سلام نمیدونم چرا یه دفعه ای دلم تنگ شدبرای روزهایی که بیشتربه فکراحساساتم بودم مینشستم وخاطراتم رومینوشتم هرجاکه تنهابودم آهنگی میذاشتم وساعتهاروخوش بودم واسه خودم دنیایی داشتم پرازاحساس که حتی موقع باران آنقدرپشت شیشه می ایستادم که پاهایم خسته میشدوقتی میرفتم زیرباران چترهم باخودم نمیبردم ..به...