ای خاطره پیش آیی، و نتهایت را هم ساز کن
آنگاه که بر فراز باد موسیقی تو شناور است من در جویباران خیره خواهم شد
آنجا که دلدادگان آه می کشند و در دریا فرو میروند
من به شکار اوهام که در گذرند خواهم نشست
و در آبگینه آبی از جویبار زلال خواهم نوشید و آواز مهر را خواهم شنید
و سرتاسر روز آنجا خواهم قنود و در رویا فرو خواهم رفت
چون شب فرا رسد خواهم رفت به همانجا که در خور اندوه است
گام زنان بر کنار درهی تاریکی...