lilium.y
پسندها
3,636

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • دلم آتش...
    و نگاهی که بی رمق...
    تو را می خواند...
    حافظه خواستنت را..
    بکار بیانداز...
    نگذار باز گم شوم...
    در پیله تنهایی ام.
    خسته ام و فریادی که
    دیگر صدا ندارد...
    باید بروم...
    نه مثل سهراب...
    که رفت سمت درختان حماسی...
    راه من پیدا نیست...
    من فقط گاهی
    می خواهم
    سهراب باشم
    عه عه عه :d بهار داره گریه میکنه؟ :d

    فک کمک؟ :surprised: بازم غلط املایی؟ :surprised:

    کی اومده؟ نکنه شرخر فرستادین؟ :d
    تنهایی از نبودن های کسی شروع می شود که باید باشد اما نیست.
    تنهایی از بی تفاوتی های ِ یک دوست در یک مسئله ی کوچک شروع می شود. تنهایی از کلمه های ما آغاز می شود، از کلمه های بزرگی که هضم کردنشان دشوار است.
    تنهایی از کار دارم های تو، وقت ندارم های تو، نبودن های تو، شلوغ بودن های تو آغاز می شود و در دست های من ادامه پیدا می کند. در لحظه هایم.
    تنهایی، که از بی حوصلگی تو، برای من آغاز می شود.
    از زود رفتن هایت، زیاد نماندن هایت، دیر دیدن هایت آغاز می شود و می رسد به شب های من.
    می رسد به بغض های من، می رسد به چشم هایم، به لب هایم که انقدر ساکت اند. تنهایی ساده نیست، از هرکجا که ریشه بگیرد جای ِ دیگری را ویرانه می کند. جای دیگری می ماند و هیچ وقت رفتنی نیست.
    تنهایی از نبودن ها آغاز می شود. از همین نبودن های ساده ی من و تو که ساده نیست.
    پرنده تا تنهاست دنبال همدمه ، اگه بدستش بیاره قفس در انتظارشه ...
    بی دليل ناراحت شدن
    يكی از بزرگترين بدی های دوست داشتن زياده...
    بهار بهار چی بگم بهت آخه....:cry:
    ببخش عزیزم مگه میشه یادم بره آخه دختر خوب اگه نباشمم اون روز دلم هوای سر زدن به بهار رو میکنه بعد میگی فراموش.
    ببخشید دیر شد مرورگرم مشکل پیدا کرده اینه نمیتونم عکسم بذارم در واقع سختمه یعنی.
    باشه فعلا
    ممنون بهار عزیز ممنون...
    اگه نباشم هم...روز میلادت در خاطرم هست بهار باور کن:(
    من شرمندتم همین...
    ممنون گل زیباییه...:redface:
    نگرفته از کار افتاده:دی
    خودت خوبی؟
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا