)
خب این جریان و یا توان رو چطور محاسبه میکنن؟ از روی تعداد ماژولهایی که قراره به CPU متصل بشه...

CPU : خودتون میدونید که واحد پردازنده مرکزی PLC هست... از ترمینال های ورودی اون میشه به + , - اشاره کرد که برای تغذیه این واحد بکار میره... به صورت استاندارد روی LOGO تعداد 8 ورودی دیجیتال (از I1 تا I8) و همچنین تعداد 4 خروجی دیجیتال (از Q1 تا Q4) قرار داره... که ورودی ها در بالا و خروجی ها در پایین تعبیه شدن... کار CPU خواندن ورودی ها، اعمال اونها در برنامه و اعمال نتیجه در خروجی هاست...
همونطور که دوستان فرمودن برای مشخص کردن نوع PLC حروف اختصاری به کار میرن که من حرف L را اضافه میکنم بهشون...
L : نشان دهنده یک LOGO از سری Long هست... این سری به صورت کمپکت بوده که به معنی غیر قابل افزایش بودن ورودی و خروجی هاست و روی CPU تعداد 12 ورودی دیجیتال و 8 خروجی دیجیتال قرار داره در این سری...

خب بحث CPU رو مرور میکنم...
1) LOGO! 12/24 RCo
خب این PLC از نوع لوگو با تغذیه 12 تا 24 ولت DC هست که دارای خروجی رله ای و دارای ساعت تایمر و بدون صفحه نمایش هست...
2) LOGO! 230 Ro
این PLC از نوع لوگو با تغذیه 230 متناوب با خروجی رله ای و بدون ساعت تایمر و صفحه نمایش هست
3) LOGO! 24 C
این PLC از نوع لوگو با تغذیه 24 ولت DC با خروجی ترانزیستوری و دارای صفحه نمایش و ساعت تایمر هست...
4) LOGO! 12 RCL
این PLC از نوع لوگو با تغذیه 12 ولت DC از سری لانگ هست (تعریفشو بالا گفتم) که دارای خروجی رله ای با ساعت تایمر و صفحه نمایش هست
خب امیدوارم که الان دیگه بتونیم مدلهای لوگو رو بشناسیم و تشخیصشون بدیم...
روی CPU یک صقحه نمایش قرار داره که از طریق اون میشه برنامه رو ویرایش کرد و یا تنظیمات رو عوض کرد. همینطور میشه از رسیدن سیگنال ورودی و فعال شدن خروجی اطمینان حاصل کرد که برای مقاصد عیب یابی خیلی مفیده...
همچنین روی CPU 4 تا دکمه جهت نما و 2 کلید دیگه (OK , ESC) قرار دارن که برای ویرایش برنامه از روی صفحه نمایش و برخی تنظیمات دیگه کاربرد دارن...
همچنین درگاه اتصال با کامپیوتر یا کارت حافظه هم روی CPU قرار داره... کارتهای حافظه به رنگهای زرد و قرمز با مقادیر حافظه متفاوت قادر هستند که برنامه روی PLC رو بخونن و یا برنامه رو روی CPU لود کنن... کابل ارتباط با کامپیوتر هم به صورت های USB یا RS-232 برای اتصال به سیستم و دانلود یا آپلود برنامه و یا عیب یابی برنامه به کار میره...

حالا میریم سراغ expansion modules :
ماژول DM8 : این ماژول دارای 4 ورودی دیجیتال و 4 خروجی دیجیتاله...
ماژول DM16 : این ماژول دارای 8 ورودی و 8 خروجی دیجیتاله...
از این ماژولهای برای افزایش تعداد ورودی و خروجی دیجیتال استفاده میشه... همچنین این ماژول ها دارای تغذیه مجزا هستن و ولتاژ تعذیه اینها با CPU باید برابر باشه... یعنی ماژولی که سفارش میدید باید هم سازگار با CPU شما باشه...
ماکزیمم تعداد DM8 و DM16 که میشه استفاده کرد به ترتیب 4 و 2 است... در صورت استفاده از این تعداد، 4 خروجی مربوط به آخرین DM8 یا 4 خروجی آخر DM16 دوم قابل استفاده نخواهد بود...


سوالی بود بفرمائید... در قسمت بعد ماژول های آنالوگ رو بحث میکنم...
(این مطالب رو بر مبنای این میگم که همه عزیزان مدارهای منطقی پاس کردن و به مباحث دیجیتال و آنالوگ آشنایی نسبی دارن...)

سلام خدمت دوستانی که واقعا وقتشونو در اختیار ما گذاشتن و این خیلی قابل تقدیره. تشکر بی نهایت دارم.و اینکه خوشحالم که توضیحات به شکل منظم و در غالب کارگاهی گفته میشه که منی که در آینده خیلی نزدیک میخوام با plc کار کنم کار رو حس کنم.و اینکه من مبتدی هرچی از تئوری دور شم و بیشتر دستگاه و مدار رو حس کنم به نفعم یا به نفع بقیه است. از natanaeal هم بابت سوال ها ممنونم چون خیلیاشون سوالات منم هست.
و سوال اول اینکه ولتاژی که به plc میدیم 220 هستش دیگه !! آیا ترانس داره تو plc که اینو به 24 تبدیل کنه یا اینکه باید مستقیم 220 بدیم که در اینصورت ترانس باید تعبیه کنیم؟

دوست عزیز PLC ها انواع مختلفی دارن که هرکدوم ولتاژ کاری مختلی میتونه داشته باشه...
PLC ها معمولا با متبع تغذیه به برق وصل میشن... این منبع تغذیه هم بهتره از تولیدات شرکت سازنده همون PLC باشه
 

natanaeal

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یه نمون ماژول

http://www.www.www.iran-eng.ir/medias/global/ce/1000_1999/1900/1970/1977/197763_LB_00_FB.EPS_400.jpg

از این لینک http://www.conrad.com/ce/en/product/197763/IKH-Lehrsysteme-500105-Extension-Module-DM8-24#emptylink

من چندتا سوال دارم اما منتظر میشم تا پروژه هارو تعریف کنید بعد از اون سوالاتمو میپرسم:)اینجوری کلافه نمیشید
تا تعریف پروژه سعی میکنم تصاویر از مطالبی که میفرمایی رو چه از قبل دارم چه جدید قرار بدم./



 

Pro.Eng

متخصص plc
کاربر ممتاز
سلام عليكم. خوب هستيد:smile: دوستان ؟‌
در رابطه با سؤال emad sahraee بايد بگم كه بعضي PLC ها برق 220 بهشون وصل ميشه كه داخلشون مكانيزمي براي اين كاهش ولتاژ دارند اعم از ترانس - منبع تغذيه و ... بعضي PLC ها هم برق كمتر مثل 24 و 12 ولت AC-DC بهشون وصل ميشه كه ديگه احتياجي به كاهش ولتاژ ندارند و فقط منبع تغذيه دارند كه اين منبع تغذيه شامل پل يكسو ساز - فيلتر - رگولاتور و ... هستش. در هنگام اعمال ولتاژ DC هم اين ولتاژ با گذر از منبع تغذيه به راحتي به طرف ديگه وارد ميشه.
اگر بخايد با PLC هاي 12 يا 24 ولت كار كنيد ، بايد يه ترانس 220 به 24 يا 12 (بسته به نوع) تعبيه كنيد و خروجي ترانس رو به PLC بديد يا اينكه 24 يا 12 ولت رو از خروجي يك منبع تغذيه ديگه به PLC وارد كنيد.
----
Unknwon_S ممنون.
------
ميتونيم پنل آموزشي PLC هم بسازيم. :D مثل عكس هايي كه natanaeal گذاشته.
من در حال حاضر يك CAREL PCO3
http://www.carel.com/pco-sistema/-/journal_content/56_INSTANCE_i4q5KIMLInKK/10191/50921
دارم كه ديروز بازش كردم داخلش رو ديدم. خيلي از اين قسمت هايي كه براي PLC LOGO گفته شده داخل اين هم به وضوح قابل مشاهده هستش. مثل منبع تغذيه - ورودي - رله هاي خروجي و قسمت حافظه - قسمت پردازنده P87LPC7648D با هسته 8051 - رابط سريال با كامپيوتر از RX و TX و ...
دارم سعي ميكنم ازش عكس بگيرم كه بزارم براتون. ;)
== بلوتوث لپ تاپ خرابه كه با موبايل عكس بگيرم - دوربينم شارژ نداره شارژشم گم شده كه با اون عكس بگيرم - Micro SD Card Reader هم ندارم ...
فقط ميمونه دوربين لپ تاپ :) ==

 

Pro.Eng

متخصص plc
کاربر ممتاز
سلام.
خواهش ميكنم.
اي بابا...
===
بله. سرعت پايين نت اذيت ميكنه.
carel pco3 كه گفتم فقط يك مثال بود. اين كنترلر از دسته كنترلر هاي محلي محسوب ميشه كه در مطالب قبلي اشاره كردم يعني فقط براي سرما ساز ها و چيلر هاي صنعتي و يخچال ها و كار هاي خاص هستش ولي بالاخره يك نوع كنترلر برنامه پذير هستش كه از لحاظ مدار داخلي مشابه بقيه انواع هستش و كارايي هاش مثل LOGO كه كنترلر با كاربرد وسيع هستش نيست. براي اين Pco3 برنامه اي تعريف شده كه شما احتياجي به نوشتن نرم افزار براش نداريد و فقط با پنل كنترلي و LCD كه روي اون تعبيه شده اقدام به راه اندازي و كنترل سرما سازتون ميكنيد. ولي در LOGO بايد برنامه نوشته و پروگرام بشه.

 

Unknown_S

متخصص سیستم های قدرت
کاربر ممتاز
اما بحث سایر ماژولها...
ماژول AM2 : یه ماژول ورودی آنالوگ هستش که 2 ورودی آنالوگ رو میشه بهش وصل کرد...
ماژول AM2 AQ : یه ماژول هست که 2 خروجی آنالوگ رو میشه بهش وصل کرد...
ماژول AM2 PT-100 : یه ماژول که 2 تا سنسور دمای PT-100 رو بهش وصل میشه (تقریبا همون AM2 هست)
خب دقت بکنید که ترتیب قرار گیری این ماژول ها مهمه! یعنی نمیشه روی ریل پس و پیش قرار بگیرن... ترتیب: تغذیه-CPU-ماژول های دیجیتال-ماژول های ورودی آنالوگ- ماژول های خروجی آنالوگ
همونطوری که توی عکسای پایین میبینید، هر ماژول تغذیه خاص خودش رو داره و برای هر ماژول باید 2 تا سیم تغذیه وصل بشه...
از طرفی اطلاعات بین ماژول ها از طریق باسی که در بالای سمت چپ ماژول ها قرار داره (یه کلید کشویی داره به رنگ طوسی روشن که توی عکسا مشخصه) رد و بدل میشه...

همونطوری که عرض شد نوع CPU هرچی که باشه باید نوع ماژول های دیجیتال هم از همون نوع باشن... ولی اگر ماژول آنالوگ داشته باشیم باید بدونیم که این ماژول ها 230 ندارن و حتی اگر CPU با ولتاژ 230 باشه و نیازی به Power Supply نباشه، به خاطر وجود ماژول آنالوگ مجبوریم پاور رو حتما قرار بدیم...
ولی درباره مدل یا ورژن لوگو...
روی تمام ماژول های لوگو یک Order number قابل مشاهده هست که معمولا در پایین ماژول نوشته میشه... این کد برای سفارش محصول هست و منحصر بفرد هست (مخصوص اون ماژول)
در آخرین قسمت اون کد عبارتی مثل OBA5 میبینید... اون عدد نشون دهنده مدل یا ورژن لوگو هست... که از صفر شروع شده و 8 آخرینش هست تا اونجایی که من اطلاع دارم...


http://cache.automation.siemens.com...Q/LOGO_Beschriftung_Erweiterungsmodule_02.gif
http://www.elec-intro.com/dede/uploads/allimg/090509/23023V226-3.jpg
http://cache.automation.siemens.com...Q/LOGO_Beschriftung_Erweiterungsmodule_01.gif
https://cache.automation.siemens.co...FAQ/LOG0!_AM2_schwankende_Analogwerte_2_e.gif
http://cache.automation.siemens.com/dnl/TY/TY0NDY4ODMA_34969709_FAQ/LOGO_AM2_AQ_05.gif
http://img.auctiva.com/imgdata/1/5/8/7/7/8/5/webimg/494269055_tp.jpg
http://www.conrad.com/medias/global/ce/1000_1999/1900/1980/1982/198229_BB_00_FB.EPS_1000.jpg

عکسای جالبی هستن و توی بعضی هاشون حتی چگونگی سیم بندی هم مشخصه
سلام

سپاس از Unknown_s & Pro.Eng ;)

اما انصافا باید بگم اگر پیغامی از طرف حداقل من ارسال نمیشه برای اینه تا نظم مطالب بهم نریزه و پست های اضافی فاصله مطالب رو زیاد نکنه تا همه راحت مطالعه کنیم ./

با نهایت احترام ناتانائیل:)
با سلام و تشکر از شما

پروژه: با استفاده از LOGO و برنامه نویسی به روش CSF پروسه زیر را برنامه نویسی نمائید. تمامی ماژول های PLC را با ذکر نوع بیان نمائید. تمامی تجهیزات مورد نیاز تابلو برق را برای خریداری بیان نمائید.
معرفی کلی:یک مخزن برای مخلوط کردن 2 نوع ماده شیمیایی در یک شرکت تولید سموم کشاورزی به کار میرود. این مخزن دارای 2 شیر برقی ورودی و یک شیر برقی برای خروج مواد مخلوط شده میباشد. همچنین کنترل سطح مواد داخل مخزن به وسیله یک سنسور آنالوگ انجام میگیرد. و کنترل دمای مواد داخل مخزن نیز بر عهده یک PT-100 میباشد. مخلوط کردن مواد داخل مخزن بر عهده یک موتور 3 فاز خواهد بود و همچنین دمای مواد داخل مخزن توسط یه هیتر برقی امکان پذیر است...
روند کار: در صورتی که سطح مواد داخل مخزن 0% باشد، شیر برقی اول (Q1) فعال شده و 30% مخزن را پر نماید. پس از قطع شیر اول، شیر برقی دوم (Q2) تا 70% بعدی را از ماده دوم پر نماید (تا رسیدن به 100%) با پر شده مخزن شیر دوم قطع شده و دما سنجیده میشود. در صورتی که دمای مواد کمتر از 60 درجه سانتیگراد باشد(مواد توسط خط لوله از فضای باز عبور میکند و دمای آنها حدود 30 درجه است)، هیتر (Q3) روشن شده و مواد داخل مخزن را تا رسیدن به 60 درجه، گرم خواهد کرد چون در دماهای پایین این مواد قابل مخلوط شدن نیستند. با رسیدن به دمای مطلوب، هیتر خاموش شده و موتور همزن (Q4) به مدت 10 ثانیه انجام وظیفه خواهد کرد. سپس موتور همزن خاموش شده و شیر برقی خروجی (Q5) تمامی مواد داخل مخزن را تخلیه خواهد نمود.
در صورتی که برق در حین انجام پروسه قطع شود، پس از وصل مجدد برق، عملیات از همان جایی که باقی مانده ادامه یابد.
 

Pro.Eng

متخصص plc
کاربر ممتاز
سلام مهندس. خوب هستيد ؟
مهندس جان برنامه زير رو نوشتم. كه با اجازتون در مورد بلوك هاي برنامه توضيح ميدم.

 

Pro.Eng

متخصص plc
کاربر ممتاز
در اين برنامه ورودي آنالوگ 1 (AI1) كه مربوط به سنسور سطح مي باشد به يك مقايسه گر آنالوگ وصل شده است.(B001) - گين اين مقايسه گر 1 و آفست آن را 0 در نظر گرفته ام و طوري تنظيم كردم كه ماكزيموم مقدار قابل مقايسه آن 1000 و مينيموم آن 0 باشدمان روشن شدن يا فعال شدن خروجي مقايسه گر رو 0 در نظر گرفتم و زمان خاموش شدن رو 300 در نظر گرفتم. از اين رو با شروع كار مقدار سنسور آنالوگ ورودي خوانده ميشه و اگر به عدد 300 كه من اون رو توي مقايسه گر تنظيم كردم برسه خروجي مقايسه گر غير فعال ميشه و در غير اين صورت يعني براي مقادير كمتر از 300 خروجي مقايسه گر فعال خواهد بود. خروجي اين مقايسه گر به Q1 يا شير برقي اوّل وصل شده است كه از ماده اوّل داخل مخلوط كن بريزه.
از همون ورودي آنالوگ به يك مقايسه گر ديگه وصل شده است. اين مقايسه گر به گونه اي تنظيم شده كه در مقدار ورودي 300 روشن و در مقدار ورودي 1000 خاموش بشه. يعني از 0 تا 300 رو شير برقي اوّل پر كنه و از 300 تا 1000 رو شير برقي دوم پر كنه. گين اين مقايسه گر 1 ، آفست اون 0 و نقطه ON و OFF اون 300 و 1000 هستند كه روي شكل هم مشخصه. خروجي اين مقايسه گر هم به Q2 يا شير برقي شماره دو وصل شده.
و امْا در مورد سنسور دما در صورت سؤال گفته شده كه بعد از اينكه شير برقي دوم خاموش شد و ظرف كاملاً پر شد بايد دما سنجيده بشه. اين مثل اين ميمونه كه بگيم وقتي دو شير برقي خاموش شدند دما خونده بشه نه قبل از اون. دو شير برقي هم فقط در يك زمان يا يك حالت هستند كه هم زمان خاموش هستند و اون هم موقعي هستش كه كارشون تموم شده. ( از ابتدا شير برقي 1 روشن ميشه و بعد از مدتي خاموش و بلافاصله شير برقي 2 روشن ميشه و بعد از مدتي خاموش ميشه و هر دو شير در خاموشي خواهند بود )
پس ميتونيم خروجي Q1 و Q2 كه دوحالته يا ON و OFF هستند رو به يك گيت NOR وصل كنيم. جدول درستي اين گيت هم همين رو ميگه - فقط زماني كه ورودي هاي اين گيت 0 يا خاموش باشند خروجي گيت 1 خواهد بود.
حالا كه فرمان خوندن دما از PT100 رو صادر كرديم خروجي NOR رو به يك WATCHDOG وصل ميكنيم. اين WATCHDOG به اين صورت عمل ميكنه كه تا زماني كه ورودي فعال ساز اون ( همون خروجي NOR ) فعال يا 1 نشده باشه خروجيش غير فعال يا 0 باقي ميمونه. وقتي پايه فعال ساز اون 1 شد تازه مدارش روشن ميشه و ميره سراغ بررسي ورودي ديگش. ورودي ديگش براي سنسور آنالوگ شماره 2 (AI4) يا همون PT100 هستش.
اين WATCHDOG هم به نوعي همون مقايسه گر هستش ولي با يك سري تفاوت ها. يعني اين بلوك هم گين ، آفست و ... داره. من طوري تنظيم كردم كه از مقدار ورودي ( AI4) منفي پنجاه 50- تا مقدار 176 خروجي WATCHDOG فعال و از 177 تا 200 خروجي غير فعال بشه. خروجي WATCHDOG به Q3 يا هيتر وصل شده است.
نكته : اگر ورودي فعال ساز WATCHDOG غير فعال يا 0 باشه هر چه قدر هم كه سنسور PT100 تغيير داشته باشه تأثيري بر روي خروجي نخواهد داشت. ( مثل CS در آي سي ها )
بعد از انجام عمليات دمايي در سيستم مورد نظر ، خروجي WATCHDOG رو به يك off-delay وصل ميكنيم. اين بلوك كه يك تايمر هستش با تغيير حالت ورودي خود از 1 به 0 ( لبه پايين رو ) فعال شده ( خروجي آن فعال مي شود ) و به مدّت زماني كه براي اون تنظيم شده است داراي خروجي فعال خواهد بود. ( 10 ثانيه )
در واقع وقتي كه هيتر خاموش شد ، Q4 يا موتور همزن شروع به كار ميكنه و عمليات همزني رو انجام ميده به مدّت 10 ثانيه.
بعد از اينكه هيتر و موتور همزن كارشون تموم شد ( خاموش يا 0 شدند) بايد يك شير برقي ديگه فعال بشه تا مواد رو تخليه كنه. يعني باز هم از گيت NOR استفاده ميكنيم.و ورودي هاي اونرو خروجي هيتر Q3 و خروجي همزن Q4 در نظر ميگيريم.خروجي گيت NOR رو به Q5 يا شير برقي خروجي وصل ميكنيم.

X1 تا X5 بلوك هايي هستند كه به خروجي هاي بدون كاربرد وصل مي شوند تا خروجي ها بدون در هم رفتگي مشخص باشند.
با قطع برق سيستم خاموش شده و با آمدن برق سيستم دقيقاً از همان جاي قبلي شروع به كار ميكند. يعني اگر هيتر در حال كار بوده دوباره شروع به كار ميكند و ...


و امّا در مورد ماژول هاي مورد استفاده بايد بگم كه همونطور كه خودتون گفتيد بايد يك ماژول AM2 داشته باشيم براي سنسور سطح. بايد يك ماژول AM2 PT100 داشته باشيم براي سنسور PT100.
3 عدد ماژول AM2 AQ احتياج داريم براي 5 عدد خروجي آنالوگ. 3 عدد شير برقي و 1 عدد هيتر و 1 عدد موتور 3 فاز.

در مورد تابلو برق هم بايد بگم بايد موارد متفاوتي رو در نظر بگيريم. بسته به ولتاژ مورد نياز براي راه اندازي المان ها و وسايل مثل موتور سه فاز و ... تابلو ها به دو دسته فشار ضعيف و فشار قوي تقسيم مي شوند. و همينطورتابلوهاي موتوري و غير موتوري. و همينطور نوع فيوز و كليد حفاظتي مورد نظر و ...

در مورد تابلوش بايد بعد از مطالعه صحبت كنم.
ببخشيد اگر بلد نيستم.
 

Unknown_S

متخصص سیستم های قدرت
کاربر ممتاز
با سلام خدمت دوستان
امیدوارم که خوب باشید
ما تا الان درباره همه چیز بحث کردیم... میخواستم بلوک های لوگو رو معرفی کنم تا بعد بریم سراغ برنامه نویسی ولی برای اینکه سلیقه دوستان اینه که توام با پروژه آموزش ادامه داشته باشه تا قابل لمس تر باشه... منم میرم سراغ پروژه... فقط چون هیچ بلوکی معرفی نشده، اگر نتونستید اوائل برنامه بنویسید و پروژه انجام بدید اصلا نا امید نشید... پست ها رو به دقت بخونید و ریز به ریز سوالاتتون رو بپرسید (دوست خوبم ناتانائیل) تا کامل جا بیوفته براتون... من به طور کامل در خدمتتون هستم و جوابگوی تمام سوالاتتون خواهم بود تا جای که اطلاعات ناقصم اجازه بده درباره PLC LOGO
فقط خواهشمندم نرم افزار رو نصب کنید روی سیستم هاتون که کاملا نیاز داریم بهش...

سلام مهندس. خوب هستيد ؟
مهندس جان برنامه زير رو نوشتم. كه با اجازتون در مورد بلوك هاي برنامه توضيح ميدم.


در اين برنامه ورودي آنالوگ 1 (AI1) كه مربوط به سنسور سطح مي باشد به يك مقايسه گر آنالوگ وصل شده است.(B001) - گين اين مقايسه گر 1 و آفست آن را 0 در نظر گرفته ام و طوري تنظيم كردم كه ماكزيموم مقدار قابل مقايسه آن 1000 و مينيموم آن 0 باشدمان روشن شدن يا فعال شدن خروجي مقايسه گر رو 0 در نظر گرفتم و زمان خاموش شدن رو 300 در نظر گرفتم. از اين رو با شروع كار مقدار سنسور آنالوگ ورودي خوانده ميشه و اگر به عدد 300 كه من اون رو توي مقايسه گر تنظيم كردم برسه خروجي مقايسه گر غير فعال ميشه و در غير اين صورت يعني براي مقادير كمتر از 300 خروجي مقايسه گر فعال خواهد بود. خروجي اين مقايسه گر به Q1 يا شير برقي اوّل وصل شده است كه از ماده اوّل داخل مخلوط كن بريزه.
از همون ورودي آنالوگ به يك مقايسه گر ديگه وصل شده است. اين مقايسه گر به گونه اي تنظيم شده كه در مقدار ورودي 300 روشن و در مقدار ورودي 1000 خاموش بشه. يعني از 0 تا 300 رو شير برقي اوّل پر كنه و از 300 تا 1000 رو شير برقي دوم پر كنه. گين اين مقايسه گر 1 ، آفست اون 0 و نقطه ON و OFF اون 300 و 1000 هستند كه روي شكل هم مشخصه. خروجي اين مقايسه گر هم به Q2 يا شير برقي شماره دو وصل شده.
و امْا در مورد سنسور دما در صورت سؤال گفته شده كه بعد از اينكه شير برقي دوم خاموش شد و ظرف كاملاً پر شد بايد دما سنجيده بشه. اين مثل اين ميمونه كه بگيم وقتي دو شير برقي خاموش شدند دما خونده بشه نه قبل از اون. دو شير برقي هم فقط در يك زمان يا يك حالت هستند كه هم زمان خاموش هستند و اون هم موقعي هستش كه كارشون تموم شده. ( از ابتدا شير برقي 1 روشن ميشه و بعد از مدتي خاموش و بلافاصله شير برقي 2 روشن ميشه و بعد از مدتي خاموش ميشه و هر دو شير در خاموشي خواهند بود )
پس ميتونيم خروجي Q1 و Q2 كه دوحالته يا ON و OFF هستند رو به يك گيت NOR وصل كنيم. جدول درستي اين گيت هم همين رو ميگه - فقط زماني كه ورودي هاي اين گيت 0 يا خاموش باشند خروجي گيت 1 خواهد بود.
حالا كه فرمان خوندن دما از PT100 رو صادر كرديم خروجي NOR رو به يك WATCHDOG وصل ميكنيم. اين WATCHDOG به اين صورت عمل ميكنه كه تا زماني كه ورودي فعال ساز اون ( همون خروجي NOR ) فعال يا 1 نشده باشه خروجيش غير فعال يا 0 باقي ميمونه. وقتي پايه فعال ساز اون 1 شد تازه مدارش روشن ميشه و ميره سراغ بررسي ورودي ديگش. ورودي ديگش براي سنسور آنالوگ شماره 2 (AI4) يا همون PT100 هستش.
اين WATCHDOG هم به نوعي همون مقايسه گر هستش ولي با يك سري تفاوت ها. يعني اين بلوك هم گين ، آفست و ... داره. من طوري تنظيم كردم كه از مقدار ورودي ( AI4) منفي پنجاه 50- تا مقدار 176 خروجي WATCHDOG فعال و از 177 تا 200 خروجي غير فعال بشه. خروجي WATCHDOG به Q3 يا هيتر وصل شده است.
نكته : اگر ورودي فعال ساز WATCHDOG غير فعال يا 0 باشه هر چه قدر هم كه سنسور PT100 تغيير داشته باشه تأثيري بر روي خروجي نخواهد داشت. ( مثل CS در آي سي ها )
بعد از انجام عمليات دمايي در سيستم مورد نظر ، خروجي WATCHDOG رو به يك off-delay وصل ميكنيم. اين بلوك كه يك تايمر هستش با تغيير حالت ورودي خود از 1 به 0 ( لبه پايين رو ) فعال شده ( خروجي آن فعال مي شود ) و به مدّت زماني كه براي اون تنظيم شده است داراي خروجي فعال خواهد بود. ( 10 ثانيه )
در واقع وقتي كه هيتر خاموش شد ، Q4 يا موتور همزن شروع به كار ميكنه و عمليات همزني رو انجام ميده به مدّت 10 ثانيه.
بعد از اينكه هيتر و موتور همزن كارشون تموم شد ( خاموش يا 0 شدند) بايد يك شير برقي ديگه فعال بشه تا مواد رو تخليه كنه. يعني باز هم از گيت NOR استفاده ميكنيم.و ورودي هاي اونرو خروجي هيتر Q3 و خروجي همزن Q4 در نظر ميگيريم.خروجي گيت NOR رو به Q5 يا شير برقي خروجي وصل ميكنيم.

X1 تا X5 بلوك هايي هستند كه به خروجي هاي بدون كاربرد وصل مي شوند تا خروجي ها بدون در هم رفتگي مشخص باشند.
با قطع برق سيستم خاموش شده و با آمدن برق سيستم دقيقاً از همان جاي قبلي شروع به كار ميكند. يعني اگر هيتر در حال كار بوده دوباره شروع به كار ميكند و ...


و امّا در مورد ماژول هاي مورد استفاده بايد بگم كه همونطور كه خودتون گفتيد بايد يك ماژول AM2 داشته باشيم براي سنسور سطح. بايد يك ماژول AM2 PT100 داشته باشيم براي سنسور PT100.
3 عدد ماژول AM2 AQ احتياج داريم براي 5 عدد خروجي آنالوگ. 3 عدد شير برقي و 1 عدد هيتر و 1 عدد موتور 3 فاز.

در مورد تابلو برق هم بايد بگم بايد موارد متفاوتي رو در نظر بگيريم. بسته به ولتاژ مورد نياز براي راه اندازي المان ها و وسايل مثل موتور سه فاز و ... تابلو ها به دو دسته فشار ضعيف و فشار قوي تقسيم مي شوند. و همينطورتابلوهاي موتوري و غير موتوري. و همينطور نوع فيوز و كليد حفاظتي مورد نظر و ...

در مورد تابلوش بايد بعد از مطالعه صحبت كنم.
ببخشيد اگر بلد نيستم.
ممنون از Pro.Eng عزیز بابت قبول زحمت و نوشتن برنامه... از این به بعد اگر هرکسی برنامه مینویسه فایلش رو هم بذاره خیلی خوبه تا دوستان هم بتونن شبیه سازی انجام داده و بهتر یاد بگیرن...
من فایل برنامه رو ندارم ولی اگه اجازه بدید من ایرادات برنامه رو که به نظرم میرسه عرض کنم...
فقط پس از این در خلال بحث درباره برنامه، بلوک هایی رو معرفی میکنم داخل پارانتز که توجه بیشتر دوستان رو طلب میکنه...
1) بلوک Open connector لزومی نداره برای خروجی ها (Q) بکار بره... بلکه (این بلوک برای بلوک هایی مثل Text massage کارایی داره که اگه خروجی باز بمونه ممکنه دچار مشکل بشه)
2) بلوک مقایسه گر Analog comparator معمولا در جایی کاربرد داره که 2 ورودی آنالوگ با هم مقایسه میشه (دقت کنید یک پایه ورودی خالی مونده در B001 ) ... در جایی که فقط یک ورودی آنالوگ داریم بهتره از Analog threshold trigger استفاده بشه
(Analog comparator دارای 2 ورودی آنالوگ و یک خروجی آنالوگ هست که مقدار ورودی پایینی (Ay) رو از مقدار ورودی بالایی (Ax) کم میکنه. توی تنظیماتش دارای تنظیم on , off هست که اگر اختلاف به دست اومده به مقدار on برسه خروجی 1 و اگر این اختلاف به off برسه خروجی 0 میشه )
3) خب به نظر شما وقتی که مخزن پر شد و مخلوط شد و با شیر برقی خروجی داریم مخزن رو تخلیه کنیم چه اتفاقی توی برنامه شما می افته؟ با پایین اومدن سطح مایع توی برنامه ای که نوشتید شیر برقی های ورودی دوباره باز میشه و همه چی بهم میریزه... در صورتی که تا پایان تخلیه کامل نباید باز بشن...
4) خروجی مربوط به شیر برقی Q5 کی روشن میشه به نظرتون؟ از گیت NOR استفاده کردید یعنی وقتی روشن میشه که هیتر و مخلوط کن خاموش باشن! حالا یه سوال... وقتی مخزن در مراحل اولیه داره پر میشه و هیتر و مخلوط کن روشن نیستن چی میشه؟ شیر های ورودی و خروجی باهم باز میشه و هرچی میاد بدون مخلوط شدن خارج میشه! درسته؟
(گیت NOR زمانی دارای خروجی 1 خواهد بود که تمام ورودی ها 0 باشه و در غیر این صورت خروجی اون 0 خواهد بود)
5) هیتر و مخلوط کن در بونامه شما باهم روشن خواهد شد... چرا؟ چون (خروجی تایمر off delay با 1 شدن ورودیش فعال میشه و شمارش وقتی شروع میشه که ورودیش 0 بشه و بعد از تمام شدن شمارش خروجیش 0 میشه. همچنین با اعمال 1 به ورودی reset اون، در هر حال خروجیش 0 میشه)... درحالی که قرار بود بعد از رسیدن به دمای مطلوب مخلوط کن روشن بشه...
6) خروجی های ما از نوع دیجیتال هستند! نه آنالوگ... پس اصلا نیازی به ماژول AM2 AQ نداریم...
اول یه Power Supply نیاز داریم... بعدش یک CPU و بعدش یک DM8 لازم داریم چون تعداد خروجی های روی CPU میدونیم که 4 تاست و کافی نیست (5 خروجی نیاز داریم)... یک ماژول AM2 برای اتصال ورودی سنسور تعیین سطح و یک ماژول AM2 PT-100 برای سنسور دما نیاز داریم...
بحث تابلو رو بعدا میکنیم تا اول سوالات رو جواب بدیم بعد ...

الان میتونید اصلاح کنید برنامه رو؟
ناتانائیل جان شما میتونید برنامه رو بنویسید با استفاده از توضیحات داده شده و برنامه Pro.Eng عزیز؟
گرایش دوستمون ناتانائیل الکترونیکه...میشه بپرسم گرایش شما چیه؟
نه اصلا... خیلی هم خوبه... منم دارم از حضور شما دوستان استفاده میکنم و یاد میگیرم ازتون:gol:
 

Pro.Eng

متخصص plc
کاربر ممتاز
سلام خدمت دوستان.
اگر شد LOGO Comfort V7.0.30 رو آپلود ميكنم. 64MB هستش حالا ديگه نميدونم Demo هستش يا اصل نرم افزاره يعني ميشه PLC پروگرام كرد باهاش يا فقط براي شبيه سازيه !!!
فايل با فرمت LOGO رو هم ميزارم. كه فكر كنم .IS باشه. نميدونم.
1 ) ديدم خروجي ها بازه گذاشتم ديگه :)
2 ) بله در مورد اون مقايسه گر آنالوگ بايد بگم كه من Ay يا پايه دوم يا سر دومش رو براي اين خالي گذاشتم كه فرض كردم اين پايه رو 0 ميگيره و ميشه Ax-0 كه ميشه خود ياAx .يا اينكه در ورودي Ay ورودي low input بزارم كه با 0 مقايسه بشه!! در واقع سؤالي كه داشتم در اين قسمت همين بود كه آيا ميشه همچين كاري كرد يا نه ؟
نتونستم با Trigger Threashould رابطه برقرار كنم سريعاً رفتم سراغ مقايسه گر :)
3 ) بله دقيقاً همينطوره. اينجاش فكر كنم بايد از R-S فيليپ فلاپ استفاده كنم و RESET رو به Q5 و SET رو به خروجي مقايسه گر هاي شير هاي برقي Q1 و Q2 وصل كنم !!! (همينطوري گفتم. تست نكردم)
4 ) بله دقيقاً همينطوره.
5 ) بله اينم قبول دارم.
6 ) بله درسته. خروجي به صورت ديجيتال يا 2 حالته عمل ميكنه ديگه يا خاموش يا روشن. يعني رله خروجي قطع و وصل ميشه. موتور سه فاز و شير برقي و هيتر و اين جور چيزا من رو برد به فضاي آنالوگ :)
يه سؤال مهندس. اگر بخايم PID آنالوگ كار كنيم و خروجي آنالوگ براي كنترل PID يه موتور داشته باشيم ، برنامه شامل چه بلوك هايي ميشه ؟‌ توي PID ديجيتال بالاخره يه PWM هستش كه ميشه ازش استفاده كرد. ( البته يه مقدار سؤالم عجله اي شد بايد برسيم به ادامه مطالب و معرفي بلوك ها)
بله. انشاالله كه ميتونم اصلاح كنم. بالاخره هر سؤالي جوابي داره و اگر تلاش كنم به جواب ميرسم.
اصلاح شدش رو فردا ميزارم.


منم گرايشم الكترونيك هستش. ولي به كنترل و قدرت هم علاقه دارم.
اختيار داري مهندس. شاگردي بيش نيستم.

 

Pro.Eng

متخصص plc
کاربر ممتاز
سلام دوستان.
اين از برنامه اصلاح شده با فرمت logo comfort v7.3
http://s5.picofile.com/file/8147740084/Circuit_Diagram_2.lsc.html
اينم عكس برنامه
http://s5.picofile.com/file/8147740126/Circuit_Diagram_2.bmp

اينم نرم افزار LOGO-Comfort V7.0.703
http://s5.picofile.com/file/8147742792/Logo_v7_0_30.exe.html
ايني كه آپلود كردم نسخه Demo هستش و اصلش نيست.Natanaeal در مورد سيستم شما نميدونم. ولي من خودم رو يه XP SP3 با CPU 32 بيتي نصب كردم كار نكرد !!! البته همه چيش پايين بود.. RAM و HARD و ...
كه زياد ربطي به HARD نداره اين نرم افزار. همون RAM و ويندوزو CPU بيشتر مهمه.
==
دوستان يه نگاهي به برنامه اصلاح شده بندازيد. ببينيد بازم اشكال داره يا نه...
البته يك اشكال داره اونم اينه كه وقتي برق قطع ميشه سيستم به حالت قبل خودش بر نميگرده. يعني فقط توي مرحله ي شير برقي اوّل و دومه كه وقتي برق قطع و وصل بشه سيستم درست كار ميكنه و در مراحل بعدي بعد از قطع و وصل شدن برق سيستم به مرحله آخر ميپره و ميره سراغ روشن كردن شير برقي خروجي Q5!!!

اختيار داري Unknown_S.


 

Pro.Eng

متخصص plc
کاربر ممتاز
سلام و تشکر از همه دوستان...
من v.6.0 دارم و فکر کنم همین کافی باشه.نمیدونم demo هست یا نه.
1.این برنامه run هم داره؟ که از صحتش با خبر شیم؟
2.کاش میشد برنامه ساده تری رو شروع می کردید این یکم گیج میکنه .مخصوصن من قدرتیم یکم گیج شدم :)
3.الان ما اینجا به لوگو ماژول اضافه کردیم .چون لوگو 4 تا خروجی بیشتر نداره ؟
4.سطح کلاس رو بالا نبرید که من غرق می شم:confused:

سلام مهندس. خوب هستيد ؟‌
فكر ميكنم نسخه هاي مختلف اين نرم افزار همديگرو پشتيباني ميكنند و فرمت فايل هاشون با هم سازگار باشه!! و خيلي تفاوت نداشته باشه 6 با 7.
1- اين برنامه كه من نوشتم توي خود نرم افزار شبيه سازيش كردم.Simulate داره خود نرم افزار LOGO Comfort
و امّا در مورد كار سخت افزاري از اونجا كه تهيه ابزار و وسايل اين پروژه هزينه مالي زيادي ميخاد شايد نشه به همين سرعت ، سخت افزاري هم كار كرد. البته داخل آزمايشگاه ها و آموزشگاه ها هستش كه اونم فقط در صورت داشتن كلاسي با اون مؤسسه در اختيار ميزارن.
ولي ميشه كم كم به همه ابزار دسترسي پيدا كرد و از پروژه هاي كوچيك شروع كرد. مثلاً اوّل يه ماژول اصلي Mini PLC LOGO تهيه كنيم. اگر بخايم نو پيدا كنيم 150 الي 200 قيمتشه ولي ميشه از اين ور اون ور دست دوم پيدا كنيم.
بعد بريم سراغ منبع تغذيه.
بعد ماژول هاي جانبي LOGO.
بعد يه سري ابزار هاي كنترل شونده كوچك مثل لامپ DC 12 ولتي يا لامپ AC 220 ولتي.
بعد يه سري از سنسور ها و ترانسديوسر ها.
بعد موتور هاي كوچك.
بعد موتور هاي بزرگتر.
و ....
اگر نه ، همين تابلوي آموزشي LOGO رو بخايد بخريد حداقل 1 ميليون در مياد. تابلو هاي آموزشي مدل هاي ديگه زيمنس هم از 3 4 ميليون به بالا در مياد.


2- باشه برنامه رو مرحله به مرحله توضيح ميدم.
3- بله همونطور كه Unknown_S در صورت سؤال گفتند احتياج به ماژول هاي جانبي داريم. كه با برنامه مشخص ميشه به چه ماژول هايي احتياج داريم. از اونجا كه 5 عدد خروجي داريم پس 100 در 100 احتياج به ماژول خروجي جانبي داريم. و اين ماژول بايد از نوع ديجيتال باشه.
4- نجات غريق داريم مهندس. نگران نباش. :smile:


 

Pro.Eng

متخصص plc
کاربر ممتاز
Natanaeal توجه داشته باشيد كه تو صورت سؤال ترتيب مراحل بسيار مهم هستش. در صورت سؤال مراحل به ترتيب خاصي گفته شدند. يعني وقتي شير تخليه روشن هستش و داره خالي ميكنه مخزن رو نبايد سنسور سطح تأثير بزاره و شير برقي هاي ورودي رو فعال كنه. اينجوري موادي كه وارد شدند نه گرم شدند و نه مخلوط و كار به كل خراب ميشه.
به ترتيب دقت كنيد.
==
بله X همون Open Con
nector هستش. فكر نكنم اون X بتونه خروجي ها رو در حالت قبل نگه داره. يعني مثل مموري و فيليپ فلاپ نيست.
==
نميدونم. احساس ميكنم مشكل از برنامه هستش. يعني يه چيزي كمه كه سيستم بعد از قطع و وصل برق اينجوري ميشه.
==
نه ديگه. ورودي ها آنالوگ هستند. اين بحث مربوط به سنسور ها هستش. سنسور PT100 آنالوگ هستش و جزو ترميستور ها هستش كه داخلش يك پل وتستون مقاومتي داره. وقتي دما تغيير ميكنه مقاومت PT100 تغيير ميكنه و توسط اين پل اندازه گير به ولتاژ تبديل ميشه و آماده براي پردازش ما ميشه. سنسور سطح هم فكر كنم ميتونه سنسور آلتراسونيك يا نوع هاي ديگه باشه كه ميتونن آنالوگ و ديجيتال باشند ولي ما فرض كرديم كه آنالوگه.
=
مقايسه گر آنالوگ براي مقايسه دو مقدار آنالوگ هستش. كه بسته به تنظيمات ما ميتونن 0 تا 10 ولت تغيير داشته باشند يا 4 ميلي آمپر تا 20 ميلي آمپر و ...
وقتي ديجيتال كار ميكنيد ديگه تغييرات سطح سيگنال نداريد. فقط 2 مقدار 0 و 1 داريد. يعني 0 ولت و مثلاً 24 ولت.
اگر جوابتون رو نتونستم بدم داخل نرم افزار تست كنيد.


 

Unknown_S

متخصص سیستم های قدرت
کاربر ممتاز
Unknown_S

1) بلوک Open connector (این بلوک برای بلوک هایی مثل Text massage کارایی داره که اگه خروجی باز بمونه ممکنه دچار مشکل بشه)

این بلوک همون X هاییه که Pro.Eng به خروجی Q اتصال دادن؟ وقتی رووش کلیک کردم Open connector نوشته بود

2) بلوک مقایسه گر Analog comparator در توضیحاتش یه قسمت داره تا نوع سنسور یا حتی عدم استفاده ش رو نشون میده./

اما Analog threshold trigger نداره !

(Analog comparator دارای 2 ورودی آنالوگ و یک خروجی دیجیتال هست که مقدار ورودی پایینی (Ay) رو از مقدار ورودی بالایی (Ax) کم میکنه. توی تنظیماتش دارای تنظیم on , off هست که اگر اختلاف به دست اومده به مقدار on برسه خروجی 1 و اگر این اختلاف به off برسه خروجی 0 میشه )

3) خب به نظر شما وقتی که مخزن پر شد و مخلوط شد و با شیر برقی خروجی داریم مخزن رو تخلیه کنیم چه اتفاقی توی برنامه شما می افته؟ با پایین اومدن سطح مایع توی برنامه ای که نوشتید شیر برقی های ورودی دوباره باز میشه و همه چی بهم میریزه... مگه نباید اینطور باشه؟مگه نه اینکه مخزن بعد از خاموش شدن شیر تخلیه شیر برقی اول روشن شه تا مخزن پر شه؟

برای جلوگیری از خطای کار سخت افزاری برنامه رو طوری مینویسید که بعد از تخلیه کامله کامل شیر ورودی روشن شه؟این مکث سزعت کارو پایین نمیاره؟

در صورتی که تا پایان تخلیه کامل نباید باز بشن...اینجا سوالم اینه که اون X هایی که گذاشتن این خواسته رو برآورده نمیکنه؟


شما از ورودی آنالوگ استفاده کردید./چرا؟مگه ورودی ها input دیجیتال نیست؟

-------------------------------------------------------------------------------------------------
وقتی میخوایم ورودی دیجیتال بذاریم تو تنظیماتش چهار مورد داره:switch,pushbutton(make),pushbutton(break),frequency
اگه ورودی دیجیتال بیاریم به Analog comparator نیازه؟

اسمم سعید هست...:smile:

1) بله دقیقا همونه
2) این دو بلوک دقیقا تنظیماتی شبیه به هم دارن... البته نرم افزار من Full version 6 Portable هست.
3) بله دقیقا همینطوره... بعد از تخلیه کامل باید سیکل دوباره تکرار شه ولی توی اون برنامه بلافاصله که شیر برقی خروجی باز شد و سطح مخزن کمی پایین اومد، شیر برقی ورودی 2 باز میکرد... چرا؟ چون شیر برقی های ورودی شرط کاری نداشتن! اونها فقط سطح زو میشناختن در صورتی که باید مرحله اجرای برنامه رو هم تشخیص بدن...
هیچ مکثی وجود نداره... هروقت تخلیه کامل شد شیر خروجی بسته میشه و شیر ورودی 1 دوباره باز میشه... اگر اینطور نشه، نسبت ترکیب این دو ماده به هم میریزه...
4) اون X ها هیچی نیستن... فقط برای اینکه به برنامه بفهمونیم خروجی اون قسمت از برنامه تموم شده و بره سراغ پردازش سطر بعدی ... فقط همین...

======================
تعریف ورودی دیجیتال: هر ورودی که فقط 2 حالت 0 یا 1 داشته باشه دیجیتاله ===> مثال: کلید-شستی-سنسورهای نوری و القایی و ...
تعریف ورودی آنالوگ: هر ورودی که بازه ای از اعداد رو به PLC میده از نوع آنالوگ هست ===> مثال: سنسور حرارتی- سنسور وزن (لود سل)- سنسور تشخیص سطح- سنسور فشار- سنسور دبی و ...
تعریف خروجی دیجیتال: هر خروجی که یا روشنه و یا خاموش ===> مثال: لامپ-رله یا کنتاکتور و ...
تعریف خروجی آنالوگ: خروجی که بازه ای از اعداد رو از PLC میگیره و دستور رو اجرا میکنه ===> مثال: اینورتر (کنترل دور موتور) و ...

