«آتاتورک خطاب به محمد علی فروغی سفیر ایران در ترکیه:...»

Alborz Rad

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز


آتاتورک خطاب به محمد علی فروغی سفیر ایران در ترکیه:
«شما ایرانی ها قدر ملیت خود را نمیدانید که ریشه داشتن در زمین چه نعمتی عظیم است
و ملیت زمانی مصداق پیدا میکند که آن ملت را بزرگان ادب و حکمت و سیاست و در تمدن بشری سابقه ممتد باشد
شما قدر بزرگان خود را نمیدانید و عظمت شاهنامه را نمیابید که این کتاب سند مالکیت و ملیت و ورقه هویت شماست . . .»



میدان فردوسی سلماس در سی و ششمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی به میدان”انقلاب” تغییر نام یافت! و پس از تصویب تغییر نام میدان ” فردوسی” به ” انقلاب” مجسمه فردوسی از میدانی که به نام شاعر بزرگ ايران نامگذاری گردیده بود خداحافظی کرد.


به گزارش بهارنيوز، معلوم نيست مسئولان اين شهر با اين اقدام ناشيانه خود در سالگرد پيروزي انقلاب چه اهداف خاصي را دنبال مي كنند اما بايد به اين سئوال ساده افكار عمومي پاسخ بدهند كه چگونه پس از 36 سال به اين كشف بزرگ رسيده‌اند كه آيا «فردوسي» هم با آرمان هاي انقلاب ضديت داشته كه اينگونه با مجسمه و نام او برخورد حذفي مي‌كنند؟ آيا اين اقدام وهن انقلاب و دهه فجر نيست؟ آيا در اين شهر ميدان ديگري نبود كه به نام «انقلاب» نامگذاري شود؟ ضديت با مفاخر ملي ايران تا به كجا؟ استانداري دولت تدبير در اين استان در واكنش به اين اقدام، چه پاسخي دارد؟


****بیخودی پرسه زدیم صبحمان شب بشود
بیخودی حرص زدیم سهم مان کم نشود
ما
خدا را با خود سر دعوا بردیم و قسمها خوردیم
و
حقیقتها را زیر پا له کردیم
و چقدر حظ بردیم که زرنگی کردیم
****




 

eti68

عضو جدید
کاربر ممتاز
تغییر نام چیز جدیدی نیست!
اسم کشورمونم میزاریم انقلاب!خخخ
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام علیکم .......دوست محترم ........دلیل گذاشتن تصویر ابتدایی رو میتونید توضیح دهید؟.....ضمن اینکه اصولا هر کسی تاریخ خوانده باشد میداند که فروغی فردی سیاستمدار با رفتارهای دوگانه بوده که این دال بر همان سیاست باز بودن اوست ......نظرات دکتر مصدق و مخالفتهای تاریخی او با این فرد نیاز به بیان نیست

بهار نیوز یک سایت دسته چتدمی اصلاح طلب است و تا جایی که بنده به یاد دارم مطلب اشاره شده صحیح نیست و بحث این بوده که فروغی از آتاتورک پرسیده چرا مولوی رو ترک میدانید و به نقل فروغی همچین حرفی زده شده که البته موارد بسیاری بر رد ادعای فروغی هم وجود دارد .......جایی به خاطر ندارم حرف از فردوسی زده شده باشد!.......چون اصولا فردوسی.....آتاتورک .......امپراطوری عثمانی......فکر میکنم نیاز به بیان نیست

قرار دادن همچین عکسی از جانب شما جای سوال دارد!......
در قبال موضوعی که ادعا شده ........اگر همچین چیزی باشد اقدام نادرست و قابل محکوم کردن است .......ولی تا وقتی مسئولین محترم دولت یا شورای شهر محل اشاره شده توضیحی ندهند لازم به قضاوت عجولانه نمی بینم......البته متاسفانه شما کل خبر رو نگذاشتی ......اینکه سلماس کجاست .......و اینکه آیا مردمش نسبت به مجسمه فردوسی حساسیتی ایجاد کرده بودند؟........و اینکه حال قرار است مسابقه ای برگزار بشه .......

البته ما در کل با هر اقدامی که آرامش کشور رو به هم بزنه ......هر اقدامی که ارتجاع قومیت گرایی باشه و بحث ملی فراموش بشه به خصوص در محل هایی که تعدد قومیت وجود دارد ......و هر اقدامی که به امنیت ملی ضربه بزند مخالفیم....حال اینکه همچین ارتجاعی رو بخوان با پوشش ضد پهلوی احیا کنند که..........
 
آخرین ویرایش:

Takesh

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بله متاسفانه مرغ همسایه غازه ................
 

XBoy69

عضو جدید
فردوسی که خودش مسلمون شیعه بوده ! :)
نه اسلام گرایی داعشی نه ملی گرای افراطی ! حد واسط باشید همیشه !
 

silver light

عضو جدید
کاربر ممتاز
استارتر عزیز دولت عثمانی نیاز به تحریف چیزی برای نشون دادن قدمت خودشون ندارن و اون مطلب هم مثل تمامی موارد شوونیسمی چیزی خاصی نیست!!!


اقا محمد به نظر شما کار بدی کردن؟
فکر نمیکنین کار بد رو کسانی میکنن که میان هزاران مکان با نام تورکی رو به زور فارسی میکنن و وقتی ازشون میپرسن چرا میگه فلان واژه چه معنی میده!!!!
مگه اسم باید معنی بده؟

بیای اسم یک خیابان رو از اصالتش در بیاری و اسم یک شهید رو بگذاری چه معنی میده؟

خیلی موارد هستت که خوشم نمیاد بحث کنم چون اب در هاون کوبیدنه
 

petromech

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
استارتر عزیز دولت عثمانی نیاز به تحریف چیزی برای نشون دادن قدمت خودشون ندارن و اون مطلب هم مثل تمامی موارد شوونیسمی چیزی خاصی نیست!!!


اقا محمد به نظر شما کار بدی کردن؟
فکر نمیکنین کار بد رو کسانی میکنن که میان هزاران مکان با نام تورکی رو به زور فارسی میکنن و وقتی ازشون میپرسن چرا میگه فلان واژه چه معنی میده!!!!
مگه اسم باید معنی بده؟

بیای اسم یک خیابان رو از اصالتش در بیاری و اسم یک شهید رو بگذاری چه معنی میده؟

خیلی موارد هستت که خوشم نمیاد بحث کنم چون اب در هاون کوبیدنه

موافقم..
وقتی اسم ترکی و واقعی و چندین ساله خیلی از مناطق آزربایجان زورکی فارسی ایش می کنند اونم کلماتی که اصلا معنی نداره و نمی دونم به چه دلیلی.. پس باید حق داد که در قبال اینگونه تندروی ها اینگونه اعمالی هم صورت بگیره.
++++++++++++++++++++++++++++++++++++
سخنی به استارتر :
استارتر عزیز فروغی یع فراماسون دو بام در هوای آواره بود که یک عمر نفهمید برای کی خدمت کرد!!
دولت عثمانی و سرزمین های توران آنقدر هم تمدن دارند که لازم نیست دنبال تمدن باشند...
......
بیایین از فرهنگ نژاد برتر بودن بپرهیزیم و تاریخ سازی نکنیم چون با پر رنگ کردن گذشته آینده درخشان نمی شود مهم یه چیزه استارتر عزیز:
در گذشته چه بودیم الان چه هستیم و آینده مان در چه مسیری هست
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
استارتر عزیز دولت عثمانی نیاز به تحریف چیزی برای نشون دادن قدمت خودشون ندارن و اون مطلب هم مثل تمامی موارد شوونیسمی چیزی خاصی نیست!!!


اقا محمد به نظر شما کار بدی کردن؟
فکر نمیکنین کار بد رو کسانی میکنن که میان هزاران مکان با نام تورکی رو به زور فارسی میکنن و وقتی ازشون میپرسن چرا میگه فلان واژه چه معنی میده!!!!
مگه اسم باید معنی بده؟

بیای اسم یک خیابان رو از اصالتش در بیاری و اسم یک شهید رو بگذاری چه معنی میده؟

خیلی موارد هستت که خوشم نمیاد بحث کنم چون اب در هاون کوبیدنه

سلام.........شما از یک طرف بنده رو مخاطب خودت قرار میدی ........از یک طفم خودت از قول من به خودت جواب میدی و میگی آب در هاون کوبیدن!......حالا من جوابتو بدم یا نه؟!
 

parandi2

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
برین جم کنین بابام. تو شهر ما می خواستن اسم خیابون "امام رضا" رو بکنن "معراج" کجای کارین
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
بازگشت مجسمه فردوسی در پی اعتراض مردم

بازگشت مجسمه فردوسی در پی اعتراض مردم

در روزهای پایانی بهمن ماه مطلبی در خبرگزاری‌ها منتشر شده بود مبنی بر اینکه مجسمه فردوسی بنا به تصمیم شورای اسلامی شهر و شهرداری سلماس از میدان این شهر برچیده شده است.تصمیم بر برداشتن مجسمه فردوسی از این میدان و جابجا کردن آن با کامیون به مکانی دیگر، اعتراض شمار زیادی از شهروندان و به‌ویژه دوستداران ادبیات فارسی را از سراسر ایران و همچنین برخی از مسئولان کشوری و استانی را به همراه داشت.

نامه رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی خطاب به وزیر کشور و دستور وزیر کشور ذیل این نامه یکی از همین واکنش ها بود که منجر به بازگشت مجسمه فردوسی به شهر سلماس شد.

غلامعلی حدادعادل رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیز طی نامه‌ای به رحمانی فضلی وزیر کشور، نسبت به این اقدام واکنش نشان داد که متن نامۀ ارسالی او بدین شرح است:بسمه‌تعالیدوست و برادر گرامی، جناب آقای رحمانی فضلیوزیر محترم کشوربا سلام و احترامدر رسانه‌ها این خبر همراه با عکس و تفصیلات آمده بود که در شهرستان سلماس در آذربایجان غربی، مجسمۀ فردوسی را از یکی از میدان‌های شهر برداشته‌اند، به عذر اینکه می‌خواهند مجسمۀ بهتری از او بسازند.
این خبر می‌تواند در داخل استان و استان‌های هم‌جوار و نیز در کل کشور منشأ آثار سوئی شود. اگر با دستور جناب‌عالی مجسمۀ قبلی به محل خود برگردد و خود فرماندار هم خبرش را اعلام کند، شاید تا اندازه‌ای جبران و پیشگیری شود.
با تشکر
حدادعادلمستند بر تصویر منتشر شده از نامه حدادعادل، دستور نصب مجدد مجسمه فردوسی در میدان سلماس ذیل همین نامه خطاب به استاندار آذربایجان غربی صادر شده است. در نتیجه این واکنش‌ها روز پنجشنبه هفتم اسفندماه، این مجسمه مجدداً در میدان فردوسی این شهر نصب شد.

ایرنا - نصب دوباره مجسمه فردوسی درسلماس
 

petromech

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در روزهای پایانی بهمن ماه مطلبی در خبرگزاری‌ها منتشر شده بود مبنی بر اینکه مجسمه فردوسی بنا به تصمیم شورای اسلامی شهر و شهرداری سلماس از میدان این شهر برچیده شده است.تصمیم بر برداشتن مجسمه فردوسی از این میدان و جابجا کردن آن با کامیون به مکانی دیگر، اعتراض شمار زیادی از شهروندان و به‌ویژه دوستداران ادبیات فارسی را از سراسر ایران و همچنین برخی از مسئولان کشوری و استانی را به همراه داشت.

نامه رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی خطاب به وزیر کشور و دستور وزیر کشور ذیل این نامه یکی از همین واکنش ها بود که منجر به بازگشت مجسمه فردوسی به شهر سلماس شد.

غلامعلی حدادعادل رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیز طی نامه‌ای به رحمانی فضلی وزیر کشور، نسبت به این اقدام واکنش نشان داد که متن نامۀ ارسالی او بدین شرح است:بسمه‌تعالیدوست و برادر گرامی، جناب آقای رحمانی فضلیوزیر محترم کشوربا سلام و احترامدر رسانه‌ها این خبر همراه با عکس و تفصیلات آمده بود که در شهرستان سلماس در آذربایجان غربی، مجسمۀ فردوسی را از یکی از میدان‌های شهر برداشته‌اند، به عذر اینکه می‌خواهند مجسمۀ بهتری از او بسازند.
این خبر می‌تواند در داخل استان و استان‌های هم‌جوار و نیز در کل کشور منشأ آثار سوئی شود. اگر با دستور جناب‌عالی مجسمۀ قبلی به محل خود برگردد و خود فرماندار هم خبرش را اعلام کند، شاید تا اندازه‌ای جبران و پیشگیری شود.
با تشکر
حدادعادلمستند بر تصویر منتشر شده از نامه حدادعادل، دستور نصب مجدد مجسمه فردوسی در میدان سلماس ذیل همین نامه خطاب به استاندار آذربایجان غربی صادر شده است. در نتیجه این واکنش‌ها روز پنجشنبه هفتم اسفندماه، این مجسمه مجدداً در میدان فردوسی این شهر نصب شد.

ایرنا - نصب دوباره مجسمه فردوسی درسلماس

در پی اعتراض مردم!! کدوم مردم!!! همون فرهنگستان فارسی رو میگین؟
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
شما میشه اسامی اون مردم سلماس رو برامون بیارین؟ مشتاقم بئونم اون بخشی از مردم سلماس کیا بودند؟

به رسانه های شهر سلماس رجوع کنید مشخص میشود .....آقای عزیز.......این اقدام سبب تفرقه شده بود ......و بسیار غیر اصولی بود و از جایی بازی با نام انقلاب بود .......خیلی ها سعی دارن مسائل عادی رو سیاسی و برای تفرقه افکنی مطرح کنند....چه بهتر که این کار با نام اسلام و انلاب باشد!......که این بار به لطف خدا با هوشیاری مردم انقلابی این نقشه شوم برملا شد......تغییرات میخواهند بدهند اصولی نه این چنین و تبلیغاتی
 

petromech

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به رسانه های شهر سلماس رجوع کنید مشخص میشود .....آقای عزیز.......این اقدام سبب تفرقه شده بود ......و بسیار غیر اصولی بود و از جایی بازی با نام انقلاب بود .......خیلی ها سعی دارن مسائل عادی رو سیاسی و برای تفرقه افکنی مطرح کنند....چه بهتر که این کار با نام اسلام و انلاب باشد!......که این بار به لطف خدا با هوشیاری مردم انقلابی این نقشه شوم برملا شد......تغییرات میخواهند بدهند اصولی نه این چنین و تبلیغاتی
توو کلا همیشه توو فکر جنگی و دوست داری جو بدی ... این مساله اش جداست..
اگر شما رجوع کردین منبع دارین بفرمایین وگرنه الکی جو ندین. لطفا با منیع. ممنون.
منبع رو اینجا بیارین و نشون بدین.
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
نخستین ایرانی که به صورت رسمی و علمی به تحقیق در مورد فردوسی و شاهنامه پرداخت شادروان «سید حسن تقی زاده»‌ اهل تبریز بود.

«شاهنامه شناسی» از آذربایجان ریشه گرفته است و این امر حاصل تلاش بزرگان آذری از جمله «دکتر عباس زریاب خویی» , «دکتر محمد امین ریاحی» , «دکتر منوچهر مرتضوی» , دکتر صادق رضا زاده شفق» , «دکتر بهمن سرکارانی» و... می باشد که همگی آذربایجانی بودند و مقوله ای به نام «شاهنامه شناسی» را پایه گذاری کردند.
حتی امروز هم بزرگترین شاهنامه پژوهان ایران آذربایجانی هستند.
از جمله دکتر سجاد آیدنلو که این نوشته بر گرفته از یکی از مقالات ایشان است.

بهترین و نامدارترین شاهنامه خوانان تاریخ ایران اهل آذربایجان بودند.
از جمله «محمود شاهنامه خوان تبریزی» , «حافظ غیاث الدین دهدار» , «مرشد جلال رحیم زاده(معاصر)» و بسیاری دیگر...

اولین ویرایش شاهنامه در تبریز و در اوج دوران حکومت ایلخانان ترک در اوایل قرن 14 میلادی , توسط حمدالله مستوفی صورت پذیرفت.

نگاره های نخستین چاپ سنگی شاهنامه (در سال 1229 خورشیدی) اثر هنرمند آذربایجانی «میرزا علی نقی خویی» است.

دومین و سومین چاپ سنگی از شاهنامه به خط «عسگر اردوبادی (1237خورشیدی)» و «محمدعلی دلخون (1277خورشیدی)» که هر دو اهل تبریز بودند , در شهر فرهنگخیز تبریز صورت پذیرفت.

نخستین نمایشنامه تئاتر بر اساس شاهنامه (داستان رستم و سهراب) درایران , توسط «حسین کاظم زاده ایرانشهر» که اهل تبریز بود نوشته شد.

در سال 1281 خورشیدی در کارگاه کهنمویی تبریز فرشی بافته شد که در آن 25 مجلس از نبردهای رستم در 25 قاب منظم به تصویر کشیده شد و در حاشیه فرش صد بیت از شاهنامه به خط نستعلیق بافته شد.
این اثر از همه ابعاد در نوع خود بی نظیر و منحصر به فرد است.

داستانهای و حماسه های ملی شاهنامه برای مردم آذربایجان نماد سلحشوری , پایداری و میهن دوستی بوده است.
برای مثال میتوان به شاهنامه خوانی «جوادخان زیاد اوغلی» حاکم گنجه و همسر و فرزندانش در جریان جنگهای ایران و روس در دوران فتحعلیشاه اشاره کرد و همچنین مبارزه مشروطه خواهان تبریز با نیروهای قشون دولتی که در آن نبردها ستارخان برای انگیزه دادن به سربازانش آنها را با رستم قیاس میکرده است.

در آذربایجان نیز مانند دیگر نقاط ایران مضامین شاهنامه و داستانها و شخصیتهای آن با زندگی روزمره مردم در هم آمیخته است.
نمود بارز این تاثیر گذاری را میتوان در باورهای عمومی مردم آذربایجان , ضرب المثل ها و افسانه های مردم آذربایجان دید.
برای مثال مناطق و ابنیه هایی در آذربایجان منسوب به کسانی چون ضحاک و دختر جمشید است.
نمونه دیگری از این تعلق خاطر را میتوان در آثار ادیبان آذربایجان دید. از جمله قطران تبریزی که چند سال پس از فردوسی به سرودن شعر پرداخت تا استاد شهریار که دو شعر ویژه با نامها «یادگار جشن استاد توس» و «فردوسی» به افتخار فردوسی و شاهنامه وی سرود و افزون بر آن در میان دیگر اشعارش بارها فردوسی و شاهنامه اش را ستوده است.

به عنوان آخرین نمونه پایداری مردم آذربایجان در برابر اقدام زشت جریانات ضددین و ضدانقلاب در برچیدن مجسمه فردوسی بزرگ از شهر سلماس بود که با پافشاری ها و رشادتهای مردمان آذربایجان این مجسمه خیلی زود به جای خود بازگشت.
اقدامی که شاید در نوع خود بی نظیر بود...

با سپاس از دکتر سجاد آیدنلو
 
آخرین ویرایش:

petromech

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من جوابمو نگرفتم گفتم اون ملت که سلماس اعتراض کردن د حتما یه جایی اعتراض کردند اونو می خام...؟؟

در هر حال چون میدونم بحث نتیجه ای نداره همه چیز رو واگذار می کنم به زمان و آینده ..

بالاخره نفرت و حس انتقام و کینه باید از یه جایی شروع بشه


 

petromech

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نخستین ایرانی که به صورت رسمی و علمی به تحقیق در مورد فردوسی و شاهنامه پرداخت شادروان «سید حسن تقی زاده»‌ اهل تبریز بود.

«شاهنامه شناسی» از آذربایجان ریشه گرفته است و این امر حاصل تلاش بزرگان آذری از جمله «دکتر عباس زریاب خویی» , «دکتر محمد امین ریاحی» , «دکتر منوچهر مرتضوی» , دکتر صادق رضا زاده شفق» , «دکتر بهمن سرکارانی» و... می باشد که همگی آذربایجانی بودند و مقوله ای به نام «شاهنامه شناسی» را پایه گذاری کردند.
حتی امروز هم بزرگترین شاهنامه پژوهان ایران آذربایجانی هستند.
از جمله دکتر سجاد آیدنلو که این نوشته بر گرفته از یکی از مقالات ایشان است.

بهترین و نامدارترین شاهنامه خوانان تاریخ ایران اهل آذربایجان بودند.
از جمله «محمود شاهنامه خوان تبریزی» , «حافظ غیاث الدین دهدار» , «مرشد جلال رحیم زاده(معاصر)» و بسیاری دیگر...

اولین ویرایش شاهنامه در تبریز و در اوج دوران حکومت ایلخانان ترک در اوایل قرن 14 میلادی , توسط حمدالله مستوفی صورت پذیرفت.

نگاره های نخستین چاپ سنگی شاهنامه (در سال 1229 خورشیدی) اثر هنرمند آذربایجانی «میرزا علی نقی خویی» است.

دومین و سومین چاپ سنگی از شاهنامه به خط «عسگر اردوبادی (1237خورشیدی)» و «محمدعلی دلخون (1277خورشیدی)» که هر دو اهل تبریز بودند , در شهر فرهنگخیز تبریز صورت پذیرفت.

نخستین نمایشنامه تئاتر بر اساس شاهنامه (داستان رستم و سهراب) درایران , توسط «حسین کاظم زاده ایرانشهر» که اهل تبریز بود نوشته شد.

در سال 1281 خورشیدی در کارگاه کهنمویی تبریز فرشی بافته شد که در آن 25 مجلس از نبردهای رستم در 25 قاب منظم به تصویر کشیده شد و در حاشیه فرش صد بیت از شاهنامه به خط نستعلیق بافته شد.
این اثر از همه ابعاد در نوع خود بی نظیر و منحصر به فرد است.

داستانهای و حماسه های ملی شاهنامه برای مردم آذربایجان نماد سلحشوری , پایداری و میهن دوستی بوده است.
برای مثال میتوان به شاهنامه خوانی «جوادخان زیاد اوغلی» حاکم گنجه و همسر و فرزندانش در جریان جنگهای ایران و روس در دوران فتحعلیشاه اشاره کرد و همچنین مبارزه مشروطه خواهان تبریز با نیروهای قشون دولتی که در آن نبردها ستارخان برای انگیزه دادن به سربازانش آنها را با رستم قیاس میکرده است.

در آذربایجان نیز مانند دیگر نقاط ایران مضامین شاهنامه و داستانها و شخصیتهای آن با زندگی روزمره مردم در هم آمیخته است.
نمود بارز این تاثیر گذاری را میتوان در باورهای عمومی مردم آذربایجان , ضرب المثل ها و افسانه های مردم آذربایجان دید.
برای مثال مناطق و ابنیه هایی در آذربایجان منسوب به کسانی چون ضحاک و دختر جمشید است.
نمونه دیگری از این تعلق خاطر را میتوان در آثار ادیبان آذربایجان دید. از جمله قطران تبریزی که چند سال پس از فردوسی به سرودن شعر پرداخت تا استاد شهریار که دو شعر ویژه با نامها «یادگار جشن استاد توس» و «فردوسی» به افتخار فردوسی و شاهنامه وی سرود و افزون بر آن در میان دیگر اشعارش بارها فردوسی و شاهنامه اش را ستوده است.

به عنوان آخرین نمونه پایداری مردم آذربایجان در برابر اقدام زشت جریانات ضددین و ضدانقلاب در برچیدن مجسمه فردوسی بزرگ از شهر سلماس بود که با پافشاری ها و رشادتهای مردمان آذربایجان این مجسمه خیلی زود به جای خود بازگشت.
اقدامی که شاید در نوع خود بی نظیر بود...

با سپاس از دکتر سجاد آیدنلو

از کجا بدونیم اونا راست میگن یکی زور داشته باشه همه چی رو می تونه به هر اسمی تموم کنه...
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
من جوابمو نگرفتم گفتم اون ملت که سلماس اعتراض کردن د حتما یه جایی اعتراض کردند اونو می خام...؟؟

در هر حال چون میدونم بحث نتیجه ای نداره همه چیز رو واگذار می کنم به زمان و آینده ..

بالاخره نفرت و حس انتقام و کینه باید از یه جایی شروع بشه



آقای عزیز!.......انگار شما مردم سلماس را نمیشناسی.......در سلماس همه ترک هستند؟!.....موضوع دوم این بود که نام انقلاب را مطرح کرده بودند برای حذف مجسمه فردوسی......مورد عکس........غلط کرده هر کسی گفته یک ترک زبان مشاهیرشو معرفی نکنه.....به زبان مادریش افتخار نکنه.....معرفی کنه......و البته هیچ کدام از قومیت ها حق اهانت و توهین به مشاهیر قوم دیگری را ندارند .....تمام
 

ali hoseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من جوابمو نگرفتم گفتم اون ملت که سلماس اعتراض کردن د حتما یه جایی اعتراض کردند اونو می خام...؟؟

در هر حال چون میدونم بحث نتیجه ای نداره همه چیز رو واگذار می کنم به زمان و آینده ..

