آشتی ملی به مناسبت هفتمین سالگرد تاسیس باشگاه مهندسان؟

[بردوک بزرگ]

من به شما گفتم ......در گذشته حضور در بحث مشکل قانونی نداشت .....و این قانون چند وقته که مطرح شده شاید بعد از انتخاب دولت یازدهم که بنده خیلی یادم نیست ......شما میتونی تاپیکهای سیاسی بنده رو چه اون موقع و چه فی الحال برای بنده بگین؟حال هم اگر خیلی لازم باشد شرکت میکنم .....اونم اکثرا نه با حرف خود بلکه با ارائه لینک و پاسخ هایی که در این باره هست
نه صرف عقاید اخراج نشدین و خودتون هم بهتر میدونید......نمونشم الآن گفتید در این تاپیک آن هم با افتخار!.....توهین بشنوید توهین میکنید!

(من نگفتم شما تایپک زدید بلکه در تایپکها سیاسی همواره حضور داشتید و همواره هم از عملکرد دولت و نظام چون دفاع داشتید مورد اقبال مدیران اما ما که نقد واعتراض داشتیم همواره در حال اخطار واخراج) مگر ما بی دلیل حرف زدیم؟تمام تایپکهای من در مورد عملکرد دولت وحکومت بوده بوده که همه ما برامون کاملا ملموس بوده.
الان هم میگم در مباحث مذهبی توهین شنیدم وتوهین کردم اما جالب اینجاست من اخراج شدم اما کسی که توهین را شروع کرد نه.

 

[آشتی ملی]

اما من معتقدم در کنار انتقاد به قانون بایستی به قانون احترام گذاشت و کمترین قانون گریزی را داشت ......البته اینم که میگم کمترین بیشتر قانون گریزی ها از روی عمد نیست .......ولی برخی به عمد این چنین میکردن ......

در اینکه قوانین فعلی در ظرفیت باشگاه مهندسان ایران نیست که بنده شکی ندارم

دوست عزیز ......اینجا چند مسئله است ........اخطار، اخراج موقت و اخراج دائم ........

بنده نظری که دادم در قبال اخراج دائم بود ......نظری که یکی از خانم ها دادن و برخی بدون اینکه متوجه حرف ایشون باشن با ایشون تند شدن هم در این باره بود .........

وگرنه در اخطار دادن و اخراجی موقت که بله .........امکان اینکه مدیران اشتباه کنن کاملا وجود دارد .....تاپیک شما هم در قبال اخراج های دائمی است ......غیر این است؟

بنده نگفتم کسی حق اعتراض ندارد!.......شما اعتراض کردین منم گفتم ........تکلیف این مسائل در قانون مشخص است

شما تعداد نوشته و امتیازات کاربران اخراج دائم رو تو عکس نگاه کردین؟
اگر این کاربران فریب کار بودن یا قصد قانون شکنی داشتن با اقبال عمومی مواجه نمیشدن.
مگر اینکه شما ارزشی برای اقبال عمومی کاربران هم قائل نباشین.

شما خیلی راحت میگی امکان اشتباه در اخراج دائمی وجود نداره، در حالیکه تو اخراج موقت میگی اشتباه بوده همونطور که اشاره کردین خودتون 3 بار اخراج شدین !!!!
حتی خیلی از این اخراجی دائم ها اخراج موقت هم نشدن و سر ضرب اخراج دائم شدن.
بماند از تهمت هایی که به خیلی هاشون زده شده و فرصتی هم برای اعاده حیثیت داده نمیشه و اگر یوزری ساختن و دفاع کردن شما میگی مولتی یوزر شدن !!!
البته از علاقه تفکر شما به محکومیت بدون محاکمه و ندادن تریبون باخبرم چون در سطوح بالاتر کشور میبینم، شما که پیرو اونا هستین معلومه از اینگونه اخراج ها استقبال میکنید.

 

[blackviper210]

این سه تا رو نقل گرفتم ......چون ظاهرا افراطی بنده بودم!.........مرسی از ادب شما دوست عزیز
ولی در جواب شما .......شما در چه تاریخی عضو شدین؟........بعید میدونم خیلی از این اسامی رو شما بشناسید .....چه برسه به حرفهایی که مطرح کردین .......

در ضمن این نشناختن شما طبیعی است وقتی حتی دقت نداشتین که اتفاقا در همین لیست چند اسم از بچه های مثبت بسیار ولایی هم دیده میشه .....

ولی نظر بنده مشخص است چیست .......در نقل قول دوم گفتم و جناب آشتی ملی که نام واقعیشونو نمیگن و بایستی از کاربران قدیمی باشند در این باره به خوبی بایستی اطلاع داشته باشند .........

در ضمن شما از بزرگواری فردی که اخراج شده گفتین!..همه اش از بزرگواری .....میتونم بپرسم نامشون چی بوده؟ که اگه لازم شد به مدیران بگم ببینیم چرا ایشون اخراج شدن!

درود...
بنده هم از شما سپاسمندم
باشه حق با شماست...
حق با مدیران هم هست.
بدرود.

 

[محممد آقا]

شما تعداد نوشته و امتیازات کاربران اخراج دائم رو تو عکس نگاه کردین؟
اگر این کاربران فریب کار بودن یا قصد قانون شکنی داشتن با اقبال عمومی مواجه نمیشدن.
مگر اینکه شما ارزشی برای اقبال عمومی کاربران هم قائل نباشین.

شما خیلی راحت میگی امکان اشتباه در اخراج دائمی وجود نداره، در حالیکه تو اخراج موقت میگی اشتباه بوده همونطور که اشاره کردین خودتون 3 بار اخراج شدین !!!!
حتی خیلی از این اخراجی دائم ها اخراج موقت هم نشدن و سر ضرب اخراج دائم شدن.
بماند از تهمت هایی که به خیلی هاشون زده شده و فرصتی هم برای اعاده حیثیت داده نمیشه و اگر یوزری ساختن و دفاع کردن شما میگی مولتی یوزر شدن !!!
البته از علاقه تفکر شما به محکومیت بدون محاکمه و ندادن تریبون باخبرم چون در سطوح بالاتر کشور میبینم، شما که پیرو اونا هستین معلومه از اینگونه اخراج ها استقبال میکنید.

دوست عزیز !.........در فضای مجازی هستیم!........شما برچه اساس اقبال میسنجین؟.....بر اساس تعداد تشکرها و تعداد پستها؟

تعداد پستها که با اسپم هم بالا میره!........تعداد تشکرها هم کافیه یه تاپیک اسپم گونه بزنی اون وقت میبینی چقدر تشکر برات میاد!......

ضمن اینکه در ضمن حال دوباره قوانین باشگاه عوض شده ....برخی جاها نمیشه تشکر کرد و میشه امتیاز داد!.......مثل زنگ تفریح و خیلی موارد دیگر

بگذریم که مشخص شد هم که مثلا بنده در یک تاپیک نظرسنجی گذاشتم و برخی چطور چنتا یوزر ساختن و از پستهای خودشون تشکر کردن!

بنده همچین حرفی در قبال همشون نزدم که فریبکار بوده اند .....ولی حقیقت اینه که چرا قانون شکنی کرده اند ....

برخیشونم واقعا زحمت کشیدن و خدایی نکرده منکر زحماتشون نیستم .....تاپیکهاشون هست از تاپیکهای علمی بسیار خوب تا تاپیکهای اجتماعی ......ولی در یک برهه ای هم قانون شکنی به هر حال رخ داده و تمام حرف من اینه که بی دلیل اخراج دائم نشدن

در ضمن یوزهای ساختگی صرفا مربوط به بعد زمان اخراج نبوده .......خیلیها رو بعدها متوجه شدن مثلا بعد دو سال که این یوزر قلابی است! و یوزر اصلی کاربر نیست .......
بنابراین ممکنه یک فردی با دو یوزش فعالیت کرده باشه ولی یکیش در جهت قانون شکنی ........یکیش خیر و بعد اخراج موقت یوزر اصلی ......تمامی یوزرهای دیگش هم کشف بشه و اخراج دائم .........

البته فردی که گفتم اینجا یوزر فرعیش اخراج شده و اتفاقا در لیست دوستان بنده بودن .......بنده از مدیران پرسیدم و این چنین به بنده جواب داده شد و راست و غیر راستش با خدا ....

نکته
بعد هم اینکه شما یک تاپیک بزن و تمامی کسانیکه در لیست دوستانت هستن دعوت کن .......آیا تشکرات شما بالا نمیرود؟


بله از نظر بنده امکانش هست ......مواردی که بنده اخراج شدم رو بهش نقدی نکردم .......بلکه منظورم اخطارهایی بود که منجر به اخراج موقت شد

هرچند مطلبی که به نقل سایتی به نقل آقای هاشمی بعد رد صلاحیتشان اینجا قرار دادم در تاپیک سیاسی آرش نامی بلافاصله منجر به اخراج موقت بنده شد ........و اگر منصف باشیم میبینیم درست بوده و بنده چه خواسته و چه ناخواسته نقض قانون کرده بودم

موردی که پر رنگ کردم .......لطفا اگر صلاح دیدین اینجا یا در خصوصی نامشون رو به بنده بگین تا از مدیران در رابطه با ایشون بپرسم ....
چون بعید میدونم همچین موردی .......مگر خود اون یوزر اصلی نبوده .....یا توهین و اهانتش دیگه خیلی توهین بوده ....با این حال در قبال دوست شما قضاوتی نمیکنم

طبق قانون نمیشود یوزر دوم ساخت و بعد پا شد اعتراض کرد! ......ولی بعد مدت محرومیت میشود .البته نه با زدن تاپیک که اون هم طبق قانون مشکل دارد!.بلکه در خصوصی میشود از مدیران پرسید یا خود دفتر مدیریت

مورد آخر رو به حساب نقد شما از خودم میذارم........موفق باشید

 

[آشتی ملی]

دوست عزیز !.........در فضای مجازی هستیم!........شما برچه اساس اقبال میسنجین؟.....بر اساس تعداد تشکرها و تعداد پستها؟

تعداد پستها که با اسپم هم بالا میره!........تعداد تشکرها هم کافیه یه تاپیک اسپم گونه بزنی اون وقت میبینی چقدر تشکر برات میاد!......

ضمن اینکه در ضمن حال دوباره قوانین باشگاه عوض شده ....برخی جاها نمیشه تشکر کرد و میشه امتیاز داد!.......مثل زنگ تفریح و خیلی موارد دیگر

بگذریم که مشخص شد هم که مثلا بنده در یک تاپیک نظرسنجی گذاشتم و برخی چطور چنتا یوزر ساختن و از پستهای خودشون تشکر کردن!

بنده همچین حرفی در قبال همشون نزدم که فریبکار بوده اند .....ولی حقیقت اینه که چرا قانون شکنی کرده اند ....

برخیشونم واقعا زحمت کشیدن و خدایی نکرده منکر زحماتشون نیستم .....تاپیکهاشون هست از تاپیکهای علمی بسیار خوب تا تاپیکهای اجتماعی ......ولی در یک برهه ای هم قانون شکنی به هر حال رخ داده و تمام حرف من اینه که بی دلیل اخراج دائم نشدن

در ضمن یوزهای ساختگی صرفا مربوط به بعد زمان اخراج نبوده .......خیلیها رو بعدها متوجه شدن مثلا بعد دو سال که این یوزر قلابی است! و یوزر اصلی کاربر نیست .......
بنابراین ممکنه یک فردی با دو یوزش فعالیت کرده باشه ولی یکیش در جهت قانون شکنی ........یکیش خیر و بعد اخراج موقت یوزر اصلی ......تمامی یوزرهای دیگش هم کشف بشه و اخراج دائم .........

البته فردی که گفتم اینجا یوزر فرعیش اخراج شده و اتفاقا در لیست دوستان بنده بودن .......بنده از مدیران پرسیدم و این چنین به بنده جواب داده شد و راست و غیر راستش با خدا ....

نکته
بعد هم اینکه شما یک تاپیک بزن و تمامی کسانیکه در لیست دوستانت هستن دعوت کن .......آیا تشکرات شما بالا نمیرود؟


بله از نظر بنده امکانش هست ......مواردی که بنده اخراج شدم رو بهش نقدی نکردم .......بلکه منظورم اخطارهایی بود که منجر به اخراج موقت شد

هرچند مطلبی که به نقل سایتی به نقل آقای هاشمی بعد رد صلاحیتشان اینجا قرار دادم در تاپیک سیاسی آرش نامی بلافاصله منجر به اخراج موقت بنده شد ........و اگر منصف باشیم میبینیم درست بوده و بنده چه خواسته و چه ناخواسته نقض قانون کرده بودم

موردی که پر رنگ کردم .......لطفا اگر صلاح دیدین اینجا یا در خصوصی نامشون رو به بنده بگین تا از مدیران در رابطه با ایشون بپرسم ....
چون بعید میدونم همچین موردی .......مگر خود اون یوزر اصلی نبوده .....یا توهین و اهانتش دیگه خیلی توهین بوده ....با این حال در قبال دوست شما قضاوتی نمیکنم

طبق قانون نمیشود یوزر دوم ساخت و بعد پا شد اعتراض کرد! ......ولی بعد مدت محرومیت میشود .البته نه با زدن تاپیک که اون هم طبق قانون مشکل دارد!.بلکه در خصوصی میشود از مدیران پرسید یا خود دفتر مدیریت

مورد آخر رو به حساب نقد شما از خودم میذارم........موفق باشید

اتفاقا اون افرادی که من نام بردم حتی یک تاپیک هم تو زنگ تفریح و اسپمی نداشتن، اکثریت مطلق تاپیک هاشون یا تخصصی - علمی هست یا بحث های جوندار آزاد.
تشکرهم پای اون نوشته هاشون هست نه زنگ تفریح.

اتفاقا از چند نفری پرسیدم که خیلی هاشون پاسخگوی سئوالات علمی بودن، که بعد از اخراج اومدن به کسی که سئوال داشته لینک انجمن دیگری رو دادن که بیان اونجا بپرسن که به خاطر تبلیغ و ضدیت با باشگاه اخراج شدن !!!!
حتما تو پیگیری هاتون این دلیل رو هم پیگیری کنید، که دادن لینک جاهای دیگه چه جرم بزرگیه، اونم وقتی کاربری خودش جویای این هست که باهاتون در ارتباط باشه.

به هر حال من قصدم باز کردن گذشته نیست، این تاپیک رو زدم برای بخشش طرفین و اصلاح کارهای اشتباهشون و دوباره بازگشت همه برای حرکت با قدرت بیشتر، نه اینکه باز داستان های قدیمی رو باز کنیم.
اگر تو این راستای آشتی ملی پیشنهادی داشتین بگین.
ممنونم.

 

[محممد آقا]

اتفاقا اون افرادی که من نام بردم حتی یک تاپیک هم تو زنگ تفریح و اسپمی نداشتن، اکثریت مطلق تاپیک هاشون یا تخصصی - علمی هست یا بحث های جوندار آزاد.
تشکرهم پای اون نوشته هاشون هست نه زنگ تفریح.

اتفاقا از چند نفری پرسیدم که خیلی هاشون پاسخگوی سئوالات علمی بودن، که بعد از اخراج اومدن به کسی که سئوال داشته لینک انجمن دیگری رو دادن که بیان اونجا بپرسن که به خاطر تبلیغ و ضدیت با باشگاه اخراج شدن !!!!
حتما تو پیگیری هاتون این دلیل رو هم پیگیری کنید، که دادن لینک جاهای دیگه چه جرم بزرگیه، اونم وقتی کاربری خودش جویای این هست که باهاتون در ارتباط باشه.

به هر حال من قصدم باز کردن گذشته نیست، این تاپیک رو زدم برای بخشش طرفین و اصلاح کارهای اشتباهشون و دوباره بازگشت همه برای حرکت با قدرت بیشتر، نه اینکه باز داستان های قدیمی رو باز کنیم.
اگر تو این راستای آشتی ملی پیشنهادی داشتین بگین.
ممنونم.

چرا اتفاقا یکیشون که مطمئنم در این تاپیکهای زنگ تفریح که در مرود بیداری تو شب و پاتوق اینهاست حضور داشت .........بله در زمینه های تاپیکها در گفتگوی آزاد نقش داشتن ........تاپیکهای علمی هم بلکه چندتاییشون دارن ولی برهه های زمانی رو هم بایستی در نظر بگیریم

منکه دقیقا متوجه نشدم این قسمتی که پر رنگ کردم چه گفتین!........اخراج شده بودن ازشون پرسیده بودن!......اون وقت همین اخراجی ها لینک جای دیگه داده بودن ...نام کاربریشون چطور اخراج بوده؟......بعد هم دوباره بعد تبلیغ اخراج شدن!؟

اما در قبال تبلیغ .........یک حقیقت وجود دارد ............از دل باشگاه مهندسان چندین انجمن تا به امروز بوجود آمده .....یعنی مدیر ارشد انجمن دیگر یا مدیر آن عضو این باشگاه بوده اند .......و وقتی خود انجمنی دایر کردن طبیعی است به فکر جذب کاربر هم افتاده اند!

این جذب میتونه یک جنبه سراسری داشته باشه که تخلف است و طبق قانون برخورد میشه ......از تذکر اولیه گرفته تا در صورت تکرار اخراج دائم ......

میتونه هم جنبه سراسری نداشته باشه و بدون لینک که بسته به اینکه در عمومی باشد یا در پروف ها یا جای دیگر نقض قانون از نگاه باشگاه متفاوت است .......

این وسط البته بنده معتقدم بعد یک بار از این اتفاقها که افرادی که انجمنی دایر کردن و متاسفانه با بدگویی های دروغین و بر هم زدن جو باشگاه مهندسان و اهانت به مدیران ارشد جو سنگینی ایجاد کردن در باشگاه و از طرفی با نام های کاربری ساخته شده یا کمک گیری از اعضای فعال انجمن خودشان متقابلا در عضو گیری برای سایت خود بودن .........مدیران ارشد اینجا و شاید هم کلا مدیران به این جور مسائل یعنی تبلیغات حساس تر شدن و واکنش های شدیدتری هم بروز داده شد ....بنده در همون تاپیک انتقادی که گفتم در زنگ تفریح زدم فکر میکنم به این موضوع اشارتی داشتم

چون برای خود بنده هم رخ داد و بگذریم کجا .......بنده هم در مظان اتهام تبلیغ قرار گرفتم و تذکر سختی هم به بنده داده شد .......که البته بنده به اون مدیر محترم ارشد توضیح دادم که اشتباه فکر میکنند .......به هر حال بگذریم

یکی از همین اتفاقات اتفاقا دامن گیر یکی از دوستان عزیز بنده شد .......و مدیران عزیز اینجا معتقدم به اشتباه نسبت به این بزرگوار بدبین شده بودن ......و لااقل هم بنده با دوستم در جای دیگر صحبت کردم و هم با مدیران و شک ندارم سوتفاهمی بیش نبود که عوامل بسیاری در تسریع بخشیدن به اون دخیل بود

بله منم اگر در قبال گذشته گفتم صرفا برای این بود که بگم اخراج های دائمی بی دلیل نبوده و نقض قانون بوده ........

و همه اینها هم در هجمه ای که برخی دوستان به نظر یک خانم بردن بود .......وگرنه بنده که نظرم رو دادم .....طرح شما خوب است.باور کنید بنده از عفو کردن بدم نمیاد!.از اینکه عفو رخ بده و فرصتی داده بشه بدم نمیاد....... ولی نه برای همه اخراجی های دائم .........(البته من چه بدم بیاد چه نیاد کاره ای نیستم!.......مدیران هستن که در این باره صاحب نظر اصلی هستند)

مثلا برخی از اخراجی های دائم اینها بودند!

هشدار به کاربران


من فکر میکنم شاید بهترین کار این است که اخراجی هایی که مدنظرتونه از مدیریت بپرسین و بهشون بگین اگر امکانش هست بخشیده بشن ..........ولی عفو سراسری ......اصلا و ابدا مناسب نمیبینم ...............

ضمن اینکه شاید به جای زدن این تاپیک پستی در این تاپیک میزدیندفتر مدیریت روابط عمومی باشگاه

و
انتقادها و پیشنهادهای مدیریتی


........زود تر جواب میگرفتین به خصوص از سوی مدیران


موفق باشید

 

[ارش کمان گیر]

امیدوارممممم به باشگاه برگردند....
یه سری هاااااا به نا حق توی این باشگاه اخراج شدند.

 

[ashkan1000]

امیدوارممممم به باشگاه برگردند....
یه سری هاااااا به نا حق توی این باشگاه اخراج شدند.

بخصوص من دلم برای 1 کاربر خیلی تنگ شده!!!
البرز من کجایی!!! البرز چه بی صدایی
alborz_2000 رو از اخراج دائم در بیارید

 

[Tik TAAk]

کسی باید بخشیده بشه که لیاقتشو داره و نه همه

 

[آشتی ملی]

کسی باید بخشیده بشه که لیاقتشو داره و نه همه

اگه امکانش هست چند نفر از اونایی که لیاقتش رو دارند نام ببرید، تا متوجه شم فاکتورهای لیاقت از سوی یک کاربر چیاس.

 

[سحر صبح]

اگه امکانش هست چند نفر از اونایی که لیاقتش رو دارند نام ببرید، تا متوجه شم فاکتورهای لیاقت از سوی یک کاربر چیاس.

از نظر من اگر کسی یکبار بدلیل توهین و تمسخر مقدسات، دروغ پردازی، اقدام علیه امنیت ملی و...، اخراجی موقت بهش بخوره دفعه دوم اخراجی دائم باید باشه. همون یکبارشم زیادیه! هرجایی اگر بنا باشه هرکی از راه میرسه مجال ایجاد ناامنی و توهین و تمسخر دیگران رو داشته باشه و امنیت رو از سایر افراد جامعه بگیره این فرد عمیقا مشکل هنجاری داره و فقط حضورش ضرر هست برای جمع!

 

[afshin-18]

مدیران اینجا دوست دارن باشگاه محلی باشه برای دوست یابی و اسپم خونه
و کسانی که اخراج شدند اکثرا هدفشون اصلاح جامعه بوده و این برای رئیس باشگاه که بشدت دیکتاتورانه رفتار می کنه یک توهین به نظر آمده و با پاک کردن پست ها و تاپیک ها سعی در متشنج کردن جو و اخراج اعضای مورد هدف می کرد توقع بخشیدن این افراد توسط مدیران باشگاه کاری بیهوده است

 

[سحر صبح]

مدیران اینجا دوست دارن باشگاه محلی باشه برای دوست یابی و اسپم خونه
و کسانی که اخراج شدند اکثرا هدفشون اصلاح جامعه بوده و این برای رئیس باشگاه که بشدت دیکتاتورانه رفتار می کنه یک توهین به نظر آمده و با پاک کردن پست ها و تاپیک ها سعی در متشنج کردن جو و اخراج اعضای مورد هدف می کرد توقع بخشیدن این افراد توسط مدیران باشگاه کاری بیهوده است

هدفشون اصلاح جامعه بوده، قبل از اینکه خودشون رو اصلاح کرده باشن؟ به وفور در بحثهاشون توهین و دروغ و تمسخر و بی قانونی و... دیده میشد من سر زدم!
دیکتاتور شماهائید دقیقا! قانون جنگل که نیست! الان اگر پلیس آمریکا بود بعد از تذکر، مسدود نکرده بود؛ شلیک کرده بود!
الان میفهمم چرا بحث سیاسی اینجا ممنوعه! بر خلاف سایتهای دیگه اینجا بعضی افرادش از مرکز سبزی فروشی آمدن دقیقا!

 

[آشتی ملی]

از نظر من اگر کسی یکبار بدلیل توهین و تمسخر مقدسات، دروغ پردازی، اقدام علیه امنیت ملی و...، اخراجی موقت بهش بخوره دفعه دوم اخراجی دائم باید باشه. همون یکبارشم زیادیه! هرجایی اگر بنا باشه هرکی از راه میرسه مجال ایجاد ناامنی و توهین و تمسخر دیگران رو داشته باشه و امنیت رو از سایر افراد جامعه بگیره این فرد عمیقا مشکل هنجاری داره و فقط حضورش ضرر هست برای جمع!

لطفا تعریفتون رو از امنیت شفاف تر بگین و اینم توضیح بدین که چرا پدران شما برای ساقط کردن دیکتاتور سابق (پهلوی) تو خیابون میریختن و سطل اتیش میزدن و وقتی هم کسی کشته میشد اعتراض میکردن، بالاخره اونا هم بر ضد یک پدیده ای ایجاد نا امنی براش میکردن، پس هرکس حس کرد داره قدرتش نا امن میشه حق بگیر و ببند و ضرب و شتم داره؟
دروغ پردازی وقتی معنی میده که شما بگی حقیقت تمام و کمال دست منه، اگر شما این ادعارو داشته باشی یعنی دچار تفکرات توتالیته هستین، معیارتون برای امنیت، صداقت و مقدس دقیقا چیه؟
چندتا حرف راست مثال بزن و بگو دروغی که جلوش مطرح شده چیه.
مثال فراموش نشود.

 

[سحر صبح]

لطفا تعریفتون رو از امنیت شفاف تر بگین و اینم توضیح بدین که چرا پدران شما برای ساقط کردن دیکتاتور سابق (پهلوی) تو خیابون میریختن و سطل اتیش میزدن و وقتی هم کسی کشته میشد اعتراض میکردن، بالاخره اونا هم بر ضد یک پدیده ای ایجاد نا امنی براش میکردن، پس هرکس حس کرد داره قدرتش نا امن میشه حق بگیر و ببند و ضرب و شتم داره؟
دروغ پردازی وقتی معنی میده که شما بگی حقیقت تمام و کمال دست منه، اگر شما این ادعارو داشته باشی یعنی دچار تفکرات توتالیته هستین، معیارتون برای امنیت، صداقت و مقدس دقیقا چیه؟
چندتا حرف راست مثال بزن و بگو دروغی که جلوش مطرح شده چیه.
مثال فراموش نشود.

برادر بزرگوار
هر مملکتی قانونی داره. و اگر مردم دیدند به مواردی عمل نمیشه باید اول از طریق قانون پیگیری کنن.

نظام شاه از اول با کودتا سر کار آمد نه با قانون. بعد هم اولا خودش آخر بی قانونی بود و ثانیا جلوی هرگونه اعتراض و نقد رو هم میگرفت. یعنی ما قانونی هم ابدا نمیتونستیم پیش بریم، همه راه ها بسته بود. رژیم از تمام امکانات قانونی برای سرکوب مردم استفاده کرده بود طوریکه حکومت نظامی و ساواک و...، ظاهرا کاملا قانونی بود! برای همین هم مردم اینقدر بهشون فشار آمده بود که دیگه وقتی ریختن توی خیابون، میدونستن کشته میشن و خودشون شعار میدادن: "یا مرگ یا خمینی" و ...

همچنین شاه خائن بود و منافع آمریکا رو به منافع مردمش ترجیح میداد. خیر و شر مملکت رو نمیفهمید جز اینکه نوکر دست به سینه آمریکا و اسرائیل باشه. به هوسها و منافع شخصی خودش بسی بیشتر از مردمش فکر میکرد و کوچکترین تحرکی علیه رژیم (حتی در حد داشتن یک عکس امام) در گوشه خونه، به زندان و شکنجه گاه و.... منجر میشد. (بحرین رو هم شاه کند داد و آب نبات گرفت) پنجاه سال بی قانونی پهلوی رو تحمل کردیم...

خفقان شدیدی بود که هیچ حرف مخالفی رو بر نمیتابید
و همین ظلم و ستم شدید به مردم که جانشون به گلو رسیده بود ایجاد انفجار کرد!!
اکثریت مردم ریختن توی خیابون و هزاران نفر کشته شدن...
و این خونها به ثمر رسید و نظام عوض شد

بعد هم اکثریت مردم به جمهوری اسلامی رای دادن!

و این اکثریت و اقلیت رو آراء تعیین میکنه همواره!

با اینکه بیشتر ظلم و ستمها مخفی صورت میگرفت، اما حتی اونایی که اشکار بود آنقدر زیاد بود که مردم بغض در گلو داشتن و خون دل و مرگ رو ترجیح میدادن...، یعنی حتی نیاز نبود به بحث و قانع کردن دیگران، نیازی به تحریک احساسات نبود، نیازی به تزریق هیجان و... نبود! اکثریت دلهاشون یکی بود و این انفجار ناخودآگاه شکل گرفت...

بنابراین مقایسه شما از بن، بی پایه و اساسه!
هیچ حکومتی در زمان حال مردمی تر از ایران نیست در جهان! همه نظام ها وابسته به احزاب هستند نه خالص مردم...

مثلا آن دو درصد مردم که به نظام رای ندادن چند نفر بودن؟ فکر کنید اینها میخواستن بریزن توی خیابون ها و ادعا کنن ما اکثریت مردمیم!! چی میشد؟ حالا کاری به آن دو درصد اول انقلاب نداریم، این رو بعنوان مثال ذکر کردم و میخواستم بگم حتی همون دو درصد هم ظاهرا تعداد قابل توجهی ظاهرا میشدن از نظر شلوغی اما بازم اکثریت مردم نیستن! پس معیار اکثریت و اقلیت این مدلی تعیین نمیشه! پس رای گیری رو برای چی گذاشتن!!؟ درصد موافق و مخالف رو رأی مردم تعیین میکنه!

حالا الان عده ای به زعم خودشون ادعاهایی میکنن که نه قانون تأئیدش میکنه و نه بیشتر مردم آن مدعیات رو تائید میکنن،! متناقضات زیادی در مدعیاتشون هست و کاملا میشه ثابت کرد دروغ بودن خیلی از حرفها رو...
اینها اگر بخوان از همون اول بدون پیگیری قانونی بریزن توی خیابون،
و بعد بگن ما همون اکثریت مردمیم،
در مورد این کار چه قضاوتی میتونید داشته باشید...؟
جز اینکه در واقع اینها هستن که ادعا میکنن همه حق رو خودشون فقط میفهمن ولاغیر!!

امنیت دقیقا اینجا تعریف میشه که من و شما یک تعریف شخصی از بی قانونی ارائه بدیم و بخوایم هرکدوم با بی قانونی حرف خود رو به کرسی بنشونیم!

مثلا فرض کنید نظام ظلم حاکمه (که نیست)! اینجا باید مثلا اگر حرفی منطقی هست ما رو هم قانع کنید تا با شما همصدا بشیم و بعد که اکثریت شدیم حرفی برای گفتن داشته باشیم! (بعنوان مثال عرض میکنم. وگرنه گوشمون از حرفای مخالفین پره)
و اگر نیست، یا قابل اثبات به مردم نیست،... راهش بی قانونی کردن نیست و باید پا پس کشید. چون دیکتاتوری درست نیست!

از این منظر نگاه کنید:
شمای نوعی از کجا میدونید ادعاهای مخالفین نظام حقیقت داره و مدعیات موافقین نظام حقیقت نداره؟ مگر حقیقت تمام و کمال دست مخالفین نظامه؟
ببینید پس اینجا بین نظرات ما و اینها اختلاف هست و همیشه در موارد اختلاف، قانون حرف رو میزنه!
و اگر به قانون عمل نشه میشه همون ناامنی که صحبتشو کردیم

الان موافقین نظام هم از اینکه به تخلفات فتنه گران رسیدگی کاملی نمیشه بسیار خشمگین هستن اما پا رو از قانون فراتر نمیذارن. چرا؟
چون قانون اینطور صلاح دیده... حالا یا درست یا غلط!! ما هم اگر بخوایم کاری کنیم باید قانونی محاکمه کنیم!

مقدسات دقیقا مسائل مربوط به اعتقادات مورد احترام مردم میشه. (و از آن جمله است "ولایت فقیه" که نیمیش عقیدتی و نیمش سیاسیه)

اگر من بخوام برم بین جمعیت ستاره پرستان، نمیام توهین کنم مثلا به عقاید مزخرفشون! حضرت ابراهیم رفت بین ستاره پرستان، ماه پرستان و خورشید پرستان باهاشون هماهنگ شد و نشون داد داره میپرسته، بعد که ستاره و ماه و خورشید غروب کردند باهاشون وارد بحث شد و نهایتا فرمود که من خدایی رو که غروب کنه نمیپرستم...

خلاصه اگر کسی حرفی برای گفتن داره میتونه تشریف بیاره منطقی و مؤدبانه وارد بحث بشه. اگر حرف آن حق باشه ناخودآگاه مورد پذیرش قرار میگیره و دیگران رو با خودش همراه میکنه و اگر حق نباشه ناخودآگاه رد میشه و اگر خودش یک فرد منطقی باشه حرف حق رو میپذیره.
من هفته اول شروع فعالیتم در اینجا خیلی فکر کردم که چرا نمیذارن بحث سیاسی کنیم. اما وقتی کامنتهای برخی اخراجیها رو میخوندم فهمیدم چرا اینجا مجبور شدن این قانون رو بذارن. چون اینجا جوّ غالبش اینه که مخالفین نظام یا مقدسات، اسلوب بحث و منطق رو بلد نیستن و رعایت نمیکنن و... در کل خیلی برام ناراحت کننده بود... و گفتم انگار نه انگار باشگاه مهندسانه! برخی اعضا تصور دیگه ای کردن...


مثال برای راست و دروغ
(نمیدونستم چه مثالی بیارم برای اینکه واضح تر بشه تفهیم کرد مفهوم راست و دروغ رو. برای همین گفتم از اشتراکات عقیدتی مثال بیارم. چون اگر بخوام مثال سیاسی بیارم باز بحث سیاسی شدید میشه...)

پیامبر اکرم ص در روز عید غدیر خم: "من کنت مولاه فهذا علی مولاه" هرکه من مولای اویم این علی مولای اوست.

حرف راست: این مولا به معنی سرپرست و صاحب اختیار هست (دقیقا همون مدلی که پیامبر بودند)
حرف ناراست: این مولا یه معنی دوست هست فقط! نه سرپرستی مردم!

این یعنی از هر حرفی میشه فتنه ایجاد کرد و راست و دروغ تراشید.
اما اگر دقت کنیم
و خودمونو فریب ندیم،
متوجه میشم که حق و ناحق تفاوتهایی با هم دارن.
مثل همین کلمه "فهذا" که نشون میده همونطوریکه پیامبر مولا بودن (پیامبر فقط دوست مردم نبودن. بلکه ولی و سرپرست بودند و همگی این رو قبول داشتند) به همون شیوه (فَــــــــ : به معنی پس در نتیجه) این علی همون مدل ولایت رو بر مردم داره...

حالا عده ای نمیخوان حق رو بپیذرن خیلی راحت چشمهاشونو میبندن و گوشهاشونو میگیرن. انگار نه انگار که پیامبر اینهمه برای جانشینی بعد از خودشون برنامه ترتیب دادن و مردم رو نگه داشتن و سخنرانی چند ساعته فرمودن... برای اینکه بگن علی فقط دوسته!؟ سرپرست هم که هیچی!
و همچنین صدها دلیل دیگه بر اثبات ولایت امیرالمؤمنین علی علیه السلام...

حالا سنی جماعت دلایلی دارن بر اثبات مدعاشون... اما چه دلایلی؟ بهش میگیم متشابهات "یعنی دلایل ناواضح و ناکافی"
قرآن میفرماید: حقایق دو دسته هستند: محکمات ، متشابهات
دسته محکمات درش شکی نیست و مردم باید بهش چنگ بزنند. (مثل همین جریان و روایت غدیر، روایت ثقلین و... در کل برخی روایات و برخی آیات محکمات)
دسته متشابهات درش شک هست و میشه دو پهلو تفسیرش کرد و مردم رو به شک میندازه... بنابراین لازمه مردم متشابهات رو با توجه به محکمات تفسیر کنن! نه اینکه بطور مجزا تفسیر به رای بشه و بعد مقابل محکمات قرارش بدن!

و بعد قرآن اشاره میکنه به اینکه آن دلهایی که بیماره، میخواد فقط پی فتنه بگرده (و برای پیروی از هوسها و منافع نفسانی، نه برای به کرسی نشوندن حق) دنبال متشاهبات میرن که به رای و نظر خودشون تفسیر کنن. اما دلهای سالم فقط به محکمات چنگ میزنن...

مثلا اینجا برای جانشینی علی ع دلایل محکمات موجود هست، اما برای عدم جانشینی ایشون دلایل متشابه...
و خدا این محکم و متشابه رو در دنیا قرار داده برای امتحان دلهای بیمار و مجال یافتن افراد نفس پرست به بروز آلودگی های پنهان شده...
و در این نبرد حق و باطل، انسانها جوهره های وجودی خودشون رو بروز بدن که چقدر صادقانه و بدون نفسانیات طرف حق میرن...


حالا وقتی فتنه ایجاد میشه یعنی حق و باطل به هم آمیخته میشه.

یعنی در این حالت اگر کسی بخواد حق رو متوجه بشه خیلی باید تلاش و مطالعه همه جانبه داشته باشه... و با طرف مقابل به درستی و بدون تعصب وارد بحث و گفتگو بشه
احساسی قضاوت نکنه
برای صحت منابع اطلاعاتی، مواد خام ذهنی و دلایلش حجت عقلی و شرعی داشته باشه !!!


هرچی ما متوجه شدیم دلیل نمیشه کاملا درست باشه!
یعنی از خودمون این سؤالات رو بپرسیم:

1- آیا من به عقاید (دینی سیاسی و...) و همینطور احساساتی که اکنون دارم، یقین کامل دارم، یا درصدی نسبت به آن شک دارم
2- آیا من به قدر کافی نسبت به دانشم تحقیق کردم یا احساسات منفی شدید، مانع تحقیقات بدون تعصب، مطالعه و واقع نگری من بوده
3- احساسات و اطلاعات من از چه منابعی تغذیه میشه؟ آیا این منابع در صحت گفته شون، برای من حجت شرعی و عقلی محسوب میشن؟


جا داره دوستان در مورد حجیّـت عقلی و شرعی اطلاعات تحقیق کنن
هر جا لازم بود بیشتر گفتگو کنیم سرش... و هر جا دلیل و سند معتبر خواستید بفرمایید ارائه بدم


باتشکر از شما

 

[آشتی ملی]

برادر بزرگوار
هر مملکتی قانونی داره. و اگر مردم دیدند به مواردی عمل نمیشه باید اول از طریق قانون پیگیری کنن.

نظام شاه از اول با کودتا سر کار آمد نه با قانون. بعد هم اولا خودش آخر بی قانونی بود و ثانیا جلوی هرگونه اعتراض و نقد رو هم میگرفت. یعنی ما قانونی هم ابدا نمیتونستیم پیش بریم، همه راه ها بسته بود. رژیم از تمام امکانات قانونی برای سرکوب مردم استفاده کرده بود طوریکه حکومت نظامی و ساواک و...، ظاهرا کاملا قانونی بود! برای همین هم مردم اینقدر بهشون فشار آمده بود که دیگه وقتی ریختن توی خیابون، میدونستن کشته میشن و خودشون شعار میدادن: "یا مرگ یا خمینی" و ...

همچنین شاه خائن بود و منافع آمریکا رو به منافع مردمش ترجیح میداد. خیر و شر مملکت رو نمیفهمید جز اینکه نوکر دست به سینه آمریکا و اسرائیل باشه. به هوسها و منافع شخصی خودش بسی بیشتر از مردمش فکر میکرد و کوچکترین تحرکی علیه رژیم (حتی در حد داشتن یک عکس امام) در گوشه خونه، به زندان و شکنجه گاه و.... منجر میشد. (بحرین رو هم شاه کند داد و آب نبات گرفت) پنجاه سال بی قانونی پهلوی رو تحمل کردیم...

خفقان شدیدی بود که هیچ حرف مخالفی رو بر نمیتابید
و همین ظلم و ستم شدید به مردم که جانشون به گلو رسیده بود ایجاد انفجار کرد!!
اکثریت مردم ریختن توی خیابون و هزاران نفر کشته شدن...
و این خونها به ثمر رسید و نظام عوض شد

بعد هم اکثریت مردم به جمهوری اسلامی رای دادن!

و این اکثریت و اقلیت رو آراء تعیین میکنه همواره!

با اینکه بیشتر ظلم و ستمها مخفی صورت میگرفت، اما حتی اونایی که اشکار بود آنقدر زیاد بود که مردم بغض در گلو داشتن و خون دل و مرگ رو ترجیح میدادن...، یعنی حتی نیاز نبود به بحث و قانع کردن دیگران، نیازی به تحریک احساسات نبود، نیازی به تزریق هیجان و... نبود! اکثریت دلهاشون یکی بود و این انفجار ناخودآگاه شکل گرفت...

بنابراین مقایسه شما از بن، بی پایه و اساسه!
هیچ حکومتی در زمان حال مردمی تر از ایران نیست در جهان! همه نظام ها وابسته به احزاب هستند نه خالص مردم...

مثلا آن دو درصد مردم که به نظام رای ندادن چند نفر بودن؟ فکر کنید اینها میخواستن بریزن توی خیابون ها و ادعا کنن ما اکثریت مردمیم!! چی میشد؟ حالا کاری به آن دو درصد اول انقلاب نداریم، این رو بعنوان مثال ذکر کردم و میخواستم بگم حتی همون دو درصد هم ظاهرا تعداد قابل توجهی ظاهرا میشدن از نظر شلوغی اما بازم اکثریت مردم نیستن! پس معیار اکثریت و اقلیت این مدلی تعیین نمیشه! پس رای گیری رو برای چی گذاشتن!!؟ درصد موافق و مخالف رو رأی مردم تعیین میکنه!

حالا الان عده ای به زعم خودشون ادعاهایی میکنن که نه قانون تأئیدش میکنه و نه بیشتر مردم آن مدعیات رو تائید میکنن،! متناقضات زیادی در مدعیاتشون هست و کاملا میشه ثابت کرد دروغ بودن خیلی از حرفها رو...
اینها اگر بخوان از همون اول بدون پیگیری قانونی بریزن توی خیابون،
و بعد بگن ما همون اکثریت مردمیم،
در مورد این کار چه قضاوتی میتونید داشته باشید...؟
جز اینکه در واقع اینها هستن که ادعا میکنن همه حق رو خودشون فقط میفهمن ولاغیر!!

امنیت دقیقا اینجا تعریف میشه که من و شما یک تعریف شخصی از بی قانونی ارائه بدیم و بخوایم هرکدوم با بی قانونی حرف خود رو به کرسی بنشونیم!

مثلا فرض کنید نظام ظلم حاکمه (که نیست)! اینجا باید مثلا اگر حرفی منطقی هست ما رو هم قانع کنید تا با شما همصدا بشیم و بعد که اکثریت شدیم حرفی برای گفتن داشته باشیم! (بعنوان مثال عرض میکنم. وگرنه گوشمون از حرفای مخالفین پره)
و اگر نیست، یا قابل اثبات به مردم نیست،... راهش بی قانونی کردن نیست و باید پا پس کشید. چون دیکتاتوری درست نیست!

از این منظر نگاه کنید:
شمای نوعی از کجا میدونید ادعاهای مخالفین نظام حقیقت داره و مدعیات موافقین نظام حقیقت نداره؟ مگر حقیقت تمام و کمال دست مخالفین نظامه؟
ببینید پس اینجا بین نظرات ما و اینها اختلاف هست و همیشه در موارد اختلاف، قانون حرف رو میزنه!
و اگر به قانون عمل نشه میشه همون ناامنی که صحبتشو کردیم

الان موافقین نظام هم از اینکه به تخلفات فتنه گران رسیدگی کاملی نمیشه بسیار خشمگین هستن اما پا رو از قانون فراتر نمیذارن. چرا؟
چون قانون اینطور صلاح دیده... حالا یا درست یا غلط!! ما هم اگر بخوایم کاری کنیم باید قانونی محاکمه کنیم!

مقدسات دقیقا مسائل مربوط به اعتقادات مورد احترام مردم میشه. (و از آن جمله است "ولایت فقیه" که نیمیش عقیدتی و نیمش سیاسیه)

اگر من بخوام برم بین جمعیت ستاره پرستان، نمیام توهین کنم مثلا به عقاید مزخرفشون! حضرت ابراهیم رفت بین ستاره پرستان، ماه پرستان و خورشید پرستان باهاشون هماهنگ شد و نشون داد داره میپرسته، بعد که ستاره و ماه و خورشید غروب کردند باهاشون وارد بحث شد و نهایتا فرمود که من خدایی رو که غروب کنه نمیپرستم...

خلاصه اگر کسی حرفی برای گفتن داره میتونه تشریف بیاره منطقی و مؤدبانه وارد بحث بشه. اگر حرف آن حق باشه ناخودآگاه مورد پذیرش قرار میگیره و دیگران رو با خودش همراه میکنه و اگر حق نباشه ناخودآگاه رد میشه و اگر خودش یک فرد منطقی باشه حرف حق رو میپذیره.
من هفته اول شروع فعالیتم در اینجا خیلی فکر کردم که چرا نمیذارن بحث سیاسی کنیم. اما وقتی کامنتهای برخی اخراجیها رو میخوندم فهمیدم چرا اینجا مجبور شدن این قانون رو بذارن. چون اینجا جوّ غالبش اینه که مخالفین نظام یا مقدسات، اسلوب بحث و منطق رو بلد نیستن و رعایت نمیکنن و... در کل خیلی برام ناراحت کننده بود... و گفتم انگار نه انگار باشگاه مهندسانه! برخی اعضا تصور دیگه ای کردن...


مثال برای راست و دروغ
(نمیدونستم چه مثالی بیارم برای اینکه واضح تر بشه تفهیم کرد مفهوم راست و دروغ رو. برای همین گفتم از اشتراکات عقیدتی مثال بیارم. چون اگر بخوام مثال سیاسی بیارم باز بحث سیاسی شدید میشه...)

پیامبر اکرم ص در روز عید غدیر خم: "من کنت مولاه فهذا علی مولاه" هرکه من مولای اویم این علی مولای اوست.

حرف راست: این مولا به معنی سرپرست و صاحب اختیار هست (دقیقا همون مدلی که پیامبر بودند)
حرف ناراست: این مولا یه معنی دوست هست فقط! نه سرپرستی مردم!

این یعنی از هر حرفی میشه فتنه ایجاد کرد و راست و دروغ تراشید.
اما اگر دقت کنیم
و خودمونو فریب ندیم،
متوجه میشم که حق و ناحق تفاوتهایی با هم دارن.
مثل همین کلمه "فهذا" که نشون میده همونطوریکه پیامبر مولا بودن (پیامبر فقط دوست مردم نبودن. بلکه ولی و سرپرست بودند و همگی این رو قبول داشتند) به همون شیوه (فَــــــــ : به معنی پس در نتیجه) این علی همون مدل ولایت رو بر مردم داره...

حالا عده ای نمیخوان حق رو بپیذرن خیلی راحت چشمهاشونو میبندن و گوشهاشونو میگیرن. انگار نه انگار که پیامبر اینهمه برای جانشینی بعد از خودشون برنامه ترتیب دادن و مردم رو نگه داشتن و سخنرانی چند ساعته فرمودن... برای اینکه بگن علی فقط دوسته!؟ سرپرست هم که هیچی!
و همچنین صدها دلیل دیگه بر اثبات ولایت امیرالمؤمنین علی علیه السلام...

حالا سنی جماعت دلایلی دارن بر اثبات مدعاشون... اما چه دلایلی؟ بهش میگیم متشابهات "یعنی دلایل ناواضح و ناکافی"
قرآن میفرماید: حقایق دو دسته هستند: محکمات ، متشابهات
دسته محکمات درش شکی نیست و مردم باید بهش چنگ بزنند. (مثل همین جریان و روایت غدیر، روایت ثقلین و... در کل برخی روایات و برخی آیات محکمات)
دسته متشابهات درش شک هست و میشه دو پهلو تفسیرش کرد و مردم رو به شک میندازه... بنابراین لازمه مردم متشابهات رو با توجه به محکمات تفسیر کنن! نه اینکه بطور مجزا تفسیر به رای بشه و بعد مقابل محکمات قرارش بدن!

و بعد قرآن اشاره میکنه به اینکه آن دلهایی که بیماره، میخواد فقط پی فتنه بگرده (و برای پیروی از هوسها و منافع نفسانی، نه برای به کرسی نشوندن حق) دنبال متشاهبات میرن که به رای و نظر خودشون تفسیر کنن. اما دلهای سالم فقط به محکمات چنگ میزنن...

مثلا اینجا برای جانشینی علی ع دلایل محکمات موجود هست، اما برای عدم جانشینی ایشون دلایل متشابه...
و خدا این محکم و متشابه رو در دنیا قرار داده برای امتحان دلهای بیمار و مجال یافتن افراد نفس پرست به بروز آلودگی های پنهان شده...
و در این نبرد حق و باطل، انسانها جوهره های وجودی خودشون رو بروز بدن که چقدر صادقانه و بدون نفسانیات طرف حق میرن...


حالا وقتی فتنه ایجاد میشه یعنی حق و باطل به هم آمیخته میشه.

یعنی در این حالت اگر کسی بخواد حق رو متوجه بشه خیلی باید تلاش و مطالعه همه جانبه داشته باشه... و با طرف مقابل به درستی و بدون تعصب وارد بحث و گفتگو بشه
احساسی قضاوت نکنه
برای صحت منابع اطلاعاتی، مواد خام ذهنی و دلایلش حجت عقلی و شرعی داشته باشه !!!


هرچی ما متوجه شدیم دلیل نمیشه کاملا درست باشه!
یعنی از خودمون این سؤالات رو بپرسیم:

1- آیا من به عقاید (دینی سیاسی و...) و همینطور احساساتی که اکنون دارم، یقین کامل دارم، یا درصدی نسبت به آن شک دارم
2- آیا من به قدر کافی نسبت به دانشم تحقیق کردم یا احساسات منفی شدید، مانع تحقیقات بدون تعصب، مطالعه و واقع نگری من بوده
3- احساسات و اطلاعات من از چه منابعی تغذیه میشه؟ آیا این منابع در صحت گفته شون، برای من حجت شرعی و عقلی محسوب میشن؟


جا داره دوستان در مورد حجیّـت عقلی و شرعی اطلاعات تحقیق کنن
هر جا لازم بود بیشتر گفتگو کنیم سرش... و هر جا دلیل و سند معتبر خواستید بفرمایید ارائه بدم


باتشکر از شما

ماشالله شما از هر دری سخنی میرانید.
الان اینهمه حرف سیاسی نوشتی و فتنه و..هم گفتی، من میتونم جوابتو بدم؟
نه نمیتونم چون تریبونش نیست، نه تو دانشگاه، نه تلویزیون، نه مطبوعات و نه این سایت و نه سایت دیگر غیر فیلــتر و .... پس شما شک نکن حق با شما و رسانه ملی هست و کسی پاسخی نداره و از این قدرت احساس غرور کنید.


از یک میلیارد مسلمان بیشتر از 900 میلیون اهل سنت هستن و نهایتا صد میلیون شیعه.
یعنی از هر کلاس 10 نفری، 9 نفر سنی و یک نفر شیعه هست !!!
و این نسبت هم تقریبا سالیان سال است که ثابته، منم برام جالبه که همه چیز اینقدر واضح و روشنه و نسبت شماها 1 به 10 است.
این نشان از نقش پر رنگ تفکر در میان مسلمانان داره و اصلا بر موروثی بودنش دلالت نداره.
همه چیز در کتاب آسمانی مسلمین به صورت تابلو و روشن و مبرهن و شفاف آمده، اونوقت 900 میلیون پیرو این کتاب آسمانی، کتاب خودشون رو نخوندن، یا شاید هم بنده خداها میخونن ولی چیزی پیدا نمیکنن یا پیدا میکنن ولی نمیفهمن خداشون چی گفته یا میفهمن چی گفته ولی میگن بیخیال !!!!
از این طرف یکسری دیگه از این پیروان منتظر آخرالزمان هستن که کل دنیا مثل اونا فکر کنن پس از قیام و....، معلوم نیست این همه انسان غافل در جهان چطوری اونموقع همه عاقل میشن و چشماشون باز میشه، این چرخش یهویی بشر هم جالبه، ای کاش باشیم و ببینینم این آخر الزمانتون چطوریه.

 

[سحر صبح]

ماشالله شما از هر دری سخنی میرانید.
الان اینهمه حرف سیاسی نوشتی و فتنه و..هم گفتی، من میتونم جوابتو بدم؟
نه نمیتونم چون تریبونش نیست، نه تو دانشگاه، نه تلویزیون، نه مطبوعات و نه این سایت و نه سایت دیگر غیر فیلــتر و .... پس شما شک نکن حق با شما و رسانه ملی هست و کسی پاسخی نداره و از این قدرت احساس غرور کنید.


از یک میلیارد مسلمان بیشتر از 900 میلیون اهل سنت هستن و نهایتا صد میلیون شیعه.
یعنی از هر کلاس 10 نفری، 9 نفر سنی و یک نفر شیعه هست !!!
و این نسبت هم تقریبا سالیان سال است که ثابته، منم برام جالبه که همه چیز اینقدر واضح و روشنه و نسبت شماها 1 به 10 است.
این نشان از نقش پر رنگ تفکر در میان مسلمانان داره و اصلا بر موروثی بودنش دلالت نداره.
همه چیز در کتاب آسمانی مسلمین به صورت تابلو و روشن و مبرهن و شفاف آمده، اونوقت 900 میلیون پیرو این کتاب آسمانی، کتاب خودشون رو نخوندن، یا شاید هم بنده خداها میخونن ولی چیزی پیدا نمیکنن یا پیدا میکنن ولی نمیفهمن خداشون چی گفته یا میفهمن چی گفته ولی میگن بیخیال !!!!
از این طرف یکسری دیگه از این پیروان منتظر آخرالزمان هستن که کل دنیا مثل اونا فکر کنن پس از قیام و....، معلوم نیست این همه انسان غافل در جهان چطوری اونموقع همه عاقل میشن و چشماشون باز میشه، این چرخش یهویی بشر هم جالبه، ای کاش باشیم و ببینینم این آخر الزمانتون چطوریه.

برادر، من توهینی نکردم. خودتون پرسیدید جواب دادم. حرف نامربوطی هم نزدم همه اش جواب سؤالات خودتون بود.
چون سؤال پرسیدن شما نیم خط میشه اما جوابش زحمت داره و طولانی میشه! شما از هر دری سؤال کردید ما هم جواب دادیم. میخواید جواب ندیم چرا میپرسید برادر من؟!

اصلا شاید میخواید که ما هم مثل هشت سال دوره اصلاحات سکوت کنیم و همین حرفهای منطقی رو هم نزنیم و دائم فحش بخوریم و محکوم به همه انواع تهمتها هم بشیم و...

البته شما تا الان خوب برخورد کردید. کاش اجازه میدادن فقط بین ما و شما و افرادی که برخورد توهین آمیز ندارن در یک تاپیک سیاسی یا همینجا گفتگو انجام بشه و شما حرفتون رو بزنید ما جواب بدیم یا بالعکس... البته اگر هدف حق جویی و حق یابی باشه نه اقدام علیه امنیت ملی!، عقده گشایی و اهداف دیگه...

آنچه ما مخالفیم در بحثهای منطقی سیاسی، مسلما توهین و بی منطقی و تحرک علیه امنیت ملی است! نه بحث کردن با روش درست... و احتمالا چون همین ها توسط برخی رعایت نمیشه ناچارا ممانعت میکنن... که حق هم دارن و این کمترین و نرم ترین برخوردی هست که با یک دشمن داخلی نظام میشه انجام داد...

وگرنه پرسیدن و مطرح کردن مسائل سیاسی و عقیدتی و... در گفتگوها اشکالی نداره

بابا شما هم که از نظر اعتقادی اشتراکی با ما ندارید! گفتم مثالی بیارم که برای تقریب به ذهن مشترک باشه...
چی رو قبول دارید و با ما اشتراک دارید؟
معمولا مخالفین نظام از نظر عقیدتی با ما یکی نیستن

برای حق یابی، شما به نظر اکثریت چکار دارید؟ مگر اکثریت معیار حق و باطل هستن؟
ممکنه قبول نداشته باشید اما قرآن میفرماید:
اکثرهم لا یعقلون...
اکثرهم لا یعلمون...
ان تطع اکثر من فی الارض یضلوک...
...

دنیا روزی با فلانی هست و روزی علیه فلانی! شما میخواید بر اساس نظر مردم دنیا خودتون رو تنظیم کنید یا حقی رو بفهمید؟ مگر ما معیار برای شناخت حق نداریم؟! رسول درونی که عقل باشه و رسول بیرونی که وحی باشد مگر نداریم؟!

حالا اینکه مسلمین اکثرا سنی هستن دلایل دیگه ای داره... دلیلش لزوما این نیست که همه آنها به تحقیق پرداختند و نسبت به شیعه شناخت کافی کسب کردن و سنی شدن! خیر! آنها نسبت به شیعه ذهنیت های منفی و اشتباهی زیادی دارن و برای همین خیلی کم سراغ تحقیق میرن!
یعنی بین آنها شناخت نسبت به شیعه کم و شبهه فراوان است...

اما اصلی که مسلم هست اینه که هرکی تحقیق کرده شیعه شده! یعنی شما بسیار کم و نادر میبینید یا نمیبینید که یک شیعه در اثر تحقیق سنی بشه. اما هزاران سنی بودن که در اثر تحقیق شیعه شدن...

توجه کنید که اختلاف ماها در معیار گزینی برای حق، سر تفاوت در جهان بینی ماست.
ده ها مکتب در جهان هستند که هر کدام برای ساکت کردن مردم و توجیه غلطهاشون یک مکتب و معیار حق برای خودشون درست کردند... یکی فمینیسته، یکی فرویدیسم، دیگری پیرو مکتب زور و قدرت (که میگه حق با هرکی هست که زورش بیشتره و قلدرتره) یکی پیرو مکتب اسلامه (که تمام معیارهاش مطابق عقل و فطرت و انصافه) و...

خلاصه ما عقل داریم نباید مطیع چشم بسته مکاتب جهانی باشیم. باید بریم با عقل و فطرت تحقیق کنیم ببینیم چی درسته و چی نادرست!
اما جهان بینی اکثر مردم ایران مال مکتب اسلام و تشیع هست. در مکتب اسلام هم معیار حق و ناحق مشخصه و تعریف داره (عقل، وحی) یعنی اگر ما با یک مسلمون که خط سیاسیش متفاوته بخوایم بحث کنیم، اگر اهل حق، تحقیق، حوصله و انصاف باشه، و قدم به قدم راه بیاد در بحث با ما، در نهایت امر شاید متوجه بشه که در اثر تبلیغات فتنه گون رسانه ای دشمن داخلی و خارجی، کاملا راست و دروغ و حق و ناحق رو قاطی کرده بوده (و مصداق این مثل بوده: خشت اول گر نهد معمار کج تا ثریا میرود دیوار کج...)

حالا اگر معیارهای عده ای با معیارهای اکثریت مردم متفاوت باشد، آیا باید با تمام دشمنان داخلی و خارجی همصدا بشن و کودتای اقلیت علیه اکثریت راه بندازن؟!... در حالیکه این اسمش قلدریه
در کل معاندین نظام فقط حرفشون یک چیزه:
"ما منطق حالیمون نیست، اکثریت حالیمون نیست! آنچه ما فهمیدیم و از رسانه هامون گرفتیم دقیقا همون حق است و اکثریت است و لا غیر! حق و ناحق هم همینه که به ما القا میشه و هر خبری فلان رسانه ها بگن کاملا درسته اما خبرهای فلان رسانه ها صددرصد دروغه و... خلاصه تعصبات شدیدی پیدا کردن!"
یعنی برای اینها معیار حق و ناحق، عینا همونه که رسانه های خاصی القاء غیر مستقیم و مستقیم میکنن براشون!

شما میگید پس ما اجازه بدیم که اینها علیه نظام تحرک کنن و ما سکوت کنیم!؟
یک فرد وقتی علیه امنیت ملی اقدام کنه، داره با مردم و با نظام دشمنی و جنگ میکنه. جواب دشمنی هم مقابله است! اینکه شما فکر کنید هر اقدام و یا خشونتی علیه نظام بشه اشکالی نداره و ما اگر از خودمون دفاع کنیم بی انصافی و خشونته، این فکر مسلما اشتباه و بی جهت هست
یعنی اگر مثلا این تحرکات تکرار بشه، مطمئن باشید اگر قوه قضائیه هم نتونه محاکمه کنه، خود مردم سکوت نخواهند کرد و یک نه دی دیگه راه میندازن...!

 

[بردوک بزرگ]

از نظر من اگر کسی یکبار بدلیل توهین و تمسخر مقدسات، دروغ پردازی، اقدام علیه امنیت ملی و...، اخراجی موقت بهش بخوره دفعه دوم اخراجی دائم باید باشه. همون یکبارشم زیادیه! هرجایی اگر بنا باشه هرکی از راه میرسه مجال ایجاد ناامنی و توهین و تمسخر دیگران رو داشته باشه و امنیت رو از سایر افراد جامعه بگیره این فرد عمیقا مشکل هنجاری داره و فقط حضورش ضرر هست برای جمع!

واونوقت شما کی باشید که هنجار را برای بقیه تعریف کنید؟از کجا اومدی؟سبزی فروشی؟

من یکی از کسانی هستم که چند بار اخراج شدم. اگر منظور از هنجار تعریف شما از قوانین مد نظر گروه خاصی هستش که فقط به درد شما میخوره و از نظر بنده وخیلی های دیگه بی ارزش واعتباره. بنده همواره که مشکلات دولت وحکومت اعتراض کردم وواقعیات را بیان کردم چون اساسا طبق قانون اساسی این مملکت من به عنوان یک شهروند دارای حقوق شهروندی بوده ودر برابری کژی ها وناراستی ها مسول هستم.
ما از راه نرسیدیم خیلی از ماها داراری مدارک در سطح دکترا ،ارشد ویا حداقل کارشناسی هستیم از پشت کوه هم نیامدیم از بطن جامعه ای امدیم که مشکلاتش را با گوشت و پوستمان درک کردیم.

 

[بردوک بزرگ]

برادر من توهینی نکردم. خودتون پرسیدید جواب دادم. حرف نامربوطی هم نزدم همه اش جواب سؤالات خودتون بود.

میخواید که ما هم مثل هشت سال دوره اصلاحات سکوت کنیم و همین حرفهای منطقی رو هم نزنیم و دائم فحش بخوریم و محکوم به همه انواع تهمتها بشیم...؟

تا الان خوب برخورد کردید. کاش اجازه میدادن فقط بین من و شما و افرادی که برخورد توهین آمیز ندارن در یک تاپیک سیاسی یا همینجا گفتگو انجام بشه و شما حرفتون رو بزنید ما جواب بدیم یا بالعکس... البته اگر هدف حق جویی و حق یابی باشه نه اقدام علیه امنیت ملی!، عقده گشایی و اهداف دیگه...

آنچه ما مخالفیم:
توهین
بی منطقی

وگرنه سؤال پرسیدن و مطرح کردن محترمانه مسائل هیچ اشکالی نداره!
(البته توی این سایت وقتی نگاه کردم خیلی برخوردها شدید بود، که امیدوارم درست بشه و روش درست بحث رو یاد بگیرن)


بابا شما هم که از نظر اعتقادی اشتراکاتی با ما ندارید! دیگه گفتم مثالی بیارم که توش نه نباشه. دیدیم نمیتونیم...
چی رو قبول دارید و با ما اشتراک دارید شما؟ اکثریت مخالفین نظام از نظر عقیدتی یکی نیستن


برای حق یابی، شما به نظر اکثریت چکار دارید؟ مگر اکثریت معیار حق و باطل هستن؟
اتفاقا قرآن ما هم میفرماید:
اکثرهم لا یعقلون...
اکثرهم لا یعلمون...
ان تطع اکثر من فی الارض یضلوک...
...
دنیا روزی با فلانی هست و روزی علیه فلانی! شما میخواید بر اساس نظر مردم دنیا خودتون رو تنظیم کنید؟ مگر ما معیار برای شناخت حق نداریم؟! رسول درونی که عقل باشه و رسول بیرونی که وحی باشد مگر نداریم؟!

حالا اینکه مسلمین اکثرا سنی هستن دلایل دیگه ای داره... دلیلش لزوما این نیست که همه آنها به تحقیق پرداختند و نسبت به شیعه شناخت کافی کسب کردن و سنی شدن! خیر! آنها نسبت به شیعه ذهنیت های منفی و اشتباهی زیادی دارن و برای همین خیلی کم سراغ تحقیق میرن! بین آنها شناخت نسبت به شیعه کم و شبهه فراوان است...
اما اصلی که مسلم هست اینه که هرکی تحقیق کرده شیعه شده! یعنی شما بسیار کم و نادر میبینید یا نمیبینید که یک شیعه در اثر تحقیق سنی بشه. اما هزاران سنی در اثر تحقیق شیعه شدن...

حالا بر فرض یکی از همه نظر با عقیده اکثریت نظام متفاوت باشد... آیا باید با تمام دشمنان داخلی و خارجی همصدا بشه ؟! آیا باید کودتای اقلیت علیه اکثریت راه بندازه؟!
این اسمش فقط یک چیزه: "قلدری"
یعنی معاندین نظام فقط حرفشون یک چیزه:
"ما منطق حالیمون نیست، اکثریت حالیمون نیست!! آنچه ما فهمیدیم و از رسانه هامون گرفتیم دقیقا همون حق است و اکثریت است و لا غیر!!"

میگید پس ما اجازه بدیم که علیه نظام تحرک بشه و سکوت کنیم!؟
یک معاند نظام وقتی علیه امنیت ملی اقدام کنه، داره با نظام دشمنی و جنگ میکنه. جواب دشمنی هم مقابله است! اینکه شما فکر کنید هر خشونت و اقدامی علیه نظام بشه هیچ اشکالی نداره و ما نباید از خودمون دفاع کنیم و کار ما اسمش میشه خشونت و ناحق و...، این فکر بیجا و بی جهته...
و اگر بخواد تکرار بشه، مطمئن باشید اگر قوه قضائیه هم نتونه محاکمه کنه، خود مردم سکوت نخواهند کرد و یک نه دی دیگه راه میندازن...!

 

[سحر صبح]

واونوقت شما کی باشید که هنجار را برای بقیه تعریف کنید؟از کجا اومدی؟سبزی فروشی؟

من یکی از کسانی هستم که چند بار اخراج شدم. اگر منظور از هنجار تعریف شما از قوانین مد نظر گروه خاصی هستش که فقط به درد شما میخوره و از نظر بنده وخیلی های دیگه بی ارزش واعتباره. بنده همواره که مشکلات دولت وحکومت اعتراض کردم وواقعیات را بیان کردم چون اساسا طبق قانون اساسی این مملکت من به عنوان یک شهروند دارای حقوق شهروندی بوده ودر برابری کژی ها وناراستی ها مسول هستم.
ما از راه نرسیدیم خیلی از ماها داراری مدارک در سطح دکترا ،ارشد ویا حداقل کارشناسی هستیم از پشت کوه هم نیامدیم از بطن جامعه ای امدیم که مشکلاتش را با گوشت و پوستمان درک کردیم.

منم یک شهروندم و نظر خودمو دادم... و چون پرسیدن ازم وارد گفتگو شدیم
جواب بقیه حرفاتونم در پستهای قبلی دادم... از قبیل حق انتقاد صحیح توسط موافقین و مخالفین و بحث درست و...
و اینکه معیار حق گزینی برای هرکی یک چیز هست و در این حالات باید به مرام اکثر مردم و قانون توجه کرد.
ما هم همینیم. تحصیلکرده و در بطن جامعه... دیگه چی؟

مسخره میکنید ؟
خب برادر یک جمله بنویسید قبول ندارم. این چه کاریه ؟

 

[آشتی ملی]

برادر، من توهینی نکردم. خودتون پرسیدید جواب دادم. حرف نامربوطی هم نزدم همه اش جواب سؤالات خودتون بود.
چون سؤال پرسیدن شما نیم خط میشه اما جوابش زحمت داره و طولانی میشه! شما از هر دری سؤال کردید ما هم جواب دادیم. میخواید جواب ندیم چرا میپرسید برادر من؟!

اصلا شاید میخواید که ما هم مثل هشت سال دوره اصلاحات سکوت کنیم و همین حرفهای منطقی رو هم نزنیم و دائم فحش بخوریم و محکوم به همه انواع تهمتها هم بشیم و...

البته شما تا الان خوب برخورد کردید. کاش اجازه میدادن فقط بین ما و شما و افرادی که برخورد توهین آمیز ندارن در یک تاپیک سیاسی یا همینجا گفتگو انجام بشه و شما حرفتون رو بزنید ما جواب بدیم یا بالعکس... البته اگر هدف حق جویی و حق یابی باشه نه اقدام علیه امنیت ملی!، عقده گشایی و اهداف دیگه...

آنچه ما مخالفیم در بحثهای منطقی سیاسی، مسلما توهین و بی منطقی و تحرک علیه امنیت ملی است! نه بحث کردن با روش درست... و احتمالا چون همین ها توسط برخی رعایت نمیشه ناچارا ممانعت میکنن... که حق هم دارن و این کمترین و نرم ترین برخوردی هست که با یک دشمن داخلی نظام میشه انجام داد...

وگرنه پرسیدن و مطرح کردن مسائل سیاسی و عقیدتی و... در گفتگوها اشکالی نداره

بابا شما هم که از نظر اعتقادی اشتراکی با ما ندارید! گفتم مثالی بیارم که برای تقریب به ذهن مشترک باشه...
چی رو قبول دارید و با ما اشتراک دارید؟
معمولا مخالفین نظام از نظر عقیدتی با ما یکی نیستن

برای حق یابی، شما به نظر اکثریت چکار دارید؟ مگر اکثریت معیار حق و باطل هستن؟
ممکنه قبول نداشته باشید اما قرآن میفرماید:
اکثرهم لا یعقلون...
اکثرهم لا یعلمون...
ان تطع اکثر من فی الارض یضلوک...
...

دنیا روزی با فلانی هست و روزی علیه فلانی! شما میخواید بر اساس نظر مردم دنیا خودتون رو تنظیم کنید یا حقی رو بفهمید؟ مگر ما معیار برای شناخت حق نداریم؟! رسول درونی که عقل باشه و رسول بیرونی که وحی باشد مگر نداریم؟!

حالا اینکه مسلمین اکثرا سنی هستن دلایل دیگه ای داره... دلیلش لزوما این نیست که همه آنها به تحقیق پرداختند و نسبت به شیعه شناخت کافی کسب کردن و سنی شدن! خیر! آنها نسبت به شیعه ذهنیت های منفی و اشتباهی زیادی دارن و برای همین خیلی کم سراغ تحقیق میرن!
یعنی بین آنها شناخت نسبت به شیعه کم و شبهه فراوان است...

اما اصلی که مسلم هست اینه که هرکی تحقیق کرده شیعه شده! یعنی شما بسیار کم و نادر میبینید یا نمیبینید که یک شیعه در اثر تحقیق سنی بشه. اما هزاران سنی بودن که در اثر تحقیق شیعه شدن...

توجه کنید که اختلاف ماها در معیار گزینی برای حق، سر تفاوت در جهان بینی ماست.
ده ها مکتب در جهان هستند که هر کدام برای ساکت کردن مردم و توجیه غلطهاشون یک مکتب و معیار حق برای خودشون درست کردند... یکی فمینیسته، یکی فرویدیسم، دیگری پیرو مکتب زور و قدرت (که میگه حق با هرکی هست که زورش بیشتره و قلدرتره) یکی پیرو مکتب اسلامه (که تمام معیارهاش مطابق عقل و فطرت و انصافه) و...

خلاصه ما عقل داریم نباید مطیع چشم بسته مکاتب جهانی باشیم. باید بریم با عقل و فطرت تحقیق کنیم ببینیم چی درسته و چی نادرست!
اما جهان بینی اکثر مردم ایران مال مکتب اسلام و تشیع هست. در مکتب اسلام هم معیار حق و ناحق مشخصه و تعریف داره (عقل، وحی) یعنی اگر ما با یک مسلمون که خط سیاسیش متفاوته بخوایم بحث کنیم، اگر اهل حق، تحقیق، حوصله و انصاف باشه، و قدم به قدم راه بیاد در بحث با ما، در نهایت امر شاید متوجه بشه که در اثر تبلیغات فتنه گون رسانه ای دشمن داخلی و خارجی، کاملا راست و دروغ و حق و ناحق رو قاطی کرده بوده (و مصداق این مثل بوده: خشت اول گر نهد معمار کج تا ثریا میرود دیوار کج...)

حالا اگر معیارهای عده ای با معیارهای اکثریت مردم متفاوت باشد، آیا باید با تمام دشمنان داخلی و خارجی همصدا بشن و کودتای اقلیت علیه اکثریت راه بندازن؟!... در حالیکه این اسمش قلدریه
در کل معاندین نظام فقط حرفشون یک چیزه:
"ما منطق حالیمون نیست، اکثریت حالیمون نیست! آنچه ما فهمیدیم و از رسانه هامون گرفتیم دقیقا همون حق است و اکثریت است و لا غیر! حق و ناحق هم همینه که به ما القا میشه و هر خبری فلان رسانه ها بگن کاملا درسته اما خبرهای فلان رسانه ها صددرصد دروغه و... خلاصه تعصبات شدیدی پیدا کردن!"
یعنی برای اینها معیار حق و ناحق، عینا همونه که رسانه های خاصی القاء غیر مستقیم و مستقیم میکنن براشون!

شما میگید پس ما اجازه بدیم که اینها علیه نظام تحرک کنن و ما سکوت کنیم!؟
یک فرد وقتی علیه امنیت ملی اقدام کنه، داره با مردم و با نظام دشمنی و جنگ میکنه. جواب دشمنی هم مقابله است! اینکه شما فکر کنید هر اقدام و یا خشونتی علیه نظام بشه اشکالی نداره و ما اگر از خودمون دفاع کنیم بی انصافی و خشونته، این فکر مسلما اشتباه و بی جهت هست
یعنی اگر مثلا این تحرکات تکرار بشه، مطمئن باشید اگر قوه قضائیه هم نتونه محاکمه کنه، خود مردم سکوت نخواهند کرد و یک نه دی دیگه راه میندازن...!

تعریفتون از اقدام علیه امنیت ملی زیادی گسترده هست، منم واردش نمیشم.
بازم خواهش میکنم اینقدر حرف سیاسی و حماسه 9 دی و فتنه و... نزنید، اینا بیشتر شبیه طنز تلخ هست تا منطق و فقط به خاطر قوانین انجمن پاسخی بهتون نمیدم.
ولی میبینی که فعلا شما آزادانه هرچی میخوای میگی، نه این سایت، هر سایت دیگه هم این نظرات رو بدی استقبال میشه. دیگه رجانیوز و فارس و... ریختن.
لطفا از این بحث ها عبور کنید، چون احساس تریبون یکطرفه جالب نیست.

بسیار جالب هست که میگین اکثریت ملاک حق نیست، باهات موافقم، ولی خودت استناد کردی 90 درصد مردم موافقن و همه باید احترام بذارن.
در دنیای امروز هم 90 درصد مسلمانان اهل سنت هستند و شما باید سکوت کنی و اعتقاداتشون رو زیر سئوال نبری وگرنه اقدام علیه امت واحد اسلامی کردین به عنوان اقلیت.
همانطور که کسی در روزنامه بهار ولایت رو با منطق زیر سئوال برد و شما به عنوان مثلا اکثریت در روزنامه رو تخته کردین.
پس حتی از بحث آزاد مذهبی هم وحشت دارین و اون رو جز توهین و اقدام علیه امنیت ملی و... میدانید.
مخصوصا اگر مخاطبش عوام باشن که میزان ترس بیشتر شده و رسانه های عمومی رادیکال تر خواهند بود.

رسول درونی عقل هست ولی نه عقل جنابعالی و امثالکم!!!
عقل مثل ماشین حساب نیست که یکسری داده بدی الزاما یکسری خروجی باید ازش بیرون بیاد.
بعد اگر خروجی مطابق انتظارت نبود بگی حرف غیرعقلی زدن !!!
فطرت هم که کلا یک چیز بی معنی و توهمیه پیرامونش نظری ندارم چون باورهای روی هوا هست.

شما میتونید درباره همه مواردی که اینجا اشاره کردین، تاپیک ایجاد کرده و من رو دعوت کنین تا درصورت داشتن زمان پاسختون رو بدم.
این تاپیک پیرامون این مسائل نیست، لطفا به این نقل قول در قالب تاپیک جداگانه پاسخ بدین و بیش از این فضارو منحرف نکنید.

 

[سحر صبح]

جالبه خودتون سؤال میکنید و از من جواب میخواید بعد میگید که حرف بیجا و زیادی زدم... بحث رو منحرف کردم و...
باشه من سکوت میکنم. اما حرفاتون رو قبول ندارم و همه جواب داره . ترجیح میدم بحثو با شما ادامه ندم چون کسیکه نخواد چیزی رو بپذیره دیگران نباید خودشونو خسته کنن باهاش. بدرود

 

[محممد آقا]

مدیران اینجا دوست دارن باشگاه محلی باشه برای دوست یابی و اسپم خونه
و کسانی که اخراج شدند اکثرا هدفشون اصلاح جامعه بوده و این برای رئیس باشگاه که بشدت دیکتاتورانه رفتار می کنه یک توهین به نظر آمده و با پاک کردن پست ها و تاپیک ها سعی در متشنج کردن جو و اخراج اعضای مورد هدف می کرد توقع بخشیدن این افراد توسط مدیران باشگاه کاری بیهوده است

بهتر است حرمت باشگاه رو حفظ کنید .........کسی فکر نمیکنم کسی رو مجبور به ماندن کرده که حرف از این موارد میزنید .....

کسانی دیکتاتورند که قانون را رعایت نمیکنند و آشکارا نقض قانون .......قانون برای این است که جلوی دیکتاتوری ها و خودکامگی ها گرفته شود

 

[محممد آقا]

لطفا تعریفتون رو از امنیت شفاف تر بگین و اینم توضیح بدین که چرا پدران شما برای ساقط کردن دیکتاتور سابق (پهلوی) تو خیابون میریختن و سطل اتیش میزدن و وقتی هم کسی کشته میشد اعتراض میکردن، بالاخره اونا هم بر ضد یک پدیده ای ایجاد نا امنی براش میکردن، پس هرکس حس کرد داره قدرتش نا امن میشه حق بگیر و ببند و ضرب و شتم داره؟
دروغ پردازی وقتی معنی میده که شما بگی حقیقت تمام و کمال دست منه، اگر شما این ادعارو داشته باشی یعنی دچار تفکرات توتالیته هستین، معیارتون برای امنیت، صداقت و مقدس دقیقا چیه؟
چندتا حرف راست مثال بزن و بگو دروغی که جلوش مطرح شده چیه.
مثال فراموش نشود.

جناب استارتر هدف تاپیکتون چه بوده؟..

واقعا بحث این بوده که مدیران بیان و یک عده اخراج دائم رو ببخشن یا دهفتون بحث سیاسی است؟

بهتر است خودتان جز منحرف کنندگان بحث نشوید ......که اگر هدف این تاپیک غیر مورد اشاره است ........مطئنن جواب برای حرفهای شما کم نیست ..

تاپیک دیگری بزنید تا جواب شما داده شود !

 

[آشتی ملی]

جالبه خودتون سؤال میکنید و از من جواب میخواید بعد میگید که حرف بیجا و زیادی زدم... بحث رو منحرف کردم و...
باشه من سکوت میکنم. اما حرفاتون رو قبول ندارم و همه جواب داره . ترجیح میدم بحثو با شما ادامه ندم چون کسیکه نخواد چیزی رو بپذیره دیگران نباید خودشونو خسته کنن باهاش. بدرود

من هیچ وقت از شما در ابتدای بحث سئوال سیاسی نپرسیدم، شما یکسری اتهامات سیاسی رو مطرح کردین و ناگذیر جواب گرفتین.
که بحث ادامه پیدا کرد، شما فکر کنید ما اهل منطق نیستیم، خسته نباشی داداش ممنونتم.

جناب استارتر هدف تاپیکتون چه بوده؟..

واقعا بحث این بوده که مدیران بیان و یک عده اخراج دائم رو ببخشن یا دهفتون بحث سیاسی است؟

بهتر است خودتان جز منحرف کنندگان بحث نشوید ......که اگر هدف این تاپیک غیر مورد اشاره است ........مطئنن جواب برای حرفهای شما کم نیست ..

تاپیک دیگری بزنید تا جواب شما داده شود !

جناب منتقد، شما همین نقل قولی که گرفتی رو نگاه کنید که من ابتدا این حرف رو زدم یا این حرف در پاسخ به یک انحراف تاپیک بوده.
اگر من شروع کننده بحث سیاسی بودم حق با شما بود.
خواهشا تحت تاثیر باورهای سیاسی تون من رو به انتحراف متهم نکنید، وقتی کسی مسیر تاپیک رو منحرف کرد یک جواب حداقلی گرفت چون اصرار داشت علت اخراج ها فلان بوده و فلان.

شما هم که دستی بر آتش دارین، علت پاسخگو نبودن مدیران به این تاپیک رو چی میدونید؟
آیا مثل جاهای دیگر کشور از صنعت خودرو تا مخابرات و... نیست که مسئولینش مردم رو وسیله میدونن و به قولی چیز هم حسابشون نمیکنن!!!
دریغ از یک پاسخ برای موافقت و مخالفت.
دم از چه قانونی میزنی وقتی مجری حتی پاسخی به اعتراض نمیده و میگه اینقدر داد بزن تا خفه بشی، یعنی همون سیاست کلان کشور.

 

[محممد آقا]

من هیچ وقت از شما در ابتدای بحث سئوال سیاسی نپرسیدم، شما یکسری اتهامات سیاسی رو مطرح کردین و ناگذیر جواب گرفتین.
که بحث ادامه پیدا کرد، شما فکر کنید ما اهل منطق نیستیم، خسته نباشی داداش ممنونتم.




جناب منتقد، شما همین نقل قولی که گرفتی رو نگاه کنید که من ابتدا این حرف رو زدم یا این حرف در پاسخ به یک انحراف تاپیک بوده.
اگر من شروع کننده بحث سیاسی بودم حق با شما بود.
خواهشا تحت تاثیر باورهای سیاسی تون من رو به انتحراف متهم نکنید، وقتی کسی مسیر تاپیک رو منحرف کرد یک جواب حداقلی گرفت چون اصرار داشت علت اخراج ها فلان بوده و فلان.

شما هم که دستی بر آتش دارین، علت پاسخگو نبودن مدیران به این تاپیک رو چی میدونید؟
آیا مثل جاهای دیگر کشور از صنعت خودرو تا مخابرات و... نیست که مسئولینش مردم رو وسیله میدونن و به قولی چیز هم حسابشون نمیکنن!!!
دریغ از یک پاسخ برای موافقت و مخالفت.
دم از چه قانونی میزنی وقتی مجری حتی پاسخی به اعتراض نمیده و میگه اینقدر داد بزن تا خفه بشی، یعنی همون سیاست کلان کشور.

سلام مجدد .......انحراف انحراف است ........شروع کندده یک جور منحرف میکند .....پاسخ دهنده یک جور و این حلقه همینطور ادامه دارد! تازه اگر به بی نهایت نرسد و کسی هم به جز آن دو نفر اضافه نگردند!

شیوه و جایگاه اعتراض مشخص است ........

آیا شما رفتین و در پروف مدیران پیام بگذراید که سری هم به تاپیکتان بزنند؟

فارغ از همه اینها .......دوست محترم ........ناسلامتی باشگاه دفتر مدیران دارد ..........

برای من جای تعجب است که چرا به جای این همه اصرارهای این چنینی ورزیدن ......نمیروید در جای مربوطه سوالتون رو بپرسید ........یعنی ترس دارید که با درخواستتان مخالفت شود؟! یا اینکه مشخص شود شما یک یوزر دیگه هستین؟.....یا سخن بالاتر از اینهاست ؟

اگر این درخواست شما صادقانه است .....میشه بنده رو توجیه کنید به چه دلیلی اینجا مطرح نمیکنید؟

دفتر مدیریت روابط عمومی باشگاه

.
انتقادها و پیشنهادهای مدیریتی


شما سوالتون رو در جای خودش که نپرسیدین هیچ .......از طرفی متاسفانه شاهد توهین و تهمت به مدیران هم هستیم که بعضا شما هم همراهی میکنید ........اینها خودش بسیار شائبه دارد

 

[آشتی ملی]

سلام مجدد .......انحراف انحراف است ........شروع کندده یک جور منحرف میکند .....پاسخ دهنده یک جور و این حلقه همینطور ادامه دارد! تازه اگر به بی نهایت نرسد و کسی هم به جز آن دو نفر اضافه نگردند!

شیوه و جایگاه اعتراض مشخص است ........

آیا شما رفتین و در پروف مدیران پیام بگذراید که سری هم به تاپیکتان بزنند؟

فارغ از همه اینها .......دوست محترم ........ناسلامتی باشگاه دفتر مدیران دارد ..........

برای من جای تعجب است که چرا به جای این همه اصرارهای این چنینی ورزیدن ......نمیروید در جای مربوطه سوالتون رو بپرسید ........یعنی ترس دارید که با درخواستتان مخالفت شود؟! یا اینکه مشخص شود شما یک یوزر دیگه هستین؟.....یا سخن بالاتر از اینهاست ؟

اگر این درخواست شما صادقانه است .....میشه بنده رو توجیه کنید به چه دلیلی اینجا مطرح نمیکنید؟

دفتر مدیریت روابط عمومی باشگاه

.
انتقادها و پیشنهادهای مدیریتی


شما سوالتون رو در جای خودش که نپرسیدین هیچ .......از طرفی متاسفانه شاهد توهین و تهمت به مدیران هم هستیم که بعضا شما هم همراهی میکنید ........اینها خودش بسیار شائبه دارد

همین که تاپیک حذف نشده یعنی ملاحظه کردن، چون یادتون هست که همزمان با این تاپیک هم من و هم شما تاپیک های دیگری داشتیم که تماما پاک شد.
ارتباطی با مدیریت روابط عمومی نداره.
تو تاپیک مربوط به جشن 7 سالگی باشگاه مطرحش کردم، میتونید بروید و ببینید. (از نظر من درست ترین جای اعلام این تاپیک اونجا بود)

آقا محمد جان بیخیال، احساس میکنم شما حتی در یک تاپیک پر صلح هم علاقه به ایجاد تشنج دارین.
شما هم مثل اون دوستمون خسته نباشید، حق با شماست.

 

[سحر صبح]

من هیچ وقت از شما در ابتدای بحث سئوال سیاسی نپرسیدم، شما یکسری اتهامات سیاسی رو مطرح کردین و ناگذیر جواب گرفتین.
...
جناب منتقد، شما همین نقل قولی که گرفتی رو نگاه کنید که من ابتدا این حرف رو زدم یا این حرف در پاسخ به یک انحراف تاپیک بوده.
اگر من شروع کننده بحث سیاسی بودم حق با شما بود.
خواهشا تحت تاثیر باورهای سیاسی تون من رو به انتحراف متهم نکنید، وقتی کسی مسیر تاپیک رو منحرف کرد یک جواب حداقلی گرفت چون اصرار داشت علت اخراج ها فلان بوده و فلان.
.

ببینید ما نظر خودمون رو میدیم (من تأکیدم روی توهین و ایجاد ناامنی بود). اما وقتی شما در مورد نظر ما تشریف میارید و سؤالات متعدد میپرسید خودبخود بحث ایجاد میشه. وگرنه من قصد بحث نداشتم.
خلاصه معیار حق و باطل، دیدگاه دینی و سیاسی، معیار خوب و بد، راست و دروغ و... تمام اینها از نظر ما و شما تفاوت داره. واقعا جا نداره با شما بحث بشه

http://www.www.www.iran-eng.ir/images/misc/quote_icon.png نوشته اصلي بوسيله آشتی ملیhttp://www.www.www.iran-eng.ir/images/buttons/viewpost-left.png
اگه امکانش هست چند نفر از اونایی که لیاقتش رو دارند نام ببرید، تا متوجه شم فاکتورهای لیاقت از سوی یک کاربر چیاس.
----------------------------------
سحر صبح
از نظر من اگر کسی یکبار بدلیل توهین و تمسخر مقدسات، دروغ پردازی، اقدام علیه امنیت ملی و...، اخراجی موقت بهش بخوره دفعه دوم اخراجی دائم باید باشه. همون یکبارشم زیادیه! هرجایی اگر بنا باشه هرکی از راه میرسه مجال ایجاد ناامنی و توهین و تمسخر دیگران رو داشته باشه و امنیت رو از سایر افراد جامعه بگیره این فرد عمیقا مشکل هنجاری داره و فقط حضورش ضرر هست برای جمع!
-----------------------------
http://www.www.www.iran-eng.ir/images/misc/quote_icon.png نوشته اصلي بوسيله afshin-18 http://www.www.www.iran-eng.ir/images/buttons/viewpost-left.png
مدیران اینجا دوست دارن باشگاه محلی باشه برای دوست یابی و اسپم خونه
و کسانی که اخراج شدند اکثرا هدفشون اصلاح جامعه بوده و این برای رئیس باشگاه که بشدت دیکتاتورانه رفتار می کنه یک توهین به نظر آمده و با پاک کردن پست ها و تاپیک ها سعی در متشنج کردن جو و اخراج اعضای مورد هدف می کرد توقع بخشیدن این افراد توسط مدیران باشگاه کاری بیهوده است
------------------------------------------
سحر صبح
هدفشون اصلاح جامعه بوده، قبل از اینکه خودشون رو اصلاح کرده باشن؟ به وفور در بحثهاشون توهین و دروغ و تمسخر و بی قانونی و... دیده میشد من سر زدم!
دیکتاتور شماهائید دقیقا! قانون جنگل که نیست! الان اگر پلیس آمریکا بود بعد از تذکر، مسدود نکرده بود؛ شلیک کرده بود!
الان میفهمم چرا بحث سیاسی اینجا ممنوعه! بر خلاف سایتهای دیگه اینجا بعضی افرادش از مرکز سبزی فروشی آمدن دقیقا!
--------------------------------------------
http://www.www.www.iran-eng.ir/images/misc/quote_icon.png نوشته اصلي بوسيله آشتی ملی http://www.www.www.iran-eng.ir/images/buttons/viewpost-left.png
لطفا تعریفتون رو از امنیت شفاف تر بگین و اینم توضیح بدین که چرا پدران شما برای ساقط کردن دیکتاتور سابق (پهلوی) تو خیابون میریختن و سطل اتیش میزدن و وقتی هم کسی کشته میشد اعتراض میکردن، بالاخره اونا هم بر ضد یک پدیده ای ایجاد نا امنی براش میکردن، پس هرکس حس کرد داره قدرتش نا امن میشه حق بگیر و ببند و ضرب و شتم داره؟
دروغ پردازی وقتی معنی میده که شما بگی حقیقت تمام و کمال دست منه، اگر شما این ادعارو داشته باشی یعنی دچار تفکرات توتالیته هستین، معیارتون برای امنیت، صداقت و مقدس دقیقا چیه؟
چندتا حرف راست مثال بزن و بگو دروغی که جلوش مطرح شده چیه.
مثال فراموش نشود.
-----------------------------------------------
​

 

[محممد آقا]

همین که تاپیک حذف نشده یعنی ملاحظه کردن، چون یادتون هست که همزمان با این تاپیک هم من و هم شما تاپیک های دیگری داشتیم که تماما پاک شد.
ارتباطی با مدیریت روابط عمومی نداره.
تو تاپیک مربوط به جشن 7 سالگی باشگاه مطرحش کردم، میتونید بروید و ببینید. (از نظر من درست ترین جای اعلام این تاپیک اونجا بود)

آقا محمد جان بیخیال، احساس میکنم شما حتی در یک تاپیک پر صلح هم علاقه به ایجاد تشنج دارین.
شما هم مثل اون دوستمون خسته نباشید، حق با شماست.

مدیریت روابط عمومی پلی است جهت ارتباط مدیران ارشد و به خصوص ادمین محترم با کاربران .....

بله خب دیدم پستتون رو!..ولی پست شما در صفحه چند بود؟

حق با عدالت است ........از شما هم پاسخی متاسفانه نشنیدم ......

 

[بردوک بزرگ]

منم یک شهروندم و نظر خودمو دادم... و چون پرسیدن ازم وارد گفتگو شدیم
جواب بقیه حرفاتونم در پستهای قبلی دادم... از قبیل حق انتقاد صحیح توسط موافقین و مخالفین و بحث درست و...
و اینکه معیار حق گزینی برای هرکی یک چیز هست و در این حالات باید به مرام اکثر مردم و قانون توجه کرد.
ما هم همینیم. تحصیلکرده و در بطن جامعه... دیگه چی؟



مسخره میکنید ؟
خب برادر یک جمله بنویسید قبول ندارم. این چه کاریه ؟

عجب؟کدام جواب اساسا؟