=====================
توی این برنامه ورودی دیجیتال نداریم...پس نمیتونیم بذاریم...
اگر هم داشتیم، مثایسه گر نیاز بود... توی برنامه ای که مینویسم کامل توضیح میدم...;)
 

Pro.Eng

متخصص plc
کاربر ممتاز
اینم از برنامه
برای خودتون تحلیل کنید... هرجا مشکلی بود بپرسید... منم واستون تحلیلش میکنم فردا...:gol:


خيلي خوب بود مهندس.
Pulse out به جاي تايمر و استفاده از AND به جاي NOR.

===
خوب باز بريم سراغ مطالب تئوري.
خوب همونطور كه قبلاً گفته شده برنامه نويسي PLC به سه زبان صورت ميگيره كه عبارتند از LAD و FBD و STL.
==
قبل از به وجود آمدن PLC همه نقشه هاي مدارات فرمان و مدارات منطقي به روش LAD يا نردباني طراحي ميشد. از همين رو اين روش از همون اوّل مورد توجه سازندگان PLC ها قرار گرفت. در اين روش ، دستورات نوشته شده به روش نردباني از چپ به راست و از بالا به پايين قرار ميگيرند. در واقع اين روش براساس نقشه هاي مدارات فرمان طراحي شده.
==
در روش FBD يا نمايش جعبه اي يا فلوچارتي همونطور كه در پروژه قبلي ديديد برنامه به صورت بلوكي نوشته ميشه كه هر بلوك بيانگر يك عملگر هستش. پس برنامه هاي به زبان FBD شامل يك سري بلوك هايي هستند كه به هم متصل شده اند.اين روش بيشتر براي شناخت منطق كنترل سيستم استفاده ميشه. اين روش براساس مدارهاي الكترونيك و ديجيتال طراحي شده.
==
در روش STL هر عمل منطقي توسط يك جمله يا عبارت مناسب نوشته ميشود. نكته مهم اينجاست كه هر PLC داراي كد دستورات منحصر به فرد هستش كه اين دستورات به نوع CPU به كار رفته در PLC بستگي دارند. اين زبان بر اساس زبان برنامه نويسي كامپيوتر ايجاد شده.
زبان STL در حقيقت نوشتاري هستش و گرافيكي و بلوك دياگرامي نيستش.از اين رو نوع و تعداد دستورات قابل درك و اجرا در اين روش بيشتر از روش هاي LAD و FBD هستش.
پس برنامه هاي نوشته شده با FBD و LAD قابل تبديل به STL هستند ولي برعكس اين قضيه همواره ممكن نيست.
در برنامه نويسي به زبان STL هرچند خط برنامه كه عمل خاصي رو انجام ميدهند يك Segment ميگويند.
هر Segment داراي يك عملگر و يك عملوند ميباشد.
عملگر عمليات منطقي هستش كه در Segment انجام ميشه. مثل NOT ،‌ AND ، OR و ...
عملوند قسمتي از Segment هستش كه قراره عمليات روش انجام بشه. مثل ورودي ها - خروجي ها - و ...
كه اين قسمت شامل دو بخش آدرس عملوند و نوع عملوند هستش.نوع عملوند همون ورودي ها - خروجي ها و ... هستند و آدرس عملوند ، محل عملوند رو مشخص ميكنه. مثلاً
A I0.0
A I1.0
Q3.4 =
A عملگر و I نوع عملوند و 0.0 آدرس ميباشد.1.0 هم آدرس ميباشد.
Q عملوند خروجي ميباشد. 3.4 آدرس ميباشد.


 

Pro.Eng

متخصص plc
کاربر ممتاز
و امّا نرم افزار LOGO Comfort...
اين نرم افزار ، نرم افزاري جهت فراهم سازي محيط برنامه نويسي ميني PLC هاي LOGO ميباشد.
از اونجا كه برنامه نويسي از طريق صفحه كليد تعبيه شده روي خود PLC كاري سخت و وقتگير هستش لذا شركت Siemens اين نرم افزار رو در اختيار كاربران قرار داده.
در اين نرم افزار برنامه نويسي به دو صورت نردباني يا LAD و فلوچارتي يا FBD صورت ميگيره.كه ميشه دستورات نوشته شده توسط هر كدوم از اين زبان ها رو به ديگري تبديل كرد بدون اينكه مشكلي ايجاد بشه.(اين امكان در نرم افزار وجود داره )
==
محيط نرم افزار LOGO :

قسمت هايي كه با شماره بر روي شكل بالا مشخص شده اند عبارتند از :
1- نوار منو
2- نوار ابزار استاندارد
3- رابط برنامه نويسي
4- جعبه اطلاعات
5- نوار وضعيت
6- اتصالات و اتصال دهنده ها
7- ابزار برنامه نويسي

بعضي از اين 7 مورد ديگه خيلي كار باهاشون ساده هستش و خيلي سريع ياد ميگيريد بدون اينكه من بگم.

نوار وضعيت :
نوار وضعيت به دو قسمت تقسيم ميشه كه در داخل پنج بخش مجزا وجود دارند كه داراي اطلاعات مفيدي از برنامه شما هستند.
1- پنجره اطلاعات يا Info Window : موضوعاتي از قبيل پيام هاي خطاي ايجاد شده در ابتداي شبيه سازي ،‌ تاريخ و زمان پيام و نام برنامه براي هر پيام ايجا شده رو نمايش ميده.
براي فراخواني و نمايش اطلاعات در پنجره اطلاعات ميتوان از F2 استفاده كرد.
و براي باز و بسته كردن اين پنجره ميشه از F4 استفاده كرد.
اطلاعات اين پنجره رو ميشه كپي و يا پاك كرد. ( توسط آيكون ها موجود در سمت راست Info Window)
2- جعبه اطلاعات : اين قسمت ابزار استفاده شده رو نمايش ميده.
3- انتخاب سخت افزار : اين قسمت نوع دستگاه LOGO انتخاب شده رو نمايش ميده. اگر بخايد مشخصات LOGO رو تغيير بديد ميتونيد روي شكل LOGO دوبار كليك كنيد و سپس تغييرات لازم رو از منوي نمايش داده شده انجام بديد.
اين منو از دو قسمت تشكيل شده كه در سمت چپ اون مدل هاي محتلف LOGO نمايش داده شده كه براي انتخاب بايد روي مدل مورد نظر كليك كنيد. در قسمت راست اين منو امكانات و دستورات قابل پشتيباني توسط دستگاه انتخاب شده ، نمايش داده ميشه.

4- فاكتور بزرگنمايي :
در اين قسمت وضعيت بزرگنمايي صفحه مشخص شده.
5- اين قسمت صفحه مدار برنامه جاري را نشان مي دهد.

 

Pro.Eng

متخصص plc
کاربر ممتاز
سلام خدمت دوستان و مهندسان عزيز :smile:
من چند روزي نبودم. ببخشيد.
بريم سراغ ادامه بحث.
==
نوار ابزار :
امكاناتي كه نوار ابزار در اختيار ما قرار ميده دستوراتي هستند كه بيشترين مورد استفاده رو در برنامه نويسي دارند. اين دستورات از طريق منوها نيز قابل سترسي ميباشند و شامل نوار ابزار استاندارد ، نوار ابزار برنامه نويسي و نوار ابزار سيمولاتور ميباشند.
نوار ابزار استاندارد شامل دستوراتي ميباشد كه سرعت عملكرد برنامه نويسي را افزايش ميدهند.

تنظيم خودكار يا Align Automatically :

با انتخاب اين گزينه دستورات و توابع خودكار به صورت افقي و يا عمودي تا حدودي در امتداد يكديگر قرار ميگيرند. براي فعال شدن اين گزينه ابتدا بايد توابعي كه مي بايست منظم شوند را انتخاب كنيد و پس از استفاده از اين گزينه محيط كار بطور خودكار منظم خواهد شد.
آرايش بلوك هاي انتخاب شده به صورت عمودي يا Aling Vertical :

براي رديف كردن بلوك هاي تابع انتخاب شده به صورت عمودي ميتوانيد از اين گزينه استفاده كنيد.
آرايش بلوك هاي انتخاب شده به صورت افقي يا Align Horizontal :

براي رديف كردن بلوك هاي تابع انتخاب شده به صورت افقي ميتوانيد از اين گزينه استفاده كنيد.
Switch Logo! Mode :

اين گزينه براي RUN يا اجرا و STOP يا توقف عمليات LOGO ميباشد.
PC>LOGO :

اين گزينه براي دانلود كردن برنامه كامل شده بر روي سخت افزار LOGO مورد استفاده قرار ميگيره.

 

Pro.Eng

متخصص plc
کاربر ممتاز
LOGO>PC :

براي انتقال برنامه از سخت افزار LOGO به كامپيوتر ميتوانيد از اين گزينه استفاده كنيد.
انتخاب خط يا Select Line :

با انتخاب اين گزينه در صورتيكه قبلاً خطي را انتخاب كرده باشيد محل اتصال دو سر اتصال يا خط رابط بين بلوك ها نمايش داده خواهد شد. از اين گزينه ميتوانيد در دياگرام هاي پيچيده جهت جلوگيري از اشتباه استفاده كنيد.
Zoom in & Zoom out :

براي بزرگ يا كوچك كردن صفحه كار ميتوانيد از اين گزينه ها استفاده كنيد.
تبديل زبان يا Convert LAD<>FBD :

اين گزينه براي تبديل برنامه نوشته شده از حالت LAD به FBD و برعكس مورد استفاده قرار ميگيرد.
جعبه ابزار برنامه نويسي :

ابزار انتخاب :

اين ابزار براي انتخاب كردن و حركت دادن بلوك هاي تابع ، خط هاي اتصال دهنده و توضيحات مورد استفاده قرار ميگيرد.براي انتخاب بلوكي به صورت جداگانه ميتوانيد بر روي آن كليك كرده و آن را انتخاب كنيد. براي انتخاب كردن چند بلوك ميتوانيد يك مستطيل بوسيله موس در روي آن ايجاد كنيد.همچنين ميتوانيد از اين گزينه براي جابجا كردن خطوط اتصال دهنده استفاده كنيد.

 

Pro.Eng

متخصص plc
کاربر ممتاز
ابزار نوشتن :

براي وارد كردن متن در صفحه ترسيم يا بر روي بلوك ، ابتدا آيكن متن را انتخاب كرده و در محل مورد نظر كليك كنيد. در اين صورت اگر بر روي صفحه كار كليك كنيد ، پنجره اي باز ميشود كه شما ميتوانيد متن مورد نظر خود را وارد كنيد. بعد از وارد كردن متن و براي تثبيت شدن متن روي صفحه ترسيم كليك كنيد.

ابزار اتصال :

براي كامل كردن مدار بايد بلوك ها بوسيله خطوط اتصال به يكديگر متصل شوند تا ارتباط بين توابع برقرار شود. براي انجام دادن اينكار شما ميتوانيد موس را حركت داده و روي ترمينال يك بلوك قرار داده و فشار دهيد و كليد چپ موس را نگه داريد و به طرف ترمينال بلوك مربوطه بكشيد و سپس آن را رها كنيد ، در اين صورت دو بلوك به هم متصل ميشوند.
ابزار قطع و وصل :

اين ابزار براي قطع اتصال بين دو بلوك استفاده ميشود. با انتخاب اين گزينه و در صورت انتخاب اتصالات بين دو بلوك ، باعث قطع شدن ارتباط بين دو بلوك ميشود.از اين گزينه همچنين ميتوانيد براي اتصال خطوط قطع شده بهم يا به مرجع مشخص شده استفاده كنيد. در صورتي كه بر روي ترمينالي كه با علامت هاي
نمايش داده شده كليك كنيد ، اين ترمينال به ترمينال مرجع متصل خواهد شد.


 

Pro.Eng

متخصص plc
کاربر ممتاز
اتصال دهنده ها :

هرگاه شما بخواهيد از بلوك هاي ورودي ، بلوك هاي خروجي ، تعيين حافظه و يا ثبات ها براي ترسيم بر روي صفحه استفاده كنيد ، ميتوانيد اين ابزار را انتخاب كنيد. امكاناتي كه اين قسمت در اختيار شما ميگذارد همانند اشكال زير است كه در دو حالت نردباني و بلوكي نمايش داده شده است :


توابع پايه :

اگر شما بخواهيد از بلوك هاي منطقي براي ترسيم استفاده كنيد ، آيكن هاي اين قسمت براي اين منظور فراهم است. در اين قسمت شما ميتوانيد از دستورات منطقي استفاده كنيد. ذكر اين نكته ضروري است كه اين دستورات مخصوص حالت بلوكي ميباشند و در حالت نردباني آيكن قسمت توابع غير فعال ميباشد.

توابع ويژه :

اين بلوك براي دستيابي به توابع ويژه ميباشد كه جهت فعال كردن آن ميتوانيد روي آيكن مورد نظر كليك كنيد. امكاناتي كه اين قسمت در اختيار شما ميگذارد ابزاري مانند تايمر ها ، زمان سنج ها و غيره ميباشد. اين توابع در دو حالت نردباني و بلوكي مشترك است ، تنها تفاوتي كه بين اين دو حالت وجود دارد اين است كه در حالت نردباني دو دستور AND با لبه بالا رونده و NAND با لبه پايين رونده نسبت به حالت بلوكي به توابع ويژه اضافه شده است.

 

Pro.Eng

متخصص plc
کاربر ممتاز
سيميلاتور :

هرگاه شما ابزار شبيه سازي را انتخاب كنيد ، نوار ابزار سيميلاتور براي نظارت و كنترل كردن ورودي ها و خروجي ها در پايين صفحه كار ظاهر ميشود. در اين حالت با استفاده از اين نوار ابزار شما ميتوانيد عملكرد برنامه خود را آزمايش كنيد. وقتي كه گزينه سيميلاتور را انتخاب ميكنيد خط هاي اتصال دهنده بلوك ها آبي رنگ ميشوند ، حال اگر آيكن هاي مربوط به ورودي را فشار دهيد در صورت درست بودن مدار ، نتيجه را روي همين نوار ابزار مشاهده خواهيد كرد. همچنين رنگ خطوط اتصال دهنده بلوك هاي فعال شده به رنگ قرمز تغيير پيدا ميكنند.

Online Test :

اين گزينه جهت تست همزمان برنامه نوشته شده روي سخت افزار ، مورد استفاده قرار ميگيرد.
نوار ابزار سيميلاتور :
اين نوار ابزار كه با انتخاب گزينه مربوط به سيميلاتور فعال ميشود ، داراي امكاناتي از قبيل كنترل عملكرد سوئيچ هاي ورودي ، كنترل و قطع و وصل منبع تغذيه ، مانيتورينگ خروجي ، كنترل عملكرد سيميلاتور و قسمت كنترل زمان ميباشد كه در زير مهمترين بخش هاي اين نوار توضيح داده خواهد شد.
نمايش ورودي ها :
ورودي ها به صورت سمبل كليد يا سوئيچ و شستي نمايش داده شده اند كه نماي زير نمايش اين سمبل ها ميباشد.


نمايش وضعيت كليد I1 در حالتي كه باز است.
نمايش وضعيت كليد I1 در حالتي كه بسته است.

 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
M آموزش PLC PLC 0
Mute آموزش PLC (معرفی ساختار PLC) PLC 0
boloorchian67 کمک و راهنمایی آموزش PLC PLC 10
کانادا آموزش جامع فارسی PLC PLC 4
ا آموزش S7-1200 PLC 10

Similar threads

بالا