دکتر مهدیه
پسندها
1,972

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • و دیدم در خواب پریشبم
    کنارم ننشستی تا باز گریه کنم
    میترسیدم میلرزیدم
    و بعد
    پاهایم را جایی جا گذاشتم
    نمیدانم چرا این همه جانم میرود و م هنوز نمیمیرم
    تنهایم نگذاری عزیز دل
    پریشب کابوس دیدم
    دیشب خواستم برایت تعریفش کنم
    نماندی پیشم
    خواب دیده بودم باز میلرزم
    از سرما
    ا ترس
    بعد دیدم داری میروی ...ارام جان دادم
    و الان تعبیرش را میدانم
    نباشی میمیرم در خودم
    حتی اگر قدم بزنم حتی اگر نفس بکشم
    تق تق ...قدم ک میزنم کفش هایم انگار کنار هر چاله پر باران نهال حضورت را میکارد
    ت سبز میشوی
    م
    نارنجی
    زرد
    خزان
    بهار ک باشی
    باز دستم را میگیری لطفا؟
    ن........بیشتر ک فکر میکنم
    میبینم اینجوری دوستت نداشتم
    مرا ببخش
    گناه کرده ام ن؟
    عاشق تلخی این قهوه هایم
    بعد ا ت فقط این تلخی ها اشکم را در میاورند
    اما
    ت نباشی
    اگر کمی کمتر باشی
    لرزه ها جانم را میگیرند
    کمی مهربانتر باش
    بس است دیگر
    بس نیس؟
    ای منم ک هر صبح ب خورشید التماس میکنم جای م ا پشت شیشه های اطاقت ببوسدت
    بیدار شو
    ببین
    جایی ک اسمش شهر م است م با خیالت خیال میبافم زندگی میبافم
    م ک بی تابم این مرگی ک میگویند بیاید
    اما
    یک سوال بزرگ دارم
    م بمیرم رویاهایم اجازه زندگی دارند؟ گاهی میشود لطفا روشنی خابهایم شوی؟
    م هنوز کابوس میبینم عزیز دل
    باور داری؟ وقتی خابی
    گاهی مثل دیشب تا صبح پا ب پای کتابها برایت دعا میخوانم؟
    برای جوانه زدن ارزوهایت
    اخر این سرزمین دارد دوباره برای خودش جشن تولد میگیرد
    ولی چ فایده
    سالهاست ک مرگ اینجا پای کوبی میکند
    خوبم
    سرم ب هیچ کجا هم نخورده
    اما
    دارم بیشتر میلرزم
    رسیده ام ب انجا ک ت را صدا نمیزنم دیگر
    ت را گریه میکنم
    و خدا دستش را زیر چانه ام میگیرد
    هیــــــــس گریه بس است
    کجایی ت ؟ باز کم اورده ای ..مرا میگوید باز در خودم گم شدم
    م اگر نبودم ت بودی باز مگر ن؟
    و ت اگر کمی دیر تر
    اگر کمی دور تر بودی
    م نبودم
    میدانی میدانم
    حالا ک گریه امانم نمیدهد حالا ک شکسته ام
    نکند غصه داری و باز نمیگویی ن؟
    انقدر نق نزن
    م اگر سنگدل بودم
    این نبودم
    م نبودم
    نبودم
    میسوزانم
    همه نوشته های بی سروته ام را
    زار میزنم
    تمام ابهارا اینه میکنم ت را در خودم
    خودم را در ت میجویم
    ت اگر م نیستی
    اگر مال م نیستی
    م نیستم ن؟
    می لرزم
    میترسم
    کنار اتشم هنوز
    یادت هس؟ دستانم حتی با خیال نداشتنت میلرزیدند
    انوقت تنم؟ بودنم ...چگونه نلرزد؟
    خیال ت باشد
    م ک باشم
    دیگران ک؟!
    حتی عشقت
    حضورت
    بودنت
    نبودنت
    دیوانه میشوم ن؟
    کبوتر هایت را چقدر دوس داری؟ حتی گنجشکها را؟
    درخت جلوی اطاقت شاخه اضافی دارد ب م اجاره دهد ساعتی بنشینم مقابل پنجره ات
    شاید نگاهم کنی
    همینقدر ک میدانم سالها پیش ب دنیا امده ای
    همینقدر ک میدانم جایی روی همین زمین پاهایت نوازشگر این سنگیریزه بزرگ این سیاره کوچک است
    همینقدر ک میدانم گاهی دستانت یخ دریاچه ای را اب میکند
    همینقدر ک میدانم افتاب هر صبح کلی نازت را میکشد ک بیدار شوی
    کافیست کنار دستم حست کنم
    چند تا؟
    تا کی؟
    دوستم داری؟
    برویت نمیاورم اما هر وقت دیر ماندی در جواب دادن ها بغض میکنم دق میکنم میمیرم قبول؟
    در ان دوردستها ک میخندی همین جا پشت کاغذ پاره ها لبخند میزنم
    سرم را بلند میکنم دنبال قهقهه هایت میگردم
    کمت میاورم
    مثل همیشه
    کنار پنجره میروم جایی بالای قله های پربرف حتی آن سو ترشان با نگاه دنبالت میگردم
    خوبی مگر ن؟ شادی مگر ن؟ همین کافیست
    برای لبخندم برای گریه ام
    ت را؟ نمیدانم برای چ میخواهم
    برای زنده ماندن ؟
    زندگی کردن ؟
    مردن
    یا نمردن؟!
    شاید هم دروغ گفتم ت را فقط برای عاشقی و بیتابی میخواهم و بس
    یادم کنی ا شوق میمیرم
    یادم نکنی ا غصه ا حسادت

    م عاشق نیستم شاعر نیستم حتی مغرور هم نیستم محکم هم نیستم م ک اعتراف کردم
    عاجزم ا ایستادن ها سکوت ها نقش بازی کردن ها
    دستم را بگیر دیگر : (
    گریه امانم را میبرد سرم را روی زمین میگذارم هق هق...و رویای ت ..می ایی دستم را دراز میکنم م مال خیالت بگو هرجا خواست مرا ببرد
    وقتی با منی لال میشوم حرفها و بغض ها خفه ام میکنند جان میدهم با هر حضورت
    و وقتی نیستی چقدر گریه هایم را پنهان کنم؟ من بزرگ شده ام م خوبم م دیگر شیطنت نمیکنم م سر قولم هستم و هر بار ک سر قولم میمانم با درد میمیرم انگار
    پیشاپیش می بوسمت یکی این ور (‘; ‘ ) یکی اون ور( ‘ ;’) یادت باشه اولین روبوسی عیدو من کردم…پیشاپیش سال نومبارک.:gol:

  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا