الهه رفت توی کما...بعدش یه لحظه رفت....اما دوباره برگشت....جواب آزمایشش خوب بود.....اما کلیه اش از کار افتاد...نمی دونم چی شد....هنوز گیج گیجم....برای همیشه رفته اما بی اختیار دعا می کنم برگرده....ایمانم قوی نبود اما فکر می کردم شفا پیدا می کنه....اون چهره ی نازش اون چشمای قشنگش به من می گفت خدا دلش نمیاد اون رو از ما بگیره....با خودم تمام صفت های خدا رو مرور می کنم ...آخه با کدومشون دلش اومد الهه رو ببره ...نمی دونم!