بالاخره نفرت و حس انتقام و کینه باید از یه جایی شروع بشه



آقا بیخیال
بگذار قومیت برتر این کشور هم از این پیروزی سرخوش و سرمست باشن.
عده ایشون به بهانه اتحاد ملی و انگهای تجزیه و ارتجاع به ما
عده‌ای با چهره کریه و وقیح نژادپرستی و باستانگرایی و زبان پارسی پرستی
عده‌ای با بهانه های امنیتی
عده ای با عقده های حقارتی که نسبت به خودشون از جانب ترکها حس کردن و میکنن و دنبال عقده گشایی هاشون هستند.
من هیییچ جوابی برای هیچ کدام از این گروهها ندارم. چون به نظر من تمام این گروهها علی رغم تفاوت های اساسی باهم در دشمنی با زبان تورکی باهم براردند. همانطور که اساتید!! خارج نشین مخالف نظام برای برگرداندن این مجسمه دست به دامان حداد عادل و شورای امنیت ملی شدند.!؟
جواب من فقط اینه که من از برگشتن مجسمه فردوسی بسیار بیشتر اط آن اساتید منجمد الفکر خوشحال شدم.
باشد پند گیرند مردم ساده انگار شهر من.
 

محمودپور

عضو جدید
کاربر ممتاز

هخامنشیان و ساسانیان که ظاهراً حتی از کتاب های دبستان هم حذف شدند! تا امروز به یاد ندارم فیلمی از حافظ و رودکی مثل فیلمی به با کیفیت فیلمی که از استاد شهریار ساختن، تولید شده باشه! در مورد زبان مادری هم فکرش رو بکن اگر اعراب، کرد ها، لرها و ... هر کدوم بخوان به زبان خودشون درس بخونن چی میشه!
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
در روزهای پایانی بهمن ماه مطلبی در خبرگزاری‌ها منتشر شده بود مبنی بر اینکه مجسمه فردوسی بنا به تصمیم شورای اسلامی شهر و شهرداری سلماس از میدان این شهر برچیده شده است.تصمیم بر برداشتن مجسمه فردوسی از این میدان و جابجا کردن آن با کامیون به مکانی دیگر، اعتراض شمار زیادی از شهروندان و به‌ویژه دوستداران ادبیات فارسی را از سراسر ایران و همچنین برخی از مسئولان کشوری و استانی را به همراه داشت.

نامه رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی خطاب به وزیر کشور و دستور وزیر کشور ذیل این نامه یکی از همین واکنش ها بود که منجر به بازگشت مجسمه فردوسی به شهر سلماس شد.

غلامعلی حدادعادل رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیز طی نامه‌ای به رحمانی فضلی وزیر کشور، نسبت به این اقدام واکنش نشان داد که متن نامۀ ارسالی او بدین شرح است:بسمه‌تعالیدوست و برادر گرامی، جناب آقای رحمانی فضلیوزیر محترم کشوربا سلام و احترامدر رسانه‌ها این خبر همراه با عکس و تفصیلات آمده بود که در شهرستان سلماس در آذربایجان غربی، مجسمۀ فردوسی را از یکی از میدان‌های شهر برداشته‌اند، به عذر اینکه می‌خواهند مجسمۀ بهتری از او بسازند.
این خبر می‌تواند در داخل استان و استان‌های هم‌جوار و نیز در کل کشور منشأ آثار سوئی شود. اگر با دستور جناب‌عالی مجسمۀ قبلی به محل خود برگردد و خود فرماندار هم خبرش را اعلام کند، شاید تا اندازه‌ای جبران و پیشگیری شود.
با تشکر
حدادعادلمستند بر تصویر منتشر شده از نامه حدادعادل، دستور نصب مجدد مجسمه فردوسی در میدان سلماس ذیل همین نامه خطاب به استاندار آذربایجان غربی صادر شده است. در نتیجه این واکنش‌ها روز پنجشنبه هفتم اسفندماه، این مجسمه مجدداً در میدان فردوسی این شهر نصب شد.

ایرنا - نصب دوباره مجسمه فردوسی درسلماس
 
بالا