M
پسندها
0

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • مي رفتيم‌، و درختان چه بلند ، و تماشا چه سياه ! 
    راهي بود از ما تا گل هيچ . 
     
     
    مرگي در دامنه ها ، ابري سر كوه ، مرغان لب زيست‌. 
    مي خوانديم: «بي تو دري بودم به برون‌، و نگاهي به كران‌، 
    و صدايي به كوير.»
    مي رفتيم‌، خاك از ما مي ترسيد، و زمان بر سر ما 
    مي باريد. 
    خنديديم‌: ورطه پريد از خواب ، و نهان ها آوايي افشاندند. 
    ما خاموش ، و بيابان نگران‌، و افق يك رشته نگاه‌. 
    بنشستيم‌، تو چشمت پر دور، من دستم پر تنهايي‌، و زمين ها 
    پر خواب‌. 
    خوابيديم‌. مي گويند: دستي در خوابي گل مي چيد.
    ســــــــلام .

    به باشــــــــگاه خوش آمدید .

    امیدوارم دوست ِ خوبی براتون باشم . :gol:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا