زيباترين لحظه هايم را با تو تقسيم می کنمو زيباترين شعرهايم را برای تو می گويم چشمهايت را " قصيده " می کنمو عشقت را " غزل "و غمهايت را " دوبيتی "و قصه دلدادگی ام به چشمهايت را " مثنوی "زيباترين شعرهايم را برای تو می گويم ای " سپيد تر " از همه شعرهايم وقتي نگاهم ميكني ،چشمان تو به من شور و عشق و مستی می بخشد ...
و " تو "چون مصرع شعری زیبا،
سطر برجسته ای از زندگی من هستی .
شب یلدا قدم آهسته بردار
کمی هم احترام ما نگهدار
تو میبینی ربابم غصه دار است
بنی هاشم هنوزم داغدار است
صدای العطش هنوزم داغدار است
صدای العطش در گوش مانده
بدن ها بی کفن هرگوشه مانده
شب یلدا تو هم چله نشین باش
سیه پوش غم سالار دین باش
سرخ میشوی وقتی می شنوی دوستت دارم
زرد میشوم وقتی می شنوم
دوستش داری
چهارشنبه سوری راه انداخته ایم
سرخی تو از من زردی من از تو
همیشه من می سوزم....و همیشه تو می پری
اسم تو رو نوشتم روی بخار شیشه نوشتم این زمستون بی تو بهار نمیشه خالی جات هنوزم روی نیمکت تو ایوون وقتی می نشستی با من لحظه ها زیر بارون صدای پای بارون رو سنگفرش خیابون صدای چیک چیک آب تو کوچه و تو ناودون صدای پای بارون رو سنگفرش خیابون صدای چیک چیک آب تو کوچه و تو ناودون وای که چه آروم آروم از تو برام میخونه بی تو دلم میگیره تو این سکوت خونه هر شب تو آسمونها دنبال تو میگردم دنبال یک ستاره اما پیداش نکردم سرگردون و بی لایه ابرای پاره پاره چشمک بزن ستاره منتظر اشاره ام صدای پای بارون رو سنگفرش خیابون صدای چیک چیک آب تو کوچه و تو ناودون صدای پای بارون رو سنگفرش خیابون صدای چیک چیک آب تو کوچه و تو ناودون وای که چه آروم آروم از تو برام میخونه بی تو دلم میگیره تو این سکوت خونه وای که چه آروم آروم از تو برام میخونه بی تو دلم میگیره تو این سکوت خونه
هفت پند مولانا:
1-دربخشیدن خطای دیگران مانند شب باش.
2- در فروتنیمانند زمین باش.
3-در مهر ودوستی مانند خورشید باش.
4-هنگام خشم وغضب مانند کوه باش.
5-در سخاوت وکمک به دیگران مانند رود باش.
6-در هماهنگی و کنار آمدن با دیگران مانند دریا باش.
7-خودت باش همانگونه که مینمایی.
اگر شاد بودی آروم بخند تا غم بیدار نشه و اگر غمگین بودی آروم گریه كن تا شادی ناامید نشه.((چارلی چاپلین))
درخشانترین تاجی كه مردم بر سر می نهند، در آتش كوره ها ساخته شده است.((چارلی چاپلین)) پول میتوان خانه خرید ولی آشیانه نه/رختخواب خرید ولی خواب نه/ساعت خرید ولی وقت نه/میتوان کتاب خرید ولی دانش نه/مقام خرید ولی احترام نه/دارو خرید ولی سلامتی نه/خون خرید ولی زندگی نه/و بالاخره میتوان قلب خرید ولی عشق را هرگز((چارلی چاپلین))
چقدر به تو وابسته ام
در اولین شب زمستان
دلم برای تو تنگ می شود
و گونه هایم
خیابان نمناک
یک شب پاییزیست ...
به یاد دارم
شبهایی را که تا سحر
در خیابان های این شهر پاییزی
در زیر بغض ابرهایت قدم بر می داشتم
و خاطرات شیرین درد را با تو تکرار می کردم
و سحرگاه
رفتگر
خاطرات را جارو می کرد و به جوی می سپارد ...
به یاد دارم
غرش آسمانت را
در هنگام آشتی دو ابر ...
پاییز! ای کاش می دانستم
به کجا خواهی رفت
تا نامه ایی برایت می نوشتم ...
پاییز! آن شب یادت هست ؟
یادت هست با هم باریدیم ؟
یادت هست تو بر من فریاد می زدی و من ...
فقط می باریدم ...
پاییز!!!
تو رفتی
ولی من به پاس آن شب
هنوز میبارم ..
پاییز
بهانه شب های دلتنگی
پاییز
پر احساس ترین معشوقه
پاییز
آغوش دلهای عاشق