شاعر این مثنوی دیوانه نیست
با ریاضی خوانده ها بیگانه نیست
روز و شب خواب ریاضی دیده ام
خواب خط های موازی دیده ام
کاش در دنیا نشان از غم نبود
صفر صفرم انقدر مبهم نبود
حال بشنو اندکی از رشته ام
مثل یک زالو به خونش تشنه ام
در ریاضی چهره ای شاداب نیست
هشت ترمی، در انجا باب نیست
بچه ها پیوسته...