دکتر مهدیه
پسندها
1,972

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • آدم هـا می آینـد..

    زنـدگی می کننـد..
    می میـرنـد و می رونـد ...
    امـا فـاجعـه ی زنـدگی ِ تــو
    آن هـنگـام آغـاز می شـود که...

    آدمی می رود امــا نـمی میـرد!
    مـی مـــانــد!
    و نبـودنـش... در بـودن ِ تـو
    چنـان تـه نـشیـن می شـود
    کـه تـــو می میـری!
    در حالـی کـه زنــده ای ...
    شبت قشنگ گلم تاپیکتم خوندم عالی بود
    وقت نبود جواب بذارم
    سوالای سخت نپرسی
    بای بای تافردا عسیسم:d
    باد را از بند می ترسانند
    مرا از تنهایی !
    با تو
    هیچ سلولی
    انفرادی نیست ...
    هی وای من تو کارو زندگانی نداری داری صندلی میخونی خخخخخ:d
    سلام خوبی کم پیداهی
    مهم نیست که آخر ِ دنیاست خانه ات ،
    مهم من و این قدم هاست !
    که تا به تو نرسد ،
    آرم نمی گیرد !
    _
    هوایت که به سرم می‌زند
    دیگر در هیچ هوایی، نمی‌توانم نفس بکشم!
    عجب نفس‌گیر است
    هوایِ بی تویی!!
    باز تورا از پس پرده های غرور
    در آیینه آبی دریا
    روی شنهای نرم ساحل
    وقتی که سنگ به آب انداختی
    با همان معصومیت - صداقت
    نزدیک به خود دیدم
    تو ندیدی
    ندانستی
    احساس نکردی
    پروانه دلم
    بال بال زنان شادی کرد
    وقتی که سلام کردی ...
    باز تورا از پس پرده های غرور
    در آیینه آبی دریا
    روی شنهای نرم ساحل
    وقتی که سنگ به آب انداختی
    با همان معصومیت - صداقت
    نزدیک به خود دیدم
    تو ندیدی
    ندانستی
    احساس نکردی
    پروانه دلم
    بال بال زنان شادی کرد
    وقتی که سلام کردی ...
    ین ابرها را
    من در قاب پنجره نگذاشته ام
    که بردارم
    اگر آفتاب نمی تابد
    تقصیر من نیست
    با این همه شرمنده ی توام
    خانه ام
    در مرز خواب و بیدار ست
    زیر پلک کابوس هاست
    مرا ببخش اگر دوستت دارم
    و کاری از دستم بر نمی یاد..
    مرا به خانه دلت مهمان کن!
    که امن ترین مکان است
    برای گریستن.
    چرا که حرمتِ گریه را می دانی..
    شاید اگر تو نبودی
    زندگی باز هم بود
    باز هم لبخند بود
    باز هم همه ی چیزهای قشنگ و واژه های خوب بودند
    تنها شاید...
    من_ من نبودم...
    هوای تو چیزیست مثل یک اصل,مثل یک قانون
    برای تمام من...
    دلـ ـم تنـ ــگ شـ ــده؛


    بـ ـرای عكـــ ـس هایی كـ ـه پــــ ـاره كـ ـــردم و سوزاندمشـ ــان


    بــ ـرای دفتــــ ــــر خاطراتـــ ـم كه مدت هاسـ ــت دیگر چیــــ ــزی در آن نمى نویســ ــم


    حـــــــ ـــتى برای آدم هـــ ــــای حسـ ـودی كه، دور و بـَـرَم می چرخـ ــیدنـ ـد و خـیــ ـلی
    دیــ ـر شناختمشــ ــــــان


    برای كسی كـ ــه این روزهـ ــا عجــ ـیب نبودنــــ ــش را حــ ـــس میكــ ـنم.


    خنـــــ ــــده هــ ــــایی كه دارم فــرامـ ــــوششـ ــــان میكـــ ــنم


    و بـــ ــرای خـ ـودم كه حـ ــالا دیگـ ــر خیلی عــــ ـــــ ـــوض شـ ــده ام !!/.
    سلام دووست عزیز!!
    ممنون چیزایی که تو صفحم میذاری ، باید یه بار بیام سر فرصت برات شکل و شعر بذارم :))
    مرسي خانم دكتر!
    فقط پيام تبريكتو چون پارسال بهم اس كرده بودي و امسال دوباره ازش استفاده كردي يه كم كپك زده بود و مسمومم كرد:biggrin:
    همیشه در ریاضیات ضعیف بودم سال هاست دارم حساب میکنم
    چه طور من بعلاوه ی توشد
    ....فقط من.....

    تنها چیزی که باید از زندگی آموخت فقط یه کلمه است
    میگذرد...
    اما دق می دهد تا بگذرد.....



    بعد از مرگم قلبم را جدا خاک کنید
    من وقلبم
    هیچگاه آبمان در یه جوی نرفت..............
    بزלּ باراלּ که امشبـــ بی قرارم

    هواے گریه کرده حــال زارم

    بزלּ باراלּ که دنیــا بے وفــا شد

    به هر کســ خوبے کردے بے وفــا شد

    بزלּ باراלּ که دل ها را شکستند

    پر پــــرواز را از هم گسستند

    بزלּ باراלּکه تنهایم در ایـــלּ شهر

    کسی را مــלּ ندارم جـز غم و درد

    بزלּ باراלּ که دل طاقتــــ ندارد

    ببار امشبــــ که تا غم ها سر آینـــد
    هی آسمان...

    اشک هایت را برای خودت نگه دار....

    اینجا زمین است...

    کسی دردت را نمی فهمد...

    ساکنانش با اشک های دیگران شاد می شوند

    و زیر آن می رقصند

    و از شوری اشک هایت برای نمک پاشیدن به زخم های خودت استفاده می کنند...
    ماهیمون هی می خواست یه چیزی بهم بگه. تا دهنشو وا می کرد آب می رفت تو دهنش نمی تونست بگه. دست کردم تو آکواریوم درش آوردم. شروع کرد از خوشحالی بالا پایین پریدن! دلم نیومد دوباره بندازمش اون تو. اینقده بالا پایین پرید خسته شد خوابیـــد! دیدم بهترین موقعه تا خوابه، دوباره بندازمش تو آب. ولی الان چند ساعته بیدار نشده... یعنی فکرکنم بیدار شده، دیده انداختمش اون تو، قهر کرده خودشو زده به خواب...
    این داستان رفتار بعضی از آدم هایی است که کنارمونند. دوستشون داریم و دوستمون دارند ولی ما رونمی فهمند و فقط تو دنیای خودشون دارند بهترین رفتار را با ما می کنند
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا