sara85
عضو جدید
بچه که بودم مثل خیلی از هم سن وسالام روی محله ای که توی اون زندگی می کردیم تعصب خاصی داشتم.تمام بحث ما توی سرویس مدرسه تا وقتی برسیم به خونه این بود که از بین دوتا محله ای که توی مسیر این سرویس بودن کدوم بهترن.یه خورده که بزرگتر شدم توی مدرسمون بچه هایی درس می خوندن که از بقیه شهر های استانم بودن حالا بحث جدید این بود که بین شهر های استان کدوم بهترن.یه خورده که بالاتر رفتم و موبایل خریدم دیدم بحث جدید روی قومیت ها ی ایرانه که کدومشون...و کدومشون...بعد که بالاتر اومدم و با فرهنگ تر و روشن فکر تر شدم!!!! دیدم بحث به عرب و عجم بودن و با هوش بودن اقوام آریایی کشیده شده . بله همین طور که بزرگ و بزرگ تر شدم تعصبات و مرزها بزرگ و بزرگ تر شد . بحث های توی سرویس مدارس به بحث های پارلمانی بین نماینده ها ، به جنگ بین ملت ها و ... تبدیل می شد .
راستش من دقیقا نمی دونم منشا این تعصبات چیه ؟ ولی می دونم و یقین دارم که خیلی از این تعصبات در ارتباط با چیزاییه که هیچ کدوم از ما ها برای انتخاب اونها اختیاری نداریم .قبول دارم که بعضی از اونها ریشه در تنفر ما از فرهنگ غلط و گرایش ما به شرایط بهتر داره. ولی ای کاش می شد که همه ما برای یک لحظه هم که شده خودمون رو جای اون کودک عرب بادیه نشین می گذاشتیم ،جای اون کسی که یه شرایط که ما از اون متنفریم بهش جبر شده . و ای کاش تعصبات ما روی خوبی و انسانیت بود نه روی مکان هایی که ویژگی های خوب توی اونها بارز تره. ای کاش همه ما وقتی یه زلزله توی یکی از دورافتاده ترین جا های دنیا اتفاق می افتاد همون قدر ناراحت می شدیم که وقتی زلزله بم توی ایران اتفاق افتاد . ای کاش وقتی یه هواپیما سقوط می کرد یا یه جایی بمب گذاری می شد توی اخبارمون اعلام نمی کردیم که خوشبختانه هیچ ایرانی در این حادثه کشته نشد. ای کاش به جای اینکه ببینیم که چند هزار سال پیش کدوم قوم از قوم دیگه با فرهنگ تر بوده .مردم کدوم کشور تا چند صد سال پیش گاوچرون بودن .کدوم کشور فقط اینقدر باسواد داشتن.با خوندن تاریخ از کاستی ها و عقب ماندگی هایی که تمامی اقوام بشر داشتن ناراحت می شدیم و از دیدن پیشرفت کنونی کشورها خوشحال می شدیم و تمام هم و غممون کمک به بقیه برای رسیدن به این کشورها بود. نه خوندن شعر های ناسیونالیستی برای جنگیدن با بقیه کشورها! نمی دونم شاید جامعه بشری خودش هر چند کند داره به این سمت می ره ولی من دوست دارم سهمی توی این روند داشته باشم .حتی اگر این سهم تنها به اصلاح عقایدم خلاصه بشه شاید بتونه توی خشکوندن ریشه عقب ماندگی و بی فرهنگی توی همه شهر های ایران و همه شهر های دنیا کمک کنه. و شاید کمک کنه که روزی رو ببینم که همه مردم دنیا با هر عقیده و مذهب و هر قومیت با یک زبان مشترک با هم صحبت می کنن و اون زبان عشق و نوع دوستیه.
راستش من دقیقا نمی دونم منشا این تعصبات چیه ؟ ولی می دونم و یقین دارم که خیلی از این تعصبات در ارتباط با چیزاییه که هیچ کدوم از ما ها برای انتخاب اونها اختیاری نداریم .قبول دارم که بعضی از اونها ریشه در تنفر ما از فرهنگ غلط و گرایش ما به شرایط بهتر داره. ولی ای کاش می شد که همه ما برای یک لحظه هم که شده خودمون رو جای اون کودک عرب بادیه نشین می گذاشتیم ،جای اون کسی که یه شرایط که ما از اون متنفریم بهش جبر شده . و ای کاش تعصبات ما روی خوبی و انسانیت بود نه روی مکان هایی که ویژگی های خوب توی اونها بارز تره. ای کاش همه ما وقتی یه زلزله توی یکی از دورافتاده ترین جا های دنیا اتفاق می افتاد همون قدر ناراحت می شدیم که وقتی زلزله بم توی ایران اتفاق افتاد . ای کاش وقتی یه هواپیما سقوط می کرد یا یه جایی بمب گذاری می شد توی اخبارمون اعلام نمی کردیم که خوشبختانه هیچ ایرانی در این حادثه کشته نشد. ای کاش به جای اینکه ببینیم که چند هزار سال پیش کدوم قوم از قوم دیگه با فرهنگ تر بوده .مردم کدوم کشور تا چند صد سال پیش گاوچرون بودن .کدوم کشور فقط اینقدر باسواد داشتن.با خوندن تاریخ از کاستی ها و عقب ماندگی هایی که تمامی اقوام بشر داشتن ناراحت می شدیم و از دیدن پیشرفت کنونی کشورها خوشحال می شدیم و تمام هم و غممون کمک به بقیه برای رسیدن به این کشورها بود. نه خوندن شعر های ناسیونالیستی برای جنگیدن با بقیه کشورها! نمی دونم شاید جامعه بشری خودش هر چند کند داره به این سمت می ره ولی من دوست دارم سهمی توی این روند داشته باشم .حتی اگر این سهم تنها به اصلاح عقایدم خلاصه بشه شاید بتونه توی خشکوندن ریشه عقب ماندگی و بی فرهنگی توی همه شهر های ایران و همه شهر های دنیا کمک کنه. و شاید کمک کنه که روزی رو ببینم که همه مردم دنیا با هر عقیده و مذهب و هر قومیت با یک زبان مشترک با هم صحبت می کنن و اون زبان عشق و نوع دوستیه.