عمل

arash 4

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام.ممنونم که اومدین.یه سوال دارم و فک میکنم که جواب های که خواهید داد بعث تأثیرگذاری افراد در زندگیشان می شود پس نیازمند جوابی محکم و قاطع می باشه.
بچه ها به نظرتون تا چه حدی به گفته هایمون در مورد عقایدمون عمل میکنیم؟


چقدر فاصله داریم بین گفته ها و عمل به آنها؟

راهکار چیه که که موفق باشیم در عقایدی که داریم
 

AMMARIYA

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام.ممنونم که اومدین.یه سوال دارم و فک میکنم که جواب های که خواهید داد بعث تأثیرگذاری افراد در زندگیشان می شود پس نیازمند جوابی محکم و قاطع می باشه.
بچه ها به نظرتون تا چه حدی به گفته هایمون در مورد عقایدمون عمل میکنیم؟


چقدر فاصله داریم بین گفته ها و عمل به آنها؟

راهکار چیه که که موفق باشیم در عقایدی که داریم

اگه جاش باشه همهون سخنورای خیلی خوبی هستیم ولی به عمل که برسه هنگ میکنیم تمامه حرفایی که زدیم واسش دلایل مسخره ای میاریم که خودمونو توجیه کنیم..
فاصلشم اونقد زیاده که نمیشه واسش اندازه ای تعیین کرد...شاید جامعه رو این قضیه خیلی تاثیر بزاره...راهه حلشو واقعا نمیدونم.
 

narges_F

عضو جدید
کاربر ممتاز
من که سعی میکنم حرفی که میزنم عمل کنم ولی بعضی مواقع نمیشه یا شرایطش درست نیس بعضی مواقع هم تنبلی میکنیم باید محکم بود رو حرفی که میگیم...
 

* ziba *

عضو جدید
کاربر ممتاز
راستش باید سعی کنیم شعار ندیم دیگه :redface:

همه به یکسری ارزش ها اعتقاد داریم و دوست داریم بهشون برسیم

باید همیشه مواظب جمله هایی که میگیم باشیم

بگیم من سعی می کنم این طور باشم ، امیدوارم ، ...

باید در برابر اونایی که از ما موفق تر بودن و به ارزش های مورد نظر ما رسیدن ، تواضع داشته باشیم و بدون غرور ، سعی کنیم از اونا الگو بگیریم

در اسلام هم همیشه تأکید شده که به عقائدتون زیادی مطمئن نباشین و به ایمانتون مغرور نشین هیچ وقت قاطعانه نگین من به فلان کمال رسیدم یا حتما می رسم

عقیدمون هر چی هست حتما یک هدف داره

اونایی که هدفشون رضای خداست باید از خودش کمک بگیرن چون بهترین راهنما و یاری دهنده فقط و فقط خودشه باید به قدرت خدا اطمینان داشته باشن و روی هیچ کمک دیگه ای حساب باز نکنن

اونایی هم که به دنبال غیر خدا هستن حتما بهش میرسن
 

arash 4

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگه جاش باشه همهون سخنورای خیلی خوبی هستیم ولی به عمل که برسه هنگ میکنیم تمامه حرفایی که زدیم واسش دلایل مسخره ای میاریم که خودمونو توجیه کنیم..
فاصلشم اونقد زیاده که نمیشه واسش اندازه ای تعیین کرد...شاید جامعه رو این قضیه خیلی تاثیر بزاره...راهه حلشو واقعا نمیدونم.

ممنونم.آره منم معتقدم بعضی وقتا که عمل نمیکنیم برای فرار از جواب دادن راه های مسخره ای انتخاب میکنیم و میریم.
مشکل اینجاست که اشتباهی راه برم.
 

eti68

عضو جدید
کاربر ممتاز
من به عقایدم احترام میزارم و بهشون تا جایی که بتونم عمل میکنم...:smile:
 
به نام خدا

سلام

به نظر بنده وقتی در مورد یک حرف یقین و معرفت کافی وجود نداشته باشه اون حرف به مرحله ی عمل نمیرسه، حالا اینکه چطور میشه به این یقین و معرفت رسید شاید یکی از روش ها مطالعه و تفکر در مورد اون حرف باشه.

برای مثال خیلی از ماها در مورد امر به معروف و نهی از منکر بسیار حرف میزنیم ولی در عمل...!

حالا اگه در این مورد مطالعه و تفکر کنیم_مثلا در مورد فوایدش_ و در مورد جنبه های مثبتش به یقین برسیم، قطعا انگیزه بیشتری برای به فعلیت رسوندن اون حرف خواهیم داشت!

یا علی(ع)
 

dzzv_13

مدیر مهندسی فناوری اطلاعات
مدیر تالار
دوست نداشتم جواب بدم ولی جواب میدم .. اگر فرد عادی هستین نخونین نظرات من رو .. شاید .. البته شاید که نه .. حتما اشتباه میکنم من .. !!

خدا ..
ایمان ..
تقوا ..
زندگی ..
آخرت ..
بهشت و جهنم ..

و این همه رو میگیم که انسان رو محدود کنیم ..
شاید اصل همین باشه که ما آفریده شدیم در قلمرو خودمون فقط پا بزاریم و بسان همون آدم و حوا میوه ممنوعه نخوریم
قدم بزاریم به اندازه حرفهامون یا شاید هم به اندازه حرفامون قدم برداریم

در کل وقتی یه محدودیتی ایجاد میشه بنظرم انسان رشد پیدا نمیکنه .. شاید تعریف رشد و کمال چیز دیگری بگه .. مثلا انجام ندادن کاری رشد و کمال به هستی باشه .. و انجام دادنش رشد و کمال به نیستی

همش توی گوشمون حرف از نیستی و هستی هست .. غافل از اینکه راه رسیدن به خدا طی کردن هیچ مسیری نیست
گاهی باید نشست
دستهای قلاب کرده رو زیر چونه بزاری
و با یه لبخند
تموم هستی رو به هیچ بنگری

و با اینکه نشسته ایی پر بکشی به عظمتی که در لا به لای هیچ حد و حدودی محدود نمیشههههه
حرف بزنی .. شعار بدی و بشکنی تموم .. تموم .. و تموم اون وابستگی هایی که در کوله بارت پر کردی و مانع از پرکشیدنت هست

با حرفام هیچ چیز درست نمیشه
همه چیز شاید هم بهم بریزه
حتی ممکنه به خیال خیلی ها به مقصد نرسی ..

ولی بقول دختر کوچیکه : "آخرت شد .. و قطار به ایستگاه بهشت رسید و همه پیاده شدند .. غافل از اینکه مقصد خدا بود .. نه بهشت"


شاید حرفام ربطی به فاصله حرف تا عمل نداشته باشه .. شاید هم داشت
تصمیم با شما !!
 

* ziba *

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوست نداشتم جواب بدم ولی جواب میدم .. اگر فرد عادی هستین نخونین نظرات من رو .. شاید .. البته شاید که نه .. حتما اشتباه میکنم من .. !!

خدا ..
ایمان ..
تقوا ..
زندگی ..
آخرت ..
بهشت و جهنم ..

و این همه رو میگیم که انسان رو محدود کنیم ..
شاید اصل همین باشه که ما آفریده شدیم در قلمرو خودمون فقط پا بزاریم و بسان همون آدم و حوا میوه ممنوعه نخوریم
قدم بزاریم به اندازه حرفهامون یا شاید هم به اندازه حرفامون قدم برداریم

در کل وقتی یه محدودیتی ایجاد میشه بنظرم انسان رشد پیدا نمیکنه .. شاید تعریف رشد و کمال چیز دیگری بگه .. مثلا انجام ندادن کاری رشد و کمال به هستی باشه .. و انجام دادنش رشد و کمال به نیستی

همش توی گوشمون حرف از نیستی و هستی هست .. غافل از اینکه راه رسیدن به خدا طی کردن هیچ مسیری نیست
گاهی باید نشست
دستهای قلاب کرده رو زیر چونه بزاری
و با یه لبخند
تموم هستی رو به هیچ بنگری

و با اینکه نشسته ایی پر بکشی به عظمتی که در لا به لای هیچ حد و حدودی محدود نمیشههههه
حرف بزنی .. شعار بدی و بشکنی تموم .. تموم .. و تموم اون وابستگی هایی که در کوله بارت پر کردی و مانع از پرکشیدنت هست

با حرفام هیچ چیز درست نمیشه
همه چیز شاید هم بهم بریزه
حتی ممکنه به خیال خیلی ها به مقصد نرسی ..

ولی بقول دختر کوچیکه : "آخرت شد .. و قطار به ایستگاه بهشت رسید و همه پیاده شدند .. غافل از اینکه مقصد خدا بود .. نه بهشت"


شاید حرفام ربطی به فاصله حرف تا عمل نداشته باشه .. شاید هم داشت
تصمیم با شما !!

حیف که امتحان دارم !

دوست دارم سر فرصت به تفصیل راجبش بحث کنیم موافقین ؟
 

یارانراد

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
وقتی با زبان چه پیش خودم و چه در جمع می گم من میخوام فلان کار رو انجام بدم
اگر اون کارانجام بشه که ان شالله به موفقیت میرسه
اگر هم انجام نشه یه فاجعه خیلی خیلی بزرگ تو وجود ادم رخ میده اینجا شخصیت ادم بی اعتبار میشه . یعنی ادم به خودش دروغ میگه و یه نزاع و تضاد تو وجودش رخ میده و اگر این دروغ ها ادامه پیدا کنه ادم یواش یواش برای خودش اهمیتی قایل نیست وکسی که برای خودش مهم نباشه برای تمام زمان باقیمانده عمرش برای رابطه اش با خلق و رابطه اش با خدا ارزشی قایل نیست و این یعنی نابودیه شخصیت و این بیماری خیلی مهلکه خیلی:cry:
اما ببینیم چه جوری میشه ادم به اعتقاداتش به گفته هاش پایبند باشه تا خدایی نکرده درگیر این بیماری نشه
ادم که بیخودی تو دنیا نمی یاد حتما پشت هر ذره ای از مخلوقات یه هدفی گذاشته شده(شاید بسیاری از هدف های مخلوقات خدارو ندونم اما این رو نمی تونم بفهمم که ممکنه یه عده از پدیده ها الکی باشه.این زیاد جور در نمی یاد )
هرکدوم از پدیده های جهان هستی یه هدفی دارن حالا نمی گم هدف میگم یه رسالتی یا یه ماموریتی دارن تا با انجام دان اون ماموریت ویا با انجام ندادن کارهایی غیر از اون رسالت تو مسیر باشن و برسن به هدف .
جالب اینه که این هدف رسیدنی نیست همین که تو مسیر باشی یعنی تو هدفی و نهایت نداره یجور لایتناه محض
حالا این پرحرفی های من چقدر ربط داشت به نزدیک شدن عقاید با عمل
الان میگم
وقتی ادم توجه کنه یه بازگشت داشته باشه و نگاه کنه به ماموریت هاش یا اون رسالتش برای خودش برنامه میریزه اونوقت توکل میکنه و عمل میکنه و توی مسیر قرار میگیره توی این مسیر بی نهایت حتی سختی هاشو به جون میخره و زیاد غرق راحتی های این مسیر نمی شه این مسیر اسمش زندگیه. زندگی خودش هدفه و جایی که زمان تموم میشه زندگی دوم (هدف)شروع میشه و زندگی شکل دیگه ای میگیره و اونجا به حساب ماموریت ها یا همون رسالت میرسن

راستی
سخت بود که اینها رو بگم
چون خودم هنوز تو کوچه اولم
چون نصف اینها فقط حرف بود
و هنوز به عمل تبدیل نشده
اما حقیقا اینها دغدغه هست و گه گداری یسری از این سوالات باعث رنجشم بود وهست

ببخشید پرحرفی کردم
 

پروانه شیرازی

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام.ممنونم که اومدین.یه سوال دارم و فک میکنم که جواب های که خواهید داد بعث تأثیرگذاری افراد در زندگیشان می شود پس نیازمند جوابی محکم و قاطع می باشه.
بچه ها به نظرتون تا چه حدی به گفته هایمون در مورد عقایدمون عمل میکنیم؟


چقدر فاصله داریم بین گفته ها و عمل به آنها؟

راهکار چیه که که موفق باشیم در عقایدی که داریم

سلام من فکر میکنم قبلا" خیلی بیشتر عمل میکردم اما الان یه چن وقت هست که احساس رضایت ندارم از خودم :cry:

من هیچوقت شعار بیخود نمیدم اگه بگم عمل میکنم

به نظرمن اگر به خدای خومون علاقه داشته باشیم موفق میشیم چون عشق به خدا باعث میشه که انسان خیلی از کارهارو که دوست داره انجام بده و درست نیست انجام نده
 

پروانه شیرازی

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوست نداشتم جواب بدم ولی جواب میدم .. اگر فرد عادی هستین نخونین نظرات من رو .. شاید .. البته شاید که نه .. حتما اشتباه میکنم من .. !!

خدا ..
ایمان ..
تقوا ..
زندگی ..
آخرت ..
بهشت و جهنم ..

و این همه رو میگیم که انسان رو محدود کنیم ..
شاید اصل همین باشه که ما آفریده شدیم در قلمرو خودمون فقط پا بزاریم و بسان همون آدم و حوا میوه ممنوعه نخوریم
قدم بزاریم به اندازه حرفهامون یا شاید هم به اندازه حرفامون قدم برداریم

در کل وقتی یه محدودیتی ایجاد میشه بنظرم انسان رشد پیدا نمیکنه .. شاید تعریف رشد و کمال چیز دیگری بگه .. مثلا انجام ندادن کاری رشد و کمال به هستی باشه .. و انجام دادنش رشد و کمال به نیستی

همش توی گوشمون حرف از نیستی و هستی هست .. غافل از اینکه راه رسیدن به خدا طی کردن هیچ مسیری نیست
گاهی باید نشست
دستهای قلاب کرده رو زیر چونه بزاری
و با یه لبخند
تموم هستی رو به هیچ بنگری

و با اینکه نشسته ایی پر بکشی به عظمتی که در لا به لای هیچ حد و حدودی محدود نمیشههههه
حرف بزنی .. شعار بدی و بشکنی تموم .. تموم .. و تموم اون وابستگی هایی که در کوله بارت پر کردی و مانع از پرکشیدنت هست

با حرفام هیچ چیز درست نمیشه
همه چیز شاید هم بهم بریزه
حتی ممکنه به خیال خیلی ها به مقصد نرسی ..

ولی بقول دختر کوچیکه : "آخرت شد .. و قطار به ایستگاه بهشت رسید و همه پیاده شدند .. غافل از اینکه مقصد خدا بود .. نه بهشت"


شاید حرفام ربطی به فاصله حرف تا عمل نداشته باشه .. شاید هم داشت
تصمیم با شما !!

:w11::w17::w17::w17::w17:
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
به نظرم اکثر ما خوب حرف زدن یاد گرفتیم ولی تو عمل اصلا به سمتش هم نمیریم
حرف قشنگ و امارانه زدن خوب هشت ولی مهم حرفی که به عمل مبدل میشه
راهش هم اینه از خودمون شروع کنیم نه از دیگری توقع شروع داشته باشیم
 

نادین

عضو جدید
کاربر ممتاز
ابتدا باتشکر از دعوت از تاپیک خوب وبجاتون آقا آرش وهمچنین از تشکر از دعوت کردن من به این تاپیک....

راستشو بخواین،من تا اونجا که میتونم در قبال دیگران هر حرفی که بزنم عمل میکنم ومعمولا آدمی نیستم که جلو دیگران حرفی رو بزنم که بهش عمل نکنم.....یا چیزی نمیگم یا بهش عمل میکنم...ولی چیزی که هست اینه که خیلی کم در مقابل تصمیمای خودم میتونم این کار رو انجام بدم....یعنی اینکه برای خودم خیلی کمتر این موضوع رو رعایت میکنم....ودلیلشم چیزی جز کوتاهی وتنبلی درمقابل خودم نیست.
 

smn_ash

عضو جدید
علت اینکه نصیحت میکنیم اینه که حتما خیلی قشنگ صحبت میکنیم و دوست داریم بقیه از حرفامون لذت ببرند.
خوب وقتی کسی حرف خوب میزنه حتما توی ذاتش دنبال اون خوبی هست همینشم خیلی مهمه.
اما به دلیل نترسیدن از خدا بازم به گناهمون ادامه میدیم.
یکم خدا ترس بشیم یاد اخرت و حساب کتاب و..........
ارش جان من دیگه پیر شدم یاد جوونی ها بخیر مثل شما توی این وادی ها بودم الان که گنهکار شدم
امیدوارم همیشه تو همین وادی ها سیر کنی
 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خوب در حال حاضر به خاطر دل مشغوليهاي دنيوي گاهي يادمون ميره چه عقيده و گفته اي داشتيم يا بعضي اوقات براي آدم شرايطي به وجود مياد كه به برخي عقايدش شك ميكنه ...گاهي مجبور ميشي يه سري عقايدتو حذف كني تابتوني راحت زندگي كني ...بين عقيده و گفته هامون كه فاصله بسياره ...راهش اينه كه سعي كنيم به چيزائي معتقد باشيم كه بتونيم از پس انجامشون بربيائيم
 

mahtab n

دستیار مدیر
کاربر ممتاز
راستش من کلا زیاد اهل هرف زدن نیستم.....
ولی خودم زیاد ار عملکرد خودم راضی نیستم،احساس میکنم فقط بای انجام وظیفه....
و ایمانم خیلی ضعیفه....
با خدا حرف میزنم اما ناامید!!! که این بزرگ ترین گناهه...
بی حس و حال شدم...
نمیدونم یه مدتیه یه چیزیم شده...
 

bitajan

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
سلام


به نظر من خيلي كارامونو پخش و پلا كرديم..........ذهنمونو خيلي درگير كرديم.....واسه همين اصلا فراموش كرديم كه بايد بعضي چيزارو بايگاني كنيم تا فكرمون خلوت بشه

بعضي كارهارو روش بيشتر كار كنيم(واسه اين كار بايد جلومون بذاريمش و تجزيه و تحليل كنيم روش وقت بذاريم)

هدف ........ هدف چيزيه كه ما خوب نشناختيمش

اگه هدف رو بشناسيم و زير ذره بين بذاريمش......موارد اضافي رو از بين ميبريم و فكرمون رو چيزي كه ميخوايم متمركز ميشه و تلاش ميكنيم

هدف ميتونه هر چيزي باشه...........مثل همين اعتقاداتمون
 

arash 4

عضو جدید
کاربر ممتاز
از همه ی دوستای عزیز و گلم ممنونم که با نظرهایشون خیلی کمک کردن.
نظرتون در مورد این این روش چیه به نظرتون با این روش میشه موفق شد؟
به نظر من میشه چون من دارم بهش عمل میکنم و در این ابتدا کمی موفق شدم که البته نیازمند تلاش فراوون هستش.

1- ارتباط خود را با مجالس معنوي همچون مجالس وعظ و ادعيه حفظ نموده و حداقل هفته اي يك بار در مجالس سخنراني علماء وارسته ديني شركت نمائيد .

2- مراقب باشيد كه گرفتار گناه نگرديد و در صورت دچار شدن به گناهي سريع توبه كنيد .

پيامبر خدا ( صل الله عليه و آله ) فرموده ‏اند: إِنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا أَذْنَبَ كَانَتْ نُكْتَةٌ سَوْدَاءُ فِي قَلْبِهِ فَإِنْ تَابَ وَ نَزَعَ وَ اسْتَغْفَرَ صُقِلَ قَلْبُهُ مِنْهُ وَ إِنْ زَادَ زَادَتْ فَذَلِكَ الرَّيْنُ الَّذِي ذَكَرَهُ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ كَلَّا بَلْ رانَ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ ما كانُوا يَكْسِبُون» ؛ « مؤمن هر گاه مرتكب گناهى مى ‏شود، نقطه سياهى در دلش پديد مى‏ آيد. اگر توبه و استغفار كند و از گناه دست بدارد، آن نقطه از ميان مى ‏رود و قلبش صيقل مى‏ خورد و اگر بر گناه بيفزايد، آن نقطه هم افزوده مى‏ شود و اين همان زنگى است كه خداوند در كتاب خود آن را ياد كرده و فرموده است «نه چنين است كه آنچه كسب كرده ‏اند بر دلهايشان زنگار بسته است.» (روضة الواعظين و بصيرة المتعظين ج‏2ص 414 )

3- براي حفظ نورانيت خود از قرائت قرآن غافل نگرديد

4- براي كنترل اعمال و رفتار روز خود از سيستم مشارصه ، مراقبه ، محاسبه و معاقبه استفاده نمائيد .

- مشارطه : يعني ابتدا با خود شرط نمائيد اعمالي كه موجب از بين رفتن حالات معنوي شما مي شود را انجام ندهيد

- مراقبه : در طي روز مراقب باشيد كه به عهدي كه با خود بسته ايد پايبند باشيد .

- محاسبه : در پايان روز اعمال و رفتار خود را محاسبه و ارزيابي نمائيد تا معلوم شود به چه مقدار توانسته ايد به عهد خود پايبند باشيد

- معاقبه : در صورت عدم پايبندي به آنچه كه با خود شرط نموده ايد ؛ خود را معاقبه نمائيد كه اين معاقبه مي تواند به صورت سرزنش هواي نفستان باشد و به همراه آن مي تواند در ازاء هر خطايي كه انجام داده ايد مثلا يك جزء قرآن بخوانيد و يا فرداي همان روز روزه بگيريد و یا خود را از یکی از علایقتان محروم کنید . ( كه اين دسته از اقدامات بايد متناسب با شرايط روحي و حالات معنوي صورت پذيرد) .

راستی منبعش هم
http://www.askdin.com
 
بالا